ای مردم! آنچه را خداوند می پسنددد، بگوئید که اگر کفر بورزید به او هیچ ضرری نمی رسد( فإن تکفروا أنتم و من فی الارض جمعا فلن یضر الله شیئاً) .[۱۰۰] بار خدایا ! مؤمنین را مورد آمرزش خود قرار بده و تنها بر کافرین خشم بفرما . و الحمد الله ربّ العالمین. عکس العمل مردم حاضر : مردم فریاد زدند : آری ؛ آن چه فرمودی شنیدیم و خدا و رسولش را با قلب و جان و زبان و دست هایمان اطاعت می کنیم. پس دور رسول خدا(ص) و علی(ع) جمع شده و شروع به دست دادن برای بیعت کردند. اوّلین کسی که با حضرت دست داد اوّلی و بعد از او دوّمی و سوّمی و چهارمی و پنجمی بودند و بقیّه مهاجرین وانصار . تا خواندن نماز عشاء این برنامه ادامه داشت و سه روز مردم برای بیعت و دست دادن می آمدند و می رفتند. هر عدّه ای که می آمدند پیامبر می فرمود : «الحمد الله الّذی فضّلنا علی جمیع العالمین ». دست دادن پس از آن سنّت و رسمی شد که حتّی غاصبان حقّ هم آن را اجرا می کردند»].[۱۰۱] گفتار دوم :«قصه غدیر به روایت اهل سنت » ۱٫ حدیث غدیر خم به روایت براء ابن عازب براء بن عازب گوید : در سفر نزد رسول خدا(ص) بودیم و در غدیر خم فرو آمده و ایستادیم . صدازده شد که نماز جماعت برپای می شود، برای رسول بزرگوار در زیر درختی سایبانی ساختند و وی نماز ظهر را به انجام رسانید، سپس دست علی را گرفت و خطاب به جمعیت مسمانان حاضر فرمودند : آیا شما می دانید همانا من از هر مومنی به جانش سزاوار و شایسته ترم ؟ آنان گفتند : آری چنین است. آن گاه حضرت دست علی(ع) را گرفت و فرمودند :خدایا هر کس که من مولای اویم، پس علی مولای اوست. خدایا دوست بدار کسی را که وی را دوست میدارد و دشمن دارد آنان را که با او دشمنی ورزند. براء بن عازب گوید : در این وقت عمر به دیدار علی(ع) آمد و به وی گفت مبارک و گوارا باد بر تو ای پسر ابی طالب صبح گاهان تو مولای هر مرد و زن مومنی گردیدی.[۱۰۲] ۲٫ قصه غدیر از زبان زید بن ارقم میمون بن ابی عبد الله از زید بن ارقم گزارش می دهد، از زید شنیدم که گفت :در بیابانی همراه با رسول خدا(ص) فرو آمدیم و ایستادیم که به آن «خم » گفته می شد. آنجناب به اقامه و خواندن نماز دستور فرمودند و نماز به پا داشتند و سپس خطبه خواندند و برای حضرت با پارچه زیر درختی سایبانی ساختند . آنگاه حضرت فرمودند : آیا می دانید –یا- شهادت می دهید که من سزاوارتر از هر مومنی به جانش هستم ؟( جمعیت مسلمانان ) گفتند : آری چنین است. حضرت فرمودند : هر کس که من مولای اویم پس علی مولای اوست، خدایا دوست بدار آنان را که وی را دوست دارند و دشمن دار کسانی را که با او دشمنی ورزند.[۱۰۳] ۳٫ قصه غدیر به روایت شهر بن حوشب شهر بن شوحب از ابی هریره نقل کرده که وی گفت : کسی که روز ۱۸ از ماه ذی حجه را روزه گیرد، برای او روزه دو ماه نوشته می شود و آن روز غدیر خم است، روزی که پیامبر(ص) دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرمود : آیا من به مومنان( از جانشان ) شایسته تر نیستم؟( مسلمانان ) گفتند : آری رسول خدا چنین است. آن گاه آنجناب فرمودند : کسی که من مولای اویم، پس علی مولای اوست. در این وقت عمر گفت : ای پسر ابو طالب بر تو مبارک و گوارا باد. تو برای هر مرد و زن مومنی صبح گاهان مولا گشتی و در همین هنگام بود که آیه کریمه «الیوم اکملت لکم دینکم …» نازل گشت.[۱۰۴] ۴٫ احمد بن یحیی بلاذری و ماجرای غدیر بلاذری در کتابش انساب الاشراف، در روایتی از امیر مومنان علی(ع) نقل می کند که آن حضرت در سر منبر فرمودند :به خدا سوگند می دهم کسی را که در روز غدیر خم از رسول خدا شنید خدایا دوست بدار آنان که او( علی ) را دوست دارند و دشمن دار کسانی که با وی دشمنی ورزند . بلاذری نوشته است : در آن وقت انس بن مالک و براء بن عازب و جریر بن عبد الله بجلی زیر منبر حضور داشتند و کسی برنخاست تا شهادت دهد، سپس علی(ع) سخنش را تکرار کرد و هیچ کس به وی پاسخ نداد! آن گاه فرمودند : خدایا کسی را که از این مطلب آگاه بود و شهادتش را پنهان کرد، او را از دنیا بیرون نبر تا نشانه ای بر او قرار دهی و آن را بشناسد. بلاذری در ادامه نوشته است :[ نشانه این مطلب بر آن افراد یاد شده آشکار گردید] انس بن مالک دچار بیماری پیسی گردید و براء ابن عازب نابینا شد و جریر بن عبد الله بجلی بادیه نشین شد و در خانه مادرش به هلاکت رسید.[۱۰۵] ۵٫ ابی سعید خدری در روایتی گوید : رسول خدا(ص) در روز غدیر خم مردم را به سوی علی(ع) فراخواند و در زیر درختی خاشاک دار بلند شد و در آن روز – که پنجشنبه بود – فرمان داد و علی(ع) را صدا کرد و با کف دست، دستان علی(ع) را بلند نمود به طوری که مردم سفیدی زیر بغل رسول گرامی را می دیدند و هنوز جمعیت مردم پراکنده نشده بود که آیه «الیوم….» نازل گردید. آن گاه رسول خدا(ص) فرمودند: خداوند بزرگ تر از آن است که به وصف آید و بزرگ تر است بر به کمال رساندن دین و تمام کردن نعمت و خشنود به رسالتم و ولایت علی پس از من است. سپس حضرت فرمودند: هر کس که من مولای اویم، پس علی مولای اوست خدایا دوست دار کسانی را که وی را دوست دارد و دشمن دار آنان را که با وی دشمنی می ورزند و یاری رسان، کسی که او را یاری می کند و خوار گردان آنها را که وی را خوار می کنند . آن گاه حسان بن ثابت از حضرت اجازه خواست تا درباره علی(ع) ابیاتی بسراید.[۱۰۶] ۶٫ نسائی در کتاب الخصائص از سعد بن ابی وقاص نقل نموده که گفته است : در راه مکه همراه با رسول خدا(ص) بودیم و وقتی به غدیر خم رسیدیم و مردم همگی ایستادند و آنها که از این منطقه دور و عبور کرده بودند، برگشتند و به جمع دیگران پیوستند ؛ آن گاه رسول خدا(ص) فرمودند : ای مردم! چه کسی ولی [ سزاوارتر از شما در اداره امورتان یا سرپرست و پیشوای] شماست ؟ مردم سه مرتبه گفتند : خدا و فرستاده او. سپس حضرت دست علی(ع) راگرفته و بلند کرد و فرمودند: هر کس که خدا و فرستاده اش ولی اوست، پس این مرد(علی) ولی اوست. خدایا دوست بدار کسانی را که وی را دوست دارند و دشمن دار آن را که به وی دشمنی کند.[۱۰۷] ۷٫ ابن عبدریه در اسد الغابه به نقل از زهری این گونه گزارش داده است که ابن مازن گوید : از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمودند : هر کس علی(ع) را به عمد و قصد تکذیب کند، جای او در آتش است. رسول خدا(ص) بعد از بازگشت از حجه الوداع و در وقت اقامت در غدیر خم خطبه ای خواند و دست علی(ع) راگرفت و فرمودند : هر کس من ولی اویم، این مرد( علی ) ولی اوست. خدایا دوست بدار کسی را که او را دوست دارد و دشمن دار کسی را که با وی دشمنی کند. آن وقت ابن مازن گفت به زهری گفتم چرا تو این حدیث را در شام به مردم نمی گویی در حالی که اینجا گوش تو پر از نفرین گویان به علی(ع) است ؟ زهری در جواب گفت : سوگند به خدا در نزدم از فضائل علی(ع) چندان حدیث وجود دارد که اگر آنها را بازگو کنم به یقین مرا می کشند.[۱۰۸] جمع بندی و نتیجه گیری : همه احادیث غدیر خم که از زبان راویان مختلف و طرق روایی متعدد بیان شده کانون اصلی و اساسی آنها بیانگر یک موضوع است و آن این که پیامبر خدا(ص) در آخرین سفارش و در موقعیتی بسیار حساس و در حضور جمعیت فراوان از تمام گروه های مسلمان فرموده است : «من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من…..» در نتیجه خبر غدیر از جرگه اخبار متواتر لفظی به شمار می آید. اخبار غدیریه پیام آور واگذاری اداره و رهبری امور جامعه اسلامی بعد از دوره رسالت بر دوش شایستهترین فرد از امت یعنی امیر مؤمنان علی(ع) است و از این رو کسانی که این پیام را درک کردند، ولی با کینه توزی نتوانستند تحمل کنند و آشکارا در نزد رسول خدا(ص) با فرمان الهی مخالفت نمودند، دچار کیفری سخت و سرنوشتی شوم گردیدند. اخبار حادثه غدیر خم نشان می دهد، سبب نزول دو آیه کریمه تبلیغ و اکمال در چه زمانی و مکانی و شرایطی نازل شده اند و شناخت به این مطلب فضای معنایی و محتوایی واژگان دو آیه شریفه را روشن می کند، از جمله این که پیامبر گرامی پیش از ابلاغ وحی چرا هراسان از انجام این مأموریت بوده است و چگونه به سرانجام رساندن این رسالت الهی به اکمال دین و اتمام نعمت پروردگار می انجامد. در روایات شیعه در اجمال و تفصیل بعضی نکات و یا ذکر و عدم ذکر بعضی مطالب تفاوتهائی وجود دارد، مثلاً قضیه سفر امیر المؤمنین(ع) به یمن و پیوستن ایشان به پیامبر(ص) و حجه الوداع در روایت ارشاد مفصلا ذکر شده ولی در احتجاج اشاره ای به آن نشده و در الغدیر هم مختصرا مطرح شده و یا قضیه خبر دادن پیامبر از رحلت خود که در نقل احتجاج نیامده ولی در ارشاد و الغدیر ذکر شده البته در نقل احتجاج نکته ارزنده ای آمده که در دو نقل دیگر اشاره ای نشده حال برای اینکه مطلب بهتر روشن شود مواردی از اختصاصات نقل احتجاج را متذکر می شویم. جایگاه امیر المؤمنین(ع) نسبت به پیامبر(ص) مثل جایگاه هارون(ع) است به موسی( ع). هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند به من داده و هر آنچه به من داده به علی(ع) آموخته ام. هر کس در بعضی از صحبتهایم شک کند گویا درهمه آنها شک کرده است. علی(ع) برای شما نواهی الهی را روشن می کند و قرآن را تفسیر می کند. ای مردم نور خداوند در من است و پس از من در علی(ع) و سپس در نسل او تا مهدی قائم(ع) . ای مردم بترسید که بعد از مرگ من به قهقهری برگردید و منحرف شوید . بدانید که دشمنان علی(ع) همگی اهل نفاق و شقاوت و از برادران شیطان و دشمن حق هستند. دوستان علی(ع) در حالیکه فرشتگان به استقبال آنها می آیند بدون حساب وارد بهشت می شوند. او وارث علم انبیائست و او از صفات جلاله و جمال پروردگار متعال خبر می دهد. ای مردم تقوا پیشه کرده و با علی(ع) و حسن و حسین(ع) و امامان بعد از آنها بیعت کنید. هر کس در بیعت با او از دیگران سبقت گیرد وارد بهشت می شود. خداوند فضائل علی(ع) را در قسمت های زیادی از قرآن به من نازل کرده هر کس این فضائل را نقل کرد قبول کنید. فصل دوم: بررسی سند حدیث غدیر راویان حدیث غدیر از اصحاب پیامبر(ص) علامه امینی در الغدیر [۱۰۹] پس از جمع آوری اسامی(۱۱۰) تن از بزرگان صحابه که حدیث غدیر را روایت نموده اند، می فرماید [۱۱۰] : به اقتضای طبیعت حال، تعداد این راویان باید چندین برابر باشد ؛ زیرا اصحابی که این حدیث را شنیده و حفظ کرده اند، بیش از صد هزار نفر بوده اند. و طبیعتا هنگام بازگشت از سفر برای دیگران هم بازگو کرده اند، چون عادت هر مسافری نقل وقایع عجیبی است که در سفر شاهد آنها بوده است. و ما از باب اختصار، به ذکر(۱۵) مورد از مواردی که مؤلّف نام برده، اکتفا می کنیم[۱۱۱]: ابو هریره دوسی، ۷۸ سال عمر کرده است، متوفّای(۵۷، ۵۹ه.ق) [۱۱۲]. اسماء بنت عُمیس خثعمیه. اُم سلمه همسر پیامبر(ص) .[۱۱۳] اُم هانی دختر ابو طالب.[۱۱۴] ابو حمزه أنس بن مالک انصاری خزرجی، خادم پیامبر(ص) متوفای(۹۳ ه.ق) .[۱۱۵]
فرم در حال بارگذاری ...