از سال ۱۹۷۰ تا کنون پژوهش های انجام شده در قلمرو مفهوم پردازی، تعریف و عوامل تشکیل دهنده ی احساس تنهایی پیشرفت های زیادی داشته اند، داده های تجربی با ارزشی به دست آورده اند، مفهوم سازی های پیچیده و متعددی از آن را ارائه کرده اندو شیوع آن را در جمعیت عمومی و دانشجویی گزارش کردهاند( حجت و کراندال[۱۲۸]، ۱۹۸۹؛ پپلو و پرلمن، ۱۹۸۹) احساس تنهایی را یک حالت روانشناختی ناشی از نارسایی های کمی و کیفی در روابط اجتماعی می دانند. این احساس در موقعیت هایی که روابط هیجان انگیز کمتر از میزان دلخواه فرد است یا صمیمیت مورد نیاز او کمتر از میزان دلخواه فرد است یا صمیمیت مورد نیاز او تحقق نمی یابد، بروز میکند و ممکن است در هر سنی رخ دهد و تجربه شود. بر اساس نظریه هایی مانند ویس (۱۹۷۳) و فروم-ریچمن[۱۲۹](۱۹۵۹) این گونه استدلال یک تجربه منفی شدید است که فرد از به یاد آوری آن فعالانه اجتناب میکند. اگر هم مجبور به یادآوری شود، با نارضایتی زیادی این عمل را انجام میدهد و درماندگی ناشی از احساس تنهایی را کم اهمیت جلوه میدهد. وود[۱۳۰] (۱۹۸۶) این گونه استدلال میکند که احساس تنهایی یک هیجان بنیادی و یکی از قوی ترین تجربه های انسانی است. وی بر این باور است که احساس های تداعی شده با احساس تنهایی، عدم وجود روابط اجتماعی مناسب را به فرد گوشزد میسازند.
احساس تنهایی با بسیای از متغیرهای شناختی، عاطفی، هیجانی و اجتماعی در ارتباط قرار میگیرد. یکی از این مؤلفه های اجتماعی خوداثربخشی اجتماعی است خوداثربخشی اجتماعی به معنای ادراک فرد از توانمندی خود در دست یابی به معیارها و ارتباطهای اجتماعی است (کوپمن[۱۳۱]،۲۰۰۹).
تحقیقات حاکی از آن است که افرادی که احساس تنهایی میکند معمولا از مهارت های اجتماعی ضعیف تری برخور دارند و احساس میکنند که دیگران آن ها را در برخی زمینههای اجتماعی نسبتا غیرماهر می دانند. متغیرهای کیفی نظیر رضایت مندی از روابط اجتماعی در مقایسه با فراوانی تماس اجتماعی، پیشبینی کننده های قوی تری از احساس تنهایی هستند(کاسیپو[۱۳۲] و همکاران، ۲۰۰۰). افراد مبتلا به احساس تنهایی نسبت به مهارتهای اجتماعی خود مستعد تجربه ی اضطراب زیادی هستند(به نقل از کاسیپو و همکاران ۲۰۰۶). آشر و پاکوئیت[۱۳۳] (۲۰۰۳) معتقدند که تنهایی هم میتواند یک تجربه ی زندگی باشد و هم میتواند به صورت بالقوه ی آسیب زا باشد. یافته های پژوهشی موید آن است که احساس تنهایی یک عامل سبب شناختی در سلامت و بهزیستی جمعیت های گوناگون میباشد و پیامدهای آنی و درازمدت جدی در بهداشت روانی دارد(هنریچ و گالون، ۲۰۰۶) حجت[۱۳۴] (۱۹۹۸) بین احساس تنهایی و انزوای اجتماعی و روان آزردگی رابطه ی معناداری یافت. هاوکلی[۱۳۵] و همکاران (۲۰۰۳) بدین نتیجه رسیدند که افراد دارای احساس تنهایی در تعاملات اجتماعی خود احساسات مثبت کمتری دارند و احساس تنهایی با صمیمیت کمتر، عدم اطمینان و تعارض همبسته بود. یافته های یانگر[۱۳۶] و همکاران (۲۰۰۰) شری[۱۳۷] و همکاران (۲۰۰۹) جونز[۱۳۸] و همکاران (۱۹۹۰) و آندرسون و هاروی[۱۳۹] (۱۹۸۸) نشان داد که افراد احساس تنهایی خود را به صورت کناره گیری، افسردگی، اضطراب ، مصرف مواد بزهکاری، شکست تحصیلی و خودکشی نشان میدهند.
فرانسویی و دیویس به ارتباط منفی معنی داری بین احساس تنهایی در هر دو جنس و ادراک گرمی از پدرانشان دست یافتند. لمپرز و همکاران نشان دادند که شرایط سخت اقتصادی باعث بالا رفتن میزان افسردگی و احساس تنهایی در نوجوانانی میشوند که سبک فرزند پروری والدین خود را طرد کننده و ناهمسان ادراک کردهاند. کانگرو همکاران در یافتند که شرایط سخت اقتصادی باعث پریشانی های هیجانی والدین می شود. این حالت های هیجانی منفی به طور مستقیم بر ظرفیت والدین برای تربیت و ارتباط با فرزندانشان تاثیر میگذارد و در نهایت به ایجاد مشکلات سازگاری همچون رفتار ضد احساس تنهایی افراد درگیر را با احساس خلاء غمگینی و بی تعلقی مواجه میکند. و به شیوه های مختلف بر تعاملات اجتماعی با دیگران نحوه زندگی و سلامت جسمانی و روانی تاثیر میگذارد(الهاگین، ۲۰۰۴).
-
- . Perlmam & Peplau ↑
-
- . Berguno, Leroux, McAinish & Shaikh ↑
-
- Elhageen ↑
-
- Dun & Bydoz ↑
-
- Write ↑
-
- Identity commitment ↑
-
- ۵ express ↑
-
- alone feeling ↑
-
- .Kerlvus & Pulo ↑
-
- Hinrich & Gulton ↑
-
- Adulph ↑
-
- Berth ↑
-
- Poyrazli ↑
-
- Bermann ↑
-
- Erikson ↑
-
- Marcia ↑
-
- Berizonsky & Ferary ↑
-
- Archer ↑
-
- .Whaterman ↑
-
- Kalsner , L. & M. C. Pistole ↑
-
- . Muris ↑
-
- Ratancy&Fonix ↑
-
- Gambrill Richei ↑
-
- Elhagin ↑
-
- Lirox ↑
-
- Mc Eynish ↑
-
- Stockly ↑
-
- Belk ↑
-
- Arselan, Humarta, Our & Ozicil ↑
-
- Tilen ↑
-
- Brich whold ↑
-
- Weiss ↑
-
- Russel, Katrona, Ross& Yorko ↑
-
- Witenberg ↑
-
- De tomaso & Spinear ↑
-
- Szhmit & Sermet ↑
-
- Skys, Ginter & Greshtein ↑
-
- Rokeg &Berack ↑
-
- De Jong-Gierveld, J. ↑
-
- DiTommasso E, Brannen, C, Best LA. ↑
-
- Pulman ↑
-
- Anderson ↑
-
- Matheis, S. & Adams, G.R ↑
-
- Identity Commitment ↑
-
- Arnett ↑
-
- Wheeler, H. A., Adams, G. R., & Keating, L. ↑
-
- Shulthes, D, P., & Blustein, D. I. ↑
-
- Luyckx ↑
-
- Goossens ↑
-
- Soenens ↑
-
- .Beyers ↑
-
- O’Brien & Epstein ↑
-
- Campbell, Assanand, & Di Paula ↑
-
- Dunkel ↑
-
- Sahel & Levin ↑
-
- James ↑
-
- Meyerz ↑
فرم در حال بارگذاری ...