وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با بررسی مقایسه ای آمادگی دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان در ...

 
تاریخ: 05-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

رشد دانش خود به خود اتفاق نمیافتد. رشد دانش در افراد، گروه‌ها و همچنین سازمان‌ها مستلزم وجود بسترهای مناسب است. سازمان‌ها باید فرآیندهای لازم جهت رشد و پرورش دانش را فراهم کنند.
و نهایتاً اینکه احتمال از دست دادن دانش زیاد است. سازمان‌ها باید به این نکته مهم توجه کنند که اگر نتوانند دانشهای ضمنی (نهفته) افراد را مورد شناسایی قرار داده و به دانش صریح (آشکار) تبدیل کنند، در اثر فراموشی، بازنشسته یا انتقال، این دانشها را از دست خواهند داد. لذا باید در کدگذاری و دانشنگاری، تبحر پیدا کنند (آلی[۳۲]، ۱۹۹۷).
استیوهالس[۳۳] معتقد است که مهمترین ویژگی دانش این است که به عنوان متدولوژی تغییر عمل مـیکند. کسب دانش یعنی ایجاد نگرشهای جدید و از این رو باید منتظر تغییر در رفتارها بود. این ویژگی دانش گویای این واقعیت است که اداره مناسب این تغییرات و مقاومتهای احتمالی، زمینه های کاربرد مؤثرتر دانش را فراهم آورد (هالس[۳۴]، ۲۰۰۰).
برای درک این تفاوت اجازه دهید بیماری را فرض کنیم که به مطب دکتر مراجعه می‌کند. دکتر اطلاعات بسیاری از بیمار به دست می‌آورد. برخی از این اطلاعات برای تشخیص بیماری مهم است و برخی دیگر نامربوط که به عنوان «داده» تلقی می‌شود. دکتر به سرعت اطلاعات بدست آمده را بر مبنای دانش خود تفسیر کرده و پس از یافتن الگویی مناسب در اطلاعات به تجویز دارو برای بیمار می‌پردازد. در صورتی که دکتر قادر به پیدا کردن الگویی مناسب در اطلاعات نباشد ممکن است آزمایش‌های بیشتری را تجویز کند یا بیماری را به یک متخصص ارجاع دهد. متخصصی که بهتر می‌تواند از اطلاعات عرضه شده بیمار، الگویی مناسب تهیه کند.
دانلود پایان نامه
پس حالت‌های زیر را در نظر می‌گیریم: در صورتی که دکتر انجام آزمایش‌های بیشتری را توصیه کند ممکن است قصد به دست آوردن اطلاعات بیشتری از بیمار را داشته باشد یا این که بخواهد به پاره‌های دیگری از اطلاعات به واسطهء یافته‌های آزمایشگاهی دست یابد. اطلاعاتی که از این طریق به دست می‌آید ممکن است به تأیید یا رد فرضیه‌های دکتر در تشخیص بیماری منجر شود. علاوه بر این ممکن است که تحلیل مقدماتی از «داده» که بدون نتایج آزمایشگاهی ناقص بوده برای تشخیص بیماری مناسب و کافی به نظر برسد. نکته اینجاست که دکتر متناوباً بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» سیر می‌کند.
اگر دکتر بیمار را به یک متخصص ارجاع دهد ممکن است که متخصص نوع کاملاً متفاوتی از اطلاعات را از بیمار به دست آورد یا این که پاره‌های دیگری از اطلاعات کاملاً مربوط را بیابد که پیش از این دکتر عمومی آنها را برای تشخیص بیماری در نظر نگرفته بود. نکته اینجاست که «داده»، «اطلاعات» و «دانش» به یکدیگر مربوط هستند به این دلیل که «داده» برای دکتر، در واقع «اطلاعات» مهمی برای متخصص است که او را در یافتن الگوی مناسبی در تشخیص «دانش» یاری می‌دهد.
با نگرش فراتری به این موضوع، آشکار می‌شود که معمولاً «دانش پایه» عامل تمایز بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» است. این یکی از دلایلی است که در محیط و فضای متکی به دانش، برخی مؤسسات یا شرکتها می‌توانند همچنان برتری‌های اقتصادی و رقابتی خود را حفظ کنند. به همین دلیل سازمان‌های مبتنی بر دانش رویکرد مثبتی در زمینه ایجاد دانش، افزایش ارزش افزوده، نمایش و اشاعه اطلاعات دارند. پژوهشگرانی به نام‌های کوهن و لوینتال در مباحث خود این حقیقت را تشریح می‌کنند که گسترش دانش منوط به شور و هیجان یادگیری و دانش پیشین است. به عبارت دیگر دانش اندوخته شده عامل مؤثری در افزایش واکنش و فراگیری سهل‌تر مفاهیم است.
بنابراین بحث ما این است که دانش ترکیب سازمان یافته‌ای است از «داده» که از طریق قوانین، فرآیندها و عملکردها و تجربه حاصل آمده است. به عبارت دیگر «دانش» معنا یا مفهومی است که از فکر پدید آمده (ماراکاس[۳۵]، ۱۹۹۹) و بدون آن، «اطلاعات» یا «داده» تلقی می‌شود. تنها از طریق این مفهوم است که «اطلاعات» حیات یافته و به «دانش» تبدیل می‌شود (بات[۳۶]، ۲۰۰۱). بنابراین تمایز بین «اطلاعات» و «دانش» به دیدگاه کاربر بستگی دارد. دانش یک مضمون وابسته است از آنرو که «مفاهیم» در ارتباط با یک الگوی مشخص تفسیر می‌شود(ماراکاس، ۱۹۹۹).
۲-۳-۵-انواع دانش
بحث بر روی طبقهبندی انواع دانش، بسیار حائز اهمیت است. زیرا انواع مختلف دانش دارای کاربردهای گوناگونی در مدیریت دانش هستند و همچنین مستلزم بکارگیری مدل‌های بخصوص در مدیریت دانش میباشند. با مقایسه انواع دانش میتوان درک بهتری از دانش به وجود آورد.
۲-۳-۵-۱- انواع دانش از نظر نوناکا
یکی از معروفترین طبقهبندیها از دانش توسط نوناکا (نوناکا، ۱۹۹۴) انجام گرفتهاست، که این طبقهبندی، مبتنی بر نگرش پولانی (۱۹۶۲) در خصوص دانش است. نوناکا در این طبقهبندی، دو نوع دانش را معرفی میکند، که عبارتند از:
دانش صریح[۳۷]( آشکار): دانشی است که عینی بوده و میتواند به صورت رسمی و زبان سیستماتیک بیان شود. نوناکا معتقد است که این نوع دانش مستقل از کارکنان بوده و در سیستمهای اطلاعات کامپیوتری، کتاب‌ها، مستندات سازمانی و نظایر این‌ها وجود دارد (سامیتز[۳۸]، ۲۰۰۱).
دانش صریح، دارای قابلیت کدگذاری و بیان از طریق گویش است. علوم دانشگاهی مثال بارز این نوع دانش است.
دانش ضمنی (نهان یا نهفته)[۳۹]: دانشی است که انتزاعی بوده و دستیابی به آن آسان نیست. لی و چوی به نقل از پولانی دانش ضمنی را به این صورت تعریف میکنند:
«دانشی که منابع و محتوای آن در ذهن نهفته است و بهآسانی قابل دستیابی نبوده و غیرساختارمند است.» (لی و چی[۴۰]، ۲۰۰۲).
این دانش از طریق تجربه و یادگیری عملی کسب میگردد و کدگذاری شده نیست. این دانش، دانش نانوشته سازمان است که بیانگر میزان تجربه و مهارت کارکنان در حل مسأله است. در این زمینه زیباترین تعبیر را خود پولانی ارائه دادهاست. وی در این خصوص میگوید:
«ما بیشتر از آنچه میگوییم، میدانیم» (مشبکی و زارعی، ۱۳۸۲).
نوناکا به نقل از پولانی در مورد اهمیت دانش ضمنی گفتهاست که دانش صریح متکی به دانش ضمنی است و یا ریشه در آن دانش دارد (نوناکا، ۲۰۰۱).
۲-۳-۵-۲-انواع دانش از نظر جورنا
رنه جورنا در مقاله با عنوان «انواع دانش و اشکال مختلف سازمانی» سه نوع دانش را نام میبرد:
دانش ضمنی (نهان): که قابل مشاهده نبوده و در تجارب، فرهنگ و ارزش‌های یک فرد یا سازمان نهفته است.
دانش صریح: آشکار و کدگذاری شدهاست.
دانش نظری یا تئوریکی: دانشی است که از تخصصهای عمیق افراد سرچشمه میگیرد. ویژگیهای این نوع دانش، بیشتر شبیه دانش ضمنی است.
جورنا سپس به بیان کاربرد این سه نوع دانش پرداختهاست. جدول زیر کاربرد این دانشها را در ساختارهای پنج‌گانه مینتزبرگ نشان میدهد (جورنا[۴۱]، ۲۰۰۱).
جدول ۲-۱: کاربرد انواع مختلف دانش در ساختارهای پنج گانه مینتزبرگ

 

نوع دانش
نوع ساختار
نظری صریح(آشکار) ضمنی (نهان)
ساختار ساده کم کم زیاد
بوروکراسی ماشینی کم زیاد


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه در مورد شرح مشکلات دیوان خاقانی هفت ترکیب بند بلند شرح نشده- فایل ۴مطالب با موضوع : بررسی اثر مدیریت استعداد بر جانشین پروری نیروی انسانی مستعد ... »