وبلاگ

توضیح وبلاگ من

رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی با خودپنداره در دختران ...

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

۱-۵-سوال­های پژوهش
سوال اصلی

 

    • آیا بین حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی با خودپنداره در دختران مدارس تیزهوشان متوسطه اول شهر لاهیجان رابطه وجود دارد؟

 

سوالات فرعی
- آیا بین حمایت اجتماعی ادراک شده با خودپنداره در دختران مدارس تیزهوشان متوسطه اول رابطه وجود دارد ؟
- آیا بین مهارت های اجتماعی با خودپنداره در دختران مدارس تیزهوشان متوسطه اول رابطه وجود دارد ؟
آیا حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی میزان خودپنداره را در دانش آموزان دختر مدارس تیز هوش تبیین می کند؟
۱-۶- فرضیه ‏های پژوهش
فرضیه اصلی:
بین حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی با خودپنداره در دختران مدارس تیزهوشان متوسطه اول شهر لاهیجان رابطه وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
بین حمایت اجتماعی ادراک شده با خودپنداره در دختران مدارس تیزهوشان متوسطه اول رابطه وجود دارد.
بین مهارت های اجتماعی با خودپنداره در دختران مدارس تیزهوشان متوسطه اول رابطه وجود دارد.
حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی میزان خودپنداره را در دانش اموزان دختر مدارس تیز هوشان متوسطه اول تبیین می کند.
۱-۷- تعریف واژه ها( تعاریف مفهومی و عملیاتی)
۱-۷-۱-تعریف مفهومی حمایت اجتماعی ادراک شده: میزان برخورداری از محبت، همراهی و توجه به اعضای خانواده، دوستان و سایر افراد( زمیت،۱۹۹۰). مفهوم حمایت اجتماعی ادراک شده به حمایت از منظر ارزیابی شناختی فرد از محیط و روابطش با دیگران می نگرد. نظریه پردازان حمایت اجتماعی ادراک شده بر این امر اذعان دارند که تمام روابطی که فرد با دیگران دارد حمایت اجتماعی محسوب نمی شوند. به بیان دیگر روابط منبع حمایت اجتماعی نیستند، مگر آنکه فرد آن ها را به عنوان منبعی در دسترس یا مناسب برای رفع نیاز خود ادراک کند( وایسز،۲۰۱۲).
دانلود پایان نامه
۱-۷-۲- تعریف مفهومی مهارت های اجتماعی: لیبت[۲۵] و لوینسون (۱۹۷۳، به نقل از سیگرین و تایلر، ۲۰۰۷) مهارت­ های اجتماعی را به عنوان توانایی انجام دادن رفتارهایی که به طور مثبت یا منفی تقویت شده اند، تعریف نموده ­اند. همچنین، مهارت­ های اجتماعی به عنوان توانایی نشان دادن احساسات مثبت و منفی در حوزه بین فردی، بدون از دست دادن تقویت اجتماعی، تعریف شده است (هرسن[۲۶] و بلاک[۲۷]، ۱۹۹۷، به نقل از سیگرین و تایلر، ۲۰۰۷).
۱-۷-۳-تعریف مفهومی خودپنداره: مجموعه ای از عقاید فرد درباره ی خود است که بیشتر مبنای توصیفی دارد تا قضاوتی. به عبارت دیگر خود پنداره توصیفی است که فرد از نظرگاه خود درباره ی خویشتن دارد(بیابانگرد، ۱۳۸۴). مجموعه ی کلی باورهای فرد در زمینه ی اسنادهای شخصی وی راجع به خودش می باشد. خودپنداره سازمان دهی کلی ادراکاتی است که فرد نسبت به خود دارد. در ضمن خودپنداره سازمان یافته ی چندوجهی، سلسله مراتبی و نسبتا ثابت است(پورآقا، ۱۳۹۲).
۱-۷-۴-تعریف عملیاتی حمایت اجتماعی ادراک شده: منظور نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده شربان و ساگرمن(۱۹۹۱) کسب می کند.
۱-۷-۵-تعریف عملیاتی مهارت های اجتماعی: مهارت­ های اجتماعی نمره­ای است که فرد در مقیاس مهارت­ های اجتماعی (ریجیو[۲۸]، ۱۹۸۹، به نقل از خجسته مهر، ۱۳۸۵) به دست می ­آورد. مقیاس مهارت­ های اجتماعی دارای ۶ مؤلفه (خرده مقیاس) می باشد که عبارتند از: بیانگری هیجانی[۲۹]، حساسیت هیجانی[۳۰]، کنترل هیجانی[۳۱]، بیانگری اجتماعی[۳۲]، حساسیت اجتماعی[۳۳] و کنترل اجتماعی[۳۴].
۱-۷-۶- تعریف عملیاتی خودپنداره: خود پنداره در پژوهش حاضر خود پنداره براساس نمره ای است که فرد در آزمون خود پنداره راجرز(۱۹۶۱) کسب می کند.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه پژوهش
در این فصل ابتدا به تعریف مفاهیم مورد بررسی می پردازیم و سپس مباحث نظری در خصوص متغیرهای پژوهش ارائه خواهند شد و در انتها پیشینه های داخلی و خارجی پژوهش بیان می شود.
۲-۱-تعریف هوش و تیزهوشی
گروهی هوش را چیزی می دانند که با تست های هوشی اندازه گیری می شود. این تعریف را نخستین بار بورینگ (۱۹۹۲) به کار برد و از آن پس متداول شد. روشن است که چنین تعریفی نمی تواند از “چیستی” هوش خبر دهد. به همین دلیل باید حدود هوش مشخص شود و از اینکه بتوان ابزار و وسایل اندازه گیری آن را شناخت (جی و دیگران، ۲۰۰۳؛ به نقل از امیری مجد، ۱۳۸۵).
باید دانست که تا کنون تعریف واحدی از تیزهوشی که مورد قبول همه علما و تربیت باشد، ارائه نشده است. بعضی ها توانایی بالقوه، گروهی توانایی بالفعل کودکان و عده ای نیز هر دو مورد را مورد توجه قرار داده اند. واقعیت این است که همواره با شناخت بیشتر و عمیق تر انسان و توانایی های او واژه تیزهوش نیز تغییر کرده است.زمانی تیزهوش پدیده ای واحد تلقی می شد و کودکی تیزهوش شناخته می شد که نسبت به کودکان همسن و سال خود دارای توانایی عمومی بیشتر بود که بهترین شاخص آن عملکرد در تست های متعدد از جمله تست هوش استنفورد، بینه یا وکسلر است.در سال های اخیر، نارضایتی زیادی در مورد استفاده از هوش بهر به عنوان ملاکی واحد برای تعریف تیزهوشی به چشم می خورد و دلایل نارضایتی شامل شناخت محدودیت های آزمون های هوش، مفهوم سازی مجدد از ماهیت هوش و پژوهش های مکمل در خصوص ماهیت تیزهوشی است(رنزوی و دمکرات، ۱۹۸۶؛ نقل از امیر مجد، ۱۳۸۵). پیاژه هوش را توانایی سازگاری و انطباق با محیط تعریف کرده است. وی از دانشمندانی است که از پرورش پذیری هوش افراد پشتیبانی کرده و در پرورش مراحل مختلف تحول شناختی خود فرد را موثر می داند و معتقد است هوش فرد نتیجه منفعل فعالیت های ذهنی به ارث رسیده و مستقل از محیط و تجارب او نیست.کودکان تیز هوش و با استعداد، آنهایی هستند که اشخاص مجرب و واجد شرایط آنان را شناسایی می کنند و به دلیل برخورداری از توانایی های درخشان و عالی در آموزش، عملکرد بالایی دارند. این کودکان به برنامه ها و خدمات آموزشی متمایزی فراتر از آنچه در برنامه مدارس عادی ارائه می شود نیاز دارند (میلانی فر،۱۳۸۶). این کودکان توانایی های بالقوه اثبات شده ای در چندین زمینه دارند:
-توانایی هوش عمومی.
- استعداد فرهنگی خاص.
-تفکر خلاق یا سازنده.
-توانایی رهبری.
- توانایی روانی – حرکتی.
۲-۲-خلاصه ای از نظریات مربوط به تیزهوشان
تفکر پیرامون افراد تیزهوش و با استعداد، سابقه طولانی دارد و احتمالاً به زمانی برمی گردد که انسان متوجه تفاوت فردی شد، در یونان قدیم افلاطون عقیده داشت که کودکان باهوش باید در سنین کودکی انتخاب شده و به آنها به طور اختصاصی علوم و فلسفه تعلیم داده شود. او می گفت سرآمد افراد باید فرمانروا باشد. بقای دموکراسی یونان بستگی به توانایی آن کشور در آموزش و پرورش افراد برجسته و با استعداد دارد. طرز تفکر و آداب و رسوم جوامع نقش مؤثری در شناسایی و تعلیم و تربیت کودکان سرآمد دارد. در یونان عقیده این بود که تیزهوشی موهبتی الهی است و دریچه ای به جهان نامتناهی. مفهوم نبوغ و استعداد همیشه نسبی بوده و در طول تاریخ در بین جوامع مختلف به یک معنی نبوده است. تفاوت های جوامع در طول تاریخ همیشه در تغییر و تکامل بوده و ترغیب و تشویق افراد سرآمد دستخوش تحولات گوناگونی بوده است. به طور مثال بعد از ظهور مسیحیت و گرایش های مذهبی در جوامع غربی، مردم افراد سرآمد را پیامبران و بعد رهبران مذهبی، کشیش ها و کسانی می دانستند که قدرت بیشتری در تفسیر روشن احکام الهی و چگونگی بهشت و دوزخ داشتند (میلانی فر،۱۳۸۶).
با ظهور اسلام در شرق و تبلیغ و تشویق تحصیل در بین مسلمانان، تاریخ شاهد نوابغ بزرگی در علوم ریاضی و پزشکی، فلسفه و ادبیات و هنر است. با آغاز رنسانس در اروپا، پذیرش مفهوم افلاطونی نبوغ و تیزهوشی به تدریج موجب بروز تحولات وسیعی در زمینه های فلسفی، علمی و صنعتی شد. این نهضت باب تازه ای را در تمدن و فرهنگ غرب گشود. در واقع از این دوران بود که در غرب فکر پرورش استعدادهای درخشان به شکل پیوسته و سازنده نضج گرفت و تا به حال ادامه یافت است. از جمله عقاید منفی رنسانس در مورد نبوغ این بود که ابداع و خلاقیت اهانت به آداب و رسوم جامعه است. از جمله دیگر عقاید منفی این بود که نبوغ را مساوی با بیماری روانی می دانستند و این امر پایه تحقیقات زیادی را بنیان نهاد. تحقیقات ترمن و کاکس (۱۹۲۵) نشان داد هیچ گونه رابطه ای بین تیزهوشی و غیرعادی بودن وجود ندارد تفاوت افراد عادی با سرآمد در درجه اول میزان هوشی آنهاست، نه در نوع انسان بودن و میزان هوش هم قابل اندازه گیری می باشد(میلانی فر،۱۳۸۶).
مطالعه دقیق علمی پیرامون افراد با استعداد در اواسط قرن نوزدهم توسط داروین تنوع انواع منجر به بررسی ها و مطالعات مشابه در تفاوت های افراد انسان در توانایی فکری، احساسات، هیجانات و خصوصیات اجتماعی گردید. در انگلستان، گاتسن (۱۸۶۹) در کتاب “نبوغ ارثی” اولین بار به بررسی کمی توانایی انسان پرداخت و نتیجه گرفت وراثت بهترین عامل توانایی هوشی است و همین سبب پیدایش بحث ارثی یا اکتسابی بورن هوش بین علمای تعلیم و تربیت شد.در ادامه تحقیقات گالتن و دانشمندان دیگر جهت ساخت وسایل و ابزار برای بررسی تفاوت های افراد باهوش با دیگران، بینه و سیمون در سال ۱۹۰۵ موفق به تهیه و انتشار تست هوش شدند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم توجهات بیشتری به کودکان و جوانان سرآمد مبذول گردید و مدارس درصدد تشکیل کلاس های آزمایشی ویژه برای کودکان تیزهوش برآمدند (جی و همکاران، ۲۰۰۳؛ به نقل از امیری مجد، ۱۳۸۵). در سال ۱۹۰۰ در شهر نیویورک اولین کلاس های مخصوص کودکان تیزهوش تاسیس شد که این کودکان می توانستند سه کلاس را در دو سال با موفقیت به پایان برسانند. بدین ترتیب مدارس مسئولیت آموزش و پرورش ویژه کودکان تیزهوش را به عهده گرفتند (میلانی فر،۱۳۸۶).
بعد از جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵)، توجه و علاقه به شناسایی و تعلیم و تربیت کودکان تیزهوش (به ویژه در آمریکا، انگلستان، فرانسه و شوروی) به وجود آمد. تالیفات زیادی در زمینه تیزهوشی و خلاقیت و ارزیابی استعدادها صورت گرفت و مراکز گوناگونی برای نگهداری و آموزش این کودکان تاسیس شد.
۲-۳-ضرورت شناسایی استعدادهای درخشان

 

    • تفاوت های فردی در برنامه ریزی آموزش از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

 

    • در بین دانش آموزان استعدادها و توانایی های گوناگونی موجود است که لازم است به آنها توجه شود.

 

    • تنوع استعدادها را می توان هر چه زودتر در بین کودکان شناخت.

 

    • ایجاد امکانات و تسهیلات ویژه برای شکوفایی استعدادهای درخشان

 

    • در رشد و تعالی فرهنگ و تمدن ملت ها و افراد تیزهوش و سرآمد نقش اساسی دارند.

 

    • پی بردن به قوانین ارث و شرایط محیطی در مورد افراد تیزهوش.

 

    • ایجاد غنای فرهنگی و آموزشی در ارتباط با تیزهوشان.

 

۲-۴-نقش والدین در تعلیم و تربیت کودکان تیزهوش و با استعداد


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود فایل های پایان نامه درباره بررسی وضع موجود مشاوره در دبیرستان ‌های نظام جدید آموزش ...مطالب با موضوع ارزیابی تأثیر حضور واحد تولید پراکنده بر عملکرد خرده فروش در بازار برق »
 
مداحی های محرم