وبلاگ

توضیح وبلاگ من

راهنمای نگارش مقاله در رابطه با قیام های علویان و مواضع امام جعفر صادق و امام موسی ...

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

به راستی زید از رفتار حاکمان اموی و ماموران آنان بر مسلمانان، رنج می برد و آزرده خاطر بود. او در خلال مسافرت هایی که به شام داشت، اوضاع فساد آلود خلافت را از نزدیک مشاهده کرده و سخت تحت تاثیر قرار گرفته بود و لازم دید که با قیام خونین خود، شاید بتواند این وضع اسف بار را تغییر دهد (شهیدی، ۲۵:۱۳۸۹ ).
زید مشاهده نمود که کرامت و بزرگی وی و علویان لگدمال شده ( ابو زهره، ۸۳:۱۳۹۰ ) لذا در حضور هشام گفته بود:« آنکس که به زندگی عشق بورزد ذلیل خواهد شد، کنایه از اینکه ما از سر جان گذشته ایم» (قائمی، ۲۲۱:۱۳۷۷). این در حالی بود که نه تنها هشام قدمی برای اصلاح مفاسد بر نداشت، بلکه خطاها و جنایاتی بر جنایت پیشینیان خود افزود و نسبت به شیعیان فشار و سخت گیریهای بیشتری روا داشت ( مغنیه، ۲۲۳:۱۳۹۰-۲۲۴ ). مسعودی در همین ارتباط می نویسد :« روزگاری سخت تر از روزگار هشام بن عبدالملک نبوده است» (مسعودی، ۱۳۷۸، ج ۲۰۸:۲ ).
دانلود پایان نامه
مورخان گرفتن انتقام خون شهیدان کربلا، امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح وضع جامعه مسلمین را از دیگر دلایل قیام زید می دانند ( رضوی اردکانی، ۱۰۸:۱۳۸۴ ). علاوه بر موارد و زمینه های یاد شده، گفته شده که زید بن علی سعی نمود، با ایجاد ارتباط با احزاب و گروه های مختلف سیاسی – مذهبی عصر خویش، از آراء، تجربیات و آموزش های آنان که قبلاً تجربه کرده بودند کمک بگیرد ( مدرسی، ۱۰۰:۱۳۷۸ ). لذا در خروج زید، عناصر ناراضی اعم از شیعه، موالی و حتی خوارج به چشم می خوردند و همه به یاری او آمدند ( زرین کوب، ۶۳۱:۱۳۶۸ ).
با این وصف به نظر می رسد، که زید مدت زیادی مشغول طرح و نقشه ای برای نهضت خویش بود ( مدرسی : همان جا ).بر خلاف آنچه که طبری و برخی دیگر از مورخان اظهار داشته که : « عامل قیام زید بن علی را، تهمتی مالی می دانند که در حق او زده شد،یا برخورد توهین آمیز هشام با وی که او را کنیززاده خطاب کرد » (طبری،۱۳۸۵، ج ۴۲۵۱:۱۰ ). چنین نبود، بلکه علت اصلی قیام او فراتر از این علل جزئی و زودگذر، باید همانا، در رفتارها و سیاست های نابجای بلند مدت امویان جستجو کرد.
۴-۱-۲- اهداف قیام
به نظر می رسد، با مختصر آشنایی از اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی در عصر امویان،بتوان، به فلسفه قیام زید بن علی پی برد. آنچه که از شواهد تاریخی بر می آید، قیام زید ریشه در اوضاع نابسامان جامعه عصر اموی به ویژه دوران هشام داشت. طبری محتوای بیعت زید با مردم کوفه را چنین بیان می کند: «من شما را به کتاب خدای می خوانم و سنت پیامبر(ص) و نبرد با ستمگران، دفاع از محرومان و ضعیفان وتقسیم غنائم میان صاحبانش به مساوات » ( طبری، ۱۳۸۵، ج۴۲۶۷:۱۰ و ابن خلدون، ۱۳۸۳، ج۱۸۶:۲ ).
خود زید در جایی دیگر می گوید :« بخدا من از رسول خدا شرم دارم اگر امر به معروف و نهی از منکر نکرده باشم» ( ابن طقطقی، ۱۸۹:۱۳۸۹). زید نه برای امر خلافت، بلکه به قصد دفع غاصبان از حکومت اسلامی و اشاعه مذهب شیعه در برابر دشمنان خاندان اهل بیت، یا به تعبیری دیگر، گردش حکومت سیاسی به سوی عترت بود( حکیمیان، ۵۳:۱۳۶۸ ). قیام زید از نظر هدف، هیچ شباهتی با قیام مختار یا ابن زبیر نداشت، زیرا آن دو پرچم را برای خویش برافراشتند ولی زید با مشاورت و تایید ضمنی عترت بود ( همان جا ).
او بارها آرزو کرد و اظهار داشت:« که ای کاش از ستاره ثریا به زمین می افتادم، پاره پاره می شدم ولی خداوند میان امت محمد ( ص ) اصلاح می نمود»( کریمان، ۳۴۵:۱۳۸۲ ). همچنین روایت شده که روزی ابوحمزه ثمالی از علت حضورش در کوفه سوال کرد وی گفت : امر به معروف و نهی از منکر( همان : ۴۱ ).
زید بن علی در جریان قیامش، از تمامی فرقه ها کمک خواست و از این دعوت و تقاضای وی معلوم می شود، که یکی دیگر از اهداف او ایجاد وحدت سیاسی در جامعه اسلامی آن روز بود، لذا دیده می شود که برای رسیدن به این هدف، در برخی موارد از جمله مسئله خلافت، عقیده واقعی خود را پنهان، یا به روش تقیه، پناه آورد و این یک تاکتیک ارزنده ای بود ( رضوی اردکانی، ۱۷۶:۱۳۸۴ – ۱۷۸ ).
علاوه بر همه موارد یاد شده، در بسیاری از متون شیعه و از زبان علمای این مذهب، از جمله : شیخ مفید، علامه مجلسی، مامقانی و طبرسی،ساحت زید بن علی را مبرا از هرگونه عیب و ننگ دانسته و دعوتش را الهی و جهادش را فی سبیل الله معرفی نموده اند (امینی نجفی، ۱۳۸۷، ج/۷۲:۳ و رضوی اردکانی، ۱۳۸۴ : ۲۰۲).
۴-۱-۳- بیعت با کوفیان
سرانجام در اواخر دهه دوم هـ . ق.، زید بن علی، پس از یک دوره طولانی نارضایتی از بنی امیه و پس از آخرین ملاقاتش با هشام، برای انجام کاری به عراق آمد و در آنجا اقامت نمود. کوفیان به حضور او آمدند و به او گفتند:« خلافت حق تو است و توقف و مجال نباید داد که ما همه در مقام اطاعتیم» (میرخواند، ۱۳۸۵، ج ۲۴۷۳:۵ ). شواهد نیز نشان می دهند که کوفه یکی ازنقاط مناسب برای قیام زید باشد، زیرا کوفه پایگاه تشیع و مرکز نیروهای معتقد به اهل بیت (ع ) بود ( احمدی، ۱۸۹:۱۳۸۵ ). همچنین آشنایی کامل زید نسبت به کوفیان و بر عکس، و همچنین نامه های زیادی که از کوفه برای زید فرستاده شده بود، این احتمال را قوی تر می کرد(رضوی اردکانی، ۱۳۸۴ : ۱۵۴-۱۵۵). در برخی روایات آمده است، که خود زید، به دلایلی از جمله : اطلاع از سابقه بی وفایی کوفیان و پیمان شکنی آنان، تمایلی به رهبری جنبش کوفیان نداشت . اما وقتی با اصرار زیاد آنان مواجهه شد و تعهد دادند که حتی حاضرند صد هزار نفر برای یاری او آماده کنند، از بازگشت به مدینه صرفه نظر و تصمیم نهایی خود را بر انجام قیام گرفت (اصفهانی، ۱۵۸:۱۳۸۷ و ابن خلدون، ۱۳۸۳، ج ۱۸۷:۲ ). زمانی که زید از قادسیه به کوفه بازگشت، حدود دوازده، پانزده هزار، و حتی نوشته اند تا چهل هزار نفر با او دست بیعت دادند! ( اصفهانی، ۱۶۴:۱۳۸۷ و میرخواند، ۱۳۸۵، ج۲۴۷۳:۵).
از آن طرف، وقتی خبر بیعت مردم کوفه به هشام خلیفه اموی رسید، وی به والی خود در عراق و بویژه کوفه دستور اکید داد که به هر شکلی شده مردم را از اطراف زید پراکنده کنند، طبری سفارش خلیفه به والی خویش را چنین می نویسد: « اینان را با تهدید پراکنده کن و با تازیانه خود بگزشان و شمشیر برای آنان برهنه کن و از کثرت آنان متوحش مباش » ( طبری، ۱۳۸۵، ج۴۲۶۳:۱۰ ).
در این زمان یوسف بن عمر والی عراق و حکم بن صلت فرماندار کوفه تصمیم گرفتند،با حیله و زور قیام زید را عقیم گذارند (ابن اثیر، ۱۳۷۴،ج ۳۰۸۹:۷ ). ولی زید به اتفاق عده ای از مخالفان حکومت اموی، از عزم راسخ خود،منصرف نگردید و آماده خروج شد (تشید،۶۱:۱۳۸۵).
ابن خلدون می نویسد :« زمانی که زید در کوفه اقامت داشت، برخی از بزرگان آنجا از جمله سلمه بن کهیل او را از قیام بر حذر و بی وفایی کوفیان را به او گوشزد کردند، اما زید این توجیه آنان را نپذیرفت» ( ابن خلدون، ۱۳۸۳، ج۱۸۷:۲). اما روایت طبری دقیقاً عکس ابن خلدون می باشد، وی می نویسد :« برخی از بزرگان کوفه از جمله : سلمه بن کهیل و نصربن خزیمه ودیگران با زید دست بیعت دادند و سوگند یاد کردند که او را یاری کنند » ( طبری، ۱۳۸۵، ج ۴۲۶۰:۱۰ ).
بنظر می رسد، روایت طبری به حقیقت نزدیک تر باشد، چرا که به اظهار برخی مورخان، یکی از فرماندهان سپاه زید در جنگ با امویان، همان ابن خزیمه ای بود، که در روایت طبری آمده است و لذا نمی توان او را جز مخالفان جنگ، بنا به روایت این خلدون قلمداد کرد.
۴-۱-۴-چگونگی قیام و شهادت
در مورد تاریخ شروع قیام زید بن علی، روایت شده که قرار اولیه او و مردم کوفه، اول صفر سال ۱۲۲ هـ . ق بود، اما کشته شدن دو تن از یاران زید و احتمال مسدود شدن را ههای ورودی کوفه، آنان را وادار کرد تا قیام را بیش از موعد مقرر یعنی ۲۳ محرم همان سال آغاز نمایند. ( اصفهانی،۱۵۹:۱۳۸۷). شعار آنان در شب خروج «یا منصور امت » بود، و با افروختن آتش اعلان خروج کردند (ابن خلدون، ۱۳۸۳،ج ۱۸۸:۲).
از آن طرف، مردمی که در لحظات خروج به مسجد رفته بودند و از بیعت کنندگان با زید محسوب می شدند در محاصره نیروی اموی و شامی گرفتار شدند. ابن اثیر در همین مورد می نویسد:«یوسف بن عمر به حکم بن صلت نامه فرستاد و گفت: که مردم کوفه را در «مزگت مهتر» گردآورد و در آنجا بازداشت کند او نیز چنین کرد » ( ابن اثیر، ۱۳۷۳، ج ۳۰۹۰:۷).
بهر حال، جنگ سختی میان طرفین به مدت دو روز در گرفت،زید به همراه پانصد رزمنده و طرف مقابل با بیش از دوازده هزار مرد جنگی با هم وارد نبرد شدند (اصفهانی، ۱۶۴:۱۳۸۷ و یعقوبی، ۱۳۷۴، ج ۲۹۸:۲ ). در همین شرایط سخت بود که بسیاری از باقیمانده سپاه زید بن علی پراکنده و وی را رها کردند، زید در حق ایشان و همچنین کسانی که در مسجد گرفتار شده بودند می فرمود:« پناه می برم به خدا! مردم کجایند؟» (ابن اثیر، ۱۳۷۱، ج ۳۰۹۱:۷ و مسعودی، ۱۳۷۸، ج ۲۰۹:۲ ). در عین حال، زید به همراه تعداد بسیار اندک باقیمانده، شجاعانه جنگیدند تا اینکه سرانجام از سوی عباس بن سعید فرمانده سپاه شامیان، تیری بر پیشانی زید نشست و او را به شهادت رساند ( ابن اثیر، ۱۳۷۴، ج ۳۰۹۳:۷ ). وی در هنگام شهادت ۴۲ سال داشت و مدت قیام او از آغار تا شهادت ده ماه به درازا کشید ( ابن طقطقی، ۱۳۸۹، ۱۷۹).
۴-۱-۵- بررسی و نقد قیام
اینکه چه عواملی باعث شکست قیام زید بن علی گردید، دلایل و زمینه های متعددی می توان در این موضوع نقش و دخیلدانست. همچون گذشته: کنار کشیدن کوفیان، یکی از دلایل این امر بود.نیز، نقش جاسوسان و عوامل نفوذی دشمن، نیز مقابله شامیان با این قیام را آسان تر نمود، کنار کشیدن و حتی فتنه و تفرقه افکنی عباسیان، به علاوه بروز اختلاف میان یاران زید بر سر مسئله امامت ( رضوی اردکانی، ۲۶۰:۱۳۸۴-۲۷۳ ). در کنار این ها، ترکیب نامتجانس و ناهمگون سپاهیان زید از نظر فکری، بشدت آنها را مستعد اختلاف و پراکندگی کرد، عدم برآورد دقیق نیرو و امکانات، در مناطقی که استعداد لازم برای خروج نداشتند، از عوامل دیگر این شکست بود ( کاظمی پوران، ۲۴۵:۱۳۸۰ و فرای، ۱۳۶۳، ج۳۸:۴ ).
تردید و تزلزل خود زید و در کنار آن خروج زودهنگام و از روی ناچاری، وی را از یاری بسیاری از بیعت کنندگان با او محروم و در شکست و ناکامی وی اثر گذار شد (زرین کوب، ۱۳۶۸: ۳۷).
به هر حال، گرچه قیام زید از نظر ظاهری شکست خورد و خود وی نیز به قتل رسید و به دار آویخته شد، اما کشته شدن و بویژه رفتاری که پس از مرگ با جسدش کردند، باعث جریحه دار شدن و در عین حال بیداری وجدان امت اسلامی گردید و روحیه انقلابی را در آنها زنده نمود(قانعی، ۴۹۴:۱۳۷۹ ). بویژه اینکه پس از وی، فرزندش یحیی نیز بدست امویان به شهادت رسید، و باعث خروش شیعیان خراسان شد( جعفریان، ۷۲۳:۱۳۸۹ ). صدها هزار نفر نظیر زید و یحیی بوجود آمدند. به علاوه، حکومت های متعددی نیز از پشت جنبش های زیدی اخیر تاسیس شدند( مدرسی، ۹۹:۱۳۷۸ و ۱۲۲ ). قیام زید همچنین باعث اتحاد و همبستگی ایرانیان و عراقیان در حمایت از عباسیان و نابودی امویان گردید ( حقیقت، ۲۰:۱۳۶۳ ).
۴-۲-۱- قیام یحیی بن زید
یحیی بزرگترین فرزند زید بن علی بود ( حقیقت، ۲۱:۱۳۶۳ ).وی در سال ۱۰۷ هـ . ق. در مدینه متولد شد. در هنگام قیام و شهادت، که در سال ۱۲۵ ق به وقوع پیوست، هجده و بنا به روایتی بیست و هشت سال سن داشت. یحیی را فردی عالم، با تقوی، اهل معرفت، شجاع و دارای شخصیتی در خور احترام معرفی کردند( قائمی، ۲۲۲:۱۳۷۷ ). وی همان کسی بودکه حامل صحیفه کامله سجادیه و سلسله روایات این کتاب به او منتهی می شود. (فاضل،بی تا :۶۵). او نسبت به ائمه (ع) بویژه امام صادق و امامت او اعتراف و اقرار داشت، از آن سوی، امام صادق (ع) نیز او را بسیار دوست داشت و پس از شهادتش به شدت بر وی گریست( رضوی اردکانی، ۱۲:۱۳۸۹-۱۳ ).
۴-۲-۲-زمینه ها ومقدمات قیام
گرچه، قیام نهایی و سرنوشت ساز یحیی در جوزجان[۲] خراسان و در سال ۱۲۵ هـ . ق. به وقوع پیوست( فیاض، ۱۶۷:۱۳۹۰ ). اما آغاز و مقدمات قیام وی به چند سال قبل از این زمان بر می گشت. گروهی از یاران زید بن علی، پس از شهادت زید، بر دوستی زید پایدار ماندند و با پسرش یحیی بیعت کردند ( ابراهیم حسن، ۳۶۷:۱۳۸۸ ). گرچه، یحیی در هنگام کشته شدن پدر هنوز جوانی کم تجربه بود ( زرین کوب، ۳۶۲:۱۳۶۸ ). اما به عنوان قائم مقام پدرش طلوع و ظهور کرد و به علت نامساعد بودن اوضاع و شدت عمل امویان در سرزمین های عربی، میدان عمل خود را در ایران و خراسان قرار داد و دعوتش را از کوفه تا بلخ انتشار داد (تشید، ۷۵:۱۳۸۵). یعقوبی نیز معتقد است که، یحیی پس از کشته شدن پدرش، از کوفه به بلخ گریخت و مدت زیادی در آن مناطق فراری بود ( یعقوبی، ۱۳۷۴، ج۲۹۹:۲).روایت شده که یحیی، برای تجدید عهد و پیمان با جدش امام حسین(ع) ابتدا به کربلا رفت و از آنجا به مدائن و سپس به سوی ری و بلخ رهسپار گردید(رضوی، ۱۵:۱۳۸۹ - ۱۶ ).
۴-۲-۳- اهداف قیام
از قرائن و شواهد تاریخی، تا حدود زیادی می توان به اهداف و انگیزه های قیام یحیی بن زید پی برد . احتمالاً، همان علل و عواملی که باعث جنبش پدرش به سال ۱۲۲ هـ . ق در کوفه گردید، به نوعی در آغاز قیام فرزند او نیز موثر بود.به ویژه اینکه پایانی بسیار شبیه به هم داشتند. به هر حال، مسعودی علل قیام یحیی بن زید را، قیام بر ضد جور و ستمی می داند که بر از سوی امویان بر مردم روا می شد ( مسعودی، ۱۳۷۸، ج ۲۱۶:۲ ).
روایت شده است، با وجود اینکه مردم شیعه ی آن دوران،به ویژه خراسانیان به « مهدویت» بسیار زیاد توجه و اعتقاد داشتند، ولی یحیی هیچگاه در صدد سوء استفاده از این زمینه ی اعتقادی مردم بر نیامد و این نشان از خلوص و پاکی قیام هم در ماهیت و هم در روش او بود.
اینطور که از برخی منابع بر می آید، یکی از اهداف یحیی، گرفتن انتقام خون پدرش از امویان بود و چون عراق را برای رسیدن به این هدف، بستری مناسب نیافت به سوی خراسان رفت و به یاری آنان دل بست ( فاضل، بی تا :۶۵) همچنین او بنا بر وصیت پدرش، و احساس مسئولیتی که داشت با دشمنان دین جنگ کرد( رضوی ۳۲۵:۱۳۸۴ ).
۴-۲-۴- فعالیت های یحیی در خراسان
یحیی به جهت شرایط مناسب تر خراسان، نسبت به سرزمین های عربی دیگر،از عراق به آنجا عزیمت کرد . یکی از شرایط مثبت آن منطقه، وجود نیروهایی با گرایشات شیعی بود (حاجیلو، ۶۵:۱۳۹۰ ). در همین راستا، در سر راه خویش به هر شهری که می رسید با شیعیان آنجا تماس می گرفت و یاری آنان را می طلبید ( دایره المعارف تشیع، ۳۶۶:۱۳۷۳ ) او به مدت حدود پنج سال و بنا به روایتی چهار سال، به صورت آشکار و پنهان در مناطق و شهرهای مختلف خراسان تلاش کرد (مدرسی، ۱۱۷:۱۳۷۸).
یحیی پس از ورود به خراسان، به مدت شش ماه در سرخس اقامت داشت و در این شهر بود که خوارج به او این پیشنهاد اتحاد علیه امویان دادند که وی نپذیرفت ( اصفهانی، ۱۷۷:۱۳۸۷).
به هر حال، یحیی از سرخس به بلخ رفت و در خانه حریس بن عمرو، خود را پنهان نمود، اما بر اثر فعالیت و تلاش جاسوسان اموی دستگیر و به زندان انداخته شد ( همان جا و رضوی اردکانی، ۱۸:۱۳۸۹ – ۱۹ ). وی پس از مدتی، مورد عفو ولید، خلیفه اموی قرار گرفت و به دستور او از زندان آزاد گردید ( اصفهانی، ۸۰:۱۳۸۷ ).
یحیی پس از رهایی از زندان، با تهیه تدارکات و طرفدارانی عزم جنگ با عمروبن زراره حاکم نیشابور کرد و در یک جنگ نابرابر، در عین حال شدید، توانست سپاه دشمن را منهدم و خود زراره را نیز به هلاکت برساند. پس از آن، به صلاحدید یارانش، فاتحانه رو به سوی هرات نهادند. نوشته اند در این زمان تعداد سپاهیان وی حدود هفتصد نفر بود ( میرخواند، ۱۳۸۵، ج/۲۴۸۵:۵ ). از آن طرف، نصر بن سیار نیز، سالم بن احوزالمازنی را با سپاهی به ظرفیت هشت هزار نفر جهت مقابله به تعقیب یحیی فرستاد ( ابن خلدون، ۱۳۸۳، ج۱۹۹:۲ و ابن اثیر، ۱۳۷۴، ج۳۱۲۳:۷ ) .
۴-۲-۵- پیکار نهایی یحیی در جوزجان
جنگ نهایی و سرنوشت ساز یحیی بن زید باگماشتگان اموی در خراسان، در منطقه هرات و در نزدیکی قریه جوزجان، به وقوع پیوست و به مدت سه روز با شدت تمام ادامه یافت، تا اینکه با تیری که بر پیشانی یحیی نشست و او را به قتل رساند و بسیاری از یاران او نیز پس از او به قتل رسیدند( یعقوبی، ۱۳۷۴، ج۳۰۶:۲ و ابن اثیر، ۱۳۷۴، ج۳۱۲۲:۷ ). البته مسعودی معتقد است، که یحیی در اثنای جنگ در دهکده ای بنام ارغونه کشته شد و در همانجا نیز او را به خاک سپردند( مسعودی، ۱۳۷۸، ج۲۱۳:۲ ).
در هر حال، سرنوشت، همان فرجامی که برای پدر رقم زد، برای پسر نیز بوجود آورد. چرا که پس از کشته شدن یحیی، سر او را نیز بریدند و جسدش را به دار آویختند ( ابن خلدون، ۱۳۸۳، ج۱۹۹:۲). حتی می نویسند : ولید دستور سوزاندن جسد یحیی را داد، چنانکه طبری در این مورد می نویسد : « وقتی خبر کشته شدن یحیی به ولید بن یزید رسید به یوسف بن عمر نوشت : وقتی این نامه به تو رسید در کار گوساله عراق بنگر و آن را بسوزان و در شط بریز» ( طبری، ۱۳۸۵، ج۴۳۴۲:۱۰ ).
۴-۲-۶- بررسی و نقد قیام
یحیی بن زید گر چه به ظاهر نتوانست بر خلفا و گماشتگان اموی پیروز شود، اما با توجه به ماهیت و اهداف قیامش، که در مبارزه با رفتار حکام اموی بود، شهادت و خون او و یارانش همان پیامدهایی به دنبال آورد که وی در پی آن بود، یعنی سرنگونی خلافت هزار ماهه بنی امیه. بدین معنا که سرکوب و کشته شدن یحیی بن زید، پایان مشکلات امویان نبود، بلکه سر آغازی شد تا مردم خراسان به حرکت و خروش در آیند و بتدریج امر خویش را آشکار کنند( حکیمیان، ۶۲:۱۳۶۸ )
تاثیرات عمیق عاطفی نیز، یکی دیگر از پیامدهای جنبش یحیی بود . طوری که مسعودی می نویسد: « مردم خراسان از بس که از کشته شدن او غمگین بودند، در آن سال هر پسری در آنجا زاده شد، یحیی یا زید نامیدند و در مرگ یحیی سیاه پوشیدند و نوحه سر دادند» (مسعودی، ۱۳۷۸، ج۲۱۶:۲ ). به هر حال قیام نافرجام یحیی، باعث آشوبی در خراسان گردید که تا زمان سرنگونی امویان آرام نگرفت ( دنیل،۳۸:۱۳۶۷ ).
فصل پنجم
بررسی و تحلیل مهم ترین قیام های علویان،در
دوره ی نخست خلافت عباسیان
۵-۱- قیام محمد بن عبدلله(نفس زکیه)
محمد بن عبدالله بن حسن، معروف به « نفس زکیه » در سال ۹۳ هـ. ق. در مدینه متولد شد و در سال ۱۴۵ هـ . ق در قیام علیه منصور عباسی به قتل رسید. مدت عمر وی ۵۲ سال نوشته اند. کنیه اش ابو عبدالله و او را با القابی چون « صریح و خلص قریش »، « مقتول احجار زیت » و « نفس زکیه » می شناختند (اصفهانی ۲۴۱:۱۳۸۷ ).
محمد بن عبدالله از رجال برجسته بنی هاشم به شمار می آمد. می نویسند، پس از آنکه عباسیان خلافت را از چنگ علویان بیرون کشیدند و بویژه در عصر منصور، محمد پیوسته در خفا و غربت بسر می برد و لذا محمد بن عبدالله نیز نهضت مخالفی را بر ضد او ایجاد و این اولین حرکت جدی علیه بنی عباس محسوب می گردید. ( ابن طقطقی، ۲۲۴:۱۳۸۹). برخی شیعیان نیز، محمد بن عبدالله را با عنوان « مهدی » می شناختند و تلاش می کردند تا اخبار مهدی موعود را بر او تطبیق دهند ( فیاض، ۱۸۰:۱۳۹۰). « پدرش نیز فرزندان خود را برای خلافت تربیت کرده بود و چندی از رهبران غلات نیز برای وی تبلیغ می کردند »( الهی زاده به نقل از واقدی ۱۴۱:۱۳۸۵ ).
به هر حال، محمد بن عبدالله با این سابقه و پیشینه خانوادگی، علمی و دینی در سال ۱۴۵ هـ. ق. و در زمان منصور عباسی علیه خلافت، قیام کرد و مدتی خلافت عباسیان را با چالشی جدی گرفتار ساخت.
۵-۱-۱- زمینه ها و مقدمات قیام


فرم در حال بارگذاری ...

« پژوهش های کارشناسی ارشد در مورد بررسی رابطه بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد شرکت ...مقالات و پایان نامه ها درباره :عنوان مقایسه تطبیقی نقوش مسجد کبود تبریز و مسجد شیخ لطف الله اصفهان- ... »
 
مداحی های محرم