وبلاگ

توضیح وبلاگ من

راهنمای نگارش مقاله در مورد اصول، روشها و عوامل موثر بر تعلیم و تربیت از دیدگاه مقام معظم ...

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

قرآن کریم ضمن تأیید این دلیل عقلی، هدف از ارسال رسولان را اتمام حجت بر بندگان و بستن راه عذر و بهانه می داند:
رُسُلاً مُبَشرینَ و مُنذِرینَ لِئلاَّ یکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللهِ حُجهً بَعدَ الرُّسُلِ وَ کَانَ اللهُ عَزیزاً حَلیماً (نساء، ۱۵۶)
پیامبرانی که بشارتگر و هشدار دهنده بودند تا برای مردم پس از (فرستادن)پیامبران در مقابل خدا (بهانه و) حجتی نباشد، و خداوند توانا و حکیم است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
امام رضا (ع) نیز در حدیثی بر ضرورت عقلی ارسال رسولان تأکید ورزیده است: اگر گفته شود: به چه دلیل خداوند شناخت پیامبران و اقرار و اعتراف به اطاعت برای آنان را بر مردم واجب کرده است؟ در پاسخ گفته می شود از آنجا که در خلقت و نیروهای آنان چیزی که مصالحشان را تکمیل کند وجود ندارد و خداوند والاتر از آن است که به چشم دیده شود (تا مردم مصالح خود را بدون واسطه از او بگیرند) و ناتوانی و عجز آنان از ادراک او آشکار است چاره ای جز آن نیست که بین خداوند و خلقش پیامبری معصوم باشد تا امر و نهی و آداب او (واجبات ، محرمات ….) را به آنان برساند و آنان را به چیزهایی که به واسطه آن منافع خویش را به دست آورده و ضررها را دفع نمایند، آگاه سازد، زیرا در خلقت آنان چیزی که با آن، منافع و ضررهای خویش را بشناسد وجود نداشت.
ب-۲- برهان هدایت عامه:
چشم خود را در هر سویی از گستره ی بیکران خلقت بگشاییم، علاوه بر نظم و سامان داخلی، نوعی هدایت و راهنمایی آشکار و پنهان را در جای جای آن می بینیم، نظم یک موجود، اشاره به هماهنگی اعضای آن و عدم تعارض و تضاد بخش های مختلف سازنده اش دارد. اما هدایت آن به معنای این است که خداوند همان موجود هماهنگ و منظم را به سوی مقصودی خاص روان کرده است. اگر نظم حاکم بر موجودات را به کشتی محکم و منظمی تشبیه کنیم، هدایت تکوینی موجودات، ناخدای کشتی است که آنها را به مقصد از پیش تعیین شده ای سوق می دهد. این امر را به هدایت عامه موجودات تعبیر کرده اند.
رَبُّنا الَّذی اعطَی کُلَّ شَیءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدی (طه ۵۰)
پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی که در خور اوست داد سپس آن را هدایت فرموده است. (پژوهشکده تحقیقات اسلامی ۱۳۸۹: ۶ و۵ و۲۰۴)
در ادامه بحث می توانیم بگوییم از طریق وحی خداوند انسان ها را به سوی کمال و قرب الهی رهنمون می سازد و این پیامبران هستند که واسطه ی این امر مهم هستند.
امام خمینی (ره) می فرماید: تمام انبیاء موضوع بحثشان، موضوع تربیتشان و موضوع عملشان انسان است. آمده اند انسان را تربیت کنند، آمده اند این موجود طبیعی را از مرتبه ی طبیعت به مرتبه ی عالیه مافوق طبیعه ، مافوق الجبروت برسانند. (امام خمینی (ره)، ۱۳۶۱، ج ۷ : ۲۸۲)
و قرآن کریم در این رابطه در آیه ۱۵۱ سوره بقر می فرماید:
کَما اَرسَلنا فیکُم رَسولاً مِنکُم یَتلوا عَلَیکُم آیاتِنا ویُزَکیکُم و یُعَلّمُکُم الکِتابَ وَالحِکمَه و یُعَلِّمَکُم ما لَم تَکونوا تَعلَمون.
چنانچه ما از میان خود شما رسولی اعزام داشتیم که آیات ما را بر شما بخواند و شما را از آلودگی ها پاک گرداند و به شما کتاب و حکمت و آنچه را که نمی دانید تعلیم دهد.
مقام معظم رهبری در رابطه با تلاش انبیاء و ائمه معصومین (ع) برای قرار دادن انسان در راه الهی می فرماید: تمام تلاش انبیاء الهی و ائمه معصومین (ع) این بود که انسان را در مسیر درست که همان راه مستقیم و الهی است قرار دهند، و اگر با این دید به بنگریم آنگاه ارزش تعلیم و تعلم قرآن در جامعه برای ما مشخص خواهد شد. (بانکی پور فرد ۱۳۸۰: ۱۱۶)
ج- ولایت و امامت:
ولایت در بیان اعتقادات از جنبه ی تعلیم و تربیت نقش اساسی و مهمی دارد چون ضامن دوام و بقای جامعه اسلامی بر ولایت استوار است. ولایت و امامت که جزء اصول اعتقادات مذهب تشیع است در واقع همان دنباله رو رسالت انبیاء می باشد چنانچه پیامبران برای هدایت و در واقع تربیت بشر مبعوث شده اند ولایت نیز ادامه دهنده راه آنهاست.
شهید مطهری به نقل از خواجه نصیرالدین طوسی در تعریف امامت می گوید:
اولین سخنی که در باب امامت می گویند، تعریفی است که از امامت می کنند. می گویند « الامامهَ ریاسَهُ عامَّه فی امور الّدینِ و الدُّنیا» امامت ریاستی است عمومی هم در امور دینی و هم در امور دنیایی. خواجه تعبیری کلامی دارد، می گوید « الامامُ لُطفٌ » مقصود این است که امامت هم نظیر نبوت از مسائلی است که از حد بشری بیرون است و به همین جهت انتخاب امام از حد استطاعت بشری بیرون است و بنابراین آن طرفی است، و از آن طرف باید بیاید، مثل نبوت است که از طریق وحی و تعیین الهی باید بیاید با این تفاوت که نبوت مستقیماً از ناحیه ی خداست، ارتباط پیغمبر است با خدا و امامت تعیینی است از ناحیه پیغمبر از ناحیه خدا. (مطهری۱۳۹۰: ۶۴)
پس در کلام خواجه امامت و ولایت یک لطف است که از جانب خداست به مردم هدیه داده شده است خداوند چون رب است و به عنوان مربی اول انسان ها را به سوی خودش هدایت می کند و در این مسیر نبوت و امامت مأموریت دارند به عنوان واسطه این رسالت را بر عهده بگیرند و آن را به سر منزل مقصود برسانند.
مقام معظم رهبری نیز در ارتباط با نقش امام و ارتباط مستحکم آن با امت می فرماید:
بعد دیگر ولایت یعنی ارتباط مستحکم و نیرومند هر یک از آحاد امت اسلام در همه حال با آن قلب امت و این ارتباط یعنی هم ارتباط فکری و هم ارتباط عینی یعنی درست از او سرمشق گرفتن و در افکار و بینش ها دنبال او بودن و درست در افعال و رفتار و فعالیت ها و حرکت ها او را پیروی کردن. پس ولایت علی بن ابی طالب یعنی در افکارت پیرو علی باش در افعالت پیرو علی باش. تو را با علی (ع) رابطه ای نیرومند، مستحکم، خلل ناپذیر پیوند زده باشد (ولایت علی بن ابی طالب حضی) ولایت علی (ع) حصن و حصار من است. « فَمَن دَخَلَ حضی امن من عَذابی» هر کس داخل این حصار شد از عذاب خدا مصون و محفوظ خواهد ماند. یعنی مسلمان ها و پیروان قرآن اگر از لحاظ فکر و اندیشه و از لحاظ عمل و تلاش و فعالیت متصل به علی (ع) باشند از عذاب خدا مصون و محفوظند. (بانکی پور فرد ۱۳۸۰: ۱۱۹)
د- ولایت فقیه:
به دنبال امامت و ولایت معصومین (ع) ولایت فقیه مطرح است که به عنوان یکی از مسائل مهم حکومت اسلامی در هدایت و تربیت آحاد مردم نقش ارزنده ای دارد. ولایت فقیه محوری ترین و مهم ترین پایه و اساس نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت امام زمان علیه سلام است. نظریه ای که در آخرین سالهای قرن بیستم عملاً کارآیی و صلاحیت دین را در اداره امور جامعه بر همگان آشکار ساخت و بینانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره) با تکیه بر این اندیشه توانستند علی رغم میل همه قدرت های استعمارگر دنیا نظام حکومت اسلامی را ایجاد کرده و بنحوی آن را اداره کنند تا از این طریق بتواند راه را برای تربیت اسلامی هموار سازد.
در این بحث قصد اثبات ولایت فقیه را نداریم فقط می خواهیم به این مسئله اشاره نماییم که جایگاهی که ولایت فقیه به دنبال نبوت و امامت در رابطه با هدایت و تربیت مردم دارد اساسی است. یک نظام اجتماعی و سیاسی هنگامی ویژگی اسلامی خواهد داشت که در دو بعد قانونگذاری و اجرا مبتنی براصول و ارزشهای اسلامی باشد و این خصیصه وقتی باقی می ماند که مردم جامعه و کسانی که این نظام را می پذیرند معتقد به عقاید اسلامی و پایبند ارزشها ی اسلام باشند. (مصباح یزدی ۱۳۸۸ :۱۱) و این امر میسر نمی شود مگر با پذیرش حاکمیت ولایت فقیه برتمام ارکان جامعه ولی فقیه بتواند در راستای تربیت آحاد جامعه برمبنای اصول وروشهای پذیرفته شده اسلام گام بردارد.
در این رابطه مقام معظم رهبری می فرماید:
اصل ولایت فقیه و پیوستن همه را ههای اصلی نظام به مرکز ولایت، نقطه درخشان نظام اسلامی، و تحقق آن، یادگار ارزنده و فراموش نشدنی حضرت امام خمینی (ره) است. مردم ما در طول یازده سال اخیر، وفاداری و اخلاص کامل خود را نسبت به این اصل در همه میدانها نشان داده اند و امام عظیم الشأن ما خود بزرگترین مدافع و سر سخت ترین پشتیبان این اصل و پذیرای جدی همه آثار و لوازم آن بوده این اصل همان ذخیره پایان ناپذیری است که باید مشکلات نظام جمهوری اسلامی را در حساسترین لحظات و خطرناکترین گردنه های مسیر پر خطر جمهوری اسلامی حل کند و گره های نا گشودنی را بگشاید. دفاع غیورانه امام عزیز از مسئله ولایت و رهبری که بی گمان تصدی رهبری بوسیله خود آن بزرگوار کمترین تأثیری در آن نداشت ناشی از درک و ایمان عمیق به همین حقیقت بود. ( بانکی پور فرد ۱۳۸۰: ۱۲)
ه- نماز:
نماز ستون دین است و بهترین نشانه مسلمانی و مرز میان کفر و ایمان محسوب می شود پیامبر اعظم (ص) فرمود: ( بین العبد وبین الکفر ترکُ الصلاهِ ) میان بنده و کفر نماز فاصله است. بدین سبب اقامه نماز از اصلی ترین برنامه های دینی است که در مسلمانی دست کم در شبانه روز پنج مرتبه به آن همت می گمارد و پایبندی خویش را به نماز نشان می دهد. قرآن و عترت نیز با تبیین و تشریح ابعاد، شرایط، آثار، انواع، اسرار نماز، مردم را به اقامه آن فراخوانده اند. خانه متون دین و خیرالعمل است و از همین رو اقامه آن مورد تاکید اسلام می باشد. اقامه نماز در اول وقت بسیار پسندیده و نشان دهنده شوق نمازگزار به مناجات و خلوت با خداست. (پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ۱۳۸۹: ۳۶۰)
نماز، ساده ترین، عمیق ترین و زیباترین رابطه انسان با خداوند است که در تمام ادیان آسمانی بوده است. نماز بقدری مهم است که حضرت ابراهیم (ع) هدف خود را از اسکان زن و فرزندش در صحرایی بی آب و گیاه، مکه، اقامه نماز معرفی می کند، نه انجام مراسم حج. امام حسین (ع) ظهر عاشورا را برای اقامه دو رکعت نماز، سینه خود را سپر تیرهای دشمن قرار داد. قرآن به حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) دستور می دهد که مسجدالحرام را برای نمازگزاران آماده و تطهیر نمایند. آری نماز بقدری مهم است که زکریا و مریم و ابراهیم و اسماعیل (ع) خادم مسجد و محل برپایی نماز بودند. نماز کلید قبولی تمامی اعمال است و امیرالمومنین علی علیه السلام به استاندارش می فرماید:
بهترین وقت خود را برای نماز قرار بده و آگاه باش که تمام کارهای تو در پرتو نمازت قبول می شود. نماز یاد خداست و یاد خدا تنها آرامش بخش دلهاست. نماز انسان را از انجام بسیاری از منکرات و زشتیها باز می دارد. (قرائتی، ۱۳۸۸: ۵۰-۲۴۹)
امام خمینی(ره) نماز را کارخانه انسان سازی می داند.
شهید مطهری در بیان شکل عبادت و نماز و برنامه های تربیتی دارد که در اسلام یک خصوصیتی هست و آن این است که با اینکه روح عبادت ارتباط و پیوند بنده با خدا و شکستن دیوار غفلت و شرم به خداست اما نکته جالب اینست که اسلام به عبادت شکل داده و به شکل هم نهایت اهمیت را داده و در آن شکل نیز یک سلسله برنامه های تربیتی را در لباس عبادت وارد کرده است. مثلاً از نظر اینکه قلب انسان می خواهد متوجه خدا باشد این چه اثری دارد که بدن انسان پاک باشد یا نباشد؟ «ان الله ینظر الی قلوبکم و لا ینظرو الی صورکم». ما که با بدن نمی خواهیم پیش خدا برویم. حالا بدنمان پاک باشد یا نباشد، ما با دل می خواهیم پیش خدا برویم، دلمان باید پاک باشد. ولی اسلام وقتی که عبادت را تشریح می کند، چون می خواهد مخصوصاً عبادت هم یک اثر خاصی از نظر تربیتی داشته باشد، چیزی را که به عبادت ربط زیادی ندارد ولی تعلیم و تربیت موثر است، در لباس عبادت اعم از واجب و مستحب - پیاده می کند و در ضمن آن می گنجاند، مثل مسئله غسل، وضو، دائم الوضو بودن، دائم الطهاره بودن که یکی از سنتهای اسلامی است - و غسلهای مستحبی به عناوین مختلف. به هر حال اسلام می گوید به نماز که می ایستید بدن و جامه تان پاک باشد. این خود یک برنامه نظافت است در ضمن عبادت. (شهید مطهری، ۱۳۷۳: ۶-۱۸۵)
جای جای نماز سراسر ناشی از بندگی و عبودیت به خداست پرستش و کرنش خداوندی که شریکی ندارد و منشاء خیر و برکت است. یک فرد مسلمان با ادای نماز که سرآغاز فعالیتهای یک مسلمان است خود را به دریای لایزال الهی متصل می کند. خداوند را حمد و ستایش می کند و از هر گونه همتایی که برای خدا متصور است بیزاری می جوید و نماز سرآغاز یک تربیت الهی است چون نمازگزار می خواهد با نماز به قرب الهی برسد.
مقام معظم رهبری در تفسیر نماز و آیه «اهدنا صراط المستقیم» می فرماید:
اگر آدمی نیازی برتر و حیاتی تر از هدایت می داشت بی شک آن نیاز در مورد حمد که دیباچه و بخش مهم نماز است به زبان دعا ذکر می شد و از خدا درخواست می شد. از طریق هدایت الهی است که عقل و تجربه در جریان درست و سودمند و راه گشا قرار می گیرد و بدون آن است که همین عقل و تجربه به چراغی در دست راهزنی یا تیغی در کف دیوانه ای بدل می گردد.
راه درست همان برنامه فطری است، برنامه هایی که براساس برآوردی صحیح از نیازها و کمبودها و امکانات و مقررات طبیعی انسان برای او در نظر گرفته شده است. راهی است که پیامبران خدا به سوی مردم گشوده اند وخود اولین پویندگان و پیشاهنگان آنند. راهی است که چون شر در آن قرار گیرد همچو آبی که در بستری هموار و مستقیم جاری باشد، خود به خود و بی دخالت هیچ قدر تنهایی و زور به سوی سرمنزل خویش که همان دریای بی کران تعالی انسان است پیش می رود. برنامه هایست که اگر در قالب یک «نظام اجتماعی» در زندگی انسانها پیاده شود و عینیت یابد برای آنان رفاه و امن و آزادی و تعاون و تکامل و محبت و برادری به ارمغان می آورد و به همه شوربختیهای دیرین بشر پایان می دهد. لیکن این راه و این برنامه چیست؟ همه کس در این بازار آشفته مدعی است و هر گروهی ، برگروه های دیگر را بر خطا می داند باید به اشاره های فراخور این دیباچه کوتاه، راه راست از نگاه قرآن، مشخص شود. (آیت اله خامنه ای، ۱:۱۳)
ملا محسن فیض کاشانی نیز می گوید: برترین عبادت ها، نماز است. نماز پویا و کامل، نمازی است که شش ویژگی داشته باشد:
الف) حضور قلب. ب) تفهّم: یعنی توجه به نماز و نمازگزار بداندکه چه می گوید. ج) تعظیم: یعنی حقارت و ذلت خود را بفهمد و عظمت خداوند در دل او بنشیند. د) هیبت: بیمناکی نمازگزار از خداوند. هـ) امیدواری. د) حیاء: نمازگزار همواره باید از خدا حیاء داشته باشد. (بهشتی، ۱۳۸۸: ۱۴۱)
به هر حال نماز گزار که در حال عبادت است رابطه ای زنده و پویا که میان قلب بشری و خداوند برقرار می نماید و از این راه می تواند به ارزشها و فضایل و خصلتهای نیکو دست یابد و پیداست هیچگونه فضیلتی بدون پیوند با خدا تضمینی ندارد. و این نماز است که انسان را به معارف اسلامی مأنوس می کند.
مقام معظم رهبری در رابطه با نماز و اثرات آن می فرماید:
نمازی که با تدبر و معانی و بدون سهو و غفلت گزارده شود، انسان را روز به روز به معارف الهی آشناتر و به آن دلبسته تر می سازد.
نماز، آنگاه که با حال و حضور و آداب گزارده شود، روح آدمی را به نیازمندی ذاتی وی آشنا می سازد ریشه کبر و تفاخر و حبروت موهوم را در درون او می سوزاند. خشوع در برابر پروردگار، نور بصیرت را در دل او می تاباند و سایه وهم آلود خود بزرگ بینی را از آن می زداید … (حضرت علی (ع)): خداوند بندگان مومن را با نمازها و زکاتها و روزه های دشوار از کبر و خودبینی محافظت و حراست می کند. به پیکر آنان آرامش می بخشد به دیدگان آنان فروتنی می دهد، نفس آنان را رام می سازد، دلهای آنان را افتادگی می آموزد و خودپسندی را از آنان دور می سازد.
نماز با حضور و با توجه، نمازی که از یاد و ذکر سرشار است، نمازی که آدمی در آن با خدای خود سخن می گوید و به او دل می سپارد، نمازی که والاترین معارف اسلام را پیوسته به انسان می آموزد. چنین نمازی انسان را از پوچی و بی هدفی و ضعف می رهاند و افق زندگی را در چشمش روشن می سازد و به او همت و اراده و هدف می بخشد و دل او را از میل به کجروی و گناه و پستی نجات می دهد. (بانکی پور فرد، ۱۳۸۰: ۱۲۲)
و- امر به معروف و نهی از منکر:
از دیگر از مسائل اعتقادی که در تعلیم و تربیت اسلامی نقش بسزایی دارد امر به معروف و نهی از منکر است. انسان به این نکته باید توجه کند که از درون نیاز به نظارت خود و از بیرون نیاز به نظارت دیگران دارد. اگر در جامعه همه مقید به این باشند که اگر کسی منکری انجام داد در مقابل او سکوت نکند جامعه در مسیر تربیت اسلامی قرار خواهدگرفت. بخصوص در زمان کنونی که جامعه اسلامی ما مورد هجمه سنگین فرهنگ بیگانه قرار گرفته است. و کسانی در درون جامعه خواسته و یا ناخواسته ابزار دشمن شده اند اگر از این سلاح یعنی امر به معروف و نهی از منکر استفاده نشود زمینه های غلبه دشمن فراهم شده است.
مکتب جاوید اسلام همانگونه که برای تمامی شئون زندگی اعم از فردی و اجتماعی و در همه مکانها و زمانها دستورها و احکام متقن و استوار دارد، در این مورد نیز دارای طرحی در حد اعجاز است، طرحی که اینک بشریت، پس از گذشت بیش از چهارده قرن، تازه به ابعاد آن پی می برد و لذا می بینیم که علما و دانشمندان در جوامع غیراسلامی نیز پی به فواید و آثار آن برده و کما بیش سعی دارند تا آن را در زندگی اجتماعی خود پیاده نمایند. طرحی که از آن به عنوان «نظارت همگانی» یا «نظارت ملی» تعبیر می نمایند. طرح اسلام نیز نظارت همگانی است. پیامبر اکرم (ص) فرموده است «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیه» - «تمام شما مسلمانان به منزله ی نگهبان و شبان یکدیگر هستید و تمام شما نسبت به یکدیگر مسئولید». تعبیری از این بالاتر نمی توان ارائه نمود، ایجاد نوعی تعهد و مسئولیت مشترک میان افراد برای حفظ و نگهداری جامعه اسلامی بر مبنای تعلیمات انسان ساز اسلام. (منصوری ۱۳۸۳: ۱۶)
امر به معروف و نهی از منکر در واقع یک تکلیف عمومی است و ویژه گروه خاصی از مردم نیست و این وظیفه نیز مانند بسیاری از تکالیف دیگر باید در دو سطح به اجرا در آید:
الف) در سطح همه ی نیروهای مسلمان و آحاد امت اسلامی.
ب) در سطح نیروهای ویژه و «امت خاص» که بدین منظور تربیت می شوند.
از این نظر تعجبی ندارد که قرآن کریم از یک سو از همه ی افراد امت اسلامی خواسته می شود تا به صورت فراگیر و خود جوش، امر به معروف و نهی از منکر را به پا دارند:
کنتُم خَیرَ امَّهٍ اخرِجَت للنّاسِ تأمُرونَ بالمعروفِ و تنهونَ عَنِ المُنکَر (آل عمران ۱۱۰)


فرم در حال بارگذاری ...

« پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره : تحلیل عددی رفتار انواع نانوسیال در حفره¬های بلند- فایل ۱۷منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه بررسی تطبیقی ارزشهای دموکراتیک بین نسلی در شهر ساری- فایل ۲ »
 
مداحی های محرم