۱-۸-۶-۱٫ شفاعت از ائمه در ادعیه
در دین اسلام، ما مسلمانان افرادی مانند اهلبیت یا اولیاءالله را شفیع قرار میدهیم و از آنها میخواهیم میان ما و خدا واسطه شوند و حوایج ما را از خدا طلب کنند، البته به این معنا نیست که ما به غیر خدا تمسک جوییم و از او حاجت بخواهیم یا برای خدا شریکی قائل شویم، بلکه اولیا و مقربان را برای ارتباط با خدا واسطه میکنیم، مانند دعاهایی نظیر توسل، ندبه و بسیاری دیگر از ادعیه، تا به واسطه آبرو و ارزش آنها نزد خالق یکتا، خداوند ما را نیز در توجه و لطف خویش قرار دهد. در دعای توسل اهلبیت را نزد خدا شفیع قرار میدهیم و میخوانیم: یا اباعبدالله یا حسین بن علی ایها الشهید یابن رسول الله یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله»[۲۳۴].
در زیارت جامعه کبیره ابتدا سلام بر اولیاء، اصفیاء خدا، دوستان، محبان و یاران خدا میدهیم و بعد از خداوند میخواهیم به حق اعتبار و آبروی ایشان حوایج ما را نیز برآورده سازد: «و من اعتصم بکم فقد اعتصم بالله و فی زمره المرحومین بشفاعتهم: هر که چنگ به دامان شما زد به ذیل عنایت خدا چنگ زده است و در جمله کسانی است که به شفاعت آنها در سایه مهر قرار گرفتهاند.»[۲۳۵]
در دعا از ائمه اطهار میخواهیم برای ما نزد خدا میانجی گری نمایند و به واسطه خواهش آنها مورد مهر و لطف خدا قرار بگیریم. امام در بعضی ادعیه پیامبر را واسطه و میانجی قرار می دهد و از خدا می خواهد به خاطر شفاعت پیامبر او را مورد رحمت خود قرار دهد: «الهی لیس لی وسیله الیک الاعواطف رافتک ولالی ذریعه الیک الاعوارف رحمتک وشفاعه نبیک نبی الرحمه و منقذ الامه من الغمه: خدایا من وسیله ای به درگاهت ندارم جز عواطف و مهرت و دست آویزی به سویت ندارم جز عطاهای رحمتت و شفاعت پیغمبرت نبی رحمت و دریابنده امت از گمراه.»[۲۳۶]
امام، پیامبر را وسیلهای برای شفاعت به درگاه خدا قرار میدهد، همانطور که رحمت و عواطف خدا را وسیله و دستآویزی برای آمرزش و گذشت پروردگار قرار میدهد. امام در دعای مکارم الاخلاق در آغاز هر بخش از دعا ابتدا با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز میشود و این خود به نوعی شفیع و میانجیآوردن به درگاه خداست تا خداوند به واسطه محمد و آلش توجه کند.
۱-۸-۶-۲٫ شفاعت از خداوند در ادعیه
اما در بعضی از دعاها مانند دعای کمیل و ابوحمزه ثمالی امام معصوم خدا را شفیع قرار میدهد و از خدا بهطور مستقیم میخواهد که او را شفاعت کند: «الحمدالله الذی انادیه کلما شئت لحاجتی و اخلو به حیث شئت لسری بغیر شفیع فیقضی لی حاجتی: ستایش خداوندی را سزاست که هر گاه بخواهم برای حاجتم او را صدا میکنم و هر گاه بخواهم، برای عرض نیازم با او خلوت میکنم و او بدون واسطه درخواستم را اجابت میکند.»[۲۳۷]
ما معتقد هستیم که خداوند در خلق و روزیرساندن و برطرفکردن نیازهای ما، نیاز به کسی ندارد و از کسی کمک نمیخواهد «و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم: او خود برای هر کاری توانا و کافی است و هیچ نیازی به دخالت و یاری کسی ندارد.» حضرت علی در بخشی از دعای کمیل، تنها خداوند را در رفع گرفتاریهایش موثر میداند و فقط از او یاری میطلبد: «الهی و ربی من لی غیرک اسئله کشف ضری و النظر فی امری: ای معبود من و ای پروردگار من جز تو که را دارم که رفع گرفتاری و توجه در کارم را از او درخواست کنم.»[۲۳۸]
درگرفتاریها و سختیها از خداوند برای رفع مشکلات کمک میخواهیم و خدا را شفیع قرار میدهیم و به او متمسک میشویم. در دعای ابوحمزه ثمالی با توجه به آیه ۴ سوره سجده که میفرماید: «هیچ سرپرست و شفاعت کنندهای برای شما جز او نیست آیا متذکر نمیشوید» رو بهسوی درگاه احدیت میکند و میفرماید: «الحمدلله الذی لا ارجو غیره و لو رجوت غیره لا خلف رجایی: سپاس خدایی که به غیر او امید ندارم و اگر امیدی به غیر او میداشتم ناامیدم میکرد.»[۲۳۹]
و همچنین در ادعیه، دوستی خدا را شفیع قرار میدهند و میفرماید: «و حبی لک شفیعی الیک: و دوستیم برای من، شفیع است به درگاه تو.»[۲۴۰] امام سجاد در مناجات خمس عشره خدا را شفیع قرار میدهد و به او پناه میبرد: «الهی استشفعت بک الیک و استجرت بک منک: خدایا طلب شفاعت میکنم به درگاه تو پناه میبرم به درگاه تو از خودت.»[۲۴۱]
۱-۸-۶-۳٫ شفاعت در مناجات شاعران
شعرایی چون مولوی عطار و سنایی هر چند در مناجاتهایشان شفیعی برای خود قرار ندادهاند و بهصورت مستقیم از خداوند طلب حاجت کردهاند، اما گاهگاهی در آثار شان پیامبر را شفیع قرار دادهاند، بنابراین میتوان شفاعت را در آثار شاعران به چند بخش تقسیم کرد.
۱-۸-۶-۳-۱٫ شفاعت پیامبر در مناجات شاعران
وقتی در آثار شاعران بیشتر دقت کنیم در مییابیم: اشعاری که در وصف «حضرت محمد» سرودهاند، نشان از آن دارد که آنها پیامبر را ستودهاند و او را واسطهای بین رحمت خدا و بندگانش میدانستهاند.
خـــــرد و جــان او به هــر دو سرای | واسطـه در میـان خلــــق و خـــدای[۲۴۲] | |
بــر تــو از نـفس تو رحیــــمتر است | در شفاعـــت از آن کریــمتر اسـت[۲۴۳] |
سنایی در تفسیر «و ما ارسلناک الارحمه للعالمین»بودن پیامبر، بیت فوق را میگوید و عقیده دارد که پیامبر واسطه رحمت بین خدا و خلق است. عطار نیز پیامبر را «رحمه للعالمین» خطاب میکند:
خــواجــــه دنیا و دین گنـــج وفـا | صدر و بـدر هـر دو عالم مصطــفی | |
آفتـــــاب شرع و دریــای یـقیـــن | نــور عالــم رحمـــه للعــــالمیـــن[۲۴۴] |
عطار در بیت زیر شفاعت پیامبر را سبب بخشش معصیت و قبول طاعت میداند:
از درت گـر یک شفـاعت در رسد |
فرم در حال بارگذاری ...