وبلاگ

توضیح وبلاگ من

راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی تاثیر جهانی شدن برشدت انرژی در ایران ۹۳- فایل ۵

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

۱-۸-۴- قیمت حامل­های انرژی
از شاخص بهای عمده فروشی سوختهای معدنی و فراورده­های آن به عنوان شاخص قیمت حامل­های انرژی استفاده می­ شود. شاخص عمده فروشی، معیار سنجش تغییرات متوسط قیمت کالاها در بازارهای عمده­فروشی نسبت به سال پایه، شاخص بهای عمده­فروشی کالاها نامیده می­ شود. این شاخص برای اندازه ­گیری تغییرات سطح عمومی قیمت­ها محاسبه می­ شود و نموداری از تغییرات قیمت­ها در سطح تولیدکننده و عرضه­کننده دست اول است (مرکز آمار ایران، ۱۳۹۲).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-۸-۵- رشد اقتصادی
رشد اقتصادی، دلالت بر افزایش تولید یا درآمد سرانه دارد. اگر تولید کالاها یا خدمات به هر وسیله ممکن در یک کشور افزایش پیدا کند، می‌توان گفت که در آن کشور، رشد اقتصادی اتفاق افتاده‌است. ما از تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان شاخص رشد اقتصادی استفاده می­کنیم. لازم به ذکر است، میزان تولید ناخالص داخلی یکی از مهمترین شاخص­ های عملکرد اقتصادی است، چرا که این شاخص اندازه اقتصاد یک کشور و ظرفیت­های تولیدی آن را نشان می­دهد. تولید ناخالص داخلی، بنا به تعریف، ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک سال در یک کشور تولید می­ شود. البته باید توجه داشت که میزان رفاه و برخورداری مردم یک کشور، صرفا به واسطه تولید ناخالص داخلی تعیین نمی­ شود، بلکه شاخص بهتر، تولید ناخالص داخلی سرانه که میزان تولید به وسیله هر نفر را به صورت سرانه نشان می­دهد. در واقع رفاه مردم یک کشور متاثر از تولید ناخالص داخلی و میزان جمعیت آن کشور است که در تولید ناخالص داخلی سرانه منعکس می­ شود. (بانک مرکزی)

۱-۹- سازماندهی تحقیق

بعد از بیان کلیات تحقیق، در فصل دوم به بررسی ادبیات تحقیق (مبانی نظری و پیشینه‌ تحقیق) پرداخته می‌شود. بررسی توصیفی متغیرها و روابط بین آن‌ها در فصل سوم ارائه می‌شود. در فصل چهارم متدلوژی و مدل تحقیق معرفی شده، در ادامه و در فصل پنجم مدل تحقیق برآورد و یافته‌های حاصل از برآورد تجزیه و تحلیل می‌شود. در نهایت در فصل ششم به نتیجه‌گیری و ارائه توصیه‎‌های سیاستی و پیشنهادهایی برای پژوهش‌های آتی پرداخته خواهد شد.
فصل دوم
مروری بر ادبیات موضوع

 

 

۲-۱- مقدمه

مرور پایه‌های نظری و تجربی هر تحقیق می‌تواند در تجزیه و تحلیل یافته‌های نهایی حاصل از تحقیق مورد استفاده قرار گیرد. لذا در این فصل ادبیات موضوع تحقیق، مورد بررسی قرار می­گیرد، لذا مطالب این فصل در سه قسمت تنظیم شده است. پس از مرور مبانی نظری، در قسمت دوم مطالعات تجربی مرتبط که در داخل و خارج انجام گرفته، بیان شده است. در قسمت پایانی نیز جمع‌بندی کلی از این مطالعات و وجه تمایز مطالعه‌ی حاضر نسبت به مطالعات تجربی موجود ارائه شده است.

۲-۲- مبانی نظری تحقیق

با توجه به اینکه هدف مطالعه‌ی حاضر بررسی تأثیر جهانی­شدن بر شدت انرژی است، در ذیل ابتدا به تعاریف و تاریخچه جهانی شدن می­پردازیم، سپس تعریف شدت انرژی و عوامل موثر بر آن بیان می­گردد. در ادامه تاثیر جهانی­شدن بر شدت انرژی مورد بررسی قرار می­گیرد و پس از آن چگونگی اثرگذاری کارایی انرژی، قیمت حامل­های انرژی و رشد اقتصادی بر مصرف و شدت انرژی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
۲-۲-۱- جهانی­شدن
در این بخش، مفاهیم و تعاریف جهانی شدن، روند و امواج جهانی­شدن، ویژگی­ها و پیامدهای جهانی­شدن مورد بررسی قرار می­گیرد.
۲-۲-۱-۱- مفهوم جهانی­شدن
امروزه صدها میلیون نفر واژه جهانی­شدن را به کار میبرند، اما تعداد اندکی، تعریف روشن، اختصاصی و مشخصی از این اصطلاح را همواره به کار میبرند. تعاریف در اصل موجب شکل­ گیری توصیف­ها، تبیین­ها، ارزیابی­ها، توصیه­ها و اقدامات می­شوند. به عبارت دیگر، بر درک ما از موضوع مورد ­­نظر تاثیر می­گذارند. اگریک تعریف اساسی، بی­ثبات یا غیرقابل اعتماد باشد، در این صورت دانش مبتنی بر آن نیز احتمالاً غیردقیق است، در نتیجه سیاست­های متکی بر دانش موردنظر نیز ممکن است نادرست باشند. بنابراین لازم است «جهانی شدن» به دقت تعریف شود، هر چند می­دانیم که هر تعریفی در معرض انتقاد،تجدید­نظر و اصلاح قرار دارد (آرت شوات ۲۰۰۳،ص ۴۴).
کاربرد اصطلاح «جهانی­شدن[۷]» به دوکتابی برمیگردد که در سال۱۹۷۰منتشر شد. کتاب اول تالیف «مارشال مک لوهان[۸]» با عنوان «جنگ وصلح دردهکده جهانی» و کتاب دوم نوشته «برژینسکی[۹]» مسوول سابق شورای امنیت ملی در آمریکا دردوران ریاست جمهوری «رونالدریگان[۱۰]» بود (پیتر مارتین و شومن، ۲۰۰۷).
نکته­ای که باید به آن اشاره شود، این است که جهانی­شدن فرآیندی پیچیده و همچنان دست­خوش تحول است و هر روز وجه تازه­ای از ابعاد گوناگون آن مشخص و نمایان می­ شود و به رغم کاربرد زیاد، هنوز هیچ­گونه اتفاق نظری بین دانشمندان در مورد تعریف دقیق آن وجود ندارد. به اعتقاد روزنا[۱۱] "به علت تنوع و ابعاد گوناگون جهانی­شدن و نیز به این دلیل که مفهوم جهانی­شدن میان سطوح گوناگون مانند اقتصاد، سیایت،فرهنگ و ایدئولوژی ارتباط برقرار می­ کند، هنوز زود است که تعریف کامل از این پدیده ارائه شود” (عبدالحمید علی ۱۳۷۹،ص ۱۵۳).
تعاریف مختلفی در مورد جهانی­شدن بیان شده است که عمده تعاریف را می توان در دودسته قرار داد. برخی از تعاریف جهان­شدن را از دید گشوده شدن مرزها بررسی می­ کنند، برای مثال: تعاریف مگ گرو، کول، صندوق بین ­المللی پول، بوردو، ساکر، سیموز، شولت و پراتون، اما یک قسمت از تعریف از دید گسترش و توسعه تجارت جهانی­شدن را بررسی می­ کنند مانند تعاریف سازمان همکاری و توسعه، مک­ایوان، پل کروگسن، و برخی از هردو دید جهانی­شدن را تعریف می­ کنند مانند قزلسفلی.
برخی از تعاریف جهانی­شدن عبارتند از:
به اعتقاد مک گرو[۱۲] در جهانی­شدن الگوی فعالیت­های مختلف بشری به سوی فراقاره­ای و بین منطقه­ای شدن در حرکت است. وی همچنین معتقد است جهانی­شدن در تمام حوزه ­های زندگی مدرن در ابعاد مختلف ظهور و بروز دارد. از این­رو جهانی شدن یک فرایند چندبعدی است (قریب ۱۳۸۰،ص ۵۸).
«سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[۱۳]» عنوان می­دارد که جهانی­شدن اقتصاد اساساً معرف روندی است که دربرگیرنده گسترش و توسعه تجارت بین­الملل و سرمایه ­گذاری­های مستقیم خارجی، بین ­المللی شدن روزافزون بازارهای پولی، مالی، اعتباری و نیز رشد وگسترش بازارهای سرمایه خارجی می­باشد (پوراحمدی میبدی ۱۳۷۹، ص ۱۸۷).
«کول[۱۴]» با بهره­ گیری از تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، جهانی شدن را الگوی تکامل یابنده­ای از فعالیت­های فرامرزی بنگاه­ها و شرکت­ها تعریف می­ کند که شامل سرمایه ­گذاری بین ­المللی، تجارت و همکاری برای نوآوری و توسعه فرآورده ­های تازه و نو، تولید، منبع­شناسی و بازاریابی است (بهکیش ۱۳۸۴،ص ۲۴).
«مک ایوان[۱۵]» معتقد است که روند جهانی شدن اقتصاد به سوی توسعه و توزیع گسترده­تر،آزاد و بین ­المللی و البته بی­حدومرز روابط و مبادلات تجاری و اقتصادی می­باشد و «پل کروگسن[۱۶]» جهانی­شدن اقتصاد را همچون یک اقبال و به عنوان گشایش گسترده بازارهای ملی به روی تجارت بین ­المللی تعریف می­ کند.گشایشی که تمام قدرت و فشارهای ساختاری خود را جهت اتحاد و ادغام تنگاتنگ و بی­نظیر بازارهای جهانی به کار می­گیرد (پیلتن ۱۳۸۴، ص ۹۸).
«صندوق بین المللی پول[۱۷]» جهانی شدن را ادغام وسیع­تر و عمیق­تر تعریف می­ کند. به عبارت دیگر، صندوق بین المللی پول، جهانی­شدن را رشد وابستگی متقابل اقتصادی کشورها در سراسر جهان از طریق افزایش حجم و تنوع مبادلات کالا و خدمات و جریان سرمایه در ماورای مرزها و همچنین از طریق پخش گسترده و وسیع تر تکنولوژی می داند (بهکیش ۱۳۸۴، ص ۲۵).
به طور کلی جهانی­شدن مجموعه ­ای از دگرگونی­هایی است که بر توانایی دولت­ها اثر می­ گذارد و به همگرایی اقتصادی و فرهنگی در سراسر جهان می­انجامد. در واقع آنچه در حال رخ دادن است و شرایط زندگی انسان را از همه جنبه­ها، دست­خوش دگرگونی ژرف می­ کند،جهانی شدن نام دارد. به طور کلی جهانی­شدن به منزله کم­­رنگ شدن و سرانجام از میان رفتن مرزهایی است که جوامع انسانی را از هم جدا کرده است. این روند گامی است به سوی پیوستگی کمابیش همه جنبه­ های زندگی اجتماعی در زمینه ­های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی (رضایی ۱۳۸۴، ص ۱۲۷).
بوردو[۱۸](۲۰۰۲:۲۰) جهانی­شدن را به عنوان افزایش شدید همگرایی ملی بازارهای کالاها، خدمات و عوامل تولید، کار و سرمایه تعریف می­ کند.
«بانک توسعه آسیایی[۱۹]» جهانی­شدن را “همگرایی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و تکنولوژی بین کشورها” تعریف کرده است. همچنین جهانی­شدن را فرآیندی پویا معرفی کرده است که دارای سه بعد است: بعد اول آن مربوط به افزایش بین ­المللی شدن بازارهای اقتصادی از طریق تحرک سرمایه،کالا، نیروی کار و خدمات متنوع میان کشورها صورت گرفته و می­گیرد. بعد دوم تغییرات اجتماعی و نهادی که در داخل مرزهای جغرافیایی کشورهای مختلف شکل می­گیرد و نهایتاً بعد سوم که تغییراتی در اقصاد بین­الملل و روابط سیاسی بین کشورها ایجاد می­ کند. (ولی بیکی ۱۳۸۲، ص ۲۱۳)
ساکر[۲۰] (۲۰۰۴) معتقد است که جهانی­­شدن می ­تواند به عنوان تغییر فعل و انفعالات طبیعی بشر در میان طیف وسیعی از فعالیت­های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، تکنولوژیکی و محیط زیستی تعریف شود.
«سیموز[۲۱]» جهانی­شدن را از دست دادن مرزهای ملی برای جداسازی بازارها، تخصصی شدن فعالیت­های تولیدی فرامرزی، شکل­ گیری قدرت­های چند پایه تکنولوژیکی و وابستگی بیشتر شبکه ­های اطلاعاتی جهانی می­داند.
به اعتقاد شولت[۲۲] (۲۰۰۰) جهانی­شدن به معنای تحول جغرافیایی اجتماعی است که با رشد فضاهای فرامرزی مشخص می­ شود. این تحول به محو مرزهای جغرافیایی کشیده نمی­ شود، بلکه مرز و بی­مرزی با ارتباط پیچیده­ای همزیست خواهند بود.
«پراتون[۲۳]» جهانی­شدن را فرآیندی از تحول می­داند که مرزهای سیاسی و اقتصادی را کم­رنگ کرده، ارتباطات را گسترش داده و تعامل فرهنگ­ها را افزون می­نماید. به نظر وی جهانی­شدن پدیده­ای چندبعدی است که آثار آن قابل تسری به فعالیت­های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی، فرهنگی، نظامی و فناوری است . همچنین فعالیت­های اجتماعی همچون محیط­زیست را متاثر می­ کند. (دادگر و ناجی میدانی ۱۳۸۲، ص ۱۰۴)
جهانی شدن اقتصاد را می­توان به معنی گشوده شدن مرزها، توسعه تجارت و سرعت بخشیدن به تحولات تکنولوژیک در جهت بهره­وری هرچه بیشتر اقتصادی دانست. (قزلسفلی ۱۳۷۹، ص ۱۴۵)
جهانی­شدن اقتصاد فرآیندی تاریخی و ماحصل قدرت ابتکار انسان و پیشرفت­های فناورانه دانست. این واژه به افزایش یکپارچگی اقتصادهای جهان به ویژه از طریق جریان تجارت و منابع مالی اشاره دارد. این واژه برخی مواقع به جابه جایی و تحرک افراد (نیروی کار) و دانش (فنآوری) در سراسر مرزهای بین ­المللی اشاره می­ کند. (گودرزی ۱۳۸۳، ص ۳۱)
مفهوم جهانی­شدن در علم اقتصاد عبارت است از افزایش آزادی افراد و بنگاه­ها جهت انجام معامله با افراد و بنگاه­های سایر کشورها، به گونه ­ای که موانع موجود بر سر راه معاملات فرامرزی برداشته شده و بازارهای داخلی و خارجی به سوی عرضه­کنندگان و تقاضاکنندگان گشوده می­ شود. (توصیفیان و سلامتی ۱۳۸۳، ص ۳۲۳)
۲-۲-۱-۲- سابقه تاریخی جهانی شدن
واژه «جهانی[۲۴]» بیش از چهارصد سال عمر دارد ولی استفاده عمومی از واژه ­هایی چون «جهانی­شدن[۲۵]»، «جهانی­کردن[۲۶]» و «در حال جهانی­شدن[۲۷]» تقریباً تا دهه ۱۹۶۰ شروع نشده بود. مجله «اکونومیست[۲۸]» در سال ۱۹۵۹ گزارش داد که «سهمیه جهانی[۲۹]» واردات اتومبیل ایتالیا افزایش یافته است و در سال ۱۹۶۱، «وبستر[۳۰]» اولین دیکشنری مهمی بود که تعریف «جهانی­شدن» را ارائه داد. در سال۱۹۶۲ مجله «اسپکتیتور[۳۱] » اعلام کرد که «جهانی­شدن در واقع یک پدیده جدید و در حال تغییر سریع می­باشد» (بهکیش ۱۳۸۴،ص ۱۷ و وارترز ۱۳۷۹، ص ۱۰)
مفهوم جهانی­شدن از اوایل دهه ۱۹۸۰ به بعد متداول شد و در دهه ۱۹۹۰ ظهور و بروز عینی­تری پیدا کرد. پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در تشدید روند جهانی شدن نقش اساسی داشت و زمینه ­های بسط و گسترش وجوه آن را بیش از بیش فراهم ساخت. (قریب ۵۸-۵۷ : ۱۳۸۰)
در مجموع می­توان گفت دو عامل افت نرخ رشد اقتصادی در دهه ۱۹۷۰ که منجر بدان گشت که شرکت­های بزرگ در جستجوی بازارهای نو برآیند و نیز تحولات فنآوری و انقلاب انفورماتیک، زمینه ساز بروز فرایند جهانی­شدن اقتصاد شدند. ( صداقت ۱۳: ۱۳۷۹)
برخی تحولات مهمی که می­توان آن­ها را از پیش­زمینه ­های جهانی شدن دانست در جدول ۲-۱ فهرست شده ­اند:
جدول ۲-۱ پیشینه­ی جهانی شدن

 

۱۹۴۵ تاسیس سازمان ملل متحد


فرم در حال بارگذاری ...

« نقش سیستم های اطلاعاتی در قابلیت های سازمانی در صنایع کوچک ومتوسط مورد ...دانلود مطالب پژوهشی درباره مقایسه ی کاربرد افعال در تاریخ جهانگشای جوینی وتاریخ بیهقی- فایل ۷ »
 
مداحی های محرم