وبلاگ

توضیح وبلاگ من

راهنمای نگارش پایان نامه درباره جایگاه ژئوپلیتیکی کشورهای خاورمیانه در جهان اسلام- فایل ۹

 
تاریخ: 05-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

در منطقه‎‎ای که‎یک نزاع قدیمی ‎و ریشه دار بین اعراب واسرائیل وجود دارد محسوب می‎شود منتها جمعیت سوریه عمدتا در قسمت غربی در حاشیه ساحل در‎یای مدیترانه ومرز لبنان مستقر هستند قسمتی از جمعیت نیز درحاشیه رود خانه فرات مستقر هستند بدین صورت قسمتهای وسیعی از مناطق مرکزی وجنوبی به علت کویری بودن خالی از سکنه می‎باشند بدین ترتیب توزیع جمعیت در سوریه به طور متمرکز قسمتهای محدودی از کشور صورت گرفته است. ‎‎این امر ضریب آسیب پذیری کشور را بالا می‎برد. بدین ترتیب جمعیت زیاد باعث فراهم آمدن امکانات لازم اقتصادی تکنولوژیک نظامی‎ می‎شود و در شرایطی که دولتی از لحاظ سایر عوامل قدرت از برتری نسبی برخوردار باشد می‎توانند با اتکای عامل جمعیت در تأمین منافع و تحقق هدفهای ملی خویش توفیق بیشتری به دست آورده است.
عوامل ژئوپلیک درروند سیاسی
سه عامل مهم ژئوپلیتیک در تعیین روند سیاسی سوریه نقش دارند.

 

    1. وجود اندیشه‎های نیرومند محلی گرا ۲- تغییرات مرزی بعنوان‎یک معیار تعیین کننده ناسیونالیسم سوری، ۳-اهمیت وفاداری‎های فوق ملی

 

عامل اول‎‎این که سنت خود کفای اقتصادی اجتماعی سیاسی محلی موجب تحکیم وفاداری‎های محلی ودر برابر سیاست‎های ملی شده واز اهمیت بسیاری از مسائل مربوط به رشد ملی کاسته است معمولا در برری تاریخ واوضاع کنونی سوریه چهار مرکز پرجمعیت لا ذقیه، حماء، حلب، دمشق مورد توجه قرار
می‎گیرد یکپارچه نبودن هویت سوری موجب آن است که احساسات و وفاداری‎های هرمنطقه زمینه تحکیم همین نوع احساسات را در مناطق دیگر فراهم آورد بدین سان اندیشه‎های محلی کماکان ماندگار
می‎شوند.
دومین عامل ژئوپلیتیک وجود ابهام در ارائه‎یک تعریف از موجودیت سوریهاست بطور کلی سوریه در سال‎های قبل از جنگ جهانی ومیان دوجنگ جهانی پس از استقلال سه عضویت مختلف سیاسی وجغرافیای داشته است. درفاصله میانه دوجنگ به همرا لبنان. استان اسکندرون تحت سرپست فرانسوی‎ها قرار گرفت ودر سال۱۹۳۹م. استان اسکندر ون به وسیله سر بازان آتاتورک اشغال شدواین هیچگاه مورد توجه سوریه قرار نگرفت که منظور از سوریه سرزمین ومردمی‎است که در سوریه مستقل قرارگرفته اند و اما ابهام سیاسی که در سوریه وجود دارد در واقع مکانسمی‎دفاعی در برابر عوامل خارجی واز جمله اسرائیل است. اما ناسونالیسم جدید سوریه وکشور سوریه از دو مصیبت مختلف سیاسی برخوردارند که اندیشه‎های ملی گرای سوریه را مبهم پراکنده ساخته است.
سومین عامل ژئوپلیتیک سوریه را اندیشه‎های نیرومند محلی وتناقض میان ناسیونالیسم سوری وسرزمین سوریه تشکیل می‎دهد تغییر مرز‎های جغرافیایی سوریه در قرن بیستم زمینه رشد هرگونه ناسیونالیسم‎یک پارچه وپر مغز را از میان می‎برد وشعور سیاسی سوریها را چه قبل و چه بعد ازاستقلال و وفاداریها محلی‎یا ورای قرار داد وشعارهای پان عربیسم بعثی وسوریه بزرگ را همزمان درکنار ارمانهای محلی گذشت و برای سوریها مرزهای کشورشان هرگز حقیقی نبوده وهویت عربی از هویت سوری پر معنا تر است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۳-۳-۴- فلسطین

فلسطین به‌صورت تاریخی و از دوران روم باستان به ناحیه‌ای گفته می‌شده که بین دریای مدیترانه و کرانه‌های رود اردن واقع شده‌است. فلسطین در دوران‌های حتی قدیمی‎تر به ناحیه‌ای محدود تر در کنار مرز دریای مدیترانه اطلاق می‌شد. در معنی جغرافیایی گسترده تر آن فلسطین می‌تواند به منطقه‌ای اشاره کند که شامل مناطق اسرائیلی و فلسطینی، بخش‌هایی از اردن، لبنان و سوریه باشد. فلسطین همچنین می‌تواند به ناحیه‌ای که در ابتدای قرن بیستم تحت قیومیت بریتانیا پس از شکست امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول درآمد باشد. فلسطین همچنین ممکن است به کشور فلسطین که توسط السلطه الوطنیه الفلسطینیه‎ (حکومت خودگردان فلسطین) اعلام شده و توسط بیش از صد کشور به رسمیت شناخته می‌شود اطلاق شود. سایر نام‌های استفاده شده جهت اشاره به‎‎این کشور عبارتند از: سرزمین مقدس (زبان عربی: الأرض المقدسه، زبان لاتین: ترا سانکتا،).
متون مقدس
در کتب مقدس‎ی‎هودی در دورهٔ پیش از اسرائیل برای اشاره به‎‎این ناحیه کنعان به کار رفته و پس از آن از اسرائیل (ییسرائیل) استفاده شده‌است. نام سرزمین‎ی‎هود نیز به همراه چندین عنوان شاعرانه مورد استفاده قرار گرفته‌است. سرزمین شیر و عسل، سرزمینی که خداوند در آن برای تعیین شما برای پدرهایتان سوگند‎یاد کرده است، سرزمین مقدس، سرزمین خداوند و سرزمین موعود. در مورد سرزمین کنعان آمده‌است که شامل کل سرزمین لبنان می‌باشد.
طرح سازمان ملل برای تجزیه فلسطین
در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷، مجمع عمومی‎سازمان ملل متحد، با دو سوم رای اکثریت بین‌المللی، طرح سازمان ملل برای تجزیه فلسطین را به تصویب رساند (قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی‎سازمان ملل متحد)،‎‎این طرح که برای پایان دادن به مناقشه عرب‌ها و اسرائیل (مناقشه عرب و‎ی‎هودیان) در نظر گرفته شده بود سرزمین فلسطین را به دو کشور‎ی‎هودی‌نشین و عرب‌نشین تقسیم می‌کرد، و بخش اعظم بیت‌المقدس را که شامل بیت‌اللحم می‌شد تحت کنترل نیروهای بین‌المللی قرار می‌داد. رهبران‎ی‎هودیان (و از آن جمله آژانس‎ی‎هودیان)،‎‎این طرح را پذیرفتند، اما رهبران عرب فلسطین آن را نپذیرفته و از مذاکره در مورد آن امتناع کردند. کشورهای عرب و مسلمان همسایه فلسطین نیز با طرح تجزیه مخالفت کردند. پس از آنکه کمیته عالی عرب در سال ۱۹۴۷ اعلام شورش در بیت‌المقدس کرد جامعه عرب واکنش خشونت‌آمیزی نشان داده و دست به درگیری زدند که در نتیجه آن بسیاری از ساختمان‌ها و مغازه‌ها در آتش سوختند. با ادامه کشمکش‌های نظامی‎بین شبه‌نظامیان فلسطینی و‎ی‎هودی در فلسطین، حق سرپرستی انگلیس بر فلسطین در تاریخ ۱۵ می۱۹۴۸ به پایان رسید در حالیکه‎یک روز پیش از آن تأسیس کشور اسرائیل اعلام شده بود همسایگان عرب و ارتش‌های آنان (لبنان، سوریه، عراق، مصر، اردن، ارتش جهاد، ارتش آزادی‌بخش عرب و عرب‌های محلی) بلافاصله پس از اعلام استقلال اسرائیل به‎‎این کشور حمله کردند، و متعاقب آن جنگ عرب‌ها و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ درگرفت. در نتیجه، طرح تجزیه فلسطین هیچگاه عملی نشد.
وضعیت کنونی
پس از وقوع جنگ عرب‌ها و اسرائیل در سال ۱۹۴۸، در موافقت‌نامه‌های آتش‌بس موقت مابین اسرائیل و کشورهای عرب همسایه آن هیچگاه از فلسطین به عنوان‎یک سرزمین مجزا نامی ‎برده نشد. در‎‎این موافقت‌نامه‌ها فلسطین بین اسرائیل، مصر، سوریه و اردن تقسیم شد. اسرائیل علاوه بر مناطقی که سازمان ملل متحد تقسیم‌بندی کرده بود ۲۶ درصد از سرزمین‌های تحت قیمومت در غرب رود اردن را نیز تصرف کرد. اردن نیز ۲۱ درصد از سرزمین‌های تحت قیمومت را تصرف و به خاک خود ضمیمه کرد. بیت‌المقدس به دو بخش تقسیم شد، و اردن بخش‌های شرقی از جمله شهر باستانی را در اختیار گرفته، و اسرائیل بخش غربی را در اختیار گرفت. مصر نیز باریکه غزه را در اختیار گرفت.
حکومت خودگردان فلسطین
دولت فلسطین (به عربی: السلطه الوطنیه الفلسطینیه) به معنی حکومت ملی فلسطین عبارتند از‎یک سازمان اداره موقت که به صورت ظاهری حاکمان بخش‌های کرانه باختری رود اردن و تمام مناطق نوار غزه را بر عهده دارد. حکومت ملی فلسطین در سال ۱۹۹۴ و متعاقب پیمان مصالحه اسلو بین سازمان آزادی‌بخش فلسطین و اسرائیل و به عنوان‎یک حکومت انتقالی پنج ساله تأسیس گردید.
سیاست‌ها و ساختار داخلی
حکومت فلسطین (پی.‎‎ای.) در طول تاریخ با پی. ال. او.‎ یعنی سیستمی‎که اسرائیل با آن پیمان مصالحه اسلو را به امضاء رسانده بود، تعامل داشته‌است.‎ یاسر عرفات ریاست سازمان آزادیبخش فلسطین (پی. ال. او.) در سال ۱۹۹۶ و در پی‎یک پیروزی ناپایدار به ریاست حکومت فلسطین انتخاب گردید. انتخابات موازی به تاخیر افتادند که دلایل ظاهری آن نیز بروز انتفاضه الاقصی و بهمراه آن سرکوبی نظامی‎اسرائیل ذکر گردید. بهرحال کشاکش داخلی فلسطین نیز دلیلی بر درهم ریختگی امور دولت بوده و تا زمان مرگ عرفات در سال ۲۰۰۴ انتخابات جدید در سطوح ریاست جمهوری و مقامات محلی، برگزار نگردید. اگرچه حدود ۸۰٪ مستخدمان حکومت فلسطین از مردم بومی ‎فلسطین هستند ولیکن اکثر مشاغل سطح بالا توسط مقامات رسمی‎پی. ال. او. که پس از تاسیس حکومت فلسطین در سال ۱۹۹۴ از تبعید بازگشته بودند، اشغال گردیده ‌است. از نظر بسیاری از مردم فلسطین‎‎این «بازگشتگان» سرمنشا بوروکراسی و فساد هستند. دولت عرفات بدلیل فقدان دمکراسی، فساد گسترده مقامات، تقسیم قدرت بین فامیل‌های نزدیک و وجود هزاران آژانس دولتی با وظایف متداخل مورد انتقاد قرار داشت. او با بهره گرفتن از مکانیزم‌های متفاوت، بیش از ده سازمان امنیتی متمایز از هم و براساس ادله طرح تفرقه و حکومت که گفته می‌شد بر طبق آن جو کشمکش قدرت در حکومت ابقاء و او را قادر به کنترل کلی امور میگردانید، تاسیس نمود. هم اسرائیل و هم‎‎ایالات متحده اظهار نمودند که اعتماد خود به عرفات بعنوان شریک کاری از دست داده و از مذاکره با او امتناع و او را رابط تروریسم قلمداد نمودند. عرفات‎‎این اتهام را رد نمود و تا زمان مرگ به دیدار با دیگر رهبران جهان پرداخت. بهرحال مرگ او آغازی بر اعمال فشار جهت تغییر رهبریت فلسطین گردید. در سال ۲۰۰۳، عرفات در برابر فشارهای داخلی و بین‌المللی تسلیم و محمود عباس (ابو مازن) را بعنوان نخست وزیر حکومت فلسطین برگزید. عباس چهار ماه پس از آن و بدلیل عدم حمایت اسرائیل،‎‎ایالات متحده و حتی خود عرفات از کار برکنار شد. او بعدها از سوی حزب خود فتح بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری حکومت فلسطین در سال ۲۰۰۴ و پس از مرگ عرفات انتخاب گردید. او در تاریخ ۹ ژانویه سال ۲۰۰۵ با ۶۲٪ آرا به ریاست جمهوری برگزیده شد.

۳-۳-۵- عراق

عراق با نام رسمی‎جمهوری عراق کشوری در خاورمیانه و جنوب غربی آسیا است. پایتخت عراق شهر بغداد است.‎‎این کشور از جنوب با عربستان سعودی و کویت، از غرب با اردن، سوریه و از شرق با ایران و از شمال با ترکیه همسایه‌است. عراق در منطقه جنوب خود، مرز آبی کوچکی با خلیج فارس دارد و دو رود مشهور دجله و فرات که منشأ تمدن‌های باستانی میان‌رودان (بین‌النهرین) در طول تاریخ کهن ‎‎این کشورند از شمال کشور به جنوب آن روان هستند و با پیوستن به رود کارون، اروندرود را تشکیل می‌دهند و به خلیج فارس می‌ریزند. گستره عراق ۴۳۸، ۳۱۷ کیلومتر مربع (۵۸ام، حدود‎یک چهارم ایران) است. بیشتر سرزمین عراق پست و هموار و گرمسیری است. غرب عراق کویر است و شرق آن جلگه‌های حاصلخیز. ولی بخشی از کردستان عراق (شمال خاور) کوهستانی و سردسیر می‌باشد. همچنین عراق‎یکی از بزرگترین کشورهای دارای منابع نفت می‌باشد.‎‎این کشور دارای ۱۴۳ میلیارد بشکه ذخایر تایید شدهٔ نفتی می‌باشد. جمعیت عراق حدود ۳۰ میلیون نفر (آمار ۱۳۸۶) است. حدود ۷۵ درصد مردم عرب، ۲۰ درصد کرد و ۵ درصد آشوری، ترکمن و سایر اقوام هستند. همچنین حدود ۶۸ درصد مردم عراق شیعه، ۳۰ درصد سنی و ۲ درصد مسیحی و پیروان سایر ادیان هستند. عراق محل زندگی و شهادت ۶ امام شیعه است و شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا زیارتگاه شیعیان جهان است. عراق دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و پرباری است. سومریان، اکدی‌ها و آشوری‌ها نخستین تمدن‌های باستانی عراق را چند هزار سال پیش از میلاد بنیاد نهادند. در دوران پیش از اسلام، عراق کنونی جزئی از ایران بود. پس از اسلام عراق مرکز حکومت دراز مدت خلافای عباسی شد. از میانه سده دهم تا پایان سده سیزدهم هجری خورشیدی، عراق تحت حکومت امپراطوری عثمانی قرار داشت. عراق در سال ۱۲۹۸(۱۹۱۹) از عثمانی جدا شد و به سرپرستی بریتانیا درآمد و در سال ۱۳۱۱ (۱۹۳۲) استقلال‎یافت. عراق جمعیتی جوان را در خود جای داده ‌است. اقتصاد عراق نیز مانند دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس متکی به «اقتصاد نفت» است. صنعت گردشگری در عراق نیز به خاطر وجود برخی اماکن مهم مذهبی شیعیان، نقش قابل توجهی را در اقتصاد عراق برعهده دارد. سازمان حج و زیارت ‎‎ایران در سال ۲۰۱۲ میلادی، با ذکر آمار گردشگران و زائران ‎‎ایرانی اعلام کرد که هر ساله بیش از‎یک میلیون و دویست هزار ‎‎ایرانی، از طریق مرز زمینی و هوایی به کشور عراق اعزام می‌شوند. دولت عراق جمهوری است که پس از براندازی رژیم حزب بعث عراق و رهبر حزب صدام حسین برقرار شده‌ است. بخش بزرگ عراق صحرا است اما مناطق مابین دو رود دجله و فرات حاصلخیز است. قسمت‌های شمالی کشور به عمدتاً کوهستانی است و بلندترین قلهٔ آن حاجی عمران (هم مرزبا بلندیهای پیرانشهرایران) با ارتفاع ۳۶۰۰ متر است. عراق مرز ساحلی کوجکی با خلیج فارس دارد. عربی و کردی زبان‌های رسمی‎ عراق هستند. میزان باسوادی بین ۶۰٪ تا ۷۰٪ است.
ژئوپلیتیک عراق و تبعات آن
عراق همچنان درگیر تاریخ و بافت اجتماعی متاثر از آن است. ژئوپولیتیک عراق، برای‎‎این سرزمین تاریخی، همواره دردسرساز بوده و همچنان است. در ذهنیت عراقی تجزیه عنصری اساسی می‎باشد. مردمانی که قبل از‎‎ اینکه خویش را عراقی بدانند خود را در ماهیت شیعی، سنی و کرد تعریف کرده اند.
وضعیت امروز عراق که در حرکت داعش و فرصت طلبی کردها تبلور‎یافته در بخش مهمی‎حاصل نگاه تجزیه شده در اندیشه عراقی است. ناهمگونی قومی، مذهبی و رقابت‎های حاصله از آن‎یک واقعیت غیر قابل انکار در عراق است اما عنصر خارجی در تحریک و دمیدن به آن همواره نقش اساسی داشته است. همراه شدن با آتشی که تر و خشک را در عراق می‎سوزاند امروز تحقق تجزیه را دور از ذهن نمی‎نمایاند.
نگاهی به معادلات حاکم بر وضعیت سیاسی – اجتماعی عراق در‎یک صد سال اخیر نشان می‎دهد که هرگاه موازنه قدرت چه در داخل و چه در خارج از عراق تغییر نموده،‎‎این کشور دچار بحران و بی ثباتی شده است. خروج عثمانی از عراق، تغییرنظام از پادشاهی به جمهوری، کودتای بعثی‎ها و سقوط صدام، نمودی از تغییرات تاثیرگذار بر معادلات سیاسی حاکم بر بغداد بود اما در میان‎‎این تغییرات، سقوط صدام در سال ۲۰۰۳، با هیچ‎یک از‎‎این متغیرها قابل قیاس نبود. فروپاشی رژیم بعثی با پایان تسلط تاریخی اهل تسنن برعراق همراه گردید. وضعیتی که هیچگاه با چیدمان اجتماعی‎‎این کشور همخوانی نداشت. در پروسه تغییر با بهره گرفتن از حمله امریکا به عراق به عنوان مهمترین عامل خارجی، کردهای سنی با اولویت دادن به خواسته قومی‎ خویش از متحدان تاریخی خود فاصله گرفته، با شیعیان که آنان نیز در پی تغییر معادله قدرت بودند همراه شدند و عراقی را در بغداد به منصه ظهور رساندند که در راس قدرت آن شیعیان قرار گرفتند. شیعیان به قدرت رسیدند، اما ظاهرا دموکراسی عددی آنان عامل اقناع و مشروعیت بخشیدن به شیعیان در نزد اقلیت سنی عرب نبود. امروز نیز‎‎این نگاه مهمترین عامل بحران جاری در‎‎این کشور است.
عراق نوین در حال گذر از دوران سختی است که بعید است به سلامت از آن عبور نماید. اتحاد راهبردی شیعیان با کردها دچار آسیب جدی شده و ناسیونالیسم کردی در کنار اهداف قومی‎برای رسیدن به آرمان استقلال، متوسل به ترکیه به عنوان کشوری غیر عرب، اما سنی شده است تا هریک از‎‎این اتحاد به اهداف خویش برسند. برخی از رهبران شیعی نیز که عرق عربیت بیش از شیعی بودن در آنان نمود داشت بگونه‎‎ای عمل نمودند که نتیجه آن آسیب بر وحدت شیعی در عرصه سیاست بود. ناسیونالیسم عرب نه در عراق، بلکه در میان اعراب نیز تضعیف شده و کاری از عهده آن بر نمی‎آید. عرب‎ها با افتادن در دام توهم هلال شیعی، گرفتار نگاه تنگ نظرانه مذهبی شده، به بهای ضربه به شیعیان در هر اتحاد نوشته و نانوشته بر علیه شیعیان بسیج شده اند. تقابل با شیعیان توجیه کننده همکاری طارق الهاشمی‎با اربیل و آنکارا در حمایت از تروریسم گردیده و به مهمترین عامل تسهیل و تسریع استقلال کردها تبدیل شده است.
نبرد ژئوپلیتیک بازیگران عراق و ملاحظات مترتب داخلی و خارجی بر آن، سبب شده متغییرهای تاثیرگذار بر معادلات عراق با توجه به شرایط پیچیده و اهداف بازیگران آن پیوسته تغییر نموده و با جابجایی صف بندی بازیگران داخلی و خارجی آن، دیگر نه فقط‎‎اینده عراق، بلکه امروز آن نیز پر ابهام گردد. نکته مهم و قابل تعمق آن است که عراق برای هیچ‎یک از بازیگران داخلی و خارجی آن لقمه‎‎ای چرب و راحت نخواهد بود. عراق چکسلوکی نیست. در تعیین سرنوشت عراق بیش از همه پرسی، جنگ و درگیری عامل تعیین معادلات قدرت خواهد بود. معادلات قدرت در عراق با بهره گرفتن از قدرت عامل ورود به جنگی سخت برای عراق و حامیان خارجی گروه‎های آن خواهد بود.
عربستان، اردن و ترک‎ها که سعی دارند از خود چهره‎ یک کشور دموکرات را به نمایش بگذارند، از تاثیرات منفی تحولات عراق مصون نخواهند ماند. آنکارا که تا دیروز ظهور دولت کردی و تجزیه عراق، خط قرمز و عامل جنگ تلقی می‎کرد با گرفتار شدن در نگاه مذهبی و حرکت در مسیر نوعثمانی اعلام داشته دیگر تجزیه عراق عامل جنگ نبوده و امری غیر قابل اجتناب است. دست‎های بسیاری در داخل و خارج عراق آلوده شرایط امروز‎‎این کشور است اما در میان‎‎این کشورها سیاست‎های ترکیه در عراق جایگاه ویژه داشته و بسترساز تحقق روندی شده که خود نیز می‎تواند در‎‎اینده قربانی آن شود.
پایین کشیدن پرچم ترکیه در دیار بکر که کردها آنرا پایتخت خود می‎دانند نواختن به زنگ خطری است که خود ترک‎ها عامل آن بوده اند. شرایط حاکم بر امروز عراق نشان می‎دهد که بحران‎‎این کشور تمام نشدنی است و اگر عوامل داخلی و خارجی آن در مسیر تعامل و تعقل حرکت ننمایند،‎‎ این بحران آنان را نیز با خود خواهد برد. ‎یافتن پاسخ به‎‎این سئوال که برنده شرایط امروز عراق کیست، می‎تواند راهنمای عمل و کمک برای خروج از بحران و تبعات آن باشد.

۳-۳-۶- عمان

سلطان نشین عمان کشوری پادشاهی است در شرق شبه جزیره عربستان. پایتخت آن مسقط است. از شرق به دریای عرب و از شمال به دریای عمان محدود است. از جنوب با‎ی‎من همسایه است و از غرب با عربستان سعودی و امارت متحده عربی. قطعه کوچکی از عمان در قسمت جنوبی تنگه هرمز قرار دارد‎‎این قطعه از سرزمین اصلی جدا افتاده است. کشور عمان داراى شهرستانى برون‌بومى است بنام شهرستان مدحاء، که در قسمت شمالی سلطنت عمان واقع شده‌است.‎‎ این شهرستان در وسط خاک امارات متحده عربی واقع شده‌ است بطوریکه خاک امارات از چهار جهت‎‎این شهرستان را احاطه نموده‌است. جمعیت آن پیرامون ۲۶۰۰ نفر می‌باشد. همچنین دو روستا به نامهای شیص و نحوه که از توابع اماره شارجه از توابع امارات متحده عربی در وسط خاک‌های‎‎این شهرستان واقع می‌باشد. کشور پادشاهی عمان دومین کشور بزرگی است در شبه جزیره عربستان از ناحیه مساحت، ودر حدود ۳۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت خاک عمان می‌باشد. بیشتر خاکهای عمان کوهستانی است و در اقصی جنوب جزیره عربستان واقع شده‌است. در بیشتر بخش‌های کشور عمان رشته‌ کوه‌های بزرگ و سخت‌گذر حجر که از دشت‌ها و جلگه‌های از رأس مسندم شروع می‌شود ودر امتداد امارت رأس‌الخیمه و فجیره و سلطنت عمان می‌گذرد تا بیابان‌ها و‎هامون‌های «الجو» امتداد‎یافته‌است می‌پوشاند. در مناطق داخلیه عمان نیز کوههای متعددی وجود دارد. بلندترین قلهٔ‎‎این رشته ‌کوه‌های بزرگ که از ‎‎این مناطق عبور می‌کند کوه حجر نامی‎می‌شود. در وسط‎‎این کوه جبل اخضر قرار دارد که ارتفاعش به ۳۰۷۵ متر می‌رسد. ارتفاعات‎‎این کوه رنگهای مختلفی دارد وبشکل مدرج است.‎‎این کوه دربین سهل ودشت و تپه‌ماهورهای بزرگ واقع شده‌است. در تباین خاک مناطق کشور عمان اختلاف گوناگونی وجود دارد، زمینهای سبخ در کرانه دریا، تا سهل حاصلخیر باطنه در جنوب شرقی و مسقط، واز صحرای پهناور ربع‌الخالی تا حدود کوههای سرسبز صلاله که شبیه مناطق استوائی است. محدوده کشور عمان از مغرب امارات متحده عربی و عربستان سعودی، از جنوب کشور یمن، از شمال تنگه هرمز، واز سمت مشرق به دریای عرب محدود می‌شود، درازی ساحل عمان ۱۷۰۰ کیلومتر می‌باشد. عمان از مناطق مناسب برای صخره‌نوردی است. بسیاری از صخره‌های سرزمین عمان در کف اقیانوس باستانی تتیس که میان ‎‎ایران و عمان قرار داشت شکل گرفتند.

۳-۳-۷- بحرین

پادشاهی بحرین کشوری است جزیره‌ای در خلیج فارس که ۶۶۵ کیلومتر مربع وسعت دارد. پایتخت آن منامه و زبان رسمی آن عربی است. بحرین به پنج استان بخش شده و تا ۳ ژوئیه ۲۰۰۲ دارای ۱۴ شهر بوده ‌است.‎‎این کشور از ۳۳ جزیره تشکیل‎یافته که عمدتاً از دشت‌های بیابانی تشکیل می‌شوند و مرتفع‌ترین نقطه آن تنها ۱۲۲ متر ارتفاع دارد. بحرین آب‌وهوایی خشک با زمستان‌هایی معتدل و تابستان‌هایی بسیار گرم و مرطوب دارد. نفت و گاز طبیعی و ماهی و مروارید از منابع طبیعی‎‎این کشور است اما کاهش ذخیره نفتی باعث شده تا بحرین در سال‌های اخیر به سمت فرآوری و تصفیه نفت حرکت کرده و به‎یکی از مراکز بانکی بین‌المللی تبدیل شود. شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه از سال ۱۹۹۹ قدرت را در‎‎این کشور در اختیار دارد و در سال ۲۰۰۲ کشور را به‎یک پادشاهی مشروطه تبدیل کرده و عنوان خود را از امیر به پادشاه تغییر داد. براساس برآورد سال ۲۰۰۹ جمعیت بحرین ۷۲۷۷۸۵ نفر بوده که ۲۳۵۱۰۸ نفر از آن‌ها شهروندان خارجی هستند. بحرین از سال ۱۷۸۳ تحت حکومت خاندان آل خلیفه قرار گرفته‌است، در حالی‌که حکومت قاجار و پهلوی آن را بخشی از ‎‎ایران می‌دانست. بحرین از سال ۱۸۲۰ میلادی تحت سرپرستی کشور بریتانیا درآمد و در سال ۱۹۷۱ اعلام استقلال کرد و‎‎ایران اولین کشوری بود که استقلال آن را به رسمیت شناخت. بحرین ۷۰۶ کیلومتر مربع مساحت دارد که کوچک‌تر از کوچک‌ترین استان ‎‎ایران است. از هفتصد کیلومتر مربع مساحت‎‎ این کشور نزدیک به چهارصد کیلومترمربع آن بیابانی است. بحرین به «جزیره‎ یک میلیون نخل» نیز شهرت داشته‌است. بحرین شامل سه شهر‎یا به عبارت بهتر سه جزیره اصلی منامه و محرق و ستره است و منامه‎ یعنی بزرگ‌ترین‎‎این جزایر پایتخت آن به شمار می‌آید. کشور بحرین ۵ استان دارد که عبارت‌اند از: عاصمه (استان پایتخت)، جنوبیه، شمالیه، وسطی و محرق می‎باشد. بحرین ‎یک حکومت پادشاهی مشروطه است. پادشاه به طور موروثی از خاندان آل خلیفه انتخاب می‌شود از نظرسیاست خارجی‎‎این کشور‎یکی از اعضای اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس است. مرکز ناوگان پنجم نیروی دریایی‎‎ایالات متحده آمریکا در کشور بحرین قرار دارد.

۳-۳-۸- کویت

کشوری در منطقه خاورمیانه است. کویت با کشورهای عراق و عربستان سعودی دارای مرزهای خاکی و با‎‎ایران از طریق خلیج فارس دارای مرزهای آبی است. پایتخت آن، شهر کویت می‌باشد. تاریخ بنای کویت به شیخ برّاک بن غریر آل‌حمید، شیخ قبیلهٔ بنی خالد و حاکم امارت احساء می‌رسد که در اواخر سال ۱۱۱۰ هجری قلعه‌ای را با نام کوت برای ذخیرهٔ آذوقه و همچنین انبار کردن اسلحه بنا کرد که بعدها نام کویت از آن گرفته شد و سپس ‎‎این شهر در عهد شیخ سعدون بن محمد آل‌حمید به خاندان آل صباح بخشیده می‌شود. بازرگانی کویت در قدیم بیشتر بدست‎‎ایرانیان به ویژه مردم فارس و خوزستان انجام می‌شد. در آغاز رشد شهر، چند صد خانوار بهبهانی نیز از هر صنف در‎‎این بندر ساکن شدند. موقعیت جغرافیایی ۲۹ ۳۰ شمالی و ۴۵ ۴۵ شرقی بوده و مساحت آن ۱۷، ۸۱۸ کیلومتر مربع می‎باشد. جمعیت: ۳۳۹۹۶۳۷ (غیر کویتی می‎باشد. از نظر ملیت ۴۳٪ کویتی، ۳۱٪ دیگر عربها، ۱۱٪ کرد، ۸٪ جنوب آسیایی، ۴٪‎‎ایرانی، و ۳ درصد از دیگر ملیتها بوده ومذهب: ۸۵٪ مسلمان (۷۰٪ سنی و ۳۰٪ شیعی) ، ۱۵٪ دیگر ادیان (مسیحی، هندو، و…) است. زبان‎‎این کشور عربی (زبان رسمی) و انگلیسی (زبان بازرگانی) می‎باشد. از نظر نوع حکومت شیخ نشین (پادشاهی مشروطه) است.‎‎این کشور به شش استان به نامهای احمدی (الفحیحیل)، الفروانیه، الجهراء، العاصمه (الکویت)، حولی (السالمیه)، استان مبارک ‌الکبیر تقسیم شده‌است. در سرزمین کویت اسلام دین رایج و رسمی‎بوده و تقریباً همه مردم‎‎این کشور مسلمانند و به استثنای ۳۰ درصد جمعیت شیعه، بقیه پیرو مذهب تسنن می‌باشند که اکثراً مالکی می‌باشند. علاوه بر‎‎این حدود ۴ درصد مسیحی، از پیروان سایر ادیان نیز شمار اندکی در کویت زندگی می‌کنند. در نص ماده دوم قانون اساسی کویت آمده‌است: دین رسمی‎کشور اسلام است، و شریعت اسلامی‎منبع اصلی برای قانونگذاری است. بطور کلی حکومت کویت سعی در اجرای احکام اسلامی‎دارد و شئونات اسلامی‎در کویت بیش از دیگر کشورهای منطقه رعایت می‌شود و علاوه بر فعالیتهای دولتی، مراکز اسلامی‎مردمی‎نیز در‎‎این کشور فعال می‌باشند.
از نظر سیاسی کویت در ۱۴ مه ۱۹۶۲ به عنوان صد و‎یازدهمین کشور به عضویت سازمان ملل در آمد. در دسامبر ۱۹۶۱ اولین انتخابات در کویت منجر به تشکیل مجلس مؤسسان شد که ۲۰ عضو دیگر آن از اعضای کابینه بودند که وظیفه بررسی و تصویب قانون اساسی را داشتند بر آن اساس مجلس ملی کویت با ۵۰ عضو در ژوئیه ۱۹۶۳ تشکیل و شیخ صباح سالم الصباح به نخست وزیری کویت منصوب گردید. دولت عراق در اکتبر ۱۹۶۳ کویت را به عنوان‎یک کشور مستقل به رسمیت شناخت. پس از شیخ عبدالله السالم الصباح که مورد علاقه و احترام ملت کویت بود و تا سال ۱۹۶۵ زمام امور‎‎این کشور را بدست داشت، برادرش شیخ صباح السالم الصباح به حکومت رسید. شیخ صباح السالم الصباح در ۳۱ دسامبر ۱۹۷۷ فوت کرد و شیخ جابر الاحمد الجابر الصباح حاکم کنونی کویت زمام امور را بدست گرفت.
موقعیت جغرافیایی و اقتصادی کویت از دلایل عمده تأثیرپذیری شدید کویت از حوادث خارجی به شمار می‌آید. قرار گرفتن‎‎این کشور در بخش شمال غربی خلیج فارس و در همسایگی کشورهای عربستان و عراق و نیز نزدیکی آن به جمهوری اسلامی‎ایران، جایگاه ویژه‌ای به لحاظ ژئوپلیتیکی برای کویت‎‎ایجاد کرده‌است. در قرن بیستم که مسئله نفت بیش از پیش اهمیت و نقش سیاسی خود را نشان داد، کشورهای دارای نفت شدید تر از هر زمان دیگری در معرض تأثیر پذیری از وقایع سیاسی جهان قرار گرفتند، بطوری که هیچیک از کشورهای دارنده نفت عملاً نتوانستند در رخدادهای جهان بیطرف و خنثی بمانند، چرا که آنها چیزی را در اختیار داشتند که می‌توانست کشوری را به قدرت برتر مبدل کند و‎یا چرخهای ترقی قدرت دیگری را از حرکت باز دارد. ضعف و محدودیت در بنیه نظامی‎کویت را نیز می‌توان در عدم کارآیی مطلوب سیاسی خارجی‎‎این کشور مؤثر دانست. تأثیر پذیری سیاست خارجی کویت از قدرت نظامی‎عراق از همان سال اول اعلام استقلال کویت سابقه دارد.
الف) روابط کویت با عراق عراق مدعی است به موجب سوابق تاریخی کویت جزو خاک‎‎این کشور محسوب و در واقع دنباله بخش جنوبی بصره می‌باشد.‎‎این ادعا همواره موجب برخوردهای سیاسی و نظامی‎دو کشور شده‌است. حکومت بعثی عراق در اوت ۱۹۹۰ مقاصد خود را آشکار کرد وطی چند ساعت تمام خاک کویت را به اشغال خود درآورد که‎‎این عمل به دومین جنگ خلیج فارس که به جنگ نفت موسوم شد انجامید و پس از آزاد سازی کویت جنگ سرد دو کشور آغاز شد.
ب) روابط کویت با آمریکا بطور سنتی روابط کویت با بلوک غرب بویژه آمریکا گسترده بوده‌است. در سال ۱۹۶۱ بلافاصله پس از اعلام استقلال کویت، روابط دیپلماتیک بین دو کشور برقرار شده و دامنه‎‎این روابط از سال ۱۹۷۱ تا سطح مسائل نظامی‎بسط و گسترش‎یافت. از آن تاریخ تاکنون کویت مبالغ هنگفتی صرف خریدهای نظامی‎ از‎‎ ایالات متحده نموده‌ است.‎ یکی از مسائل مورد توجه در مناسبات کویت و آمریکا، وابستگی شدید کویت به مواد غذایی وارداتی از آمریکاست که طی دهه گذشته بطور مداوم رشد فزاینده‌ای داشته‌است.‎‎ این وابستگی در سطح بسیار بالای برای کویت مطرح است و چنانچه صدور مواد غذایی از آمریکا به‎‎این کشور محدود و‎یا متوقف گردد، کویت سخت در مضیقه قرار خواهد گرفت. بدنبال سفر دوره‌ای شیخ صباح به اروپا در سال ۱۹۹۴، واشنگتن برای ‎‎اینکه از متحدان اروپایی خود عقب نماند، خانم مادلین البرایت سفیر خود در سازمان ملل را به منطقه خلیج فارس اعزام نمود تا در خلال آن مانع تقویت فکر رفع تحریم علیه عراق شود. نامبرده ابتدا از سلطان نشین عمان دیدار نمود و سپس با سفر به کویت، پیام پشتیبانی همه جانبه واشنگتن از اهداف سیاسی کویت در مناقشه با عراق را به اطلاع امیر و مسئولان کویت رسانید.
نقشه ۳-۳ نمایی از کشور کویت
منبع ویکی پدیا

۳-۳-۹- اردن

نام رسمی‎این کشور اُردُن‎هاشمی ‎است و نام بین‌المللی آن اردن است. پایتخت اردن شهر اَمّان است. اردن‎یک کشورپادشاهی است که در کرانه خاوری رود اردن واقع شده‌ است. جمعیت‎‎این کشور ۶. ۵ میلیون نفر است و ۹۸ درصد مردم آن عرب هستند. نوع حکومت آن پادشاهی مشروطه و پادشاه کنونی آن ملک عبدالله دوم است. واحد پول اردن دینار اردن می‌باشد. مردمان نَبَطی از هزاره‌های‎ی‎کم و دوم پیش از میلاد در‎‎این منطقه زندگی می‌کردند. کشور اردن در سال ۱۹۲۱ تأسیس شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان‎یک تحت‌الحمایه بریتانیا به رسمیت شناخته شد و در سال ۱۹۴۶ به استقلال رسید. نیمی‎از کشور اردن را صحرای عرب پوشانده ولی بخش غربی کشور در هلال حاصلخیز واقع شده و دارای زمین‌های قابل کشت و هم‌چنین جنگل است. اردن کشوری است در خاورمیانه که از شمال با سوریه، از شمال شرقی با عراق، و از شرق و جنوب با عربستان سعودی و از غرب با اسرائیل و کرانه باختری رود اردن همسایه‌است، که مجموع خطوط مرزی اردن با‎‎این کشورها به ۱۶۱۹ کیلومتر می‌رسد. اردن از جنوب به خلیج عقبه مماس است و از آن رو حدود ۲۶ کیلومتر نیز مرز آبی دارد. و‎‎این در میان کشورهای عربی کمترین مرز آبی به شمار می‌رود. مساحت کشور اردن به طور عمده از صحراهای خشک و بایر تشکیل شده‌است. اما در قسمت‌های غربی ارتفاعاتی نیز وجود دارد. در نوار مرز غربی اردن، رود اردن جاری است که‎‎این کشور را از اسرائیل جدا می‌کند. بلندترین نقطه اردن، قله جبل رم (۱۷۳۴ متر) است و پست‌ترین نقطه آن دریای مرده (البحر المیت) است. اردن از لحاظ اداری و اجرایی به ۱۲ استان تقسیم می‌شود. هر‎یک از استان‌های دوازده گانه تحت هدایت و رهبری استانداری است که توسط پادشاه منصوب می‌شود. همچنین برای هر‎یک از استان‌ها و پروژه‌های توسعه و آبادانی در مناطق متبوع آنها مقامات خاصی نیزدرنظرگرفته می‌شوند. استان‌های اردن/ استان‌ها به حدود ۵۲ ناحیه تقسیم می‌شوند. کشور اردن به دوازده استان تقسیم می‌شود. جمعیت اردن ۸/۵ میلیون نفر است. اغلب جمعیت اردن از نسل اعراب بدوی هستند،‎ یا اصلیت قومی‎نژادی دارند که ۴۰٪ جمعیت اردن را به خود اختصاص می‌دهد. با وجود‎‎این، ۵۵٪ جمعیت اردن از اصل و تبار فلسطینی هستند که پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ از فلسطین گریخته و‎یا به عنوان پناهنده به اردن وارد شده و در آنجا تابعیت اردن را پذیرفته‌اند. ۵٪ باقی‌مانده جمعیت اردن را اقلیتهای نژادی مختلفی تشکیل می‌دهند که شامل سوری‌ها، چچنی‌ها، قرقیزستانی‌ها، آشوری‌ها، ارمنی‌ها و اکراد می‌شود که برخی از آنها خود را با فرهنگ عرب وفق داده‌اند. شمار لبنانی‌هایی که از زمان درگیری اسرائیل و لبنان در سال ۲۰۰۶ اقامت دائم در اردن داشته‌اند ثبت نشده‌است، اما چنین برآورد می‌شود که شمار‎‎این افراد بسیار کم باشد. مسیحیان نیزقریب به ۶٪ جمعیت اردن را تشکیل می‌دهند و ۹ کرسی از مجموع کرسی‌های مجلس اردن را به خود اختصاص داه‌اند. اغلب مسیحیان متعلق به کلیسای ارتودوکس ‎یونانی (مشهور به ارتودوکس رومی‎ به عربی هستند. بقیه نیز کاتولیک‌های رومی‎(مشهور به لاتین)، کاتو لیک‌‎های شرقی (مشهور به کاتولیک‌های رومی به منظور تمیز دادن آنها از کاتولیک‌های غربی) و جوامع مختلف پروتستانها از جمله باپتیستها هستند. زبان رسمی‎اردن عربی است، اما انگلیسی نیز تا حد زیادی در امور تجاری و دولتی و نیز میان مردم تحصیل کرده مورد استفاده قرار می‎گیرد.
تاثیر درگیری در خاورمیانه بر اردن
جنگ اعراب و اسرائیل که هنوز هم ادامه دارد، جنگ خلیج فارس و سایر درگیریهای که در خاورمیانه رخ داده‌ است، تاثیرات بسیار زیادی بر اقتصاد اردن داشته‌است. ‎‎این حقیقت که اردن با کشورهای همسایه خود پیمان امضا کرده، در کنار ثبات آن، باعث شده‌است تا اردن انتخاب اول بسیاری از فلسطینیان، مردم لبنان و مهاجران و پناهندگان خلیج فارس باشد. اگرچه‎‎این روند باعث فعالیت بیشتر اقتصاد اردن شده، اما در عین حال با کاهش فراوان مقدار منابعی که هر کس حق استفاده از آن را دارد، صدماتی نیز به اقتصاد آن وارد آورده‌ است. اردن قانونی وضع کرده‌است که می‌گوید غیر از فلسطینی‌های یهودی سایر فلسطینی‌ها می‌توانند به اردن مهاجرت کرده و تابعیت آن را به دست آورند.‎‎این قانون همیشه در مورد دادن اجازه ورود به فلسطینی‌ها اعمال نمی‌شود. همچنین خرید زمین در پادشاهی اردن توسط‎ی‎هودیان عملی غیر قانونی محسوب می‌شود. خشونت همچنین باعث ظهور و به وجود آمدن افراطی گری در اردن شده‌است. به دنبال بمب گذاریهای انتحاری که در شهر بندری امان رخ داد، ملک عبدالله در نوامبر ۲۰۰۵ خواستار مبارزه بر ضد افراطی گری شد.
روابط خارجه


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی ارتباط بین خطای پیش بینی سود هر سهم و بازده ...استفاده از منابع پایان نامه ها درباره تأثیر مشخصات ساختمانی فرش دستباف( نوع گره، جنس نخ چله وتعداد لای نخ ... »
 
مداحی های محرم