. او با انجام یک پژوهش پیمایشی همبستگی بر اساس اطلاعات بهدستآمده از ۴۳ شرکت نشان میدهد که میان موفقیت بر عملکرد فرایند توسعه محصول جدید و مدیریت دانش سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. میان مدیریت دانش بر عوامل کلیدی موفقیت فرایند توسعه محصول جدید رابطه معناداری وجود دارد
۲-۳ چارچوب نظری تحقیق
واقعیت این است که در حوزه عوامل توسعه موفق محصولات جدید پژوهشهای فراوانی صورت گرفته است؛ اما نکته در آنجاست که بیشتر این تحقیقات در کشور های توسعه یافته و در سازمانهای بزرگ صورت گرفته اند و این سازمانها معمولاً از سطح تجربه و مهارت بالایی برخوردار بوده اند. این در حالی است که شناسایی عوامل موفقیت توسعه محصول جدید در کشور های درحال توسعه و نیز در سازمانهای کوچک و متوسط کمتر صورت گرفته است (مو و همکاران[۱۳۹]۱ ۲۰۰۷).
با توجه به این موضوع در این تحقیق سعی میشود تا با انتخاب صنعت پوشاک ورزشی بهعنوان جامعه آماری و مدل یکی از جدید ترین مقالات مطرح در این زمینه، به درک بهتر از عوامل موفقیت توسعه محصو ل جدید در کشورهای درحالتوسعه کمک شود. در این جا به توضیح چارچوب مفهومی می پردازیم.
مدل مفهومی
هر مدل مفهومی بهعنوان نقطه شروع و مبنایی جهت انجام مطالعات و تحقیقات است بگونه ای که متغیرهای مورد نظر تحقیق و روابط میان آنها را مشخص میکند. (ادوارد و همکاران[۱۴۰]۲،۲۰۰۰). بعبارت دیگر میتواند گفت که بهصورت ایده آل، مدل مفهومی یا همان نقشه ذهنی (Maastricht school of management ،۲۰۰۱) و ابزار تحلیلی (میرزایی، ۱۳۷۵)، یک استراتژی جهت شروع و انجام تحقیق است به گونه ای که انتظار میرود در حین اجرای تحقیق، متغیرها، روابط و تعاملات بین آنها موردبررسی و ازمون قرارگرفته و حسب ضرورت تعدیلاتی در انجام آنها شده است. (ساتر و لیسن[۱۴۱]۳، ۱۹۹۹).
چارچوب نظری بنیانی است که تمامی پژوهش بر آن استوار میشود. این چهارچوب شبکه ای است منطقی، توصیفی و پرورده مشتمل بر روابط موجود میان متغیرهایی که در پی اجرای فرایندهایی چون مصاحبه، مشاهده و بررسی پیشینه شناسایی شدهاند. این متغیرها ناگزیر با مسئله پزوهش مرتبط هستند. پس از شناسایی متغیرهای مناسب باید شبکه ای از روابط میان متغیرها تدوین شود تا بتوان فرضیه های مرتبط با آن پدید آورد و سپس آزمود. بر پایه نتایج آزمون فرضیه ها (که متضمن تایید و یا عدم تایید است)، درجه حل شدن مشکل به یاری یافته های پژوهش آشکار میشود. بدین ترتیب، چهارچوب نظری گام مهمی در فرایند پژوهش به شمار میآید (سکاران، ۱۳۸۱).
طی مطالعات انجامشده، پرفسور کوپر، معروفترین و سرشناس ترین استاد خلاق و نوآور درزمینهٔ توسعه محصول جدید در دانشگاه مک مستر وهمیلتون کانادا هست وتا سال ۲۰۱۰ میلادی نزدیک به صد مقاله و شش کتاب در همین موضوع از ایشان به چاپ رسیده است. از دیگاه دکتر کوپر عامل بازاریابی، تکنولوژی، مدیریت تیم توسعه، منابع انسانی، تجاری سازی و طراحی و تولید ازجمله عواملی است که میتواند از آنها بهعنوان عوامل حیاتی موفقیت در صنعت برای تولید محصول جدید یاد کرد. شایان ذکر است مدلهای همچون مدل مو، مکارتی، پریولت، این و …بررسی شده است و محقق به این نتیجه رسیده است که مدل کوپر ۱۹۹۷ از دسته بندی مناسب تری برخوردار است و از طرفی محقق سعی دارد که این عوامل را بهصورت ایرانی و بومی شده در شرکتهای موجود در صنعت پوشاک کشور (پوشاک ورزشی) بکار بندد و در این راستا، از تجربه متخصصین داخلی و عوامل حیاتی موجود در بازار ایران هم استفاده نماید، لذا ابتدا مدل شماتیک این نظریه پردازا معرفی شد، سپس مدل مفهومی محقق برای شناسایی عوامل بحرانی موفقیت و تعیین شاخصهای مربوط به آنها بهصورت زیر شناسایی شده است.
عوامل حیاتی موفقیت از دیدگاه کوپر ۱۹۹۷
شکل ۲-۲۳ عوامل حیاتی موفقیت از دیدگاه کوپر ۱۹۹۷
۲-۳-۱ مدل مفهومی شماتیک محقق
شکل ۲-۲۴-مدل مفهومی شماتیک محقق
تعیین و شناسایی عوامل حیاتی و شاخصهای کلیدی موفقیت CSF در توسعه محصول جدید NPD پوشاک ورزشی
جمع بندی فصل دوم:
در این فصل به پیشینه تحقیقات مشابه پرداخته شد و ازنظر محققان مختلف متغیرها درزمینهٔ عوامل حیاتی موفقیت و توسعه محصولات بررسی و شناسایی شد.
با توجه به این امر که هدف محقق شناسایی عوامل حیاتی موفقیت هست در توسعه محصول جدید مدل کوپر جامع و کاملترین مدل در این زمینه بشمار میآید.
جدول ۲-۸- عوامل موفقیت توسعه محصول جدید مطرحشده و خلاصه شده در پژوهشهای پیشین
شاخصها
دستاوردها
وجود تجربه مدیریتی
(R. G. Cooper, ۱۹۷۹a) (Lynn et al. ۱۹۹۹; Mu et al. ۲۰۰۷; Voss, ۱۹۸۵) (اردکانی، ۱۳۹۰)
تعهد میران عالی
(R. G. Cooper & Kleinschmidt, ۱۹۸۷b; R.
G. Cooper & Kleinschmidt, ۱۹۹۵; Di
Benedetto, ۱۹۹۹; Lee & Na, ۱۹۹۴; Lester,
۱۹۹۸; Lynn et al. ۱۹۹۹; Montoya-Weiss &
Calantone, ۱۹۹۴; Mu et al. ۲۰۰۷; Poolton
& Barclay, ۱۹۹۸; Yap & Souder, ۱۹۹۴ (
(اردکانی، ۱۳۹۰)
وجود جو کارآفرینانه
(R. G. Cooper & Kleinschmidt, ۱۹۹۵; Di
Benedetto, ۱۹۹۹; Lester, ۱۹۹۸; Montoya-
Weiss & Calantone, ۱۹۹۴; Mu et al. ۲۰۰۷;
Poolton & Barclay, ۱۹۹۸ ((اردکانی، ۱۳۹۰) (سرمدی، ۱۳۸۹)
ریسک پذیری مدیریت سازمان
(R. G. Cooper, ۱۹۷۹a, ۱۹۷۹b) (Poolton & Barclay, ۱۹۹۸)(اردکانی، ۱۳۹۰)
وجود کارکنان بامهارت در بازاریابی
فرم در حال بارگذاری ...