۱۷ و ۱۸ اسفند: برگزاری دو مراسم به مناسبت هشت مارس در سینما بهمن سنندج. روز اول اختصاص به جامعه حمایت از زنان و کودکان داشت، و روز دوم انجمن های آذرمهر، ههوراز، و شورای زنان برنامه های خود را اجرا کردند.
۱۳۸۵
۲۲ خرداد: برگزاری تجمع اعتراضی نسبت به قوانین زن ستیز در میدان هفت تیر. با فراخوان تعداد حدود ۲ هزار نفر از مدافعان حقوق برابر، تجمعی در سالگرد ۲۲ خرداد ۸۴ تدارک دیده شد. هدف این تجمع پیگیری مطالبات سال گذشته عنوان شد و موضوع کلان قانون اساسی به موارد مشخصی از قوانین خانواده و جزا تبدیل گردید. این تجمع با سرکوب خشونت آمیز نیروهای پلیس مواجه شد بطوریکه حدود ۷۰ نفر (۴۰ زن و ۳۰ مرد) در این تجمع بازداشت شدند.
آبان: مراسم گرامیداشت برای شهلا لاهیجی به مناسبت دریافت جایزه بین المللی آزادی نشر. این مراسم توسط مرکز فرهنگی زنان در «پکا» برگزار شد.
مرداد: با تصمیم جمعی از فعالان جنبش زنان و شبکه وکلای داوطلب، کمپین «قانون بی سنگسار» آغاز به کار کرد. همچنین در این زمان، تلاش جمعی از فعالان جنبش برای ورود به ورزشگاه ها که با عنوان روسری سفیدها مشهور شده بودند، در قالب «کمپین حق ورود زنان به ورزشگاهها» به ادامه فعالیت خود سازمان داد. مجموعه این دو کمپین بعلاوه کمپین دیگری که در زمینه حق تابعیت زنان فعالیت می کرد زمینههای شکل گیری «گروه میدان زنان» را فراهم آورد. افرادی همچون شادی صدر، محبوبه عباسقلیزاده، و نسرین افضلی از اعضای اصلی این گروه هستند.
۵ شهریور: آغاز به کار «کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان» با فراخوان اولیه ۵۴ نفر از فعالان جنبش زنان. مراسم افتتاحیه این کمپین قرار بود که در سالن سرپوشیده ای در تهران برگزار شود که با مخالفت نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه شد. اما فعالان این کمپین از همان روز در خیابان مقابل سالن به جمع آوری امضاء پرداختند. هدف این کمپین تغییر ۱۰ مورد قوانین تبعیض آمیز علیه زنان است که کنشگران فعال در آن تلاش دارند تا از طریق جمع آوری یک میلیون امضاء به صورت چهره به چهره برای آن ترویج کنند.
۲۳ آذر: اولین نشست سراسری فعالان کمپین یک میلیون امضاء با حضور اعضای کمپین از تهران، کرمانشاه، تبریز، مشهد، زنجان، گرگان، کرج و …
۲۳ دی: برگزاری نشستی برای تدوین منشور زنان به دعوت گروه میدان زنان در دفتر مشترک «مرکز کارورزی سازمانهای جامعه مدنی» و «موسسه راهی».
۱۳ اسفند: بازداشت ۳۳ نفر از فعالان جنبش زنان در مقابل دادگاه انقلاب تهران. جمعیتی حدود ۵۰ نفر از فعالان جنبش زنان در حمایت از ۵ تن از زنان که در این روز دادگاه داشتند در مقابل دادسرای انقلاب تهران گردهم آمدند. اما با مداخله نیروهای پلیس، حدود ۳۳ نفر از آنها بازداشت شدند.
۱۷ اسفند: خشونت پلیس علیه زنان و مردانی که قصد داشتند در میدان بهارستان (مقابل مجلس) تجمعی مسالمت آمیز به مناسبت هشت مارس برگزار کنند. در درگیری های این روز حدود ۸ نفر بازداشت شدند.
۱۷ اسفند: برگزاری تجمعی به مناسبت روز جهانی زن در دانشگاه صنعتی شریف. این تجمع توسط دانشجویان چپ گرای دانشگاه های تهران تدارک دیده شد. یکی از شعارهای این تجمع، مربوط به لغو حجاب اجباری بود.
۱۷ اسفند: به یاری جمعی از دانشجویان دانشگاه تبریز، نمایشگاه عکس، کتاب و کاریکاتور با محوریت موضوع زن به مدت ۵ روز در دانشگاه تبریز برگزار گردید. در این نمایشگاه که نام «تلنگر» بر آن نهاده شده بود، بیوگرافی تعداد کثیری از زنان شاعر، نویسنده، هنرمند و همچنین فعالین مسائل زنان به معرض نمایش گذاشته شد؛ و همچنین فیلمهایی نیز در این زمینه پخش گردید. همچنین، برنامهای نیز از سوی گروه ادبی سهند در تالار شهید شفایی دانشگاه تبریز با شرکت بیش از ۲۰۰ تن از دانشجویان و ارائه مقاله و شعر برپا گردید.
۱۷ اسفند: در شهر سنندج مجوز برنامه ای که قرار بود توسط جامعه حمایت از زنان و کودکان برگزار شود، چند ساعت پیش از آغاز برنامه توسط نیروهای امنیتی لغو شد. جمعی از فعالان جنبش زنان در ویلا پارک جنب نمایشگاه نوروزی تجمعی برگزار کردند که در این تجمع هشت نفر از فعالان جنبش زنان در کردستان بازداشت شدند.
۲۳ اسفند: دفاتر موسسه راهی، مرکز کارورزی سازماههای غیر دولتی و موسسه کنشگران داوطلب به دستور مقام قضایی پلمپ شدند.
۲۴ اسفند: برگزاری دومین نشست کمپین یک میلیون امضاء با هدف بررسی عملکرد ششماهه اول این کمپین.
۱۳۸۶
۱۳ فروردین: پنج تن از اعضای کمپین یک میلیون امضاء هنگام جمع آوری امضاء در پارک لاله تهران بازداشت شدند. سه نفر از آنان پس از یک روز، و دو نفر دیگر پس از دو هفته بازداشت آزاد گردیدند.
۶ اردیبهشت: برگزاری سومین نشست سراسری کمپین یک میلیون امضاء با موضوع بررسی رابطه کمپین یک میلیون امضاء با احزاب سیاسی.
۲۲ خرداد: برگزاری نشستی در بزرگداشت ۲۲ خرداد، روز همبستگی زنان ایران با حضور گروههای مختلف زنان. همچنین به مناسبت این روز، برنامه ای توسط سازمان ادوار تحکیم برگزار گردید.
۵ شهریور: برنامههایی به مناسبت سالگرد کمپین یک میلیون امضاء در شهرهای تهران، رشت، کرمانشاه و بابل برگزار شد. همچنین کنفرانس مطبوعاتی با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی به همین مناسبت در تهران برگزار گردید. در روز سوم شهریور نیز جمعی از فعالان این کمپین از شهرهای تهران، رشت، و همدان در کرمانشاه با یکدیگر دیدار داشتند و به طرح فعالیتهای شهرستان های کمپین پرداختند.
۱۱ شهریور، در پی اعلام ارائه لایحه «حمایت از خانواده» توسط دولت به مجلس، که با تثبیت قوانین پیشین بر چندهمسری صحه گذارده بود، یک گردهمایی اعتراضی در تهران برگزار گردید. و بیانیه ای با بیش از ۲۰۰۰ هزار امضا در اعتراض به آن لایحه منتشر شد.
۲۳ شهریور: دستگیری ۲۵ نفر از آموزشگران و داوطلبان کمپین یک میلیون امضاء در شهر خرمآباد. این افراد پس از یک روز بازداشت، آزاد شدند.
۳۱ شهرویر: نشستی با حضور فعالان کمپین یک میلیون امضاء از شهرهای رشت، قزوین، همدان، سنندج، کرمانشاه، بابل، و کرج در تهران برگزار شد. در این نشست، مشکلات و هزینههای کمپین بررسی شد و درباره چگونگی ادامه مسیر صحبت شد.
۲۵ مهر: نخستین نشست سراسری «مجمع زنان اصلاح طلب» با شرکت نمایندگان زنان اصلاحطلب از یازده شهر در شیراز برگزار شد.
۶ آذر: اعلام موجودیت گروه مادران صلح طی فراخوانی در اعتراض به تهدید جنگ علیه ایران.
۲۲ دی: برگزاری دومین نشست مجمع زنان اصلاحطلب در تهران. در این نشست که نمایندگان زنان اصلاح طلب سراسر کشور حضور داشتند، برنامه های انتخاباتی زنان اصلاح طلب برای انتخابات مجلس هشتم مورد بحث قرار گرفت.
۲۴ دی: جمعی از فعالان جنبش زنان طی مراسمی، سالگرد آغاز به کار تدوین منشور زنان را گرامی داشتند.
۷ آبان: آغاز کار «کارزار دانشجویی علیه سهمیه بندی دانشگاهها» طی فراخوانی با امضای گروه میدان زنان، کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت، و شبکهی وکلای داوطلب.
۲۷ آبان: نشستی با عنوان «سهمیهبندی جنسیتی در دانشگاهها؛ عدالت یا تبعیض؟» در حزب مشارکت برگزار شد. این نشست توسط کمیسیون زنان، شاخه زنان و شاخه جوانان این حزب تدارک دیده شده بود.
۹ بهمن: تجمع گروه مادران صلح در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران در اعتراض به حمله اسرائیل به لبنان. در این تجمع حدود ۵۰ نفر شرکت داشتند.
توقیف انتشار مجله زنان به مدیرمسئولی شهلا شرکت پس از انتشار ۱۵۲ شماره. این مجله از سال ۱۳۷۰ به مدت ۱۶ سال بطور منظم منتشر میشد.
۲۵ بهمن: برگزاری همایش «نه جنگ، نه تحریم» توسط گروه مادران صلح در تهران.
۱۴ اسفند: برگزاری تجمعی در دانشگاه علم و صنعت تهران در اعتراض به سهمیه بندی جنسیتی. این تجمع توسط گروه دانشجویی میدان زنان و همچنین اعضای کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت تدارک دیده شده بود.
۱۵ اسفند: برگزاری مراسم به مناسبت روز جهانی زن در اصفهان، مشهد، مهاباد و دانشگاه زاهدان. در شهر مهاباد گروهی از زنان اقدام به کاشتن نهال به مناسبت این روز کردند. در شهر مشهد نیز برنامه سخنرانی به همراه میز کتاب برگزار شد. در شهر اصفهان، دو برنامه یکی توسط فعالان کمپین یک میلیون امضاء و دیگری توسط «انجمن طبیعت باران» برگزار شد. در دانشگاه زاهدان نیز، انجمن اسلامی دانشکده های فنی مهندسی و علوم پایه برنامه ای به مناسبت هشت مارس برگزار کردند.
۱۸ اسفند: برگزاری مراسم روز زن به همت سایت های مدرسه فمینیستی و کانون زنان ایرانی که با پخش فیلم و سخنرانی همراه بود.
۱۸ اسفند: جمعی از زنان و دختران دانشجو، راهپیمایی کوچکی به مناسبت روز جهانی زن در تبریز برگزار کردند. آنها با روسریهای سفید به نشانه صلح و پرهیز از خشونت، دور استخر ائلگلی به راهپیمایی پرداختند. در این راهپیمایی، زنان اقدام به خواندن سرود و شعرهایی به زبان ترکی و فارسی نمودند. همچنین، تعدادی از دانشجویان دانشگاه تبریز، ۸ مارس را در کوه ائینالی راهپیمایی کردند و با به دست گرفت پلاکارد در طی راه و خواندن سرود، این روز را گرامی داشتند. لازم به ذکر است که، انجمن «فراسو» قصد برگزاری برنامه ای برای روز جهانی زن را داشت که با مخالفت مسئولان مواجه شد.
۱۸ اسفند: برگزاری مراسم ۸ مارس در خوابگاه دختران دانشگاه اورمیه. دختران دانشجو «قادینچیلار» مراسمی در خوابگاه دانشگاه ارومیه برگزار کردند.
۱۹ اسفند: مراسمی به مناسبت روز جهانی زن از طرف دختران دانشگاه تبریز برگزار گردید. در این نشست بیش از ۷۰ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز حضور داشتند.
۱۹ اسفند: مراسمی به مناسبت روز جهانی زن توسط انجمن تلاشگران سلامت در تهران برگزار شد. در این مراسم برنامههایی همچون اجرای موسیقی و نمایش تاتر به اجرا درآمد.
۲۶ اسفند: برگزاری مراسمی به مناسبت هشت مارس روز جهانی زن، توسط جمعی از فعالان کمپین یک میلیون امضاء در تهران. این برنامه که توسط سایت «تغییر برای برابری» پوشش داده شد، درباره دستاوردهای کمپین، نقش مردان در کمپین، آسیب شناسی سازماندهی، گزارش فعالیت شهرستانها، و نقش هنر در عمومی کردن مطالبات سخنرانیهایی برگزار شد.
جریان شناسی جنبش زنان
تاریخ جنبش زنان در ایران، هیچ زمان به اندازه سالهای اخیر شاهد تکثر و گوناگونی در سازمان ها و کنشگرانش نبوده است. بدین ترتیب، اکنون دیگر نمی توان با طیف بندی های دوقطبی رایج به جریان شناسی جنبش زنان پرداخت. در واقع، جنبش زنان از ملاک های رایج و متعارف سیاسی و ایدئولوژیک فراروی کرده است.
در سالهای میانی دهه ۱۳۷۰، به سادگی امکان داشت که نیروهای فعال جنبش زنان را در دو جریان کلی طبقه بندی کرد. یکی جریان «اسلامگرا» که از یک قطب نزدیک به حکومت تا یک قطب اسلامگرایان مخالف حکومت امتداد داشت؛ و دیگری جریان «لائیک» که در یک طیف چپگرا تا راستگرا قابل ترسیم بود. در واقع، این جریانها به شدت متاثر از منازعات سیاسی بودند و به سادگی می شد آنها را بر جریانشناسی نیروهای عرصه سیاست در دوره جمهوری اسلامی منطبق کرد.
به عبارت دیگر، جریان شناسی سیاسی جامعه ایران، تا نیمه دهه ۱۳۷۰ همچنان ملاک اصلی جریان شناسی سایر نیروهای اجتماعی موجود در جامعه، از جمله جنبش زنان بود. در واقع، نیروهای مختلف جنبش زنان عمدتاً بر مبنای نحوه تنظیم رابطه با قدرت سیاسی (پوزیسیون یا اپوزیسیون)، جریان شناسی می شدند، و نماد هویتی این جریان ها نیز منطبق بر ایدئولوژی های این نیروهای سیاسی بود. در واقع، ایدئولوژی این جریان های سیاسی، به عنوان شاخص تمیز دهنده آنها از یکدیگر، تبدیل به هویت اصلی نیروهای اجتماعی هوادارشان می گردید. بطوریکه، در یک دوره نیروهای هوادار سلطنت را در برابر ملی گرایان قرار میداد، یک دوره نیروهای راستگرا را در مقابل چپگرایان صف بندی می کرد، و یک دوره نیز نیروهای اسلامگرا را در برابر نیروهای لائیک قرار می داد.
پیش از انقلاب ۱۳۵۷، گروههای زنان اسلامگرا بسیار به ندرت در جنبش زنان فعال بودند. اگرچه زنان مسلمان بسیاری در جنبش زنان فعالیت می کردند، اما ایدئولوژی آنان «اسلامگرایی» نبود. در واقع، از اوایل دهه ۱۳۵۰، در نتیجه مبارزات سیاسی و بویژه قهرآمیز علیه رژیم پهلوی، به تدریج این فرصت فراهم شد تا برخی زنان مسلمان بتوانند با اتکاء به ایدئولوژی های اسلامگرا، که توسط سازمانهای سیاسی اسلامی همچون مجاهدین خلق و افرادی چون شریعتی و مطهری تئوریزه میشد، وارد کنش در فضای سیاسی شوند. به تدریج با نزدیک شدن به سال ۱۳۵۷، گروههای سنتیتر اسلامی نیز تحت کاریزمای «خمینی» بسیج شدند و گفتمان اسلامگرای خود را مطرح ساختند. بسیاری از زنان و دختران مسلمان نیز جذب چنین اندیشههایی گردیدند. در واقع، در آستانه انقلاب، طیف گسترده ای از زنان فعال در احزاب سیاسی اسلامگرا شکل گرفتند. این طیف در واقع، پایه های اصلی شکلگیری «جریان زنان اسلامگرا» در جنبش زنان پس از انقلاب به شمار می آید. البته، در سالهای دهه ۱۳۶۰ بسیاری از آنها همچنان درگیر منازعات و سهمخواهی های سیاسی بودند، اما به تدریج از اواخر این دهه، به مسائل ویژه زنان متوجه شدند.
ظهور چنین جریانی در جنبش زنان که پیشتر از آن سابقه فعالیت سازمان یافته بدین نحو را نداشت، بسیاری از صاحبنظران را بر آن داشت که با توجه به ایدئولوژی اسلامگرایی در برابر سکولار و لائیک بودن سایر گروههای زنان به جریان شناسی جنبش زنان بپردازند. به عنوان مثال، پروین پایدار در کتاب خود با عنوان «زنان در فرایند سیاسی ایران در قرن بیستم»، در دسته بندی مواضع و نیروهای سیاسی – اجتماعی، عمدتاً از دوگانه «اسلامی-لائیک» به عنوان ملاکی برای تمیز جریان ها استفاده می کند (پایدار، ۱۳۷۹). بدین ترتیب، مفاهیمی همچون «فمینیستهای اسلامی» در برابر «فمینیست های لائیک» برای جریان شناسی جنبش زنان مورد استفاده قرار گرفت.
از دیگر سو، گروه مقابل زنان اسلامگرا، عمدتاً زنان چپگرایی بودند که در سالهای پس از انقلاب به دلیل منازعات سیاسی بیشتر بر جنبه لائیک یا سکولار بودن ایدئولوژی خود تاکید می کردند. این گروه به دلیل سرکوب سیاسی که در سالهای دهه ۱۳۶۰ بر جامعه ایران تحمیل شد، به تدریج قدرت خود را از دست دادند و مجبور به عقب نشینی شدند. به دلیل همین سرکوب سیاسی، آنها نیز مرزهای سیاسی را برجسته می دیدند و سعی داشتند با تاکید بر «غیرمذهبی» بودن، خود را متمایز نشان دهند. در نتیجه به تدریج دسته بندی رایج برای شناسایی جریانهای زنان بر پایه «چگونگی تنظیم رابطه آنها با مذهب» تعریف شد. البته این مفهومسازیها ابتدا در متون تحلیلی و دانشگاهی مورد استفاده قرار می گرفت، اما در سالهای بعد به عرصه فعالیت کنشگران جنبش نیز راه یافت و عمدتاً توسط گروههای زنان سکولار به عنوان ابزاری برای هویت یابی به کار گرفته شد.
نوشین احمدی، در این زمینه معتقد است که «در آن زمان، واژه فمینیسم اسلامی به گروهی از زنان مذهبی اهدا شد که خواهان اصلاحاتی در وضعیت زنان بودند». سپس اشاره میکند که این واژه برای نخستین بار توسط پژوهشگرانی که در خارج از کشور به تحلیل جنبش زنان ایران می پرداختند به کار رفت، و البته بصورت «نانوشته» در داخل کشور نیز برای توصیف زنان اسلامگرا مورد استفاده قرار گرفت، «اگرچه این گروه از زنان [مذهبی] از نامیدن خود به عنوان فمینیسمت [اسلامی] حذر می کردند» (احمدی خراسانی، ۱۳۸۴: ۱۵۸-۱۵۹). با این حال، گرچه در ابتدا زنان اسلامگرا مخالفتهایی با این تقسیم بندی انجام می دادند و چندان علاقمند پذیرش هویت فمینیسم اسلامی نبودند، اما در نهایت آنها نیز قائل به خط تمیز مذهبی میان جریان های زنان بودند. سعید زاهد، با گرایشی اسلامگرا با بهره گرفتن از همین دوگانه به جریانشناسی جنبش زنان میپردازد: «یک گروه زنانی که مذهبی بودند و در طی جریان انقلاب در گروه های مذهبی فعالیت می نمودند، و گروهی دیگر که سکولار بودند» (زاهد، ۱۳۸۴: ۱۴۹).
البته باید توجه داشت که دو جریان کلی تحت عنوان «فمینیست های اسلامی» و «فمینیست های لائیک» کاملاً یکدست نبوده و در درون هر جریان نیز طیف بندی هایی قابل شناسایی بود. احمدی خراسانی فمینیست های اسلامی را در قالب سه گروه طیف بندی می کند:
واژه «فمینیسم اسلامی» اصطلاحی فراگیر است که به تمامی زنان مذهبی که به نوعی برای تغییر و بهبود شرایط زنان فعالیت می کنند اطلاق می شود، اما در این طیف، گروههای گوناگون وجود دارد که تفکیک آنها می تواند مشخص کند تا چه میزان هر کدام از آنها توان انعطاف و تعهد در پاسخگویی به خواستهای زنان را دارند. در درون طیف فمینیسم اسلامی، سه گروه قابل شناسایی است: ۱) بخش انگشت شماری از زنان مذهبی که از میان نیروهای غیرخودی برخاسته اند و هیچگونه وابستگی به ساخت حکومت ندارند. شیرین عبادی، یکی از زنان این بخش از فمینیست های اسلامی است. […] ۲) گروه دیگری از طیف فمینیستهای اسلامی زنانی هستند که وابستگی نزدیک با ساخت حاکمیت دارند. فائزه هاشمی مثال روشن این بخش از فمینیستهای اسلامی است. […] ۳) این بخش از فمینیستهای اسلامی نه مانند گروه اول جزء افراد «غیرخودی» به حساب می آیند و نه مانند گروه دوم به مراکز قدرت دسترسی [مستقیم] دارند. این بخش از زنان، هم با قشرهای مختلف زنان غیرخودی ارتباط دارند و هم با زنان درون نظام. … اگرچه جناح آنها از قدرت فاصله دارد، اما کاملاً مبرا از آن نیست (احمدی خراسانی، ۱۳۸۴: ۱۶۲-۱۶۴).
همانگونه که اشاره شد، جریان فمینیسم لائیک نیز، جریانی یکدست و همگون نیست. این جریان نیز در بر دارنده طیفی وسیع از زنان سکولار و لائیک است. در این جریان، از یک قطب مارکسیستی تا یک قطب ناسیونالیستی و حتی سلطنتطلب، می توان گروههای مختلفی را شناسایی کرد. در واقع، همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، مبنای این طیف بندی نیز بیشتر سیاسی و ایدئولوژیک است. در مجموع می توان جریانشناسی رایج که در نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ مورد کاربرد قرار می گرفت را در قالب جدول زیر خلاصه کرد:
جدول شماره ۲: جریان شناسی رایج در نیمه دوم دهه ۱۳۷۰
فرم در حال بارگذاری ...