با توجه به موارد کاربرد اصطلاح((نظام)) درمتون گوناگون، میتوان گزارههای زیررا به عنوان اقسام ومراتب مفهوم اصطلاحی نظام بر شمرد. هریک ازاین مفاهیم بر اساس موردکاربردآن معنی پیدا کرده و تشخص مییابد، هرچند دراکثر مواقع پس از واژه نظام، مضاف الیهی قرارمی گیردکه مفهوم خاص ومورد نظررابیان میکند؛ مثل وقتی که گفته میشود((نظام الخلق)) یعنی نظام به مفهوم نخست که در زیربدان اشاره خواهدشد.
گفتنی است درذکر مواردزیر، اصل ترتیب وسلسله مراتب رعایت شده است؛ بدین معنی که بین این مفاهیم رابطه طولی از بالا به پایین به نحو ابتنایی، وجوددارد؛ یعنی وجود و حفظ هریک ازنظامهای مذکوردرهر مرتبه، مبتنی بر وجود وحفظ نظامهای پایین تر است؛ به گونه ای که هرگاه هریک از این نظامها دچار اختلال شود، نظام یا نظامهای بالادست آن نیز با اختلال مواجه خواهدشد.
-
- نظام به معنی((سامان داشتن زندگی ومعیشت مردم))
این مفهوم عام ترین وپرکاربردترین مفهوم نظام بوده ومنظور ازآن این گونه بیان شده است:
حفظ نظامات داخلیه مملکت وتربیت نوع اهالی ورسانیدن هرذی حقی به حق خودومنع از تعدی وتطاول آحادملت، بعضهم علی بعض الی غیر ذلک از وظایف نوعیه راجعه به مصالح داخلیه مملکت وملت. (نایینی محمدحسین ، ۱۳۲۷ق،تنبیه الامه وتنزیه المله ،ص۴۰)
درادبیات امروزی نظام به این مفهوم این گونه تعریف شده است که:
نظام، آراستگی درونی جامعه و نهادهای آن از هرج ومرج است که ایجاد ارتباط معقول و منطقی را میان ساختارهای حکومت مد نظر داردو محیط جامعه را برای اجرای احکام الهی آماده میکندو نقطه ثقل آن، سامان دهی نظام معیشت جامعه است. (شریعتی علی ، ۱۳۵۵،شناخت ادیان ،ص۲۵۲)
بدیهی است، کمال و سعادت انسانها، که همان قرب ومنزلت نزدخداوند است، به عنوان برترین ومهم ترین هدف جوامع انسانی دانسته شده است. (طباطبایی محمدحسین ، ۱۳۸۵،المیزان ،ص۱۵۴) واین مهم زمانی دست یافتنی خواهد بود که زندگی مردم آرامش و سامان داشته و هرچیزی درجای خود قرار گرفته باشد. (طباطبایی محمدحسین ، ۱۳۸۵،المیزان ،ص۱۵۴)
چه آنکه هرج ومرج واختلال نظام زندگی، افرادرا ازتوجه به امر مبدأ و معاد بازداشته و به حل وفصل اختلالهای پیش آمده وا میدارد. به همین خاطر است که فقها آنچه را نظام معیشت جامعه بدان نیاز دارد، واجب کفایی یا عینی، قلمدادکرده وقسم مستقلی از اقسام واجبات تحت عنوان((واجبات نظامیه)) تأسیس نموده اند.
ملاحظه و بررسی موارد کاربرد این اصطلاح درکلمات فقها آشکار میسازد، هرگاه اصلاح نظام، به طور مطلق و بدون هرگونه قیدی به کار رود، منظوراین مفهوم است و آن را به دهن متبادر می کند. مگر آنکه در بابی خاص به کار رفته باشد که منظورنظام خاص مربوط به همان باب فقهی است؛ هرچند درمواردی نیزممکن است همین مفهوم عام مورد نظر باشد.
-
- نظام به معنی((کیان کشور اسلامی ومسلمانان))
کاربرد این مفهوم غالباً درمباحث مربوط به جهاد ودفاع از کشور اسلامی به چشم میخوردکه گاهی ازکیان و حدود و ثغورکشور اسلامی، درمتون اسلامی به((حفظ بیضه اسلام))تعبیر میشود. (نایینی محمدحسین ، ۱۳۲۷ق،تنبیه الامه وتنزیه المله ،ص۳۹)
درحقیقت دشمنان اسلام و مسلمانان هرگاه در صدداز بین بردن اصل اسلام باشند از داخل و خارج بلاد اسلامی پرچم جنگ با حکومت اسلامی را برافراشته و به مرزهای سرزمین اسلامی حمله کرده یا دردرون مرزها علیه امام مسلمین سرکشی و طغیان میکنندو درمقام براندازی نظام حاکم برمی آیند.
در این صورت است که جهاد برمردم واجب میشود.صاحب جواهر در این زمینه میگوید:
بدون تردیددر این حالت، حتی درکنار حاکم جائر، جهاد واجب است؛ لکن به قصد دفاع ازکیان اسلام نه کمک به سلطان جور. (نجفی محمدحسن ، ۱۹۸۱م،جواهر الکلام ،ص۴۷ )
امام خمینی (ره)نیزدراین زمینه میگویند:
اگر سرزمینهای مسلمانان یا مرزهای کشورآنان مورد هجوم دشمن قرارگیرد به طوری که ایجاد خطربرای بیضه اسلام و اجتماع مسلمانان نماید، برآنها واجب است به هر وسیله ممکنی اعم ازبذل مال وجان، از آن دفاع کنند. (خمینی سیدروح الله ، ۱۳۷۹ش،تحریرالوسیله ،مسئله ۱)
ایشان در ادامه چنین جهاد دفاعی را مشروط به حضور و اذن امام یا نایب خاص یا عام او ندانسته ودفاع را بر همه مکلفان با هروسیله ای بدون هیچ قید و شرطی واجب میشمارند. (خمینی سیدروح الله ، ۱۳۷۹ش،تحریرالوسیله ،مسئله ۲)
میرزای نایینی((تحفظ از مداخله وتحذراز حیل معموله در این باب وتهیه قوه دفاعیه واستعدادات حربیه وغیر ذلک(که)این معنی را در لسان متشرعین، ((حفظ بیضه اسلام))وسایر ملل((حفظ وطنش خوانند))، را ازوظایف اصولی سلطنت اسلامی وامامت درجهت حفظ نظام عالم وحفظ شرف وقومیت هرقومی میداند. (نایینی محمدحسین ، ۱۳۲۷ق،تنبیه الامه وتنزیه المله ،ص۳۹-۴۰)
-
- نظام به معنی((حکومت یا رژیم سیاسی موجود))
گاهی کلمه ((حکومت)) به معنی نظام سیاسی به کار میرود. همچنان که گاهی((دولت)) نیز درمعنای نظام سیاسی به کار رفته است. (ویلفریدروریش،۱۹۲۳م،ص۲۳)
به طورکلی، واژه حکومت سه معنی مختلف را به ذهن متبادر میکند:۱. عمل حکومت ورهبری.۲. رژیم سیاسی.۳.ارگانهایی که عملاً حکومت را دریک دولت وکشور برعهده دارند؛ به ویژه ارگانهایی که قوه اجرایی را اعمال میکنند. این معنی سوم، که در زبان فارسی ازواژه((دولت)) نیز استفاده میشود، بیشتراز سایرمعانی در اذهان رایج است. (قاضی طباطبایی محمدعلی ،۱۳۶۹ق،ص۳۱۵)
درفرهنگ لالاند، حکومت یعنی مجموعه ارگانهایی که به واسطه آنان، حاکم به اقتدارمی پردازد.پس نادرست است که این واژه را فقط مخصوص قوه مجریه یا کابینه وزرااطلاق کنیم.
به عبارت دیگر حکومت عبارت است از ابزار اجرای حاکمیت،شامل قوای مختلف مقننه، مجریه وقضائیه ودستگاههای مستقل دولت یا وابسته به دولت که اجرای یکی از شئون حاکمیت رابرعهده دارند.
سوالی که دراین جا مطرح میشوداین است که، آیا حکومت یا همان رژیم سیاسی(قاضی طباطبایی محمدعلی ،۱۳۶۹ق،ص۳۱۶) به معنی نظام سیاسی است تا موضوع سخن ما قراربگیردیا خیر؟
به نظر میرسد،دانش واژههای (( رژیم ورژیم سیاسی)) با دانش واژههای ((نظام ونظام سیاسی)) مترداف است. (ابوالحمدعبدالحمید،۱۳۴۹،ص۱۹۶)
-
- نظام به معنی((هریک ازخرده نظامهای سیاسی،اقتصادی،فرهنگی واجتماعی))
ازدیدگاه جامعه شناسان، تشکیل نظام به مفهوم کلان آن، که اصطلاحاً درجامعه شناسی به آن،((جامعه کل))، گفته میشود، بدین صورت است که در سطح خرددو عنصر(( فرد)) و(( تعامل)) بایک دیگر ترکیب میشوند و عنصر ((ما)) (جامعه خرد) به وجود میآید و همینطور((ماها))ی دیگر تا اینکه جامعه کلان یا جامعه کل تشکیل میشودو نظم فراگیرایجادمی کند و درسطح خرد با وجود گروههای کوچک یا خرد یا ((ماهای)) متعدد، نظم یا نظام عام یا کلان تشکیل میشود که دربردارنده نظمهای متعدد در سطح خرداست. (چلپی مسعود ،۱۳۸۱،جامعه شناسی نظم،ص۲۲)
اصولاً((نظم اجتماعی دارای چهار بعد، شامل ابعاد اقتصادی،سیاسی،اجتماعی وفرهنگی است.دو بعداولی وجوه سخت واثباتی نظم کلان ررا تشکیل میدهندودو بعدآخری وجوه نرم واظهاری آن هستند)) . (چلپی مسعود ،۱۳۸۱،جامعه شناسی نظم،ص۲۲)
تالکت پارسونز جامعه شناس- نیز چهار ساختار یا خرده نظام را برای هر جامعه ای قائل است که عبارتنداز: ساختار اقتصاد یا همان خرده نظامی که از طریق کار، تولید و تخصیص مشاغل، کارکرد تطبیق با محیط را انجام میدهد. ساختار دیگر، ساختارسیاست یا نظام سیاسی است که ازطریق انتقال هنجارها و ارزشهای فرهنگی به کنش گران، کارکردسکون یا نگه داشت الگورا انجام میدهد؛ وسرانجام خرده نظام عرف اجتماعی که با هماهنگ سازی عناصر گوناگون اجتماعی از طریق تنظیم و اجرای قواعد و قوانین اجتماعی،کارکرد اجتماعی را انجام میدهد. (تالکت پارسونز،۱۹۷۹م،ریترز،ص۱۸۳)
۱-۷-۷-۴- مفهوم نظام اسلامی
نظام اسلامی یا «دین)) که ازآن به ((نظام المله)) نیز یاد شده است. همچنان که در بعضی روایات به صراحت از((اطاعت از اهل البیت (ع))) به عنوان عامل حفظ نظام الملّه، نام برده شده است.مانند این فقره از خطبه حضرت زهرا(س)که درموردفدک ایراد فرموده اند:
فرض الله…طاعَتِنا نِظاماً لِلمِله؛همانا خداوند اطاعت ازما {اهل بیت}را برای{حفظ} نظام ملت،واجب گردانیده است . (بحارالانوار،ج۲۸، ص۱۸۵)
بدیهی است واژه ((مله)) درفرهنگ لغت به معانی مختلفی به کاررفته است؛ اما وجه غالب استعمال آن درمتون دینی به معنی «دین)) و «شریعت))است.
البته درروایتی دیگری از((امامت)) به عنوان حافظ امت، و از«اطاعت از امام)) به عنوان تعظیم امامت، یاد شده است.
از تقارن این دو روایت میتوان این گونه استنباط نمودکه نظام دین با نظام گروه مردمان برابری میکند؛یعنی همان طورکه حفظ نظام دین لازم وواجب است حفظ نظام زندگی اجتماعی مردم نیزواجب است؛چرا که بدون حفظ نظام زندگی اجتماعی،نظام دین نیز سامان نخواهد داشت.این روایت از امام علی (ع)است که میفرمایند:
والامامه نظاماً للامه والطاعه تعظیماً للامامه؛وامامت موجب نظام گروه مردم است واطاعت موجب گرامی داشت امامت است. (نهج البلاغه،خطبه ۳۴،ص۱۱۴)
ابن ابی الحدید،در شرح این فقره میگوید:
امامت به عنوان نظام امَت، فرض شده است چون، هرج و مرج و ظلم و ستم و دشمنی و سرقت ازمردم، صرفاً با امتناع آنها از اعمال قبیح و وعده آخرت مرتفع نخواهد شد؛ مگر آنکه سلطانی قوی و قاهر وجود داشته باشد تا مصالح آنها را تنظیم و دست ظالم را کوتاه و دست ناتوان را بگیرد؛ و طاعت تعظیم امامت شمرده شده است، چون امر امامت تمام نمی شود مگر به فرمان پذیری مردم؛ در غیر این صورت اگر مردم ازامر امامشان سرپیچی نمایند، از امامت و ریاست او بهره ای نخواهند برد.اما مراد از نظام دین یا نظام ملت در اینجا چیست؟ به گفته بعضی از فقها مراد ازنظام اسلام دراینجا عبارت است از:
آنچه که پیامبر اسلام برای بشر آورده است شامل عقاید، اخلاق و احکام عملیه. (منتظری حسینعلی ،۱۴۰۹ق،دراسات فی ولایه الفقیه وفقه الدوله الاسلامیه ،چ۲ )
به عقیده یکی دیگر از محققان:منظور ازنظام اسلامی، سازمان دین، موجودیت و استقرار حاکمیت آن میباشدکه معمولاً به بیضه اسلام تعبیر میشود.
فرم در حال بارگذاری ...