وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مطالب پایان نامه ها درباره : ارائه روشی برای چابک‌سازی چارچوب C4ISR در معماری سازمانی- فایل ۸

 
تاریخ: 05-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

تکنیکی

 

TV – ۲

 

تخمین استانداردهای تکنولوژی

 

پشتیبان

 

 

 

 

چالش‌های روش‌های کلاسیک معماری سازمانی

وجود چالش‌ها و مشکلات در متدلوژی‌ها و چارچوب‌های رایج معماری سازمانی سبب می‌گردند تا فرایند معماری سازمانی بسیار کند و شکننده باشد و معماری در قالب چارچوب حبس گردد. متدلوژی‌ها و چارچوب‌های رایج معماری سازمانی اغلب به سازمان به چشم یک ماشین در طراحی آن نگاه می‌کنند و این در حالی است که سازمان به عنوان یک موجود زنده و پویا دارای ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز می‌باشد. همچنین معماری مستقل از برنامه ریزی راهبردی تعریف می‌شوند. در حالی که این دو کاملاً به هم وابسته هستند و گاه به موازات هم انجام می‌شوند. ایده‌های معماری در برنامه ریزی استراتژیک و تعیین مأموریت‌ها و استراتژی‌های سازمان هم موثرند. یکی دیگر از مشکلات و چالش‌های بزرگ متدلوژی‌ها و چارچوب‌های رایج معماری سازمانی فرایند خطی آنها می‌باشد. در صورتی که اگر به صورت موازی و تکرار پذیر انجام شوند هم سرعت اجرای آنها بیشتر می‌شود و هم بهتر می‌توانند تغییرات را مدیریت نمایند. این مسأله منجر به طولانی شدن زمان آماده شدن معماری می‌گردد، که ممکن است سازمان در این مدت دچار تغیر شده و معماری در شرایط جاری به صورت کامل قابل اجرا نیست. مستندات به روز نیستند و بسیار حجیم هستند و اگر در به روز کردن و اجرای مو به موی معماری در سازمان پافشاری شود، مطلوبیت خود را از دست می‌دهد. چارچوب‌ها و متدلوژی‌های کلاسیک معماری سازمانی خود را در قالب بندی‌ها و مدل سازی‌های کلیشه‌ای محصور نموده و این محصور شدن در مدل سازی کلیشه شده چارچوب‌های موجود، اجازه انتقال ساده مفاهیم را ازمعمار سلب می‌کند. همیشه مدل‌ها برای نمایش سیستم‌های کاربردی گویا و کاملاً شفاف نیستند. یکی دیگر از مشکلات و چالش‌های بزرگ متدلوژی‌ها و چارچوب‌های رایج معماری سازمانی این است که جایی را برای نظریه پردازی در معماری در نظر نمی‌گیرند. چارچوب‌های رایج تجزیه گرا هستند. آنها با الزام برای شکستن مدل‌های معماری در جداول و نمودارهای کاملاً متمایز شده، انسجام طرح را در انتقال روح تضعیف می‌کنند. شخصی که مستندات معماری را مشاهده می‌کند. مدت زیادی باید وقت صرف کند که روح حاکم بر نظام مورد نظر معمار را درک کند. چارچوب‌ها از این جهت غلط اندازند که اگر حتی معمار به یک روح منسجم هم دست پیدا نکرده باشد، می‌تواند مستندات توصیف معماری را به گونه‌ای ارائه کند که از نظر کیفیت، مطلوب ارزیابی شود[۱۱]. از مهم‌ترین مشکلات روش‌های رایج معماری سازمانی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
پایان نامه - مقاله

فرسایشی بودن روش‌ها

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات روش‌های کلاسیک معماری سازمانی فرسایشی بودن زمان برنامه ریزی معماری سازمانی است. روش‌های کلاسیک به صورت آبشاری و ترتیبی هستند، تا اینکه تکرار پذیر و تکاملی، بدین ترتیب دارای چرخه‌های طولانی بوده و تولید فرآورده‌ها در آنها بسیار زمان گیر و مشکل است. بر این اساس در صورت بروز تغییرات سازمانی، معماری دچار شکنندگی شده و در نتیجه مدل‌ها و روش‌های تولید شده کارایی لازم را نداشته و به روز رسانی آنها نیز زمان و هزینه زیادی را به دنبال خواهد داشت.

وجود حجم زیادی از مستندات و مدل‌ها

یکی دیگر از مشکلات روش‌های کلاسیک معماری سازمانی تولید حجم زیادی از مستندات و مدل‌ها است. حجم انبوهی از مستندات هیچ گاه فرصتی برای اجرا نخواهند داشت. با بروز تغییرات مکرر و غیر قابل پیش بینی سازمانی که مدام مأموریت‌ها و کسب و کار سازمان را دچار تغییر می کند، باید حجم عظیمی از مستندات به روز رسانی گردیده و در نتیجه زمان و هزینه زیادی را به سازمان تحمیل خواهد نمود. بر این اساس بیشتر وقت معماران صرف تولید مستندات و مدل‌های غیر ضروری می‌گردد. این مسأله سبب می‌گردد تا مدیران پروژه‌ها و توسعه دهندگان، معماران را افرادی خیال پرداز و غیر عملیاتی تلقی کرده و هرگز از توصیف‌های معماری تبعیت ننمایند.

عدم تطبیق پذیری در مقابل تغییرات سازمان

روش‌های کلاسیک معماری سازمانی در مقابل تغییرات گسترده و غیر قابل پیش بینی سازمانی شکننده هستند. با تغییر پارادایم حاکم بر کسب و کار سازمان‌ها تطبیق پذیری در مقابل تغییرات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار گردیده است. روش‌های کلاسیک به دلیل رویکرد خطی و ترتیبی و تولید حجم عظیمی از مستندات قادر به پاسخگویی و اعمال تغییرات نبوده و در نتیجه معماری نتیجه لازم را نخواهد داشت. معماری با ید در طول زمان مورد بازبینی قرار گیرد تا بتواند نیازمندی‌ها و رویکردهای جدید فناوری را جوابگو باشد. زمانی که معماری منسوخ می‌گردد و یا به نظر می‌رسد که چنین شده است، به صورت چشمگیری شانس پیروی از آن از سوی توسعه دهندگان به صورت چشمگیری کاهش می‌یابد.

محدود شدن معماران در کلیشه‌ها و تضعیف پویایی و خلاقیت آنها

روش‌های کلاسیک معماری سازمانی محدود کننده هستند. این روش‌ها بر اساس استانداردها و روش‌های مشخص و تجویزی عمل نموده و امکان پویایی و خلاقیت را در معماران تضعیف می‌کنند. معماری ترکیبی از علم، تجربه و هنر است و روش‌های کلاسیک امکان به‌کارگیری روش‌های هنری را از معماران سلب می‌نمایند.

عدم پاسخگویی معماران به منظو
ر توسعه سریع سیستم‌های اطلاعاتی

در روش‌های کلاسیک معماری سازمانی معماران خود را در مقابل توسعه سیستم‌های اطلاعاتی پاسخگو نمی‌دانند. در این روش‌ها معمار موظف به برنامه ریزی و مدل‌سازی با توجه به شرایط فعلی سازمان بوده و عمده وقت معماران صرف تئوری‌های غیر قابل اجرا و تولید حجم عظیمی از مستندات می‌گردد. معماران خودشان را در فرایند توسعه سیستم‌های اطلاعاتی که بخش مهمی از وضعیت مطلوب سازمان است کمتر درگیر کرده و به تدریج منزوی می‌گردند. این مسأله سبب می‌گردد تا مهندسان نرم افزار و توسعه دهنگان از معماری پیروی نکرده و وجود معماری را در اغلب پروژه‌ها غیر مفید دانسته و برخی اوقات از برخی قسمت‌ها استفاده کرده و بقیه بخش‌ها را خود دوباره ایجاد نمایند. این مسأله باعث ایجاد مسائل دیگری خواهد شد. در این شرایط برخی توسعه دهندگان از معماری تبعیت می‌کنند اما با معماران کار نمی‌کنند زیرا راهنمایی در این زمینه بر ایشان وجود ندارد. معماران نیز از عدم بازخورد کافی و مناسب رنج می‌برند و نمی‌دانند که آیا معماری طراحی شده در سیستم‌های توسعه داده شده اعمال می‌گردد یا نه؟ دلایل زیادی برای تشریح این مشکل وجود دارد. معماران فکر می‌کنند که کدها و برنامه‌های نوشته شده از روی کارایشان تقلید می‌شود و تنها مدل‌ها و مستندات برای انجام درست کار کافی به نظر می‌رسند، به همین دلیل هیچ نوع اهمیتی نمی‌بینند که با توسعه دهندگان و مهندسان نرم افزار ارتباط برقرار نمایند. در صورتی که تجربه نشان داده است که ارتباط از طریق مدل‌ها و مستندات ضعیف‌ترین نوع ارتباط به شمار می‌رود. از طرفی دیگر توسعه دهندگان نیز برای معماران اهمیتی قائل نیستند و آن‌ها را افرادی می‌پندارند که تفکری صرفاً رویایی و دانشگاهی دارند. بنابراین در این وضعیت امکان یک ارتباط دائم و مستمر به ضعیف‌ترین حالت خود می‌رسد.

عدم وجود تمرکز در تعیین محدوده و چشم انداز معماری سازمانی

یکی دیگر از مشکلات و چالش‌های روش‌های کلاسیک معماری سازمانی عدم وجود تمرکز در تعیین محدوده معماری سازمانی است. روش‌های کلاسیک فرض را بر این می‌گذارند که زمان و هزینه کافی داریم و می‌توانیم کلیه حوزه‌ها و زیر بخش‌های سازمان را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. بنابراین اولویت خاصی در تعیین محدوده معما ری وجود ندارد. بر طبق این روش‌ها معماران کمتر به دنبال فرصت آفرینی یا کشف فرصت‌های موجود برای ایجاد تحول هستند. در سازمان‌های پرتلاطم و پر تغییر هرگز امکان این وجود ندارد که بتوانیم به یکباره کلیه بخش‌های سازمان را در معماری دخیل نماییم. با اتخاذ روش تکاملی تدریجی، معماری به تدریج کامل خواهد شد. در روش‌های چابک معماری سازمانی ضمن داشتن نگاه کلان، معماری از نقاط تحول آفرین که محدودتر و مهم‌تر هستند آغاز خواهد شد.

عدم انطباق حوزه معماری سازمانی با راهبردهای سازمان

یکی دیگر از مشکلات روش‌های کلاسیک معماری سازمانی عدم انطباق حوزه معماری سازمانی با راهبردهای سازمان است. بر این اساس معماری سازمانی مستقل از راهبردهای سازمانی بوده و این در حالی است که این دو به هم وابسته‌اند و گاه باید به موازات هم انجام شوند. همچنین نظرات معماران هم در تعیین استراتژی‌های اثربخش سازمانی موثر است. با بررسی بیشتر چارچوب‌ها و متدلوژی‌های رایج معماری سازمانی در می‌یابیم که این روش‌ها در سازمان‌های متلاطم که تغییرات پیش بینی نشده زیادی بر آنها اثر گذارند دچار مشکلات و چالش‌های دیگری نیز هستند. برخی دیگر از این مشکلات و چالش‌ها عبارتند از:
به همه جوانب کار توجه نداشته و هرکدام روی جنبه‌های خاصی تکیه دارند. (مثلاً بیشتر جنبه‌های تکنیکی، بیشتر جنبه‌های برنامه ریزی، بیشتر طراحی و…)
بیشتری آبشاری و ترتیبی می‌باشند تا اینکه تکرار پذیر و تکاملی، بدین ترتیب دارای چرخه‌های طولانی بوده و تولید فرآورده‌ها در آنها بسیار زمان‌گیر و مشکل می‌باشد.
وابسته به ابزارهای خاصی بوده که این مسأله موجب سخت بودن اجرای فرایند می‌گردد.(عدم سهولت و سادگی(
بیشتر از اینکه روی افراد تکیه کنند بر روی داده‌ها یا فرآیندها و یا فرآورده‌ها تکیه دارند.
بر روی مدل‌سازی پویا و جنبه‌های رفتاری معماری کمتر متمرکز هستند.
دقیقاً منطبق بر یک چارچوب خاص نیستند. (با توجه به اینکه چارچوب قلب معماری سازمانی است.(
برنامه خاصی را جهت هماهنگی و تعامل بیشتر و بهتر بین تیم معماری سازمانی و تیم‌های پروژه‌ها ندارند.
بیشتر بر برنامه‌ریزی تاکید داشته و مسائل را پیش بینی می‌کنند، این کار سبب افزایش انعطاف پذیری می‌گردد ولی آیا می‌توان همه چیز را به یکباره پیش بینی کرد ؟!
حجم مستندات زیاد و فرایند تولید محصولات و فرآورده‌ها طولانی است.
امبلر از نظریه پردازان مشهور معماری سازمانی چابک معتقد است که روش‌های غیر چابک یا سنتی معماری سازمانی در سازمان‌های متلاطم دچار شکنندگی بوده و به این دلیل بین تیم معماری سازمانی و تیم‌های پروژه‌ها شکاف عمیقی وجود دارد، به صورتی که‌ تیم‌های پروژه‌ها اکثراً نمی‌دانند که فرایند معماری سازمانی هم در حال اجرا است![۱۱]

چابکی در معماری سازمانی

سازمان‌های امروزی موجودات پیچیده‌ای هستند که عدم توجه به معماری مناسب آنها باعث کاهش کارایی، انعطاف‌پذیری و سرعت انتقال آنها
خواهد شد. از طرف دیگر سیستم‌های اطلاعاتی که به مثابه شبکه‌های حسی و عصبی سازمان‌ها عمل می‌کنند نیز وارث همان پیچیدگی هستند مه در سازمان‌ها وجود داشته و انتظار می‌رود که قادر به دنبال کردن سریع تغییرات سازمانی باشند[۱۳]
منظور از معماری تعیین ساختار کلی از یک سیستم و روش‌هایی است که این ساختار را قادر به تأمین ویژگی‌های کلیدی آن سیستم می کند. این ویژگی‌ها عبارتند از: وظیفه مندی، کارایی، مسائل و محدودیت‌های اقتصادی، نوع فناوری و یا مصالح مورد استفاده، وضوح طرح، قابلیت استفاده مجدد، قابلیت تغییر در سیستم‌های بزرگ (پویایی)، قابلیت درک و جنبه‌های هنری.
معماری هم به جنبه ساختاری و هم به جنبه‌های رفتاری توجه دارد.برای معماری تعاریف متعددی وجود دارد اما بهترین تعریف از نگاه این تحقیق تعریفی است که متدلوژی چم آن را ارائه نموده است:
“معماری تبیین یک نگاه کل گرا و عقلانی بر یک نظام پیچیده است، که اجازه تمرکز بر مؤلفه‌های کلیدی و هم بندی و تعامل آنها را می‌دهد، و امکان پرهیز از ورود به جزئیات را فراهم می‌کند"[۱]
سازمان‌های امروز از دیدگاه‌های مختلفی نظیر پیچیدگی، ابعاد، گستردگی، تنوع و غیره دارای شرایط اعمال یک نوع معماری خاص هستند. آنها موجودیت‌های پیچیده‌ای به حساب می‌آیند که از اجزایی مختلف و متنوع تشکیل شده‌اند. صرف‌نظر از ماهیت خاص اجزاء تشکیل دهنده یک سازمان نظیر افراد، دارایی‌ها، تجهیزات، قوانین، روش‌ها، اطلاعات و… که ماهیتی متغیر دارند، عموماً شاهد روابطی پیچیده بین اجزاء آن هستیم که تحت تأثیر عوامل متغیری چون عادات فردی، آموزش‌های اجتماعی، مذهب، قوانین اجتماعی، فرهنگ سازمانی و غیره قرار دارند که خود به خود سازمان را از سیستمی ساده و ساکن به یک سیستم پیوسته در حال تغییر مبدل می‌کنند. هدایت و کنترل صحیح"تغییرات سازمانی” نیازمند داشتن اطلاعاتی دقیق از وضعیت فعلی سازمان، دیدی صحیح نسبت به وضعیت مطلوب آن، و برنامه‌ای روشن جهت حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب است. در واقع می‌توان گفت که معماری سازمانی هنر مدیریت و هدایت تغییرات سازمانی است. معماری سازمانی مفهوم و پدیده پیچیده‌ای است که مأموریت مهم و دشواری را بر عهده دارد. به انجام رسیدن این مأموریت خطیر، با توجه به نوپایی و سابقه کوتاه این پدیده، و به تبع آن تجربه اندک معماران، و از سوی دیگر پیچیدگی ابعاد کار، مستلزم وجود ابزارهایی مناسب است. معماری سازمانی قادر به استفاده از مدل‌ها و تکنیک‌های مطرح شده در متدلوژی‌های تحلیل و طراحی سیستم‌های اطلاعاتی است، ولی محدود به آنها نبوده و هدف به مراتب بالاتری چون ایجاد زمینه‌های لازم جهت اعمال حاکمیت راهبردی در سازمان‌ها و ایجاد هماهنگی بین لایه‌های مختلف سازمان را دنبال می‌کند. هدف اصلی از"معماری سازمانی” این است که"فناوری اطلاعات” را از حالت یک ابزار خارج کرده و به یکی از منابع سازمانی، در کنار سایر منابع (مالی، انسانی، دانش، تجربه و غیره) تبدیل نماید که در خدمت مأموریت‌های سازمان بوده و بتواند هزینه‌های خودش را نیز باز گرداند.
معماری سازمانی چابک دارای مشخصات و ویژگی‌های خاص خود است. معماری سازمانی چابک دارای فرایند چابک و چارچوب چابک است. به‌کارگیری تجارب عملی چابک و وجود چرخه‌ها و تکرارهای زیاد و کوتاه از دیگر مشخصات معماری سازمانی چابک است. معماری سازمانی چابک دارای یک فرایند تدریجی و تکاملی است که در طی آن تمامی تیم‌ها با همدیگر در تعامل هستند. یکی از نظریه‌ها و روش‌های مطرح شده در حوزه معماری سازمانی مفهوم چابکی می‌باشد.چابکی به معنی تطبیق پذیر بودن در مقابل تغییرات مداوم و غیرقابل پیش بینی تجاری، فناوری و مأموریتی می‌باشد. معماری سازمانی چابک یک پارادایم طراحی و مدل‌سازی برای معماری سازمانی است و هدف آن تطبیق پذیری و مقاوم بودن در مقابل تغییرات مکرر و گسترده و غیرقابل پیش بینی مأموریتی و فناوری در یک محیط متلاطم می‌باشد. با توجه به مطالب گفته شده می‌توان معماری سازمانی چابک را بدین شکل تعریف نمود:
معماری سازمانی چابک روشی است جهت توصیف کامل جنبه‌ها و لایه‌های مختلف یک سازمان متلاطم، که تغییرات پیش بینی نشده مأموریتی و فناوری به صورت گسترده و زیاد بر آن تأثیرگذارند. این تغییرات گسترده به دلیل این که غیرقابل پیش بینی هستند نمی‌توان برای آنها برنامه ریزی خاصی تدوین کرد و لذا هرچه قدر هم که انعطاف پذیری وجود داشته باشد ممکن است نتوان با آنها مقابله کرد. بدین منظور معماری سازمانی چابک قادر است با بهره گرفتن از مدل‌ها و تکنیک‌ها و روش‌های خاصی اقدام به توصیف وضع موجود یا وضع مطلوب سازمان متلاطم نماید. علاوه بر آن معماری سازمانی چابک حاوی طرح خاصی موسوم به طرح گذار نیز هست که نحوه رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب یک سازمان متلاطم را مشخص می‌کند. معماری سازمانی چابک نتیجه گرا است و بیشتر بر روی خلاقیت و ابتکار افراد متمرکز است.
اهمیت و ضرورت معماری سازمانی چابک زمانی است که به دلیل بروز تغییرات پیش بینی نشده فناوری و مأموریتی بر یک سازمان متلاطم، روش‌های موجود معماری سازمانی دچار مشکلات متعدد می‌شوند که این مسأله موجب عدم نتیجه گیری و حتی شکست معماری سازمانی می‌شود. در صورتی که در سازمان‌های متلاطم که تغییرات پیش نشده مأموریتی و فناوری ز
یادی بر آنها اعمال می‌شود بخواهیم با روشی غیر از معماری سازمانی چابک فرایند معماری را انجام دهیم زمان، هزینه و منابع زیادی هدر رفته و فرایند اجرایی نتیجه مطلوب را نخواهد داد و حتی ممکن است با شکست مواجه شود.

اصول حاکم بر معماری سازمانی چابک

با توجه به اصول تعریف شده برای توسعه نرم افزارهای چابک و مدیریت چابک و با توجه به اینکه معماری سازمانی چابک متأثر از آنها می‌باشد. در می‌یابیم که در معماری سازمانی چابک هم اصول مورد نظر صادق می‌باشد با این تفاوت که معماری سازمانی چابک دارای خصوصیات خاص خود می‌باشد و این به تفاوت مهندسی و مدیریت با معماری برمی گردد. در معماری علاوه بر اصول مهندسی بر هنر نیز تاکید بسیاری وجود دارد. همچنین در معماری هم بر جنبه‌های رفتاری تاکید وجود دارد و هم بر جنبه‌های ساختاری.
در معماری سازمانی چابک به دلیل اینکه با سازمان سروکار داریم لذا پیچیدگی و تلاطم در مسأله بیشتر وجود داشته و توجه به منابع انسانی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در معماری سازمانی چابک نیاز فراوانی به مؤلفه‌های قابل استفاده مجدد پویا [۱۱] می‌باشد. همچنین در معماری سازمانی چابک، روش‌ها، تجارب عملی و فرآیندها و افراد خاصی مورد نیاز می‌باشد.بدین منظور می‌توانیم اصول معماری سازمانی چابک را چنین تعریف می‌نماییم:

 

 

  • رعایت اصل سادگی

 

 

 

  • پویایی در رفتار و تطبیق پذیری در مقابل تغییرات

 


فرم در حال بارگذاری ...

« تحقیقات انجام شده درباره بررسی وتحلیل عوامل سیاسی جعل حدیث- فایل ۴۴منابع پایان نامه با موضوع رابطه بین ساختار سازمانی و عملکرد سازمانی با میانجی ... »
 
مداحی های محرم