« به شما سفارش می کند که شادی ها و لذت ها را برای فرومایگان واگذارید.»
نامی فأن صلاح أمر | فاسد فی أن تنامی |
(جواهری، ۲۰۰۴: ۴/ ۶۱۰ ـ ۶۱۲)
«بخوابید که صلاح کار (وضعیت خراب) در این است که بخوابید.»
۱ـ تنویمۀ و تنویم: مصدر باب تفعیل: به خواب کردن.جیاع: جمع جائع: گرسنه. شاعر قصد تأثیر در توده های مردم گرسنه ای را دارد که تسلیم سرنوشت شده، به خواری و محرومیت تن در داده اند. او خواهان این است که عواطف و احساسات نومید آنها را بر انگیزد؛ مردمی که قربانی حاکمان خود کامه خود شده اند. از این رو، لزوم قیام بر ضد چنین حاکمانی را یاد آور می شود.
۳ ـ ۵ ـ موضع گیری های جواهری
محمد مهدی که از خانواده ای دینی (خاندان شیخ محمد حسن صاحب جواهر الکلام) برآمده و در محیطی شیعی پرورش یافته بود، زمانی که ستم انگلیس نسبت به مردم عراق و اشغال سرزمین عزیز خود را به دست استعمارگر پیر دید، در شعرش سخت بر آن شورید. از این رو با بهره گرفتن از سلاح شعر، پرچمدار آزادی و مبارزه در کنار ملت عراق گردید که جسورانه و شجاعانه بر ضد زورگویی حاکمان، وارد آوردگاه مبارزات ملی میهنی شد.
جواهری به دلیل همت بلند، اصالت خانوادگی و توانایی زیادش در سرودن شعر و پرداختن به انواع فنون آن برجایگاه والای ملک الشعرایی دست یافته است. (آل محبوبه، ۱۹۸۶: ۲/ ۱۳۶ ـ ۱۳۷)
او در نبوغ شعری به مرحله ای رسیده است که برخی از ادیبان معاصر، لقب متنبی سبز فایل را به او داده اند (بیضون، ۱۹۹۳: ۶۷).
ناقدان بر این عقیده اند که جواهری بزرگترین شاعری است که وضعیت پر تلاطم جامعه عراق را از دهه بیستم میلادی به تصویر کشیده است (جیوسی،۲۰۰۱: ۲۶۴)
بکیت و ما نفسی ولکن علی وطن مضام مستهان
«گریستم، لکن نه بر خویش، بلکه بر وطن ستم دیده و خوار.»
علی وطن عجیف لیس یقوی علی نوب مسلسله سمان
(جواهری، ۲۰۰۴: ۱/۱۸۱)
«بر وطنی که در برابر بلاهای عظیم و پی در پی، نزار و ناتوان است.»
او پس از عمری طولانی و پر فراز و نشیب، سرانجام در سال ۱۹۹۷ م در سوریه در گذشت (دیب،۲۰۰۴: ۱۹۶).
دیوان اشعارش که چهار مجلد است، تا کنون چندین بار به چاپ رسیده است.
۳ ـ ۶ ـ نقد گزنده جواهری (طنز)
مرحله تحولی که شعر دوره معاصر عرب پشت سر گذاشته در همه دوره های تاریخ ادبیات آن بی سابقه است. این مرحله به تغیراتی مسبوق بوده که از چندی پیش در همه شؤون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی روی داده است.
در دوره معاصر همه چیز به نوعی با جامعه و مردم ارتباط پیدا می کند. بنابراین ادبیات هم مثل دیگر مظاهر اندیشه و فرهنگ به مردم روی آورده، انعکاس مسائل اجتماعی را وجهه همت خود قرار داده است. به همین دلیل از شعر این دوره، دیگر نه به عنوان پدیده ای تجملی و منحصر به گروه های محدود حاکم یا برگزیدگان فکری، بلکه همچون امری عمومی و متعلق به گروه های وسیع جامعه باید سخن گفت که به جای ارتباط مستقیم با دربار و گروه های بالای اجتماع، محتوای سیاسی و اجتماعی مورد علاقه همگان را به مخاطبان خود در گوشه و کنار شهر ها و حتی روستاها می رساند.
در این میان محمد مهدی جواهری از مشهورترین شاعران معاصر در کشور ی عربی است که با جامعه خود پیوند عمیقی برقرار ساخته، سروده های بسیاری در نقد مسائل سیاسی و اجتماعی از خود به یادگار گذاشته است. جامعه عراق در دوره جواهری از مشکلات و گرفتاری های بسیاری از جمله فقر، بی عدالتی، اختلاف طبقاتی، نبود آزادیهای سیاسی، عدم استقلال و وابستگی به ابر قدرت ها رنج می برد. این امر سبب شده بود بسیاری از مردم از داشتن حتی زندگی عادی محروم باشند.
جواهری به عنوان یک ناقد اجتماعی به خوبی می دانست که بسیاری از این مشکلات و گرفتاری ها از جمله اختلاف شدید طبقاتی برخاسته از اصول سیاسی حاکم بر جامعه عراق است که از سوی بریتانیا بر این ملت تحمیل شده است؛ سیاستی که مشکلات متعدد دیگری از جمله فقر، بینوایی و محرومیت توده عظیمی از مردم را به دنبال داشته است.
مزیت بزرگ جواهری از یک طرف حساسیت بسیار او در مقابل این مسائل و گرفتاری هایی است که در جامعه عراق رخ نموده است (أبوحاقه، ۱۹۷۹: ۲۳۷ ) و از سوی دیگر، عکس العمل سریع و بموقع او در رویارویی با این مسائل است (الخیّاط، ۱۳۸۵: ۳۵ ــ ۳۶).
او در این حوادث در کنار توده عظیم مردم ایستاده، از حقوق اکثریت دفاع نموده، خواهان عدل و انصاف بوده است و با انتقاد از وضعیت اجتماعی حاکم بر جامعه، ستمدیدگان را به دفاع از حقوق غصب شده و آزادی از دست رفته شان بر می انگیزد:
یدی بید المستضعفین اُریهم من الظلم ما تعیا به الکلمات
(الجواهری۲۰۰۴: ۱/۲۰۷)
« دست در دست مستضعفان دارم، آن ستم هایی را به ایشان می نمایانم که کلمات از بیان آن قاصر است»
او با انتقاد از مسائل و مشکلات اجتماعی، خود را زبان گویای مردم قرار داده، از شکایت ها، دردها و رنجهای آنان سخن گفته است؛ ضمن اینکه مصیبتها و گرفتاری های آنها را نیز بر دوش کشیده است:
و أنا لسان الشعب کل بلیه تأتیه أحمل ثقلها و أصور
(همان: ۳۶۶)
« من زبان مردم هستم؛ هر بلایی که به ایشان می رسد به تصویر کشیده، سنگینیش را تحمل می کنم.»
او با مخالفت شدید با این طبقه حاکم برخاسته، به بازگرداندن اموالی که غارت کرده اند اکتفا نکرده، بلکه با لحنی تمسخر آمیز خواهان این است که زیرکی و فهم را از آنان بگیرد:
و أنکأ من هذا التغابنِ قرحهً غباوه مخدومٍ و فطنهُ خادمِ.
(همان)
و دردآورترین از این کلاه گذاری، کودنی ارباب و زیرکی خدمت کار است.
وکم من خمولٍ لاح فی وجه مترفٍ و کم من نبوغ شعَّ فی عین عادمِ
(جواهری، ۲۰۰۴: ۲/۳۷۸)
چه بسیار سستی و تنبلی که در چهره خوش گذاران نمایان شد و چه استعداد و نبوغی که در چشم فقیر نادار درخشید.
جواهری تناقض شدید بین زمینداران فئودال و فقیران و گرسنگان اطراف او را به تصویر می کشد. او از دست های بی رحم و فرومایه ای می گوید که بر پشت انسان های بی گناه تازیانه فرو می آورند:
تلوّت سیاطٌ فوق ظهر مکرمٍ من اللئوم مأخوذ بسوط الألم
(جواهری، ۲۰۰۴: ۲/۳۷۸)
فرم در حال بارگذاری ...