۶-۵-۲٫ نوعشناسی میانجیهای بازاریابی فناوری
تیتز Tietze, 2010)) با بررسی ۷۰ میانجی بازاریابی فناوری در اروپا و آمریکا و با بهره گرفتن از «نه جزء سازنده مدل کسبوکار» ارائهشده توسط استروالدر (Osterwalder, 2004)، ۱۲ گروه مختلف در میان این نهادهای میانجی شناسایی کرد. این ۱۲ گروه عبارتند از: نهادهای اعطای حق امتیاز (لیسانس)[۲۳]، کارگزاران مالکیت معنوی[۲۴]، برگزارکنندگان مزایدههای مالکیت معنوی[۲۵]، نهادهای تبادل در بازارهای برخط مالکیت معنوی[۲۶]، تأمینکنندگان منابع مالی به پشتوانه مالکیت معنوی[۲۷]، مشاوران مالکیت معنوی[۲۸]، خدمات برونسپاری مالکیت معنوی[۲۹]، صندوقهای یکپارچهساز مالکیت معنوی[۳۰]، صندوق تأمین مالی دعاوی حقوقی[۳۱]، انتقال فناوری[۳۲]، بانکهای سرمایهگذاری روی مالکیت معنوی[۳۳]، نهادهای توسعه مالکیت معنوی[۳۴]. در ادامه توضیحات اجمالی در مورد این انواع، ارائه میشود.
۱-۶-۵-۲٫ نهادهای اعطای حق امتیاز
این نهادها، قدیمیترین انواع میانجیهای بازاریابی فناوری هستند. این نهادها کارگزارانی هستند که شایستگی محوری آنها ایجاد شبکه بوده و در فرایند اعطای حق امتیاز -که مستلزم دانش فنی قانونی و شبکه ارتباطی گسترده است- تخصص دارند. مشتریان این نهادها میتوانند عمومی بوده یا در یک حوزه خاص مانند صنعت نیمهرسانا باشند. معمولاً ارتباط نزدیکی بین نهاد و مشتریان وجود دارد و مدت این ارتباط وابسته به مدل درآمدی است. درآمد این نهادها یا از طریق دریافت حق امتیاز ثابت؛ بهصورت اقساط یا بهصورت درصدی از جریان درآمد حق امتیاز حاصل میشود. فعالیتهای این نهادها عبارتند از: شناسایی شرکای بالقوه برای مشتریان، بستهبندی و آمادهسازی بستههای مالکیت معنوی، نمایش مالکیت معنوی، برقراری ارتباط با طرف دیگر (معامله)، تماس با سایر نهادهای میانجی، بررسی دقیق و همهجانبه و مذاکره. مشتریان این نهاد، دارندگان مالکیت معنوی یا ارائهدهندگان حق امتیاز هستند. این نهادها، بنگاههای کوچکی هستند که فاقد زیرساختهای موجود در شرکتهای بزرگ بوده و این نقیصه را با کاهش هزینه های
عملیاتی خود جبران میکنند. )باقری محمود، گودرزی مریم، ۱۳۸۸(
۲-۶-۵-۲٫ کارگزاران مالکیت معنوی
این مدل ارتباط نزدیکی با مدل قبل داشته و نهادهای میانجی معمولاً از این دو مدل بهطور همزمان استفاده میکنند. تمایز اصلی کارگزاری و اعطای حق امتیاز، مالکیت دارایی است. نهادهای اعطای حق امتیاز، حق استفاده از دارایی را معامله میکنند، در حالی که کارگزاران خود دارایی را به فروش میرسانند. یکی دیگر از تفاوتهای این دو مدل، ارتباط بنگاههای مالکیت معنوی با مشتریان خود است. نهادهای اعطای حق امتیاز، درصدی از پرداخت جاری حق امتیاز به مشتری را دریافت میکنند و رابطه بلندمدت با مشتریان خود دارند، اما کارگزاران معمولاً ارتباط قراردادی خود با مشتری را بعد از معامله، قطع میکنند. کارگزاران نیز مانند نهادهای اعطای حق امتیاز، در طول فازهای بازاریابی، شبکهسازی و معامله، ایفای نقش میکنند.کانال معاملاتی اصلی کارگزاران، فروش خصوصی است و در برخی موارد از مزایدههای خصوصی برای بالا بردن قیمت مالکیت معنوی استفاده میکنند. (ناظمی و همکاران، ۱۳۸۹)
۳-۶-۵-۲٫ برگزارکنندگان مزایدههای مالکیت معنوی
این نهادها، از نظر گزاره ارزش و مشتریان هدف، مشابه کارگزاران هستند؛ اما از نظر کانال معاملاتی و شایستگیهای محوری با آنها تفاوت دارند. مشخصه مدل کسبوکار این نهادها، عرضه عمومی حق امتیاز پتنت یا داراییهای مشابه بهطور زنده یا برخط است. برگزارکنندگان مزایدههای مالکیت معنوی، بر خلاف پلتفرمهای تبادل برخط پتنت که فقط فهرستی از نیازها و موارد عرضهشده ارائه میکنند، واقعاً معاملهها را انجام میدهند. این نهادها با انجام معاملهها در تاریخهای از پیش تعیین شده، ابزاری برای شرکتهایی که درصدد بهرهبرداری سریع از مالکیت معنوی خود هستند؛ یا شرکتهایی که مشکلات مالی دارند و یا شرکتهای ورشکستهای که درصدد فروش داراییهای معنوی خود هستند، فراهم میکنند. بهعلاوه، مالکان پتنتها میتوانند با بهره گرفتن از زیرساخت ارائه شده توسط این نهادها، بودجه تبلیغات و شبکهسازی خود را کاهش دهند. این نهادها علیرغم ارائه راهکارهای سریع و اثربخش، معایب مهمی نیز دارند. از جمله اینکه ممکن است مالکان پتنتها به دلیل تعداد پایین شرکتکنندگان در مزایده، بهطور مصنوعی قیمت بازار داراییهای خود را کاهش دهند. (Seyfe, 2011)
۴-۶-۵-۲٫ نهادهای تبادل برخط مالکیت معنوی
مشخصه مدل کسبوکار این نهادها، ایجاد پلتفرمی برای تشویق عرضه و تقاضای پتنت است. این نهادها معمولاً «تبادلی» نامیده میشوند، در حالی که عملاً معاملهای از طریق وبگاه صورت نمیگیرد. مدل اصلی تبادل برخط مبتنی بر پیکربندی ارزشی است که فقط دربردارنده فعالیتهای بازاریابی و شبکهسازی میباشد. برخی بازارهای برخط، مدل کسبوکار خود را با خدمات کارگزاری، مشاوره و برونسپاری ترکیب میکنند. برخی مشخصه های مشترک بین این نهادها و برگزارکنندگان مزایدههای برخط عبارتند از کانال معامله و ساختار هزینه. تفاوت اصلی این دو مدل، میزان مداخله در معامله است. بازار تبادل برخط، فهرست فناوری را ارائه میکند و اطلاعاتی نظیر قیمت و شرایط معامله بعد از درخواست بیان میشود. در مزایده، قیمت بهطور آشکار بیان میشود. مدل درآمدی تبادل برخط، مبتنی بر حق عضویت ثابت و یا پرداختهای بعدی است. درآمد ثابت مبتنی بر پرداختی است که بنگاههای فناوریمحور برای قرار گرفتن فناوری خود در وبگاه انجام میدهند. دومین نوع درآمد، در صورتی محقق میشود که خریدار و فروشنده با موفقیت معامله را انجام دهند. (Osterwalder, 2004)
۵-۶-۵-۲٫ تأمین مالی به پشتوانه مالکیت معنوی
مشخصه مدل کسبوکار این نهادها، استفاده از مالکیت معنوی برای تأمین سرمایه است. این نهادها تخصص مالی و مالکیت معنوی را با هم ترکیب کرده و فرصت تأمین سرمایه بدون از دست دادن مالکیت معنوی یا سهام را برای دارندگان مالکیت معنوی فراهم میکنند. بنگاه تأمین مالی به پشتوانه مالکیت معنوی، بهعنوان یک کارگزار «عمومی» عمل کرده و مالک پتنت را به نهاد مالی متصل میکند. شایستگیهای محوری که امکان چنین تراکنشهایی را فراهم میکنند عبارتند از تخصص در مالکیت معنوی و تخصص مالی و شبکهسازی مناسب در هر دو زمینه. (Tietze, 2010)
۶-۶-۵-۲ مشاوران مالکیت معنوی
میانجیهایی که خدمات مشاوره مالکیت معنوی ارائه میدهند، بدون مبادله پتنت، بهطور مستقیم با یک بنگاه فناوریبنیان تعامل دارند. بنابراین، تعداد طرفین درگیر محدود به مشتری و نهاد میانجی میباشد. چنین مدلی معمولاً بهمنظور بهرهبرداری از دانش نهاد میانجی در حوزه مربوطه، بهصورت ترکیبی با سایر مدلها به کار میرود. مشخصه مشاوره مالکیت معنوی، فروش تخصص یک بنگاه متخصص در زمینه مالکیت معنوی به یک بنگاه فناوریبنیان است. مشتری معمولاً سبدی از پتنتها داشته و برای تحلیل، مدیریت و تجاریسازی مالکیت معنوی خود نیاز به پشتیبانی متخصصان دارد. (Dalzel, 2005)
۷-۶-۵-۲٫ بنگاههای برونسپاری مالکیت معنوی
این نهادها، مشابه بنگاههای مشاورهای، خدماتی به بنگاههای فناوریبنیان که درصدد مدیریت سبد پتنتها و تبدیل کردن آنها به پول هستند، ارائه میکنند. تفاوت اصلی این دو مدل، گزاره و پیکربندی ارزش است. مشاوران، فقط توصیههای خود را به فروش میرسانند، در حالی که بنگاههای برونسپاری، بهطور مستقیم خدماتی را ارائه میدهند که مشتریان قادر به انجام آنها نبوده یا تمایلی به انجام آنها ندارند. خدماتی که معمولاً برونسپاری میشوند عبارتند از ارزشگذاری پتنت و سبد، تهیه پیشنویس قرارداد، تهیه درخواست ثبت پتنت و کاوش سبد پتنتها[۳۵]. برخی بنگاهها راهکارهای مدیریتی نیز به مشتریان خود ارائه میدهند و صاحب مالکیت معنوی فقط به توسعه فناوری پرداخته و هیچ تلاشی برای استفاده تدافعی یا تهاجمی از پتنتهای خود نمیکند. این نهادها به دلیل نیاز به پژوهش و توسعه ابزارها (بهعنوان مثال نرمافزارها) برای مشتریان خود، هزینه بالاتری نسبت به نهادهای مشاوره مالکیت معنوی دارند. (Vanlente etal., 2003)
۸-۶-۵-۲٫ صندوقهای یکپارچهساز مالکیت معنوی
مشخصه مدل کسبوکار این نهادها، اکتساب پتنتها برای ایجاد سبد مالکیت معنوی خود است. یک سبد پتنت ممکن است فقط در یک حوزه فناورانه متمرکز شده یا گستره وسیعی از فناوریها را در برداشته باشد. این نهادها ممکن است مالکیت معنوی را بهطور مستقیم خریداری نکرده و آن را از طریق کارگزاران، مزایدهها یا فروش خصوصی به دست آورند. این صندوقها معمولاً سرمایه موردنیاز برای اکتساب مالکیت معنوی را از سایر سرمایهگذاران جذب میکنند. داشتن مجموعهای از ابزارهای ارزشگذاری و تخصص شبکهسازی، شایستگیهای ضروری برای استفاده مناسب از این سرمایهها است. (Klerkx & leeuwis, 2008)
۹-۶-۵-۲٫ صندوق تأمین مالی دعاوی حقوقی
این نهادها، بر خلاف یکپارچهسازها، تعهدی برای خرید پتنت ندارند. مشخصه این مدل کسبوکار، اتحاد سرمایهگذارانی است که از دعاوی حقوقی پرهزینه در قبال دریافت سهمی از نتایج حمایت میکنند. این صندوقها از یک طرف با شرکتهای فناوری محوری[۳۶] که درگیر پیگیریهای قضایی هستند، سروکار دارند. چنین شرکتهایی به هنگام مواجهه با مشکلات مالی ناشی از هزینه های قانونی یا بهعنوان منابعی برای تسهیم ریسک، به صندوقها مراجعه میکنند. این شرکتها ممکن است متجاوز یا دارنده حق مالکیت باشند. صندوقها از طرف دیگر با سرمایهگذاران «فرصتطلبی» مواجهند که علاقهای به هیچ مالکیت معنوی خاصی ندارند و فقط در صورت برنده شدن در دادگاه یا حل اختلاف بین طرفین، بازگشت مالی مناسبی به دست خواهند آورد. در صورت حل اختلاف، طرف متجاوز باید یک توافقنامه حق امتیاز را امضاء کند و سرمایهگذار سهم خود را از درآمد حق امتیاز دریافت خواهد کرد. این صندوقها برای تعیین احتمال موفقیت در یک دعوای حقوقی، متکی به تخصص قانونی و فنی خود هستند. (Munkongsujarit & Srivannaboon, 2011)
۱۰-۶-۵-۲٫ انتقال فناوری
نهادهای میانجی ارائهدهنده خدمات انتقال فناوری، کارگزاری پتنت، اعطای حق امتیاز و مجموعهای از خدمات پشتیبانی را با یکدیگر ترکیب میکنند تا بهطور کامل یک فناوری را از یک نهاد به نهاد دیگر جابهجا (منتقل) کنند. این مدل برای انتقال فناوریها از دانشگاهها و نهادهای پژوهشی به شرکتها نیز به کار میرود. این تراکنش نه تنها شامل حق پتنت است، بلکه در اغلب موارد دربردارنده دانش، دانش فنی فناورانه و داراییهای ملموس نیز میباشد. یکی دیگر از انواع انتقال فناوری بین دو شرکت اتفاق میافتد که در آن حتی کارکنان، آزمایشگاهها و تسهیلات تولید نیز جابهجا میشوند. (Mowery, 1992)
۱۱-۶-۵-۲٫ بانکهای سرمایهگذاری مالکیت معنوی
مدل کسبوکار این بانکها، مشاوره، اعطای حق امتیاز، کارگزاری و خدمات مالی را با هم ترکیب میکند. گزاره ارزش این مدل، تسهیل عملیات راهبردی و مالی شرکت در زمینه مالکیت معنوی است. این نهادها معمولاً از رویکرد فرصت کسبوکار برای ایجاد امکان بهرهبرداری از مالکیت معنوی برای مشتریان خود استفاده میکنند. پیکربندی ارزش بانکهای سرمایهگذاری مالکیت معنوی، دربردارنده تراکنشهای ترکیبی است که شامل اعطای حق امتیاز، فروش پتنت، ادغام و اکتساب، سرمایهگذاری مشترک، شرکتهای زایشی و تأمین مالی به پشتوانه مالکیت معنوی میباشد. مشتریان این بانکها، شرکتهای فناوری محوری هستند که درصدد استفاده راهبردی از مالکیت معنوی خود میباشند. این بانکها باید تخصص مالی و تخصص در زمینه مالکیت معنوی را با شبکه ارتباطی گسترده خود ترکیب کنند. این بانکها ممکن است خدمات تحلیلی نظیر ارزشگذاری مالکیت معنوی را برونسپاری کنند. (Asghari & Rakhshanikia, 2013)
۱۲-۶-۵-۲٫ بنگاههای توسعه مالکیت معنوی
این بنگاهها، فعالیتهایی را انجام میدهند که هدف آنها افزایش ارزش پتنت، تلاش جهت ایجاد همافزایی از طریق ترکیب پتنتهای مکمل که قبلاً مستقل بودهاند یا انجام پژوهش و توسعه داخلی برای توسعه بیشتر فناوری است. پس از رسیدن فناوری به مرحله بلوغ، بنگاههای توسعه مالکیت معنوی به مذاکره برای اعطای حق امتیاز فناوری به بنگاههای فناوریبنیان میپردازند تا بتوانند فناوری را به بازار عرضه کنند. این بنگاهها بدون داشتن مشتری مشخص، به توسعه مالکیت معنوی میپردازند. این بنگاهها برای شناسایی و خرید پتنتهای دارای پتانسیل بازار قوی از منابع مختلف -شامل دانشگاهها، نهادهای پژوهشی، مخترعان و شرکتهای فناوری محوری - از تخصص فنی و تخصص خود در زمینه مالکیت معنوی استفاده میکنند.
جدول ۲-۲: نوعشناسی میانجیهای بازاریابی فناوری بر مبنای مدل هرمن و ملون (Tietze, 2010)
میزان تغییر و تبدیل
صفر
کم
زیاد
توجه و تمرکز انسانی
فعالیت انسانی
استفاده از دارایی
مالکیت دارایی
ماهیت خدمات
توزیعکنندگان IP
(صندوق یکپارچهساز پتنت، بانک سرمایهگذاری IP،
بنگاه انتقال فناوری)
خالق IP
(توسعهدهندگان IP)
صاحبان IP
(تأمین مالی به پشتوانه IP، صندوق تأمین مالی دعاوی)
پیمانکاران IP
(مشاوره IP، برونسپاری خدمات IP)
جذبکننده IP
(تبادل/ بازار برخط)
واسطههای IP
(نهادهای اعطای حق امتیاز، واسط پتنت، برگزارکنندگان مزایده IP)
فرم در حال بارگذاری ...