وبلاگ

توضیح وبلاگ من

منابع پایان نامه ها | ۲-۲-۴- خودکارآمدی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

 
تاریخ: 01-10-01
نویسنده: فاطمه کرمانی

همچنین رضایتمندی و نارضایتی از زندگی زناشویی، نقش مهمی‌در سلامت و یا بیماری روانی زوجین ‌ایفا‌ می‌کند، برای مثال، نارضا‌مندی زناشویی معمولاً با افسردگی، اختلالات تغذیه، برخی از انواع الکلیسم و نیز بیماری‌های جسمانی و روانی همسران همراه است. همچنین محققان دریافته‌اند، همسران در یک رابطه‌ زناشویی رضایت‌بخش و طولانی مدت، تا حدودی از تأثیرات منفی تنیدگی‌های زندگی محافظت می‌شوند، در حالی که در روابط درمانده، زوجین بیشتر در معرض تأثیرات منفی تنیدگی قرار دارند. اضطراب و ناسازگاری فردی که شامل سوء‌مصرف مواد یا وابستگی (به ویژه در مردان) و افسردگی (به ویژه در زنان) نیز می‌شود، با نارضایتی زناشویی رابطه دارد. مشکلات زناشویی اغلب پیش از آغاز مشکلات فردی، نظیر می‌خوارگی بیش از حد و افسردگی، قرار دارند و نیز اختلاف زناشویی با سطح سلامت پایین‌تر و بیماری‌های جسمانی خاص نظیر سرطان، بیماری‌های قلبی و درد مزمن رابطه دارد. بررسی مربوط به تعامل زناشویی، حاکی از احتمال وجود مکانیزم‌هایی است که نشان می‌دهند؛ برای مثال، رفتارهای خصمانه در طول مدت اختلاف و تعارض زناشویی، با تغییر کارکرد‌های ‌ایمنی غدد درون‌ریز و قلبی ـ عروقی رابطه دارد (حیدری، ۱۳۸۲).

اکستی[۶۱] (۱۹۸۹) رضایت زناشویی را میزان تطابق میان خواسته­ هایی که فرد از زندگی زناشویی دارد و آنچه که در دوران زندگی­اش تجربه می­ کند، تعریف می­ کند. در واقع رضایت زناشویی مانند معادله­ای است که یک طرف آن آرزوها و خواسته­ های فرد است و طرف دیگر آن دستیابی به خواسته ­ها است که اگر برابر باشند، رضایت از زندگی هم بالا خواهد بود (به نقل از ویسی،۱۳۸۸).

کارنی و بردبری[۶۲](۲۰۰۰)، رضایت زناشویی را وضعیتی می­دانند که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع، احساس خوشبختی، رضایت از ازدواج و رضایت از همدیگر دارند. از نقطه نظر درمان و پیشگیری، درک عوامل متعدد به وجود آورنده­ی آشفتگی روابط زناشویی و از هم پاشیدگی خانواده، نکته­ای با اهمیت است.

کولینز و کولترن[۶۳] (۱۹۹۱)، نتایج یک نظر سنجی عمومی را ‌در مورد مهمترین عناصر تشکیل دهنده ازدواج­های پایدار این طور گزارش کنند: وفاداری (۹۳%)، درک متقابل (۸۶%)، زندگی جنسی خوب (۷۵%)، فرزندان (۵۹%)، علایق مشترک (۵۲%)، همکاری در کارهای خانه (۴۳%)، داشتن پول کافی (۴۱%)، و داشتن زمینه ­های مشابه (۲۵%)، با توجه ‌به این مورد ‌می‌توان می­گفت که رضایت زناشویی یک حالت ذهنی است که جنبه­ ها و ارزش­های مربوط به ازدواج را منعکس می­سازد. ازدواج­های همراه با نارضایتی زناشویی ممکن است کیفیت زندگی زناشویی را کاهش دهد و منبع استرس­های قابل توجهی شود (به نقل از خانجانی و ظفرقلیزاده، ۱۳۸۸).

رضایت زناشویی یک متغیر پیچیده برای ارزیابی است. اما فهمیدن آن برای درمان زوج­های مبتلا به سرطان مهم است زیرا بر هر یک از زوج­ها تاثیر می­ گذارد (بوکوالا و جاکوبز[۶۴]، ۲۰۰۴).

احساس رضایت از ازدواج، نقش مهمی در میزان کارکرد بهنجار خانواده ایفا می­ کند. رضایت زناشویی مهمترین رکن سلامت روانی خانواده محسوب شده و عبارت است از وجود یک رابطه دوستانه همراه با حس تفاهم و درک یکدیگر، و نیز وجود یک تعادل منطقی بین نیازهای مادی و معنوی زوج­ها. نبود رضایت زناشویی در روابط بین همسران به کاهش سلامت روانی، کاهش رضایت از زندگی و بروز مشکل در تعاملات اجتماعی آن­ها می­ شود رضایت زناشویی در واقع انطباق بین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار است (کجباف و همکاران، ۱۳۸۳).

همچنین براون و هریس[۶۵] (۲۰۰۴) چهار عامل را مطرح ‌می‌کنند که حتی در صورت وجود عوامل مستعد کننده­ افسردگی و وجود رویدادهای مربوط به فقدان، از ایجاد افسردگی جلوگیری ‌می‌کنند. این عوامل عبارتند از : ۱- وجود روابط صمیمانه با همسر یا زوج ۲- داشتن یک شغل تمام وقت یا نیمه وقت ۳- حضور کمتر از سه فرزند در منزل ۴- وجود تعهدات جدی مذهبی. از این رو رضایت زناشویی و ابعاد مختلف آن تاثیر بسزایی در بهداشت روانی افراد دارد.

۲-۲-۴- خودکارآمدی

خودکارآمدی یعنی قضاوت فرد درباره این که با توجه به مهارت­ هایی که دارد، چگونه با یک موقعیت (خوب یا بد) مقابله می­ کند. در واقع خودکارآمدی اطمینانی است که شخص بر اساس آن رفتاری خاص را با توجه به موقعیت به اجرا می­ گذارد و انتظار نتایج ثمربخش دارد (بندورا، ۲۰۰۴).

در حقیقت خودکارآمدی یک متغیر مهم در انواع رفتار پیشرفت و نیز بسیاری دیگر از انواع رفتارها از جمله سلامتی است. افراد دارای باورهای خودکارآمدی ضعیف، به جای برخورد با موانع از آن ها اجتناب ‌می‌کنند و به صورت غیر واقع بینانه­ای معیارهای بالایی برای خود در نظر می­ گیرند و سعی دارند انتظارات فوق العاده بزرگی را علی‌رغم توانایی‌های خود برآورده نمایند. در نتیجه با شکست­های پیاپی مواجه شده که این شکست­ها به احساس بی­ارزشی و افسردگی منجر می­ شود. افرادی که کارایی شخصی کمی دارند، احساس ‌می‌کنند که در اعمال کنترل بر رویدادهای زندگی درمانده و ناتوانند. آن ها معتقدند هر تلاشی که ‌می‌کنند، بیهوده است و هنگامی که آن ها با موانع روبه رو می­شوند اگر تلاش­ های اولیه آن ها در برخورد با مشکلات بی­نتیجه باشد، سریعاً قطع امید ‌می‌کنند، ولی افرادی که کارایی شخصی زیادی دارند معتقدند که می ­توانند به طور مؤثر با رویدادها و شرایطی که مواجه می­شوند، برخورد کنند (شولتز، ۱۳۸۲).

از آنجایی که آن ها در غلبه بر مشکلات، انتظار موفقیت دارند در تکلیف­ها استقامت نموده و اغلب در سطح بالایی عمل ‌می‌کنند. این افراد در مقایسه با اشخاصی که کارایی کمی دارند، به توانایی­هایی خود اطمینان بیشتری داشته و تردید کمی نسبت به خود دارند. آن ها مشکلات را چالش می­بینند و نه تهدید و فعالانه موقعیت­های جدید را جستجو ‌می‌کنند (همان منبع).

باورها خودکارآمدی افراد به وسیله چهار منبع اصلی شامل عملکرد واقعی خویش، تجارب جانشینی، اشکال مختلف متقاعدسازی و علائم فیزیولوژیک ایجاد می­شوند (پنتریچ و شانک، ۱۳۸۵). موثرترین منبع به واسطه تجارب مستقیم است. موقعیت­های افراد باوری نیرومند در کارآمدی شخصی افراد ایجاد می­ کند، در حالی که شکست­ها خودکارآمدی آن ها را ویران می­سازد. دومین منبع، تجارب جانشینی ‌می‌باشد که توسط الگوهای اجتماعی به دست می ­آید. دیدن افراد مشابه یا کسب موفقیت­های آنان باعث تلاش بیشتر و برانگیختگی افراد می­ شود. منبع سوم، اقناع کلامی است. افرادی که به صورت شفاهی تشویق می­شوند، زمانی که توانایی تسلط بر فعالیت­ها را دارند تلاش بیشتری انجام می­ دهند. چهارمین منبع، حالت­های فیزیولوژیکی و هیجانی فرد است، خلق مثبت باعث افزایش خودکارآمدی و خلق محزون معکوس عمل می­ نماید (بندورا، ۱۹۹۴).


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود پایان نامه و مقاله | چه کسانی به فرسودگی شغلی دچار می‌شوند؟ – 5مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – جدول بررسی معنویت و دین – پایان نامه های کارشناسی ارشد »
 
مداحی های محرم