پ-کولونوسکوپی[۴۷] :کولونوسکوپی درحال حاضر بهترین و موثرترین روش تشخیصی و غربالگری است . در این روش علاوه بر تشخیص دقیق، امکان برداشتن توده و ضایعات پولیپ هم وجود داردبنابراین این روش علاوه بر اینکه یک روش تشخیص قطعی است، یک عمل پیشگیرانه نیز محسوب می شود.(انریکه کوینترو و همکاران[۴۸]،۲۰۱۲)همچنین در حین انجام کولونوسکوپی، سایر بیماری های روده از جمله بیماری های التهابی روده، پولیپ و غیره نیز تشخیص داده می شوند.
ت-سی تی اسکن : به منظور ارزیابی سرطان در روده و داخل شکم و سایر ارگان ها انجام می شود.با انجام این ازمون پزشک متوجه می شود بیماری در چه مرحله ایی بوده و کدام روش درمانی بهتر می باشد.
ج-ازمون های خونی : گاهی اوقات نشانه هایی از تومور در بدن است که به مارکرهای سرطان معروف اند.(محمدرضا زالی،۱۳۸۴)
۱-۳-۵ انواع ژنتیکی سرطان کولورکتال و تغییرات مولکولی در انها
بر اساس تغییرات عمده ژنتیکی و اپی ژنتیکی سه زیرگروه برای این سرطان پیشنهاد شده است :
)[۴۹]CIN الف-تومورهایی با بی ثباتی کروموزومی (
)[۵۰]MSIب-تومورهایی با بی ثباتی میکروستلایت(
)[۵۱](جی . پرا و همکاران [۵۲]،۲۰۱۱)CIMP متیلاتور (CpGپ-تومورهایی با فنوتیپ جزایر
البته اغلب سرطان های کولورکتال ویژگی های بیشتر از یک زیر گروه خاص را دارند که رایج تشیکل می دهند.(پاول پیتوله MSI+ و CIN+یا CIMP+و MSI+ترین ترکیبات را
وهمکاران[۵۳]۲۰۱۳،)
تومور هایی با بی ثباتی کروموزومی : شایع ترین نوع می باشد که در ۸۰ الی ۸۵ درصد از سرطان های کولورکتال یافت می شود.( ویلیام گرادی و جان کارترز[۵۴]،۲۰۰۸) که می توان ان را به عنوان تغییرات بزرگ در تعداد کروموزوم ها که با از دست دادن هتروزیگوسیتی همراه است توصیف کرد.از دست دادن تمام یا قسمتی ار یک کروموزوم منجر به از بین رفتن ۲۵ تا ۳۰ درصد از الل ها می گردد. چندین مکانیسم مختلف در پیشرفت بی ثباتی کروموزومی نقش دارند که شامل نقص در تفکیک کروموزوم ها ، اختلالات سانترومری و اختلال در عملکرد تلومرها می ها محصول APC باشد. ژن های سرکوبگر تومور که بیشترین میزان جهش را دارا می باشند
و اسکلتWnt/β- catenin پروتئینی این ژن تنظیم کننده عمده مسیرهای سیگنالینگ
، که یک تنظیم کننده رونویسی و پاسخ P53 سلولی می باشد( پاول پیتوله وهمکاران۲۰۱۳) ژن
استرس سولی می باشد(والنتینا ذاکرمن وهمکاران[۵۵] ،۲۰۰۹) و سه ژن که بروی بازوی بزرگ قرار دارند که از دست دادن الل بیشترین (SMAD4, SMAD2 و DCC) کروموزوم ۱۸
پروتئنی را کد می کند که شباهت قابل توجهی به خانوادهDCC تاثیر را براین ناحیه دارد..
به عنوان یکیSMAD4 مولکول های چسبنده سلولی دارد(فارون و وگلستین[۵۶]،۱۹۹۰)پروتئین
در پاسخ به پیام های فاکتور رشد تومورتوسط گیرنده های SMAD از اعضای خانواده
سرین- تروئونین کینازمتصل به غشای سلولی، فسفریله شده و فعال می شود. این پروتئین ها با وارد هسته شده و با شناسایی توالیهای تکراری ۸ تایی بهSMAD دیگر اعضای خانواده
متصل می شوند و بیان ژن های هدفشان راتنظیم می کند. (احسان عارفیان و همکارانDNA
۱۳۹۰) این ژن در برخی از پروسه های سلولی از قبیل تکثیر و تمایز سلولی ، اپوپتوز و مهاجرت سلولی نقش دارد (الکساندرا نیکولیک و همکاران[۵۷]،۲۰۱۰) در میان انکوژن ها،رایج ترین جهش را که نقش مهمی در تومورزایی سرطان β-catenin که پروتئین CTNNB1 های ژنی ،
PIK3CA وKRAS کولورکتال دارد را کد می کند،(برایان وایت و همکاران[۵۸]،۲۰۱۲) و
که هر دو نقش هایی را در بقا و تکثیر سلولی بازی می کنند.تکرار جهش ها حاکی از ان است که این دو رایج ترین جهش های ژنی را در سرطان های انسانی دارا می باشند.(یاردنا سامولز و ها درسرطان های مختلف شایع بوده ونقش مهمی در مراحلKRASوالدمن ،۲۰۱۰) جهش ژن
مختلف پیشرفت تومور، رشد، گسترش، متاستاز و پاسخگویی به درمان بیماران دارد.بنابراین شناسایی جهش این ژن در مطالعات سرطان شناسی امری ضروری می باشد.این ژن بروی باشد.در ۲۰ تا ۵۰ درصد می GTPase بازوی کوتاه کروموزوم ۱۲ قرار داشته و یک پروتئین
سرطان های کولون جهش این ژن در سه کدون ۱۳،۱۲و۶۱ اتفاق می افتد(لاری و همکاران۱۳۹۰)
مثبت سبب ارجاع مسیر بی ثباتی کروموزمی CIN وجود این جهش ها به همراه پس زمینه
در گسترش سرطان کولورکتال می گردد. با وجود تلاش های زیادی جهت برقراری ارتباط جهش های انفرادی با نتایخ تشخصی،هنوز هیچ یک به عنوان فاکتورتشخیصی در کارهای بالینی استفاده نمی شوند ( پاول پیتوله و همکاران،۲۰۱۳) .به طور کلی بی ثباتی کروموزمی .مثبت نتایج دارد.MSI نامطلوب تری نسبت به سرطان های کورکتال
ناپایداری میکروستلایت : سرطان کولورکتال با ناپایداری میکروستلایت ۱۵ درصد از تمام سرطان های کولورکتال را تشکیل می دهد.عامل عمده گسترش این ناپایداری غیر فعال شدن مکانیسم ، که به وسیله جهش یا مهار بیان ژن های تعمیری که(MMR) DNA mismatch تعمیری
از طریق هایپر متیلاسیون پروموتر ایجاد می شود ، می باشد(سورایده و همکاران،[۵۹]۲۰۰۵) مسیر
را که به وسیله اشتباه در همانندسازی DNAسیستم پیچیده ایست که تغییرات تصادفیMMR
می شوند( پگی هسیه و DNAبه وجود می ایند را تعمیر می کند و سبب حفظ یکپارچگی
،MLH1 کازوهیکو یامانه[۶۰]،۲۰۰۸) مهمترین پروتئین های مسیر بی ثباتی میکروستلایت
می باشند که جهش اینها نقش مهمی در گسترش نوع شناختهMSH6 و MSH2،PMS2
شده ایی از سرطان کولورکتال موروثی بنام سندرم لینچ ایفا می کند(پاول پیتوله وهمکاران پروتئین های اولیه مسئول شناسایی طیف وسیعی از MSH6 و MSH22013) پروتئین های
وMLH1 می باشند.( پگی هسیه و کازوهیکو یامانه،۲۰۰۸)DNA هایmismatch
هستند که در فرایتد نوترکیبی میوزی در MutL هومولوگهای اصلی خانوادهPMS2
تغییر درMMRپستانداران نقش دارند.(انتون اسوتلانو و پائولاکوهن[۶۱]،۲۰۰۴) شکل غیر فعال
طول ناحیه میکروستلایت را شامل می شود که یک،دو و یا سه نوکلئوتید تکراری در بسیاری از ژن ها یافت می شود.فعال نشدن این سیستم مجر به جهش سوماتیک در ژن هایی که دارای ناحیه میکروستلایت هستند می شود که در اغلب موارد موجب جهش از نوع فرم شیفت و تولید پروتئین TGFβRII و PTEN، BAX کوتاه و یا غیرعملکردی می شود .برخی از این ژن هااز قبیل
نقش مهمی در توسعه سرطان کولورکتال ایفا می کنند.(بری لاکوپتا و همکاران[۶۲]،۲۰۱۰)
شکل ۱-۹ مکانسیم ناپایداری میکروستلایت(سورایده وهمکاران،۲۰۰۵)
سرطان های کولورکتالی که ناپایداری میکروستلایت دارند شکل متفاوتی از دیگر زیرگروها می باشد که دارای تعداد بیشتری از لنفوسیت هایی می باشند که تومور به انها نفوذ کرده و به طور عمده تمایل دارند در بخش ابتدایی روده بزرگ به وجود ایند.(سورایده و همکاران ،۲۰۰۵ ۀ بری لاکوپتا و همکاران،۲۰۱۰ ۀ ریچارد بولند و اجای گوئل[۶۳]،۲۰۱۰) در حال حاضر وضعیت ناپایداری میکروستلایت برای پیش بینی و یا تشخیص بیماری استفاده نمی شود اما بر اساس منفی MSIمثبت نسبت به بیمارانMSIتومورهای اطلاعات ازمایشگاهی موجود، بیمارانی با
بقای بهتری را نشان می دهند(پاول پیتوله وهمکاران،۲۰۱۳) حضور ناپایداری میکروستلایت را می توان به عنوان یک مارکر مهم جهت غربالری سندرم لینچ به خصوص در بیماران جوانتر مبتلا به سرطان کورکتال یا در خانواده هایی که بارژنتیکی شناخته شده ایی دارند استفاده کرد.(لین اسچافیلد و همکاران[۶۴]،۲۰۰۹)
شکل۱-۱۰ تفاوت های پاتولوژی بین تومورهایی که ناپایداری کروموزومی و میکروستلایت را نمایش می دهند(سورایده و همکاراران،۲۰۰۶،)
متیلاتور : مشخصه ی سومین زیرگروه سرطان کولورکتال، وجود شکل متیلاتور CpGجزایر
است که نتیجه متیلاسیون نابجای این جزایر می باشد .این جزایر توالی های CpGجزایر
کوچک غنی از سیتوزین و گوانین بوده که در بیش از نیمی از ژنوم انسان در نواحی پروموتری و یا اولین اگزون قرار دارند.(مونیرو و همکاران[۶۵]،۱۹۹۹،پاول پیتوله و همکاران،۲۰۱۳) به طور های دی نوکلئوتیدی که در خارج از نواحیCpGطبیعی این جزایر متیله نمی باشند (در تضاد با
پروموتری قرار دارند) به جز انهایی که به ژن های حک متصل اند و یا جایگاه ژنی انها بروی غیر فعال قرار دارد.(الیسون کاتن و همکاران[۶۶] ،۲۰۱۱) در سرطان های کولورکتالXکروموزوم
تقریبا ۵ درصد از ژن ها در مقایسه با بافت نرمال متیلاسیون نابجای این جزایر را دارند
۱-۳-۶ عوامل خطرزا در ابتلا به سرطان کولورکتال
افرادی که دارای یک یا بیشتر از یک نفر مبتلا به سرطان روده بزرگ در بستگان درجه یک خود هستند، خطر بالاتری برای ابتلا به بیماری دارند که این مسئله بیانگر تعامل فاکتورهای متعدد ژنتیک و مواجهات محیطی می باشد. بر همین اساس، راهکارهای بالینی متعدد، پیشنهاد کرده اند که اشخاص دارای سابقه فامیلی برای یک سرطان مشخص، نیازمند انجام برنامه های غربالگری خاص و غربالگری در سنین پایین می باشند.(ازاده صفائی و همکاران،۱۳۹۱)در واقع بعد از سن ، سابقه فامیلی ممکن است به عنوان مهمترین فاکتور خطر برای سرطان کولورکتال در نظر گرفته شود.(دریس ایت اواکریم و همکاران[۶۷] ؛۲۰۱۳) لازم به ذکر می باشد که مطالعات متعددی در خصوص رابطه بین رژیم غذایی وسرطان کولورکتال انجام شده است اما هنوز رابطه بین رژیم غذایی با سرطان کولورکتال به طور کامل معلوم نیست. تغییر رژیم غذایی عامل بالقوه ای درکاهش اساسی مرگ ناشی از سرطان کولورکتال است. مطالعات مختلفی نشان داده اند که با تغییر رژیم غذایی می توان در جهت کاهش بروز بیماری گام برداشت.(کامران مشفقی وهمکاران، ۱۳۸۹) مصرف گوشت به خصوص گوشت قرمز و فراوری شده با افزایش خطر ابتلا به سرطان کورکتال همراه می باشد.دلیل بالقوه ارتباط بین مصرف گوشت های قرمز و فراوری شده و خطر سرطان کلورکتال ، محنوای گوشت (پروتئین ،هم) و ترکیبات تولید شده توسط فرایند پخت ) می باشد .این فاکتورها می توانند مخاط رودهheterocyclicamines وN-nitrosoوپز(
فرم در حال بارگذاری ...