For Degree of P.hD
In Criminal Law and Criminology
Title:
Bases for Plannig Islamic-Iranian Pattern of Criminal Policy
Supervisor:
Dr. Mohamad Ali Hajidehabadi
Advisors:
Dr. Adel Sarikhani
Dr. Mohamad Khalil Salehi
By:
Mehdi Khaghani Esfahani
Winter, 2014
. مهدویزادگان، داوود (۱۳۸۹)، پارادوکس روشنفکرانه، چاپ سوم، تهران: کانون اندیشه جوان، ص ۱۶۱. ↑
. قلیپور، آرین و علیاصغر پورعزت و غزاله طاهری عطار (۱۳۸۸)، مصلحتاندیشی و تحلیل تحولات ساختاری در پرتو طرحهای سازمانی و کارکردهای اجتماعی، حقوق و مصلحت، شماره ۳، ص ۱۰۰. ↑
. See: Parsons, Talcott (1951). The Social System, London: Glencoe Free Press. ↑
. برای مطلعه پیرامون جریانشناسی مواجهه مسلمانان با تمدن غرب، ر.ک. به: نصر، سید حسین (۱۳۸۲)، جاودانخرد (مجموعه مقالات)، به اهتمام سید حسن حسینی، ج ۱، تهران: انتشارات سروش. ↑
. کیوانفر، شهرام (۱۳۸۸)، فرمالیسم حقوقی، حقوق عمومی، سال ۲، شماره ۶ و ۷، ص ۵۷. ↑
. کاتوزیان، ناصر (۱۳۸۵)، حکومت قانون و جامعه مدنی، فصلنامه حقوق (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)، شماره ۷۲: ص ۲۸۵. ↑
. Critical Legal Studies ↑
. Structural Functionalism ↑
. Frankfurt School of Thought ↑
. See: Nye, Joseph (2011). The Future of Power. New York: Public Affairs; Fukuyama, Francis (2011). The Origins of Political Order. New York: Straus & Giroux. ↑
. عدالت کیفری دلالت بر اجرای پاسخهای کیفری و غیرکیفری یا کنشی و واکنشی نظام سیاسی از رهگذر حقوق کیفری دارد تا بدان سان نظم و امنیت را در جامعه برقرار سازد. «دراین دیدگاه بیشتر اعتقاد بر آن است که عدالت وقتی تحقق خواهد یافت که قوانین جزائی مراحل وضع، صدور حکم و اجرا را آن چنان تعیین کنند که ارزشهای جامعه در قانون جزا تبلور یابد و دادگاهها، منصفانه و عادلانه به صدور حکم مجازات مبادرت نمایند و اجرای قانون منطبق با موازین در مورد همه افراد به نحو عادلانه باشد. بدون تردید، زمانی که از قوانین جزائی یاد میشود، مقصود قوانینی است که در پرتو تشریفات مسلم قانونیای وضع شده اند که از مجرای اندیشههای مردم سالاری و مبتنی بر تفوق آزادیهای فردی و حمایت از حقوق شهروندان به مثابه کارویژه بنیادین قدرت سیاسی مدیر جامعه سیراب گردیده است. دراین وضعیت است که اجرای قوانین جزائی به منزله ابزاری برای بروز و ظهور عدالت کیفری تلقی خواهد شد. برای مطالعه تفصیلی پیرامون «عدالت کیفری» ر.ک. به: نوربها، رضا (۱۳۸۳)، حقوق جزائی و عدالت کیفری، در: علوم جنایی (مجموعه مقالات در تجلیل از استاد دکتر محمد آشوری)، تهران: انتشارات سمت، ص ۸۰۳. ↑
. برای مطالعه تفصیلی، ر.ک. به: غلامی، حسین (۱۳۹۲)، گذار به حاکمیت قانون در حقوقایران، در: دایره المعارف علوم جنایی، تهران: نشر میزان. ↑
. حاجیتبار فیروزجائی، حسن (۱۳۹۲)، بسترهای اثربخشی عملی مجازاتهای اجتماعی (با نگاهی بر لایحه قانون مجازات اسلامی۱۳۹۰)، در: دایره المعارف علوم جنایی، تهران: نشر میزان. ↑
. در توضیح «روش تلفیقیِ پژوهش اجتماعی» و چرایی مناسبت آن با تحقیق حاضر، باید توجه داشت تدوین علوم انسانی اسلامی در درجه نخست نیازمند سه روش است: «روش استنباط مفاهیم دینی، روش تولید معادلات کاربردی و روش مدلسازی اجرایی».این سه روش، منظومهای از روشهاست که به هم متقوّم و مرتبط هستند. دراین منظومه، روش استنباط دینی، حاکم بر روش تولید معادله و هر دو حاکم بر روش مدلسازی اجرایی میباشند. منظور از روش سوم، روش به دست آوردن مفاهیمی است که بتوان با آن عرصه اجرا و مدیریت اجرایی را سامان داد. بعد، از آنچه که به عنوان احکام التزامی از شرع مقدس استنباط می شود و بر اساس آن در یک مجموعه تحقیقات دانشگاهی، معادلاتی تجربی تولید می شود و موضوعاتی شناسایی می شود؛ آنگاه برای تطبیق با عینیت باید بتوان شرایط عینی را «پیش بینی، هدایت و کنترل» نمود و به تعبیری بایستی شرایط را مدیریت کرد. از طریق روش اداره، تصمیمسازیها و تصمیم گیریها و سازماندهی، برنامه ریزی و گردش عملیات اجرایی هماهنگ و قاعدهمند می شود. روش تلفیقی با روش چندگانه متفاوت است؛ «چندگانه» روشی است که روشهای متفاوت به صورت همزمان یا متوالی إعمال میشوند و تلفیق پس از رسیدن به استنباطهای متفاوت صورت میگیرد، در حالی که در روش تلفیقی علاوه بر نتایج، روشها و رویکردهای مختلف طراحی تحقیق، جمعآوری و تحلیل داده ها نیز در مراحل و سطوح مختلف یک برنامه واحد پژوهشی تلفیق میشوند. لذا علمی که ازاین طریق به دست می آید، از آنجا که مبتنی بر دو روش تجربی و دینی است، می تواند «علم دینی» نامیده شود. ↑
. Morrow, R.A & D.D. Brown (1994), Critical Theory and Methodology, London: Sage Publications. ↑
. برای مطالعه بیشتر پیرامون مصائب غلبهاین دو روش بر تحقیقات اجتماعی و برنامه ریزی کلان درایران، ر.ک. به: حسنی، محمدحسین (۱۳۸۹)، درآمدی به روششناسی تلفیقی در پژوهشهای میانرشتهای، مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی، دوره ۲، شماره ۴. ↑
. لازرژ، کریستین (۱۳۸۱)، درآمدی به سیاست جنایی، تهران: نشر میزان، ص ۲۳. ↑
. عظیمزاده اردبیلی، فائزه و ساره حسابی (۱۳۹۰)، سیاست جنایی و تطور مفهومی آن، فصلنامه تعالی حقوق، سال چهارم، شماره ۱۵، ص ۱۱۸. ↑
. حسینی، سید محمد (۱۳۷۶)، سیاست جنایی (مفاهیم- مدلها)، مجله کانون وکلای دادگستری، شماره ۱۱، ص ۱۵۳. ↑
. حسینی، سید محمد (۱۳۸۳)، سیاست جنایی در اسلام و جمهوری اسلامیایران، تهران: انتشارات سمت، ص ۲۶. ↑
. پیکا، ژرژ (۱۳۹۰)، جرم شناسی، ترجمه علیحسین نجفی ابرندآبادی، چاپ دوم، تهران: نشر میزان، ص ۴۶. ↑
. نوربها، رضا (۱۳۸۸)، زمینه حقوق جزای عمومی، چاپ بیست و ششم، تهران: انتشارات گنج دانش، ص ۱۳۲. ↑
. بهنام، رمسیس (۱۹۸۳)، المجرم تکویناً و توقیماً، الإسکندریه: منشاه المعارف، ص ۲۳. ↑
. آنسل، مارک (۱۳۹۱)، دفاع اجتماعی، ترجمه محمد آشوری و علیحسین نجفی ابرندآبادی، چاپ چهارم، تهران: انتشارات گنج دانش، ص ۴۲. ↑
. دلماس مارتی، می ری (۱۳۸۱)، نظامهای بزرگ سیاست جنایی، ترجمه علیحسین نجفی ابرندآبادی، تهران: نشر میزان، ص ۳۴. ↑
. Szabo, Denis (1979). Criminology and Crime Policy, London: Lexington Books, P. 19.
↑
. ر.ک. به: حسینی، سید محمد (۱۳۸۸)، سیاست جنایی؛ مفاهیم و مدلها، موجود در آدرساینترنتی:
http://www.iranbar.org/pmm166p3.php ↑
فرجیها، محمد (۱۳۸۴)، مشارکت اجتماع در اجرای عدالت کیفری در ایران، مجله علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، شماره ۱۳، ص ۹۳. ↑
آقابابایی، حسین (۱۳۸۹)، قلمرو امنیت در حقوق کیفری، قم: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ص ۳۴۵. ↑
. برای مطالعه تفصیلی مهمترین جلوههای تعامل و تعارض علم و دین، و راهبرد اولویت بندی منابع سیاست جنایی در موارد ناهمسوییِ ظاهری علم و دین، بنگرید به: ابراهیمی، ابراهیم و جواد ابراهیمی (۱۳۹۱)، سیاست جنایی در ترازوی علم و دین، فصلنامه آموزههای حقوق کیفری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره ۵، صص ۱۲۵- ۱۱۸. ↑
. criminal-oriented regimen ↑
. Nils, Jarborg. (2004). Convict Society, in: Criminalization: Last Resort, Ohio State Journal of Criminal Law, No. 2, P. 524. ↑
. knowledge ↑
. justification ↑
. evidence ↑
. زمانی، محسن (۱۳۹۱)، معرفتشناسی، تهران: نشر هرمس، ص ۵. ↑
. Williams, Michael (2001). Problems of Knowledge: A Critical Introduction to Epistemology, Oxford: Oxford University Press. ↑
. حسینزاده، محمد (۱۳۸۲)، پژوهشی تطبیقی در معرفتشناسی معاصر، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، ص ۴۷. ↑
. ابدالی، مهرزاد (۱۳۹۱)، رویکردهای حقوقی و رهیافتهای فراحقوقی، تهران: نشر میزان، ص ۱۳۱. ↑
.ایروانیان، امیر (۱۳۹۲)، نظریه عمومی سیاستگذاری جنایی، تهران: نشر میزان، ص ۴۱. ↑
. برای مطالعه تفصیلی پیرامون نقش گروه های اجتماعی و خصوصاً گروه های فشار بر شکل گیری و توسعه حقوق کیفری و سیاست جنایی، ر.ک. به: جعفری، مجتبی (۱۳۹۲)، نقش گروه های فشار در شکل گیری، اجرا و تحول حقوق کیفری، در: دایرهالمعارف علوم جنایی، تهران: نشر میزان؛ و همو (۱۳۹۲)، جامعه شناسی حقوق کیفری؛ رویکرد انتقادی به حقوق کیفری (۱۳۹۲)، تهران: نشر میزان. ↑
. ملکزاده، حسن (۱۳۹۱)، مبانی انسانشناسی، تهران: نشر علم، ص ۱۷. ↑
. رولان، نوربرت (۱۳۹۱)، انسانشناسی حقوقی، ترجمه رضا موسیزاده، تهران: نشر میزان، ص ۸۵. ↑
. See: Morsse, Bradford. W. (1988). Indegenous Law and state Legal Systems: Conflict and Compatibility, in: Indegenous Law and the state, Bradford. W. Morsse & Gordon R. Woodman eds, Dordecht, Foris Publication, pp. 101- 120. ↑
فرم در حال بارگذاری ...