پهلوان صادق وکجباف(۱۳۹۰)، «نقش واسطه ای فرایند آموزش ریاضی و فرهنگ مدرسه در ارتباط میان وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده و باورها و ارزش ها درباره ی یادگیری ریاضی با نگرش ریاضی»را بررسی کرده اند. کاربرد روش معادلات ساختاری در این تحقیق یافته هایی به قرار زیر ارائه داد: از فرهنگ مدرسه برنگرش ریاضی اثری معنا دار حاصل نگردید. یافته حاصل از این پژوهش نشان می دهد که جوّ حاکم بر مدرسه و محیط های تحصیلی نمی تواند بر دیدگاه و نظر دانش آموزان تأثیری وارد آورد. تأثیر فرایند آموزش ریاضی بر نگرش های ریاضی، ضریبی معنادار و مثبت را گزارش می دهد. متغیر فرهنگ مدرسه بر فرایند آموزش ریاضی اثری معنادار و معکوس داشته و این نتیجه نشان می دهد که عواملی مانند برقراری آرامش و امنیت، وجود روابط متقابل محترمانه در میان دانش آموزان با یکدیگر و با معلمان، انعطاف پذیری و وجود فرهنگ سالم آموزشی در سازمان های آموزشی و پرورشی نقش مهمی را ایفا می کنند و در مقابل اغتشاش و نا آرامی می تواند بر بازده و جریان های آموزشی در کلاس درس تأثیر گذار باشد . رابطه وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده با نگرش های ریاضی معنا دار به دست نیامده است. دراین پژوهش تأثیر وضعیت اقتصادی - اجتماعی خانواده بر فرهنگ مدرسه معنا دار به دست نیامد. یافته پژوهش نشان می دهد که فرهنگ و جوّ موجود در محیط های تحصیلی و آموزشی نمی تواند از عاملی چون وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده تأثیر پذیرد . رابطه متغیر باورها و ارزش هایی که دانش آموز نسبت به درس خود سراغ دارد با فرایند آموزش ریاضی معنا دار و مثبت به دست آمد . در نهایت جوّ و فرهنگ مدرسه در این پژوهش نتوانسته از باورها و ارزش هایی که دانش آموزان از درس ریاضی در خود سراغ دارد، تأثیر بپذیرد.
حسین چاری(۱۳۸۲)، پژوهشی با عنوان«بررسی عناصر و ابعاد فرهنگ مدرسه وتأثیرآن بر پیامدهای شناختی- رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی شهرشیراز» انجام داد. نتایج نشان دادکه تأثیر ابعاد فرهنگ مدرسه به عنوان یک کل، درمقایسه با ابعادآن به عنوان متغیرهایی مجزا، برپیامدهای شناختی و رفتاری فرایند تحصیل بیشتربوده است. همچنین تأثیر فرهنگ مدرسه بر پیشرفت تحصیلی وخودتنظیمی دررفتارهای نوع دوستانه معنادار بود.
نصر و معین پور(۱۳۸۳)، درپژوهشی تحت عنوان«بررسی رابطه تعداد دانش آموزان کلاس پنجم با پیشرفت تحصیلی آنان»به این نتیجه دست یافتند که بین میانگین کل سه درس اصلی و میانگین درس های علوم و ریاضی دانش آموزان و تعداد آن ها درکلاس، همبستگی معناداری وجود نداشته است. با وجود این روش تحلیل واریانس نشان داد که با افزایش تعداد دانش آموزان درکلاس درس ادبیات، سطح عملکرد آن ها نیز افزایش یافته است.
محمدی و همکاران (۱۳۹۰ )، درپژوهشی باعنوان«رابطه میان ادراک معلمان از فرهنگ مدرسه با میزان سازگاری نوآورانه آنان در به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاددهی- یادگیری» به این نتیجه دست یافتند که هم در معلمان مرد و هم معلمان زن، دو بعد فرایند و ارتباط فرهنگ مدرسه، پیش بینی کننده ی معنادار سازگاری نوآوری برای یادگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات است. در معلمان مرد، بعد فرایند و در معلمان زن، بعد فرایند و ارتباط فرهنگ مدرسه، پیش بینی کننده ی معنادار سازگاری نوآورانه آنان برای تدریس از طریق اینترنت می باشد. هم در معلمان رشته های علوم انسانی و هم معلمان علوم پایه دو بعد فرایند و ارتباط فرهنگ مدرسه، پیش بینی کننده ی معنادارسازگاری نوآورانه ی آنان برای یادگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و سازگاری نوآورانه ی آنان برای تدریس از طریق اینترنت می باشد .
پم سامونز، کتی سلوا، ادوارد ملونیش، ابراهام سراج بلچ فورد، برندا تاگور، سوفکا بری و وون گراب(۲۰۰۸)، در پژوهشی با عنوان «تأثیر مدرسه و کیفیت تدریس بر پیشرفت دانش آموزان در مدرسه ابتدایی» نتایج زیر را گزارش کردند.
۱- معلمان بر اساس اختلافاتشان در کیفیت تدریس در محدوده ای از ابعاد مختلف رفتار و عمل در کلاس درس در ۵ پایه طبقه بندی شدند.
۲- بطور کلی کیفیت تدر یس پیش بینی معنی دار فرایند شناختی دانش آموزان کلاس اول تا پنجم است. دانش آموزان در مدارسی که کیفیت تدریس در آنها در سطح بالایی مشاهده شده است، به طور قابل توجهی در سطوح خواندن و نوشتن و ریاضیات بهترند نسبت به مدارسی که کیفیت تدریس پایینی دارند.
۳- کیفیت کلی تدریس به وسیله ابزارهایی که تأثیر پایداری بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند اندازه گیری می شود، نه روی پیشرفت رفتاری/ اجتماعی دانش آموزان.
متیو استون هاس(۲۰۰۲)، در پژوهشی«تأثیر روش های تدریس بر روی موفقیت دانش آموزان در پایان دوره ی آزمون های استاندارد یادگیری جبر در ورجنیا» به این یافته ها دست یافت که:
معلمان باید بر آموزش مستقیم، آموزش به کمک تکنولوژی ویادگیری مبتنی بر حل مسئله باید تکیه کنند. این سه دسته روش یادگیری بالاترین طبقه را در تحلیل ها دارند.
۲-۳-۲. رابطه فرایند یادگیری و تدریس و رابطه همکاران با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
دورنس بلند( ۲۰۱۲)، پژوهشی با عنوان«رابطه همکاری فرهنگ مدرسه و موفقیت دانش آموزان»انجام داد. وی گزارش کرد که بین عناصر فردی فرهنگ مشترک و موفقیت دانش آموزان ارتباط معنادار وجود دارد. بین موفقیت دانش آموزان در ریاضی و عناصرشناخته شده ی فرهنگ مدرسه مانند مأموریت، دیدگاه، ارزش ها و هدف های مشترک رابطه معنا دار وجود دارد.
کاسلین وکوتن[۷۷](۲۰۰۱)، درپژوهشی با عنوان«اندازه مدرسه، نرخ همکاری و رضایت معلمان»دریافتند که در مدرسه های کوچک معلمان رضایت بیشتری دارند و نرخ همکاری بین دانش آموزان بالاتر است.
احمدی(۱۳۸۰)، در پژوهشی با عنوان«فرهنگ مدارس و رابطه آن با احساس معلمان»به این نتیجه دست یافتند که هر چهار بعد مطرح شده(بروکراتیک، فرهنگی، قوی و ضعیف) تا حد زیادی بر فرهنگ مدارس تأثیر دارند، اما تأثیر این ابعاد بر احساس معلمان بسیار متفاوت است. درحالی که پیوند اداری تأثیر ناچیزی بر احساس تعهد، رضایت شغلی، حس همگروهی و نظم و ترتیب دارد، سایر ابعاد فرهنگ مدارس بر احساس چهارگانه معلمان تأثیر بسیار زیادی برجا می گذارند.
۲-۳-۳. نقش مدیر و معلم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
دونلد بوید، پاملاگراسمن، همیلتن گیلفورد، سوزان لوب و جیمز ویکاف(۲۰۰۸)، در پژوهشی با عنوان«آماده سازی معلمان و پیشرفت دانش آموزان»گزارش کردندکه وجود تغییر در میان برنامه ها اثر بخشی متوسطی در معلمان مدارس نیویورک به وجود می آورد. برخی از برنامه های درجه بندی شده معلمان بیشترین اثر معنی دار روی پیشرفت دانش آموزان دارد.یافته ها همچنین نشان دادندکه ویژگی های آمادگی معلم می تواند عواقب مختلفی را برای دانش آموزان به وجود آورد. همچنین تدریس معلمان و تجانس آن با کارایی دانش آموزان ارتباط معنی داری با یادگیری دانش آموزان معلمان سال اول دارد.
گریس میس(۲۰۰۸)، پژوهشی در مورد«ارتباط بین مدیر مدرسه، فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دبیرستان های میسوری» انجام داد . یافته های این پژوهش حاکی از این بود:
۱-ارتباط آماری معنی داری بین عوامل رهبری تحولی و موفقیت دانش آموزان وجود دارد.
۲- ارتباط آماری معنی داری بین عوامل رهبری تحولی و داده های موفقیت دانش اموزان و همچنین بین عوامل فرهنگ مدرسه و داده های موفقیت وجود دارد.
۳-ارتباط خطی پیش بینی کننده برای عوامل رهبری تحولی وجود نداشت. همچنین ارتباط خطی پیش گویانه ای عوامل فرهنگ مدرسه هم مشاهده نشد.
۴-ارتباط خطی پیش بینی کننده برای عوامل فرهنگ مدرسه و موفقیت دانش آموزان وجود نداشت. همچنین ارتباط خطی پیش بینی کننده بین عوامل بررسی فرهنگ مدرسه بر روی یادگیری مشارکتی و موفقیت دانش آموزان وجود ندارد.
۵-ارتباط خطی پیش بینی کننده بین عوامل ترکیب شده ی رهبری تحولی و فرهنگ مدرسه و موفقیت دانش آموزان در دبیرستان های میسوری وجود نداشت. همچنین ارتباط خطی پیش بینی کننده ای بین عوامل بررسی فرهنگ مدرسه و روی یادگیری مشارکتی و موفقیت دانش آموزان مشاهده نشد.
دنیل بر بیستکی (۲۰۱۰)، پژوهشی تحت عنوان«فشار علمی معلم و موفقیت تحصیلی دانش آموزان»انجام دادند. یافته های این مطالعه نشان داد که فشار علمی معلمان روایی و اعتبار نمره ها را اثبات می کند. همچنین یافته ها نشان دادند که فشار علمی معلمان پتانسیل مفیدی را برای فرهنگ مدرسه اندازه گیری می کند. نتایج مثبت مدل های موفقیت دلالت می کنند براینکه فشار علمی معلمان تفاوت هایی را در موفقیت خواندن، بین مدارس به وجود می آورد.
آنگوس مکنل، دوریس پراژ و استیو بوش(۲۰۰۹)، در پژوهشی با عنوان «اثرات فرهنگ و جوّ مدرسه بر روی موفقیت دانش آموزان» در یافتند که نمرات بالاتر موفقیت دانش آموزان در آزمون های استاندارد مدارس با محیط یادگیری سالم ارتباط دارد. همچنین یافته های این مطالعه نشان می دهد مدیرانی که بر روی جوّ مدرسه اثر متقابل می گذارند از روش هایی که تمرکز حواس را افزایش می دهد حمایت می کنند و جوّ مناسبی را فراهم می سازند که یادگیری اثر بخش را برای دانش آموزان افزایش می دهد.
۲-۳-۴. رابطه اندازه مدرسه با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
سالفی و سعید[۷۸](۲۰۰۷)، «رابطه بین اندازه مدرسه و فرهنگ مدرسه را با موفقیت تحصیلی دانش آموزان متوسطه پاکستان»را بررسی کردند. یافته های این مطالعه نشان داد که فرهنگ مدرسه در مدرسه های کوچک نسبت به مدرسه های بزرگ نقش بارزتری دارد. آنها گزارش کردندکه اندازه مدرسه به طور مستقیم هم بر فرهنگ مدرسه و هم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر می گذارد. با توجه به نقش اندازه مدرسه، می توان فرض کرد اندازه مدرسه نقش یک متغیر تعدیل کننده را در رابطه فرهنگ مدرسه و موفقیت تحصیلی ایفا می کند. فرض برآن است که مدرسه های کوچک دارای فرهنگ علمی بهتری نسبت به مدرسه های متوسط و بزرگ هستند. در مدرسه های کوچکتر احتمال بیشتری وجود دارد که معلمان و دانش آموزان اسامی همدیگر را بدانند و علایق خود را بروز بدهند. اعتماد، همکاری، جوّ ودیگر متغیر های حاکم بر مدرسه به طور مستقیم یا به طور غیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارد.
جونز و ازیف( ۲۰۱۱)، درپژوهشی با عنوان «اندازه مدرسه به عنوان عاملی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدرسه ابتدایی» نشان دادکه ارتباط آماری معنی داری بین اندازه مدرسه و پیشرفت تحصیلی در پایه تحصیلی سوم و ششم وجود ندارد. همچنین دریافتندکه ارتباط آماری معنی داری بین اندازه مدرسه و موفقیت تحصیلی در پایه ی سوم درحوزه های خواندن وریاضی وجود ندارد. با این وجود همبستگی معنی داری بین اندازه مدرسه و پیشرفت تحصیلی در حوزه ی نوشتن وجود دارد.
دریسکول، هال کاسیس و ورنی(۲۰۰۱)، پژوهشی تحت عنوان« اندازه ی منطقه ی مدرسه و عملکرد دانش آموزان» به این نتیجه رسیدند که کنترل ویژگی های جمعیتی دانش آموزان و عوامل محیطی از جمله کلاس و اندازه مدرسه و اندازه ی منطقه ی مدرسه مانع پیشرفت تحصیلی می شود که بیشترین اثر را بر روی عملکرد دانش آموزان مدرسه با اندازه ی متوسط دارد.
دنا دریسکول، دنیس هالکوسیس و شیرلی ورنی(۲۰۰۳)، در پژوهشی با عنوان «حوزه ی مدرسه و منطقه و اندازه ی مدرسه» دریافتند که اندازه ی کلاس در دبیرستان ها و مناطق مدرسه با نرخ ثبت نام دانش آموزانی که در مدرسه حضور دارند، ارتباط معکوس دارد. علت اصلی ارتباط منفی بین اندازه ی مدرسه و منطقه و نرخ های ثبت نام باید با انگیزه های مدارس و منطقه و فرایند بودجه بندی مرتبط باشد.
۲-۳-۵. رابطه دخالت والدین با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
گوتلاک ارلنز دوتیر(۲۰۱۰)، در پژوهشی در مورد«اثرات دخالت والدین در آموزش و پرورش: مطالعه ی موردی در نامیبیا» دریافتندکه والدین دخالت زیادی با آموزش و پرورش فرزندانشان دارند.آنها انتظارات بالایی از آموزش فرزندان و آینده شان دارند. زیرا همه والدین می خواهند بدانند که فرزندان وقتشان را خارج از مدرسه چگونه با چه کسی صرف می کنند.بیشتر والدین در نظر دارند که ارتباط خوبی با معلمان فرزندانشان و مدرسه داشته باشند. تکالیف منزل برای هریک از والدینی که به فرزندانشان در انجام آنها کمک می کنند مهم به نظر می رسد.بنابراین می توان نتیجه گرفت که دخالت والدین در آموزش فرزندان اثر مثبتی بر روی موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد.
بریجت ویلیامز، جول ویلیامز وآنا اولمن(۲۰۰۲)، در پژوهشی با عنوان «دخالت والدین در آموزش و پرورش» به این یافته ها دست یافتند که دخالت والدین در فعالیت های مدرسه اثر معنی داری بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. دخالت والدین در آموزش و پرورش فرزندانشان برای پیشرفت تحصیلی ضروری است.
۲-۳-۶. رابطه تسهیلات فیزیکی مدرسه با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
هانگ شارن و سیا شان (۲۰۰۸)، در پژوهش روی«ارتباط بین استفاده از رایانه و پیشرفت تحصیلی» گزارش کردند:
۱- رایانه ها اثر مثبتی بر روی پیشرفت دانش آموزان دارند که این امر کمتر از یک نیمسال طول می کشد.
۲- معلمان ریاضی ممکن است برای بالابردن پیشرفت دانش آموزان در تجزیه و تحلیل داده از رایانه استفاده کنند.
۳- معلمان باید تکالیف با کیفیت بالا را برای دانش آموزانی که قادرند از رایانه در منزل استفاده کنند اختصاص دهند.
۴-والدین ممکن است استفاده فرزندانشان از رایانه را محدود کنند، به طوری که بچه ها فقط در آخر هفته با کامپیوتر بازی کنند.
۵- رایانه هایی که قابلیت دسترسی به اینترنت را دارند ارتباط مثبتی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند.
۶- استفاده دانش آموزان از رایانه در محیط های دیگر غیر از محیط آموزشی، ارتباط منفی با پیشرفت تحصیلی شان دارد.
۶- معلمان نیازدارند از رایانه برای ارتباط با والدین از طریق ایمیل و وب سایت استفاده کنند .
۷-معلمان می توانند اطلاعاتشان را راجع به تدریس از طریق رایانه با همکارانشان به اشتراک بگذارند.
۸- معلمان برای تهیه طرح درس به اینترنت نیاز دارند.
۹-بخش آموزشی باید زمینه آموزش بیشتر را برای معلمان فراهم کند، زیرا به استثنای سایر آموزش ها، آموزش مهارت های اصلی رایانه ارتباط مثبتی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نشان می دهد.
موتلاک، ال انزی(۲۰۰۲)، در پژوهشی در مورد«مطالعه ی رابطه بین وضعیت ساختمان مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در ۱۲ طبقه از دانش آموزان دبیرستان های کویت» گزارش کردندکه:
۱-ارتباط مثبت ومعنی داری بین شرایط ساختمان از لحاظ بهداشتی و ساختاری و پیشرفت دانش آموزان مدارس پسرانه در علوم اصلی وجود دارد.
۲- ارتباط مثبت و معنی داری بین شرایط ساختمانی کلی و ساختاری و پیشرفت دانش آموزان در هنر های اصلی وجود دارد.
۳-ارتباط معنی داری بین شرایط ساختمانی و پیشرفت دانش آموزان مدارس پسرانه در علوم اصلی وجود داشت.
۴- شرایط ساختمانی اثر کمتری برروی پیشرفت تحصیلی مدارس پسرانه در حوزه ی هنرهای اصلی داشت.
۵-در مدارس دخترانه شرایط ساختمانی بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در هردو حوزه ی علوم اصلی و هنرهای اصلی تأثیرندارد.
فرم در حال بارگذاری ...