عزت نفس یا همان احترام به خود یکی از خصوصیات مهم و اساسی شخصیت تاب آور را تشکیل میدهد و به طور حتم روی جنبههای شخصی انسان اثر میگذارد و کمبود یا فقدان آن باعث عدم رشد سایر جنبههای شخصیت به صورت ناهماهنگ خواهد شد و حتی ممکن است باعث پدیدآیی بیماریهای روانی گوناگون شود. میتوان گفت آموزش تاب آوری تأثیر معنی داری بر میزان عملکرد جسمانی دانش آموزان دختر ندارد(۱۳۴/۰= p).بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر عملکرد جسمانی تأئید نشد. نتایج به دست آمده در این پژوهش با یافته های برادشو، ریچاردسون، کامپفر، کارل سون، استنچفیلد، آورال و همکاران[۱۴۶] (۲۰۰۷)؛ ناواک[۱۴۷] (۱۹۸۹) هم خوانی دارد یکی از دلایل قابل تأمل در رد این فرضیه شاید این باشد که ارزش فعالیت های جسمانی به عنوان قسمتی از آموزش تاب آوری نامشخص است. آموزش تاب آوری با ۹۵ درصد اطمینان(۰۳۶/۰= p) به طور معنی داری باعث کاهش میزان مشکلات جسمانی در دانش آموزان دختر میشود. بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش مشکلات جسمانی تأئید گردید. نتایج به دست آمده در این پژوهش با یافته ی سلیمی بجستانی(۱۳۸۸)؛ همخوانی دارد. تاب آوری یکی از راهکارهای مناسب برای ارتقاء سلامت روان است و سازگاری مثبت و سازش عاطفی و شناختی و قابلیت اجتماعی را افزایش میدهد و از سوی دیگر کیفیت کارها و تعهدات اجتماعی را نیز افزایش خواهد داد (ماستن،۱۹۸۹). با افزایش تاب آوری، اختلال در نشانههای جسمی سلامت روانی کاهش مییابد. در تفسیر این یافته میتوان گفت افراد با تاب آوری بالاتر، تغذیه سالم تر و مراقبت جسمی بهتری دارند و همین امر باعث میشود که کمتر دچار بیماریها و اختلالهای جسمی گردند. هر چه افراد از تاب آوری بالاتری برخوردار باشند، رفتارهای مراقبت جسمی را بیشتر به کار میبرند. همچنین مسد[۱۴۸](۲۰۰۸) بیان میکند که افراد با تاب آوری بالا، با تغذیه مناسب و مراقبت از سلامت جسمی میتوانند بر سلامت روانی شان تأثیر بگذارند. بر این اساس میتوان گفت که افراد با تاب آوری بالاتر با تغذیه مناسب و مراقبت جسمی بهتر و غلبه بر استرسهای زندگی، کمتر دچار مشکلات جسمی میگردند.( شجاعی، به پژوه، شکوهی یکتا، غباری،۱۳۹۱). برخورداری از حمایت اجتماعی، دوستان، خویشاوندان و شبکههای حمایت اجتماعی، ضمن فراهم آوردن رفاه جسمانی میتواند از لحاظ عاطفی و هیجانی نیز روی افراد اثر گذاشته و به بهبود زندگی آنان منجر گردد. همچنین آموزش شیوههای حل مسأله و مواجهه مسئله مدار با مشکلات با کنترل پذیر کردن استرسها حتماً میتواند در ارتقاء کیفیت زندگی افراد نقش داشته باشد.(میکاییلی، مختارپورحبشی، میسمی،۱۳۹۱) راهبردهای مقابلهای افراد سخت کوش احتمال بیماریهای جسمانی و روانی مربوط به استرس و ضعفهای رفتاری و عملکردی را در آنها کاهش میدهند و باعث ارتقاء بهزیستی روانشناختی و سلامت روانی فرد میشوند. آموزش تاب آوری با ۹۵ درصد اطمینان(۰۰۱/۰= p) به طور معنی داری باعث کاهش میزان درد جسمانی در دانش آموزان دختر میشود. بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش درد بدنی تأیید گردید. نتایج به دست آمده در این پژوهش با یافته های عرفه، ظاهر، الدوتی و مونب[۱۴۹] (۲۰۰۸)؛ یامیزاکی و همکاران(۲۰۰۵) همخوانی دارد. تاب آوری یک سازه روانشناختی است که با تغییر در سبک نگرش افراد، زمینه سازگاری و در پی آن سلامت روان را فراهم می کند. همچنین رابطه تنگاتنگی میان سلامت جسم و روان وجود دارد و سلامت روان پیش زمینه سلامت جسم خواهد بود. همچنین افراد تاب آور از حس شوخ طبعی و طنز به عنوان یکی از ویژگی های درونی برخوردار هستند.یکی از ویژگی های افراد تاب آور داشتن منبع کنترل درونی است. این ویژگی در افراد احساسی ایجاد میکند مبنی بر اینکه میتوانند در محیطشان تأثیرات مطلوب به جای بگذارند. افراد با منبع کنترل درونی خود را قادر بر تأثیرگذاری بر نتایج رویدادها میدانند. آنها حس درماندگی کمتری از خود نشان میدهند و برخورد با شرایط ناگوار را فرصتی جهت رشد و تجربه موفقیت آمیز میدانند و اعتقاد به اینکه حتی شرایط موجود هرچقدر هم که سخت باشد بالاخره در گذر زمان به پایان خواهد رسید و آنها همچنین احساس کنترل بیشتری بر زندگیشان دارند.( حسینی قمی، ابراهیمی قوام و علومی،۱۳۸۹) اسمیت، تولی، مونتاگیو، روبینسون کاسپر و پائول[۱۵۰] (۲۰۰۹) در پژوهش خود نشان داده اند که توانایی سازگاری با درد با معنا در زندگی و تاب آوری ارتباط دارد. آنها معتقدند داشتن حس معنا و هدف در زندگی به فرد انگیزه ی مقابله با استرس و سازگاری با درد، حتی درد شدید را میبخشد. آموزش تاب آوری با ۹۵ درصد اطمینان(۰۰۱/۰= p) به طور معنی داری باعث افزایش میزان سلامت عمومی در دانش آموزان دختر میشود. بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر سلامت عمومی تائید گردید. نتایج بدست آمده در این پژوهش با یافته های یامیزاکی و همکاران (۲۰۰۵)؛ عرفه و همکاران (۲۰۰۸) همخوانی دارد. همچنین کوپر (۲۰۰۸) نیز از سلامت عمومی به عنوان یکی از قابلیت های درونی تاب آوری یاد کرده است. یکی از تبیین های موجود در تأیید این فرضیه این است که وقتی افراد از سلامت عمومی برخوردار باشند توانایی بیشتری در برخورد با مسائل و مشکلات خواهند داشت و قدرت تحمل آ نها نیز افزایش خواهد یافت و بهتر میتوانند از توامندی هایشان در حل مسائل بهره گیرند افراد تاب آور به احتمال بیش تری در مواجهه با شرایط ناگوار در جستجوی معنا هستند. داشتن ایمان به افراد قدرت تحمل سختیها و غلبه بر چالشها و تغییرات در زندگی را میدهد. همچنین ارتباطات فرامعنوی( یعنی به چیز بزرگتری ایمان داشتن) به عنوان عوامل حمایتی فردی در جهت ایجاد و تسهیل تاب آوری یاد شده است و اعتقادات مذهبی به عنوان یک تکیه گاه و پشتیبان در جهت سازگاری بیشتر فرد عمل میکند و معنویت عامل کلیدی در پرورش تاب آوری یاد شده است. در مطالعات مختلف نشان داده است که معنویت به افراد کمک میکند هیجانات منفی خود را کاهش دهند و از تنش و اضطراب خود بکاهند و بهتر بتوانند مشکلات زندگی شان را مدیریت کنند و بتوانند از راهبردهای مناسبی در جهت کاهش استرس و افسردگی شان استفاده نمایند و در عین حال سلامت روانشان را حفظ نمایند. چرا که وجود افسردگی و تنش و اضطراب به عنوان یک عامل خطرزا میتواند زمینه ی بروز بیماریهای جسمی و مشکلات متعدد بهداشت و روان را فراهم نماید. (حسینی قمی، ابراهیمی قوام و علومی ۱۳۸۹). آموزش تاب آوری تأثیر معنی داری بر میزان سرزندگی دانش آموزان دختر ندارد. (۳۳۸/۰= p) بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر سرزندگی و شادابی تائید نشد. نتایج به دست آمده در این پژوهش با یافته های یامیزاکی و همکاران (۲۰۰۵)، عرفه و همکاران (۲۰۰۸)؛ کیم و یو، (۲۰۰۴) بنارد،(۱۹۹۱)، توگاد، فردریکسون و بارت[۱۵۱] (۲۰۰۴) متضاد است. این تحقیقات بیانگر این هستند که با بهبود کیفیت دوستی، میزان تاب آوری افراد بالا می رود. ارتباط میان کیفیت دوستی و تاب آوری بر این نکته تاکید دارد که خانواده ها و مسئولین باید به نقش حمایتی دوستی در دوره نوجوانی توجه بیشتری داشته باشند. ایجاد فرصت های مناسب برای توسعه دوستی می تواند میزان تاب آوری و در نتیجه سرزندگی و شادابی نوجوانان را افزایش دهد. آموزش تاب آوری با ۹۵ درصد اطمینان(۰۰۱/۰= p)به طور معنی داری باعث افزایش میزان عملکرد اجتماعی در دانش آموزان دختر میشود. بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر عملکرد اجتماعی تائید گردید. در رابطه با تأثیر آموزش تاب آوری بر عملکرد اجتماعی نتیجه پژوهش حاضر با یافتهی وایت[۱۵۲](۲۰۰۴)، همسو است، که معتقداست تاب آوری باعث بهبود روابط فرد با دیگران و داشتن روابط شادتر میشود. با افزایش تاب آوری نشانههای اختلال در کارکرد اجتماعی سلامت روانی کاهش مییابد. در تفسیر این یافته میتوان گفت که افراد با تاب آوری بالا از منابع حمایتی موجود در اجتماع مثل داشتن روابط با دیگران و دریافت حمایتهای اجتماعی بیش تر بهره میگیرند. (آزادی و آزاد، ۱۳۹۰) و همین امر باعث میشود که کارکرد اجتماعی بهتری داشته باشند. در واقع افراد با تاب آوری بالا مهارتهای ارتباط با دیگران را خیلی خوب آموخته اند و طیف وسیعی از مهارتها و راهبردهای اجتماعی شامل مهارتهای گفتگو، جرأتمندی و گوش دادن، آمادگی برای گوش دادن به دیگران و احترام گذاشتن به احساسات و عقاید دیگران که در تعاملات اجتماعی بسیار مهم است، دارا هستند( آلپرستین و رمان[۱۵۳]، ۲۰۰۳). بنابراین میتوان بیان کرد که افراد تاب آور شبکۀ حمایتی و عاطفی محکمی دارند و چنین ارتباطهایی به آنها کمک میکند، دربارۀ نگرانیها و چالشهای خود با کسی صحبت کنند، از مشورت، همدلی و همراهی آنها بهره مند شوند، روابط اجتماعی مثبتی برقرار کنند و در مواجهه با مسائل اجتماعی راه حلهای مناسب را کشف کنند و همین امر باعث میشود که کارکرد اجتماعی بهتری داشته باشند. ( شجاعی، به پژوه، شکوهی یکتا، غباری،۱۳۹۱). آموزش تاب آوری تأثیر معنی داری بر کاهش مشکلات هیجانی دانش آموزان دختر ندارد. (۸۴۴/۰= p). بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش مشکلات هیجانی تائید نشد. نتیجه بدست آمده با نتایج یافتههای توگاد و همکاران (۲۰۰۴)؛ فردریکسون و همکاران (۲۰۰۳)؛ ماستن (۱۹۸۹) راتر(۱۹۹۹)، ( ضمیری نژاد، گلزاری، برجعلی، حجت، اکابری،۱۳۹۱)، نصیر(۱۳۹۰)، توگاد و فردریکسون (۲۰۰۴) ، سامانی و همکاران (۱۳۸۶)، متضاد است. در این پژوهشها یافتهها نشان داده اند افراد تاب آور در شرایط ناگوار و هنگام تجربۀ هیجانی منفی میتوانند سازگاری و سلامت روانی خود را حفظ کنند. مهارتهایی چون حل مسأله، سبک تبیینی کارآمد، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی در این امر دخیل است(محمدی، آقاجانی، زهتابور،۲۰۱۱) در تفسیر این یافته میتوان گفت که افراد با تاب آوری بالا میپذیرند که، موانع بخشی از زندگی هر انسان است، دارای منبع کنترل درونی هستند، از مهارتهای حل مسأله برخوردارند و از راهبردهای مقابلهای مطلوب استفاده میکنند که به آنها کمک میکند تا با شرایط اضطراب زا به طور مؤثر مقابله کنند (توگاد و فردریکسون،۲۰۰۷) آموزش تاب آوری با ۹۵ درصد اطمینان(۰۱۷/۰= p) به طور معنی داری باعث افزایش سلامت روان در دانش آموزان دختر میشود. بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر سلامت روان تائید گردید. نتیجه بدست آمده با یافتههای کاتولی، چاپلین، گیلهام، ریویچ و سلیگمن[۱۵۴] (۲۰۰۶) و گوتجار[۱۵۵] (۲۰۰۷)، ویسی، عاطف، وحید و رضایی(۱۳۷۹)، همخوانی دارد. این پزوهشها به این نتیجه رسیدند که یکی از مهم ترین و اساسی ترین مبنای سلامت روانی افراد میزان تاب آوری آنها میباشد. نوجوانانی که از توان تاب آوری بالاتری برخوردارند، سلامت روانشان نیز بالاتر است. بین تاب آوری و سلامت روانی رابطۀ مثبت وجود دارد و آموزش مهارتها و سبکهای تفکر تاب آورانه باعث بهبود تاب آوری و سلامت روانی میشود. پرتو و بشارت(۲۰۱۱)، در پژوهش خود به بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم خودکارآمدی و حل مسأله بر روی سلامت روان با هدف بررسی نقش راهبردهای مقابله ای به عنوان مکانیزم واسطه ای در نوجوانان پرداختند. نتایج نشان داد خودکارآمدی و حل مسأله، پیش بینی کننده های مستقیم قدرتمندی برای سلامت روان بودند. علاوه بر این تمایلات معنوی و مذهبی بودن باعث افزایش بهزیستی روانشناختی، سلامت روان (فرانسیس، رابینس، لوییس، کوئیگلی و ویلر[۱۵۶]،۲۰۰۴)، میگردد. مطالعات متعددی( هامپل و پترمن[۱۵۷]،۲۰۰۵) نشان داده است که دوستی و حمایت اجتماعی حاصل از آن باعث سلامت جسمانی، روانی- اجتماعی و هیجانی میشود. همچنین ارتباط خوب، بر سلامت روان فرد تأثیر مستقیم دارد، به رشد و هویت یابی او کمک کرده و موفقیت و سازگاری او را افزایش میدهد و موجب سلامت جسم و مقابله با اضطراب، فشار روانی و استرس میشود. (فتی و همکاران ،۱۳۸۵). ۲-۲-۵ فرضیه دوم: آموزش مؤلفههای تاب آوری بر کاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر مؤثر است. فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش رفتارهای پرخطر با ۹۵ درصد اطمینان(۰۰۱/۰= p) تأیید گردید. باید اشاره کرد که بین تاب آوری و رفتارهای پرخطر رابطه معناداری وجود داشت به نحوی که با افزایش میزان تاب آوری، رفتارهای پرخطر در دانش آموزان دختر کاهش مییافت. نتایج بدست آمده در این پژوهش با یافتههای روز و همکاران (۱۹۹۸)؛ بهزادپور و همکاران (۱۳۹۲) همخوانی دارد که نشان دادند که نوجوانان تاب آور به احتمال کمتری در رفتارهای پرخطر شرکت میکنند و با افزایش تاب آوری در بین دانش آموزان میزان رفتارهای پرخطر در بین آنها کاهش مییابد. بنسون (۱۹۹۸) نیز با انجام تحقیقی به روی ۹۹۴۶۲ دانش آموز دبیرستانی نشان داد که وجود نقاط قوت و امتیازاتی که افراد در خود احساس میکنند، میتواند پیش بینی کنندۀ بروز رفتارهای پرخطر درآنها باشد. طبق نتایج این پژوهش با افزایش ویژگیهای مثبت در نوجوانان (از قبیل عزت نفس، حس یکپارچگی، تاب آوری، هدفمندی در زندگی، ارتباط مثبت با همسالان و … ) از میزان بروز رفتارهای پرخطر در آنها مثل مصرف سیگار، الکل، مواد، و رفتارهای ضداجتماع و… کاسته میگردد. (بنسون و لفرت،۱۹۹۸). جسور(۱۹۹۲) عنوان میکند که درگیر شدن نوجوانان در فعالیتهایی که سلامت ایشان را به خطر میاندازد، ناشی از تعامل مستقیم یا غیر مستقیم میان عوامل خاص و میزان رویارویی نوجوانان با این عوامل میباشد. وی همچنین مطرح میسازد که همان طور که عوامل زمینهای خطرزا، احتمال بروز رفتارهای پرخطر نوجوانان را افزایش میدهد، وجود برخی عوامل محافظت کننده نیز از این احتمال کاسته و یا از تأثیرات عواقب منفی آنها جلوگیری میکند. البته این گونه نیست که این عوامل محافظت کننده از رویارویی نوجوان با رفتار پرخطر جلوگیری کند بلکه میان مواجهه با رفتار پرخطر و درگیر شدن نوجوان در آن، نقش حائل را ایفا کرده و نوجوان را برای مقابله با خطر توانمندتر میسازد. نتایج بسیاری از تحقیقات نشان داده است که آموزش مهارت خودآگاهی(یکی از مؤلفه های تاب آوری) در کاهش معنی دار رفتارهای پرخطر مؤثر بوده است. (لو و همکاران، ۲۰۰۸، به نقل از سلیمانی نیا، ۱۳۸۶). افرادی که به توانایی های خود در مقابله با مشکلات اعتماد دارند، فعالانه روش هایی برای حل مشکلات خود جستجو میکنند و کمتر احتمال دارد که در پاسخ به شرایط استرس زا و دشوار به رفتارهای پرخطر رو آورند. افرادی که به رفتارهای پرخطر رو میآورند به جای مقابله رودررو با مشکلات و برنامه ریزی برای حل آنها و در نظر گرفتن راه حل های متنوع برای حل مشکلات به رفتارهای خطرسازی رو میآورند که گاه آسیبها و مشکلات بیشتری را برایشان ایجاد میکند.(بهزادپور و همکاران،۱۳۹۲). سطوح بالای خودکارآمدی نیز با توان بیشتر مقابله با رفتارهای پرخطر برای سلامت همراه است (ما و همکاران، ۲۰۰۶). آموزش تاب آوری با ۹۵ درصد اطمینان(۰۲۹/۰= p) به طور معنی داری باعث کاهش میزان خشونت در دانش آموزان دختر میشود. بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش خشونت تائید گردید. برای تبیین این یافته می توان گفت از آنجایی که کنترل هیجانات یکی از مؤلفه های تاب آوری است و افراد تاب آور به خوبی هیجانات خود را مدیریت می کنند آموزش تاب آوری باعث کاهش خشونت در دانش آموزان می شود. افراد تاب آور از مهارت حل مسأله برخوردارند مشکلات را شناسایی می کنند فعالانه روش هایی را برای حل مشکلات خود جستجو می کنند و بر آنها نظارت می کنند، و بهتر موانع و مشکلات موقعیتی را در زندگی کنار می زنند. بنابراین خشونت ویژگی افرادی است که میزان تاب آوری آنها پایین است و از مهارت حل مسأله برخوردار نیستند. خشم و پرخاشگری از جمله عوامل خطر فردی هستند که در آسیب پذیری فرد نسبت به مصرف و سوء مصرف مواد نقش دارند. مصرف و سوء مصرف مواد غالباً با خشم و خشونت همبودی دارد. خشم و خشونت غالباً نقش علی در آغاز مصرف مواد و الکل دارد و همچنین میتواند پیامد مربوط به سوء مصرف مواد باشد. رفتارهای اعتیادی و سوء مصرف مواد، روش فرد معتاد برای رهاسازی خود از رنج خشم، با بی حس کردن خودش از طریق مصرف مواد است. به علاوه مهارتهای کنترل خشم جبرانی برای رفتارهای مخاطره آمیز محسوب میشود. آموزش کنترل خشم از چندین جهت زمینه ساز ارتقای تاب آوری است. از یک سو موجب افزایش سرمایههای فرد میشود و از سوی دیگر با تأثیر بر روابط اجتماعی، میزان و کیفیت منابع در دسترس نوجوانان را افزایش میدهد.(رسولی، ۱۳۸۹). پیوند جویی و داشتن روابط دوستی در زندگی افراد باعث می شود افراد با آنها در مورد مسائل زندگی صحبت کنند و به نوعی تخلیه شوند بنابراین در این افراد خشونت به میزان بالایی کاهش می یابد. ارتباط مؤثر رابطه ای است که در آن شخص به گونه ای عمل می کند که در آن علاوه بر اینکه خودش به خواستههایش می رسد، افراد مقابل نیز احساس رضایت دارند. یکی از مهارت های ارتباط مؤثر، جرأت ورزی است. جرأت ورزی، یعنی دفاع از حقوق خود و بیان افکار و احساسات خویش که به شیوه مستقیم، صادقانه و مناسب انجام شود. افراد جرأتورز برای خود و دیگران احترام قائل هستند. آنان منفعل نیستند و ضمن این که به خواسته ها و نیازهای دیگران احترام میگذارند، اجازه نمی دهند دیگران از آنها سوء استفاده کنند و به شیوه قاهرانه با آنان ارتباط برقرار کنند. جرأتورزی و پرخاشگری از یکدیگر متمایزند. پرخاشگر بودن به معنی دفاع از حقوق خود به شیوه ای خصمانه است که فرد سعی می کند نیازها و خواسته های خود را از طریق غالب شدن، توهین و تحقیر دیگران برآورده کند که در این میان برای حقوق و خواسته دیگران اهمّیّتی قائل نیست. بنابراین فردی که دارای ارتباط مؤثر می باشد کمتر دچار خشم، خشونت و پرخاشگری می شود. عدم مسئولیت پذیری در افراد باعث می شود نتایج اعمال خود را در صورتی که مورد تأییدشان نیست به دیگران تعمیم دهند و بنابراین در صورت مواجه شدن با مقاومت، هیجاناتی مانند خشم و خشونت را از خود نشان دهند پس در نتیجه می توان گفت افراد مسئولیت پذیر در قبال انجام کارها پاسخگو هستند و کمتر دچار خشم می شوند. آموزش تاب آوری تأثیر معنی داری بر کاهش رابطه جنسی ناایمن در دانش آموزان دختر ندارد. (۱۹۶/۰= p) بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش رابطۀ جنسی ناایمن تائید نشد. آموزش تاب آوری با ۹۵ درصد اطمینان(۰۰۲/۰= p) به طور معنی داری باعث کاهش مصرف مواد در دانش آموزان دختر میشود. بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش مصرف مواد تائید گردید. نتیجۀ بدست آمده با یافتههای پژوهش براورمن (۲۰۰۱)، بنسون و لفرت (۱۹۹۸)، زانس و همکاران (۱۹۹۳)، میدل میس (۲۰۰۵)، بنارد و مارشال (۲۰۰۱)، داجن و مایکل شی ۲۰۰۰، ترجمه رنجگر (۱۳۸۳)، زرین کلک (۱۳۸۹)، راتر (۱۹۹۹)؛ لوتار و همکاران ( ۲۰۰۰)، همخوانی دارد. این پژوهشها نشان دادند همپوشی قابل توجهی بین تاب آوری و پیشگیری از رفتارهای پرخطری چون سوء مصرف مواد وجود دارد همچنین افزایش تاب آوری باعث کاهش رفتارهای پرخطر میشود. برنامههای مبتنی بر تاب آوری امروزه در بسیاری از زمینهها مانند پیشرفت تحصیلی، جلوگیری از بزهکاری و سوء استفادههای جنسی و پیشگیری از سوء مصرف مواد مورد استفاده قرار میگیرند. هرچند تاب آوری روی موضوعات گسترده تری مانند سازگاری و انطباق متمرکز است ولی میتوان به عنوان یک عامل بازدارنده در پیشگیری از اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد. آموزش مهارت های ارتباطی، مهارت های تصمیم گیری و مراحل حل مسأله، مهارت های مهار اضطراب و تنیدگی، باعث می شود که افراد تعارض های خود با همسالان را به طریق سازنده ای حل کنند، توانایی مهار تکانه و برانگیختگی در آنها افزایش می یابد و افزایش مهارت های مقابله ای در آنان باعث کاهش تمایل به استفاده از مواد مخدر و پیشگیری از مصرف مواد مخدر می شود. از آنجا که یکی از مؤلفه های تاب آوری، خودکارآمدی است، گرم بوسکی، پاتریک، دینر، دورهام، برسفورد، کای و همکاران[۱۵۸](۱۹۹۳) در تحقیقات خود دریافتند که بر خلاف افراد با خودکارآمدی کم، افراد با انتظارات خودکارآمدی زیاد بیشتر احتمال دارد که رفتارهای خود تخریبی (مثل استعمال دخانیات و مشروبات الکلی) را متوقف کنند. بروک، نومورا و کوهن[۱۵۹](۱۹۸۹)، طی پژوهشی در زمینه عوامل محافظتی و خطرزا در نوجوانان برای مصرف الکل و مواد مخدر، دریافتند که جهت گیری پیشرفت، تأثیر محافظتی دارد که می تواند اثرات مصرف مواد توسط همسالان را تعدیل نماید. آموزش تاب آوری با ۹۵ درصد اطمینان(۰۰۱/۰= p) به طور معنی داری باعث افزایش میزان تاب آوری در دانش آموزان دختر میشود. بنابراین پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش تاب آوری بر افزایش میزان تاب آوری تائید گردید. نتایج بدست آمده در این پژوهش با یافتههای نیل و دیاس[۱۶۰](۲۰۰۱)؛ هامیل[۱۶۱](۲۰۰۳)؛ استنسما و همکاران (۲۰۰۷)؛ کاوه (۱۳۸۸) همخوانی دارد. برنامه افزایش تاب آوری باعث میشود که افراد راهبردها و مهارتهای رویارویی با رویدادهای ناخوشایند زندگی را فراگیرند. بنابراین تاب آوری به عنوان یک عامل محافظتی به مانند نوعی واکسیناسیون عمل میکند. افراد با تاب آوری بالا از راهبردهای مقابلهای مؤثری در برخورد با مسائل زندگی استفاده مینمایند و نگاه آنها به مشکلات به گونهای است که در نظر آنها مشکلات به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد میباشد. (کاوه، ۱۳۸۸) تاب آوری می تواند از طریق تقویت حرمت خود به عنوان مکانیسم واسطه ای به انطباق پذیری مثبت منتهی شود، و علاوه بر این، بسیاری دیگر از تبیین ها، یادآوری می کنند که در صورت ضعف سازه تاب آوری، حرمت خود تضعیف، و فرایند مقابله با تجربه های منفی، ناکارآمد می شوند. بنارد (۱۹۹۱) تشویق کودکان به مشارکت کردن را یکی از عوامل مهم افزایش تاب آوری در آنها دانسته است. در خانوادهای که کارکرد ایفای نقش به خوبی اعمال میگردد، اعضاء از مشارکت خوبی برخوردارند، وقتی به اعضاء مسئولیت ایفای نقش داده میشود، پیامی که داده میشود این است که آنها ارزشمندند و قادرند به عنوان یک عضو خانواده در امور مشارکت نمایند. مشارکت باعث میشود که اعتماد به نفس و عزت نفس افزایش یابد و در نتیجه باعث رشد تاب آوری فرزندان شود. (به نقل از خداجوی، آقابخشی، رفیعی، عسگری، بیان معمار، عبدی زرین،۱۳۹۰). کوهن، فردریکسون، برون، میکلز و کانوی[۱۶۲] (۲۰۰۹) با بررسی دانش آموزان نشان داده اند که هیجان های مثبت، افزایش تاب آوری و رضایت از زندگی را پیش بینی میکند. ۳-۵ محدودیت ها این پژوهش در نمونه کوچکی از دانش آموزان مقطع راهنمایی به اجرا در آمد. در این پژوهش به دلیل محدود بودن امکانات، امکان همتا کردن شرکت کنندگان گروه آزمایش و کنترل از نظر سطح کیفیت زندگی و رفتارهای پرخطر وجود نداشت. این پژوهش محدود به شهر همدان بود. این پژوهش فقط بر روی دانش آموزان دختر انجام شده و نتایج آن برای گروه های تحصیلی و سنی دیگر قابل تعمیم نیست. همچنین به دلیل کمبود وقت، امکان مطالعات پیگیری در مورد ثبات نتایج تحقیق در دانش آموزان وجود نداشت. ۴-۵ پیشنهادات پژوهشی در تحقیقات آتی از حجم نمونه بزرگتر استفاده شود. برای رفع محدودیت جامعه آماری به شهر همدان، پژوهشی مشابه با پژوهش حاضر در دیگر شهرها و استان ها انجام شود و نتایج آن با نتایج پژوهش حاضر مقایسه گردد. پرسشنامه های کاملاً استاندارد شده با شرایط جامعه دانش آموزان در رابطه با کیفیت زندگی طراحی و تدوین گردد. جهت رفع محدودیت تحقیق به نمونه های مقطع راهنمایی (متوسطه سوم) پژوهشی مشابه با این تحقیق در سایر مقاطع تحصیلی انجام شود. ۵-۵ پیشنهادات کاربردی آموزش های مبتنی بر تاب آوری به دانش آموزان برای کاهش رفتارهای پرخطر توسط مشاورین ارائه شوند. آموزش های مبتنی بر تاب آوری در مداس برای افزایش کیفیت زندگی دانش آموزان ارائه شوند. توجه بیشتر به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان و گنجانیدن مطالب آموزشی در کتاب های درسی و ارتباط بیشتر با پدران و مادران پیشنهاد میشود. پیشنهاد می شود” برنامه آموزش مولفه های تاب آوری” با برنامه های آموزشی دیگر مورد مقایسه قرار گیرد تا اثربخشی آن نسبت به برنامه های دیگر مشخص شود. پیشنهاد می شود در صورت وجود امکانات این پژوهش در نمونه های بزرگتر و مناطق و شهرهای مختلف اجرا شود تا امکان تعمیم آن به جوامع مختلف وجود داشته باشد. همچنین پیشنهاد می شود بعد از اجرای برنامه به فواصل زمانی شش ماه، یک سال و دوسال مطالعات پیگیری انجام شود تا میزان ثبات نتایج تحقیق مورد بررسی قرار گیرد. منابع
فرم در حال بارگذاری ...