۲۵
۱۸
تغییر مطلق
۳
۴
تغییر میانگین
۲۷٫۳۴
۱۸
روند
همپوشی داده
جهت
نزولی
نزولی
PND
۷۵%
ثبات
باثبات
باثبات
POD
۲۵%
تحلیل فرضیه ۲
درمان نوروفیدبک باعث کاهش افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون میگردد.
یافتههای حاصل از تحلیل دیداری نمودار دادههای هر سه شرکتکننده نشان داد که فرضیه تأثیر درمان نوروفیدبک بر کاهش افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون تأیید میگردد. (PND برای شرکتکننده الف ۱۰۰ درصد، برای شرکتکننده ب ۲۵ درصد و برای شرکتکننده ج ۷۵ درصد) بنابراین میزان ناهمپوشی بین دو موقعیت مجاور PND نشان میدهد که درمان نوروفیدبک باعث کاهش افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون در نمونه تحقیق در موقعیت مداخله نسبت به خط پایه شده است. نمرات افسردگی در موقعیت پیگیری نیز نسبت به خط پایه کاهش یافته است.
همچنین درصد بهبودی که از تقسیم میانگین موقعیت A به میانگین موقعیت B بدست میآید در فرد الف ۲۷٫۲ درصد بهبودی را نشان میدهد، در فرد ب ۳۱٫۵ درصد و در فرد ج ۵۱٫۸ درصد بهبودی مشاهده شده است که در هر سه نفر همجهت با هدف مداخله بوده است و روش درمان نوروفیدبک باعث کاهش افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون شده است.
بنابراین هر دو فرضیه تحقیق با توجه به PND و درصد بهبودی تأیید میگردد یعنی درمان نوروفیدبک باعث کاهش ولع مصرف و افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون میگردد.
فصل پنجم
بحث، نتیجهگیری و پیشنهادها
۵-۱٫ پیش درآمد
هدف از این فصل، مرور و جمع بندی تحقیق انجام شده و همچنین بررسی موضوع میباشد. انتظار میرود با نتایج بدست آمده بتوان با به کارگیری روش درمانی نوروفیدیک بر روی بیماران به مواد مخدر بر میزان مصرف و وابستگی آنان به مصرف مواد مخدر را کاهش دهد.
در این راستا، در بخش ابتدایی فصل ابتدا به سوالات مطرح شده در پژوهش پاسخ داده میشود و در قسمت بعد، جمع بندی از ارزیابیهای انجام شده و نتایج آن ارائه میگردد. سپس راه کارهای پیشنهادی در راستای موضوع حاضر، که میتواند به دقیق تر و کاربردی تر شدن روش بیانجامد معرفی میشوند.
پاسخ به سوالات پژوهش از مقایسه و تطبیق و در نتیجه تحلیلهای انجام شده در فصل چهارم حاصل شده است.
نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
۴-۵-۳ بازار و بازرگانی:
بنا به نیازها و استراتژی بودن امر بازرگانی در جامعه، از دیرباز این امر مورد توجه حکومت ها و سلاطین ایرانی بوده است. پس از آن که آدمی به زندگی اجتماعی روی آورد. به تدریج دریافت که تقسیم کار تدبیری است که تولید را آسانتر و سریع تر می کند. با تقسیم کار و تخصصی شدن تولید لازم شد که هر تولید کننده آنچه را که بیش از مصرف خود تولید کرده به دیگران بفروشد و در عین حال آنچه را که از تولیدات دیگران نیاز دارد. بخرد. بدین ترتیب، مبادله کالاها و خدمات بین افراد و گروه های اجتماعی متداول شد. شکل و روش مبادله، در طول زمان ثابت نمانده و پیوسته تغییر کرده است. بازرگانی از زمانی ضرورت یافت که تقسیم کار بین آدمیان متداول شد. مثلاً یک کشاورز گندم، و کشاورز دیگری خرما تولید کرد. آنگاه این دو کشاورز، گندم و خرمای مازاد بر مصرف خود را با همدیگر مبادله کردند تا نیازهای خود را آسانتر و بهتر برطرف کنند. در گذشته تولید به روش های دستی و با سرعت کم صورت می گرفت. درنتیجه، حجم تولید معمولاً از نیازهای آدمی کمتر بود و فروش کالای تولید شده، دشواری چندانی نداشت. انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ با به خدمت گرفتن ماشین و جایگزین کردن آن به جای نیروی انسانی، تولید را بسیار آسانتر و سریع تر کرد و مشکلات تولید یکی بعد از دیگری از پیش پای آدمی برداشته شد و جوامع صنعتی توانستند بسیاری از کالاها را به هر مقدار که مایل بودند تولید کنند. مشکل اصلی آنها فراهم کردن مواد اولیه و یافتن بازار مناسب برای این کالاها بود و در سالهای اخیر بازرگانی نه تنها رشد زیادی داشته است بلکه دستخوش دگرگونی عظیمی هم شده است. در این بخش برای توضیح بیشتر به تشریح سه واژه بازار، بازرگان و بازرگانی و سپس اهمیت این بخش از نگاه سعدی اشاره خواهد شد.
بازار: در فارسی میانه وازار[۱] با ترکیبهایی چون وازارک (بازاری)، وازرگان (بازرگان)، وازرگانیه (بازرگانی)، وازاربد (رئیس بازار) آمده و در تعریف بازار در واژگان نوین اقتصادی هم بازار اصطلاحاً عبارت از منطقه ای معین، در دست مجموع افرادی خاص است که به تناسب حرفه خویش، عرضه و تقاضایی که در جامعه وجود دارد. به تنهایی و یا گروهی داد و ستد و مبادله کالا می نمایند و یا کالایی را با نرخ معینی به فروش می رسانند.
بازرگان: حداقل دو نوع تعریف برای بازرگان وجود دارد. تعریف حقوقی و تعریف فنی. از نظر حقوقی و طبق ماده ۱ قانون تجارت ایران بازرگان کسی است که شغل معمولی خود را معاملات قرار دهد و از لحاظ فنی خرید هر گونه مواد اولیه به قصد تولید کالا و یا خرید هر گونه کالای نیم ساخته به قصد تکمیل و فروش آن شامل می شود.
و بطورکلی وظایف آن در بخش حقوقی ثبت بازرگانی، نگهداری دفاتر قانونی (دفتر روزنامه، کل، دارایی) و گرفتن پروانه از مراجع انتظامی یا شهرداری برای اشتغال به مشاغلی مانند؛ تصدی به عملیات دلالی، حق العمل کاری، عامل فروش بودن، حمل و نقل و برپا کردن هر گونه نمایشگاه می باشد و در بخش فنی و اقتصادی بازرگانان کالا و خدماتی را که محصول فعالیت های تولیدی بنگاهها است به دست خانوارها می رسانند و بهای آن ها را از خانوارها دریافت و به بنگاهها منتقل می سازند.
بازرگانی: چرخه فعالیت و خدمات بازرگانان به تولیدکنندگان و مصرف کنندگان را عملیات بازرگانی می گویند که این عملیات به طور غیرمستقیم خدمت به اقتصاد کشور محسوب می شود. زیرا هدف اقتصاد هر کشور چیزی جز تولید، توزیع و مصرف بهتر و بیشتر نیست و بازرگان با انجام عملیات توزیع، به بهتر و بیشتر کردن تولید، توزیع و مصرف مدد می رساند و این فعالیت ها از نظر قلمرو مکانی بر دو نوع می باشد. در بازرگانی داخلی داد و ستد کالاها و خدمات بین ساکنین یک کشور صورت می پذیرد و در بازرگانی خارجی و منطقه ای داد و ستد کالاها و خدمات و نیز نقل و انتقال پولی و مالی بین یک کشور با کشورهای دیگر انجام می گیرد.(وب سایت اتاق بازرگانی ایران ،کتاب بازرگان)
نگاه سعدی به بازرگان: روشن است که در عهد سعدی نقش جهانگرد را بازرگانان ایفا می کردند و خود سعدی نیز یک جهانگرد بوده که به دلیل مسافرتهای زیاد با تجار و بازرگانان روابط حسنه ای داشته است لذا بازرگانان و تجار گردشگران جامعه بوده اند. موضوعی که سعدی در آثار خود به آن توجه کرده است. احترام به حقوق بازرگانان و رعایت حقوق آنان است. شاعر این گروه را مایه خیر و برکت و فراوانی مال و ثروت در هر کشوری می داند. از نظر سعدی تنگ کردن میدان فعالیت تجار به معنی تنگدستی و فقر کشاندن مردم کشور است.
و از این رو سعدی به حاکمان هشدار می دهد که حقوق این گروه را ضایع نکنند و برای سهل و آسان کردن فعالیت بازرگانان چاره اندیشی نمایند و می گوید:
شهنشه که بازرگان بخست در خیر بر شهر و لشکر ببست
کی آنجا دگر هوشمندان روند چو آوازۀ رسم بد شنوند
کلیات،۲۱۲
نکو بایدت نام و نیکی قبول نکودار بازرگان و رسول
بزرگان مسافر به جان پرورند که نام نکویی به عالم برند
کلیات،۲۱۳
تبه گردد آن مملکت عنقریب کزو خاطر آزرده آید غریب
غریب آشنا باش و سیّاح دوست که سیاح جلاّب نام نکوست
نکودار ضیف و مسافر عزیز وز آسیبشان بر حذر باش نیز
زبیگانه پرهیز کردن نکوست که دشمن توان بود در زیّ دوست
کلیات،۲۱۳
سعدی در بیت نخست مسئولیت عواقب آزردگی تاجر و گردشگر را متوجه مسئولین جامعه می داند و اعلام می کند اگر شاه یک مملکت بازرگانی را بیازارد. در خیر و برکت را بر شهر و لشکر خود بسته است باید راه و رسم پسندیده و مقبولی با بازرگانان دیگر نقاط داشت و با آنها به خوبی رفتار نمود و اشاره ای دقیق به نقش اقتصادی گردشگر و تاجر می نماید. در بیت دوم اشاره به لزوم امنیت و آرامش برای توسعه جهانگرد و تاجر دارد و اذعان می کند که اگر از کشوری آوازۀ رسم بد و عدم رعایت اصول به گوش برسد هیچ هوشمندی به آنجا سفر نمی کند و می گوید اگر خواستار نام نیکو هستی باید بازرگان، فرستاده و سفیر یک کشور را نیک بداری و شرط اینکه نام کشور تو در جهان بلند آوازه شود نیکویی به مسافر و تاجر است.
و در جایی دیگر هشدار می دهد که اگر غریبه ای از کشور تو با خاطری آزرده برگردد. کشورت به زودی تباه و نابود می گردد و کشوری که بیگانان از آن رنجیده دل گردند. دیری نپاید که به تباهی گراید و ویرانی به آنجا راه یابد. و به زیبایی ادامه می دهد جهانگردان و تجار را دوست داشته باشید که آنها سفیران و خبرنگارانی هستند که نام نیکوی شما را در جهان پخش خواهند کرد و همچنین می گوید میهمان و مسافر را گرامی بدار و البته نسبت به آسیب های احتمالی آنان نیز هوشیار و آگاه باشید. در ادامه سعدی می فرماید: در کشوری که امنیت و عدالت قانون وجود نداشته باشد هیچ بازرگان و سرمایه گذار خارجی در آنجا سرمایه گذاری نمی کند. کلیه سرمایه داران داخلی نیز از آن مملکت فرار خواهند کرد.
شنیدند بازرگانان خبر که ظلم است در بوم آن بی هنر
بریدند از آنجا خرید و فروش زراعت نیامد، رعیت بسوخت
چو اقبالش از دوستی سر به تافت به ناکام دشمن برو دست بافت
ستیز فلک بیخ و بارش بکند سم اسب دشمن دیارش بکند.
شرح بوستان، ۱۶۴
سعدی معتقد است در مملکتی که امنیت، عدل و داد حاکم باشد. سیاحان و گردشگران زیادی نیز به آنجا سفر می کنند. که منبع درآمد هنگفت بسیاری از کشورها محسوب می شود. البته ساخت تأسیسات مجهز برای جلب سیاحان و بازرگانان مانند: راه، مهمانخانه، مراکز تفریحی و بهداشتی نیز لازم است. از روایات و اشارات متعددی که در ادبیات کلاسیک منثور و منظوم فارسی-دری در این رابطه بعمل آمده است می توان فهمید که لعل بدخشانی، فلفل هندی، گوگرد فارسی، مشک تبتی، کاسه ی چینی، عایق یمنی، ادیم و چرم طایف، شکر مصر و خوزستان، کاغذ سمرقند، چغندر هرات، زیره کرمان، دیبای روم و قسطنطنیه، قند بنگال، خرمای خبیص و بصره، سرمۀ اصفهان، کفش همدان و بیهق، گلاب فیروزآباد، ، صابون ترمذ و غیره در امر بازرگانی شهرت به سزایی داشته اند و در باب سوم گلستان در حکایتی معروف شیخ سعدی شمه ای از این اوصاف را چنین بیان می کند.
«بازرگانی را دیدم، صدوپنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار، شبی در جزیره کیش مرا به حجره خود خواند و همه ی شب نیارمید از سخنان پریشان گفتن: که فلان انبارم به ترکستان است و فلان بضاعت به هندوستان، این قباله ی فلان زمین است و فلان چیز را فلان ضمین، گاه گفتی خاطر اسکندریه دارم که هوائی خوش است. باز گفتی نه که دریای مغرب مشوش است. باز گفتی سعدیا: سفر دیگری در پیش است که اگر آن کرده شود بقیت عمر به گوشه ای بنشینم. گفتم آن کدام سفر است؟ گفت: گوگرد پارسی خواهم بردن به چین که شنیدم قیمتی عظیم دارد و از آنجا کاسه ی چینی به روم آرم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب و آبگینه حلبی به یمن و بُرد یمانی به پارس و از آن پس ترک تجارت کنم و به دکانی بنشینم انصاف ازین ماخولیا،چندان فرو گفت که بیش طاقت گفتنش نماند. گفت ای سعدی تو هم سخنی بگوی از آنها که دیده ای و شنید ه ،گفتم:
آن شنیدستی که در اقصای غور بار سالاری بیفتاد از ستور
گفت چشم تنگ دنیادوست را یاقناعت پرکندیاخاک گور
کلیات،۱۰۹
۴-۵-۴اصلاح الگوی مصرف:
سعدی برای جلب توجه مخاطب به خسارات اسراف و تبذیر، گاه به پند و اندرز روی می آورد و گاه به بیان داستان و خاطره می پردازد و گاهی هم پای استدلال را به میان می آورد. جامعه آرمانی سعدی با زبانی شیرین و رسا و در قالب داستان هایی جذاب و دلکش به تصویر کشیده می شود و به گونه ای که تلخی پند در کلام ناقد و نافذش که به گفته خود او به شهد ظرافت برآمیخته است به چشم نمی آید. وی یک باب از گلستان و یک باب از بوستان را به قناعت و میانه روی در مصرف اختصاص داده است. قناعت و بهینه سازی در مصرف نیز وجوه مختلفی دارد. از اکتفا کردن به مال دنیا در حد مایحتاج آن، درخواست نکردن از غیر، پرهیز از حرص و طمع، خرسندی، رزق مقسوم، پرهیز از مال اندوزی و تا گرایش به انفاق و بخشش است. از این رو دیدگاه سعدی درباره الگوی مصرف در دو بخش مجزا می آید. بطوریکه در بخش اول شاعر می کوشد تا خواننده را به پذیرش اصلاح الگوی مصرف تشویق نماید و در بخش دوّم فواید الگوی مصرف و راه کارهایی برای نیل به این منظور می پردازد.
۴-۵-۴-۱بخش اوّل: پذیرش قناعت و اصلاح الگوی مصرف
۱- روزی هر بنده ای مقسوم و مقدر است: سعدی در ابتدای بوستان خدایی را که روزی مار و مور را مهیا می سازد می ستاید و در ابتدای گلستان، نعمات پروردگار را بر می شمارد. از باران رحمتی که بی حساب است می رساند و از خوان، نعمتی که بی دریغ است می گستراند. وی در گلستان، خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم را محال عقل می شمارد و طالب روزی و مطلوب اجل را این گونه پند می دهد که:
«ای طالب روزی بنشین که بخوری وای مطلوب اجل مرو که جان نبری»
جهد رزق ارکنی و گر نکنی برساند خدای عزّوجل
ور روی در دهان شیر و پلنگ نخورندت مگر به روز اجل
کلیات،۱۸۵
سعدی در حکایت دیگری با نظر به آیه ۱۳ سورۀ اسراء که می فرماید: «و لا تقتلوا اولادکم خشیه املاق نحن نرزقهم و ایاکم» (فرزندان خود را از ترس ناداری نکشید. رزق و روزی آنها و خود شما بر عهده ماست) از زبان همسر پارسا و عالی همت مردی، که از دندان درآوردن طفل اندوهگین است. مقدر بودن روزی را چنین بیان می کند.
مخور هول ابلیس تا جان دهد هر آن کس که دندان دهد نان دهد
کلیات،۳۳۸
البته اعتقاد به مقسوم و مقدر بودن روزی در دیدگاه سعدی بدین معنا نیست که انسان دست از تلاش و کوشش در جهت کسب روزی بردارد. بلکه مراد گرایش به صرفه جویی و نیز دوری از حرص و طمع است و در جایی می گوید:
رزق هر چند بی گمان برسد شرط عقل است، جستن از درها
کلیات،۱۱۵
۲- مذمت حرص و طمع: بی گمان آنچه ماهی را به بند در می آورد و مرغ را به دام می اندازد، حرص و طمع به غذا است. آزمندی دیده انسان را نیز می بندد و سعدی مردی و انسانیت را در دوری از طمع می داند و در گلستان می گوید: «روی طمع از خلق بپیچ ار مردی» لذا انسان حریص از نظر سعدی در گلستان با جهانی گرسنه است و انسان قانع به نانی سیر و نیز پادشاهی که وجودش آکنده از حرص و طمع است از مسائل مفلوک است. سعدی آن قدر که رسیدن به مراد و دولت را در دوری از حرص و به گفته وی کم جوشیدن می داند، در کوشیدن نمی داند و در گلستان می فرماید:
«دولت نه به کوشیدن است چاره کم جوشیدن است»
کلیات،۱۱۳
۳- هماهنگ بودن دخل و خرج: از آنجا که غالباً درآمد مشروع و معمول قطره قطره به دست می آید، خرج نیز باید مطابق با آن باشد و گرنه حکایت پارسازاده ای خواهد شد که ترکه عمان خود را بی رویه خرج کرد و نصیحت سعدی را که می گفت: ای فرزند دخل آب روان است و عیش آسیای گردان یعنی خرج فراوان کردن مسلم کسی را باشد که دخل معین دارد. نپذیرفت و به فلاکت دچار شد.
چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن که می گویند ملاّحان سرودی
اگر باران به کوهستان نبارد به سالی دجله گردد خشک رودی
کلیات،۱۵۵
نمودار ۲-۷- عوامل موثر در حفظ و نگهداری نیروی انسانی(گول و همکاران، ۲۰۱۱)
۲-۱-۲۱- تاثیر توانمندسازی بر اجرای مدیریت کیفیت جامع (TQM) در سازمان
مدیریت کیفیت جامع یکی از کاملترین و کارآترین فلسفههای مدیریتی است که به نحو شایستهای مباحث کیفیت و رضایت مشتری را در بردارد. در دنیای امروز که از یکسو رقابتهای ملی، منطقهای و بینالمللی بسیار شدید و تنگاتنگ و از سوی دیگر تغییرات و تحولات در تکنولوژی، نیاز بازار و… بسیار سریع و پرشتاب بوده، مسلماً تجزیه و تحلیل شناخت صحیح و بکارگیری مناسب مباحثی از قبیل مدیریت کیفیت جامع میتواند بسیار راهگشا و موثر باشد. از نکات برجسته و ممتاز بحث مدیریت کیفیت جامع این است که بسیاری از فنون و روش های مرتبط با مسائل مدیریتی و کیفیتی را بطور جامع و با تلفیقی مناسب و بصورت یکپارچه در خود جای داده است. بطور کلی شرکتهایی که در جهت اجرای فلسفه مدیریت کیفیت فراگیر قدم برمی دارند، بایستی از تلاشهای بهبود مستمر کیفیت که در تمام اجزای سازمان جریان دارد، مطمئن شوند (انتشارات تعاون، ۱۳۸۱).
-منابع انسانی بعنوان رکن مدیریت کیفیت جامع
مدیریت بایستی بتواند پاسخگوی تغییر سبک مدیریت در سازمانش باشد. این موضوع، هر موردی را از تغییر منابع لازم جهت انجام عملیات تا ایجاد یک سیستم پیگیری در تمام سطوح، شامل میشود. زمانی مدیریت کیفیت فراگیر در یک سازمان متبلور میگردد و منجر به رضایت مشتریان داخلی و خارجی میگردد که کیفیت در سه حوزه سیستمی، فرایندی و فردی (کارکنان) متحول گردد. از آنجائیکه کارکنان به عنوان سرمایههای اصلی سازمان در نظر گرفته میشوند ضروریست با سرمایهگذاری، توانمندسازی و بهسازی آنان زمینه تولید محصولات با کیفیت و ارائه خدمات مطلوب را فراهم نمود.
-عناصر اصلی (TQM) مرتبط با منابع انسانی
از آنجائیکه منابع انسانی شامل افراد، کلیه شبکهها و ساختارهای مرتبط به منظور ارائه یک کار دسته جمعی با کیفیت میباشد لذا یک سازمان موفق میکوشد تا منابع انسانی خود را در جهت تولید محصولات و ارائه خدمات با کیفیت بالا ترغیب نماید.
در این راستا شواهد بسیار زیادی وجود دارد که موفقیت سازمان و کیفیت به صورت دست در دست و موازی حرکت میکنند و (TQM) یک استراتژی جهت تحقق بخشیدن به این امر میباشد.
عناصر اصلی (TQM) که ارتباط مستقیم با منابع انسانی دارد عبارتند از:
افزایش کارایی و سیستمهای کاری از طریق توانمندسازی منابع انسانی
بهبود مستمر سیستم از طریق بهینهسازی منابع انسانی
رضایتمندی و خشنودی کارکنان (مشتریان داخلی)
افزایش اثربخشی فعالیتهای منابع انسانی
برنامه ریزی و ارزیابی منابع انسانی
آموزش و توسعه منابع انسانی
- توانمندسازی و مدیریت کیفیت
نتایج مدرن کیفیت جامع بر تلاشهای بهبود مستمر متمرکز بوده و توانمندسازی کارکنان که یک شکل پیشرفتهای از مشارکت کارکنان و درگیر نمودن افراد در کار میباشد از مهمترین اصول موجود در (TQM) تلقی میگردد. اصولاٌ منظور از توانمندسازی آن است که کارکنان دارای دانش، مهارت، اختیارات و علاقمندی برای تصمیمگیری و انجام وظیفه در یک سازمان توانمند، دارای شرایط لازم برای پاسخ گفتن به نیازها، ایجاد رضایت در مشتری، انجام فعالیتهای با قابلیت اطمینان بالا، تولید محصولات و خدمات باکیفیت و بهبود مستمر باشند. در سازمانهای مذکور، کارکنان از شرایط کامل و بالقوه برخوردار میباشند، به گونهای که آنان اهداف خود را با اهداف بالاتر سازمان همسان کرده، دارای اختیارات و فرصت حداکثر مشارکت بوده و قادر به هرگونه عمل میباشند. همچنین، نسبت به اهداف سازمان متعهد گشته و دارای ابزاری برای نائل آمدن به اهداف هستند. توانمندسازی کارکنان یک راه حل کلیدی در اجرای مدیریت کیفیت جامع است که مدیران برای افزایش موفقیت به آن اهمیت میدهند (انتشارات تعاون، ۱۳۸۱).
علت تاکید TQM بر فرهنگ سازمانی این است که همه کارکنان را در فرایند توسعه و کمک به اجرای آن مشارکت دهد (Lawler, 1992). توانمندسازی کارکنان با اهمیت فرهنگ کیفیت سازمانها ارتباط دارد (Howard & Foster, 1999).
آشکار شدن اهمیت جریان توانمندسازی به اندازه فرایند مدیریت در سازمانها، مفهوم توانمندسازی را برای کارکنان ایجاب کرده است (Vouzas & Psychogios, 2007). این دو معتقدند که مفهوم توانمندسازی کارکنان سهم قابل ملاحظهای در درک مدیران از TQM دارد. بعلاوه یافتههای آنها نشان داد که فرهنگ توانمندسازی به اندازه جریانهای TQM در افزایش نتایج سیستمهای TQM نقش دارد.
همچنین اهمیت توانمندسازی کارکنان میتواند از نقش فرعی TQM روی سود شرکتها مطرح شود. بعبارت دیگر TQM جانبی، جریانی است که با مفاهیم، فرایندها و جریانهای مدیریت مانند توانمندسازی کارکنان و رهبری متصل میشود (Fotopoulos & Psomas, 2009).
توانمندی کارکنان مانند یک جریان TQM است که تاثیر مثبت و مهمی روی عملکرد سازمان، رضایت مشتری و رضایت شغلی خواهد داشت (Brah, tee & Rao, 2002).
۲-۱-۲۲- ویژگیهای کارکنان توانمند
برای اثربخش شدن فعالیتهای توانمندسازی، کارکنان باید زمینه و پتانسیل لازم و کافی را برای درک و پذیرش موضوعات مورد نظر داشته باشند. مهمترین زمینههای فردی برای فرایند توانمندسازی عبارتند از:
الف) مهارت، شایستگی و لیاقت:
مهارت و تجربه در رشته و حرفهای که فرد انتخاب نموده، مبنای اصولی برای توانمندسازی است. این بدان مفهوم است که کارکنان جدید که فاقد تجربه هستند، تا زمانی که ظرفیت مسئولیتپذیری پیدا نکردهاند، نمیتوان فرایند توانمندسازی را در مورد آنها به اجرا درآورد.
ب) بهبود رفتارهای کمکی:
افرادی که دارای رفتارهای تشریکی و کمک کنندگی هستند، دستاوردهای اعضای تیم را افزایش میدهند. باید به خاطر داشت که ایجاد حس رقابتپذیری و شخصیت دادن به افراد از جمله مواردی است که همکاری تیمی افراد را افزایش میدهد.
ج) مهارتهای ارتباطی:
این مهارتها شامل مهارتهای گفتاری و شنیداری است. به طور مسلم، توانمندسازی در تیم کاری اجرا نمیشود مگر این که اعضاء همان گونه که به دقت به صحبت دیگران گوش میکنند، توان بیان دیدگاه خود را داشته باشند (کاشانی، ۱۳۸۷).
در ادامه به برخی ویژگیهای کارکنان توانمند اشاره میشود:
۱- خودکارآمدی و شایستگی شخصی
وقتی افراد توانمند میشوند از احساس خود اثربخشی برخوردار میگردند که قادرند کارها را با کفایت لازم انجام دهند و معتقدند که میتوانند راهی برای رویارویی با چالشهای جدید بیاموزند و رشد کنند خوداثربخشی مهمترین عنصر توانمندی است زیرا احساس خود اثربخشی است که نشان میدهد افراد برای انجام کاری دشوار خواهند کوشید و پشتکار خواهند داشت یا خیر.
باندورا (۱۹۷۷) سه شرط زیر را برای احساس خود اثربخشی افراد پیشنهاد میکند:
باور به اینکه توانایی انجام کار را دارند.
باور به اینکه ظرفیت به کار بستن تلاش لازم را دارند.
باور به اینکه مانعی خارجی آنها را از انجام کار موردنظر باز نخواهد داشت.
۲- خودسامانی (خوداختیاری)
خوداختیاری به احساس قابلیت برخورداری از حق انتخاب اشاره دارد. هنگامی که افراد به جای اینکه با اجبار در کاری درگیر شوند یا دست از آن بکشند، داوطلبانه کنترل اقداماتی را آغاز میکنند، احساس خود اختیاری میکنند. در این وضعیت فعالیتهای افراد نتیجه آزادی و اقتدار شخصی شان است. این افراد قادرند به میل خود اقدامات ابتکاری انجام دهند، تصمیمهای مستقل اتخاذ نمایند و افکار جدید را بیازمایند و به جای اینکه احساس کنند فعالیتهایشان از پیش تعیین شده و تحت کنترل دیگران یا اجتناب ناپذیر و همیشگی است، اختیار و اراده فردی خویش را حاکم میدانند. خوداختیاری همچنین به برخورداری از حق انتخاب درباره روشهای تلاش و انجام وظیفه، سرعت کار و چارچوب زمانی کار تاکید دارد. همچنین افرادی که با احساس معنیدار بودن شغل، توانمند شدهاند نوآورتر، تاثیرگذارتر و شخصاً کاراتر از دیگران ظاهر میشوند(مصلحی و همکاران، ۱۳۹۱).
۳- پذیرش نتایج شخصی
افراد توانمند از احساس کنترل شخصی بر نتایج کار برخوردارند. آنان بر این باورند که میتوانند با تحت تاثیر قرار دادن محیط یا نتایج کار، موجب ایجاد تغییر شوند. پذیرفتن شخصی نتیجه، عبارت است از باورهای فرد در مقطعی از زمان، درباره توانایی وی برای ایجاد تغییر در جهت مطلوب. افراد توانمند اعتقاد ندارند که موانع محیط بیرونی فعالیتهای آنان را کنترل میکنند. بلکه بر این باورند که خود قادرند این موانع را کنترل کنند. البته باید در نظر داشت حتی توانمندترین افراد قادر نخواهد بود همه آنچه را روی میدهد کنترل کند و چنین هم مدنظر نیست.
عدم احساس کنترل از آن رو که با پیامدهای منفی و زیانهای جسمی و عاطفی همراه است حائز اهمیت میباشد. برای مثال معلوم شده است که فقدان کنترل به افسردگی، فشار روانی، نگرانی، روحیه پایین، فقدان بهرهوری، رخوت و ناتوانی و حتی افزایش احتمال مرگ منتهی شود. در مجموع کنترلپذیری از یک سو به توانایی تشخیص حوزههای تحت تاثیر و نفوذ افراد و از سوی دیگر به اراده و نیز تغییر محیط خارجی به منظور افزایش تسلط بر آن وابسته است.
۴- احساس ارزشمندی
افراد توانمند احساس معنیدار بودن میکنند. برای اهداف و فعالیتی که به آن اشتغال دارند ارزش قائلند و در کار از نوعی احساس اهمیت شخصی برخوردار میشوند. بنابراین، معنیدار بودن به نگرش ارزشی معطوف است. فعالیتهای معنیدار نوعی احساس هدفمندی، هیجان یا ماموریت برای افراد ایجاد میکنند. به طوری که کسب درآمد یا تنها انجام دقیق یک شغل، برای آنها احساس معنیداری ایجاد نمیکند بلکه موارد بنیادیتر و ارزشمندتر در این زمینه اهمیت مییابند.
۵- اعتماد
افراد توانمند دارای حس اعتماد هستند. مطمئناند که با آنان منصفانه و یکسان رفتار خواهد شد. اطمینان دارند که حتی در مقام زیردست نیز نتیجه نهایی کارهای آنها، نه آسیب و زیان که عدالت و صمیمیت خواهد بود. معمولاً معنی این احساس آن است که اطمینان دارند صاحبان قدرت به آنها آسیب یا زیان نخواهند رساند و یا این که با آنان بی طرفانه رفتار خواهد شد. با وجود این، حتی در شرایطی که افراد قدرتمند درستی و انعطاف نشان نمیدهند افراد توانمند باز هم گونهای احساس اعتماد شخصی را حفظ میکنند. افراد دارای اعتماد، ضمن ابراز علاقه به دیگران، تلاش میکنند با دیگران و بخش موثری از گروه باشند، پژوهش گرا، خودسامان و مشتاق به یادگیری. همچنین افشاگرتر، در ارتباطات مربوط به خود، صادقتر و برای گوش دادن دقیق به دیگران، تواناترند(مصلحی و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۱-۲۱- فرایند توانمندسازی
اولین چیزی که در ارتباط با توانمندسازی میبایست محلوظ نظر قرار گیرد این است که توانمندسازی یک فرایند است نه یک رویداد و اجرای موفقیت آمیز آن، نیازمند تعهد، صبر و حوصله از سوی طرفین یعنی مدیریت و اعضای گروه است. (نمودار۲-۷)
فرایند توانمندسازی دارای شش مرحله اساسی است که این مراحل عبارتند از:
۱-تعریف و ابلاغ مفهوم توانمندسازی به اعضای سازمان
۲- هدفگذاری و تدوین راهبردها، که برای کارکنان در هر سطح سازمان در انجام تلاشهایشان به منظور توسعه و تقویت توانمندسازی به یک چارچوب سازمانی تبدیل شود.
۱۷/۰
۳۶/۱-
۰۰/۰
۰۰/۰
ارتباط همکاران×USZ
آیکن و وست[۷۹](۱۹۹۱ به نقل از هیز، ۲۰۰۵) معتقدند برای بررسی نقش تعدیل کننده یک متغیر پیوسته در رابطه دو متغیر پیوسته ی دیگر بهتر است، پس از آزمون تعامل و بررسی معنادار بودن آن، برای متغیری که نقش تعدیل کننده ایفا می کند یک انحراف استاندارد بالای میانگین، میانگین و یک انحراف استاندارد زیر میانگین مورد استفاده قرار گیرد. برای متغیر اندازه ی مدرسه میانگین و انحراف استاندارد به ترتیب ۳۶/۱۹۰ و ۷۷/۷۹ است. یک انحراف استاندارد زیر میانگین۵۹/۱۱۰ و یک انحراف استاندارد بالای میانگین ۱۳/۲۷۰ است. برای آزمون اثر تعامل هنگامیکه اندازه ی مدرسه ۵۹/۱۱۰ است یک متغیر جدید به نام۱۱۰ SchSz- ساخته شد و اثر تعامل آن با مؤلفه ی روابط بین همکاران به صورت یک متغیر مجازی بررسی شد. یک تحلیل رگرسیون با متغیر روابط بین همکاران، ۱۱۰SchSz - و تعامل آن دو با یکدیگر اجرا شد. برای آزمون اثر تعامل هنگامی که اندازه مدرسه ۳۶/۱۹۰ است، یک متغیر جدید به نام۱۹۰- SchSz ساخته شد و اثر تعامل آن با مؤلفه ی روابط بین همکاران به صورت یک متغیر مجازی بررسی شد. و برای آزمون اثر تعامل هنگامیکه اندازه ی مدرسه ۱۳/۲۷۰ است یک متغیر جدید به نام۱۳/۲۷۰ - SchSz ساخته شد واثر تعامل آن با مؤلفه ی روابط بین همکاران به صورت یک متغیر مجازی بررسی شد. یافته های اجرای سه تحلیل رگرسیون جداگانه در جدول۸-۴ گزارش شده است.
شکل۱- ۴. اثر تعامل روابط با همکاران و پیشرفت تحصیلی در سطوح اندازه مدرسه
اثر تعامل روابط همکاران و پیشرفت تحصیلی در سطوح اندازه ی مدرسه در شکل۴-۱ نشان داده شده است. یافته ها نشان می دهد، هنگامیکه اندازه ی مدرسه در سطح میانگین و یک انحراف استاندارد زیر میانگین است، روابط با همکاران پیش بینی کننده ی معنادار پیشرفت تحصیلی است، اما در شرایطی که اندازه ی مدرسه یک انحراف استاندارد بیش از میانگین است، روابط با همکاران نمی تواند پیشرفت تحصیلی را به طور معنادار پیش بینی کند.
جمع بندی
در پژوهش حاضر بیشترین جامعه ی مورد مطالعه را معلم های زن با تعداد ۱۳۲نفر تشکیل می دادند. میانگین سن آن ها۴۰ سال بود. اغلب آن ها دارای مدرک تحصیلی لیسانس بودند و بیشترین فراوانی مربوط به معلم های پایه ی تحصیلی سوم بود. میانگین سابقه ی معلمان در واحد آموزشی مربوطه۰۲/۳، در پایه تحصیلی فعلی۰۴/۷، سابقه کل آنها دارای میانگین۷۷/۲۰ و میانگین درآمدشان۸۸۶ هزار تومان، تعداد دانش آموزان مدرسه دارای میانگین۳۶/۱۹۰ نفر و میانگین تعداد دانش آموزان کلاس۹۴/۲۰ نفر می باشند. شاخص های توصیفی مؤلفه های فرهنگ مدرسه حاکی از این هستند که، مؤلفه ی فرایند یادگیری و تدریس به طور متوسط بیش از سایر مؤلفه ها در مدرسه های مورد مطالعه حاکم بود. در این فصل به سؤالات پژوهش پاسخ داده شد، که عبارتند از:
۱- آیا مؤلفه های فرهنگ مدرسه می توانند پیشرفت تحصیلی را در دانش آموزان پیش بینی کنند؟ یافته ها نشان می دهد که مؤلفه ی ارتباط با همکاران بیشترین رابطه را با پیشرفت تحصیلی نشان می دهد. مؤلفه های فرایند یادگیری و تدریس و نقش آموزشی و اداری مدیر/ معاون نیز با پیشرفت تحصیلی رابطه معنادار دارند. اما دخالت والدین در فعالیت های مدرسه و تسهیلات فیزیکی در مدرسه با پیشرفت تحصیلی رابطه معنادار نشان ندادند. شدت رابطه مؤلفه های فرهنگ مدرسه با یکدیگر از متوسط تا قوی است. بیشترین رابطه بین مؤلفه ی نقش آموزشی و اداری مدیر/ معاون و سنجش کلاس درس است.
۲- مؤثرترین مؤلفه ی فرهنگ مدرسه در پیش بینی پیشرفت تحصیلی کدام است؟تنها مؤلفه ی ارتباط بین همکاران پیش بینی کننده ی پیشرفت تحصیلی بود.
۳- آیا اندازه ی مدرسه می تواند دررابطه ی پیش بینی مؤلفه های فرهنگ مدرسه با پیشرفت تحصیلی نقش تعدیل کننده ایفا کند؟ با بهره گرفتن از تکنیک جانسن– نایمن بررسی شد. ازآنجا که فقط مؤلفه ی ارتباط بین همکاران پیش بینی کننده ی معنادار پیشرفت تحصیلی بود، نقش تعدیل کننده ی اندازه ی مدرسه در رابطه این مؤلفه با پیشرفت بررسی شد. نخست، اثر تعامل ارتباط همکاران × اندازه ی مدرسه آزمون شد. نتایج برازش داده ها با مدل رگرسیون نشان می دهد که اثر تعامل معنادار است. در نتیجه، هنگامیکه اندازه ی مدرسه در سطح میانگین و یک انحراف استاندارد زیر میانگین است، روابط با همکاران پیش بینی کننده ی معنادار پیشرفت تحصیلی است، اما در شرایطی که اندازه ی مدرسه یک انحراف استاندارد بیش از میانگین است، روابط با همکاران نمی تواند پیشرفت تحصیلی را به طور معنادار پیش بینی کند.
فصل پنجم
جمع بندی، نتیجه گیری و پیشنهادها
۵-۱. مقدمه
دراین فصل با استناد به نتایج تجزیه و تحلیل های آماری بدست آمده از فصل چهارم به توجیه و تفسیر سؤالات پژوهش و مقایسه آنها با نتایج پژوهش های دیگر انجام شده در داخل و خارج از کشورپرداخته شده است و درنهایت پیشنهادات لازم در دو سطح پژوهشی و کاربردی ارائه شده است.
۵-۲. خلاصه ی یافته های پژوهش
نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان دادکه از بین مؤلفه های فرهنگ مدرسه صرفاً مؤلفه ی روابط همکاران پیش بینی کننده ی معنادار پیشرفت تحصیلی بود.
یافته ی دیگراین مطالعه ی حاکی از این بود که در مدارس با حجم متوسط و کوچک رابطه پبشرفت تحصیلی با مؤلفه ی روابط همکاران مثبت و معنادار بود ولی در مدارس با اندازه ی بزرگ این رابطه مشاهده نشد.
۵-۳ .تفسیر یافته های پژوهش
هدف این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با نقش تعدیل کنندگی اندازه ی مدرسه بود. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان دادکه از بین مؤلفه های فرهنگ مدرسه صرفاً مؤلفه ی روابط همکاران پیش بینی کننده ی معنادار پیشرفت تحصیلی بود. این یافته با یافته های مطالعات پیشین هماهنگ است. محمدی، ترک زاده، باقری، امیری و آزادی (۱۳۹۱ ) به این نتیجه دست یافتند که هم در معلمان مرد و هم معلمان زن، دو بعد فرایند و ارتباط فرهنگ مدرسه، پیش بینی کننده معنادارسازگاری نوآورانه برای یادگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات است. در معلمان مرد، بعد فرایند و در معلمان زن، بعد فرایند و ارتباط فرهنگ مدرسه، پیش بینی کننده ی معنادار سازگاری نوآورانه ی آنان برای تدریس از طریق اینترنت می باشد. حسین چاری(۱۳۸۲)گزارش کردکه تأثیر ابعاد فرهنگ مدرسه به عنوان یک کل، درمقایسه با ابعاد آن به عنوان متغیرهایی مجزا، بر پیامدهای شناختی و رفتاری فرایند تحصیل بیشتربوده است. همچنین تأثیر فرهنگ مدرسه بر پیشرفت تحصیلی وخودتنظیمی دررفتارهای نوع دوستانه معنادار بود.گاه، یانگ و فرایزر(۱۹۹۵) به این نتیجه دست یافتند که بین دو متغیر فرهنگ مدرسه و پیشرفت در درس ریاضی رابطه مستقیم وجود دارد. رجائیان(۱۳۸۷)گزارش کردکه بین ادراکات دانش آموزان از فرهنگ مدرسه درابعاد نگرش به تحصیل و یادگیری، رفتارها و پیامدهای آموزشی یادگیری گروهی و محیط فیزیکی مدرسه، با پیشرفت تحصیلی آنان رابطه معنادار وجود دارد. عارفی، رحمانی و صفایی(۱۳۸۹) گزارش کردندکه ابعاد فرهنگ مدرسه می توانند انگیزه ی پیشرفت دانش آموزان را پیش بینی کند. دورنس بلند ( ۲۰۱۲) گزارش کرد که بین عناصر فردی فرهنگ مشترک و موفقیت دانش آموزان ارتباط معنادار وجود دارد. بین موفقیت دانش آموزان در ریاضی و عناصرشناخته شده ی فرهنگ مدرسه مانند مأموریت، دیدگاه، ارزش ها و هدف های مشترک رابطه معنا دار وجود دارد. به هر حال، این یافته به طور تلویحی با یافته های نو( ۲۰۱۲) همخوانی نشان نمی دهد. وی به این نتیجه دست یافت که متغیرهای پیش بینی کننده ی هوش هیجانی و فرهنگ مدرسه، به طورقابل توجهی پیش بینی کننده ی موفقیت دانش آموزان نیستند.
یافته ی دیگر این مطالعه حاکی از این بود که در مدارس با حجم متوسط و کوچک رابطه پبشرفت تحصیلی با مؤلفه ی روابط همکاران مثبت و معنادار بود ولی در مدارس با اندازه بزرگ این رابطه مشاهده نشد. یافته های این مطالعه با مطالعه ی سالفی و سعید(۲۰۰۷) هماهنگ بود. آنها گزارش کردند که فرهنگ مدرسه در مدارس کوچک نسبت به مدارس بزرگتر و ضعیف به خوبی مورد توجه قرار می گیرد . این امر منجر می شود که اندازه ی مدرسه به طور مستقیم هم بر فرهنگ مدرسه و هم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر گذارد. فرهنگ و اعتماد، همکاری، جوّ و دیگر متغیر های حاکم بر مدرسه به طور مستقیم یا به طور غیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارد، ارتباط معنی داری بین اندازه ی مدرسه و فرهنگ مدرسه و بین اندازه ی مدرسه و موفقیت دانش آموزان وجود دارد. مدارس با اندازه ی کوچک در مقایسه با مدارس متوسط و بزرگ دارای فرهنگ مثبت تر و بهترند. یافته های این مطالعه با مطالعه ی دریسکول، هال کاسیس و سورنی(۲۰۰۱) مطابقت ندارد. آنها به این نتیجه رسیدند که کنترل ویژگی های جمعیتی دانش آموزان و عوامل محیطی از جمله کلاس و اندازه ی مدرسه و اندازه ی منطقه ی مدرسه مانع پیشرفت تحصیلی می شود که بیشترین اثر را بر روی عملکرد دانش آموزان مدرسه با اندازه ی متوسط دارد. همچنین یافته های پژوهش برخلاف ادعای جونز و ازیف( ۲۰۱۱) است. آنها نشان دادند که بین اندازه مدرسه و پیشرفت تحصیلی در پایه های تحصیلی سوم و ششم رابطه وجود ندارد. همچنین، آنها گزارش کردندکه ارتباط آماری معنی داری بین اندازه ی مدرسه و موفقیت تحصیلی در پایه ی سوم در حوزه های خواندن و ریاضی وجود ندارد. با این وجود همبستگی معنی داری بین اندازه ی مدرسه و پیشرفت تحصیلی در حوزه ی نوشتن وجود دارد. یک تبیین احتمالی برای این ناهماهنگی مربوط به جامعه ی مورد مطالعه می باشد.مطالعه ی جونز و ازیف بر روی مدارس ابتدایی آنتالیای کانادا اجرا شده است، در حالیکه این مطالعه بر روی مدارس ابتدایی اسفراین انجام شده است. احتمال دارد تفاوت در فرهنگ مدارس یکی از دلایل تبیین این ناهماهنگی باشد.
۵-۴. پیشنهادهای کاربردی
نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد از بین مؤلفه های فرهنگ مدرسه صرفاً مؤلفه ی روابط همکاران پیش بینی کننده ی معنادار پیشرفت تحصیلی بود. با توجه به این امر مدیر مدرسه باید تدابیری بیاندیشد تا بدین وسیله بتواند زمینه ی بهبود ارتباط بین همکاران را افزایش دهد. درراستای این امر مدیر می تواند جلساتی را برگزار کند تا معلمان با شرکت در آن جلسات با همدیگر ارتباط برقرار کنند و بیشتر همدیگر را بشناسند. این عمل مدیراین امکان را فراهم می آورد تا معلمان روش های تدریس مهم، مفید و مؤثر را با یکدیگر به اشتراک گذارند و یا اینکه با همکاری هم روش های تدریس جدید را خلق کنند. این جلسات بهتر است به تعداد بیشتر و در ساعات مختلف در طول هفته برگزار شود. از نظرات و پیشنهادات تک تک همکاران حاضر در جلسه استفاده شود. توصیه می شود مطالب گفته شده در جلسه منتقل شود و به کلیه ی همکاران اطلاع رسانی دقیق صورت گیرد. در این جلسات بهتراست هر همکار به صورت عملی فعالیت تدریس را انجام دهد و همکاران در مورد روش تدریس وی به بحث و تبادل نظر می پردازند. نظرات و پیشنهادات ارئه شده به صورت عملی در کلاس به اجرا در آورده شود و نتیجه باز خورد آن به جلسه گزارش شود. روش های تدریس پیشنهاد شده مختلف بهتراست درطول سال تحصیلی با توجه به مباحث مختلف تداوم یابد و تکرار شود. همچنین در این جلسات توصیه می شود نحوه ی تشویق دانش آموزان فعّال و کوشا در زمینه های آموزشی توسط تک تک معلمان به حبث و تبادل نظر گذاشته شود. در نتیجه استفاده از این روش ها در کلاس های درس خود می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را ارتقاء بخشند.
یافته ی دیگراین مطالعه حاکی از این بود که در مدارس با حجم متوسط و کوچک رابطه پبشرفت تحصیلی با مؤلفه ی روابط همکاران مثبت و معنادار بود ولی در مدارس با اندازه ی بزرگ این رابطه مشاهده نشد. با توجه به این یافته اگربه تعداد مدارس افزوده شود و در هر مدرسه از تعداد دانش آموزان کمتری ثبت نام به عمل آید، در نتیجه مدیر مدرسه فرصت بیشتری برای انجام فعالیت ها در اختیار دارد و وظایفش را با کیفیت بهتری انجام می دهد. در ضمن، در نتیجه ثبت نام تعداد کمتر دانش آموزان، از تعداد دانش آموزان موجود در هر کلاس هم کاسته می شود، پس معلم فرصت بیشتری را برای تدریس دارد و به یادگیری دانش آموزان بیشتر توجه می کند، در نتیجه این امر باعث می شود پیشرفت دانش آموزان افزایش یابد.
۵-۵ . محدودیت های پژوهش
نخستین محدودیت مطالعه حاضر آن است که با روش همبستگی انجام شده است. از اینرو روابط بدست آمده را نمی توان روابط علّی در نظر گرفت. یافته ها در بهترین شرایط نشان دهنده روابط همزمانی است. محدودیت دیگر مطالعه ی حاضر مربوط به روش اندازه گیری است. در این مطالعه مؤلفه های فرهنگ مدرسه با پرسشنامه اندازه گیری شد. این روش دارای تعدادی از محدودیت های ذاتی(عدم خویشتن نگری، خطاهای اندازه گیری و…) است. محدودیت دیگر این مطالعه به جامعه ی مورد مطالعه مربوط می باشد. در این پژوهش معلمان مقطع ابتدایی شهرستان اسفراین به عنوان جامعه، مورد مطالعه قرار گرفتند. از اینرو یافته ها قابل تعمیم به سایر مناطق کشور نیست. محدودیت دیگر این مطالعه تعریف عملیاتی پیشرفت تحصیلی در دوره ی ابتدایی است. پیشرفت تحصیلی به صورت نمره یا درجه بندی های معلم دارای نقص های جدی است. در این دوره نمرات معلمان در مورد پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اثر سقف است و این اثر بر همبستگی های برآورد شده تأثیر می گذارد. محدودیت دیگر این پژوهش اجرای آن در مقطع ابتدایی است، زیرا در این مقطع اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در تک تک درس ها امکان پذیر نیست و پژوهشگر نمره ی کل دانش آموزان را برای سنجش پیشرفت به کار برده است ولی استفاده از نمره ی کل نتیجه دقیقی را به دست نمی دهد.
۶-۵ ۰ پیشنهادها برای پژوهش های آینده
با توجه به محدودیت های موجود در پژوهش توصیه می شود پژوهشگران در مطالعات آتی روابط کشف شده را با طرح های آزمایشی دنبال کنند، تا شواهدی از اثر علّی متغیرهای فرهنگ مدرسه بر پیشرفت تحصیلی به دست آورند. ازروش های سنجش مستقیم رفتار به جای کاربرد پرسشنامه استفاده کنند. توصیه می شود برای اندازه گیری پیشرفت تحصیلی از ابزارهای استاندارد استفاده شود تا از درجه بندی معلمان استفاده شود. بهتر است این طرح در مقاطع راهنمایی و متوسطه نیز انجام شود تا به علت وجود درس های گوناگون اندازه گیری پیشرفت دانش آموزان با دقت بیشتری انجام شود. همچنین با تکرار طرح این مطالعه در سایر شهرها شواهدی از بسط روابط بدست آمده فراهم گردد.
جمع بندی
هدف پژوهش بررسی رابطه فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با نقش تعدیل کنندگی اندازه ی مدرسه بود. نتایج این پژوهش نشان داد که از بین مؤلفه های فرهنگ مدرسه صرفاً مؤلفه ی روابط همکاران پیش بینی کننده ی معنادار پیشرفت تحصیلی بود. این یافته با یافته های مطالعات محمدی، ترک زاده، باقری، امیری و آزادی (۱۳۹۱)، حسین چاری(۱۳۸۲)، یانگ و فرایزر(۱۹۹۵)، رجائیان(۱۳۸۷)، دورنس بلند ( ۲۰۱۲)، عارفی، رحمانی و صفایی(۱۳۸۹) هماهنگ است. ولی با یافته های نو( ۲۰۱۲) همخوانی نشان نمی دهد.
یافته ی دیگر این مطالعه حاکی از این بود که در مدارس با حجم متوسط و کوچک رابطه پبشرفت تحصیلی با مؤلفه ی روابط همکاران مثبت و معنادار بود، ولی در مدارس با اندازه ی بزرگ این رابطه مشاهده نشد. یافته های این مطالعه با مطالعه ی سالفی و سعید(۲۰۰۷) هماهنگ است. ولی این یافته برخلاف ادعاهای جونز و ازیف( ۲۰۱۱) و دریسکول، هال کاسیس سورنی(۲۰۰۱) است.
محدودیت مطالعه ی حاضر در روش همبستگی، روش اندازه گیری، اجرای آن در مقطع ابتدایی و جامعه ی مورد مطالعه است که برای از بین بردن این محدودیت ها پیشنهاد می شود روابط کشف شده را با طرح های آزمایشی دنبال کنند، از روش های سنجش مستقیم رفتار به جای کاربرد پرسشنامه استفاده کنند. برای اندازه گیری پیشرفت تحصیلی از ابزارهای استاندارد استفاده شود تا درجه بندی معلمان، و با تکرار طرح این مطالعه در سایر شهرها شواهدی از بسط روابط بدست آمده فراهم گردد.
فهرست منابع
منابع فارسی
۲-۳-مطالعات داخلی
بت شکن (۱۳۷۹) به بررسی پیش بینی قیمت سهام با بهره گرفتن از شبکه های عصبی- فازی و مقایسه آن با الگوهای خطی پیش بینی پرداخته است. در این مطالعه بحث شده است که امکان پیش بینی قیمت سهام بستگی به فرایند مولد قیمت سهام دارد. در یک تقسیم بندی کلی این فرایند را میتوان به سه دسته تصادفی، خطی و غیرخطی تقسیم کرد. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که قیمت سهام در بورس تهران به صورت غیرخطی و آشوب گونه است. لذا برای پیش بینی قیمت نیاز به ابزاری وجود دارد که بتواند این رفتار را تحت مدل آورده و شبیه سازی کند. در این تحقیق یکی از تکنیکهای هوش مصنوعی به نام شبکه عصبی- فازی برای این منظور بکار گرفته شده است. توانایی این مدل در پیش بینی قیمت سهام در مقایسه با مدلهای خطی میانگین متحرک مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج بررسیها نشان دهنده برتری و اولویت شبکه عصبی در پیش بینی قیمت سهام نسبت به مدلهای میانگین متحرک میباشد.
عزیزخانی (۱۳۷۹) در مطالعه ای به بررسی روشهای ترکیبی پیشبینی و ارائه مدل بهینه برای پیشبینی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این تحقیق اشاره شده است که تصمیمگیری در خصوص خرید سهام جدید و یا فروش سهام موجود، نیازمند دستیابی به اطلاعاتی در خصوص وضعیت آینده قیمت بازار سهام میباشد، لذا در صورتی که بتوان، روند آتی قیمت بازار سهام را با بهره گرفتن از روشهایی پیشبینی نمود، این تصمیمگیری اقتصادی بر پایه اطلاعات صورت خواهد گرفت و در نتیجه زیان یا ریسک سرمایهگذاری (تصمیم) کاهش خواهد یافت .این تحقیق نتیجه گیری کرده است که با بهره گرفتن از روشهای ترکیبی آماری میتوان به پیش بینی شاخص قیمت سهام مناسبتری دست یافت.
چاوشی (۱۳۸۰) به بررسی رفتار قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این مطالعه بحث شده که پیش بینی عنصری کلیدی برای تصمیم گیریهای مدیریتی است. اطلاعاتی که از سیستم و فرایند پیش بینی حاصل میشود، برای بهبود فرایند تصمیم گیری به کار میرود. این تحقیق به پیش بینی پذیری رفتار قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران توسط مدل چند شاخصی آربیتراژ[۴۰] و شبکه های عصبی مصنوعی پرداخته است. جهت آزمون این مسئله، قیمت روزانه سهام شرکت توسعه صنایع بهشهر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. نتایج حاصله حاکی از موفقیت این دو مدل در پیش بینی رفتار قیمت سهام می باشد. البته بر اساس نتایج، برتری عملکرد شبکه های عصبی مصنوعی بر مدل چند شاخصی آربیتراژ مشهود می باشد.
عباس پور (۱۳۸۱) در مطالعه ای به بررسی قیمت سهام شرکت ایران خودرو با بهره گرفتن از تکنیک شبکه عصبی پرداخته است. در این تحقیق ابتدا به وسیله آزمون گردش امکان پیش بینی قیمت سهام شرکت ایران خودرو بررسی گردیده است. سپس از شبکه های عصبی برای پیش بینی قیمت سهام استفاده شده است. همچنین تأثیر انواع توابع تبدیل برای لایه مخفی و خروجی انواع الگوریتمهای یادگیری انواع ساختار شبکه از لحاظ تعداد گره های ورودی و مخفی و چهار متغیر بنیادی و فنی نرخ ارز، قیمت نفت و حجم مبادلات سهام بر عملکرد شبکه مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهایی که در بهبود مدل شبکه موثر بودند در مدل نهایی لحاظ گردیدند. در نهایت بهترین مدل شبکه برای پیش بینی حالات مختلف ارائه گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که پیش بینی به وسیله شبکه عصبی به مراتب بهتر از روشهای خطی عمل می کند.
خالو زاده و خاکی صدیق(۱۳۸۲) در مطالعه ای به ارزیابی روشهای پیش بینی پذیری قیمت سهام و تعیین میزان قابلیت پیش بینی در بازار بورس تهران پرداختهاند. در این تحقیق با بهره گرفتن از اطلاعات سری زمانی قیمت و بازده سهام چند شرکت در بازار بورس تهران به ارزیابی روشهای پیشبینی پذیری و نیز تعیین میزان قابلیت پیشبینی در بازار بورس تهران بر حسب نوع صنعت پرداخته شده است. روشهای پیش بینی پذیری، پیش پردازشهایی محسوب میگردند که با بهره گرفتن از آنها میتوان به ویژگی های فرایند مولدهای سری زمانی برای پیش بینی پی برد. سه روش عمده به عنوان روشهای آزمون پیشبینی پذیری قیمتها (بازده) معرفی شده است. سهامهای مورد مطالعه از صنایع مختلفی از جمله صنعت غذایی، خودرو، دارویی، فلزی و سرمایهگذاری انتخاب شدهاند.
در این تحقیق، ابتدا تحلیل تغییرات سری زمانی(r/s)، سپس تحلیل تخمین همبستگی انجام گرفته است. در نهایت تحلیل تخمین بزرگترین نمای لیاپانوف[۴۱](روشی برای کنتــرل پایداری معادلات دیفرانسیــل غیرخطی) مربوط به اطلاعات و دادههای روزانه قیمت و بازده سهام برخی شرکتها و همچنین شاخص قیمت سهام در بورس تهران[۴۲] صورت گرفته است. طبق نتایج به دست آمده، در مجموع، قابلیت پیشبینی برای سری زمانی مولد قیمت سهام توسعه صنایع بهشهر کمترین و این قابلیت برای سری زمانی شاخص قیمت سهام بیشترین مقدار را دارا است. بنابراین وجود اطلاعات و حافظه دراز مدت در سیستم مولد سری زمانی شاخص قیمت سهام از بقیه بیشتر بوده، استفاده از روشهای مدل سازی و پیشبینی برای این شاخص میتواند سادهتر و با کارایی و دقت بیشتر صورت پذیرد.
کیمیاگری و تیژری (۱۳۸۵) در مطالعه ای به ارائه مدلی جهت آزمون کارایی بازار سهام پرداختهاند. این تحقیق برای سنجش کارایی بورس اوراق بهادار تهران به کار گرفته شده است. در این تحقیق از تکنیک شبکههای عصبی به منظور آزمون کارایی بازار سهام تهران استفاده شده است. پس از شرح تئوریهای موجود در این زمینه با بهره گرفتن از شبکه عصبی به شبیه سازی رفتار معاملاتی پرداخته شده است. در این تحقیق ارزش روزانه ۲ شاخص در بازه مهر ۱۳۸۳ تا اسفند ۱۳۸۵بهکار گرفته شده است. نتایج زیادی با بهکارگیری سیستم پیشبینی و معاملاتی به دست آمده است که در آن از ۴ حد آستانه و ۴ سطح هزینه معاملاتی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که در اغلب موارد شبکه عصبی توانسته است بازده بالاتری نسبت به روش خرید و نگهداری به دست آورد. این امر بیانگر آن است که بازار سهام احتمالاً در شکل ضعیف ناکارا است. برای اعتبار سنجی مدل از «آزمون گردش» استفاده شده که نتایج این آزمون نیز یافته های مدل را تأیید کرد.
صمدی و همکاران (۱۳۸۶) در مطالعه ای به بررسی آزمون کارایی و وجود حباب قیمت در بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از الگوی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای[۴۳] پرداختهاند. آنها اشاره میکنند که بازار بورس اوراق بهادار مهمترین بخش بازار سرمایهی کشور است. نقش اصلی بورس اوراق بهادار، جذب و هدایت پساندازها و نقدینگی سرگردان و پراکندهی جامعه به مسیرهای بهینه است، به طوری که بخش عمده ای از سرمایهها،جذب سودآورترین فعالیتها و پروژهها شود. برای رسیدن به این اهداف بورس اوراق بهادار باید کارا باشد. در این تحقیق با بهره گرفتن از قاعدهی فیلتر (یکی از روشهای موثر در بررسی کارایی در سطح ضعیف)، میزان کارایی اندازه گیری شده است. برای این منظور سهام ۲۵ شرکت بزرگ بورس، زمان و میزان تقسیم سود، افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و سهام جایزهی در دورهی ۱۳۸۶- ۱۳۸۳ آنها جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بر اساس نتایج تحقیق، متوسط بازده اوراق بهادار با بهره گرفتن از قاعدهی فیلتر[۴۴](یﮑﯽ از روش ﻫﺎی ﻣﻮﺛﺮ در ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﺎرایی) از متوسط بازده روش ساده خرید-نگهداری بیشتر بوده است. این تفاوت در آزمون مقایسهی میانگین دو جامعهی آماری در سطح ۹۵ درصد به اثبات رسیده است. بر اساس برخی از نتایج تحقیق، تغییرات قیمتها به صورت مستقل و تصادفی نیستند و روند و الگوی خاصی در رفتار قیمتها وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، کارایی بازار بورس در سطح ضعیف به اثبات رسیده است. از سویی دیگر، به علت افزایش اختلاف بازدهی بین روش فیلتر و خرید-نگهداری در دورهی ۱۳۸۶-۱۳۸۵ در مقایسه با دورهی ۱۳۸۴-۱۳۸۳، میزان عدم کارایی افزایش نیز یافته است.
قالیباف اصل و ناطقی(۱۳۸۷) در تحقیقی به بررسی کارایی در سطح ضعیف در بورس اوراق بهادار تهران پرداختهاند. آنها اشاره میکنند که در طی نیم قرن اخیر مبحث کارایی بازار سرمایه موضوع بسیاری از مطالعات تجربی و نظری بوده است. از آنجا که به موازات رشد مدلهای اقتصاد سنجی کارایی بازار سرمایه مورد آزمون قرار گرفته است، هدف تحقیق آنها آن است که با بهکارگیری مدلهای پیشرفته تر اقتصاد سنجی بر روی کارایی در سطح ضعیف در بورس اوراق بهادار تهران و زیر بخشهایی از آن تمرکز کنند. این زیر بخشها شامل شرکتهای کوچک و بزرگ و صنایع مختلف میباشد. کارایی در سطح ضعیف برای شاخص کل و شاخص شرکتهای کوچک و بزرگ و شش شاخص صنعت با بهره گرفتن از مدلهای خود رگرسیون جمعی میانگین متحرک و خودهمبسته واریانس ناهمسانی شرطی[۴۵] برای دوره زمانی ۱۳۸۳- ۱۳۷۹ مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد که کارایی بورس اوراق بهادار تهران در سطح ضعیف رد میشود. اگر چه کارایی در سطح ضعیف هم در مورد شرکتهای کوچک و هم در مورد شرکتهای بزرگ رد میشود اما میتوان گفت با بهره گرفتن از مدلهای به کار گرفته شده در این تحقیق شرکتهای بزرگ از قابلیت پیشبینی پذیری کمتری نسبت به شرکتهای کوچک برخوردارند و در نهایت کارایی در سطح ضعیف در مورد شش شاخص صنعت مورد مطالعه در این تحقیق رد میشود.
مشیری و سلامی (۱۳۸۸) در مطالعه ای به شبیه سازی بازار سهام با توجه به ویژگیهای ساختاری بازار سهام تهران پرداختهاند. آنها بر اساس مطالعاتی که انجام دادهاند ادعا مینمایند که روش شبیه سازی بازیگر مدار امکان ایجاد فضای مصنوعی برای تقابل و تعامل تعداد زیادی از بازیگران در محیط رایانه را فراهم میآورد. این تحقیق می کوشد با در نظر گرفتن فروضی همچون وجود تجار تصادفی، معامله گران نمودارگرا، حضور بازیگران آگاه به تشریح محیط بازار و تعیین قیمت در چارچوب مکانیزم تسویه برای بازار سهام تهران اقدام به شبیه سازی کنند. آزمونهای اولیه نشان میدهد که این مدل به خوبی توانسته است مشخصات آماری موجود(مانند ضرایب چولگی، ضرایب کشیدگی و ضرایب همبستگی) در سری زمانی قیمتها و بازدهیهای بازارهای بینالمللی و بازار سهام تهران را باز تولید نماید.
نور بخش و همکاران(۱۳۸۹) در مطالعه ای به بررسی کارایی در بازار بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. در واقع تحقیق فوق به بررسی وجود استقلال در سریهای بازده (شکل ضعیف کارایی) سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و آزمون تبعیت از الگوی گام تصادفی پرداخته است. فرضیه اول این است که تغییرات متوالی قیمت سهام از مدل گشت تصادفی تبعیت کرده و مستقل از یکدیگر است. فرضیه دوم این که سریهای قیمتی شرکتهای سرمایه گذاری، به صورت سریهای تصادفی میباشد. نمونه گیری تحقیق، شامل اطلاعات قیمتی روزانه ۵۰ شرکت برتر بورس و شرکتهای سرمایه گذاری بورس تهران بین سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۷ میباشد. نتایج آزمونهای نا پارامتریک (کولمو گوروف– اسمیرنوف و آزمون گردش) و آزمونهای پارامتریک (مدل خود همبسته، مدل آریما) با مردود دانستن هر دو فرضیه نشان داد که قیمتهای اوراق بهادار از مدل گشت تصادفی تبعیت نکرده و سریهای قیمتی شرکتهای سرمایه گذاری،سریهای تصادفی نیستند. در واقع شکل کارایی ضعیف در بورس اوراق بهادار تهران رد میشود. به بیان دقیقتر سرمایه گذاران با بهره گرفتن از اطلاعات مربوط به قیمتها و بازده های گذشته میتوانند بازده بیشتری بدست آورند.
پاکیزه (۱۳۹۰) در مطالعه ای به بررسی تلاطم و بازده با توجه به شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران و بورسهای بینالمللی پرداخته است. در این تحقیق برای برسی بازده بازار و تلاطم پیش بینی شده و غیرمنتظره برای بورس اوراق بهادار تهران و بورسهای بینالمللی از مدلهای شرطی شامل دو مدل متقارن خود همبستگی واریانس ناهمسانی شرطی و خود همبستگی واریانس ناهمسانی شرطی تعمیم یافته و دو مدل نامتقارن خود همبستگی واریانس ناهمسانی شرطی تعمیم یافته بلند مدت[۴۶]و مدل نمایی خود همبستگی واریانس ناهمسانی شرطی تعمیم یافته[۴۷] استفاده شده است. نتایج بیانگر تایید نشدن نظریه قیمت گذاری داراییهاست که رابطهی مثبتی بین تلاطم و بازده تبیین می کند. این رابطه در غالب بورسهای بینالمللی منفی بوده و ضریب تعیین پایینی را نشان میدهد. در این مطالعه همچنین بیان میشود که بر خلاف کارا بودن بازارهای بینالمللی، نظریههایی را که رابطه مثبتی بین ریسک و بازده در بازار سهام متصور است را تایید نمیکند.
کشاورز حداد و بابایی (۱۳۹۰) در مطالعه ای به مدل سازی تلاطم بازده نقدی در بورس سهام تهران با بهره گرفتن از داده های تابلویی و مدل گارچ پرداختهاند. در پانلهایی متشکل از شاخصهای چندین گروه صنعت بهصورت نمونه و سریهای زمانی مربوط به قیمت سهام شرکتهای داخل این گروههای صنعت در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی تیر ماه ۱۳۸۴ تا آبان ماه ۱۳۸۷، به تجزیه و تحلیل نتایج پرداخته اند. این تحقیق با بهره گرفتن از روش شناسی کل به جزء هندری بهدنبال بررسی تشابهها و تفاوتهای ساختار تلاطم بازده سهمهای درون صنایع یکسان و نیز ساختار تلاطم بازده سهمهای صنایع غیریکسان می باشد. نتایج نشان میدهد، نمیتوان ساختار تلاطمی مشابهی را برای سهمهای موجود در یک گروه صنعت یا در سطحی بالاتر برای گروههای صنعت نمونه انتخاب شده از بورس سهام تهران، چه از لحاظ میانگین بازده سهام و چه از لحاظ یکسانی ساختار تلاطم بازده یا یکسانی میانگین تلاطم بازده در نظر گرفت.
تفاوت تحقیق حاضر با سایر تحقیقات انجام گرفته بر روی بازار سهام ایران در اینست که مطالعه پیش رو سعی می کند از منظر تکنیک های مرسوم در اقتصاد فیزیک به بررسی سوالات تحقیق بپردازد.
بنابراین، بر اساس این چارچوب فکری ابتدا به بررسی رفتار تصادفی شاخص قیمت بازار سهام پرداخته خواهد شد. سپس با بهره گیری از فرم توزیعی کستینگ[۴۸]، این تابع توزیع و استنتاج نتایج تجربی آن برآورد و تجزیه و تحلیل خواهد شد. در نهایت با بهره گیری از یک الگوی منسجم اقتصادی و استفاده از اطلاعات گذشته در چارچوب الگوی قیمت گذاری بلک، شولز و مرتون[۴۹]و برآورد شاخصهایی همچون انتظارات بازدهی، واریانس بازدهی، ریسک گریزی و میزان تلاطم ناشی از نااطمینانی، اقدام به آزمون باز تولید دینامیک رفتار تصادفی شاخص قیمت بازار سهام ایران خواهد شد.
فصل سوم
۳-مبانی نظری و ساختار الگو
۳-۱-مقدمه
به طور کلی تحلیل گران بازار سرمایه از دو رهیافت فکری تکنیکال و بنیادین برای تجزیه و تحلیل بازار استفاده می کنند. بطوریکه تحلیل گران تکنیکال با بررسی روند حرکت شاخص قیمت، سعی در پیش بینی تغییرات آتی شاخص بازار سهام را دارند. در مقابل تحلیل گران بنیادی با بهره گرفتن از اصول رفتار شناسی اقتصادی می کوشند تحولات آتی شاخص های بازار سهام را مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار دهند. البته اگرچه تا کنون روش کاملا کارایی برای پیش بینی تغییرات قیمت سهام به صورت جامع ارائه نشده است. اما این بدین مفهوم نیست که امکان پیش بینی رفتار متغیر قیمت وجود ندارد. با بهره گرفتن از تغییرات قیمت سهام در گذشته و استخراج متغیرهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک اثر گذار بر آن میتوان تا حدود زیادی در شرایط مشابه با بهره گرفتن از روشهای مختلف، روند تغییرات را باز تولید و پیش بینی نمود.
علم نوین اقتصاد فیزیک نیز به دنبال تجزیه و تحلیل و پاسخ به سؤالاتی است که بتواند انواع حرکتهای نوسانی در اقتصاد را توصیف نماید. در واقع اقتصاد فیزیک اساساً به دنبال تشخیص و تبیین چیستی حرکات و چگونگی ایجاد آنها میباشد. در بازار سهام نیز متخصصین اقتصاد فیزیک به دنبال یافتن قوانینی هستند که بتوانند رفتار تغییرات قیمت را مورد بررسی قرار دهند.[۵۰]
در این چارچوب سو الی که پیش روی محققان اقتصاد فیزیک در چنین محیط اقتصادی میباشد اینست که، از لحاظ آماری اگر متغیرهای مورد بررسی دارای ویژگی رفتار تصادفی باشند آیا میتوان توزیع و همبستگی آنها را در چنین موقعیتی بدست آورد؟ آیا میتوان حداقل با وجود اطلاعات مشابه رفتار شاخص قیمت را باز تولید و پیش بینی نمود؟ اگر این امر ممکن است متغیرهای مهم کدامند و چگونه میتوان آنها را محاسبه نمود؟[۵۱]
بنابراین با توجه به شیوه نگرش علم اقتصاد فیزیک به مسائل، گام بعدی در این تحقیق بدین ترتیب خواهد بود که با بهره گیری از مطالعات انجام شده و ابتکار عمل در بهکارگیری نظریات و کنار هم قرار دادن آنها، زمینه را برای بررسی رفتار شاخص قیمت سهام در ایران فراهم آید.
مبانی نظری مورد نیاز در این تحقیق با توجه به سؤالات تحقیق به سه بخش تقسیم بندی خواهد شد. در ابتدا مبانی نظری مربوط به بررسی رفتار تصادفی شاخص قیمت بازار سهام ارائه خواهد شد. سپس مباحث مربوط به برآورد تابع توزیع کستینگ و تکنیکهای مورد نیاز برای برآورد تجربی طرح خواهد شد. در نهایت یک چارچوب نظری منسجم اقتصادی جهت آزمون باز تولید رفتار شاخص قیمت سهام در ایران ارائه میگردد.
۳-۲-بررسی رفتار تصادفی بازار سهام
بررسی رفتار پیچیده بازار سهام، یکی از مباحثی است که توجه صاحبنظران را در دهه های اخیر به خود جلب نموده است. امروزه بررسی رفتار شاخص قیمت سهام با بهره گرفتن از روشهای فیزیک آماری و ریاضی مورد علاقه بسیاری از اقتصاددانان و فیزیکدانها قرار گرفته است. در این راستا میتوان به بازتولید رفتار تصادفی شاخص بازار سهام در چارچوب الگوی سبد دارایی تصادفی اشاره کرد. در ادامه تلاش خواهد شد با ارائه نظریه سبد دارایی تصادفی زمینه را برای ارائه یک کاربرد تجربی در فصل آتی مهیا گردد.
۳-۲-۱-نظریه سبد دارایی
سبد دارایی به مجموعه ای از اوراق بهادار که توسط یک سرمایه گذار نگهداری میشود اطلاق میگردد که دارای ترکیبی مناسب از سهام یا سایر داراییها است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است. در این چارچوب میتوان مطرح شدن نظریه مارکویتز[۵۲] (۱۹۵۲) را منشأ پیدایش تئوری سبد دارایی دانست. وی فرض کرد که سرمایهگذاران الزاماً در پی به حداکثر رساندن بازده مورد انتظارشان نیستند. زیرا اگر آنها تنها به دنبال دستیابی به حداکثر بازده مورد انتظار بودند، تنها دارایی را انتخاب میکردند که از بیشترین بازده مورد انتظار برخوردار باشد. اما در عمل سرمایهگذاران دارای مجموعه ای از سهام های مختلف در سبد دارایی خود می باشند. در واقع سرمایهگذاران به طور همزمان به دو پدیده ریسک و بازده توجه میکنند. این تئوری تلاش دارد تا ارتباط بین بازده انتظاری و سطح ریسک سبد دارایی را تبیین نماید. در این راستا نظریات متعددی در تبیین ابعاد مختلف بحث سبد دارایی مطرح شده است. در این میان میتوان به نظریه سبد دارایی تصادفی[۵۳] به عنوان نظریه ای که در سالهای اخیر مطرح گردیده و مورد توجه ویژه نظریهپردازان و تحلیل گران رفتار تصادفی بازار سهام قرار گرفته، اشاره کرد. در ادامه به طور نظریه سبد دارایی تصادفی ارائه خواهد گردید.
۳-۲-۲-نظریه سبد دارایی تصادفی
نظریه سبد دارایی تصادفی ابتدا توسط فرنولز[۵۴](۱۹۹۹) در مقاله ای معرفی و در سال (۲۰۰۲) نیز گسترش داده شد. این بحث به صورت گسترده تری در مقاله های فرنولز، کاراتزاس و کارداراس[۵۵](۲۰۰۵) بنر، فرنولز و کاراتزاس[۵۶](۲۰۰۵)، فرنولز و کاراتزاس[۵۷](۲۰۰۶) و کارتزاس و کارداراس[۵۸] (۲۰۰۶) به آن پرداخته شده است. این مطالعات باعث گردید که نظریه سبد دارایی تصادفی به صورت چارچوبی برای تحلیل رفتار سبد دارایی و ساختار بازار سهام که دارای کاربردهای عملی و نظری است، مطرح گردد. وان[۵۹] در مطالعه ای گسترده سعی می کند مطالعات فوق الذکر را بطور یکجا بررسی و جمع بندی نماید. مطالعه حاضر می کوشد با بهره گرفتن از مطالعه وان مباحث نظری سبد دارایی تصادفی را تا حد لزوم بیان کند. بنابراین در ابتدا تعاریفی دقیق از مفاهیمی همچون حرکت براونی[۶۰] و شبه مارتینگل[۶۱] ارائه خواهد شد. سپس سبد دارایی تصادفی را با بهره گرفتن از روابط ریاضی توضیح داده می شود.
-حرکت براونی: حرکت براونی برگرفته از نام گیاه شناسی[۶۲] به نام روبرت براون[۶۳] در جهان شناخته شده است. نوربرت واینر[۶۴] نیز وجود حرکت براونی را اثبات کرد. در ادامه یک تعریف استاندارد از حرکت براونی ارائه خواهد شد:
یک متغیر تصادفی پیوسته در زمان بطوری که برقرار باشد را در نظر بگیرید. آنگاه ( ) را یک حرکت براونی یا فرایند واینر نامند، اگر و تنها اگر:
۱-
۲- دارای ویژگی نموهای[۶۵] مستقل می باشد. بدین ترتیب که ، ، مستقل از است.
۳- برای ، دارای توزیع نرمال( ) است.
۴- پیوسته در tبا احتمال یک میباشد.
-فرایند مارتینگل[۶۶]: فرآیندهای مارتینگل در بیشتر فرآیندهای تصادفی رخ میدهد. فرآیندهای مارتینگل به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای ریاضی در تجزیه و تحلیل پیشرفته بازارهای مالی به شمار میرود. یک فرایند تصادفی[۶۷] را یک فرایند مارتینگل مینامند، اگر دارای خواص زیر باشد:
برای تمامی برقرار باشد. بدین مفهوم که دارای میانگین متناهی میباشند.
رابطه برقرار میباشد.
بر اساس تعریف فوق، قضیه مارتینگل را به صورت زیر میتوان بیان کرد:
-قضیه مارتینگل: اگر یک مارتینگل باشد، آنگاه برای تمامی برقرار میباشد.[۶۸]
-شبه مارتینگل: فرایند تعریف شده بر روی فضای احتمال[۶۹] ( )، یک شبه مارتینگل نامیده خواهد شد، اگر به صورت زیر تفکیک گردد:
بطوریکه متغیر تصادفی قابل اندازه گیری( ) است، یک مارتینگل محلی[۷۰] با مقدار اولیه صفر و فرایندی دارای تغییرات کران دار[۷۱] با مقدار اولیه صفر میباشد.
در اینجا زمینه لازم برای ارائه چارچوبی برای تبیین رفتار سبد دارایی تصادفی فراهم آمده است. با مقایسه مدلهای قیمت گذاری ریاضی ثابت شده است که نظریه سبد دارایی تصادفی برای فرایند پیوسته زمانی قیمت سهام در تحلیل رخ دادهای بلند مدت یا مجانبی[۷۲] قدرتمند است.
فرایند قیمت سهام را بر اساس نظریه سبد دارایی تصادفی به صورتی که در ادامه نشان داده خواهد شد، قابل تعریف خواهد بود:
اگر n را یک عدد صحیح مثبت در نظر گرفته، قیمت سهم( ) فرآیندی است که معادله دیفرانسیل تصادفی زیر را برقرار میکند:
بطوریکه قیمت سهام را در زمان t نشان میدهد.[۷۳] نشان دهنده حرکت براونی[۷۴] است. نیز قابل اندازه گیری و برای به طور مجانبی رابطه را برقرار میکند. برای، نیز قابل اندازه گیری و به طور مجانبی ، رابطهبرقرار باشد. همچنین وجود داشته، بطوری که برای رابطه برقرار میباشد.
اگر از دو طرف رابطه قبل انتگرال گرفته شود، رابطه بعدی بدست خواهد آمد:
بطوری که یک عدد مثبت است که ارزش اولیه سهام را نشان میدهد. این رابطه را میتوان به صورت زیر نیز نشان داد: