به همین صورت معادله زیر را برای ماتریس ضرایب خواهیم داشت:
(۳-۳۸) | … |
شبیه سازی شبکه مورد مطالعه
در این بخش جهت یافتن مدل سری زمانی متغیرهای خروجی، شبکه ۱۴ باسه IEEE انتخاب شده است. داده های سیستم مورد مطالعه و توپولوژی شبکه در ضمیمه ارائه شده است. در شبکه مورد مطالعه جهت تطابق با نوع مسئله تغییراتی صورت گرفته است. مدل های سری زمانی دامنه ولتاژ و فاز به عنوان متغیرهای حالت خروجی انتخاب شده و از روش پیشنهادی در بخش قبلی برای یافتن ضرایب مجهول در مدل استفاده می شود.
مدلسازی سری زمانی توان خروجی توربین بادی
همان طور که پیشتر نیز عنوان شد با توجه به نوع تغییرات موجود در تولیدات سیستم قدرت خصوصا منابع تولیدات پراکنده، نیاز به مدل های سری زمانی برای آن ها اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. به طور مثال در نیروگاه های بزرگ آبی، تغییرات فصلی سطح آب موجود می تواند بر تولید این واحدها تاثیرگذار باشد. همینطور با وجود افزایش تعداد منابع تولیدات پراکنده متصل به شبکه قدرت، نیازمند به مدل سازی اینگونه تغییرات در مطالعات پخش بار می باشیم. تزریق ۱۰ تا ۲۰ درصدی توان بوسیله توربین های بادی به سیستم قدرت، تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی سیستم خواهد داشت ]۱[. از سوی دیگر ارتباط بین متغیرهای سیستم موضوع بسیار مهمی در مطالعات پخش بار است. به طور مثال این ارتباط می بایست میان توربین های موجود در یک مزرعه بادی در نظر گرفته شود. استفاده از سری های زمانی برای متغیرهای سیستم، می تواند مسئله ارتباط میان تولیدات و مصارف سیستم را به صورت مناسب مدل نماید.
روش های موجود برای مدلسازی توان خروجی توربین های بادی به دو دسته کلی: ۱- روش های بر مبنای سرعت باد و۲- روش های بر مبنای توان خروجی توربین بادی دسته بندی می شوند ]۴۱[. هر دو روش بر اساس اندازه گیری سرعت باد می باشند. روش اول به مدلسازی سرعت باد نیاز دارد. مدل هایی که برای شبیه سازی سرعت باد استفاده می شود، شامل مدل های ARMA، مدل های مارکوف گسسته و مدل های بر پایه تبدیل wavelet می باشند. یکی از مشکلات روش های مبتنی بر سرعت باد، چگونگی تاثیرپذیری توان خروجی نسبت به سرعت باد است. به این صورت که با یک اختلاف ۳ درصدی در تخمین سرعت باد، اختلاف ۹ درصدی در توان خروجی توربین بادی وجود دارد. زیرا توان خروجی توربین بادی به نسبت توان دوم سرعت باد تغییر می کند. بر خلاف روش اول، روش دوم به مدلسازی توان خروجی توربین بادی نیاز دارد. یکی از روش های مدلسازی توان خروجی، استفاده از ماتریس انتقال بر پایه مدل مارکوف گسسته است. زمانی که داده های مربوط به اندازه گیری توان خروجی توربین بادی را در اختیار داریم، به مدل دقیق مزرعه بادی نیاز نخواهیم داشت. یکی از مشکلات روش های مبتنی بر توان خروجی، وجود حدود بالا و پایین در توان تولیدی توربین بادی است. این مورد که به دلیل شرایط فنی در هر توربین متفاوت خواهد بود، سبب می شود تابع توزیع توان خروجی از یک توزیع استاندارد تبعیت نکند. مشکلات تشکیل یک مدل آماری برای توان تولیدی توربین بادی بدین صورت است که این متغیرها به صورت غیرایستا و غیرگوسی هستند ]۴۱[.
در این بخش داده های سرعت باد در طول ۶ ماه و به صورت ساعتی در اختیار قرار گرفته است. همچنین با توجه به منحنی توان خروجی بر حسب سرعت باد در یک مدل توربین مشخص، توان خروجی توربین بادی قابل محاسبه است. با در اختیار داشتن توان خروجی توربین بادی می توان از میان برخی مدل های پیشنهادی برای داده های سری زمانی، مدل مناسب تر را برگزید. در اینجا درجه مناسب برای مدل با توجه به شاخص های AIC و BIC انتخاب می شود. در اینجا فرض می شود بیشترین ظرفیت توان تولیدی خروجی در مزرعه بادی ۱۰ مگاوات است. همچنین نمودار تابع خودهمبستگی و خودهمبستگی جزئی برای توان خروجی مزرعه بادی در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل ۳‑۳: نمایش ضرایب خودهمبستگی توان خروجی مزرعه بادی
شکل ۳‑۴: نمایش ضرایب خودهمبستگی جزئی توان خروجی مزرعه بادی
با توجه به شاخص های AIC و BIC مدل ARMA(1,12) برای سری زمانی توان خروجی توربین بادی انتخاب شده است. این مدل سری زمانی برای شبیه سازی توان خروجی یک مزرعه بادی ۱۰ مگاواتی در باس شماره ۸ استفاده می شود. در این فصل با توجه به نوع مسئله از مدل های سری زمانی خطی با درجه مناسب برای شبیه سازی توان خروجی توربین بادی استفاده شده است. ضرایب مجهول مدل و واریانس مولفه نویز تصادفی با بهره گرفتن از نرم افزار متلب به دست آمده و در جدول ۳‑۱ نشان داده شده است.
جدول ۳‑۱: ضرایب مجهول و واریانس نویز تصادفی مدل سری زمانی توان خروجی توربین بادی
واریانس نویز | ضرایب MA | ضرایب AR | تاخیر زمانی |
۰.۷۶۶۰۹۶ | ۰.۹۰۲۰۶۷ | ۰.۲۱۸۱۶ | ۱ |
——– | ۰.۸۴۱۵۰۲ | ——– | ۲ |
——– | ۰.۸۳۳۵۵۵ | ——– | ۳ |
——– | ۰.۸۲۳۲۵۱ | ——– | ۴ |
——– |
بانکداری الکترونیک شامل سیستمهایی است که مشتریان را قادر میسازد تا در سه سطح اطلاعرسانی، ارتباط و تراکنش از خدمات و سرویسهای بانکی استفاده کنند(بویه و همکاران، ۲۰۰۹).
الف- اطلاع رسانی: این سطح ابتدایی ترین سطح بانکداری اینترنتی است. بانک، اطلاعات مربوط به خدمات و عملیات بانکی خود را از طریق شبکههای عمومی یا خصوصی معرفی می کند.
ب– ارتباطات: این سطح از بانکداری اینترنتی امکان انجام مبادلات بین سیستم بانکی و مشتری را فراهم میآورد. ریسک این سطح در بانکداری الکترونیک بیشتر از شیوه سنتی است. برای جلوگیری از هرگونه تلاش غیر مجاز برای دسترسی به شبکه اینترنتی بانک و سیستم های رایانهای به کنترلهای مناسبی نیاز است.
ج– تراکنش: این سیستم متناسب با نوع اطلاعات و ارتباطات خود، از بالاترین سطح ریسک برخوردار است و باید سیستم امنیتی قوی بر آن حاکم باشد. در این سطح مشتری در یک ارتباط متقابل قادر است تا عملیاتی چون پرداخت صورتحساب، صدور چک، انتقال وجه و افتتاح حساب را انجام دهد.
د-کانالهای بانکداری الکترونیک: برای ارائه خدمات بانکداری الکترونیک کانالهای متعددی وجود دارد که برخی از آنان عبارتند از:
رایانه های شخصی، کمک پردازنده های شخصی، کیوسک، شبکههای مدیریت یافته، تلفن ثابت و همراه، و ماشینهای خودپرداز؛
در روش شبکههای مدیریت یافته، بانک برای ارتباط با مشتریان خود از شبکههایی که قبلاً ایجاد شده استفاده میکند. در روش اینترنت با رایانههای شخصی، بانک با ایجاد یک پایگاه اینترنتی و معرفی آن به مشتریان، با آنها ارتباط متقابل برقرار کرده و ارائه خدمت میکند(مالسورت و همکاران، ۲۰۰۲).
در روش بانکداری تلفنی، تلفن(اعم از تلفن ثابت و همراه) وسیله ارتباطی بانک با مشتریان خود بوده و از این طریق خدمات بانکی عرضه میشود. تعداد استفاده کنندگان بانک از طریق تلفن همراه در سال ۲۰۰۴ بیش از ۱۴ میلیون نفر بوده است. با بهره گرفتن از ماشینهای خودپرداز نیز بانکها میتوانند خدمات متنوعی از قبیل برداشت نقدی، سپردهگذاری، انتقال وجوه، پرداخت صورتحساب وغیره را به مشتریان خود ارائه دهند(میلر و همکاران، ۲۰۰۸).
۲-۴-۱٫مزایای بانکداری الکترونیک
مزایای بانکداری الکترونیک را میتوان از دوجنبه مشتریان و مؤسسات مالی مورد توجه قرار داد. از دید مشتریان میتوان به صرفهجویی در هزینه ها، صرفه جویی در زمان و دسترسی به کانالهای متعدد برای انجام عملیات بانکی نام برد. از دید مؤسسات مالی میتوان به ویژگیهایی چون ایجاد و افزایش شهرت بانکها در ارائه نوآوری، حفظ مشتریان علیرغم تغییرات مکانی بانکها، ایجاد فرصت برای جستجوی مشتریان جدید در بازارهای هدف، گسترش محدوده جغرافیایی فعالیت و برقراری شرایط رقابت کامل را نام برد(بیگلی و همکاران، ۲۰۰۸). بر اساس تحقیقات مؤسسه دیتا مانیتور مهمترین مزایای بانکداری الکترونیک عبارتند از: تمرکز بر کانالهای توزیع جدید، ارائه خدمات اصلاح شده به مشتریان و استفاده از راهبردهای تجارت الکترونیک. البته مزایای بانکداری الکترونیک از دیدگاه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت نیز قابل بررسی است. رقابت یکسان، نگهداری و جذب مشتری از جمله مزایای بانکداری الکترونیک در کوتاه مدت (کمتر از یکسال) هستند. در میانمدت (کمتر از ۱۸ ماه) مزایای بانکداری الکترونیک عبارتند از: یکپارچهسازی کانالهای مختلف، مدیریت اطلاعات، گستردگی طیف مشتریان، هدایت مشتریان به سوی کانالهای مناسب با ویژگیهای مطلوب و کاهش هزینهها، کاهش هزینه پردازش معاملات، ارائه خدمات به مشتریان بازار هدف و ایجاد درآمد نیز از جمله مزایای بلندمدت بانکداری الکترونیک هستند(اداره تحقیقات بانک سپه،۱۳۸۹).
۲-۴-۲٫یک فرصت، یک تهدید
تجارت و بانکداری الکترونیک از تبعات گسترش و نفوذ اینترنت و دسترسی همگانی به آن ناشی شده است. توسعه دسترسی به شبکه های گسترده جهانی انقلابی را در زمینه ارتباطات یک به یک و یک به چند در اطراف جهان ایجاد کرده است. به جرأت میتوان گفت که جهان هیچگاه شاهد چنین شتابی برای استفاده از یک پدیده علمی نبوده است. براساس گزارش سال ۲۰۰۴ انکتاد تعداد استفاده کنندگان از اینترنت در سال ۲۰۰۳ در جهان بالغ بر ۶۷۶ میلیون نفر بوده یا بهعبارتی ۸/۱۱ درصد از کل جمعیت جهان به اینترنت دسترسی داشتهاند. که در مقایسه با سال ۲۰۰۲، ۸/۷ درصد افزایش یافته است. کاربران کشورهای در حال توسعه بیش از ۳۶ درصد کاربران اینترنتی را تشکیل میدهند. تعداد میزبانان اینترنتی با ۸/۳۵ درصد رشد بین ژانویه ۲۰۰۳ تا ژانویه ۲۰۰۴ به ۲۳۳ میلیون رسیده است. در حال حاضر حدود ۵۲ میلیون وب سایت در جهان وجود دارد که در مقایسه با سال قبل ۱۳/۲۶ درصد رشد داشته است. اینترنت همچنان شدیدترین آهنگ رشد را در زمینه بانکداری الکترونیک در اروپا دارد. برخی متخصصان پیش بینی میکنند در سال ۲۰۱۴ در انگلستان ۸۵ درصد از مردم برای انجام عملیات بانکی خود از طریق اینترنت به بانکها متصل خواهند شد. گسترش این روند برای بانکها هم یک تهدید است و هم یک فرصت. بانکهایی که در ارائه همگانی این گونه خدمات با شکست مواجه شوند در معرض خطر از دست دادن تعداد زیادی از مشتریان خود قرار خواهند گرفت و بانکهایی که با سرعت به سوی ارائه و ارتقا خدمات برخط[۸]میروند فرصت آن را خواهند داشت که مشتریان بیشتری جذب کنند، مناطق جغرافیایی وسیع تری را تحت پوشش قرار دهند و اعتبار خود را افزایش دهند(بیگلی و همکاران، ۲۰۰۸). روش های سنتی و نارسایی در ارائه خدمات جدید، کشور را ناگزیر به تحول سریع از بانکداری سنتی به الکترونیک می کند.
۲-۵٫خدمات الکترونیک
راولی[۹](۲۰۰۶) خدمات الکترونیک را براساس تعریف خدمات که توسط هوفمن[۱۰] و باتسون[۱۱] ارائه شده، تعریف می کند و برای استفاده تمام رسانه های گروهی و تمام روابط مبتنی بر تعاملات بسط می دهد. خدمات الکترونیکی یک فعل، تلاش یا عملکردی است که از طریق فن آوری اطلاعات مثل شبکه، کیوسکهای اطلاعاتی و موبایل ها تحویل می شود. در خرده فروشی الکترونیکی به مشتریان خدمات ارائه می شود و مشتری مورد حمایت قرار می گیرد و تحویل خدمات همگی به صورت الکترونیکی انجام می شود. خدمات الکترونیکی در قالب ارائه خدمات مبتنی بر تعامل، محتوا و شبکه جهانی به مشتریان تعریف می شود که عامل محرک آن مشتریان بوده و از پشتیبانی فن آوری ها و سیستم های ارائه شده توسط تامین کنندگان خدمات برخوردار است و هدف آن تقویت رابطه بین مشتری و تأمین کنندگان خدمت است(رویتر، ۲۰۰۱). در سیستم بانکداری ایران نیز شاهد حضور چنین خدماتی هستیم. اغلب شرکتهای باتجربه و موفق در تجارت الکترونیک این نکته را درک کرده اند که عوامل موفقیت یا شکست فقط حضور شرکت در وب و یا بهای پایین نیست، بلکه عامل مهم انتقال کیفیت بالای خدمت الکترونیک است. پژوهشها نشان می دهد که بهای پایین و افزایش کیفیت به عنوان عوامل مهم مؤثر بر تصمیم خرید مشتریان اهمیت خود را از دست خواهد داد. مشتریان اینترنتی حاضرند بابت خدمت الکترونیک با کیفیت بالا که از سوی خرده فروشان الکترونیک عرضه میشود، حتی بهای بالاتری بپردازند. پژوهشهای بازار نشان داده است که کیفیت خدمت اثر معنی داری بر رضایت مشتری، وفاداری مشتری، حفظ مشتری و حتی عملکرد مالی سازمان دارد. بنابراین خرده فروشان اینترنتی به منظور اعتمادسازی در مشتریان، وفاداری و حفظ مشتریان باید قبل، حین و بعد از مبادله روی کیفیت بالای خدمت الکترونیک تمرکز کنند(بایر و همکاران، ۲۰۰۵).
۲-۵-۱٫تعاریف خدمات الکترونیکی
هافمن و باتِسون بیان می کنند که “خدمات می تواند به عنوان کارها، تلاش ها، و یا عملکرد تعریف شود". در تعریف خدمات الکترونیکی، پذیرفتن این مفهوم مناسب است، اما گسترش آن در جهت پذیرش همه برنامه های کاربردی که در آن خدمات ممکن است با میانجیگری فن آوری اطلاعات ارائه شوند مصداق نداشته باشد. این به معنی پذیرفتن تمام رسانه ها و انواع تعاملات است. بر این اساس می توان خدمات الکترونیکی بصورت زیر تعریف نمود:
۲-۵-۲٫ویژگی های خدمات الکترونیکی
ارائه خدمات برخط با ارائه خدمات از طریق کانالهای دیگر بسیار متفاوت است. خدمات الکترونیکی را می توان به گونه ای مفید و مؤثر بعنوان خدمات اطلاعاتی تعاملی درنظر گرفت. اطلاعات ارائه شده یا جمع آوری شده از مشتریان را می توان بوسیله ارائه دهنده خدمات الکترونیکی گردآوری و تجزیه و تحلیل نمود و بعنوان مبنایی برای بهبود خدماتی که سازمان به مشتری ارائه می نماید، بکار برد. علاوه براین، تجربه خدمات برخط ارائه خدمات و ارتباطات بازاریابی را که از طریق تبادل ارتباطات دریافت می شوند را می تواند ادغام نماید(سانتوز و همکاران، ۲۰۰۶).
۲-۵-۳٫کیفیت خدمات الکترونیکی
۲-۵-۳-۱٫تعاریف کیفیت خدمات الکترونیکی
در طول چند دهه گذشته، کیفیت خدمات بخاطر تأثیر قوی خود بر عملکرد تجارت، رضایت مشتری، وفاداری مشتری و سودآوری، توجه بسیاری از محققان و پژوهشگران را جلب نموده است. کیفیت خدمات معمولاً به عنوان یک معیار در ارزیابی اینکه سطح خدمات ارائه شده چقدر با انتظارات مشتریان هماهنگ است در نظر گرفته می شود(میلر و همکاران، ۲۰۰۸).
در چند سال گذشته تحقیقات زیتهامل و همکارانش نشانگر استمرار زیادی در تحقیقات دانشگاهی درخصوص کیفیت خدمات الکترونیکی پدید آورده است و در زمینه جستجوی ابعاد تجربه خدمات الکترونیکی و ارزیابی تجربه مشتریان، مفید و مثمر ثمر بوده است(بیگلی و همکاران، ۲۰۰۸).
اهمیت ارزیابی و نظارت بر کیفیت خدمات الکترونیکی توسط مدیران و دانشگاهیان شناخته شده است(سث و همکاران، ۲۰۰۹).
کیفیت خدمات کلید تعیین کننده در مجزا نمودن ارائه خدمات و ایجاد مزیت رقابتی است(ساهوت و همکاران، ۲۰۰۹).
کیفیت خدمات الکترونیکی به عنوان یک مفهوم می تواند در معنای کیفیت خدمات جستجو گردد. ادراکات مشتریان از خدماتی که دریافت می کنند و همچنین استنباط آنها از خدمات، اگر مسئله در دریافت خدمات رخ بدهد(کرونین، ۲۰۱۰).
در تحقیقات مختلف تلاش شده تا مفهوم کیفیت خدمات الکترونیکی با در نظر گرفتن ابعاد آن هم چنین ارائه طرح هایی برای اندازه گیری آن مشخص شود. تحقیقات در خصوص سهولت استفاده از تکنولوژی هایی که مصرف کنندگان با آن مواجهه هستند(سانتوز و همکاران، ۲۰۰۶) و تعاملاتی که مشتریان با تکنولوژی های پیشرفته دارند(ساهوت و هکاران، ۲۰۰۳)تفاوت نگرش مشتریان را هنگام استفاده از خدماتی که از عامل تکنولوژی قوی برخوردار هستند را بیان می کند، استدلال می کند که خدمات الکترونیکی نیازمند تأکید بسیاری بر یکپارچگی و همبستگی نسبت به محیط های برون خطی[۱۲] است. این موضوع مورد بحث قرار گرفت که چارچوب کمیت خدمات که توسط پاراسورمان در سال ۲۰۰۰ ارائه شده است امروزه، نتواند همان سطح اعتبار و روایی را داشته باشد. نکته دیگر این که نیاز به توسعه مدلی قابل پیش بینی و قوی برای توصیف و اندازه گیری کیفیت خدمات از تفاوت تجربیات مشتریان می باشد.
(گرونروس،۱۹۹۹) به تشریح درک کیفیت خدمات، به عنوان"حاصل فرایند ارزشیابی، که در آن مصرف کننده انتظارات خود را با خدماتی که تصور ارائه آنها را دارد مقایسه می نماید” می پردازد.
علاوه بر این، پاراسورامان و همکارانش (۲۰۰۰) کیفیت خدمات را به این صورت تعریف کردند:
“ارزیابی کلی یک مؤسسه خدماتی که از مقایسه عملکرد سازمان با انتظارات مشتریان از عملکردی که شرکت باید در این صنعت داشته باشد منتج می گردد"(پاراسورامان و همکاران، ۲۰۰۰).
با افزایش کاربرد تجارب الکترونیک در سازمانها، سنجش و ارزیابی کیفیت خدمات الکترونیکی در دنیای مجازی از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. در خصوص معیارهای اندازه گیری کیفیت خدمات الکترونیکی مطالعات زیادی انجام شده است. نتایج این مطالعات بیانگر این است که اکثر این مطالعات به طور عمده بر سه حوزه متفاوت متمرکز شده اند:۱ـ کیفیت خدمات آنلاین ۲ـ کیفیت طراحی وب سایت و ۳ـ کیفیت خدمات الکترونیکی، به سایر حوزه ها توجه کمتری شده است. در واقع کیفیت طراحی وب سایت و کیفیت خدمات آنلاین هر دو عناصر مهم کیفیت خدمات الکترونیکی محسوب می شوند(کریستوبال، ۲۰۰۷).
۲-۵-۳-۲٫مدلهای سنجش کیفیت خدمات الکترونیک
بررسی بیشتری در خصوص مقیاس کیفیت خدمات الکترونیک لازم است، تمام مقیاس هایی که در حال حاضر تحت توسعه قرار دارند (مانند وبکوال، ایتیل کوال و …) باید از جهت ویژگی های روانشناختی و ارزش تشخیصی، بررسی شده و هرجا که لازم است اصلاح شوند(زیتهامل، ۲۰۰۲).
تعریف مفهومی و مدل کیفیت خدماتی که به خوبی پذیرفته شده باشد و نیز ارزیابی ای درخصوص آن ارائه کند، وجود ندارد(سث و همکاران، ۲۰۰۹). علاوه بر این و مهمتر اینکه انتظارات مشتری در قلب مفاهیم کیفیت مشتری نشسته است و هنوز انتظارات مورد نظر بخوبی که آنها در کیفیت خدمات سنتی شکل گرفته اند در کیفیت خدمات الکترونیکی شکل نیافته اند(زیتهامل، ۲۰۰۲).
آمادگی فناوری یا مرحله ای از پذیرش خدمات الکترونیکی می تواند بر تجربه خدمات و درک کیفیت خدمات تأثیر بگذارد( تسیکریکتسیس[۱۳]، ۲۰۰۴). به عنوان مثال، یانگ (۲۰۰۲) تفاوت در ابعاد کیفیت خدمات الکترونیکی میان خریداران و غیر خریداران را بیان می دارد. در حالی که ایک بال و همکارانش (۲۰۰۳) خاطر نشان می کنند که تناوب استفاده مصرف کننده، یک فاکتور در ارزیابی خدمات الکترونیکی محسوب می گردد. سث و همکارانش (۲۰۰۹) در بررسی مدل های کیفیت خدمات نشان می دهند که انتظارات مشتری درمورد خدمات خاص در حالت ثابتی از تکامل هستند، و تحت تأثیر تعداد رویارویی کاربر و محیط رقابتی می باشند. در نهایت، این که انتظارات، فقط یک عامل تأثیرگذار بر قضاوت درمورد کیفیت خدمات می باشند، و سایر عوامل اثرگذار از قبیل تصویر و شهرت سازمان خدمات، جنبه های تنظیمات خدمات، برخورد واقعی خدمات و مشارکت مشتری، نیز می توانند قابل توجه باشند. تنوع پذیری کیفیت خدمات الکترونیکی در ابعاد مختلف موجود در تحقیقات متنوع نشان می دهد که آیا امکان دارد یک مدل عمومی و کلی تا مرحله نهایی به قوت خود باقی بماند. مرحله بعد، تجزیه و تحلیل تعاریف مربوط به این ابعاد با بهره گرفتن از پایه و اساس آن خواهد بود که بررسی این تعاریف توسط نویسندگان مختلفی که این ابعاد را در پژوهش خود استفاده می کنند ارائه می گردد. به تازگی برخی از نویسندگان توسعه مدل هایی را که فراتر از شناسایی ابعاد خدمات الکترونیکی می باشند ترغیب نموده اند. یانگ (۲۰۰۲) تمایز بین ابعادی را که عبارتند از افراد راضی و ناراضی، اثبات می نماید. برخی از نویسندگان شروع به تفاوت قائل شدن میان ابعاد مختلفی برای ارائه خدمات متمرکز و بهبود ارائه خدمات نموده اند( سث وهمکاران، ۲۰۰۹). با افزایش کاربرد تجارب الکترونیک در سازمانها، سنجش و ارزیابی کیفیت خدمات الکترونیکی در دنیای مجاز از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. در اینجا به بررسی چندین معیار سنجش کیفیت خدمات الکترونیکی پرداخته می شود.
۲-۵-۳-۲-۱٫ ای اسکوال:
تکلیف
تکلیف انجام شده در این تحقیق مهارت پرتاب دارت می باشد. تخته دارت مورد نظر بر روی دیوار آویخته شد، به گونه ای که مرکز دارت در ارتفاع ۱.۷۳ متر از زمین قرار گرفت. خطی بر روی زمین به فاصله ۲.۳۶ متر از صفحه دارت ترسیم شد، که در زمان پرتاب، پای آزمودنی در پشت خط قرار گرفت. آزمودنی جهت انجام پرتاب در پشت خط مورد نظر قرار می گرفت و تکلیف پرتاب دارت را اجرا می کرد.
شیوه اجرای تحقیق و جمع آوری اطلاعات
در آغاز این آزمایش از تمام شرکت کنندگان خواسته شد ۲ پرتاب دارت را تحت هر کدام از شرایط تمرکز توجه (دور از بدن، نزدیک بدن) اجرا کنند. همه دستورات توسط آزمایشگر به آزمون شونده درباره نحوه اجرا ارائه شد. در طول اولین پرتاب از همه شرکت کنندگان خواسته شد تمرکز نزدیک بدن را اتخاذ کنند. به طور خاص، از آنها خواسته شد تمرکز به پرتاب دارت داشته باشند. هدف آنها این بود سعی بر کسب بالاترین امتیاز را داشته باشند. در طول پرتاب دوم، از آزمودنی خواسته شد که تمرکز دور از بدن سازگار شوند و به آنها آموزش داده شد تمرکز به مرکز صفحه دارت داشته باشند. به محض اینکه شرکت کننده دارت را رها کرد، مقوا ۴۰×۴۰ توسط فرد آزمون گیر در جلو چشم آنها قرار می گرفت و دید آنها را از صفحه دارت مسدود می کرد و مانع ادراک فرد از دقت پرتاب می شد. برای مطمئن شدن از اینکه برش مقوا به طور موثر دید شرکت کنندگان را مسدود کرده، بعد از هر پرتاب از آنها پرسیده شد آیا برخورد دارت را به صفحه دیده اند و یا می توانند پیش بینی کنند دارت به کجا خورده است.
در پرتاب دوم، از شرکت کنندگان پرسیده شد کدام یک از دو نوع تمرکز را ترجیح می دهند. زمانی که شرکت کنندگان ترجیح تمرکز خود را اعلام می کردند. در هر کدام از شرایط تمرکز ۲۴ کوشش را کامل کردند. ترتیب شرایط تمرکز برای اجرا به صورت (ترجیح – غیر ترجیح) بود که در میان شرکت کنندگان همسان شد. به طور خاص، ۱۰ شرکت کننده ای که توجه نزدیک به بدن را ترجیح دادند، نیمی از آنها ابتدا با تمرکز نزدیک به بدن اجرا کردند (ترجیح) در حالی که بقیه شرکت کنندگان اولین بلوک را با تمرکز دور از بدن اجرا کردند (غیر ترجیح). به طور مشابه، در میان ۱۰ شرکت کننده ای که تمرکز دور از بدن را ترجیح دادند، نیمی از آنها اولین بلوک را با تمرکز دور از بدن (ترجیح)، در حالی که بقیه شرکت کنندگان اولین بلوک را با تمرکز نزدیک به بدن (غیر ترجیح) اجرا کردند. بر اهمیت تمرکز بر اساس دستورالعمل های داده شده در آغاز هر بلوک ۲۴ کوششی تاکید شد و بر شرایط تمرکز کنونی شرکت کننده پس از هر ۶ کوشش، یادآوری صورت می گرفت (تمرکز بر مرکز صفحه دارت را به یاد داشته باش یا تمرکز بر پرتاب دارت را به یاد داشته باش). پس از انجام ۳ پرتاب توسط شرکت کنندگان در یک مرحله، آزمایشگر دارت ها را از صفحه برداشته و آنها را به شرکت کننده بازمی گرداند تا اجرا بعدی را آغاز کند. آزمونگر نمرات دقت را پس از هر سه مجموعه آزمایش انجام شده ثبت می کرد. برای تعیین اثر الگو ترجیحی هر دو گروه، که یک گروه توجه بیرونی دور و گروه دیگر توجه بیرونی نزدیک را ترجیح دادند، در شرایط توجه دور و توجه نزدیک اجراهایشان با یکدیگر مقایسه شد تا در هر دو شرایط اثر الگوی ترجیحی مشخص شود. نحوه محاسبه خطا و دقت پرتاب دارت اجرا کنندگان از طریق خطای شعایی میانگین و خطای متغیر دو بعدی می باشد. فرمول خطای شعاعی میانگین به صورت زیراست.
X وY مختصات هرپرتاب درمحورافقی وعمودی، RE خطای شعاعی برای هرپرتابمی باشد.
فرمول خطای متغیردوبعدی به صورت زیراست:
K تعداد کوشش ها i یک کوشش خاص Xcو Yc به ترتیب فاصله میانگین از X و Y میباشد.
به همین منظور، دو محور عمود بر هم از مرکز صفحه دارت به عنوان محور ترسیم شد. سپس خطوطی موازی با این دو محور، صفحه دارت به شکل یک جدول مختصات خط کشی میشود به صورتی که دقت اندازه گیری در سطح پنج میلیمتر (نیم سانتیمتر) باشد. بدین ترتیب امکان ثبت مختصات نقطه فرود فراهم خواهد شد. اندازه گیری درصفحه مختصات روی تخته دارت همانند اندازه گیری Y و X هر دارت در هر دو محور روی جدول مختصات به عمل آمد به شکلی که اعداد هم به صورت مثبت و هم به صورت منفی ثبت شدند. برای نمونه، اگر نقطه فرود دارت در محور افقی در سمت چپ و با فاصله ۱۰ سانتیمتری و در محور عمودی درسمت بالا و با فاصله۱۰ سانتیمتری باشد، مختصات نقطه فرود این دارت ۱۰- و ۱۰ خواهد بود. سپس براساس مختصات به دست آمده خطاهای مورد نظر محاسبه شد.
برای ثبت EMG، بازو پرتاب با ۲ جفت از کانال های EMG (الکترودAg/Agcl) بر روی سطح پوست، روی خط مرکزی بطن عضله ۲ سر بازو (عضله مخالف) و قسمت میانی سر دراز عضله ۳ سر بازویی (عضله موافق) قرار گرفت. الکترودها دارای ۱ سانتی متر قطر و تقریبا در فاصله ۱ سانتی متری از یکدیگر قرار می گرفتند (۵۸). سطح پوست به وسیله الکل پاک و الکترودها به وسیله ژل های رسانا لایه اندود، سپس به وسیله چسب روی بازو قرار می گرفتند و سیگنال های خام EMG که از فعالیت عضلات به دست آمده به RMSE تبدیل شدند که اغلب پژوهش ها پیشنهاد می کنند که دقت بیشتری از تغییرات فیزیولوژیکی را نسبت به اندازه گیری دامنه نوسانات خام[۲۵]نشان می دهد در مطالعه زاچری و همکاران از این روش استفاده شده است (۶۱). در تجزیه و تحلیل اطلاعات، فعالیت EMG عضلات را در لحظه پرتاب در اولین و آخرین کوشش از بلوک ها تحت هر دو وضعیت تمرکز توجه بیرونی محاسبه گردید.
روش های آماری تحقیق
برای توصیف ویژگی های بیوگرافی و داده های حاصل از آزمون، از آماره های میانگین و انحراف معیار استفاده شد. از آزمون K-S کولموگروف اسمیرنوف جهت نرمال بودن داده ها و از آزمون پرت بودن[۲۶] برای مشخص کردن داده های پرت در متغیرها استفاده شد.
بعد اطمینان از نرمال بودن داده ها برای آزمودن فرضیه های پژوهش از آزمون های t همبسته و t مستقل استفاده شد. برای تعیین معنی دار بودن تفاوت در متغیر افزایش مسافت توجه بیرونی بر دقت اجرا و فعالیت EMG عضلات از آزمون t همبسته و برای تعیین تفاوت گروه ها در انتخاب الگو ترجیحی بر دقت و فعالیت EMG عضلات از آزمون t مستقل استفاده شد. . سطح معنیداری نیز برای کلیه روش های آمار استنباطی، ۰۵/۰، در نظر گرفته شده است.
در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ۲۱SPSS- و ۲۰۱۳Excel-و۲۰۱۰ matlab-استفاده شد.
فصل چهارم:
یافتههای تحقیق
مقدمه
در این فصل به توصیف و تحلیل آماری داده ها و نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر پرداخته میشود. ابتدا توصیفی از داده ها و سپس بر اساس اهداف و فرضیههای پژوهش نتایج آزمونهای آماری استنباطی ارائه میشود. سطح معنیداری نیز برای کلیه روش های آمار استنباطی، ۰۵/۰، در نظر گرفته شده است. ضمناً با بهره گرفتن از نرمافزار Excel-2013 و SPSS-21 کلیه محاسبات آماری انجام گرفته است.
غربالگری داده ها
پیش از انجام آزمونهای آماری مورد نظر برای نائل شدن به اهداف پژوهش، به غربالگری داده ها پرداخته شد. در این بخش ابتدا با بررسی نمودارهای شاخه و برگ برای هر متغیر (متغیرهای خطای شعاعی، خطای متغیر، RMS دوسر بازویی در کوشش اول و آخر، RMS سه سر بازویی در کوشش اول و آخر در شرایط توجه فاصله نزدیک و دور) کنترل شد.
سپس مسئله وجود داده های پرت، با بهره گرفتن از آزمون پرت بودن[۲۷] مورد بررسی قرار گرفت. داده پرتی در این متغیرها یافت نشد.
برای بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگرف- اسمیرنوف استفاده شد که نتایج آن نشان داد که همه متغیرهای این پژوهش دارای توزیع طبیعی هستند. نتایج این آزمون در جدول ۱-۴ آورده شده است.
جدول ۱-۴. نتایج آزمون کلموگروف-اسمیرنوف برای بررسی طبیعی بودن توزیع داده
متغیر
آماره
درجه آزادی
Sig
خطای شعاعی – توجه فاصله نزدیک
۱۰۲/۰
۲۰
۲۰۰/۰
خطای شعاعی – توجه فاصله دور
۱۶۶/۰
۲۰
۱۵۳/۰
خطای متغیر – توجه فاصله نزدیک
۱۷۲/۰
ماده ۱۱۸۰ ق.م دراین باره می گوید:« طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر وجد پدری خود
می باشد وهمچنین است طفل غیر رشد یا مجنون، درصورتی که عدم رشد یا جنون او متصل به صغر باشد».
در مورد سفیهی که عدم رشد او متصل به زمان کودکی باشد، درفقه امامیه اختلاف است.
بعضی گفته اند ولایت دراین مورد ازآن حاکم است وبرخی اظهار عقیده کرده اند که ولایت کماکان برای پدر و جد پدری است، دلیل نظریه دوم استصحاب وپاره ای روایات واخبار است.
نکته ای که اینجاست این است که قانون مدنی به پیروی از فقه امامیه، جد پدری را از لحاظ ولایت همطراز پدر قرار داده است وقانون مدنی فقط پدر وجد پدری را ولی قهری شناخته و آنان را درعرض یکدیگر قرار داده است.
ب- ولایت مادر
قانون مدنی به پیروی از فقه امامیه سمت ولایت قهری را به پدر وجد پدری اختصاص داده و این سمت را برای مادر نشناخته است، هرچند که اجازه داده است مادر به عنوان وصی یا قیم برای اداره امور محجور تعیین شود.
راه حل فقه وقانون مدنی مبتنی بر نظام خانواده گسترده پدر سالاری است که از دیر باز درایران معمول بوده است. درعصر جدید با سست شدن بنیاد نظام خانواده پدرسالاری ورواج روز افزون خانواده هسته ای درنظام قانون مدنی اشکالاتی پدید می آورد ومورد انتقاد است. امروزه جد پدری چه بسا با نوه خود دریک خانه وزیر یک سقف زندگی نمی کند و به اندازه پدر یا مادر به سرنوشت او علاقمند نیست، وانگهی با بالارفتن سطح دانش و رشد فکری بانوان، چه بسا بعد از پدر، مصلحت طفل درآن است که سرپرستی واداره امورشخصی و مالی او به مادر واگذار گردد، نه به جد پدری، به ویژه آنکه مادر دلسوزتر وفداکارتر ازهر شخص دیگری نسبت به فرزند خود است.
قانونگذار جدید، علاوه بر اینکه جد پدری را ازلحاظ ولایت بعد ازپدر قرار داد وبرابری اورا با پدر لغو کرد، به مادر نیز سمت ولایت اعطاء نمود ه واو را در ردیف جد پدری قرار داد.
طبق ماده ۱۵ قانون جدید حمایت خانواده درصورت ثبوت حجر یا خیانت یا عدم قدرت ولیاقت پدر به « تقاضای دادستان وتصویب دادگاه شهرستان حق ولایت به هریک از جد پدری یا مادر تعلق
می گیرد.»
بنابراین، تصمیم دادگاه درمورد ولایت مادر، همانند ولایت جد پدری، جنبه اعلامی خواهد داشت نه تأسیسی، یعنی درواقع دادگاه احراز می کند که بعد ازپدر، ولایت قهری به مادر تعلق گرفته است ودرصورتی که مادر قبل از صدور حکم دادگاه اعمالی به نمایندگی از صغیر انجام داده باشد، این اعمال نافذ خواهد بود.
اگر ولایت مادر را ازمصادیق ولایت قهری بدانیم بایستی اعمال او را قبل از صدور حکم نافذ تلقی نماییم.
ج- تقدم مادر بروصی پدر
اگر پدر قبل ازقانون جدید حمایت خانواده به موجب وصایت، شخصی را به عنوان وصی وولی طفل بعد ازفوت خود تعیین کرده آیا این عمل مشمول قانون قدیم است ویا قانون جدید حمایت خانواده؟
اگر بعد از لازم الاجرا شدن قانون جدید حمایت خانواده موصی فوت کرده باشد شک نیست که قانون جدید تا آنجا که معارض با قانون قدیم باشد لازم الاجراء خواهد بود. درواقع این مورد منطبق با فرض دوم ماست زیرا ولایت ناشی از وصایت یک موقعیت حقوقی است که یک رکن آن عمل موصی ورکن دیگر آن فوت است.
پس در مسأله مورد بحث، درزمان حکومت قانون پیشین، موقعیت حقوقی کامل نبوده ویک شرط آن درزمان قانون جدید تحقق یافته از این رو تابع قانون جدید خواهد بود. درنتیجه درصورتی که دادگاه صلاحیت مادر را محرز بداند، وصایت فاقد ارزش واعتبار تلقی خواهد شد.
اما اگر فوت موصی درزمان حکومت قانون قدیم روی داده و در همان زمان قدیم موقعیت حقوقی وصایت تحقق یافته باشد، اجرای قانون جدید ومقدم شدن مادر بر وصی قابل تأمل است.
ممکن است گفته شود: چون ولایت مادر ازآثار نسب یا حجرطفل است که قبلا تحقق یافته پس قانون جدید اثر فوری دارد و دادگاه درصورت احراز صلاحیت مادر، باید حکم به انعزال وصی کند. اگر این نظر را بپذیریم فرض سوم شکل می گیرد واین فرض خالی از اشکال نیست زیرا می توان گفت: حجر یا نسب اقتضا نمی کند که ولایت برطفل بعد از پدر به مادر یا شخصی که پدر به عنوان وصی تعیین کرده یا شخص دیگر واگذار گردد.
د- شوهر کردن مادر
از موارد انعزال وسقوط ولایت مادر موردی است که اوشوهر اختیار کند.
ماده ۱۵ دراین باره می گوید: درصورتی که مادر صغیر شوهراختیار کند، حق ولایت او ساقط خواهد شد. دراین صورت اگرصغیر جد پدری نداشته یا جد پدری صالح برای اداره امور صغیرنباشد، دادگاه به پیشنهاد دادستان حسب مورد مادر صغیر یا شخص دیگری را به عنوان امین یا قیم تعیین خواهد کرد. امین به تشخیص دادگاه مستقلا یا تحت نظر دادستان امور صغیر را اداره خواهد کرد.
بنابراین اگر مادر شوهر اختیار کند، از ولایت منعزل می شود ودراین صورت ممکن است همین مادر یا شخص دیگری به سمت قیم یا امین تعیین گردد. وظایف واختیارات قیم در قانون مشخص شده است. اختیارات قیم در اداره امور محجور محدودتر از اختیارات ولی قهری است.
مخصوصاً قیم برای انجام دادن پاره ای از اعمال حقوقی(مانند بیع و رهن غیر منقول) باید از دادستان اجازه بگیرد. درحالی که ولی قهری ( جز هنگامی که ولایت به مادر یا جد پدر) تعلق گرفته واین ولایت طبق قانون حمایت خانواده تحت نظارت دادستان قرار داده شده باشد) درهیچ مورد مکلف به کسب اجازه از دادستان نیست واصولاً دادستان درکار ولی قهری دخالت نمی کند. ( ماده ۷۳ قانون امورحسبی).
به هرحال، وظایف و اختیارات قیم ونهاد قیمومت روشن است ولی وظایف و اختیارات شخصی که ممکن است طبق قانون حمایت خانواده به عنوان امین منصوب شود معلوم نیست و به نظر می رسد که نیازی به ذکر امین در این مورد نبوده است.
فصل دوم :
فصل دوم : مستندات ولایت قهری پدر وجدّ پدری و رابطه آن با عناوین مشابه
مبحث اول: آیات
گفتار اول: سوره نساء آیه ۶:
۱- در آیه ۶ سوره نساء[۷۲] خداوند می فرماید: صغار را قبل از بلوغ آزمایش کنید واین آزمایش از طریق معاملات صورت می گیرد؛ پس باید آن معاملات صحیح ومعتبر باشد.
وَ ابْتَلُوا الْیَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّکاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْکُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ یَکْبَرُوا وَ مَنْ کانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ کانَ فَقیراً فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ وَ کَفى بِاللَّهِ حَسیباً( سوره نساء آیه ۶)
و یتیمان را بیازمایید تا آن گاه که به حد ازدواج رسند ( به حد توان آمیزش جنسی که نخستین مرحله تکامل روحی و جسمی بشر و هرحیوان است ) پس اگر در آنان رشدی ( از نظرفکر وعقل ) دیدید اموالشان را به خودشانرد کنید، و آن را به اسراف و شتاب از(بیم) آنکه مبادا بزرگ شوند ( واموالشان را از شما پس بگیرند) مخورید، وآن کس (از اولیاء یتیمان )که بینیاز باشد (از تصرف در آن ) خودداری کند، و آن که فقیر باشد به مقدار متعارف( وحق الزحمه عادلانه ) بخورد. پس هر گاه خواستید اموالشان را به خودشان رد کنید بر آنها گواه بگیرید (تا بعداً نزاعی پیش نیاید ) و خداوند حسابرسی کافی است.
درتفسیر المیزان راجع به این آیه آمده:
و ابتلوا الیتامی حتی اذا بلغوا النکاح فان انستم منهم رشدا فادفعواالیهم اموالهم ولا تاکلوها اسرافا وبدارا ان یکبروا):(یتیمان را آزمایش کنید تاهنگامی که بالغ شده و تمایل به نکاح پیدا کنند،آنگاه اگر آنها را دانا به درک مصالح خود یافتید ،اموالشان را به آنها باز دهید و به اسراف و عجله مال آنهاراحیف و میل ننمایید، به این اندیشه که مبادا کبیرشوند و اموالشان را از شمابگیرند)یعنی برای رسیدن به حد رشد عقلی ، ابتدا رشد جسمی شرط است ،پس آنها را بیازمایید،اگر قدرت تمیز دارند و به سن رشد رسیده اند (چون شرط نفوذتصرف در مال رشد عقلی و جسمی است ) در این صورت اموالشان را به آنهابرگردانید، در اسلام برای عبادت و حدود شرعی و دیات ، تنها بلوغ جسمی شرط است ، اما در تصرفات مالی اضافه بر بلوغ ، رشد عقلی هم شرط است ،چون اگر چنین نباشد نظام حیات اجتماعی و معاملات فاسد و تباه می شود و درادامه می فرماید: مبادا از ترس اینکه چون کبیر شوند اموالشان را از شما بازخواست کنند، آنها را از روی تجاوز و عجله حیف و میل کنید، (ومن کان غنیافلیستعفف ومن کان فقیرا فلیاکل بالمعروف ):(و هر کس از اولیای یتیم که غنی وبی نیاز است به کلی در اموال یتیم تصرف نکند و هر کس فقیر است در برابرنگهبانی از آن مال ، به قدر متعارف ارتزاق کند)چون ولایت برای حفظ حقوق یتیمان است از ضایع شدن و کم شدن ،نه اینکه ولی خود اموال آنها را حیف ومیل نماید و به صرف ولایت اموال یتیم را برای خود تصرف کند، (فاذا دفعتم الیهم اموالهم فاشهدوا علیهم و کفی بالله حسیبا):(پس آنگاه که بالغ و رشیدشدند و مالشان را به آنها رد کردید ،هنگام رد مال به آنها باید گواه بگیرید برای حکم ظاهر، ولی در باطن (علم حق ) و (گواهی خدا)برای محاسبه خلق کفایت می کند)پس برای جلوگیری از نزاع و اختلاف و اینکه مشخص باشد که ولی اموال یتیم را به او بر گردانده است باید گواه و شاهد بگیرید، و روش قرآن آن است که احکام ظاهر بندگانش را بر مبنای حساب دقیق و تشریع محکم قراردهد تا تربیت دینی مبنی بر توحید، کامل و تمام شود و این سیره قرآن در تمام مسائل مالی به خصوص در مسأله ولایت است که مسائل اخلاقی را با احکام می آمیزد و به ولی امر می کند با رفتار پسندیده و سخن شایسته با ایتام رفتار کند وتوحید را زیر بنای همه احکام قرار داده است که در همه احکام عملی و اخلاقی قرآن حاکم است ، چون احکام شرعی هرگز از آمیزش با امور اخلاقی جدانمی شوند و اساس تربیت دینی بر اخلاقیات بوده و لذا در آخر می فرماید (کفی بالله حسیبا)یعنی برای پایبندی شما به این دستورات و احکام همین کفایت می کند که خداوند حسابرس شماست .
گفتار دوم : سوره بقره آیه ۲۸۲
۲- آیه ۲۸۲ سوره بقره[۷۳] هم دال بر این است که به مجرد سفیه بودن شخص، ولایت بر او ثابت می شود. درفقه امامیه در ذیل بحث اولیای عقد، جدّ پدری به عنوان یکی از اولیا ذکر گردیده، لیکن ولایت جدّ پدری تنها به واسطه روایات در باب نکاح تعیین شده است. با این وجود، برخی از مفسرین وفقها درذیل بحث از آیاتی همچون ۲۳۷ و ۲۸۲ سوره بقره از جد پدری نام برده اند.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْیَکْتُبْ وَ لْیُمْلِلِ الَّذی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً فَإِنْ کانَ الَّذی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفیهاً أَوْ ضَعیفاً أَوْ لا یَسْتَطیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهیدَیْنِ مِنْ رِجالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْرى وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغیراً أَوْ کَبیراً إِلى أَجَلِهِ ذلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَهِ وَ أَدْنى أَلاَّ تَرْتابُوا إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَهً حاضِرَهً تُدیرُونَها بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَلاَّ تَکْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبایَعْتُمْ وَ لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهیدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ ( سوره بقره آیه ۲۸۲)
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که دینی را تا مدت معینی ( به خاطر گرفتن وام یا داد و
ستد ) به یکدیگر بدهکار شدید آن را بنویسید، و باید نویسنده ای ( سند آن را ) در میان خودتان به عدالت بنگارد، و هرگز نباید نویسنده از نوشتن آن- همان گونه که خدا به وی آموخته- امتناع ورزد، او باید بنویسد و کسی که حق به گردن اوست ( بدهکار ) املا کند، و از خداوند که پروردگار اوست پروا نماید و از حق چیزی را کم نگذارد، و اگر کسی که حق به گردن اوست سفیه یا ناتوان ( سنّی ) باشد یا ( به خاطر آفت زبان ) نتواند املا کند، ولیّ او به عدالت املا نماید. و دو گواه از مردانتان ( مردان مسلمان ) را به شهادت بطلبید ، و اگر دو مرد نباشد، یک مرد ودو زن را از میان گواهانی که ( از دینشان ) رضایت دارید گواه بگیرید ، تا اگر یکی از آن دو زن فراموش نمود آن دیگری او را یادآوری نماید. و چون گواهان ( برای تحمل شهادت یا اداء آن ) دعوت شوند خودداری نکنند. و از نوشتن بدهی ای که تا مدتی معین مهلت دارد، کوچک باشد یا بزرگ، ملول نشوید. این کار در نزد خدا عادلانه تر و برای گواهی استوارتر و به اینکه شک نکنید (و نزاعی برنخیزد ) نزدیکتر است ، مگر آنکه داد و ستدی نقدی باشد که در میان خود تبادل
می کنید، که بر شما گناهی نیست که آن را ننویسید. و( بهتر است که ) هر زمان داد و ستد کنید شاهد بگیرید و نباید نویسنده وگواه ( به واسطه زیاد و کم کردن، به صاحب حق ) ضرر بزنند و نباید به نویسنده و شاهد به سبب ندادن حقشان ضرر برسد، و اگر چنین کنید برای شما فسق و گناه است. و از خدا پروا کنید، و خدا به شما می آموزد و خدا به همه چیز داناست.
درتفسیر المیزان دراین مورد آمده :
یاایهاالذین امنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ):(ای کسانی که ایمان آورده اید هر گاه به یکدیگر وامی تا مدت معینی دادید آن رابنویسید…)(تداین )به معنای قرض دادن و قرض گرفتن است ، یعنی وقتی به یکدیگر قرض می دهید آن را روی کاغذ مکتوب نمایید تابعدا اشکال پیش نیایدو سند در دست داشته باشید،(ولیکتب بینکم کاتب بالعدل ):(وباید نویسندهای دربین شما آن را به درستی و عدل بنویسد)یعنی عدالت شرط لازم در معاملات دائر در امور جامعه است تا اساس اجتماع حفظ و رعایت گردد، (ولایاب کاتب ان یکتب کما علمه الله فلیکتب و لیملل الذی علیه الحق ):(وهیچ نویسنده ای نبایداز آنچه خدایش آموخته دریغ کند، پس حتما بنویسید و باید کسی که حق به عهده اوست و بدهکار می باشد، املاء کند)(املاءو املال )هردو به معنای آنست که کسی بگوید و دیگری بنویسد، دراینجا شخص قرض گیرنده باید املاء کند وکاتب بنویسد تا اقرار به حق داشته باشد، (ولیتق الله ربه و لا یبخس منه شیئا):(وباید از خدا که پروردگار اوست بترسد و چیزی از آن کم نکند)املال را با تقوی قرین نموده است تا به بدهکار یاد آوری کند که در روز قیامت به سوی خدا بازمی گردد و باید حساب پس دهد و حقوق را کم و زیاد نکند و چیزی از مال را کم نگذارد و حیف و میل ننماید، (فان کان الذی علیه الحق سفیها اوضعیفا او لایستطیع ان یمل هو فلیملل ولیه بالعدل ):(پس اگر بدهکار سفیه و دیوانه یا ضعیف و کوچک است و یا نمی تواند املاء کند،سرپرستش باید به عدل املاء کند)یعنی در صورتی که بدهکار سفیه و صغیر و ناتوان بود باید کسی که عهده دار شئون اوست و بر او ولایت دارد به جای او املاء کند ،آنهم به عدل ، (واستشهدواشهیدین من رجالکم فان لم یکونا رجلین فرجل و امراتان ممن ترضون من الشهداء):(و دو مرد از آشنایان را به گواهی بگیرید و اگر دو مرد در دسترس نبود، یک مرد و دو زن از گواهانی که خود شما دیانت و تقوایشان را می پسندیدشاهد بگیرید)این به جهت آنست که اگر یکی از آنها فراموش کرد، دیگری باشدکه او رابه یاد بیاورد، (ان تضل احدهما فتذکر احدهما الاخری ولا یاب الشهداء اذاما دعوا و لا تسئموا ان تکتبوه صغیرااو کبیرا الی اجله ):(تا اگر یکی ازدوشاهدفراموش کرد،دیگری به یادش آورد،و گواهان هر وقت به گواهی دعوت شدندنباید امتناع کنند و از نوشتن وام چه دراز مدت باشد و چه کوتاه مدت ،ملول نشوید)پس کسی که شهادت راکتمان کند قلبش گنهکار است (فمن یکتم الشهاده فانه اثم قلبه ):(۸۰)،(لذا شاهدان نباید از ادای شهادت امتناع کنند و درضمن وام به هر صورت که باشد، باید مکتوب شود تا سندیت داشته باشد،(ذلکم اقسطعندالله واقوم للشهاده و ادنی الا ترتابوا):(که این نزد خدا درست تر و برای گواهی دادن استوارتر و برای تردید نکردن شما مناسبتر است ) چون به وسیله نوشتن خاطر شما آسوده می شود و جای تردیدی باقی نمی ماند،(الا ان تکون تجاره حاضره تدیرونها بینکم فلیس علیکم جناح الاتکتبوها):(مگر آنکه معامله ای نقدی باشد که بین خودتان انجام می دهید، پس در ننوشتن آن حرجی بر شما نیست )و این امر برای تسهیل معاملات نقدی رایج بین مردم است ،(واشهدوا اذا تبایعتم ولا یضار کاتب ولا شهید):(وچون معامله ای کردید گواه بگیرید و نباید نویسنده و گواه زیان ببینند)،(و ان تفعلوا فانه فسوق بکم واتقواالله ):(و اگر زیان رساندید، ضرری به خودتان است که از اطاعت خارج شده ایدو از خدا بترسید)چون ضرر زدن به گواهان مفسده ای است که به ضایع شدن حقوق می انجامد و تقوی در معاملات لازمه اش تقوی داشتن در عبادات است ،(ویعلمکم الله والله بکل شی ء علیم ):(و خدا شما را تعلیم می دهد و او به همه چیز داناست )کلامی است نو و مستانف که در مقام منت نهادن ذکر شده تابه مردم بگوید در مقابل نعمت اراده شرایع و مسائل حلال و حرام شکرگزار ومنت پذیر درگاه الهی باشند ،اما اینکه عده ای این آیه را دال براین مطلب گرفته اندکه تقوی سبب تعلیم الهی است ، صحیح نمی باشد، چون این آیه درصدد بیان این مطلب نیست ،بلکه ذکر این نکته است که خداوند به بندگان احکام و شرایع راتعلیم می دهد وجهتش هم این است که خداوند به همه چیز علم دارد.لذا دین مجموعه ای ازاحکام الهی است که با کمالات اخلاقی آمیخته بوده واز آنها جدا نمی شود و هدف از این احکام هم حفظ حقوق تمام افراد اجتماع است ،بدون آنکه با مقتضای فطری بشر در اموری که له یا بر علیه اوست منافات داشته باشد.(از نکات مورد توجه در این آیه آنست که دین مبین اسلام در زمانی که درتمام شبه جزیره عربستان تعداد افراد باسواد از انگشتان یک دست تجاوزنمی کرده بارها امر به نوشتن و املاء در هنگام قرض دادن یا قرض گرفتن وهمچنین در معاملات نموده است و این خود اعجازی در حفظ حقوق افراداجتماع میباشد)
گفتار سوم : سوره بقره آیه ۲۳۷
َ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَریضَهً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذی بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّکاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصیر.ٌ( سوره بقره آیه ۲۳۷)
ترجمه : و اگر آنان را پیش از آنکه نزدیکی کنید طلاق دادید در حالی که مهری معین کرده اید پس نصف آنچه تعیین کرده اید ( بر عهده شماست ) مگر آنکه ( آن را ) خود آنها گذشت کنند یا آن کس که عقد ازدواج به دست اوست ( ولیّ یا وکیل مطلق) گذشت کند. و گذشت شما ( که همه مهر را بدهید ) به تقوی نزدیکتر است ، و احسان و فزونبخشی را در میان خودتان فراموش نکنید ، که خداوند به آنچه می کنید بیناست.
در تفسیر المیزان آمده :
(و ان طلقتموهن من قبل ان تمسوهن وقد فرضتم لهن فریضه فنصف ما فرضتم ):(و اگر زنان را قبل از نزدیکی طلاق دهید در حالیکه مهری برای آنان معین کرده اید، پس نصف آن مهر را به آنان بدهید)پس حکم چنین زنی آنست که نصف مهریه او تأدیه شود، (الا ان یعفون او یعفوا الذی بیده عقده النکاح وان تعفوا اقرب للتقوی ):(مگر آنکه از شما بگذرند یا آنکه گره عقد زناشویی بدست اوست گذشت کند و این گذشت کردن به تقوی نزدیکتر است )یعنی اگر زن یاولی او نصف مهر را ببخشد، همه مهر ساقط می شود و اگر زن قبلاًمَهررا گرفته بوده آن را بر گرداند و یا شوهر نصف مهری را که از زن طلب دارد به او ببخشد،چون در عقد نکاح سه نفر دخیلند، زن ، شوهر و ولی زن و هر کدام از این سه طائفه میتوانند نصف مهر را ببخشند و علت اینکه این بخشش به تقوا نزدیکتراست ،آنست که وقتی انسان از چیزی که حق مشروع اوست به خاطر خداگذشت کند به طریق اولی از آنچه حق او نیست صرف نظر می کندو این عین تقواست ،(ولا تنسوا الفضل بینکم ان الله بما تعملون بصیر):( بزرگواری را میان خودتان فراموش نکنید ،همانا خدا به آنچه می کنید بینا است )،(فضل ) یعنی افزونی در مکارم اخلاقی و این آیه برای ترغیب به احسان بواسطه گذشت ازحقوق و نیز تسهیل و تخفیف از هر یک از دو همسر برای دیگری است و جمله (ان الله بما تعملون بصیر)برای آنست که بفرماید خداوند دانا به بواطن امور هم هست و ماباید به اصلاح صوره ظاهر و همچنین باطن اعمال خویش قیام کنیم ،چون خداعالم مطلق است .
ونیز در تفسیر نمونه راجع به این آیه آمده :
وابتلوا الیتامى حتى اذا بلغوا النکاح در اینجا دستور دیگرى در باره یتیمان و سرنوشت اموال آنها داده و مىفرماید: یتیمان را بیازمائید تا هنگامى که به حد بلوغ برسند و اگر در این موقع در آنها رشد کافى براى اداره اموال خود یافتید، ثروت آنها را به آنها بازگردانید - در این آیه چند نکته است که باید به آن توجه داشت:
۱ -از تعبیر به حتى استفاده میشود که باید آزمایش یتیمان ، پیش از رسیدن به حد بلوغ و به صورت مکرر و مستمر انجام شود ، تا هنگامى که در آستانه بلوغ قرار گرفتند وضع آنها کاملا از نظر رشد عقلى براى اداره امور مالى خود روشن گردد - ضمنا چنین استفاده میشود که منظور از آزمایش، پرورش تدریجى یتیمان است ، یعنى نگذارید آنها به حد بلوغ برسند و سپس اقدام به - سپردن اموالشان به آنها بکنید بلکه آنها را قبل از بلوغ با برنامههاى عملى ، براى زندگى مستقل آماده کنید .
و اما اینکه چگونه باید یتیمان آزمایش شوند راه آن این است که مقدارى مال در اختیار آنها گذارده شود ، و به خرید و فروشو تجارت بپردازند ، اما اعمال آنها با نظارت ولى بطورى که استقلال عمل را از آنها سلب نکند انجام شود هنگامى که معلوم شد از عهده این کار برمىآیند و در معامله گول نمىخورند ، باید اموالشان را بدستشان سپرد و گرنه با تربیت و پرورشهاى مستمر باید آنها را چنان آماده کرد که بتوانند در آینده زمام زندگى خود را بدست گیرند.
۲ -تعبیر به اذا بلغوا النکاح اشاره به این است که آنها به سر حدى برسندکه قدرت بر ازدواج داشته باشند و روشن است کسى که قدرت بر ازدواج دارد قدرت بر تشکیل خانواده خواهد داشت، و چنان کسى بدون سرمایه نمىتواند به اهداف خود برسد، بنابراین آغاز زندگى زناشوئى با آغاز زندگى اقتصادى مستقل همراه است ، و به عبارت دیگر ثروت آنها موقعى بدستشان داده مىشود که هم به بلوغ جسمى برسند و نیاز آنها به مال شدید شود، و هم بلوغ فکرى پیدا کنند و توانائى براى حفظ مال داشته باشند.
به هرحال ماهیت اسلامى حزب عدالت و توسعه سبب گردیده است که این حزب حمایت سیاسى گسترده اى را در بین گروه هاى مختلف جامعه ترکیه به دست آورد. این حمایت سیاسى فراتر از حمایت مذهبى، قومى و یا طبقه اى مى باشد. به گونه اى که این حزب توانسته است در یک زمان، حمایت گروه هاى فقیر، محافظه کار و اقلیت ها را به دست آورد. سیاست اصلاحات دموکراتیک و حمایت از اقلیت ها نیز، اکراد، ارامنه و علوى ها را با این حزب همراه نموده است (ماه پیشانیان،۶:۱۳۸۸). نکته قابل توجه این است که با روى کارآمدن این حزب، اقلیت هاى دینى از آزادى عمل بیشترى برخوردار گردیدند. در همین رابطه هفته نامه ی آمریکایى آگوس در نظر سنجى که قبل از انتخابات سال ۲۰۰۷ انجام داد عنوان نمود که ۶۰ درصد از مردم ترکیه و حتى بیشتر اقلیت هاى دینى این کشور طرفدار حزب عدالت و توسعه مى باشند (همان منبع).
۱-۳- عرصه ی اقتصادی
به میدان آمدن حزب مام میهن در دهه ی ۱۹۸۰ به عنوان نیرومند ترین حزب، موجب تشکیل بخش فعال و جدیدی در اقتصاد ترکیه شد و سیاست های باز اقتصادی تورگوت اوزال، مجوز ورود جریان های اسلامی را به صورت شرکت های اقتصادی جدید صادر کرد. عمل گرایان مسلمان و جوان ترکیه با سخت کوشی و نظم خاص خود و سرمایه گذاری های مشترک وارد رقابت با غول های اقتصادی لائیک «کوچ» و «سابانجی» شدند. علاوه بر این، همکاری اقتصادی با مؤسسه های مالی و تجاری خاورمیانه در دوران اوزال رشد بیشتری یافت. یک پژوهشگر غربی در مورد تحولات اقتصادی جدید و نقش اسلام گرایان در این تحولات می نویسد، رشد اسلام گرایی بیش از آن که مربوط به رشد ناگهانی مذهب گرایی افراطی باشد نتیجه ی اختلاف اقتصادی عمیقی بود که رعایای شبه جزیره ی آناتولی را از ترک های سفید استانبول جدا کرد، در دوره ی زمام داری اوزال رعیت های محافظه کار رفته رفته مرفه شدند و همراه آن جنبشی رو به گسترش از اسلام گرایی در بین عوام شکوفا شد (لویت،۲۵:۱۹۹۹).
هدف اصلی این سیاست اقتصادی جدید، مهار کردن تورم، افزایش رشد اقتصادی، افزایش صادرات، از طریق کم کردن کسری حساب جاری تراز پرداخت ها، بسیج و به کارگیری پس اندازهای مردم در زمینه های اقتصادی که دارای اولویت می باشد، و ایجاد زمینه ی مناسب برای ایجاد ثبات و امنیت برای سرمایه گذاری خارجی و تشویق صادرات بود (قاسمی،۸۳:۱۳۸۴). به دنبال اتخاذ اقتصاد بازارآزاد در دوره ی اوزال در دهه ۱۹۸۰ اگرچه این کشور با رشد و توسعه ی اقتصادی مواجه شد اما در دهه ی ۱۹۹۰ و با بروز تورم افسار گریخته در این کشور، دولت های وقت برای مقابله با تورم و استمرار رشد اقتصادی به اخذ وام های کلا ن از بازار داخلی، صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سایر نهادهای پولی و مالی خارجی روی آوردند (همان منبع:۸۴).
تحلیل گران بر این نکته اتفاق نظر دارند که سیاست های آزادسازی اقتصادی اوزال در دهه ی ۱۹۸۰ در تقویت بنیان های اقتصادی اسلام گراها و ظهور بنگاه های اقتصادی وابسته به آن ها یا سرمایه ی سبز آناتولی نقش بسیار کلیدی داشته است (واعظی،۴۷:۱۳۸۷). در دوران اوزال، حزب اسلام گرای رفاه به رهبری اربکان تشکیل شد. اربکان، علاوه بر مهار تورم و برخی مشکلات داخلی، در عرصه خارجی نیز با ابتکار عمل توانست جایگاه این کشور را در سطح جهان توسعه بخشد و با رایزنی های متعدد توانست سازمان اقتصادی «دی ۸» را که هشت کشور بزرگ اسلامی را در بر می گرفت تأسیس کند و اولین اجلاس سران آن را در استانبول برگزار کند (زارع،۱۳۸۱).گفتمان سیاسی اربکان تا حد زیادی بر گفتمان اقتصادی انجمن صاحبان صنایع و بازرگانان مستقل و نیز ضدیت آن با اتحادیه ی اروپایی چیره بود (یاووز،۱۰۶:۱۳۸۹).
در سال ۲۰۰۲ که دولت اردوغان به قدرت رسید ترکیه دارای وضعیت اقتصادی نا مناسبی بود. اسلام گرایان با برنامه های اصلاحی کمال درویش، وزیر اقتصاد ترکیه، نرخ تورم را یک رقمی کردند و رشد اقتصادی را که در دهه ی ۸۰ و۹۰ به طور میانگین کمتر از ۴ درصد بود به ۴/۷ درصد افزایش دادند (گنجی ارجنکی،۱۹۴:۱۳۸۸).
دولت اردوغان با اتخاذ سیاست اصلاحات اقتصادی از جمله خصوصی سازی، تعامل بیشتر در روابط خارجی و همراهی با اقتصاد جهانی، توانست در مدت ۵ سال تحولات مهمی در اوضاع اقتصادی ترکیه ایجاد کند و با تقویت اقتصاد ترکیه، رضایت عمومی را جلب کند (واعظی،۵:۱۳۸۶). برخی از سیاست ها و عملکردهای اقتصادی دولت اردوغان را می توان به شرح زیر فهرست کرد:
- جذب سرمایه ی خارجی از طریق خصوصی سازی بنگاه های اقتصادی، به ویژه در عرصه ی صنایع مرتبط با نفت وگاز، بانک داری و بنادر بزرگ؛
-کنتری مؤثر تورم و تک رقمی کردن آن (نرخ تورم درسال ۲۰۰۴ به ۳/۹ در صد کاهش یافت که این رقم طی ۳۰ سال گذشته در ترکیه بی سابقه بود)؛
-کاهش نرخ بیکاری تا ۱۰ درصد؛
- افزایش ارزش پول ترکیه (لیر) در مقابل ارزهای خارجی؛
- افزایش درآمد سرانه ی ملی ترکیه به حدود ۷۴۰۰ دلار؛
- استمرار رشد تولید ناخالص داخلی معادل ۶ به صورت درصد در سال های اخیر؛
- افزایش صادرات؛
- جلب اعتماد بانک جهانی و صندوق بین المللی پول با در پیش گرفتن اصلاحات اقتصادی و استراتژی توسعه ی صادرات به منظور اخذ وام های کم بهره از این نهادهای بین المللی؛
- افزایش تعهد و مسئولیت پذیری نهادهای دولتی و عمومی در برابر شهروندان؛
-کاهش محسوس فساد اداری و مالی در بدنه ی حکومت ([بی نا]،۳:۱۳۸۶و۴).
به طور کلی می توان گفت در زمینه ی اقتصادی، حزب عدالت و توسعه با در پیش گرفتن سیاست های آزادسازی، خصوصی سازی و همراهی با اقتصاد بازار جهانی، موفق شد به این دستاوردها نائل شود. این حزب توانسته است حمایت بازرگانان معروف به «ببرهاى آناتولى» را به دست آورد که از لحاظ اجتماعى محافظه کار ولى از نظر اقتصادى متمایل به اقتصاد جهانى مى باشند. علاوه براین سیاست اقتصاد بازار آزاد و تلاش براى عضویت در اتحادیه ی اروپا به وسیله این حزب، توانسته است بازرگانان سکولار را نیز به خود جذب نماید (ماه پیشانیان،۸:۱۳۸۸). همچنین در زمینه ی اقتصاد داخلی، اردوغان کمک های زیادی به مناطق توسعه نیافته ی ترکیه و فقرا کرد. حزب عدالت و توسعه در ارتقای سطح زندگی مردم و تعیین معاش آن ها، موفقیت در خور توجهی داشته است (اکبری،۴۹:۱۳۸۹).
۲ - سیاست ها و عملکردهای جریان اسلام گرا در بعد خارجی
۲-۱- عرصه ی بین المللی
۲-۱-۱- نحوه ی تعامل و ارتباط با اتحادیه ی اروپا
از سیاست های ترکیه از بدو تأسیس حکومت جمهوری در این کشور، تلاش در جهت پیوستن به غرب بوده است.کوشش دولت مردان این کشور در چند دهه ی گذشته برای اتحاد با اروپا و ورود به جامعه ی اروپا در راستای این هدف می باشد. همه در رسیدن به این هدف گام برداشته و در فرصت های مناسب تمایل خود را برای پیوستن به جامعه ی اروپا اعلام داشته اند (قاسمی،۱۹۴:۱۳۸۴). اما در سپتامبر سال ۱۹۶۳، نخستین گام عملی برای حضور ترکیه در اتحادیه ی اروپا برداشته شد. در این سال تفاهم نامه ی همکاری آنکارا برای پیوستن ترکیه به اتحادیه ی امورگمرکی و در نهایت عضویت دائم این کشور در جامعه ی اقتصادی اروپا[۲] به امضاء رسید. از آن زمان تا کنون روند مذاکرات مقامات ترکیه و اتحادیه ی اروپا همواره ادامه داشته است. در اواسط دهه ی ۱۹۹۰ رابطه ترکیه و اتحادیه ی اروپا یکی از دو یا سه مسئله ی مهم سیاست خارجی ترکیه بود که به طور واضحی میان کمالسیت ها و اسلام گرایان شکاف ایجاد کرده بود. کمالیست ها به شدت طرفدار عضویت کامل در اتحادیه ی مذکور بودند، چون آن را به عنوان یک پناهگاه برای حفظ سکولاریست ترکیه در مقابل ظهور جنبش اسلام گرای مدرن می دیدند (Robin,2007:292).
اما حزب رفاه که شامل تقریباً تمام جریان های اسلام گرای آن زمان می شد، با عضویت در اتحادیه ی اروپا مخالفت می کرد. حزب رفاه مشخصاً استدلال می کرد که اتحادیه ی اروپا به لحاظ فرهنگی دارای ماهیتی کاملاً مسیحی است و ترکیه کشوری اسلامی می باشد، از این رو حزب رفاه بر ارزش های بومی ضد اروپایی تأکید می کرد و به هیچ وجه حاضر نبود از عضویت ترکیه در اتحادیه ی اروپا حمایت کند (نقدی نژاد،۲۷:۱۳۸۷).
این در حالی است که حزب اسلام گرای عدالت و توسعه با نگرشی مثبت به عضویت ترکیه در این اتحادیه نگاه می کرد. درست شش هفته بعد از انتخابات نوامبر ۲۰۰۲ رجب طیب اردوغان یک طوفان دیپلماتیک به پا کرد، او اعلام کرد که هدف اصلی اش متقاعد کردن رهبران اروپا برای معین کردن تاریخ مشخصی برای شروع مذاکرات الحاق ترکیه به اتحادیه ی اروپا است. به عبارت دیگر اردوغان می خواست از اتحادیه ی اروپا به عنوان یک ابزار استفاده کند. از آن جا که در نیمه ی دوم دهه ی ۱۹۹۰ اسلام گرایان رنج های زیادی را از سکولارها کشیدند، اما حزب عدالت و توسعه که مشتمل بر نسلی جوان تر و نوگراتر از اسلام گرایان احزاب گذشته بود عضویت در اتحادیه ی اروپایی را اهرم مناسبی برای مقابله با کمالیست ها دانست. حزب عدالت و توسعه امیدوار بود تا از این طریق بتواند تکثرگرایی و دموکراسی را در ترکیه حفظ کند و مانع مداخله ی ارتش در سیاست شود بنابراین، هدف اصلی حزب عدالت و توسعه در حمایت از عضویت ترکیه در اتحادیه ی اروپا در مرحله ی اول آن است که از این اتحادیه به عنوان یک سپر محافظ در مقابل کمالیست ها استفاده کند (Ayata,1996:41).
بهانه ی ارتش برای ایفای نقش بیشتر درجامعه، ناشی از درگیری های سیاسی و حزبی و بی اعتمادی نسبت به نقش سازنده ی نیروهای سیاسی و مدنی در ترکیه است. اروپا خواستار کاهش نقش ارتش در تصمیم گیری های سیاست داخلی و خارجی ترکیه می باشد از این روست که حزب عدالت و توسعه حمایت از عضویت ترکیه در اتحادیه ی اروپا را به نفع خود می بیند. تحت فشارهای اتحادیه ی اروپا بود که نقش نظامیان در ترکیه کم رنگ تر شد در سال های اخیر روند دخالت نظامیان در امور سیاسی متحول شده و صلاحیت های قضایی دادگاه های نظامی نسبت به غیر نظامیان نیز محدود شده است (نقدی نژاد،۲۹:۱۳۸۷). اصلاحات لیبرالی گسترده و برنامه های تندروانه ای برای هموار کردن راه عضویت ترکیه در این اتحادیه در پیش گرفته شد به گونه ای که یک اتحاد متنوع میان اسلام گرایان، چپ ها، کمالیست ها و ملی گرایان ستیزه جو در این زمینه به وجود آمد (Robins,2007:293).
یکی از شگفتی های بزرگ تاریخ ترکیه این است که تلاش این کشور برای عضویت در اتحادیه اروپا زمانی صورت می گیرد که یک حزب اسلام گرا قدرت سیاسی را درترکیه در اختیار دارد عوامل و علل چنین تحولی، پیچیده و در عین حال از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اسلام گرایان یا حتی بعضی از سیاست مداران متمایل به غرب در ترکیه همواره از این شکایت داشته اند که ارتش این کشور به گونه ای سازمان یافته از قدرت یافتن اسلام گرایان و حضور در صحنه های سیاسی کشور جلوگیری کرده است. به همین علت زمانی که گفت و گو برای ورود ترکیه به اتحادیه ی اروپا آغاز شد، اسلام گرایان و لیبرال ها چنین تصور می کردند که اصلاحات مورد نظر اتحادیه ی اروپا به عنوان پیش شرط پیوستن ترکیه به این اتحادیه در واقع در راستای منافع و اهداف این اتحادیه قرار دارد و به نفع ترکیه نیست که این خواسته های اروپا را برآورده کند. هم اتحادیه ی اروپا و هم اسلام گرایان میانه رو خواستار برقراری دموکراسی بیشتر در کشور و کاهش نقش ارتش در سیاست بودند در واقع بسیاری از ترک ها در این آرمان سهیم هستند اما اسلام گریان بیش از همه از کاهش نقش ارتش در سیاست و دموکراسی فراگیر، سود خواهند برد (لواسانی،۹:۱۳۸۴).
اگرچه سال های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ دارای نقاط مثبتی در روابط ترکیه و اتحادیه ی اروپایی بود و نقطه ی امیدی برای ترک ها به وجود آمده بود که در آینده ی نزدیک عضو کامل اتحادیه ی اروپا همراه بود و به نظر می رسید. در سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ امید ترک ها به ورود به اتحادیه ی اروپا رو به یأس بود. دلایل چندی برای این سردی روابط میان ترکیه و اتحادیه ی اروپا وجود دارد. ۱) بین المللی کردن مسئله ی قبرس توسط اتحایه ی اروپا و در نهایت الحاق قبرس در ماه مه ۲۰۰۴ به اتحادیه ی اروپا، یکی از پیش شرط ها برای عضویت ترکیه در اتحادیه ی اروپا حل مسئله ی قبرس بوده است. ۲) برداشت عمومی ترک ها از اینکه عضویت کشورشان در اتحادیه ی اروپا تا قبل از ۲۰۱۱ غیر ممکن است و بعید هم نیست که به بعد از ۲۰۱۴ موکول شود. ۳) سپری شدن دوره ی حکومت بعضی رهبران کلیدی اروپا که از عضویت ترکیه حمایت می کردند، نظیر«برلوسکونی» در ایتالیا و «گرهادر شرودر» در آلمان در حالی که نسل جدید رهبران اروپا چندان رغبتی به پذیرش عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا ندارد. رهبران جدید از قبیل «آنجلا مرکل» در آلمان، «نیکولاس سارکوزی» در فرانسه و «رومانو پرودی» در ایتالیا نگرش مثبتی به عضویت ترکیه ندارند (Robins,2007:293).
از دیگر دلایل مخالفت ها، این است که ترکیه با ۷۴ میلیون جمعیت پس از ورود به اتحادیه ی اروپا، بعد از آلمان ۸۲ میلیون نفری، پرجمعیت ترین کشور اروپایی محسوب می شود. از آنجا که یکی از شاخص های نظام رأی گیری در اتحادیه ی اروپا، جمعیت است. ترکیه در صورت ورود به اتحادیه اروپا، جایگاهی بزرگتر و مؤثرتر از برخی کشورهای بنیانگذار اتحادیه ی اروپا مانند فرانسه، در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های اتحادیه ی اروپا خواهد یافت. دلیل دیگر مخالفت راست گرایان اروپا با عضویت ترکیه در اتحادیه ی اروپا، جمعیت مسلمان این کشور است. بسیاری از راست گرایان اروپا از جمله نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه، دیدگاه های اسلام ستیزانه دارند و نمی خواهند یک کشور با ۷۴ میلیون مسلمان، به عضویت اتحادیه ی اروپا درآید. این موضع راست گرایان اروپا نشان می دهد که اتحادیه ی اروپا یک کلوپ مسیحی است و همین موضوع، چشم انداز مذاکرات ترکیه با اتحادیه ی اروپا را مبهم ساخته است (رادیو دری،۱۳۸۹).
در دنیای امروز که جنگ علیه تروریسم موجب تنشهای جهانی میشود و پس از واقعه ۱۱ سپتامبر واکنش شدید نسبت به مسلمانان شده است، روابط ترکیه با اتحادیه اروپا میتواند از بعد ژئوپولیتیکی بسیار مثبت ارزیابی شود و این در حالی است که عدم پذیرش این کشور در اتحادیه اروپا پیامدهای منفی بسیاری را در بر خواهد داشت (ترکیه، میان دو فرهنگ،۱۳۹۰).
۲-۱-۲- نحوه ی تعامل با آمریکا
ترکیه بیش از نیم قرن است که متحد سیاسی و نظامی آمریکا بوده است. این رابطه بدون مشکل نبود، اما همیشه جواب نیازهای دوره ای خود را داده است. بهترین و طولانی ترین دوره، زمان جنگ سرد بود که طی آن، نیازهای راهبردی دو طرف کاملاً با هم هماهنگ بود. در آن سال ها، آمریکا متحدی می خواست که اصول سیاست خارجی آن را کاملاً رعایت کند (کینزر،۲۶۲:۱۳۸۹). در سالهای بعد نیز، ترکیه با آمریکا روابط عمیق و استراتژیکی داشته است. ترکیه با وجود روی کار آمدن دولت اسلام گرای حزب عدالت و توسعه نیز همچنان سعی کرده است روابط دیرین خود را با غرب، به ویژه آمریکا و اتحادیه ی اروپا حفظ کند. با این حال، طی سالهای گذشته به جرأت میتوان گفت که در این راه، آنکارا دستاورد چندانی نداشته و بارها نارضایتی و نا امیدی خود را نسبت به این روند ابراز کرده است (محمدی،۱۳۸۸: ۱۲اسفند).
به زبان کارشناسان، جغرافیای سیاسی این دو کشور اکنون از هم جدا شده است. ترکیه به عنوان یک کشور مسلمان آشنا با منطقه ی اطراف خود، می تواند به کشورهایی برود، با شرکایی همکاری کند و به توافق هایی برسد، که آمریکا نمی تواند. آن چه ترکیه انجام داده است و موجب جدایی این کشور از آمریکا شد، مانند ندادن اجازه به نیروهای آمریکایی برای حمله به عراق از خاک ترکیه یا محکوم کردن اقدامات اسرائیل در غزه، اعتبار و آبروی این کشور را در میان کشورهای مسلمان افزایش داده است. به این ترتیب، نفوذ این کشور برای تحت تأثیر قرار دادن کشورهای مسلمان بیشتر شده است (کینزر،۲۶۴:۱۳۸۹ و ۲۶۵).
مهم ترین تردید های آمریکا و غربی ها نسبت به سیاست های دولت کنونی ترکیه به رفتار ها و مواضع این کشور در قبال دولت حماس در فلسطین و پرونده ی هسته ای ایران بر می گردد. علاوه بر این، مخالفت مجلس این کشور با عبور سربازان آمریکایی از خاک ترکیه برای حمله به عراق و اظهار نظر مسئولین این حزب درباره پرونده ی هسته ای ایران و تأکید ایشان بر حل صلح آمیز موضوع هسته ای نه تنها رضایت آمریکایی ها را به دنبال نداشته بلکه در داخل نیز به اختلاف نظر اسلام گرا و لائیسم در زمینه ی سیاست خارجی دامن زده است. در رابطه با پرونده ی هسته ای ایران نیز لحن محافل لائیک، بر خلاف دولت و حزب حاکم، بیشتر همسو با اروپا و آمریکایی هاست (رستگار،۱۳۸۵: ۶۷).
ترکیه اکنون نقش یک میانجی، آشتی دهنده و داور را دارد. جهان به شدت به کشورهایی که چنین نقشی را ایفا کنند نیاز دارد. کمتر کشوری است که به اندازه ی ترکیه برای چنین کاری مجهز باشد. در تفکر «داوود اوغلو» وزیر خارجه ی ترکیه که وی آن را «عمق راهبردی» می داند، ترکیه یک صلح ساز بسیار فعال است (کینزر،۱۳۸۹: ۲۶۳و۲۶۴).
۲-۲- عرصه ی منطقه ای
۲-۲-۱- نحوه ی تعامل با قبرس
مسئله ی قبرس در گذشته برای کمالسیت ها به مثابه ی یک امر مقدس تلقی می شد و حمایت از قبرسی های ترک تبار ساکن در شمال جزیره ی قبرس، یک مسئله ی غیر قابل سؤال برای آن ها بود. به هر حال گرایش های تجدید نظر طلبانه ی اکثریت یونانی تبارهای قبرس در مورد موافقت نامه ی سیاسی ۱۹۶۰ منجر به ایجاد ناامنی های پراکنده ای علیه اقلیت ترک تبار این جزیره شد. در نهایت «بولنت اجویت» نخست وزیر وقت ترکیه در سال ۱۹۷۵ نیروهای نظامی ترکیه را عازم قبرس کرد و شمال این جزیره را اشغال کرد. تحلیل های مختلفی راجع به این اقدام ارتش ترکیه صورت گرفت، اما اسلام گرایان ترکیه علاقه ای به مسئله ی قبرس نداشتند. زمانی که اسلام گرایان در سال ۲۰۰۲ به قدرت رسیدند، اختلاف ترکیه و یونان در حال زوال بود. نگرش اسلام گرایان به مسئله ی قبرس کاملاً غیر عاطفی و خالی از احساسات و فاقد منافع شخصی بود. اسلام گرایان به خوبی واقف بودند که مهم ترین مانع ترکیه برای عضویت در اتحادیه ی اروپا در آن زمان مسئله ی قبرس بوده است. روشن بود که حزب عدالت و توسعه در راستای حل مسئله ی قبرس اقدام خواهد کرد. حزب عدالت و توسعه نشست سران اتحادیه ی اروپا در دسامبر ۲۰۰۲ را در فرصت مغتنمی می دید و به هیچ وجه حاضر نبود موضعی اتخاذ کند که سایر طرف ها احساس کنند ترکیه در فرایند مذاکرات صلح، کارشکنی می کند. اسلام گرایان حاکم، راه حل مسالمت آمیز را برای حل مسئله ی قبرس ترجیح دادند (Robins,2007:298).
در فرصت بعدی یعنی فوریه ی ۲۰۰۴ که کوفی عنان، دبیر کل وقت سازمان ملل طرح خود را در مورد قبرس مطرح کرد، حزب عدالت و توسعه موفق شد با ادامه ی راه حل مسالمت آمیز و دموکراتیک خود، موضع انعطاف ناپذیر نظامیان را کم رنگ تر کند. ۶۵ درصد بخش ترک نشین جزیره به طرح عنان در رفراندوم ۲۴ آوریل ۲۰۰۴ رأی مثبت دادند و ۷۵ در صد بخش یونانی نشین به این طرح رأی منفی دادند و در نهایت پذیرش عضویت قبرس (بخش یونانی نشین) در اتحادیه ی اروپا باعث شد که کمالیست ها از موضع افراطی خود دست بردارند و به موضع گیری معتدل تری که به موضع اسلام گرایان نزدیک بود، رضایت دهند. در این شرایط، نظامیان هم حاضر نبودند به خاطر قبرس در فرایند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا مانع ایجاد شود (Ibid:297-298).
۲-۲-۲- نحوه ی تعامل با سوریه
ترکیه یازده سال تلاش کرد تا مشکلاتش را با سوریه به طور دیپلماتیک حل کند، ولی تعامل دیپلماتیک با سوریه در ۱۹۹۸ به پایان رسید در این سال کاسه ی صبر ترکیه لبریز شد و دمشق را تهدید کرد که اگر دست از حمایت از حزب کارگران کردستان بر ندارد به خاک این کشور حمله خواهد کرد در نهایت سوریه سر تسلیم فرود آورد و به خواست ترکیه تن داد اوجالان (رئیس این حزب) را از سوریه اخراج کرد و ترکیه موفق شد وی را در کنیا دستگیر کند و برای محاکمه به ترکیه آورد در این زمان نیروهای مختلف در درون ترکیه به این جمع بندی رسیدند که نیازی به توسل به نیروی نظامی نیست و صرف نشان دادن عزم جدی ترکیه در این زمینه، سوریه را وادار به پذیرش خواسته های ترکیه خواهد کرد. کمالیست ها در این زمان بسیار علاقمند بودند که ثبات را در داخل ترکیه حفظ کنند و تمایلی به برهم زدن روابط دو جانبه با سوریه نداشتند و موفق شدند موافقت نامه ی آدانا[۳]را با سوریه نهایی کنند. اسلام گرایان هم در مقابل این موضع کمالیست ها سکوت کردند. در این زمان هردو کشور به تحکیم روابط شان متمایل بودند، سوریه به خاطر کاستن از انزوای بین المللی اش و آنکارا به خاطر مسئله ی کردها، در این زمان، تجارت میان مرزی میان سوریه و ترکیه گسترش یافت و دیدارهای مقامات بلند پایه شروع شد و حتی پرزیدنت اسد به ترکیه مسافرت کرد (Robins,2007:296).
در سال ۲۰۰۲ امریکا، سوریه را در شمار کشورهای مخالف امریکا قرار داد و این مسئله روابط سوریه و ترکیه را بغرنج کرد و در نهایت پس از فوریه ی ۲۰۰۵ و ترور رفیق حریری، نخست وزیر فقید لبنان که عموماً انگشت اتهام متوجه رژیم سوریه بود روابط سوریه و ترکیه وارد مرحله ی نامساعدتری شد. ایالات متحده موضع خصمانه تری نسبت به سوریه گرفت ولی ترک ها هنوز حاضر نبودند بهبود نسبی روابط شان را با سوریه را که به سختی به دست آورده بودند، به خطر اندازند. کمالیست ها و اسلام گرایان در این زمینه دارای وحدت نظر بودند و در نهایت این همگرایی جناح های سیاسی ترکیه، باعث شد که فشار امریکا بر سوریه کاهش یابد. آشتی کردن با سوریه در سایه ی وحدت نظر اسلام گرایان و کمالیست ها به دست آمد و با سفر بشار اسد در ژانویه ۲۰۰۵ به ترکیه (که نخستین سفر یک رئیس جمهور سوریه به ترکیه از سال ۱۹۴۶ به حساب می آمد) تعامل با سوریه استحکام بیشتری به خود گرفت (Larrabee,2007:109).
در سال ۲۰۱۱ و پس از شروع خیزش های اسلامی در کشور های عربی، وضعیت نظامی پیچیده ای در سوریه به وجود آمد. پس از آغاز شورش ها و تحرکات شبه نظامی در سوریه، دولت ترکیه که از روابط خوبی با اسد و هم چنین ایران و محور مقاومت برخوردار بود، سکوت و انتقادهای جزئی را در پیش گرفت، اما پس از مدتی با گسترده شدن نا آرامی های سوریه و حمله های رسانه ای غرب و اعراب به سوریه، به دلایل نامعلوم، به انتقادهای تند از اسد پرداخت و از او خواست از قدرت کناره گیری کند. این مواضع در حالی مطرح می شد که از طرفی نا آرامی های سوریه محدود و هم چنین آمیخته با فعالیت های نظامی بود و از طرف دیگر اسد در حال برداشتن گام های عملی برای اصلاحات سیاسی بوده و هست. ترکیه هم چنین با میزبانی اپوزیسیون سوریه من جمله اخوان و جلساتشان، متهم به بی تفاوتی یا حمایت از شبه نظامیانی است که در مناطق شمال غربی سوریه (مثل جسرالشغور) با ارتش سوریه درگیر شدند و احتمال می رود از وابستگان اخوان باشند. هم چنین ارتش ترکیه در مرزهای خود با سوریه برای پناه جویان و احتمالاً مخالفان مسلح رژیم سوریه اردوگاه هایی برپا کرده است و چندی پیش در اقدامی تحریک آمیز رزمایشی نیز در مرزهای سوریه ترتیب داد. نکته عجیب این است که این اقدامات با وجود این صورت می گیرد که در صورت بروز بحران در سوریه، نواحی کردنشین مشترک سوریه و ترکیه را هرج و مرجی در بر خواهد گرفت که بهترین پناهگاه برای پیکارجویان پ.ک.ک. است (ثقفی،۱۳۹۰).
۲-۲-۳- نحوه ی تعامل با ایران
اگر انقلاب اسلامی در ایران در اواخر دهه ی ۷۰ به وقوع نپیوسته بود، شاید هم اکنون پیشرفت اسلام گرایی در ترکیه بسیار کند تر شکل می گرفت. ماهیت مذهبی دولتی که بعد از انقلاب به دست مردم ایران ایجاد شد، در اعتماد به نفس و خود آگاهی اسلام گرایان ترکیه بسیار موثر بوده است (زارع،۱۳۸۰: ۱۵۳). شخصیت امام خمینی (ره) و فرامین ایشان به مسلمانان جهان از جمله تأثیراتی است که به واسطه ی انقلاب، انعکاس خود را در میان مردم ترکیه به خوبی نشان داده است. امام خمینی (ره) همانند بسیاری از صاحب نظران عالم، اقدامات خشونت بار آتاتورک و نابودی فرهنگ اسلامی مردم ترکیه را تقبیح کرده و تأکید می کردند که نهضت ایران، نهضتی اسلامی است و از این جهت همه ی مسلمانان جهان را تحت تأثیر قرار خواهد داد (همان منبع: ۱۵۳). برخی پایدارترین تأثیرات بر جنبش های اسلامی ترکیه را در تقویت بنیاد های فکری و اقتصادی آن ها برای ورود به صحنه ی سیاسی ترکیه در دهه ی ۱۹۹۰ می دانند (همان منبع: ۱۵۱).
بعد از پیروزی اسلام گرایان ترکیه در دهه ی ۹۰، سفر نجم الدین اربکان، نخست وزیر سابق ترکیه به تهران در مرداد ۱۳۷۵ه.ش نقطه ی عطفی در مناسبات ایران و ترکیه به عنوان دو دولت اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شمار می رود. معمولاً در ترکیه رسم بر این بود که نخست وزیران این کشور نخستین سفر خود را از واشنگتن آغاز می کردند. این بار اربکان، نخست وزیر منتخب اسلامی حزب رفاه، سفر به کشور های اسلامی و تلاش برای تحکیم مؤدت اسلامی را سر لوحه ی سیاست خارجی قرار داده بود. اربکان در کمتر از شش هفته پس از انتخابات به سمت نخست وزیری از ایران دیدار کرد و این نخستین دیدار او از یک کشور خارجی بود. ورود هئیت بلند پایه ی ترکیه به تهران با استقبال وسیعی رو به رو شد و چندین قرار داد همکاری اقتصادی، صنعتی و همچنین فرهنگی امضاء گردید (سلامتی،۱۳۸۹: ۱۵۰ و ۱۵۱).
هر دوکشور ایران و ترکیه از موقعیت خاص استراتژیک در منطقه برخوردارند که این موقعیت مرهون جغرافیایی است که در آن قرار دارند. ایران، پل ارتباطی ترکیه به شرق و ترکیه، پل ارتباطی ایران به غرب است. در حال حاضر مجموعه تحولات داخلی در ایران و ترکیه و تحولات منطقه ای و بین المللی سبب گردیده است که روابط دو کشور از این نقطه عبور کند و به سطح اعتماد دوجانبه ارتقاء یابد (ملکی،۱۳۸۳: ۱۰آبان). در حال حاضر زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای گسترش همکاری فیمابین بیش از گذشته به وجود آمده است. بسیاری از توافقاتی که قبلاً میان ایران و ترکیه صورت گرفته بود در زمان اردوغان به اجراء گذاشته شد. مناسبات دو کشور ایران و ترکیه پس از روی کار آمدن دولت متعلق به حزب عدالت و توسعه بیش از پیش گسترش پیدا کرد (Larrabee,2007:107). حوادث ۱۱ سپتامبر و قرار گرفتن مبارزه با تروریسم در مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا، باعث شد همکاری ایران و ترکیه در مبارزه با گروه های تروریستی افزایش یابد (سلامتی،۱۳۸۹: ۱۶۹).
در همکاری های امنیتی و سیاسی دو جانبه، دو کشور ایران و ترکیه از اواخر دهه ی ۱۹۹۰ تا کنون دارای موافقت نامه ی امنیتی محافظت از مرز ها هستند. و تا کنون کمیسیون های مشترک امنیتی دو کشور چند بار تشکیل جلسه داده اند. عمده ترین حوزه های همکاری دو طرف در این زمینه، مسائل مبارزه با مواد مخدر، تروریسم و قاچاق کالا می باشد (سلامتی،۱۳۸۹: ۱۶۶). دامنه ی روابط ایران و ترکیه به علت همسایگی و سطوح آن از ابعاد بسیار گسترده و وسیعی برخوردار است که ساز و کارهای پیش بینی شده، آن ها را هدایت می کند. برای نمونه، روابط اقتصادی دو کشور خصوصاً در سال های اخیر گسترش زیادی یافته است ایران دومین تأمین کننده ی نفت و گاز ترکیه است و با توجه به جایگاه و سهم ایران در ذخایر انرژی جهان، همسایگی و نیازهای متقابل و نوع روابط دو کشور به نظر می رسد که در آینده یکی از نقطه های اساسی همکاری ها میان ایران و ترکیه، موضوع انرژی باشد (ملکی،۱۳۸۳: ۱۰آبان).