(d) (e) (f)
شکل ۱-۳:روش آزمایشگاهی ساخت مخاط چسب MMF(a)پودر مایکوفنولات مفیتیل(b)اجزای مختلف فرمولاسیون بر روی هم زن مغناطیسی به حلال اضافه می شود.©محلول حاوی داروی مایکوفنولات مفیتیل ومحلول بدون دارو که در ظروف شیشه ای تیره رنگ و در یسته نگهداری میشوند تا از تبخیر حلال ممانعت شود.(d)جهت بدست آوردن ضخامت مناسب،حجم مورد نظر از محلول توسط بشر اندازه گیری شده و بر روی صفحه سیلیکونی گسترده می شود.(e)محلول گسترده شده در هوای آزاد قرار داده می شود تاحلال های آن تبخیر شوند و مواد جامد بصورت یک لایه پلیمری شفاف و نازک روی صفحه سیلیکونی باقی بماند.(f)مخاط چسب بدست آمده پس از خشک شدن کامل
روش استفاده از داروی مخاط چسب
به بیمار آموزش داده می شد در ناحیه ای که باید دارو مورداستفاده قرار گیرد، از طریق دهان نفس بکشد تا ناحیه مورد نظر خشک گردد. سپس مخاط چسب را در ناحیه قرار داده و یک دقیقه صبرکند تا بچسبد و تا مدت ۱۵ -۱۰ دقیقه از خوردن و آشامیدن و شستشوی دهان پرهیز نماید.ساعت استفاده از دارو بعد از صرف صبحانه در ساعت ۱۰ صبح و در بعدازظهر ساعت ۵ بود(۲۱)(شکل ۲-۳).
(b) (a)
شکل ۲-۳:روش استفاده از مخاط چسب(a)تنفس دهانی (b) قرار دادن داروی مخاط چسب پس از یک دقیقه
روش اندازه گیری اندازه زخم وشدت درد و سوزش
میزان سوزش ضایعات توسط معیار(Visual Analogue Scale)VASو اندازه بزرگترین قطر ضایعات به وسیله کولیس دیجیتال اندازه گیری و ثبت شد(روز صفر). معیارVAS عبارتست از یک خط ۱۰ سانتی متری که بر روی آن سانتی متر صفر،نشان دهنده عدم وجود درد و سانتی متر ده، نشانگر حداکثر درد ممکن می باشد.بیمار با توجه به میزان درد خود نقطه ای را در طول این خط علامت گذاری می کند و معیارVAS یاVAS Score از سانتی متر صفر تا محل علامت گذاری بیمار اندازه گیری می شود(۲).سپس در گروه اول به مدت ۴ هفته روزی دوبار(۹)، به طور تصادفی در یک سمت،داروی مخاط چسب مایکوفنولات مفیتیل ۲ درصد(۲۱) مورداستفاده قرارگرفت و زخم سمت مقابل بعنوان شاهد درنظرگرفته شده ، از مخاط چسب فاقد دارو استفاده گردید. برای اینکه مطالعه double-blind باشد شخص سومی در نظر گرفته شد تا سمت مورد و شاهد را تعیین کرده و همچنین مشخص کند که در کدام زخم از مخاط چسب MMF و درکدام زخم از مخاط چسب فاقد دارو استفاده شود بدون اینکه محققین از چگونگی این انتخاب آگاه باشند. در گروه قبل و بعد نیز فقط از مخاط چسب حاوی دارو به روش مذکور استفاده شد.در طی این ۴ هفته بصورت هفتگی با بهره گرفتن از معیارVAS میزان سوزش ناحیه مبتلا توسط بیمار تعیین گردیده و اندازه بزرگترین قطر زخم توسط معاینه گر اندازه گیری و ثبت می شد. بیماران هرهفته با تماس تلفنی ومراجعه حضوری ازلحاظ بروز عوارض جانبی و نحوه استفاده از دارو،معاینه می شدند.
ملاحظات اخلاقی
بر حسب اطلاعات در دسترس تاکنون عارضه جانبی برای نوع موضعی داروی MMFگزارش نشده است.
درمان شناخته شدهای برای OLP اولسراتیو وجود ندارد.
از بیماران با یادآوری محرمانه بودن تمامی اطلاعات در صورت تمایل به شرکت در مطالعه،رضایت کتبی گرفته شد.
توضیحات بصورت شفاهی به شخص بیمار ارائه شد ویا در بیماران بیسواد از همراه بیمارکمک گرفته شد.
وضعیت بیماران در طول۴ هفته با تماس تلفنی و مراجعه به بخش و معاینه حضوری بصورت هفتگی پیگیری گردید.
شماره تلفن دانشجوی همکار طرح جهت برقراری تماس در مواقع اضطراری به بیماران ارائه گردید.
انجام معاینات و ارائه دارو به بیماران بطور رایگان صورت گرفت.
این مطالعه با کد اخلاقی ۹۲۱۰ مورد تایید کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز قرار گرفته است.
یافته های کلی
برای مقایسه میزان سوزش و اندازه زخم در طی هفته های درمانی در گروه اول(موردی-شاهدی)وگروه دوم(قبل وبعد) از آزمون paired t-testاستفاده گردیده و سطح معنی داری آزمون ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
گروه اول(گروه موردی-شاهدی):
درد و سوزش:
نتایج آزمون paired t-test نشان داد بین سمت مورد و شاهد در ابتدای درمان(روز صفر)از لحاظ میزان سوزش اختلاف معنی داری وجود نداشت.
در هیچ یک از هفته های اول تا سوم درمان، بین سمت مورد و شاهد از لحاظ میزان سوزش اختلاف معنی دار وجود نداشت.
اما بین میزان سوزش اولیه ومیزان سوزش در پایان درمان (هفته چهارم) در سمت مورد، اختلاف معنی دار وجود داشت.
در سمت شاهد نیز بین میزان سوزش اولیه ومیزان سوزش در پایان درمان ، اختلاف معنی دار بود.
اندازه زخم:
از لحاظ اندازه زخم بین سمت مورد و شاهد در ابتدای درمان(روز صفر) اختلاف معنی داری وجود نداشت.
در طول هفته های اول تا چهارم،فقط در هفته چهارم یا انتهای درمان اختلاف اندازه زخم بین سمت مورد و شاهد، معنی دار بوده است.
از طرفی بین اندازه زخم در روز صفر و اندازه زخم در پایان درمان در سمت مورد، اختلاف معنی دار وجود داشته اما در سمت شاهد بین اندازه زخم در روز صفر و اندازه زخم در پایان درمان ،تفاوت معنی دار نبوده است.
گروه دوم(گروه قبل و بعد):
درد و سوزش:
نتایج آزمون paired t-test نشان داد که در این گروه بین میزان سوزش در روز صفر و در پایان درمان،اختلاف معنادار وجود داشته است.
در طی چهار هفته درمان، از لحاظ میزان سوزش اختلاف معنی داری وجود نداشت.
اندازه زخم:
بین اندازه زخم در روز صفر و اندازه زخم در پایان درمان ، اختلاف معنی دار وجود داشت اما در طی هفته اول تا سوم درمان، از لحاظ اندازه زخم، اختلاف معنی داری دیده نشد.
آمار توصیفی
در این پژوهش تعداد نمونه مورد مطالعه در پایان درمان،۲۳نفر بود که شامل ۷ مرد و ۱۶ زن بودند.تمامی این بیماران مبتلا به لیکن پلان دهانی بوده و دارای حد اقل یک ضایعه اولسراتیو در دهان بوده اند.از این تعداد ۸ نفر در گروه اول بصورت موردی-شاهدی و ۱۵ نفر در گروه دوم بصورت قبل وبعد، مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی بیماران در گروه اول ۵/۵۷ سال و در گروه دوم۵/۴۶ سال بود.
میانگین اندازه زخم در گروه موردی-شاهدی، در سمت مورد از۱۹/۲۸ میلی متر در ابتدای درمان به۶۳/۱۳ میلی متر در انتهای درمان ،تقلیل یافت.میزان سوزش نیز در سمت مورد نیز از ۲۵/۶ (بر اساس معیار VAS) در هفته اول به ۲۶/۲ در هفته چهارم کاهش یافت.در سمت شاهد میانگین اندازه زخم در ابتدا۶۳/۲۹ میلی متر ودر انتهای درمان ۳۵/۲۳ میلی متر بوده است و میزان سوزش از۵۲/۵ (بر اساس معیار VAS) به۱۶/۲ رسیده است(نمودار۱-۴و ۲-۴).
در گروه قبل و بعد، میانگین اندازه زخم از۸۴/۲۶میلی متر در ابتدای درمان به۰۹/۱۲ میلی متر در انتهای درمان تقلیل یافت.سوزش زخم نیز نیز از ۴۴/۴(بر اساس معیار VAS) در هفته اول به ۱۲/۱در هفته چهارم تقلیل یافت. (نمودار۳-۴ و ۴-۴).
نمودار۱-۴:مقایسه میانگین سوزش زخم در سمت مورد با شاهد درطی چهار هفته درمانی در گروه اول
mm
نمودار۲-۴:مقایسه میانگین اندازه زخم در سمت مورد با شاهد درطی چهار هفته درمانی در گروه اول
نمودار۳-۴:مقایسه میانگین سوزش زخم درطی چهار هفته درمانی در گروه دوم
mm
نمودار۴-۴:مقایسه میانگین اندازه زخم درطی چهار هفته درمانی در گروه دوم
آمار استنباطی
در اینجا به بررسی فرضیه پژوهش بر اساس نتایج حاصله از بررسی داده ها می پردازیم:
فرضیه : مایکوفنولات مفیتیل مخاط چسب بر روی سوزش و اندازه ضایعات لیکن پلان اولسراتیو تاثیری ندارد.
رضایتمندی از کالاهای تقلبی رابطه مثبتی با قصد خرید سی دی ها،عطرها و کیف پول های تقلبی در آینده دارد؛
سن و درآمد رابطه منفی با پذیرفتن خریدهای تقلبی دارد.
تمایل طبیعی به خرید کالاهای تقلبی در آینده
رضایتمندی از کالاهای تقلبی،جمعیت شناختی
سی دی،نرم افزار، تیشرت، کیف
نظرسنجی،۱۲۶ مصرف کننده ایالات متحده(خریداران قبلی و غیر خریداران کالاهای تقلبی)
تام و همکاران،۱۹۹۸(مطالعه سوم)
مزیت هزینه،قصد خرید DVD یا VCD را اافزایش می دهد،درحالی که ریسک عملکردی، نگرانی های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی قصد خرید این محصولات را کاهش می دهد.
قصد خرید کالاهای فاقد جواز مولف
مزیت هزینه، ریسک از عملکرد و قانون، نگرانی های اخلاقی، هنجارهای اجتماعی
DVDها یا VCD ها
نظرسنجی، ۴۵۶ دانشجو از تایوان(خریداران قبلی و غیر خریداران کالاهای تقلبی)
وانگ[۲۱۱]،۲۰۰۵
۲-۲۰- مدل مفهومی
با توجه به مطالعاتی که در زمینه کالاهای تقلّبی و عواملی که مصرف کنندگان را به سمت خرید برندهای تقلبی می برد انجام شده است، و با عنایت به اهمیّت تحقیق در قسمت تقاضای کالاهای تقلبی در بازار ایران مدل مفهمومی ما در این تحقیق از شش متغیر استنباط از شخصیّت برند، ویژگی های ادراک شده محصول، مزایای ادراک شده، درگیری محصول، دانش محصول و ریسک ادراک شده می باشد که با قصد خرید کالاهای تقلّبی از برندهای معتبر رابطه دارند.
شکل۲-۶- مدل مفهومی تحقیق (بیان[۲۱۲]، ۲۰۰۹)
فصل سوّم
روش تحقیق
۳-۱- مقدّمه:
اصول تحقیق به معنای ارائه روش هایی است که موجب دستیابی به نتایج درست از یک تحقیق می شود. دانشمندانی نظیر “دکارت[۲۱۳]” معتقدند که با اتّخاذ یک روش تحقیق صحیح می توان هر پدیده ای را تحلیل کرد. شناخت درست پدیده ها و سیستم ها نیاز به دقّت نظر بسیار و استفاده از روش های اصولی دارد. زیرا حقیقت پدیده ها و سیستم ها به اهمیت و ارزش آن ها به صورت آشکار نمود ندارد. مطالعه سیر تحوّل علوم بشری مبیّن ارائه روش های مختلف برای رسیدن به حقایق است. لازم است این مطلب را مد نظر قرار داد که تحقیق در خلأ روی نمی دهد، بلکه شخصیّت محقّق و به ویژه جهان بینی او در تحقیق مداخله در مورد علوم اجتماعی و رفتاری که بیش از علوم دیگر از عقاید محقّق نقش می پذیرد بارزتر است. برای رفع این مسئله باید قاعده تجاهل را لحاظ کنیم. یعنی محقق باید به هنگام شروع و انجام تحقیق ذهنش از مسئله مورد بررسی خالی باشد و از هرگونه پیش داوری و قضاوت عجولانه و دخالت دادن تصوّرات و اطلاعات ناقص خود در کار تحقیق پرهیز نماید. رعایت این قاعده باعث می شود تا محقق جریان طبیعی تحقیق را پیگیری نموده، در چارچوب فرایند تحقیق علمی اطلاعات مورد نیاز را گرد آوری و تحلیل کند که به شناخت واقعی دست پیدا کند (حافط نیا، ۱۳۸۷،۲۲).
به طور کلی در هر تحقیقی بعد از تعیین اهداف تحقیق و بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق، باید به دنبال روشی مناسب برای اجرای تحقیق بود. چرا که لازم است روش علمی که طی آن بتوان هرچه سریع تر و دقیق تر به پاسخ های مناسب برای پرسش های تحقیق دست یافت، شناسایی گردد. لذا در این بخش روش تحقیق به تفصیل شرح داده خواهد شد. به دنبال آن جامعه آماری که مخاطبان اصلی پژوهش هستند، معرّفی شده و روش های گردآوری اطلاعات و ابزار لازم برای آن بیان می گردد. در نهایت روایی و اعتبار ابزار مذکور و روش آماری بکار گرفته شده جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات مورد بحث قرار خواهد گرفت.
۳-۲- روش شناسی تحقیق
بر اساس ماهیّت و روش، پژوهشهای علمی را میتوان به پنج گروه توصیفی، تاریخی، همبستگی، تجربی و علّی تقسیم نمود. در پژوهشهای توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و میخواهد بداند وضع موجود چگونه است و سعی میکند به توصیف نظامند وضعیت فعلی بپردازد، ویژگیها و صفات آن را مطالعه کرده و ارتباط بین متغیرها را بررسی کند. پژوهشهای توصیفی را میتوان به سه گروه پیمایشی، ژرفانگر و تحلیل محتوا تقسیم کرد. (حافظ نیا، ۱۳۸۳).
با توجه به مطالب فوق، پژوهش جاری از نظر هدف در گروه پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد و از نظر روش گردآوری اطلاعات، پژوهش در دسته پژوهشهای پیمایشی- توصیفی از نوع همبستگی قرار داد. نظر به اینکه پژوهش جاری از آن دسته از ابزارهای گردآوری داده که هدف آنها توصیف شرایط یا پدیده مورد بررسی بهره گرفته است این پژوهش از نوع پژوهشات توصیفی میباشد و از آنجا که جمع آوری دادهها در این پژوهش با بهره گرفتن از مطالعات کتابخانهای و پرسشنامهای پشتیبانی میشود میتوان آن را در گروه پژوهشهای میدانی قرار داد.
۳-۳- افق زمانی پژوهش:
برخی مطالعات به گونه ای صورت می گیرند که داده های مربوط به آن ها تنها یک مرتبه، مثلاً در خلال چند روز، چند هفته یا چند ماه گردآوری می شوند، تا به سؤال پژوهش پاسخ داده شود. این نوع مطالعات را “تک ضربه ای، مقطعی یا عرضی” می نامند که پژوهش حاضر نیز از این دسته می باشد و اطلاعات مربوط به آن طی دو ماه و در بهمن و اسفند ماه سال ۱۳۹۱ جمع آوری گردیده است. نوع دیگر پژوهش آن است که پژوهشگر علاقه مند باشد، افراد یا پدیده ها را در چند مقطع زمانی مطالعه کند، تا پاسخ سؤال پژوهش را بیابد، چنین پژوهشی از نوع “طولی” است (دانایی فرد و سایرین، ۱۳۸۳، ۲۱۹-۲۱۸).
۳-۴- جامعه آماری:
جامعه آماری عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحدها که حداقل دارای یک صفت مشترک باشند. به عبارت دیگر، تمام افرادی که بر اساس هدف های تحقیق تحت بررسی قرار می گیرند، جامعه آماری را تشکیل می دهند. معمولاً و در اکثر تحقیق ها جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که محقّق مایل است درباره صفت متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد. جامعه آماری با توجه به هدف بررسی و نوع واحد مورد مشاهده می تواند به گونه های مختلفی تعریف شود. تعریف جامعه آماری باید جامع و مانع باشد. یعنی تعریف باید چنان بیان شود که از نقطه نظر زمانی و مکانی همه واحدهای مورد مطالعه را دربرگیرد و در ضمن با توجه به آن، از شمول واحدهایی که نباید به مطالعه آن ها پرداخته شود جلوگیری به عمل آید (سرمد و دیگران، ۱۳۸۱، ۱۷۷).
صفات مشترک جامعه آماری تحقیق پیش رو، خرید عینک تقلبّی است. به طور کلی می توان جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق را بدین صورت تعریف کرد: کلیه ی خریداران عینک های تقلبی از برندهای معتبر به صورت آگاهانه در شهر تهران. واحد آماری اساسی ترین سطح در هر مطالعه و تحقیق است (ساکاران، ۱۳۸۱، ۲۹۴). در این تحقیق واحد آماری جامعه، هر یک از خریداران عینک تقلبی از برند معتبری چون ری- بن[۲۱۴]، گوچی[۲۱۵]، پلیس[۲۱۶]، اسپریت[۲۱۷] و … می باشد.
۳-۵- حجم نمونه و روش نمونه برداری:
روز به روز و با گسترش جوامع انسانی سایر جوامع که مستقیم و غیر مستقیم وابسته به جوامع انسانی هستند، بزرگ می شوند و به سمت نامحدود شدن پیش می روند. انجام تحقیقاتی که درگیر صدها و یا هزاران عضوند. جمع آوری اطلاعات و یا بررسی هر عضو می تواند به طور علمی غیر ممکن باشد. حتّی اگر موارد مذکور ممکن باشد، زمان، هزینه و سایر منابع انسانی مانع عمده ای بر سر راه تحقیق هستند. احتمالاً بررسی یک نمونه به جای کل جامعه گاهی اوقات منجر به نتایجی می شود که از روایی بالاتری برخوردار است. زیرا اساساً در این حالت خستگی کمتری وجود خواهد داشت و بنابراین در جمع آوری اطلاعات خطای کمتری صورت می گیرد، خصوصاً زمانی که اعضای جامعه زیادند. حتی در برخی از مواقع استفاده از کل جامعه برای آگاهی یا آزمون پیزی نا ممکن است (دانایی فرد و دیگران، ۱۳۸۳، ۳۹۲- ۲۹۷).
نمونه زیر مجموعه ای از جامعه می باشد که دربرگیرنده ی برخی اعضای منتخب جامعه است. به عبارت دیگر برخی و نه همه عناصر جامعه می توانند نمونه را تشکیل دهند. با این حال فرایند نمونه گیری، استخراج و استنباط قواعد کلّی را بر اساس مشاهده دقیق متغیرها در گروه تا حدی کوچک از جامعه میسر ساخنه است (حافظ نیا، ۱۳۸۷، ۱۲۰).
به طور کلی تکنیک های گوناگونی برای انتخاب نمونه وجود دارد، ولی نکته اصلی در نمونه گیری انتخاب نمونه ای است که واقعی و تصادفی باشد. در این پژوهش از روش خوشه ای تصادفی برای نمونه گیری استفاده شده است، بدین ترتیب که شانس انتخاب شدن برای تمامی اعضای جامعه آماری یکسان بوده و مطابق فرمول زیر محاسبه می شود (حافظ نیا، ۱۳۸۷، ۱۲۲).
تعداد نمونه ای که باید از جامعه مورد نظر انتخاب شود را ” اندازه نمونه” گویند. ولی منطقی به نظر نمی رسد که حجم نمونه در همه تحقیقات و همه جوامع یکسان باشد. حجم به توان مطالعه، پراکندگی صفت در جامعه، سطح اطمینان، حداکثر خطا و تکنیک نمونه برداری اختصاص دارد. تعمیم یافته های پژوهش از نمونه همیشه رضایت بخش نیست، زیرا نمی توان در همه موارد اطمینان داشت که نمونه نمایانگر جامعه است، بلکه در خیلی از موارد بین نمونه و جامعه اختلاف وجود دارد. مسأله ای که محقق باید به آن بپردازد، حجم نمونه است. اگرچه حجم نمونه خیلی بزرگ باشد زمان و هزینه زیادی را می طلبد و از سوی دیگر اگر حجم نمونه خیلی کوچک باشد دقت نتایج خیلی کم است و ممکن است نتایج بیانگر حقایق و واقعیت های جامعه نباشد. اما در صورتی که نمونه تصادفی انتخاب شود و حجم آن مناسب باشد اختلاف بین نمونه و جامعه کاهش خواهد یافت. به منظور انتخاب حجم نمونه مناسب با عنایت به نوع و هدف تحقیق فرمول های گوناگونی از سوی صاحب نظران علم آمار مطرح شده است. حجم نمونه را می توان بر اساس محدود و یا نا محدود بودن جامعه آماری بدست آورد (ساکاران، ۱۳۸۱، ۳۳۹-۳۳۵).
با لحاظ اینکه جامعه آماری این تحقیق کلیه خریداران عینک های آفتابی تقلبی از برندهای معتبر و شناخته شده در سطح شهر تهران هستند، شهر تهران را به مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم کرده و چون تعداد مصرف کنندگان در هر منطقه بسیار زیاد می باشد، از روش خوشه ای تصادفی استفاده شده است. لذا از فرمول زیر برای تخمین حجم نمونه استفاده شده است:
که در رابطه مذکور:
n : حجم نمونه
Z : مقداراحتمال نرمال استاندارد با سطح اطمینان ، که برای سطح اطمینان ۹۵% مقدار آن از جدول ۹۶/۱ بدست می آید.
: میزان خطایی است که محقق در بررسی مرتکب می شود، که در پژوهش حاضر مقدار آن برابر با ۰۵/۰ در نظر گرفته شده است.
P(1-P): واریانس صفت کیفی مورد بررسی است که به علت نا معلوم بودن، حداکثر مقدار آن یعنی ۲۵/۰ استفاده شده است. بنابراین حجم نمونه مورد نیاز معادل ۳۸۴ مورد است که به صورت زیر محاسبه می شود:
۳-۶- منابع و روش های جمع آوری اطلاعات :
اطلاعات را می توان به روش های گوناگون در مکان های مختلف و از انواع منابع گرد آوری کرد:
از سوی دیگر ممکن است مرحله احیا اتفاق بیفتد، اگر چه این قطعی است که این مرحله بدون تغییر کاملی در جاذبههایی که گردشگری بر اساس آنها شکل گرفته است، واقع نمیگردد. در حال حاضر دو راه برای آن وجود دارد: یکی افزودن جاذبههای دست ساخت است. راه دیگر استفاده از منابع طبیعی که قبلاً دست نخوردهاند است.
اگرچه چرخه حیات مقصد به صورت چارچوب بالا تدوین شده است، اما باید تأکید کرد که الزاماً همه مقاصد گردشگری تمام مراحل بالا را طی نمیکنند. همچنین پایان این نمودار پس از مرحله ثبات، به صورت باز نشان داده شده است، به طوری که (منحنی A)، نشان دهنده رشد و گسترش مجدد در نتیجه توسعه موفق است. (منحنی B) نشان دهنده اصلاح جزئی و سازگاری با سطح ظرفیت تحمل و حفاظت مستمر از منابع است که میتواند رشد مداوم در نرخ بسیار کاهشی را به دنبال داشته باشد. تعدیل مجدد به منظور استفاده از تمامی سطوح ظرفیتی، سطح با ثبات تری از بازدید را ممکن میسازد به طوری که بعداً قابل نگهداری باشد (منحنی C) استفاده بیش از حد ادامه از منابع، عدم تعویض گیاهان با سن بالا و کاهش رقابت پذیری با دیگر مناطق باعث کاهش بازار منطقه میشود (منحنی D). در نهایت، جنگ، بیماری و دیگر حوادث باعث کاهش بسیار سریع تعداد بازدیدکنندگان میشود که بازگشت به سطح بالایی از بازدید مجدد را غیرممکن میسازد. اگر این کاهش برای مدت طولانی ادام پیدا کند، منطقه جذابیت خود را برای بازدیدکنندگان بعد از حل مسائل به وکد آمده از دست خواهد داد.
تفاوت فرهنگی بیشتر در مقصدی که در مراحل اولیه توسعه خود قرار دارد، میتواند به شکلگیری اثرات منفی اجتماعی و فرهنگی درک شده بیانجامد و توسعه را از مسیر اصلی خود منحرف کند.
۳-۲-۲- تعامل جامعه میزبان با گردشگران بر اساس تئوری تبادل اجتماعی (Social Exchange Theory)
ارتباط و تعامل متقابل بین میهمان و میزبان در صنعت جهانگردی، امری بدیهی است. این ارتباط، تبادل فرهنگی را به همراه دارد. در این میان، نظریه تبادل اجتماعی یکی از نظریههایی است که با ارائه یک چارچوب برای این تبادل، به درک بهتر این تعامل و تبادل بین میزبان و میهمان کمک میکند. تئوری تبادل اجتماعی در جامعه شناسی و انسان شناسی ریشه دارد و در زمینه کسب و کار به طور وسیعی پذیرفته شده است. هسته اصلی این نظریه را این فرضیه تشکیل میدهد که میتوان زندگی اجتماعی را به عنوان یک تبادل منابع و پاداشهای در قبال آنها، بین بازیگران این تبادل در نظر گرفت. با وجود اینکه دیدگاههای مختلفی درباره نظریه تبادل اجتماعی ظهور کردهاند، رویکرد اصلی آن یک سری تعاملات که به ایجاد تعهد اجتماعی می انجامد را شامل میشود (کولسون[۳۲]، ۲۰۱۴). طبق این نظریه شکلگیری روابط به عنوان مجموعهای از گامها توصیف شده که با تعامل اولیه بین اعضا شروع میشود. این تعامل اولیه به دنبال یک سری تبادلها انجام میشود که در آن افراد، دیگری را مورد بررسی قرار میدهند تا درباره اینکه آیا آنها میتوانند اجزای ارتباطی اعتماد، احترام و وظیفه متقابل را جهت شکل گیری تبادل با کیفیت بالا بسازند، تصمیم بگیرند. در مورد گردشگری، ساکنان، گردشگری را بر اساس منافع یا هزینههای حاصله درک شده در عوض خدماتی که عرضه میکنند، ارزیابی میکنند. این که ساکنان محلی، مجموع هزینهها و منافع حاصل از گردشگری را چگونه ارزیابی میکنند، بر نحوه نگرش آنها نسبت به گردشگری تأثیر خواهد گذاشت. این دیدگاه بیان میکند که تعاملات زمانی رضایتبخشتر و پایدارترند که مبادله به مثل وجود داشته باشد و پاداش برای هر همکاری کم و بیش یکسان باشد. زمانی که دو نفر با هم در تعامل هستند، مبادله پاداش یا تنبیه بین آنها انجام میگیرد. در بعضی موارد ممکن است این کار کاملاً عمدی باشد؛ اما بسیاری اوقات، بدون توجه و آگاهی به تبادل پاداش یا به تبادل عوامل ناخوشایند پرداخته میشود. نظریه تبادل اجتماعی، تعامل میان فردی را بر مبنای سود و زیان آن برای هر شیوه احتمالی تعامل تحلیل میکند. نظریه تبادل اجتماعی به ویژه برای موقعیتهای داد و ستدی که در آنها دو طرف علیرغم علایق متفاوت خود باید به یک توافق مشترک دست یابند، مفید است(کریمی، ۱۳۸۹). مشابه همه تئوریهای رفتاری، تئوری تبادل اجتماعی نقدهایی را به دنبال داشته است. به این موضوع میتوان اذعان کرد که شبکه تعاملات اجتماعی آنقدر وسیع است که احصای همه متغیرهای دخیل و مؤثر بر آن تقریباً غیر ممکن است. تئوری تبادل اجتماعی، مشابه دیگر چارچوبهای اجتماعی، میتواند محدودیتهایی داشته باشد. نظریه تبادل اجتماعی پیشبینی میکند، در طول زمان، روابط با ایجاد اعتماد از طریق رضایت، همکاری و ارزشهای مشترک تقویت میشوند (لی و همکارن[۳۳]، ۲۰۱۴). نظریه تبادل اجتماعی پیشنهاد میکند که قابل اعتماد بودن منبعی مهم است که اغلب به عنوان ادراکات از توانایی، خیرخواهی و همپیوندی تعبیر میشود و بیان میکند که از آنجا که تبادل اجتماعی نیاز به یک اعتماد دوطرفه دارد، مشکل اولیه اثبات قابلیت اعتماد خود است (زاپاتا و همکارن[۳۴]، ۲۰۱۳). این قابلیت اعتماد زمانی به وجود میآید که طرفین به درک صحیحی از یکدیگر دست یابند. چارچوب نظریه تبادل اجتماعی به شناسایی بهتر ادراکات جامعه میزبان از گردشگران و اثرات فرهنگی اجتماعی گردشگری کمک میکند.
۴-۲-۲- توانمند سازی جامعه میزبان
توانمندسازی جامعه میزبان، در راستای توسعه صنعت گردشگری هماهنگ با نیازها و خواستههای جوامع میزبان به طوری که برای آنها قابل پذیرش باشد، سیستم اقتصادشان را نسبت به سایر نظامهای اقتصادی مقاومتر کند و باعث اختلال در فرهنگ، سنتها و باورهای رایجشان نشود، عمل میکند. اگر ساکنان مقصد در فرایند توسعه مشارکت داده نشوند، اجرای برنامههای توسعهای که حتی به بهترین نحو برنامه ریزی شده باشند، توسط افرادی که میتوانستند پیشبرنده آن باشند، جلوگیری خواهد شد. گردشگری متکی به حسن نیت و همکاری مردم جامعه میزبان است، زیرا آنها بخشی از تجربه گردشگری میباشند. اگر توسعه و برنامهریزی متناسب با خواستهها و ظرفیت جامعه میزبان نباشد، مقاومت و خصومت میتواند به پتانسیلهای گردشگری منطقه صدمه بزند. در رویکرد برنامهریزی جامعه محور، بخشهای عمومی و خصوص، جامعه میزبان، نمایندگان کسب و کارها و گروههای فشار، همگی به عنوان ذینفعانی وابسته به یکدیگر دیده میشوند که در دامنهای پیچیده و پویا از گردشگری فعالیت میکنند که هیچ فرد یا گروهی به تنهایی قادر به حل مسائل استراتژیک گردشگری بدون همکاری دیگر بخشها نخواهد بود(ضرغام بروجنی، رسولی و کهزادی، ۱۳۹۰). توانمندسازی در گردشگری در بخشهای اقتصاد، روانشناسی، اجتماع و سیاست صورت میگیرد. توانمندسازی اقتصادی، به بهرمندی مالی جوامع میزبان از گردشگری می انجامد. توانمند سازی روانی برای افزایش عزت نفس و غرور در فرهنگهای محلی، دانش سنتی و منابع طبیعی، حیاتی است. توانمندسازی اجتماعی به حفظ تعادل اجتماعی جامعه میزبان کمک میکند و قدرت سوق دادن همکاریهای به سوی موضوعات مهم مانند آموزش و بهداشت را دارد و به انسجام اجتماعی برای داشتن یک گردشگری موفق کمک میکند (تیموتی[۳۵]، ۲۰۰۲). توانمندسازی سیاسی نیز منجر به حق انتخاب جامعه و ابراز نظرات و نگرانیهایشان در مورد طرحهای توسعه میگردد. توانمندسازی سیاسی واقعی مستلزم آن است که سازمانها و گروههایی که پروژههای گردشگری را آغاز میکنند، به دنبال کمک گرفتن از اعضای جامعه و سایر ذینفعان در تصمیم گیریها باشند. توانمندسازی جوامع میزبان در رویکرد برنامه ریزی جامعه محور گردشگری، دو بعد «مشارکت در تصمیمگیری» و «بهرهمندی جامعه از مزایای گردشگری» را در برمیگیرد.
مشارکت در تصمیمگیری به این معنا که ساکنان این فرصت را داشته باشند که خواستهها و نگرانیهایشان را از توسعه گردشگری بیان کنند و به فرایند برنامهریزی گردشگری با تجربه و تخصصشان به لحاظ بومی بودن و آشنایی با شرایط فرهنگی و اجتماعی منطقه، کمک کنند. به لحاظ فرهنگی، مشارکت جوامع در تصمیمگیری به لحاظ اینکه منطبقتر با سنن فرهنگی جامعه و تقویت کننده غرور ملی است، اهمیت دارد. وقتی کنترل تصمیمات در دست نیروهای خارجی باشد، انسجام اجتماعی و روح همکاری کاهش مییابد، و شیوههایی مانند رقابت ناسالم و فردگرایی به جای تاکید سنتی بر رفاه گروهی جای میگیرند. به دلایل هماهنگی، برابری و رشد همه جانبه، برنامه ریزی گردشگری همچنین باید سایر ذینفعان، علاوه بر ساکنان، از جمله گروههای فشار، سازمانهای دولتی، انجمنها و سازمانهای غیر دولتی را نیز در برگیرد.
بخش دیگر گردشگری جامعه محور، مشارکت و بهره مندی از منافع حاصل از گردشگریست که بدین معناست که ساکنان شخصاً از توسعه صنعت گردشگری بهرهمند گردند. برنامهریزی گردشگری جامعه محور همچنین باید شامل ایجاد فرصتهایی برای کسب و کارهای ساکنان جامعه میزبان و اشتغال در بخشهای مربوط به گردشگری، کسب مهارت و آموزش در مورد نقش و اثرات گردشگری در منطقه آنها باشد (تیموتی و توسان[۳۶]، ۲۰۰۳). از آنجا که کسب و کارهای محلی کوچک مقیاس مشارکت محلی بیشتر و حساسیت فرهنگی و اکولوژیکی بیشتری را میطلبد، در گردشگری از نمونههای توانمندسازی جامعه میزبان است.
۵-۲-۲- ظرفیت سازی اجتماعی جامعه میزبان
نقش حیاتی گردشگری در حمایت از توسعه منطقهای هم در ادبیات دانشگاهی و همچنین در ادبیات حرفهای گردشگری به خوبی منعکس شده است. همچنین، در ادبیات مربوطه به توانایی مقاصد در تحقق و بهره مندی از جنبههای مثبت توسعه گردشگری در کنار به حداقل رساندن و کنترل اثرات منفی آن اشاره شده است. عوامل عمده مؤثر در رابطه با اثرات منفی گردشگری، مواردی از قبیل فقدان ظرفیت کارآفرینی محلی برای بهره مندی از فرصتهای کسب و کاری گردشگری، درک ناکافی از بازارهای گردشگری و آگاهی محدود جوامع از گردشگری و اثرات آن را در برمی گیرد. این فقدان آگاهی جوامع در مورد گردشگری، منجر به محدودیت جامعه محلی در پیشبرد گردشگری، برنامهریزی و هماهنگی محدود و ناکارآمد و مشارکت ناکافی ذینفعان محلی میگردد (باتلر[۳۷]، ۲۰۱۰). به منظور پرداختن به این مسائل، ظرفیت جامعه به عنوان مفهومی کلیدی که در جوامع مقصد گردشگری باید ساخته و توسعه داده شود، مطرح شده است. ظرفیت تحمل در گردشگری، حداکثر ظرفیت یک مکان و یا منطقه برای حفظ فعالیتهای گردشگری بدون کاهش در کیفیت تجربه بازدید کننده از محیط است. همچنین، ظرفیت تحمل دارای ابعاد فیزیکی، اجتماعی (ادراکی) و زیست محیطی میباشد که معمولاً در قالب تعداد کاربران همزمان مثلاً یک جاذبه تاریخی، ساحل یا مجتمع تفریحی بیان میشود (مدلیک[۳۸]، ۲۰۰۳). از بعد اجتماعی، ظرفیت تحمل، سطحی از رشد گردشگری است که ساکنان محلی عدم تعادل در هزینههای غیر قابل قبول اجتماعی توسعه گردشگری را ملاحظه نمایند. از این بعد ظرفیت تحمل زمانی به آستانه خود میرسد که ساکنان محلی یک حوزه، به خاطر این که گردشگری درحال تخریب محیط، تهدید فرهنگ محلی، در حال ایجاد ازدحام و شلوغی و سایر اثرات نامطلوب است، به افزایش شمار گردشگران تمایلی نداشته باشند. از جمله شاخصهای کلیدی در بررسی آستانه ظرفیت تحمل مقاصد گردشگری، نحوه نگرش جامعه میزبان به گردشگری و اثراتی که آنها درک میکنند، میباشد(رهنمایی، فرهودی، دیتمان و قدمی، ۱۳۸۷).
با توجه به اینکه یکی از موضوعاتی که توسعه موفق گردشگری در جامعه میزبان در گرو آن میباشد، ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میباشد و این ظرفیت تحمل در صورتی که وجود ندارد، باید ایجاد شود و یا در صورت وجود، باید ارتقا داده شود، سازمانهای بسیاری بدین منظور برای توسعه ظرفیت جوامع بر روی یادگیری، نوآوری و دانش، به سرمایه گذاری پرداختهاند. از طریق توسعه جوامع و گردشگری، آنها برای رسیدن به اهدافی از قبیل مشارکت محلی در توسعه و طرحهایی با سرمایهگذاری محلی و دیگر منابع عمومی، در جامعه ظرفیت سازی میکنند. همچنین این ظرفیتسازی در گردشگری به منظور توانمندسازی جوامع در برآوردن نیازهای صنعت گردشگری و توسعه موفق آن، صورت میگیرد. در مورد گردشگری، تمرکز بر ظرفیت سازی و آموزش جامعه به منظور کمک به همه ذینفعان (دولتها، بومیان و جوامع محلی) برای تجزیه و تحلیل و تفسیر اطلاعات پایه و ارزیابی اثرات میباشد. به منظور اینکه توسعه ظرفیت تحمل مؤثر باشد، راه حل منطقی این است که کار به صورت مشارکت جامعه میزبان انجام شود و نیازمندیهای جامعه میزبان در سطح محلی ایجاد شود. با این حال، مشابه همه عناصر دیگر مرتبط با توانمند سازی، محدودیتهایی برای دستیابی کامل به ظرفیتسازی جامعه که به طور عمده بستگی به حال و گذشته جامعه و تلاشهای ظرفیت سازی انجام گرفته در گذشته دارد، وجود دارد. با توجه به این که توسعه ظرفیت تحمل یکی از عناصر توانمند سازی است، حمایت سطوح سیاستگذاری بالاتر جوامع سطوح عمومی را میطلبد (بیتون[۳۹]، ۲۰۰۶). شماری از مفاهیم مختلف برای ارزیابی ظرفیت جوامع و الزامات ساخت ظرفیت محلی مطرح شدهاند که شامل، نگرش مثبت، آگاهی و اطلاعات، مهارت، تحصیلات و آموزش، دسترسی به منابع، اشتراک، رابطه و همکاری، فعالیتهای مدنی، مشارکت و حضور، مهارتها و فرایندهای حل تعارض، چشم انداز مشترک، پشتیبانی محلی و ارتباطات میشود. علاوه بر موارد قبل، به موضوعات رهبری، آموزش و تحصیلات، برنامهریزی و همکاری، زیرساختها و تسهیلات گردشگری، مشارکت مثبت و انجام هماهنگی بین سازمانهای غیر دولتی، بخش خصوصی، سازمانهای دولتی و مردم محلی و آگاهی مردم محلی در مورد گردشگری، نیز اشاره شده است (بنت و همکارن[۴۰]، ۲۰۱۲). این دامنه وسیع از مفاهیم خود بیانگر این موضوع است که ابزاری که دارای مقبولیت عمومی در بین پژوهشگران این حوزه باشد، برای ارزیابی ظرفیت مشارکت جوامع در توسعه گردشگری، مشخص نشده است. با این حال با توجه به مفاهیم اشاره شده در ادبیات این حوزه، آنچه مشخص است این است که در راستای توسعه گردشگری نیاز به رعایت ظرفیت محلی در توسعه، ظرفیت سازی و توانمندسازی جامعه محلی است و با توجه به اینکه حمایت و مشارکت در گردشگری متأثر از ادراک جامعه محلی از پیامدهای اجتماعی فرهنگی توسعه گردشگری است، نیاز به ظرفیت سازی در بعد اجتماعی میباشد.
۳-۲- اثرات گردشگری
اثرات گردشگری حاصل تعاملات پیچیده میان مقصد، صنعت و گردشگران است و در آن فضاهای گسترده و پویای اقتصادی، اجتماعی و سیاسیای که رخ میدهد، باید بررسی شود و معمولاً تحت سه عنوان کلی اثرات اقتصادی، اثرات کالبدی (زیست محیطی) و اثرات اجتماعی- فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرند(شارپلی و تلفر، ۱۳۹۱). اثراتی که صنعت جهانگردی بر جامعه میگذارد میتواند به صورت فیزیکی، اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی باشد. از آنجا که معمولاً رهآوردهای صنعت جهانگردی بسیار پیچیده و به یکدیگر وابستهاند، بنابراین اغلب، هر یک از این اثرات در بیش از یک طبقه یا گروه قرار میگیرد(چاک و فایوسولا، ۱۳۷۷). اثرات اجتماعی و فرهنگی شامل تعداد زیادی از اثرات مشاهده شده، ناشی از گردشگری که از سوی ساکنان درک شده، میباشد (کرامپتون و آپ[۴۱]، ۱۹۹۴). گرچه میتوان بیان کرد که تمایز روشنی بین پدیدههای اجتماعی و فرهنگی وجود ندارد و بسیاری از نظریه پردازان اثرات اجتماعی - فرهنگی را در زمینهای وسیع طبقه بندی میکنند.
۱-۳-۲- اولویت بندی اهیمت اثرات
اینکه کدام یک از اثرات، اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی – اجتماعی اهمیت بیشتری دارند، میتوان بیان کرد که هرکدام در جایگاه خود دارای اهمیت بسزایی در توسعه پایدار دارند و شاید نتوان بدون در نظر گرفتن یک مورد مطالعه خاص با هدفی مشخص در مورد آنها قضاوت نمود، لیکن از نقطه نظر مشارکت و حمایت جامعه میزبان از توسعه گردشگری که برخاسته از ادراک آنان از اثرات گردشگری در منطقه است، در تحقیقی که استایلیدس و همکاران در منطقه کاوالا در انجام دادند، نشان دادند که در این منطقه نقش اثرات اجتماعی و اقتصادی نسبت به اثرات زیست محیطی در شکل دادن حمایت ساکنین از توسعه گردشگری بیشتر است. آنها دلایل مختلفی را در توضیح این موضوع بیان کردهاند، از جمله اینکه این منطقه در مرحله اولیه از توسعهاش است و دوم اینکه موضوعات اقتصادی برای افراد منطقه ملموستر و مورد توجهتر است (استایلیدیش[۴۲]، ۲۰۱۴). هدف از بیان نتیجه پژوهش آنها در این پژوهش این بود که شاید بتوان بیان کرد که اثرات فرهنگی – اجتماعی به این دلیل که به طور مستقیم با وجه انسانی و افراد جامعه میزبان سروکار دارد، در ارزیابی نسبت به توسعه گردشگری سریعتر خود را نشان داده و مسیر توسعه را جهت میدهد.
۲-۳-۲- دسته بندی اثرات گردشگری
۱-۲-۳-۲- اثرات اقتصادی گردشگری
توسعه فیزیکی گردشگری با گسترهای از اثرات محیطی و اقتصادی همراه است و آثار این توسعه بر مناطق میزبان بیش از هرچیز خود را درفرایندهای توسعه اقتصادی و کالبدی نشان میدهد؛ اما پیوند آن با مباحث اقتصادی، قطعی و انکارناپذیر است(ویلیامز، ۱۳۸۸). گردشگری به طرق مختلف اثرات مثبتی در افزایش رشد اقتصادی بلند مدت داشته است. اول، گردشگری باعث کسب ارز خارجی قابل توجه شده است، اجازه پرداخت برای کالاهای سرمایهای وارداتی و یا ورودیهای اساسی مورد استفاده در فرایند تولید را میدهد. دوم، گردشگری نقش مهمی در ارتقای سرمایهگذاری در زیرساختهای جدید و رقابت بین شرکتهای محلی و شرکتهای کشورهای توریستی دیگر دارد. سوم، گردشگری سایر صنایع اقتصادی را از طریق اثرات مستقیم، غیر مستقیم والقایی به حرکت میاندازد. چهارم، از اثرات گردشگری بر جامعه میزبان این است که منجر به ایجاد اشتغال و افزایش درآمد میشود و همچنین به عنوان مورد پنجم، گردشگری میتواند باعث بهره برداری مثبت اقتصادهای در مقیاس شرکتهای ملی شود (فرانز و همکاران[۴۳]، ۲۰۱۱). از مزایای اقتصادی غیر مستقیم جهانگردی میتوان از فعالیتهای ساختمانی، صنایع دستی هنری، کشاورزی باغداری، ماهیگیری، خدمات و کالاهای مصرفی نام برد. توسعه و بهبود تجهیزات زیربنایی مانند جادهها، خطوط ارتباطی و سیتم حمل و نقل از دیگر موارد آن میباشد(الوانی و پیروز بخت، ۱۳۸۵). مزایای اقتصادی ناشی از گردشگری در ارتباط با جامعه میزبان جبران خسارتهای وارده به مردم محلی که به تحمل بسیاری از هزینههای غیر مستقیم ناشی از محدودیتهای استفاده از زمین در ارتباط با وضعیت حفاظت از یک منطقه خاص را در بر میگیرد (مایر و همکاران[۴۴]، ۲۰۱۰). گرچه همچنین میتواند اثرات منفی از قبیل، افزایش وابستگی به سرمایهگذران و شرکتهای خارجی، ایجاد بی ثباتی و ضعف در بازار کار و تغییر جهت سرمایه گذاری از سایر مناطق توسعه یافته را به همراه داشته باشد، لیکن در تحقیقات انجام گرفته بیشتر به اثرات مثبت اقتصادی و برجسته کردن آنها پرداخته شده است. گرچه با دیدگاه سیستمی، اقتصاد گردشگری همانطور که اشاره شد، جدا از مجموعه دیگر فعالیتها و صنایع اقتصادی نیست و متأثر و تأثیرپذیر است. همچنین در مورد اثرات منفی و مثبت آن بر روی جامعه میزباننیز میتوان اشاره کرد که فعالیتهای اقتصادی جامعه و مردم محلی و میزبان گردشگری بر اقتصاد گردشگری اثرگذار و متأثر نیز میباشد. در مجموعه، در هم تنیدگی فعالیتهای اقتصادی حول محور گردشگری با دیگر شاخصهای اقتصادی به حدی است که به عنوان مثال رشد اقتصادی موجب رشد گردشگری و افول اقتصادی موجب افول گردشگری است. از ان رو تقویت ارتباط بین گردشگری و سایر بخشهای اقتصاد اهمیت زیادی دارد(نجفی اسدالهی و رضا زاده، ۱۳۸۹).
۲-۲-۳-۲- اثرات زیست محیطی گردشگری
توسعه گردشگری مانند همه انواع توسعه نشان داده است که میتواند اثرات مثبت و منفی بر روی محیط زیست جامعه میزبان داشته باشد. توسعه گردشگری و زیرساختهای مورد نیاز این صنعت، اثرات مستقیم و غیر مستقیم قابل توجهی روی سواحل، جنگلها و دیگر منابع طبیعی داشته است. اثرات آن روی اکوسیستم از طریق افزایش جنگلزدایی، فرسایش، افزایش جریان آلایندهها و مواد اضافی آلوده کننده در آبهای ساحلی و زیرزمینی، آلودگیهایی که مانع نور خورشید و در نتیجه آسیب به گیاهان میشوند، گسترش پیدا کرده است (دویرون و ویسنبرگر[۴۵]، ۲۰۱۴). گردشگری به مراتب بیش از آنکه تیرویی برای تقویت محیط باشد، نشان داده است که میتواند مهمترین عامل ایجاد مشکلات زیست محیطی است و از پتانسیل بالایی برای تخریب منابعی برخوردار است که به آنها متکی است. در نتیجه امروزه توجه بیشتری معطوف به درک اثرات محیطی گردشگری و ایجاد اشکال پایداری از توسعه گردشگری شده است(ویلیامز، ۱۳۸۸). گردشگری خود باید هماهنگ با بخشی از محیطهای طبیعی و فرهنگی و انسانی باشد تا تعادل بین آنها را حفظ کند، زیرا بخش عظیمی از فعالیتهای تف فعالیتهای یمی ا را حفظ کندنتیجه آسیب به گیاهان میتوجهی روی گردشگری اثرگذار و متأثر نیز مییع اقتصادی نیست و ریحی به طور مستقیم به منابع طبیعی در مقصد وابسته است. اثرات محیطی تأثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی جامعه میزبان دارد و لذا به طور مستقیم در ارتباط با نوع نگرش و برخورد جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری خود را نشان میدهد. استفاده بیش از حد از منابع طبیعی مناطق میزبان، انحصاری و محدود شدن مناطق بکر در جهت استفاده گردشگران و افزایش هزینه دسترسی به این منابع برای جامعه میزبان، در نتیجه توسعه گردشگری، باعث بازخوردهای منفی از سوی جامعه میزبان میشود. افزایش انواع آلودگیها و تخریب منابع طبیعی، افزایش پراکندگی زباله در جنگلها و افزایش ترافیک شهری و بین شهری در روزهای تعطیل، تغییر کاربری اراضی شهری و روستایی نارضایتی ساکنان منطقه میزبان را به دنبال دارد(باباخانزاده، ۱۳۹۲) که به نظر میرسد حتی موضوعاتی مانند پارکهای ملی که در راستای برقراری تعادل ایجاد شده است نیز نتوانسته در راستای گردشگری پایدار به طور کامل با موفقیت گام بردارد و نارضایتیهایی را از سوی جامعه میزبان به دنبال داشته است. به عنوان مثال مایر بیان میکند که مخالفت محلی از ویژگیهای مشترک در طراحی پارکهای ملی جدید، به ویژه در مناطق پر جمعیت در اروپا است. این مخالفت با وجود ایجاد مزایایی برای جوامع محلی مانند دسترسی آسان به طبیعت بکر از طریق مسیرهای دوچرخه سواری و پیاده روی، مسیرهای پیاده روی به منظور تفریح و سرگرمی، بهبود کیفیت زیست محیطی و زیبایی مناظر، رخ میدهد (مایر و همکارن، ۲۰۱۰). بنابراین، هرگونه اقدام در راستای توسعه پایدار زیست محیطی همانطور که اشاره شد برای موفقیت نیاز دارد تا با یک رویکرد سیستمی جامعه میزبان را نیز مدنظر قرار قرار دهد و تنها با فراهم آوردن تک بعد مزایایی برای جامعه میزبان که با دیگر منافع آنها در تضاد باشد نمیتوان به موفقیت دست یافت. لذا داشتن رویکردی سیستمی به مدیریت توسعه پایدار گردشگری میزان موفقیت آن را افزایش میدهد.
۳-۲-۳-۲- اثرات اجتماعی – فرهنگی گردشگری
مقصود از اثرات اجتماعی تغییراتی است که در زندگی مردم جامعه میزبان رخ میدهد و این تغییر بیشتر به سبب تماس مستقیم اهالی و ساکنان آن دیار و جهانگردان صورت میگیرد. مقصود از اثرات فرهنگی نیز تغییراتی است که در هنر، عادات، رسوم و معماری مردم ساکن جامعه میزبان رخ میدهد، این تغییرات بلندمدتتر است و در نتیجه رشد و توسعه صنعت جهانگردی رخ خواهد داد. از آنجا که نتیجه یا رهآورد صنعت جهانگردی موجب تغییراتی در زندگی روزانه و فرهنگ جامعه میزبان میشود، اصطلاح «اثرات اجتماعی-فرهنگی» را به معنی تغییراتی به کار میبرند که در تجربههای روزانه، ارزشها، شیوه زندگی و محصولات هنری و فکری جامعه میزبان رخ میدهد(چاک و فایوسولا، ۱۳۷۷). نتایج ارزیابیهای متعددی بیانگر این موضوع است که گردشگری هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی بر روی جوامع میزبان و فرهنگشان برجای میگذارد. برخی مطالعات با نشان دادن رفاه اقتصادی حاصل از گردشگری و بیان اینکه گردشگری به ارزشهای اصیل فرهنگ بومی توجه میکند، بر این موضوع که گردشگری به پایداری جامعه محلی کمک میکند، تأکید میکنند. برخی مطالعات نیز با بیان اینکه گردشگری اقتصاد محلی را به هوی و هوس مصرف کنندگان گردشگری وابسته میکند و آسیبهای اجتماعی حاصل از گردشگری، تعامل جامعه میزبان و گردشگر را به طور بالقوه زیانآور تلقی میکنند.
۴-۲-۳-۲- تعریف فرهنگ
در اینجا یکی از دسته بندیهایی که در مورد تعاریف فرهنگ صورت گرفته است ارائه شده است (جدول ۱-۲) و مشاهده میشود که فرهنگ ابعاد مختلفی دارد و آن را میتوان از ابعاد مختلفی تعریف کرد و در واقع این تعریف که (فرهنگ یعنی همه چیز) و اینکه جاذبه اصلی گردشگریست را شاید بتوان در این گستردگی تعاریف مشاهده کرد(همایون، ۱۳۹۱) و در اینجا اهمیت دارد که با یک نگاه سیستمی مشخص میشود که تغییر در فرهنگ ولو از یک بعد، باعث تغییر در فرهنگ از ابعاد دیگر نیز میشود، اما الزاماً این تغییر را نمیتوان تغییر منفی تلقی کرد. ولی چه بسا تغییر مثبتی در یک بعد از فرهنگ، دارای اثراتی منفی در بعد دیگر آن باشد و یا فی نفسه تغییری منفی از نگاه از بعد دیگر به فرهنگ باشد.
جدول ۱-۲- تعاریف مختلف فرهنگ (بادلی، ۱۵: ۱۹۹۴) - [۴۵] | |
موضوعی | فرهنگ، منطبق با موضوعات متعددی از جمله سازمان اجتماعی، مذهب یا اقتصاد است. |
تاریخی | فرهنگ، میراث اجتماعی و سنتهایی است که به نسلهای آتی منتقل میشود. |
رفتاری | فرهنگ پدیده ای است مشترک بین افراد جامعه، رفتار انسانی آموخته شده و روش زندگی. |
هنجاری | فرهنگ عبارت است از آرمانها، ارزشها یا قواعدی برای زندگی. |
کارکردی | فرهنگ روشی است که براساس آن انسانها مشکلات خود را برای انطباق با محیط یا زندگی، با یکدیگر حل میکنند. |
در این قسمت بر اساس اطلاعات فراهم آمده، به بررسی و تحلیل سؤالات پژوهشی مطرح شده پرداخته می شود. با توجه به اینکه نرمال بودن توزیع نمونه ها با بهره گرفتن از آزمون K-Sمورد تأئید قرار گرفته است، در این بخش از آزمون های آماری تی تک متغیره و رگرسیون تک متغیره که از نوع پارامتریک هستند، استفاده شده است.
قبل از پرداختن به سوالات پژوهش، نرمال بودن توزیع فراوانی متغیرهای پژوهش از آزمون نیکویی برازش کالموگراف-اسمیرنف استفاده شد، تا نرمال بودن توزیع آن مشخص گردد.
در این آزمون:
H0: توزیع مربوط به هر یک از متغیرها نرمال است.
H1: توزیع مربوط به هر یک از متغیرها نرمال نیست.
بر این اساس، اگر فرض صفر رد نشود، میتوان گفت توزیع مربوط به متغیرها وضعیت نرمالی داشته است و در صورت رد فرض صفر متغیر ها از توزیع نرمالی برخوردار نیستند. آزمون کالموگراف اسمیرنوف برای مدیریت استعداد با مقدار (۷۴۳/۰) و سطح معناداری (۶۵۷/۰) نشان داد پرسشنامه مدیریت استعداد از توزیع نرمالی برخوردار است. همچنین آزمون کالموگراف اسمیرنوف برای عملکرد کارکنان با مقدار (۸۲۳/۰) و سطح معناداری (۷۳۲/۰) نشان داد پرسشنامه عملکرد کارکنان از توزیع نرمالی برخوردار است. و با فرض قرار داشتن متغیر در مقیاس فاصلهای می توان آمار پارامتریک- تی تک متغیره و رگرسیون تک متغیره- را جهت تحلیل به کاربرد.
متغیر | آزمون کالموگراف- اسمیرنف | سطح معناداری |
مدیریت استعداد | ۷۴۳/۰ | ۶۵۷/۰ |
عملکرد کارکنان | ۸۲۳/۰ | ۷۳۲/۰ |
فرضیه اصلی: مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران تأثیر دارد.
برای بررسی تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران از روش رگرسیون تک متغیره استفاده شد که نتایج آن در جدول (۴-۸) ارائه شده است.
P | T | Beta | B | متغیر وابسته | متغیر مستقل |
۰۰۰/. | ۰۸۹/۱۵ | ۶۵۹/۰ | ۵۶۱/۰ | عملکرد کارکنان | مدیریت استعداد |
همانطور در جدول فوق ملاحظه می شود، مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران تأثیر مثبت و معناداری (۶۵۹/۰= β) وجود دارد که این تأثیر در سطح آلفای ۰۱/۰ معنی دار است. با توجه به مثبت بودن ضریب رگرسیون، میتوان گفت که افزایش مدیریت استعداد شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران منجر به بهبود عملکرد کارکنان می شود.
فرضیه فرعی اول: مدیریت استعداد شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران از وضعیت مطلوبی برخوردار است.
عدالت رویهای : رویههای تصمیم گیری مناسب
عدالت مراودهای : تعاملات مناسب
الف) عدالت توزیعی
ﻋﺪاﻟﺖ ﺗﻮزﻳﻌﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ادراک از اﻧﺼﺎف در ﻣﻮرد ﺳﺘﺎده ﻫﺎی ﻋﻴﻨﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺣﻘﻮق ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲﺷﻮد(ناظمی و برجعلیلو؛۱۳۹۱).تعداد زیادی از تحقیقات در مورد عدالت زمینه های سازمانی به طور تاریخی بر توزیع پرداختها و یا پاداشهای مرتبط با کار تمرکز مینماید که از نظریه برابری و مبادله اجتماعی آدامز منتج شده است. عدالت توزیعی به انصاف ادراک شده از ستادهها و پیامدهایی که افراد دریافت میدارند اشاره دارد البته عدالت توزیعی فقط محدود به عادلانه بودن پرداختها نمیگردد، بلکه مجموعه گستردهای از پیامدهای سازمانی از قبیل ارتقاها، پاداشها ، تنبیهها ، برنامه های کاری، مزایا و ارزیابیهای عملکرد را در بر می گیرد؛ زیرا اقدامات تنبیهی نیز باید در مقایسه با رفتار منفی کارکنان عادلانه باشد. به بیانی دیگر عدالت توزیعی بر درجه انصاف ادراک شده در خصوص توزیع و تخصیص پیامدها و ستادههای سازمان در مقایسه با عملکرد و آوردههای کارکنان اشاره دارد.مبنای مفهوم عدالت توزیعی در نظریه برابری آدامز و مدل قضاوت عادلانه لوندال قرار دارد که در اینجا به طور مختصر به شرح این دو مبنا پرداخته میشود.
نظریه برابری : اجزاء ساختاری اصلی نظریه برابری؛ درون داده ها و پیامدها هستند . درون داده ها آن مواردی را که شخص به مثابه کمکهای خود به سازمان در نظر میگیرد، شامل میشوند و پیامدها پاداشهایی را در بر میگیرد که یک فرد از سازمان دریافت می کند. در نظریه برابری چنین بحث می شود که افراد هنگامی که نسبت درون دادها به پیامدهای خودشان در مقایسه با نسبت درون دادها به پیامدهای دیگران مساوی باشد احساس رضایت می کنند. اگر عدم تساوی ادراک گردد باعث احساس ناخوشایندی می شود و افراد برای رفع این احساس ناخوشایند برانگیخته می شوند. وجود عدم تساوی باعث برانگیخته شدن افراد برای دستیابی به تساوی یا کاهش عدم تساوی می گردد و قدرت این انگیزش به طور مستقیم با اندازه عدم تساوی ادراک شده تغییر می کند. به طور خلاصه نظریه برابری بر عکس العملها نسبت به پیامدهای نامنصفانه متمرکز می گردد. اگر یک فرد ادراک نماید که پیامدی که او دریافت داشته است نسبت به بعضی استانداردها نامناسب است، آن فرد عدم رعایت عدالت توزیعی را تجربه مینماید.نظریه برابری یک مفهوم تک بعدی از عدالت توزیعی را بکار میگیرد و فرض می کند که افراد در مورد میزان رعایت انصاف در پاداشهای خودشان یا دیگران تنها بر اساس اصل شایستگی قضاوت می کنند
مدل قضاوت عادلانه : عدالت توزیعی غالباً از دیدگاه افرادی که پیامدها را دریافت می کنند مورد بحث قرار گرفته است. اما لوندال(۱۹۷۶) عدالت توزیعی را از دیگاه افرادی که عمل تخصیص را انجام می دهند مورد بحث قرار داده است. مدل قضاوت عادلانه لوندال یک نگرش فعالانهتری را نسبت به نظریه برابری در نظر میگیرد. در این نظریه لوندال بیان میدارد که افراد در مورد میزان استحقاقشان با بهره گرفتن از چندین قانون عدالت مختلف قضاوت مینمایند. او بیان میدارد که اساساً سه قانون عدالت توزیعی وجود دارد که عبارتند از قانون کمک ، قانون تساوی، قانون نیازها (Kilcherist – Block,2012).
این اصل که اصل جبران نیز به آن کفته می شود چنین بیان میدارد که مردم انتظار دارند، دریافتی هایشان مطابق با تلاش و کوششی که انجام می دهند و یا موفقیتی که بدست میآورند باشد. به عبارت دیگر مزایا بایستی متناسب با میزان مشارکت افراد در سازمان توزیع گردد. اصل این ریشه در تئوری برابری آدامز (۱۹۶۵) دارد که در آن افراد دایماً در حال مقایسه نسبت آوردها و دریافتیهای خود با نسبت آوردها و دریافتیهای دیگران میباشند (Kilcherist – Block,2012).