همه این گامها سخت است و بایستی با دقت انجام شود تا یک مدل قابل اعتماد ایجاد کند. طرح اولیه نگاشت ادراکی فازی به وسیله دو گام اولیه بالا (شناسایی موضوعات و مفاهیم کلیدی در آن حوزه و شناسایی روابط علی بین این مفاهیم) کامل می شود. مناسبترین راه برای دستیابی به این هدف با بهره گرفتن از مداد و کاغذ است تا یک گراف متناظر با آن رسم شود. مجموعه ای از گرهها و یالهای مرتبط بین آنها که دارای جهت هستند، خروجی این قسمت است. این دو گام اول نسبت به گام سوم، ساده و واضح است. از سوی دیگر برآورد میزان روابط علی، بسیار سخت است زیرا تعداد نسبتاً زیادی از مقادیر عددی هستند که میتوانند به هر رابطه مربوط شوند. در عمل این گام بر مبنای فرایند زیر انجام می شود [۱۰۹]:
یکی از مزایای مدلسازی نگاشت ادراکی فازی ، سادگی در ترکیب دانش کارشناسان است به طوری که گروهی از کارشناسان بجای یک شخص میتوانند روی مدل کار کنند و این امر باعث بهبود اطمینان در مدل نهایی می شود. بدین منظور گروهی از افراد خبره در نظر گرفته میشوند و هر کارشناس ارتباط بین مفاهیم را با کمک استنتاج فازی با یک وزن فازی مشخص می کند. پس از ترسیم نگاشت ادراکی فازی توسط هر کارشناس که با نگاشت ادراکی فازی دیگران متفاوت خواهد بود، با کمک روشهای ترکیب، نگاشت ادراکی فازی نهایی به دست می آید. این نگاشت ادراکی فازی نهایی در برگیرنده نظرات همه افراد خبره میباشد [۷۸و۸۴]. با این حال برای فرد خبره تعیین دقیق عدد حقیقی که معرف عقیده وی باشد کار دشواری است. از این رو متغیرهای زبانی ترتیبی مانند خیلیکم، کم، متوسط، زیاد، خیلیزیاد و … بر اعداد حقیقی ترجیح داده میشوند [۱۰]. گرچه فرآیندهای دستی توسعه نگاشتهای ادراکی فازی به خوبی انجام شده است، دارای چندین اشکال عمده است [۱۰۹] :
۱- روشهای دستی توسعه نگاشت ادراکی فازی ، نیازمند دانش کارشناس است که بایستی به وسیله دانش روششناسی نگاشت ادراکی فازی پشتیبانی شود. از زمانی که تعداد ارتباطات ممکن بین مفاهیم با افزایش تعداد مفاهیم چند برابر شود، نشان دادن این سیستم پیچیده با گرهها و روابط زیاد غالباً به وسیله انسان بسیار مشکل و حتی غیر ممکن است. نتایج بدست آمده در این سادهسازیها، ممکن است در نهایت به بیدقتی یا نادرستی منجر شود.
۲- فرایند توسعه نگاشت ادراکی فازی قبل از ایجاد یک مدل مناسب، غالباً نیازمند تکرارها و شبیهسازی زیادی است. در موارد توسعه گروهی نگاشت ادراکی فازی ، کیفیت نهایی یک مدل می تواند به وسیله تغییر اثر در مدل کارشناس روی مدل نهایی بهبود یابد که به اعتبار کارشناس بستگی دارد.
۳- روشهای دستی برای توسعه مدلهای نگاشت ادراکی فازی نقایصی از اعتماد روی دانش کارشناس در بر دارد. بسیار مشکل است که تعیین درستی مدل بدون غرض صورت گیرد. آنچه بیشتر است، حتی اگر داده های تاریخی برای توجیه کیفیت مدل وجود داشته باشد، کسب مدل مناسب که از داده ها تقلید کند، نیازمند تلاش بسیاری است که با رسم و شبیهسازی مدلهای پی در پی صورت میگیرد.
۲-۱۱-۱-۲- روش ساخت مبتنی بر فاصله : در این روش به تئوری ساخت اتوماتیک نگاشت ادراکی فازی بر مبنای داده های ایجاد شده به وسیله کاربران اشاره می شود [۱۱۰]. این تئوری عمدتاً با تبدیل بردارهای عددی به مجموعههای فازی سروکار دارد و از طریق نزدیکی روابط ما بین بردارهای عددی تعیین می کند که آیا مابین متغیرها روابط مستقیم یا برعکس وجود دارد و روابط علل و معلولی را تعیین می کند. در این روش بردارها به مجموعههای فازی تبدیل میشوند [۸۴]. متدلوژی که برای مدلسازی در این روش از آن استفاده شده است دارای ۴ بخش برای نمایش نتایج میباشد که در هر مرحله از فرایند انجام کار هرکدام از این بخشها مشخص میشوند. بخشهای مذکور عبارتند از: ماتریس اولیه عوامل (IMF) برای ایجاد این ماتریس از فرایند دلفی برای گردآوری اطلاعات و دستهبندی عوامل استفاده شده است، ماتریس فازی شده عوامل (FZMF)، ماتریس قدرت ارتباط بین عوامل (SRMF) و ماتریس نهایی عوامل (FMF) [110]. به طور خلاصه مراحل ایجاد نگاشت ادراکی فازی بر مبنای روش فاصله در شکل (۲-۱۹) آمده است.
مراحل
ایجاد FCM
ماتریس IM
۱٫ استخراج داده از اطلاعات
۲٫ محاسبه درجات عضویت فازی
۳٫ تعیین میزان همانندی یین مفاهیم
۴٫ ارزیابی علی و معلولی
۵٫ استخراج ماتریس نهایی موفقیت با کمک SRM , EOMC
۶٫ نموار گرافیکی از ماتریس نهاییی FM
ماتریس FZM
ماتریس SRM
ماتریس EOMC
ماتریس FM
ماتریس FCM
شکل(۲-۱۹): مراحل ایجاد نگاشت ادراکی فازی در روش کمترین فاصله
۲-۱۰-۱-۳- روش استفاده از ضریب همبستگی[۴۴] میان مفاهیم : از دیگر روشهای پیادهسازی نگاشتهای ادراکی فازی، استفاده از ضریب همبستگی میان متغیرهای شناسایی شده میباشد. ضریب همبستگی شاخصی است ریاضی که جهت و مقدار رابطه بین دو متغیر را توصیف می کند. ضریب همبستگی در مورد توزیعهای دو یا چند متغیره به کار میرود. اگر مقادیر دو متغیر شبیه هم تغییر کند یعنی با کم یا زیاد شدن یکی دیگری هم کم یا زیاد شود به گونه ای که بتوان رابطه آنها را به صورت یک معادله بیان کرد گوییم بین این دو متغیر همبستگی وجود دارد. برای سنجش همبستگی ضرایب گوناگونی به کار میرود که مهمترین آنها ضریب همبستگی ساده پیرسون، ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب همبستگی کندال است. ضریب همبستگی شدت رابطه و همچنین نوع رابطه (مستقیم یا معکوس) را نشان میدهد. و عددی بین ۱ تا ۱- است که در هنگام عدم وجود رابطه بین دو متغییر، برابر صفر است. با توجه به این خاصیت ضریب همبستگی شرایط لازم را دارا میباشد که به عنوان شاخصی برای وزن دهی روابط در FCM استفاده شود.
وقتی تعداد خبرگان ما به اندازه کافی زیاد باشند (n) برای وزن دهی به روابط میان مفاهیم گوناگون میتوان از ضریب همبستگی میان این مفاهیم استفاده کرد. در این تکنیک مفاهیم را دو به دو در نظر گرفته و با بهره گرفتن از روشهای آماری اعدادی را که خبرگان به هر یک از متغیرها نسبت دادهاند تحلیل میکنیم و ضریب همبستگی میان آنها را یافته و به عنوان وزن میان یال میان این دو متغییر استفاده میکنیم.
در پژوهشی در جهت “بررسی رابطه نظامهای تضمین کیفیت آموزش عالی با زمینه های فرهنگی و اجتماعی” [۱۱۱] انجام گرفت در جواب این سوال که ویژگیهای الگوی مناسب ارزشیابی و اعتبارسنجی آموزش عالی و ملزومات سیاستی، راهبردی و عملیاتی مربوط به استقرار کیفیت در کشور ایران چیست؟ یک مدل نگاشت ادراکی فازی توسعه داده شد که در طراحی آن از تکنیک همبستگی گفته شده در بالا استفاده شده است. در این پژوهش ۶ متغیر برای مؤلفه های وجوه افتراق نظامهای تضمین کیفیت آموزش عالی و ۹ متغیر برای ویژگیهای مرتبط در زمینه های فرهنگی و اجتماعی شناسی شده است، در ادامه پس از جمع آوری نظرات خبرگان و تحلیل آنها به روش گفته شده در بال نمودار نگاشت ادراکی فازی آن رسم شده است.
۲-۱۰-۲- روشهای یادگیری نگاشت ادراکی فازی
کارشناسان با تعیین مفاهیم نگاشت ادراکی فازی و روابط علی بین آنها در ساخت آن درگیر میشوند. این رویکرد ممکن است تحریف مدل را به دنبال داشته باشد زیرا ممکن است که کارشناسان فاکتورهای مناسبی را لحاظ نکرده باشند و وزنهای علی نامناسبی بین مفاهیم نگاشتهای ادراکی فازی قرار دهند. توسعه نگاشت ادراکی فازی نیازمند اطلاعات علامت و اندازه هر رابطه علی است که توسط کارشناس ارائه می شود. گرچه تعیین علامت مربوط به رابطه علی نسبتاً آسان است، اما کارشناسان غالباً در تعیین اندازه مربوط به آن با مشکل مواجه میشوند. بنابراین، غالباً از نگاشتهای ادراکی فازی ساده برای تحلیل ابتدایی مساله استفاده می شود. روششناسی توسعه نگاشتهای ادراکی فازی به آسانی قابل انطباق است و به تجربه و دانش کارشناس مربوط می شود.
یادگیری نگاشتهای ادراکی فازی شامل بهروزرسانی وزنهای روابط علی است و این استراتژی برای بهبود نگاشتهای ادراکی فازی بکار میرود. این یادگیری به وسیله تنظیم دقیق روابط علی اولیه یا قدرت وزن یالهای نگاشت ادراکی فازی با کمک الگوریتمهای یادگیری صورت میگیرد. روش یادگیری تکنیکی است که کارایی و توانایی نگاشتهای ادراکی فازی را با کمک روشهای هوشمند اصلاح ماتریس وزنهای نگاشت ادراکی فازی ، افزایش میدهد. علاوه بر این، قواعد یادگیری ویژگیهای مفیدی برای نگاشتهای ادراکی فازی فراهم می آورد [۱۱۲].
مداخله نهایی کارشناس برای تعیین پارامترهای نگاشتهای ادراکی فازی، محاسبه مجدد وزنها و روابط علی در زمان پذیرش استراتژی جدید و همچنین همگرایی نهفته مقادیر مفاهیم به نواحی نامطلوب، نقصهای عمده نگاشت ادراکی فازی هستند. برطرف کردن این نقصها برای بهبود کارایی و توانمندی نگاشت ادراکی فازی ضروری است. روشهای انطباق وزن خیلی امیدبخش هستند و میتوانند این مشکلات را کم کنند. با این روشها که روابط علی به وسیله فرایند یادگیری تنظیم میشوند، خطای کمتری در نگاشتهای ادراکی فازی ایجاد می شود [۱۱۲].
تاکنون تلاشهایی در جهت بررسی و ارائه تکنیک یادگیری مناسب برای نگاشت ادراکی فازی انجام شده است و جدیداً برخی الگوریتمهای یادگیری نگاشت ادراکی فازی پیشنهاد شده است [۱۲و۱۱۲]. استفاده مناسب از الگوریتمهای یادگیری می تواند بر اغلب ضعفهای عمده نگاشت ادراکی فازی غلبه کند. این ضعفهای عمده شامل همگرایی بالقوه (نهفته) به نواحی نامطلوب و محاسبه مجدد وزنها در هنگام پذیرش استراتژی های جدید میباشد. با این حال، ضعفهایی در بهکارگیری روشهای یادگیری وجود دارد [۱۱۲].
۲-۱۰-۲-۱- روش یادگیری مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی: از مهمترین روشهای یادگیری نگاشتهای ادراکی فازی، ترکیب نظر کارشناسان با ویژگیهای شبکه های عصبی است که باعث استفاده از مزایای هر دو می شود. غالباً الگوریتمهای یادگیری ارائه شده برای نگاشتهای ادراکی فازی بر اساس ایدههای برآمده از حوزه آموزش شبکه های عصبی مصنوعی [۴۵] است [۱۲]. تکنیکهای یادگیری عصبی برای آموزش نگاشت ادراکی فازی و تعیین مناسب وزنهای روابط بین مفاهیم بکار رفته است. نتیجه این ترکیب ایجاد یک سیستم فازی عصبی ترکیبی است. روشهای یادگیری مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی بر مبنای قواعد یادگیری هبین بدون نظارت میباشند و انطباق آن با مدلهای نگاشت ادراکی فازی و تنظیم وزنهای آن برای اولین بار توسط کاسکو (۱۹۸۶) پیشنهاد شده است. قواعد یادگیری میتوانند نگاشتهای ادراکی فازی را آموزش دهند، به این معنی که روابط بین مفاهیم را تنظیم و تعدیل کنند، همانگونه که در مورد سیناپسها در شبکه های عصبی انجام می شود. در این نوع از روشهای یادگیری درجه هر وزن با قاعده عمومی زیر محاسبه می شود [۸۰] :
در این معادله وزن بهبود یافته تابعی از وزن قبلی، مقادیر قبلی مفاهیم و مقادیر جدید آنها است. کاسکو و دیکرسون یادگیری هبین دیفرانسیل (تفاضلی) [۴۶]را با بهره گرفتن از قوانین یادگیری هبین دیفرانسیل برای آموزش نگاشت ادراکی فازی پیشنهاد دادند [۱۱۳] که شکلی از یادگیری بدون نظارت و بر مبنای تئوری هبین (۱۹۴۹) است. در یادگیری هبین دیفرانسیل، مقادیر وزنها به طور تکراری تا هنگام یافتن ساختار مطلوب و ماتریس متناظر مورد نظر، به روز میشوند. در واقع وقتی مفاهیم تغییر می کنند، مقادیر روی یالها نیز به طور متناظر تغییر می کنند [۴و۸۰و۸۴].
به طور کلی، وزنهای یالهای خروجی برای هر مفهوم، در ماتریس ارتباطات، تنها هنگامی اصلاح میشوند که مقدار مفهوم متناظر به صورت معادله (۲-۱۲) تغییر کند [۸۰] :
(۲-۱۲)
جایی که به وزن رابطه مفهوم به اشاره دارد. نشان دهنده تغییر در مقدار فعالسازی مفهوم ، t شماره تکرار و ضریب یادگیری است. ضریب یادگیری فوق یک مقدار ثابت کوچک است که به وسیله آن مقادیر عموماً در فرایند یادگیری کاهش مییابند. اشکال عمده این روش یادگیری این است که قاعده بهروزرسانی وزنها بین مقادیر هر جفت از مفاهیم محاسبه می شود و تأثیرات سایر مفاهیم را نادیده میگیرد [۸۰]. کاسکو فرمولبندی ریاضی و کاربرد آن در مسائل واقعی را بیان نکرد.
در ادامه روشهای یادگیری بر مبنای شبکه عصبی، الگوریتم یادگیری دیفرانسیل متوازن[۴۷] بر اساس یادگیری هبین دیفرانسیل، به وسیله هیورگا مورد بررسی قرار گرفته است[۱۱۴]. این الگوریتم یک نسخه بهبودیافتهای از یادگیری هبین دیفرانسیل است و یکی از محدودیتهای روش یادگیری هبین دیفرانسیل را حذف می کند و به نظر میرسد که الگوهای یادگیری و مدلسازی حوزه داده شده را نسبت به رویکردهای کلاسیک بهتر انجام دهد. این روش با در نظر گرفتن همه مقادیر مفاهیم که به طور همزمان تأثیرگذارند، وزنها را به روز می کند. اما تا امروزه، روش یکپارچهای برای کاربرد یادگیری هبین دیفرانسیل و الگوریتم یادگیری دیفرانسیل متوازن در نگاشتهای ادراکی فازی به وجود نیامده است [۸۰ و۱۱۲]. از سوی دیگر، الگوریتم یادگیری دیفرانسیل متوازن فقط در نگاشتهای ادراکی فازی دودویی بکار رفته است. نگاشتهای با توابع تبدیلی دودویی، حوزه های کاربردی نگاشت ادراکی فازی را محدود میسازند. در پژوهشی با مقایسه تجربی بین یادگیری هبین دیفرانسیل و یادگیری دیفرانسیل متوازن نشان داده شده است که روش یادگیری دیفرانسیل متوازن کیفیت نگاشتهای یادگیرنده را بهبود بخشیده است [۸۰].
در ادامه، الگوریتم یادگیری بدون نظارت دیگری به نام الگوریتم یادگیری هبین غیرخطی[۴۸]، یادگیری نگاشتهای ادراکی فازی را بررسی کرده است [۱۱۵]. این الگوریتم بر اساس قاعده یادگیری هبین غیرخطی است و فقط وزنهای (غیر صفر) پیشنهادی اولیه نگاشت ادراکی فازی را به روز می کند. این وزنها در هر گام تکرار، تا وقتی که الگوریتم به پایان میرسد، به طور همزمان به روز میشوند. ایده اولیه و تشریح کاربرد قاعده هبین غیرخطی در نگاشتهای ادراکی فازی در سال ۲۰۰۳ ارائه شد اما فرمولبندی ریاضی برای ورود یادگیری هبین غیرخطی به ساختار نگاشتهای ادراکی فازی و نیز روش اجرای الگوریتم بعداً ارائه شد [۱۲ و۱۱۲].
در سالهای اخیر استچ و همکارانش نسخه بهبود یافتهای از روش یادگیری هبین غیرخطی را ارائه کردند. این الگوریتم یادگیری داده کاوی هبین غیر خطی[۴۹] نامیده شده و بر مبنای همان قاعده یادگیری یادگیری هبین غیرخطی است اما مزایای بهکارگیری داده های تاریخی را دارد و از خروجی مفاهیم برای بهبود کیفیت یادگیری استفاده می کند. در یک مطالعه با مقایسه تجربی نشان داده شده است که اگر داده تاریخی موجود باشند، روش یادگیری داده کاوی هبین غیر خطی مدل نگاشت ادراکی فازی بهتری را نسبت به روش عمومی یادگیری هبین غیرخطی ایجاد می کند [۸۰].
روش یادگیری بدون نظارت هبین دیگری به نام یادگیری هبین فعال [۵۰] به طور موفقیت آمیزی در یک مساله کنترلی عملی به کار گرفته شده است. این الگوریتم با در نظر گرفتن دانش و تجربه اولیه کارشناسان و با مقادیر اولیه مؤلفههای ماتریس وزنی که عقیده کارشناسان است شروع می شود. لذا در این روش نقش افراد خبره به طور کامل حذف نشده است. در الگوریتم یادگیری هبین فعال توالی مفاهیم فعالساز تعیین می شود. این توالی بستگی به وضعیت خاص و ویژگیهای مساله دارد [۱۱۲]. کارشناسان مجموعه ای مطلوب از مفاهیم را به عنوان مفاهیم خروجی انتخاب می کنند. رویکرد یادگیری هبین فعال شامل هفت گام است که بر اساس یادگیری هبین است. این گامها به طور تکراری بکار گرفته میشوند تا وزنها را تعدیل کنند و در زمان دستیابی به معیارهای از پیش تعریف شده، متوقف می شود [۸۰].
رویکرد دیگر یادگیری ماتریس ارتباطات نگاشت ادراکی فازی، شامل کاربرد استراتژی های تکاملی [۵۱] است [۱۱۶]. این تکنیک دقیقاً همان روش یادگیری شبکه های عصبی است. یکی از مهمترین اشکالات این روش این است که ساختار اولیه و دانش کارشناسان را در مدل نگاشت ادراکی فازی لحاظ نمیکند، اما مجموعههای داده را برای تعیین الگوهای ورودی و خروجی بکار میگیرد تا روابط علت معلولی را با تابع مناسبی تعیین کند. اشکال عمده دیگر این روش نیازمندی به توالیهای بردار حالت چندگانه (زوجهای ورودی/ خروجی) است که ممکن است بدست آوردن آن برای بسیاری از مسائل دنیای واقعی مشکل باشد. به نظر میرسد وزنهای محاسبه شده انحراف زیادی از وزنهای نگاشت ادراکی فازی واقعی دارند و در مسائل واقعی معنی فیزیکی قابل قبولی ندارند [۱۱۲].
۲-۱۰-۲-۲- روش یادگیری مبتنی بر الگوریتم ژنتیک : طبقهای از روشهای یادگیری نگاشت ادراکی فازی ، روشهای مبتنی بر الگوریتم ژنتیک میباشند. در سال ۲۰۰۱، کولوریوتیس[۵۲] و همکارانش از استراتژی ژنتیک [۵۳] استفاده کردند تا ساختار مدل نگاشت ادراکی فازی از جمله وزنهای روابط را با بهره گرفتن از داده ها آموزش دهند و مقادیر یالها را تعیین کنند [۸۰].
در روش آنها، فرایند یادگیری بر مبنای مجموعه ای از نمونههای جفتهای ورودی/خروجی میباشد. این یادگیری نیازمند داده های تاریخی شامل توالیهای چندگانه بردارهای حالت میباشد. این الگوریتم ساختار یک نگاشت ادراکی فازی را آموزش میدهد اما اشکال عمده این رویکرد این است که نیازمند توالیهای بردار حالت چندگانه است که ممکن است بدست آوردن آنها در برخی حوزه های کاربردی مشکل باشد [۸۰ و۸۴].
در ادامه بر اساس کاربرد الگوریتمهای ژنتیک دو رویکرد متفاوت برای یادگیری نگاشت ادراکی فازی پیشنهاد شده است. اولین رویکرد توسط خان و چونگ در سال ۲۰۰۳ ارائه شده است [۱۱۷]. این روش به جای یادگیری ماتریس ارتباطات و ساختار مدل نگاشت ادراکی فازی، به دنبال یافتن یک بردار حالت اولیه ( وضعیت اولیه) است که مدل داده شده را به حالت نهایی خاصی (همگرایی به نقظه ثابت یا دور محدود) هدایت کند [۱۱۲].
دومین رویکرد بر مبنای الگوریتم ژنتیک، در سال ۲۰۰۵ برای توسعه ماتریس ارتباطات نگاشت ادراکی فازی پیشنهاد شده است. این روش بر مبنای داده های تاریخی بردارهای حالت و یادگیری بدون نظارت میباشد [۱۱۸]. این روش یک الگوریتم ژنتیک کدگذاری شده حقیقی [۵۴] است که اجازه حذف مداخله کارشناس در طول توسعه مدل را میدهد و ماتریس ارتباطات نگاشت ادراکی فازی را آموزش میدهد و از تابع تبدیل متوالی استفاده می کند. مهمترین مزیت روش الگوریتم ژنتیک کدگذاری شده حقیقی، عدم مداخله انسان است اما این روش نیازمند رسیدگی به دوره های همگرایی و بررسی بیشتر در جهت همکاری پارامترهای الگوریتم ژنتیک با ویژگیهای داده های تجربی میباشد. مزیت این روش فقط در حوزه های مسائل خاصی محدود شده است [۱۱۲]. در حیطه الگوریتم ژنتیک، روش دیگری بر مبنای استنتاج و یادگیری بدون نظارت بر روی نوع خاصی از نگاشتهای ادراکی فازی ارائه شده است [۱۱۹].
۲-۱۰-۲-۳- روش یادگیری مبتنی بر الگوریتم بهینهسازی گروه ذرات: از جمله روشهای یادگیری نگاشتهای ادراکی فازی بر پایه تکنیکهای محاسباتی تکاملی، روش بهینهسازی گروه ذرات[۵۵]است [۱۲۰و۱۲۱]. این روش در یادگیری نگاشت ادراکی فازی نتایج خیلی امیدبخشی داشته است. الگوریتمهای بهینهسازی گروه ذرات به الگوریتمهای هوشمند گروهی تعلق دارد و در حوزه هوش مصنوعی به سرعت توسعه یافته است [۱۱۲].
این روش، یادگیری نگاشت ادراکی فازی را برمبنای داده های تاریخی هدف قرار داده است. بهینهسازی گروه ذرات یک الگوریتم بر مبنای گروه است که برای یافتن راهحلی از بین افراد گروه به جستجو می پردازد. این الگوریتم نیازمند دانش انسان در تعیین محدودیتها است. این محدودیتها معنی فیزیکی روابط نگاشت ادراکی فازی را حفظ می کنند [۸۰].
روش مذکور ساختار اولیه و دانش متخصصان را در مدل نگاشت ادراکی فازی لحاظ نمیکند، بلکه با بهره گرفتن از مجموعه ای از داده ها، مفاهیم ورودی و خروجی را به منظور تعریف روابط علت و معلولی تعیین می کند. این روابط به گونهای تعریف شده اند که در تابع مورد نظر صدق کنند و آن را بهینه نماید. با بهره گرفتن از این رویکرد یادگیری، تعدادی از ماتریسهای وزنی مناسب میتوانند سیستم را به نواحی همگرای مطلوب هدایت کنند. همچنین برای محاسبه مقادیر مطلوب مفاهیم خروجی و وضعیت سیستم، استراتژی تکاملی بکار گرفته شده است [۱۲].
روش دیگری بر مبنای بهینهسازی گروهی به وسیله پتالاس و همکارانش در سال ۲۰۰۹ ارائه شده است [۱۲۲]. این روش با عنوان بهینهسازی گروهی ذرات ممتیک [۵۶] نامیده می شود. این روش ترکیبی از الگوریتم ممتیک هوش گروهی با برنامه های جستجوی محلی قطعی و اتفاقی است تا عمل یادگیری نگاشت ادراکی فازی را انجام دهد. روش فوق نیازمند یک مجموعه از وزنهای اولیه است که معمولاً به وسیله یک کارشناس یا گروهی از کارشناسان تعیین شده است تا بهینهسازی صورت گیرد [۸۰].
بنیادی
هدفهای کیفیت زندگی کاری
حلقههای
کیفیت
برنامههای کیفیت زندگی کاری
ارتباط با کارکنان
نوساز ساختار سازمانی
شکل ۲-۲- برنامه فعالیتهای مؤثر در بهبود کیفیت زندگی کاری (رهنمای، ۱۳۸۷)
والتون، مشهورترین واولین فردی است که برنامههای بهبود کیفیت زندگی کاری را در هشت مقوله به شرح زیر طبقه بندی کرد ومعتقد بود که فواید مورد انتظار از این برنامهها عبارت است از: ارتقاء روحیه وبهره وری واثر بخشی سازمانی.
او معتقد بود که اگرسازمان بخواهد با بهره گرفتن از پرسشنامه ای، ادراک وبرداشت کارکنانش را درمورد مقولههای هشتگانه مذکور بداند، درحقیقت جو سازمانی را موردبررسی قرار داده است. (صیادی، ۱۳۸۸)
فلدمن (۱۹۸۶) ده نمونه از برنامههای بهبود کیفیت زندگی کاری را به شرح زیر مطرح کرده است:
۱۰- همکاری مدیریت واتحادیه کارگری ومشارکت ودرگیر ساختن نمایندگان اتحادیه و کارگران وکارکنان، درتدوین واجرای برنامههای مربوط به بهبود کیفیت زندگی کاری وقراردادهای کاری.
برخی از برنامهها یا رویکردهای مربوط به کیفیت زندگی کاری متداول تر است وبه وسیله تعداد زیادی از سازمانها اجرا میشود و برخی دیگر خاص بعضی از سازمانها ست.
فروشگاه سیتی استار نخستین فروشگاه زنجیرهای خارجی در زیربنای ۹ هزار متر مربع است که ۲۵ درصد سهام آن متعلق به گروه فرانسوی کرفور و ۷۵ درصد آن متعلق به شرکت اماراتی است. حدود ۸۰ درصد کالاهایی که در این فروشگاه به فروش میرسند اجناس داخلی و ایرانی هستند که حدود ۱۵ درصد از قیمت درج شده روی کالا هم ارزانتر فروخته میشوند. شرکت فرانسوی کرفور در ۳۵ کشور دنیا حدود ۱۵ هزار و ۵۰۰ فروشگاه زنجیرهای و ۵۰۰ هزار نفر حقوقبگیر دارد. این شرکت در بین فروشگاههای اروپا مقام اول و در دنیا پس از والمارت مقام دوم را دارد.
۲-۳ پیشینه تحقیق
هر تحقیق و بررسی ضمن آنکه مبتنی بر مطالعات قبلی است، به نوبه خود می تواند مقدمه ای برای مطالعات بعدی باشد. هر اندازه میزان ارتباطات و پیوندهای ممکن یک تحقیق با مطالعات قبلی و تئوریهای موجود بیشتر باشد، اهمیت و سهم آن مطالعه در بسط دانش بشری بیشتر خواهد بود. بررسی پیشینه تحقیق نه تنها محقق را در راستای تعریف متغیرها، بلکه در تشخیص چگونگی ارتباطات موجود بین آنها نیز یاری می دهد. لذا به منظور دستیابی به نکات فوق الذکر، ذیلاً به تحقیقات و مطالعات انجام شده در داخل و خارج کشور که مرتبط با موضوع تحقیق هستند، اشاره می شود.
۲-۳-۱پیشینه داخلی تحقیق
گرچه در عمل چندین دهه از تولد اولین فروشگاه زنجیره ای در کشورمان می گذرد، ولی به لحاظ بحثهای نظری و سوابق مکتوب موارد زیادی بررسی نشده است.با این وجود برخی از تحقیقات انجام گرفته به شرح ذیل است:
سیف (۱۳۷۴) شیوه های مختلف خرده فروشی از دیدگاه مصرف کنندگان و تمایل آنها به تأسیس فروشگاه های زنجیره ای در شهر اصفهان را در قالب پایان نامه دانشجویی مورد ارزیابی قرار داده است. اولین هدف این تحقیق یافتن نقطه نظرات مصرف کنندگان در مورد خصوصیات یک فروشگاه خوب و ایده آل می باشد. دومین هدف این تحقیق ارزیابی شیوه های اصلی توزیع کالا از دیدگاه مصرف کنندگان بوده است.
سجادی (۱۳۷۵) عوامل مؤثر بر رضایت مشتری وافزایش فروش فروشگاه های زنجیره ای رفاه استان تهران را در قالب پایان نامه دانشجویی مورد بررسی قرار داده است. قیمت، برخورد و رفتار مناسب با مشتریان، تنوع و جور بودن کالا و خدمات متنوع فروشگاه عوامل مؤثر بر رضایت مشتری در نظر گرفته شده اند.در این پژوهش وجود رابطه بین تمامی این عوامل و رضایت مشتری تأیید شده است. رضایت مشتری به عنوان عامل ایجاد خریدهای مجدد و افزایش فروش فروشگاه های زنجیره ای در نظر گرفته شده است که وجود رابطه بین این دو متغیر نیز تأیید شد.
غنی آبادی (۱۳۸۰) عوامل داخلی اثر گذار بر موقعیت فروشگاه های زنجیره ای در استان تهران را در پایان نامه تحصیلی خود مورد بررسی قرار داده است. محقق عوامل داخلی را ترفیعات، تبلیغات، امکانات فروشگاه، قیمت کالاها و خدمات کارکنان در نظر گرفته است.در این پایان نامه وجود رابطه معنا دار بین عوامل قیمت کالاهای فروشگاه، کیفیت کالاهای فروشگاه، اقدامات ترفیعی، امکانات رفاهی و نوع مدیریت حاکم بر فروشگاه با رضایت مشتریان فروشگاه زنجیره ای که در این پژوهش به عنوان معیار موفقیت در نظر گرفته شده است، به اثبات رسید. در این پژوهش وجود رابطه بین مکان استقرار فروشگاه و جلب رضایت مشتری تأیید نشد.
محمدی (۱۳۸۶) در دانشگاه تهران برای اخذ درجه کارشناسی ارشد، به بررسی رابطه ابعاد ارزش ویژه برند و عملکرد بانک های کشور در خصوص فروش کارت های الکترونیکی پرداخت. نتیجه حاکی از آن است که بین ارزش ویژه برند و عملکرد بانک های کشور رابطه مثبت و بالایی برقرار است و بانک هایی که از ارزش ویژه بالاتری در ذهن مشتریان برخوردارند، عملکرد بهتری نیز داشته اند.
صادقیانی (۱۳۸۸) در دانشگاه تربیت مدرس در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به ارزیابی ارزش ویژه برندهای لوازم خانگی از دیدگاه مصرف کنندگاه تهرانی (با نگرشی بر برندهای محلی وبین المللی) پرداخته است. در این تحقیق سه برند بین المللی و شش برند محلی مورد مطالعه قرار گرفته شده اند. نتایج نشان داد که ابعاد وفاداری به برند، کیفیت ادراک شده از برند و تداعی برند به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت را بر ارزش ویژه برند دارند ولی آگاهی از برند اثر منفی بر ارزش ویژه برند دارد.
۲-۳-۲ پیشینه خارجی تحقیق
تانگ و تَن[۱۳۷] در سال ۲۰۰۳ در تحقیقی با عنوان “ارتباط میان ادراک مشتری و ترجیح دادن فروشگاه خرده فروشی” به ارزیابی ویژگی های چند گانه تصویر فروشگاه پرداختند. آنها به این موضوع توجه داشتند که چگونه ادراک مشتری از ویژگی های تصویر فروشگاه بر ترجیحات آنها در مورد فروشگاه ها تأثیر می گذارد. آنها برای ویژگی های فروشگاه ابعاد عرضه محصولات، فضای فروشگاه، خدمات داخلی فروشگاه، دسترسی، شهرت، ترفیعات، تسهیلات و خدمات پس از فروش را در نظر گرفتند. محققین برای انجام این تحقیق هشت فرضیه در نظر گرفته بودند.
در نهایت آنها موفق شدند که نشان دهند ویژگی های مفروض به طور قابل توجهی بر ترجیحات مشتریان تأثیر گذار هستند.
مدلی که آنها برای انجام تحقیق خود در نظر گرفته بودند به صورت زیر بود.
عرضه محصولات
فضای فروشگاه
خدمات داخلی فروشگاه
دسترسی
شهرت
ترفیعات
تسهیلات
خدمات پس از فروش
ترجیح دادن فروشگاه ها
ادراک مشتری
شکل۲-۲ . مدل رفتار خرید خرده فروشی مشتری (تانگ و تَن،۲۰۰۳)
فرضیه های این تحقیق با توجه به هشت ویژگی تصویر خرده فروشی بیان شده است که بر این تأکید دارند که ادراک مطلوب مشتری از هر یک از این ویژگی ها موجب ارجحیت دادن به فروشگاه در نظر مشتری خواهد شد.
لیلجَندر، پُلسا و ریِل[۱۳۸] در سال ۲۰۰۹ به انجام تحقیقی تحت عنوان “مدل سازی پاسخ مشتری به یک برند خرده فروشی: تصویر فروشگاه به عنوان یک کاهنده ریسک” پرداختند. آنها بر این عقیده بودند که برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک به منظور شکل دادن یک نام و برند خصوصی خرده فروشان باید عواملی را که بر انتخاب برند توسط مشتریان تأثیر می گذارند را مشخص نمایند. آنها دریافتند که ارزش و کیفیت برند خرده فروشی به طور واضح به عنوان یک عامل اصلی در نگرش های خرید نقش دارند. تصویر فروشگاه به طور غیر مستقیم از طریق کاهش ریسک و افزایش کیفیت ادراک شده از برند خرده فروشی بر تصمیمات خرید تأثیر گذار خواهد بود.
محققین شش فرضیه را مورد توجه قرار دادند که با توجه به پنج متغیر تصویر فروشگاه، کیفیت برند فروشگاه، ریسک ادراک شده، ارزش ادراک شده و نگرش های خرید بیان شده بودند.
ریسک ادراک شده
نگرش های خرید
تصویر فروشگاه
ارزش ادراک شده
کیفیت برند فروشگاه
شکل۲-۳: شاخص های آگاهی مشتریان برای خرید از یک برند فروشگاه (لیلجَندر، پُلسا و ریِل،۲۰۰۹)
نتایجی که در این تحقیق به دست آمده است:
تصویر فروشگاه رابطه منفی با ریسک ادراک شده توسط مشتریان دارد.
ادراک مثبت مشتری از تصویر فروشگاه تأثیر مثبت روی کیفیت ادراک شده از برند فروشگاه دارد.
کیفیت ادراک شده از برند فروشگاه تأثیر منفی بر روی ریسک ادراک شده دارد.
کیفیت ادراک شده از برند فروشگاه به طور مثبت بر ارزش ادراک شده تأثیر گذار خواهد بود
اطلاعاتی که نام خرده فروشی به مشتریان انتقال می دهد می تواند منبع مزیت های رقابتی برای بسیاری از خرده فروشی های باشد. در حقیقت خرده فروشان نوعی از ارزش ویژه برند را ایجاد می کنند که به “ارزش ویژه خرده فروشی” شناخته شده است. این مبنای فکری آرنِت، لاوِری و مِرس[۱۳۹] در سال ۲۰۰۳ بود که منجر به انجام تحقیق تحت عنوان “ارائه شاخص های ارزش ویژه خرده فروشی[۱۴۰] با بهره گرفتن از روش حداقل مجذورات گردید.
آنها در تحقیق خود علاوه بر ارائه شاخص ها، چهار روشی را که این شاخص ها می توانند توسط خرده فروشان به کار گرفته شود را به شرح زیر بیان کردند:
به عنوان ابزار ارزیابی (Benchmarking)
به عنوان مشخص کننده موفقیت (شکست) تاکتیک ها و استراتژی های بازاریابی
به منظور ارزیابی جذابیت بخش های بازار
ابزاری به منظور آزمودن اهمیت نسبی اجزاء مختلف ارزش ویژه خرده فروشی برای یک خرده فروشی ویژه (آرنِت، لاوِری و مِرس،۲۰۰۳).
روشی که آنها برای استخراج شاخص ها به کار گرفتند به صورت کامل در شکل زیر نشان داده شده است.
مراحل تهذیب شاخص ارزش ویژه خرده فروشی
اول: آزمودن اعتبار خارجی مشخص کننده های مدل MIMIC
در ظرفیت کامل تولیدات مجتمع بالغ بر ۱۱۰۸۰۰۰ تن مواد پایهای، میانی و نهایی میباشد که نیاز بخش وسیعی از صنایع داخلی را تامین و مازاد فرآوردهها به خارج از کشور صادر میگردد.
۳-۴- اطلاعات فنی واحدهای مختلف پتروشیمی اراک
۳-۴-۱- مصارف تولیدات مجتمع:
مصارف تولیدات مجتمع بسیار متنوع و دارای طیف گستردهایست در بخش تولیدات شیمیایی کلیه فرآوردهها شامل اکسید اتیلن ـ اکسید گلیکول ـ اسید استیک ـ وینیل استات و دو اتیل هگزانول و اتانول آمین کاملاً در کشور منحصر بفرد میباشند و نیاز صنایع مهمی در کشور را تامین نموده و مازاد آن به خارج صادر می شود . در بخش پلیمری نیز فرآوردههای ارزشمندی انتخاب شدهاند که بعنوان نمونه میتوان گریدهای مخصوص تولید سرنگ یکبار مصرف ، کیسه سرم ، بدنه باطری ، گونی آرد و همچنین مواد اولیه ساخت بشکههای بزرگ به روش دورانی و نیز گرید مخصوص تولید لولههای آب و فاضلاب را نام برد.
اولویت مصرف فرآوردههای تولیدی مجتمع برای تامین نیاز مصرف داخل کشور در این ارتباط تولیدات مجتمع سهم بسزایی در تامین نیاز صنایع پایین دستی ایفاد میکند به نحوی که نیاز بالغ بر ۵۰۰۰ واحد پایین دستی را تامین می کند.
۳-۴-۲- خوراک مجتمع:
خوراک اصلی مجتمع نفتای سبک و سنگین است که از پالایشگاههای شازند اراک و اصفهان بوسیله خطوط لوله تامین میشود خوراک دیگر مجتمع گاز طبیعی است که از خط لوله سراسری مجاور مجتمع اخذ میگردد . همچنین حدود ۶۰۰۰ تن آمونیاک و حدود ۱۵۳۰۰۰ تن اکسیژن در سال مورد نیاز مجتمع میباشد که اولی از مجتمع پتروشیمی شیراز و دومی در واحدهای جداسازی هوا در مجتمع تولید میشود.
۳-۵- دانش فنی و مراحل اجرای طرح:
از مشخصه های منحصر بفرد مجتمع پتروشیمی اراک استفاده از دانش فنی و تکنولوژی ، فرآیندهای پیشرفته میباشد . کلیه مراحل انتخاب فرآیندها و گزینش شرکتهای معتبر بینالمللی جهت انجام طراحی مهندسی و خرید ماشین آلات و دستگاه ها توسط کارشناسان ایرانی طراح و در شرایط جنگ و تحریم اقتصادی انجام شده است . در این مجتمع جمعاً با ۲۰ شرکت بینالمللی شرکتها از کشورهای ایتالیا ، فرانسه ، انگلیس ، هند ، آلمان ، بلژیک ، ژاپن ، هندوستان و برزیل میباشند.
۳-۶- واحد های مجتمع:
مجتمع دارای ۱۷ واحد فرآیندی و ۶ واحد سرویسهای جانبی است
.
جدول ۳-۷-واحدهای فرآیندی و ظرفیت تولید آنها
شرکت طراح | شرکت صاحب لیسانس | ظرفیت (تن در سال) | نام واحد | ردیف |
تی ـ پی ـ ال | - | ۲۴۷۰۰۰ اتیلن | الفین | ۱ |
تی – پی – ال | بی پی | ۶۰۰۰۰ پلیاتیلن سبک | LLDPE | ۲ |
اوده | هوخست | ۶۰۰۰۰ | پلیاتیلن سنگین | ۳ |
تکنیمونت | های مونت | ۵۰۰۰۰۰ | پلیپروپیلن | ۴ |
توسعه فرآیندی همه جانبه است و رشد شاخص های مختلف آن درصورتی مفید است که طی یک فرایند منطقی و با ایجاد آمادگی در سایر بخش ها صورت گرفته باشد. افزایش غیرمنطقی و بی رویه ی درآمد
پریشانی اوضاع اقتصادی در دولت ملی مصدق که علاوه بر زیان های اقتصادی، دستیابی به سایر ابعاد توسعه را نیز با مانع مواجه کرد، ناشی از تحریم نفتی ایران و نوسانات درآمد نفت بود؛ قبل از ملی شدن نفت، در دوران نخست وزیری رزم آرا، برنامه هفت ساله پیشرفت اقتصادی کشور تهیه شده بود. برنامه مزبور شامل تعدادی طرح های پرهزینه و بزرگ اقتصادی بود که بر توسعه کشاورزی و زیربنای اجتماعی- اقتصادی تأکید داشت. قرار بر این بود که درآمد نفت هزینه های مالی این طرح ها را به میزان ۱/۳۷ درصد تأمین نماید و ۹/۳۱ درصد را از بانک جهانی وام بگیرند. تعطیلی عملیات استخراج و صدور نفت، تحریم اقتصادی ایران توسط انگلیس، وخودداری شرکت نفت انگلیس و ایران از پرداخت حق الامتیاز که تا زمان تصویب قانون ملی شدن بدهکار بود، شوک شدیدی به اقتصاد کشور وارد کرد و مانع اجرای برنامه اول توسعه گردید.[۱۵۲]
اقتصاد نفتی ایران نه تنها به اقتصاد جهان (بازار نفت) گره خورده است بلکه سیاست بین الملل و تحولاتی نظیر جنگهای جهانی و حوادثی نظیر جنگ اعراب و اسرائیل نیز بر آن اثر گذاشته اند. چافزایش شدید قیمت نفت در سال ۱۹۷۳ تا حد زیادی فاقد مبنای اقتصادی بود و یکی از عوامل اصلی آن تحولات سیاسی بین المللی، بویژه ماجرای اعراب و اسرائیل بود.
در ۶ اکتبر سال ۱۹۷۳ بعد از اینکه مصر و سوریه به طور غافلگیرکننده ای به اسرائیل حمله کردند و این حمله موجب جنگ یوم کیپور شد، اوپک جهت بررسی مجدد بهای پرداختی نفت که در توافقنامه ۱۹۷۱ تهران مورد اشاره قرار گرفته بود، یک نشست فوری برگزار کرد. در ۱۶ اکتبر بعد از اینکه شرکتهای نفتی از تغییر توافقنامه امتناع کردند، کشورهای حوزه ی خلیج فارس به طور یکجانبه قیمت نفت را به میزان ۱۷ درصد یعنی ۱۲/۵ دلار در هر بشکه افزایش دادند. در همان روز وزیران اوپک در مورد استفاده از نفت به عنوان ابزاری جهت مجازات اسرائیل و حامیانش توافق کردند، و نیز حمل بار به ایالات متحده را تحریم کردند، بعدها این تحریم به کشورهای هلند، پرتقال و کشورهای آفریقای جنوبی نیز گسترش یافت. در دسامبر سال ۱۹۷۳ اوپک دوباره نشستی در تهران ترتیب داد، شاه در این نشست افزایش بیشتر بهای نفت را پیشنهاد کرد، وی اعلام کرد: قیمت اعلام شده باید درآمد خالص هفت دلار در هر بشکه را برای کشورهای تولید کننده ی نفت تضمین کند.[۱۵۳] این حوادث، که عمدتاً منشأ سیاسی داشتند، زمینۀ ۴ برابر شدن قیمت نفت و بروز تغییرات آنی و محاسبه نشده در اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت ازجمله ایران را فراهم کردند.
مسأله دیگری که درمورد آثار تحولات جهانی بر اوضاع اقتصادی ایران به خاطر نفتی بودن آن قابل بررسی است، تهدید و تجاوز به کشور با انگیزه سلطه بر چاه های نفت است (پیامدهای امنیتی و سیاسی این تهدیدها در فصل توسعه سیاسی بررسی می گردد و در اینجا صرفاً به زیانهای اقتصادی آن اشاره می کنیم) براساس شواهد تاریخی و نوشته های بسیاری از مورخین و تحلیل گران مسائل ایران، اشغال کشور در جنگ جهانی دوم زمانی اتفاق افتاد که انگلیسی ها منافع نفتی خودرا در جنوب ایران و کل منطقه در خطر دیدند و پس از آن به کمک دشمن دیروز و یار امروز خود (شوروی) شتافتند. اگر نفت را یکی از عوامل اصلی اشتغال ایران بدانیم آنگاه می توان خسارتهای ناشی از این اشتغال را به عنوان یکی از زیانهای نفتی بودن کشور برشمرد.
جان فوران در کتاب مقاومت شکننده، گوشه هایی از زیان های اقتصادی ناشی از اشتغال ایران توسط متفقین را به شرح زیر گزارش کرده است:
بخش های کلیدی اقتصادی ( کشاورزی، صنعت، خدمات، بازرگانی خارجی، بودجه دولت و سطح زندگی ) براثر اشغال، شدیداً آسیب دید. کشاورزی که به عنوان ستون فقرات اقتصاد ایران، ۷۵ درصد نیروی کار را جذب کرده و ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی را تأمین می نمود دچار افت شدید تولید شد، گندم و جو به میزان ۲۵درصد، پنبه ۳۹ درصد، برنج ۱۰ درصد و توتون و تنباکو ۷ درصد کاهش تولید پیدا کردند. تولید میوه ۲۵تا۳۰ درصد کاهش یافت و به دلیل ماهیگیری بیش از حد دردریای خزر، به تدریج از میزان صید ماهی کاسته شد. کاهش تولید محصولات غذایی از یک سو و تقاضای ارتش های اشغالگر خارجی برای مواد غذایی از سوی دیگر ، به قحطی شدیدی در اکثر مناطق ایران بویژه آذربایجان و سواحل دریای خزر منتهی گردید.[۱۵۴]
ناامنی ایجادشده بر اثر اشغال کشور و سلطه ی متفقین بر بخشی از ظرفیت های تولیدی و صنعتی کشور، بخش صنعت را دچار تعطیلی و رکود کرد. در نتیجه ی جنگ، سهم صنعت در تولید ناخالص ملی از ۱۸۰ میلیارد ریال در ۱۹۴۱م/۱۳۲۰ش به ۱۵۰ میلیارد ریال در ۱۹۴۵م/۱۳۲۴ش کاهش یافت. تعداد ش گذاشته اند. چافزایش شدید قیمت نفت در سال ۱۹۷۳ تا حد زیادی فاقد مبنای اقتصادی بود و یکی از عوامل اصلی آن تحولات سیاسی بین المللی، بویژه ماجرای اعراب و اسرائیل بود.
در ۶ اکتبر سال ۱۹۷۳ بعد از اینکه مصر و سوریه به طور غافلگیرکننده ای به اسرائیل حمله کردند و این حمله موجب جنگ یوم کیپور شد، اوپک جهت بررسی مجدد بهای پرداختی نفت که در توافقنامه ۱۹۷۱ تهران مورد اشاره قرار گرفته بود، یک نشست فوری برگزار کرد. در ۱۶ اکتبر بعد از اینکه شرکتهای نفتی از تغییر توافقنامه امتناع کردند، کشورهای حوزه ی خلیج فارس به طور یکجانبه قیمت نفت را به میزان ۱۷ درصد یعنی ۱۲/۵ دلار در هر بشکه افزایش دادند. در همان روز وزیران اوپک در مورد استفاده از نفت به عنوان ابزاری جهت مجازات اسرائیل و حامیانش توافق کردند، و نیز حمل بار به ایالات متحده را تحریم کردند، بعدها این تحریم به کشورهای هلند، پرتقال و کشورهای آفریقای جنوبی نیز گسترش یافت. در دسامبر سال ۱۹۷۳ اوپک دوباره نشستی در تهران ترتیب داد، شاه در این نشست افزایش بیشتر بهای نفت را پیشنهاد کرد، وی اعلام کرد: قیمت اعلام شده باید درآمد خالص هفت دلار در هر بشکه را برای کشورهای تولید کننده ی نفت تضمین کند.[۱۵۵] این حوادث، که عمدتاً منشأ سیاسی داشتند، زمینۀ ۴ برابر شدن قیمت نفت و بروز تغییرات آنی و محاسبه نشده در اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت ازجمله ایران رکت های صنعتی در همین دوره از ۴۶۰ به ۶۳۵ واحد و سرمایه صنعتی از ۵۲۷ میلیون ریال به ۱۵۰۵ میلیون ریال رسید. داده های دیگر در زمینه صنعت بیانگر کاهش مطلق یا نسبی اند. ایجاد کارخانه های «بزرگ» (با بیش از ۱۹ کارگر) و نوین در خلال جنگ افت شدیدی کرد و به دو واحد در سال کاهش یافت، در حالی که میانگین ایجاد کارخانه در دهه ۱۹۳۰م/۱۳۱۰ش، ۸ واحد در سال بود. بخش عمده صنعت(یعنی بافندگی) شدیداً تنزل یافت، چون جایگزین کردن قطعات یدکی کارخانه ها و نصب و راه اندازی ماشین های جدید به دلیل جنگ با مشکلات فراوانی روبرو بود. صنایع کارخانه ای که در دهه ۱۹۳۰م/۱۳۱۰ش از نظر وسایل و تجهیزات، شدیداً به آلمان وابسته شده بود، سخت آسیب دید. صنایع دولتی به فراموش سپرده شدند، تجارت خارجی حوزه دیگری بود که متفقین در آن به استثمار ایران پرداختند. بدین معنی که کالاهای خود را به ایران با بالاترین قیمت می فروختند، ارزش پول ایران را کاهش می دادند، اسکناس چاپ می کردند و به خودشان اعتبار می دادند. تنها فعالیت شهری که در خلال جنگ رونق یافت بخش تجاری و سفته بازی و دلالی بود.[۱۵۶]
زیان های اقتصادی خارجی که بواسطه برخورداری ایران از نفت، اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار داده است، در سایر مقاطع تاریخی نیز دیده می شود؛ تحریم اقتصادی دولت مصدق و زیانهای مالی ناشی از آن، منشأ نفتی داشت و در جنگ عراق علیه ایران نیز لااقل یکی از انگیزه های صدام برای حمله به ایران نفت بود، نفت در مواضع کشورهای ابرقدرت در برابر این جنگ و تلاش آنها برای استمرار جنگ نیز نقش داشته است. بنابراین می توان بخشی از خسارت های مالی جنگ را که از موانع مهم توسعه اقتصادی کشور بود به حساب نفتی بودن کشور نوشت.
نفت و عدم تعادل بخش های مختلف اقتصاد کشور
چنانکه در فصل چارچوب تئوریک اشاره شد، یکی از پیامدهای اقتصاد نفتی، بروز بیماری هلندی است که باعث عدم تعادل در بخش های مختلف اقتصاد می گردد. در پدیده بیماری هلندی، اقتصاد دارای سه بخش است: بخش قابل تجارت منابع طبیعی، بخش قابل تجارت صنعت و بخش غرقابل تجارت، مانند خدمات. وفور منابع طبیعی با افزایش تقاضا برای کالاهای غایرقابل تجارت و تقویت نرخ ارز حقیقی همراه است و درنتیجه سهم کمتری از نیروی کار و سرمایه به بخش صنعت تخصیص می یابد. نیروی کار و سرمایه که در صنعت باید به کار گرفته شود به بخش تولید کالاهای غیرقابل رقابت منتقل می شود و بخش خدمات گسترش می یابد. در این حالت وقتی اقتصاد یک رونق را در صادرات منابع طبیعی خود تجربه کند، بخش قابل تجارت صنعت به علت تقویت نرخ ارز حقیقی، تضعیف می شود و بخش کالاهای غیرقابل تجارت داخلی توسعه می یابد.[۱۵۷]
نتیجۀ بروز بیماری هلندی، کاهش صادرات کالاهای صنعتی در برابر صادرات منابع طبیعی از یک سو و دربرابر واردات از سوی دیگر است. کارخانه ای که در دهه ۱۹۳۰م/۱۳۱۰ش از نظر وسایل و تجهیزات، شدیداً به آلمان وابسته شده بود، سخت آسیب دید. صنایع دولتی به فراموش سپرده شدند، تجارت خارجی حوزه دیگری بود که متفقین در آن به استثمار ایران پرداختند. بدین معنی که کالاهای خود را به ایران با بالاترین قیمت می فروختند، ارزش پول ایران را کاهش می دادند، اسکناس چاپ می کردند و به خودشان اعتبار می دادند. تنها فعالیت شهری که در خلال جنگ رونق یافت بخش تجاری و سفته بازی و دلالی بود.[۱۵۸]
زیان های اقتصادی خارجی که بواسطه برخورداری ایران از نفت، اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار داده است، در سایر مقاطع تاریخی نیز دیده می شود؛ تحریم اقتصادی دولت مصدق و زیانهای مالی ناشی از آن، منشأ نفتی داشت و در جنگ عراق علیه ایران نیز لااقل یکی از انگیزه های صدام برای حمله به ایران نفت بود، نفت در مواضع کشورهای ابرقدرت در برابر این جنگ و تلاش آنها برای استمرار همچنین این پدیده، گسترش بخش خدمات و فعالیت های غیرتولیدی در برابر بخش های مولد اقتصاد یعنی کشاورزی وصنعت را درپی دارد. برای آزمودن نقش نفت در بروز بیماری هلندی، شاخص عدم تعادل بخش های صنعت، کشاورزی و خدمات را مورد بررسی قرار می دهیم.
بیشترین بحث ها درمورد عدم تعادل بخش های اقتصاد، حول محور رشد بی رویه بخش خدمات در سایه ثروت بادآوردۀ نفت مطرح شده است. در کشورهای نفت خیز، مکانیسم اتّکا بر نفت، نوع خاصی از «خدمات» را تشویق می کند. در این کشورها، بخش خدمات در تولید ناخالص ملی سهم
بخش ها از رشد بیشتری برخوردار بوده است. تحولات شاغلان بخش های صنعت، خدمات و کشاورزی ازسال ۱۳۵۴ تا ۱۳۷۵ به شرح جدول زیر است:
جدول شماره ۶ ،شاغلان بخش های اقتصاد از سال ۱۳۴۵ تا سال۱۳۷۵[۱۵۹]
بخشهای اقتصادی | ۱۳۴۵ | ۱۳۵۵ | ۱۳۶۵ | ۱۳۷۵ | ||||
تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | تعداد | درصد | |
کشاورزی | ۳۱۶۸۵۱۵ | ۲/۴۶ | ۲۹۹۱۸۶۹ | ۳۴ | ۳۱۹۰۷۶۱ | ۲۹ | ۳۳۵۷۲۶۳ |