دکتری پزشکی
معاون طرح و برنامه سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح
حسین فلاح
فوق لیسانس مدیریت فناوری اطلاعات
مدیریت فناوری اطلاعات سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح
عباسعلی صانعی
فوق لیسانس مدیریت دولتی
مدیریت دفاتر خدمات الکترونیک سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح
محمود امام ویردی
فوق لیسانس مدیریت فناوری اطلاعات
مدیریت مرکز ارتباط با مشتریان سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح
محمد رضا مشفقی
فوق لیسانس مدیریت برنامه ریزی
مدیریت شبکه و ارتباطات سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح
علی یوسفی
فوق لیسانس نرم افزار
مدیریت نرم افزار سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح
امین اله هادی نیا
فوق لیسانس امنیت اطلاعات
مدیریت امنیت اطلاعات سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح
محمد افضلی
لیسانس سخت افزار
مدیریت مرکز داده سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح
۴-۲-۲- تحلیل داده ها
تحلیل داده ها را در طی فرایند مصاحبه با مدیران ارشد فاوا و مطالعه اسناد سازمان آغاز کردیم و با بهره گرفتن از فن یادادشت برداری، تحلیل و همچنین استفاده از نرم افزار اطلس تی ای کد های اولیه را از متن این مدارک استخراج کردیم. هنگامی که مدارک را تحلیل و کد گذاری می کردیم آنها را با یکدیگر مقایسه کرده و مواردی را که اهمیت داشت یادادشت می کردیم.
با در نظر گرفتن این نکته که بایستی عقاید و نظریاتی که در ذهنمان در ارتباط با آمادگی الکترونیکی وجود دارد را باید کنار بگذاریم، به تحلیل و اکتشاف داده ها پرداختیم. پیش بینی می کردیم که شاید صدها کد و فهرست بوجود آید. مرحله گردآوری تا جایی ادامه پیدا کرد که به حالت اشباع رسیدیم و اطلاعات تکراری بدست می آمد.
۴-۲-۳- فن یادداشت برداری
در تحقیقات رویش نظریه محقق بایستی یادداشت هایی را در سرتاسر فرایند تحقیق خود بنویسد این یادداشت ها می توانند در هر زمانی و در هر موضوعی اتفاق بیفتند. یادداشتها می توانند ساختار یافته یا تصادفی باشند. قالب بندی مهم نیست آنچه که مهم است نوشتن در مورد داده ها و یادگیری در طی فرایند است. یادداشت ها فرصت تحلیل داده ها را فراهم ساخته و همچنین منعکس کننده افکار محققند (,Charmaz ,2006 Corbin & Strauss 2008).
در این تحقیق ما یادداشت برداری را در مرحله گردآوری و تحلیل ادامه دادیم بعد از هر بار مصاحبه و مطالعه هر اسناد یادداشت های خود را در نرم افزار مذکور وارد می کردیم. بعضی از این یادداشت ها نیز دست نویس بودند و هر زمانی که به ذهن ما می رسید آنها را می نوشتیم.
برای نشان دادن شیوه یادداشت برداری در جدول(۴-۲) منتخبی از دو نمونه یادداشت را می آوریم .
اوتکتیک ترکیبی از دو یا چند عنصر با حداقل ذوب میباشد. اوتکتیکها تقریباً همیشه بدون آنکه تجزیه شوند فرایند ذوب و انجماد را طی میکنند. جدول (۱-۵) لیستی از اوتکتیکها را ارائه میکند.
۱-۱۱ کپسوله کردن مواد تغییر فاز دهنده
مواد تغییر فاز دهنده به دو روش کپسوله میشوند: ماکرو کپسوله[۱۵] و میکرو کپسوله[۱۶]. در روش اول مواد تغییر فاز دهنده در لوله، کیسه، کره، صفحات و یا اجزای ساختمان بستهبندی میشود. ماکرو کپسولهها دارای معایب، خرابی، نیاز به محافظت، ضریب انتقال حرارت ضعیف در حالت جامد و هزینه بالا میباشند. در روش دوم ذرات ریز مواد تغییر فاز دهنده با فیلم پلیمری با وزن مولکولی بالا (که بایستی سازگار با ساختار ماده ومواد تغییر فاز دهنده باشد) مخلوط میشود. میکرو کپسولهها معایب ماکرو کپسولهها را تا حد زیادی بر طرف کردهاند.
جدول ۱-۳- نقطه ذوب و گرمای نهان هیدراتهای نمک
جدول ۱-۴- نقطه ذوب و گرمای نهان فلزات
جدول ۱-۵- نقطه ذوب و گرمای نهان اوتکتیکها
۱-۱۲ سیستمهای ذخیره انرژی حرارتی
۱-۱۲-۱ سیستمهای گرمایش آب خورشیدی
آب در طول روز توسط انرژی خورشیدی به دست آمده از طریق کلکتور گرم میشود، گرما از آب به مواد تغییر فاز دهنده منتقل شده و از جامد به مایع تغییر فاز میدهد. در ساعاتی که خورشید وجود ندارد، گرمای ذخیره شده در مواد تغییر فاز دهنده به آب منتقل و از مایع به جامد تغییر فاز میدهد.
۱-۱۳ کاربردهای مواد تغییر فاز دهنده در ساختمان
کاربرد مواد تغییر فاز دهنده در ساختمان دو هدف عمده را دنبال میکند:
استفاده از گرمای طبیعی ( انرژی خورشیدی) به منظور گرمایش در شب زمستانی و سرمایش در شب تابستانی
استفاده از منابع گرمایی یا سرمایی ساخت بشر
سه راه مختلف برای استفاده از مواد تغییر فاز دهنده برای گرمایش یا سرمایش ساختمان عبارتند از:
مواد تغییر فاز دهنده در دیوارهای ساختمان
مواد تغییر فاز دهنده در دیگر اجزای ساختمان
مواد تغییر فاز دهنده در واحدهای ذخیره سرما و گرما
دو سیستم غیر فعال اول، گرما یا سرما ذخیره شده را وقتی که دمای داخل یا خارج بیشتر یا کمتر از نقطه ذوب میشود، به صورت خود به خود آزاد میکند. در سیستم سوم که گرما یا سرمای ذخیره شده به صورت کاملا ایزوله از ساختمان نگهداری میشوند، سیستمی فعال است. بنابراین در این سیستم فقط از گرما یا سرمای ذخیره شده مورد نیاز استفاده میشود (برخلاف دو سیستم قبلی که به شکل خود به خود و اتوماتیک استفاده میشد). با توجه به مکان ونوع وسیله مواد تغییر فاز دهنده به کاربرده شده، از مواد تغییر فاز دهنده با نقطه ذوب مطلوب استفاده میشود. بازار برای مواد تغییر فاز دهنده تجاری مورد نیاز در محدوده نقطه ذوب ۲۵-۵ درجه سانتیگراد دچار کمبود است، خصوصاً بین محدوده دمایی ۲۰-۱۵ درجه سانتی گراد که محصولات آنتالپی پایینی دارند. اغلب مواد تغییر فاز دهنده اصلی در محدوده ۲۵-۲۲ درجه سانتیگراد هستند که مورد قبول متخصصان در سیستمهای غیرفعال در ساختمان است.
۱-۱۴ کاربرد مواد تغییر فاز دهنده در دیگر زمینه ها
کاربرد در زمینه مواد غذایی
حفظ دمای غذا در فاصله بین تولید و سرو کردن، از مشکلات عمده تولیدکنندگان مواد غذایی است که کاربرد مواد تغییر فاز دهنده در این زمینه مشکلات عمده حفظ دمای غذا را تا لحظه تحویل حل می کند.
کاربرد در زمینه پزشکی- دارویی
در روزهای گرم تابستانی، هنگامی که ذخیره خون در بیمارستان به شدت کاهش مییابد، خیلی از بیمارستانها نیاز به تهیه خون از بانکهای خون دوردست دارند. در حال حاضر انتقال خونهای مورد نیاز توسط سیستمهای بسیار مجهز و پیچیدهای که باعث ایجاد حفظ دمای خون در محدوده خاصی میشوند، حملونقل میشوند. قیمت تمام شده این سیستم بسیار بالا میباشد و در صورت یخ زدگی یا گرمایش بیش از حد، خون فاسد و غیرقابل استفاده میشود. با بهره گرفتن از مواد تغییر فاز دهنده با محدود کردن دمای خون در محدوده مجاز، میتوان با هزینه کم عمل انتقال خون از بانک به بیمارستان را صورت داد.
خنکسازی کامپیوترهای لپتاپ
خنکسازی فضای داخلی کلاهکاسکت
کاربردهای فضایی در خارج جو زمین
۱-۱۵ تکنیکهای افزایش کارایی سیستم ذخیرهساز انرژی
به منظور ارتقای کیفیت یک سیستم ذخیره انرژی، تکنیکهای متنوع و گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرد. این تکنیکها عبارتند از:
استفاده از سطوح گسترش یافته (نصب فین)
استفاده از شبکه ای از PCMها (چند PCM)
افزایش هدایت حرارتی PCM
میکروکپسوله کردن PCM
۱-۱۵-۱ استفاده از سطوح گسترش یافته
فینها، سطوح گسترش تافتهای هستند که برای مهیا کردن سطح اضافه برای تبادل حرارت در سیستمهای حرارتی مورد استفاده قرار میگیرند. پیش از آنکه به بحث پیرامون اثر استفاده از فین در سیستمهای ذخیره کننده انرژی بپردازیم، لازم است این نکته یادآوری شود که اساساً دو نوع سیستم ذخیرهساز از این منظر مطرح میباشد. در یک نوع از سیستمها، تبادل انرژی میان محفظه حاوی PCM و یک سیال انتقال دهنده انرژی که به اختصار HTF نامیده می شود، صورت میگیرد مانند سیستمهای ذخیره ساز انرژی خورشیدی. اما نوع دیگر مربوط به سیستمهای فاقد سیال تبادل کننده انرژی بوده و در واقع منبع انرژی شرایط مرزی خاص در دیواره محفظه میباشد (دیوار دما ثابت یا شار ثابت)، مانند محفظه سرمایش سیستمهای الکتریکی. طبیعتاً در سیستمهای نوع دوم (فاقد HTF)، فین در سمت PCM نصب میگردد ولی برای سیستمهای نوع اول (حاوی PCM)، محل نصب فین عموماً به ضریب انتقال حرارت وابسته است. در اکثر سیستمها، سمت حاوی PCM دارای ضریب انتقال حرارت کمتر از سمت HTF بوده و بهمین دلیل عموماً فینها در سمت PCM نصب میگردد.
۱-۱۵-۲ استفاده از شبکه ای از PCMها در سیستم
بکارگیری تعدادی PCM با خصوصیات نزدیک بهم در سیستمهای ذخیرهساز انرژی بعنوان تکنیک جالب توجهی برای ارتقای این سیستمها مطرح میباشد. اساس این تکنیک استفاده از چند PCM با دمای تغییر فاز متفاوت بطور همزمان و بصورت مجزا از هم در سیستم میباشد. همانطور که میدانیم، نرخ انتقال حرارت در سیستم و در نتیجه کارایی سیستم قویاً وابسته به اختلاف دمای سیال انتقال دهنده حرارت (HTF) و نقطه ذوب PCM میباشد. از آنجایی که این اختلاف دما در جهت جریان کاهش مییابد، در سیستمهای حاوی یک PCM، نرخ انتقال حرارت و راندمان سیستم با کاهش روبهروست. حال اگر از چند PCM و با ترتیب خاص در سیستم استفاده شود، این آرایش PCMها می تواند منجر به اختلاف دمایی تقریباً ثابت در جهت جریان گردد (هر چند دمای HTF در جهت جریان تغییر می کند)، که این خود منجر به انتقال حرارتی تقریباً ثابت PCM میگردد. همچنین انتقال حرارت ثابت از PCM به HTF نیز در این آرایش امکان پذیر میباشد. (شکل۱-۳) چیدمان اساساً بنحوی اعمال میگردد که اختلاف دمای HTF و PCM در جهت جریان تقریباً ثابت بماند، لذا در حین مرحله شارژ، همانگونه که در شکل نشان داده شده است، چیدمان PCMها در جهت کاهشی برای نقطه ذوب PCMهاست. که طبیعتاً در مرحله دشارژ جهت عکس به منظور بهرهمند شدن از این ویژگی سیستم باید انتخاب گردد.
شکل۱-۳- سیستمهای حاوی چند PCM |
۱-۱۵-۳ افزایش هدایت حرارتی PCM
اگرچه PCMهای مرسوم معمولاً دارای دانسیته بالایی هستند، اما نرخ پایین ذوب و انجماد، پتانسیل سیستمهای ذخیرهساز انرژی را در کاربردهای خاص کاهش میدهد. علت این امر آنست که تقریباً همه PCMهای مرسوم و متداول دارای هدایت حرارتی پایین میباشند. اساساً هدایت حرارتی PCMها می تواند با بکارگیری مواد با ضریب هدایت بالا، افزایش یابد. این افزایش ضریب هدایت حرارتی با افزودن مواد با هدایت بالا به روشهای مختلفی می تواند صورت پذیرد. این روشها عبارتند از:
اشباع سازی مواد متخلخل با هدایت حرارتی بالا در PCM
پخش نمودن ذرات با هدایت حرارتی بالا در PCM
جریان رمانتیک در بین دورافتادگان از وطن بوجودآمد. که طرف دیگر آنها کلاسیکهای ساکن وطن بودند. رمانتیک جبران که قالبی صاف و صریح داشت قادر بر تأثیرگذاری برآنها به شکلی عمیق گردید، به طوری که یک بستر مناسب برای تعابیر رمانتیکی در نزد آنها گردید. نیاز به این گرایش صرفاً بخاطر دورافتادگی آنها از وطن نبود اما غربت آنها در سرعت شکلگیری آن مؤثر واقع شد.(عباس؛ بی تا:۱۹- ۳۵)
در حقیقت مکتب رمانتیک در ادبیات عرب از طریق جبران خلیل و ریحانی آغاز شد. جبران خلیل اولین شخصیت بزرگ رمانتیک ادبیات عرب قلمداد میشود(جیوشی:بی تا:۱۳۷)
که به روشی رمانتیک مثلها و مشکلات و مسائل اجتماعی و دین و فلسفه را در یک نظام واحد بزرگ درآمیخته است براستی که آغاز توجه به مسائل اجتماعی در قالب مکتب مورد بحث در ادبیات عرب اختلاف چندانی با شروع مکتب رمانتیک در غرب را نداشته است( همان) جبران خلیل در این مکتب کاملاً متعهد به میزان تحیر و تاریخ و وقایع معاصر میباشد، همچنین تعابیر وی از توجهاتش به مسائل اجتماعی با جایگاه اصلیش اختلاف چندانی ندارد. جبران خلیل تحت تأثیر ویلیام بلیک قرار گرفته و به تبع او به این مکتب گرایش یافته و او را رمانتیک میدانند.(سید حسینی ؛۱۳۷۱: ۱۶۱)
دربارهی تأثیرپذیری جبران از ویلیام بلیک گفتهاند: «بلیک بر اندیشه جبران تأثیرعمیقی گذاشته است؛ بلیک پیشوای جنبش رمانتیسم در ادبیات انگلیسی و صاحب اشعاری است که تنها شکسپیر به پای او میرسد. بزرگان شعر نو مدیون او هستند. او همزه وصل تمام حرکتهای شعری از افلاطون تا انجلواست. چنان که جبران هم رابط این میراث جاویدان است. تأثیر بلیک بر جبران را میتوان در «دمعه وابتسامه» یافت. «(غروان؛ بی تا: ۳۴/۵۹)
رمانتیکها در پی آرمان جدید برای زندگی با رویکرد فکری اجتماعی بودند که در دوران پر آشوب تاریخ جدید اروپا ظهور کردند تا احساسات یأس و نومیدی و پریشانی در تحقق عالم جدید را که در آن ارزشهایی چون عدالت، آزادی و برابری مطرح است به تصویر کشند. در ادبیات رمانتیک، ادیب و شاعر همیشه میان آرزوها و آرمانها و واقعیت جامعه درگیر است. یکی از ویژگیهای آنها بازگشت به طبیعت است و احساس دلسردی و انزجار از تمدن جدید در آثارشان موج میزند. به عنوان مثال جبران در «مدینه الاموات» میگوید: «قد بانت المدینه بکل مافیها من البنایات الشاهقه والقصور الفخمه تحت غیمه کثیفه من دخان المعامل»
از طرفی نسبت به طبیعت و زیباییهای آن چنین توصیفی دارد: «تتبخرّ میاه البحرِ و تتصاعدُ ثمّ تجتمعُ و تصیرغمیهً و تسیرُ فوقَ التلالِ و الادویهِ حتی اذا مالاقت نسیمات لطیفه تساطت باکیه نحوَ الحقولِ. . . » و در مقاله «نحن و انتم » به بیان تقابل تاریخی دو طبقه برخوردار و محروم میپردازد و با واژگانی تند و گزنده به دستاوردهای شوم طبقه برخوردار میپردازد.(همان:۲۸۷)
در حقیقت گرایش به رمزگرایی در لبنان با آغاز رمانتیک شکل گرفت، اما هنگامی که حرکت رمانتیک در شعر عصر حدیث تحولی و تکاملی طبیعی از کلاسیک جدید باشد، ما نمیتوانیم اسباب مشابههای را برای ظهور رمزگرایی در حرکت رمانتیک بیابیم. هرچند محرکهای رمانتیک در ادبیات عرب ممکن است مقارن با محرکهای رمزگرایی و رمانتیک اروپا بوده باشد از جهت دیگراینکه در اسباب فنی و اجتماعی که گرایش رمزگرایی را در ادبیات عرب پیش برد با اسباب فنی و اجتماعی که گرایش رمانتیک را پیش برد. شباهت چندانی یافت نمیشود حرکت رمزگرایی در فرانسه در نیمه دوم قرن نوزدهم آغاز گردید که نتیجهی تحولات پیچیدهی مبتنی برزمینههای فرهنگی و اجتماعی و فنی سالهای متمادی بود. پس رمزگرایی برپایه فلسفه و اجتماع احتجاج و برهانی بر روح بورژوازی در قرن نوزدهم بود همچنین مبتنی برعبارت بورژوازی و نشاط و موفقیت، یعنی برهانی خلاف پوزیتیویستی و مادی و مبتنی بربرهانی خلاف واقعیت علمی بود.
تجربهی رمزگرایی عربی نتیجهی تکامل تدریجی نبود اما آنچه که مشوَّق ظهور چنین ادبیاتی گردید خستگی ازمیزان فصاحتی بود که در ادبیات، احساس میشد که البته منشأ اصلی و تأثیرپذیری آن همان میراث جدید غرب بود(جیوشی؛ بی تا:۵۰۲)
جبران را نخستین کسی میدانند که رمزگرایی را در ادبیات معاصر مطرح ساخت. الیاس ابوشبکه، میخائیل نعیمه و ایلیا ابوماضی، او را آفرینندهی رمزگرایی میدانند که در آن، زبان، طراوت خود را از دست نمیدهد.(.(ایوبی؛بی تا:۶۹)
اما منظور از رمز چیست؟ رمز یا نماد شامل چیزی گنگ، ناشناخته ویا پنهان از ماست. ولی تاریخ نمادگرایی نشان میدهد که هر چیزی میتواند معنای نمادین پیدا کند؛ مانند اشیای طبیعی(سنگها، گیاهان، حیوانات، کوهها، درهها، خورشید، ماه، باد، آب، و آتش) و یا آنچه دست ساز انسان است( مانند خانه، کشتی، خودرو) و یا حتی اشکال تجریدی( مانند اعداد، سه ضلعی، چهارضلعی و دایره). درحقیقت تمامی جهان یک نماد بالقوه ا ست.(.(یونگ ؛بی تا:۶-۳۵۲)
بسیاری از تصاویر و نوشتههای جبران رمزی و به دور از ذهن است در واقع مهمترین رمزهای جبران، جنگل، دریا و شب است که مقدمهای است برای رمزگرایی بعضی از شعرای دهه ۵۰ و۶۰٫ شعرای دهه ۵۰ و بعد از آن رمزها را برای اشاره به اثبات خودآن و مجسم کردن فکری اساسی بشکلی ملموس و دارای آهنگ بکار میگرفتند اما رمزگرایان مدرسه فرانسه و اعرابی که به سمت آنها گرویدند صداها و رمزهای را برای برانگیختن و تأثیرات معانی به روش سحرآمیز الهام شده به کار میگرفتند و تأکیدی میشد بر موسیقی درونی کلمات و بر آنچه که از قوت برانگیختن درآن است. شکی درآن نیست که اصرار جبران بر شرح اندیشههایش به صورت کامل پاسخگوی این است که یک گام او را از آنها دور میکند. آنها کسانی بودند که هرگز به این بی توجه نبودند که مفاهیم باید مبتنی بر عقل باشد(همان)
براستی که رمزهای جبران با ترکیب فکریش از منابعی رمانتیک سرچشمه میگیرد به عنوان مثال جنگل در قصیدهی مواکب پایه واساس میباشد و رمز گستردگی و فرار از دلزدگی و شلوغی شهری است پس آن رمزی است رمانتیک و مأنوس از آن جهت که حب سرشار در آن یافت میشود. تمام ثنایات زندگی را نوعی اجبار میدانست: جسم و روح، خیر وشر، مرگ و زندگی و دریا در نزد او بطور کلی رمز جاودانگی و وحدت وجودی بود، اما شب در قطعههای شعری جبران موضوع دوست داشتنی است که او آن را به عنوان ذات خود بکار میگرفت اما گاهگاهی آن را رمز فرو رفتن شاعر در عمق ذات میدانست(جیوشی ؛بی تا:۱۴۴)
دسته اول آثاری هستند که او آنها را به زبان عربی نوشته عبارتند:الموسیقی(۱۹۰۵) عرائس المروج(۱۹۰۶) و الأرواح المتمرده(۱۹۰۸) والاجنحه المتکسره(۱۹۱۲)، دمعه وابتسامه(۱۹۱۴)، المواکب(۱۹۱۹)، العواصف(۱۹۲۰) و البرائع و الطرائف(۱۹۲۱)
اما قسمت دوم آثاری هستند که او آنها را به زبان انگلیسی نوشته که عبارتند از: المجنون(۱۹۱۸) السابق(۱۹۲۰)، النبی(۱۹۲۴)، رمل و زبد(۱۹۲۶)، یسوع بن الانسان(۱۹۲۸)، الهه الارض(۱۹۳۱) و التائه(۱۹۳۲) و حدیقه النبی(۱۹۳۳)
الف: اولین نوشته جبران الموسیقی(۱۹۰۵) است که در روزگار جوانی خود آن را نوشت و در سال ۱۹۰۵ میلادی آن را در نیویورک منتشر کرد. در این کتاب جبران به میزان تأثیرگذاری آهنگهای عربی نهاوند، صبا و رصد بر شنونده میپردازد. موسیقی نغمههای لطیفی است که اگر غمناک باشد، ساعاتاند وه و ناراحتی را به یاد میآورد و اگر شاد باشد زماناند ک خوشی و شادی را به یاد میآورد. موسیقی مانند عشق فرا گیر است که صحرانشینان آن را زمزمه میکنند و پادشاهان را در قصرهایشان به حرکت وا میدارد. موسیقی مانند چراغی است که تاریکی نفس را میزداید و قلب را روشن میکند و از درون آن خبر میدهد هنگام مطالعه این کتاب اولین چیزی که توجه آدمی را به خود جلب میکند شیوهی نگارش کتاب است، ویژگیهای برجسته این کتاب تعابیر ساده، رنگ آمیزی زیبا، تأثیر لطیف، نیت صادقانه، ذوق سلیم و. . . میباشد
او بسیاری از صنایع بلاغی مثل جناس، استعاره، مجاز را در آثارش بکار برده است و تلاش کرده که به کلمات معنای والای بدهد و آنها را از زوایا پاک نماید.(نعیمه ؛۱۱:۲۰۰۸)
این کتاب در سال ۱۹۰۶ م و به زبان عربی منتشر میشود، شامل سه داستان است، که عبارتند از:
۱-رمادالاجیال – نار الخالده ۲-مرتابانیه ۳-یوحنای مجنون
ارواح المتمرده(روحهای سرکش) در سال ۱۹۰۸ م به زبان عربی منتشر شد حاوی چهار داستان است:
۱- ورده الهانی۲-صراخ القبور۳-مضجع العروس۴-خلیل کافر
الاجنحه المتکسره(بالهای شکسته ): این اثر جبران در سال ۱۹۱۲ م به زبان عربی منتشر میشود. داستان این کتاب گفته میشود، قصهی عشق نخستین جبران به حلا ضاهر است.
العواصف(طوفانها)
قبل از انتشار المواکب جبران مقالاتی نوشت که بعدها آنها را جمع آوری کرد و در کتابی که آن را «العواصف » نامید توسط موسسه الهلال در سال ۱۹۲۰ م در مصر منتشر نمود. این کتاب آخرین اثری است که جبران آن را به زبان عربی نوشت و در آن به مردم و تقالیدشان و حاکمان و کشیشان حمله برده او به پایه هی خیالی که خمردم زندگی خود را بر آن بنا نهادهاند حمله کرد.(نعیمه ؛۳۰:۲۰۰۸)
السابق(پیشتاز)
دومین اثر جبران به زبان انگلیسی است که در سال ۱۹۲۱ م منتشرمیشود. این کتاب حاوی بیست و پنج
قطعه کوتاه است نام این کتاب برگرفته از اولین قطعه کتاب به نام « انت سابق نفسک » است. در این قطعه جبران با اسلوبی شعری و رمزی، ایمان خود به تناسخ و وحدت وجود را بیان میکند.
البدائع و الطرائف(نوگفتهها و تازهها)
این کتاب شامل گزیدههایی از مقالات جبران در کتاب اشکی و لبخندی، تندبادها و دیگر مقالات جبران است که در سال ۱۹۲۳م « مکتبه العرب» آنها را جمع آوری کرده و تحت این عنوان چاپ میکند.
النبیّ
این کتاب در واقع علت اصلی شهرت جهانی جبران خلیل است، در سال ۱۹۲۴م به چاپ رسید در ایالات متحده آمریکا آنگونه مورد استقبال قرار گرفت که از حد تصور جبران نیز خارج بود
داستان کتاب به صورت رمزی و دربارهی پیامبری بنام «المصطفی»، که ۱۲ سال در شهری بنام اورفالیس در کنار مردم آن شهر زیسته و آنها را هدایت و راهنمایی کرده است و اکنون کشتی او آمده است تا بار دیگر او را به جزیرهی زادگاهش باز گرداند به هنگام بازگشت المصطفی به سوالهای آنها در مورد مسائل مختلف زندگی جواب میدهد؛ مسائلی چون مرگ، عشق، ازدواج و. . . پس از آن مصطفی با مردم شهر وداع میکند و در میان فریادهای مهرومحبت مردم از آنان جدا میشود و به آنان وعده میدهد که بار دیگر به میان آنها برمی گردد.(جبران ؛۱۳۵:۱۳۷۷)
دمعه و ابتسامه(اشکی و لبخندی)
بین سالهای ۱۹۰۳تا ۱۹۰۸م جبران در نشریه «المهاجر» قطعههای از شعرهای منثورش را تحت عنوان «دمعه و ابتسامه» چاپ کرد و همین مقالات در سال ۱۹۱۴ م جمع شد و کتابی به همین عنوان از آنها پدید آمد. این کتاب در حدود ۶۰ قطعه منثور دارد. با مطالعه این کتاب، انسان، تاریخ اندیشه جبران وزندگانی او تا سال ۱۹۱۸ یافت میشود.(نعیمه ؛۲۱:۲۰۰۸)
المجنون(دیوانه)
گفته شده که این کتاب در سال۱۹۱۸ آغاز مرحله جدید در زندگی جبران است به زبان انگلیسی منتشر میشود. دیوانه در واقع حد فاصل بین جبران دیروز و جبران امروز است. دیوانه شامل تمثیلها و حکایات کوتاهی است که جبران در قالب آنها به مسائل فکری و اخلاقی انسانها و همچنین بیان احساسات وافکار خویش پرداخته، دراین کتاب جبران در حقیقت میخواهد بگوید که در جامعه اگر کسی به معرفت حقیقی دست یابد و در برابر جامعه خویش و آداب و رسوم آن مقاومت نماید و سر به شورش بردارد دیگران افکار و احساسات او را درک نمیکنند و دیوانه اش میخوانند.(عطوی ؛۲۵:۱۹۸۹)
المواکب(کاروانها)
قصیدهای بلند است که جبران در سال ۱۹۱۹م با هزینه شخصی با چاپی زیبا و نقاشیهای دل انگیز به چاپ رساند. در این قصیده نظریات فلسفی جبران در مورد امور مختلف بشری مثل خیر و شر، دین، عدالت و. . . آمده است. این اولین و آخرین نوشته است که جبران در آن وزن و قافیه را رعایت کرده و برای ایجاد اثری شایسته به انجام رسانده است. هر چند که جبران پیش از این در برخی حالات عاطفی اشعار پراکندهای دارد، اما در این قصیده دو جریان ناهمگون را میبینیم که هیچ رابطهای جزآنچه شاعر در درون خواننده ایجاد میکند- با یکدیگر ندارند درابتدا به نظر میرسد که این دو جریان گفتگوی میان دو نفر باشد اما اینطور نیست.
بلکه جریان اول ظاهر زشت زندگی و باطن زیبای آن را نشان میدهد و جریان دوم وحدتی روحی را نشان میدهد که ظاهر و باطن آن یکی است جریان اول ریا، ضعف، خواری، نگرانی و کشمکش میان خیر و شر را بیان میکند و جریان دوم زندگی را در بیشه مینمایاند. زندگی که خیر و شری در آن وجود ندارد و هرچه هست تسلیم شدن مطلق در برابر خواستههای فطری است.(نعیمه ؛۲۳:۲۰۰۸)
یسوع بن الإنسان(عیسی فرزند انسان)
این کتاب در سال ۱۹۲۸ م و به زبان انگلیسی به چاپ میرسد. در این کتاب جبران زندگی مسیح(ع) را با اسلوبی جدید به تصویر میکشد و شخصیت عیسی(ع) را و زندگانی و مرگ او را از زبان هفتاد و هفت شخصیت مختلف که عیسی را میشناختهاند، بیان میکند.
آلهه الارض(خدایان زمین)
آخرین اثر جبران است که در حیات وی و به زبان انگلیسی دزر سال ۱۹۳۱ م منتشر میشود، در این کتاب تمثیلی سه خدای زمین شبانگاهان با یکدیگر به گفتگو میپردازند که همگی به خدا و سرنوشت انسان توجه نشان میدهند.
التائه(سرگشته)
این اثر یک سال پس از فوت جبران و به زبان انگلیسی در سال ۱۹۳۳ م منتشر میشود. حاوی پنجاه و دو قطعه داستان کوتاه، تمثیل و حکایت طنزآمیز است که جبران در آنها به بیان افکار خود در مورد مسائل اجتماعی، فلسفی، مذهبی و عاطفی پرداخته است.
حدیقه النبیّ(باغ پیامبر)
بیان غزالی از مقصد تربیت انسان در عبارت زیر به خوبی آشکار است.
«صورت باطن نیکو نبود تا آن گه که چهار قوت اندر وی نیکو نبود: قوت علم و قوت خشم و قوت شهوت و قوت عدل میان این هر سه؛ اما قوت علم بدان زیرکی میخواهیم که: نیکویی وی بدان حد باشد که به آسانی راست از دروغ باز دارد اندر گفتارها؛ و نیکو از زشت باز دارد اندر کردارها؛ و حق از باطل باز دارند اندر اعتقادها.چون این کمال حاصل شود دل آدمی را، از آن جا حکمت پدید آید که سر همهی سعادتهاست. و نیکویی قوت غضب بدان بود که اندر فرمان حکمت و شرع بود، به دستور وی برخیزد و به دستور وی بنشیند و نیکویی قوت شهوت هم بدین بود که سرکش نبود و به دستور شرع و عقل بود؛ چنان که طاعت آن بر وی آسان بود و نیکویی قوت عدل آن باشد که غضب و شهوت را ضبط همی کند اندر تحت اشارت دین و عقل.
و مَثل غضب چون سگ شکاری است و مَثل شهوت چون اسب و مَثل عقل چون سوار، که اسب گاه بود که سرکش بود و گاه بود که فرمانبردار و فرهیخته بود، و سگ گاه بود که آموخته بود و گاه بود که بر طبع خویش باشد که صید به دست آورد ؛ بـل بیم آن بود که خـود هلاک شود که سگ اندر وی افتـد یـا
اسب وی را بر زمین زند. و معنی عدل آن باشد که این هر دو اندر طاعت عقل و دین دارد، گاه شهـوت را
بر خشم مسلط کند تا سرکشی وی بشکند و گاه خشم را بر شهوت مسلط کند تا شره وی بشکند.
چون این هر چهار بدین صفت بود این نیکو خویی مطلق بود واگر از این بعضی نیکو باشد. این نیکو خویی مطلق نبود.همچنان که اگر کسی را دهان نیکو بود و چشم زشت، یا چشم نیکو بود و بینی زشت که این نیکو رویی مطلق نبود(عطاران، ۱۳۷۵: ۳۰ و ۲۹).
فهیم نیا (۱۳۸۹) برای روح چهار قوه برشمرده است که عبارت اند از عقل، شهوت، غضب و وهم. سایر قوا و نیروهای انسانی به نحوی مربوط به یکی از این چهار نیروست.
الف) عقل:
عقل وسیله تمیز و تشخیص خوبی از بدی، کمال از نقصان، جدا کردن خوب تر از بین دو خوبی و بدتر از میان دو بدی است.
- تندروی در عقل: زیاده روی و افراط در تفکرات را در علم اخلاق «جربزه» می نامند می شود. مقصود از جربزه این است که انسان به توانایی خود مغرور شود و علاوه بر اعتماد به مدرکات خود، آن را در هر میدانی هر چند بدون فراهم بودن آگاهی های لازم به کار می گیرد و حداکثر استفاده را ببرند. اگر انسان آگاهی لازم را نداشته باشد ممکن است در برابر واقعیات دچار شک و تردید شود که در مورد شکاکان گفته اند آن ها حیوانشان از خودشان بیشتر می فهمد زیرا حیوان می فهمد که اگر به دیواری برخورد کرد باید بایستد و به وجود مانع در برابر خودش اقرار کند اما سوفسطائیان درباره این دیوار شک دارند.
- تفریط در عقل:(جهل بسیط یا تفریط در عقل)
جهل بسیط یعنی این که انسان جاهل است و به جهل خود آگاه است .این در برابر جهل مرکب است که انسان جاهل است اما به جهـل خود آگاه نیست . یکی از رذایل، بعد تفریـط در عقل است
که در اصطلاح علم اخلاق «خمودی» و در عرف مردم «حماقت» گفته می شود.
بین این دو باید اعتدال باشد که در آثار اخلاقی به این اعتدال «حکمت» می گویند که آثار مثبتی چون حسن تدبیر و تیزی ذهن دارد.
ب)قـوه غضب:
غضب حالت خاص نفسانـی است که اقتضا دارد حرکت روح به خارج بـدن از
جهت رسیدن و طلب کردن انتقام. کار قوه ی غضب این است که قبل از وقوع ضرری به انسان به مقابله با آن برمی انگیزد و آن چیزی که قوه ی غضب را اشباع می کند تنها انتقام است.
- افراط در غضب: افراط در غضب باعث می شود که قوه بصیرت و تفکر از انسان سلب می شود و اختیار از کف می دهد و از دیدن عبرت ها، کور و از شنیدن مواعظ کَر می شود. داشتن شجاعت و اعتدال در غضب یکی از صفات حمیده در زندگی دینی و اجتماعی است.
- تفریط در غضب: تفریط در قوه غضبیه عبارت است از عدم واکنش انسان در مواقع ضروری یا تحریک و هیجان بسیار کند او در چنین مواقعی. وجود تفریط در قوه غضبیه باعث ضررهای جانی، مالی یا عرضی می شود که مورد تایید شرع و عقل و عرف نیست. این حالت رذیله «جبن» نامیده می شود.
ج) قوه شهویه:
این قوه برای تداوم حیات از جهت تغذیه، حفظ نسل و اداره کردن زندگی بسیار ضروری است.
-افراط در قوه شهویه: ارضاء غرایز اگر فراتر از اعتدال برود نه تنها عامل سعادت نیست ؛بلکه به زندگی فرد لطمه می زند و ویرانگر می شود؛ مثل بارانی که برای حاصل خیزی زمین لازم و ضروری است ؛اما اگر سیل آسا ببارد به صورت سیل بنیان کنی در می آید و طبیعت را نابود می کند. به گفته فروید «افراط در شهوت» به این دلیل که این قوه ی سیری پذیر نیست، هر روز انسان را در گرداب حیوانیت و پستی غرق می کند.
- تفریط در قوه شهویه : همانطـور که افراط ویرانگر است تفریط هم زیـانبار است و مانـع از
تمایل به نکاح و استمرار نسل می گردد. دانشمندان اخلاق اصطلاح «خمود » را در مورد تفریط در
قوه شهویه به کار می برند.
در علم اخلاق از میانه روی و اعتدال در قوه شهویه به «عفت» تعبیر کرده اند با میانه روی قوه شهویه تحت کنترل انسان در می آید و به طور صحیح ارضاء می گردد.
د) قوه وهمیه:
«از حواس باطنی است و شأن آن ادراک معانی جزئیه متعلق به محسوسات است مانند: شجاعت زید، سخاوت عمرو؛ همین قوه است که فرمان می دهد تا گوسفند از گرگ بگریزد و فرزند مورد عطوفت و مهربانی پدر قرار گیرد.
- افراط قوه وهمیه: افراط در قوه وهمیه و شیطانیه موجب غرق شدن در منجلاب شیطنت می شود. به طور کلی افراط در این قوه ظلم است.
- تفریط در قوه وهمیه: تفریط در این قوه موجب ظلم پذیری است.
عدالت عبارت است از مطیع بودن قوه عامله از برای قوه ی عاقله و متابعت آن عاقله را در جمیع تصرفاتی که در مملکت بدن می کنند یا در خصوص بازداشتن از غضب و شهوت در تحت اقتدار و فرمان عقل و شرع.
افراط و تفریط در هر یک از نیروهای روح از صفات ناپسند، زشت و رذیله محسوب می شود و تنها حد «میانه» آن ها «فضیلت» و ارزش نامیده می شود. اگر فضایل اخلاقی، (حکمت، شجاعت و
عفت) در یک نفسی با هم تلاقی کنند و ضمیمه ی هم شوند آن را «عدالت» می خوانند؛ بنابراین رسیدن به عدالت همانا رسیدن به قله فضایل اخلاقی است.
۶-۴-۲-۵٫بیدارنمودن وجدان اخلاقی و ایجاد مسئولیت اخلاقی:
عامل بزرگ دیگری که برای هدایت بشر و تعدیل تمایلات و غرائز نفسانی نهاد انسان به ودیعه گذارده شده «وجدان اخلاقی»است انسان از نخستین روزی که زندگی خود را بر روی کره زمین آغاز کرده است همواره به خوبی ها مایل و از بدی ها متنفر بوده است و در درون وی نیرویی به نام «وجدان» او را از بدی ها و خوبی ها آگاه می ساخته است. «وجدان اخلاقی» عبارت است از نیروی دارکه ای است که در باطن کلیه ملل ،و اقوام از هر نژاد وطبقه ای وجود دارد و بدون راهنما و معلم و مدرسه و کتاب خوبی ها و بدی های اولیه را درک می کنند. «وجدان اخلاقی» صاحب خویش را به هنگام ارتکاب جرائم به محاکمه کشانده و او را محـکوم می کند، مجرم هر قدر نیرومند باشد در برابر قاضی وجدان ناتوان است. انسان ممکن است تحت تاثیر عواملی گوناگون حریم قانون را بشکند و به جرم و گناه آلوده شود ؛اما همین که جرم پایان پذیرفت آتش سوزانی از اعماق درون روحش را می آزارد و شرمساری و پشیمانی شدید وجودش را فرا می گیرد. این وجدان است که او را به باد ملامت گرفته راحتی و آرامش را از او سلب می نماید (اسماعیلی یزدی، ۱۳۸۱: ۱۶۶و۱۶۵) .
مهدوی( ۱۳۸۱: ۱۴۹) معتقد است که وجدان قسمتی از نفس است که انسان را در کارهایش به محاسبه می کشد و نسبت به ارتکاب خطاها ملامتش می کند. وجدان روحی است بیدار و نسبتاً آگاه که هنوز در برابر گناه، مصونیت نیافته و گاه لغزش پیدا می کند؛ اما زود بیدار می شود و توبه می کند و به مسیر سعادت بازمی گردد. در بعضی انسان ها بسیار قوی و نیرومند است و در بعضی بسیار ضعیف و ناتوان، ولی به هر حال در هر انسانی وجود دارد. مگر این که فرد با کثرت گناهان به کلی آنرا از کار بیاندازد. سرزنش نفس توسط انسان از عوامل مهم استواری شخصیت و تربیت صحیح و تشویق او به دوری از اعمال ناشایست می باشد که همیشه همراه انسان به عنوان یک پلیس مخفی و مراقب دائمی حاکم است و روانشناسان آن را «من برتر» یا «من ایده آل» یا «وجدان اخلاقی» می نامند و قرآن آن را نفس لوامه «ملامتگر» می نامد و در سوره مبارکه قیامت آیه ۲ به آن سوگند یاد نموده است ؛ لذا بر یک مربی ماهر لازم است تا در جهت بیداری وجدان اخلاقی متربیان نهایت تلاش خود را مبذول دارد؛زیرا توجه به ندای وجدان یکی از ابزارهایی است که به انسان در تشخیص ارزش از ضدارزش و ایجاد تمایز میان آن ها و دوری از شبهه ها یاری می رساند.
۶-۴-۳٫تکرار و تمرین :
جهت ایجاد عادت معقول ، مربی پـس ازاجرای آخرین بخـش از مرحله ی سـوم با تمـرین ها ی
خاصی متربی را یاری می کند تا به تمرین و تکرار ارزش ها و مطالب آموخته شده بپردازد.
بهشتی، فقیهی و ابوجعفری( ۱۳۸۷)معتقدند که از روش هایی که ابـن خلدون در همه علوم به کار
می برد و باعث حصول ملکه در متعلم می شد، استعمال پی در پی و تکرار و تمرین بود. برای این بخش می توان از تمرین هایی استفاده نمود؛اما علاوه بر ارائه تمرین های عملی جهت تکرار از سوی مربی بایستی از متربی خواسته شود تا در محیط اجتماع به تمرین در کسب فضایل و دوری از
رذایل بپردازد. به طور مثال: نیکی به پدر و مادر انفاق، نیکی به یتیم، بپاداشتن نماز اول وقت،پرهـیز
از دروغگویی، حسادت، نفاق و غیره
رفیعی( ۱۳۸۸: ۲۸۱-۲۸۰) به نقل از غزالی بیان می دارد که تکرار و تمرین دست مایه یادگیری است و بی آن نمی توان در حیطه ی شناختی و یا رفتاری چیزی آموخت. غزالی میزان فراگیری مردم را تابع استعداد و چند و چون تکرار و تمرین آن ها می داند.
غزالی نقش برجسته تکرار و تمرین در آسانی و شتاب یادگیری در سه حوزه ی شناختی و عاطفی و رفتاری تاکید می کند و فراگیران را به تکرار و استمرار عمل در مدت طولانی و به شکل واحد فرا می خواند تا در اثر این تکرار و تمرین سازمان یافته ،در آن ها ملکه و عادت شناختی و عاطفی و رفتاری پدید آید. او برای ملکه شناختی به نمونه زیر اشاره کرده است: کسی که می خواهد بینش فقهی بیابد و در دین فقیه شود راهی ندارد جز این که همچون فقیهان از راه مطالعه و تکرار و تمرین فقه بیاموزد و رفتار آنان را تکرار نماید تا اندک اندک در اثر تکرار و تمرین در او ملکه فقه پدیدار شود و نسبت به دین بینش یابد و فقیه النفس شود.
ابوحامد برای بدست آوردن ملکه عاطفی به مثال زیر پرداخته است: کسی که در پی دست یابی به صفات اخلاقی چون بخشندگی و بزرگواری و فروتنی است، باید مدتی طولانی رفتار فروتنانه و بزرگوارانه و بخشش گونه را تمرین و تکرار کند تا رفته رفته در اثر تکرار و تمرین، ویژگی های اخلاقی بخشش و بزرگواری و فروتنی، در او پدید آید و چنان شود که از آن پس، رفتار مسبوق به این ویژگی های اخلاقی، آسان از او سر زند.
غزالی برای ملکه رفتاری از نمونه ی زیر یاد کرده است: هر گاه کسی بخواهد خطاط شود، باید در مدتی طولانی رفتار فردی خوشنویس را تقلید و تکرار کند یعنی بکوشد، از راه تکرار و تمرین پیوسته و دقیق، چگونگی خوشنویسی را از او بیاموزد، هرگاه فراگیر آن اندازه که مقتضای استعداد اوست تمرین و تکرار کند، ملکه رفتاری خوشنویسی در او شکل می گیرد و او چنان خوش می نویسد که گویی، خوشنویسی ذاتی اوست.
پس از طی مرحله ی تکرار و تمرین ارزش ها به صورت عادت در می آیند. البته عادتی که پایه و اساس معقول دارد و با آگاهی ،تفکر، شناخت کامل وطی مراحل مختلف در فرد حاصل شده است .انتظار می رود که افراد بعد از طی این سه مر حله به یک انسجام اخلاقی دست یابند.
ماسچنگا (۲۰۰۱:۲۳۴)به نقل از کولبی و دامون(۱۹۹۲)معتقد است افرادی که دارای انسجام اخلاقی هستند دارای ویژگی های زیر می باشند:
ارزیابی و اندازهگیری عملکرد بازخورد لازم را در موارد زیر ارائه میکند:
با پیگیری میزان پیشرفت در جهت اهداف تعیین شده مشخص میشود سیاستهای تدوین شده به صورت موفقیتآمیزی اجرا شدهاند یا خیر.
با اندازهگیری نتایج مورد نظر سازمانی و همچنین اندازهگیری رضایت کارکنان و مشتریان میتوان دریافت سیاستها به طور صحیح تدوین شدهاند یا خیر.
عملکرد کارکنان
در زمینه مباحث نظری مربوط به عملکرد کارکنان، دو موضوع مهم تحت عنوان “تئوری مفاهیم شایستگی در عملکرد کارکنان (فعالیت و عملکرد شغلی)” و “ابعاد عملکرد” توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در ادامه به مباحث مرتبط با این تئوری ها پرداخته می شود.
دیدگاه اول) تئوری فعالیت و عملکرد شغلی (مفاهیم شایستگی در عملکرد کارکنان)
اولین نظریه مهم، نظریه عملکرد براساس مفهوم شایستگی است. این تئوری ماهیت شرطی و احتمالی دارد. طبق این تئوری عملکرد حداکثر هنگامی روی می دهد که شایستگی یا استعداد فرد با نیازمندی های ضروری شغل و محیط سازمانی سازگار باشد. استعداد فردی با عواملی همچون دانش، فلسفه فردی، سلایق، ارزشها، قابلیتها، دیدگاه ها، دلبستگی ها، مراحل شغلی و حیات او شناخته می شود. نیازمندی های شغلی نیز بوسیله مسئولیت های شغلی و وظایف مورد نیاز جهت ایفای این مسئولیت ها شناخته می شود. نهایتا جنبه های اصلی محیط سازمانی که تاثیر مهمی در نشان دادن قابلیت ها و نیز طراحی مشاغل و نقش ها دارند، عبارتند از: فرهنگ و محیط، ساختار و سیستم، بلوغ سازمانی و موقعیت استراتژیک آن، جنبه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، محیطی و محیط مذهبی اطراف سازمان (بویاتیز[۳۰]،۱۰۰،۲۰۰۸). مطالعات منتشر شده در طی بیش از سی سال گذشته نشان می دهند که رهبران برجسته، مدیران، کارکنان حرفه ای و صاحبان مشاغل کلیدی، از فروشنده گرفته تا تحویلداران بانکها، نیازمند سه گروه از عادات رفتاری تحت عنوان “مهارتهای آستانه” و سه گروه از شایستگی ها تحت عنوان “شاخص های عملکرد ضعیف” می باشند .گروه فعالیتهای آستانه عبارتند از: ۱) تخصص و تجربه ۲) دانش (از جمله دانش تشریحی، عملی، فرایندی و فراشناختی) و ۳) یک دسته بندی از شایستگی های شناختی اساسی ، مانند حافظه و استدلال قیاسی.
همچنین سه گروه از شایستگی ها وجود دارند که علت اصلی قرار گرفتن سطح عملکرد کارکنان در حدی پائین تر از میانگین در بسیاری از سازمانها می باشند. این سه گروه عبارتند از: ۱) شایستگی های شناختی، مانند تفکر سیستمی و شناسائی الگو، ۲) شایستگی های هوش هیجانی، شامل شایستگی های خودآگاهی و خود مدیریتی مانند خودآگاهی عاطفی و خودکنترلی عاطفی ۳) شایستگی های بینش اجتماعی، شامل شناخت اجتماعی و شایستگی های مدیریت ارتباطات، مانند یکدلی و کار تیمی. در حقیقت شایستگی ها روشی رفتاری هستند که در جهت هوش هیجانی، بینش اجتماعی و آگاهی شناختی گام برمی دارند.
.
شکل ۲-۱: تئوری فعالیت و عملکرد شغلی
منبع :(بویاتیز،۲۰۰۸).
دیدگاه دوم) ابعاد عملکرد
عمکلرد دارای چند بعد است به این معنی که به منظور درک مفهوم واقعی عملکرد باید به انواع متفاوتی از رفتار توجه گردد. از میان رفتارهای مختلف دو نوع رفتار اهمیت بسزایی دارد که شامل عملکرد وظیفه ای و عملکرد زمینه ای یا مفهومی است. برخی از محققان در اشاره به عملکرد زمینه ای به مفاهیمی همچون رفتارهای اجتماعی و شهروندی سازمانی اشاره کرده اند.(آگوینیس[۳۱]،۷۹،۲۰۰۷).
عملکرد مفهومی و عملکرد وظیفه ای بایستی جداگانه در نظر گرفته شوند. زیرا آنها ضرورتا پشت سر هم رخ نمی دهند. یک کارمند می تواند کارایی بسیار بالایی در شغل خود داشته باشد، اما در عین حال دارای عملکرد ضعیفی با توجه به بعد مفهومی عملکرد باشد. عملکرد وظیفه ای عبارتست از: فعالیتهایی که در مواد خام تغییر شکل ایجاد کرده و آنها را به صورت محصولات و خدماتی که بوسیله سازمان تولید می شود، در می آورند. فعالیتهای که به فرایند تغییر شکل در سازمان کمک میکنند و این کمک ها از طریق تامین و جایگزینی دوباره مواد خام، توزیع محصول نهایی، ارائه طرح هایی در زمینه بهبود هماهنگی، سرپرستی و نقش های مهمی که کارکنان را قادر می سازد تا نقش خود را به صورتی موثر تر و کاراتر انجام دهند، صورت می پذیرد(جعفری،۴۰،۱۳۹۰)
عملکرد مفهومی نیز عبارتست از: رفتارهایی که به اثربخشی سازمانی، از طریق ایجاد محیطی مناسب برای ایفای عملکرد وظیفه ای کمک می کنند. عملکرد مفهومی شامل رفتارهایی است از جمله: ۱) اصرار بر احساسات و بکارگیری نیروی اضافی در کار بعنوان ضرورتی جهت تکمیل موفقیت آمیز فعالیت های کاری توسط فرد مانند: وقت شناس بودن و کاهش غیبت، صرف نیروی اضافی در کار، ۲) همکاری و کمک به دیگران مانند: مساعدت و کمک به مشتریان و همکاران، ۳) پیروی از قوانین و مقررات و دستورالعمل های سازمانی مانند: پیروی از دستورات، نشان دادن احترام به قدرت، پذیرش ارزشها و سیاست های سازمانی و ۴) تصدیق حمایت و دفاع از اهداف سازمانی مانند: وفاداری سازمانی، نماینده خوب برای سازمان در بین سایرین (آگوینیس،۷۹،۲۰۰۷).
بسیاری از سازمانها براین باورند که یک نیاز اصلی در زمینه تاکید بر عملکرد وظیفه و مفهومی احساس می شود، زیرا کارکنان سازمانها نمی توانند بدون وجود حداقل رفتارهای مفهومی، نقش خود را به طور شایسته ایفا کنند. بین دو بعد از عملکرد تفاوت هایی وجود دارد. اولین تفاوت این است که عملکرد وظیفه در بین مشاغل مختلف متفاوت است. بر خلاف آن عملکرد مفهومی به طور نسبی در بین سطوح کاری و سلسله مراتبی همسان است. دوم اینکه عملکرد وظیفه ای دارای نقشی ثابت است، به این معنی که معمولا در شرح کار افراد درج شده است. در مقابل رفتارهای عملکرد مفهومی معمولا دارای نقش ثابتی نیستند و انتظار بر این است که هیچگونه صراحتی در مورد آنها ارائه نشود. نهایتا اینکه عملکرد وظیفه ای در اصل از توانایی ها و مهارتهای افراد تاثیر می پذیرد در حالیکه عملکرد مفهومی متاثر از شخصیت آنها می باشد(جعفری،۴۱،۱۳۹۰)
در سیستم های مدیریت هر دو بعد عملکرد وظیفه ای و مفهومی دارای اهمیت تلقی می شوند. بنابراین هر دو بعد عملکرد وظیفه ای و زمینه ای بر موفقیت سازمان کمک می کنند. تاکید بر هر دو بعد عملکرد وظیفه ای و زمینه ای منجر به بالاتر رفتن سطح خدمات ارائه شده به مشتریان و همچنین رضایت کارکنان می گردد(آگوینیس[۳۲]،۸۰،۲۰۰۷)
جدول شماره ۲-۱: جدول دیدگاه ابعاد عملکردوظیفه ای و مفهومی
عملکرد وظیفه ای | عملکرد مفهومی |
متغیر بین مشاغل | همسانی نسبی بین مشاغل |
نقش ثابت | نقش غیرثابت |
پیش شرط لازم: توانایی ها و مهارتها | پیش شرط لازم: شخصیت |
منبع :(آگوینیس،۸۰،۲۰۰۷)
بخش دوم) مدل های ارزیابی عملکرد
متون مختلف خیلی زیادی در مورد سیستم های ارزیابی عملکرد[۳۳] بحث، و بر اهمیت و پیچیدگی موضوع تأکید نموده اند. در حالی که تحقیقات متعددی در مورد موضوعات مربوط به این موضوع بحث می کنند. تعدادی از این تحقیقات تنها بر جنبه های انتخابی اندکی از طرح سیستم های ارزیابی عملکرد تمرکز دارند، الگوهای نوین ارزیابی عملکرد، مدل های کمی مثل معیار بهرهوری با رویکرد ارزش افزوده، معیار کارآمدی با رویکرد اثربخشی و کارایی و معیار سودآوری با رویکرد حسابرسی عملکرد و مدل های کیفی، مثل معیار توصیفی و ارزشی با رویکرد تعهد سازمانی و اخلاق سازمانی و چند معیار دیگر بکار گرفته شده است. (تاتیسچی [۳۴]وبلاچاندر،۱۴۳،۲۰۰۸)
در ادامه به مهمترین و متداول ترین الگوها و مدلهای اجرای فرایند ارزیابی عملکرد اشاره میگردد.
نرخ بازده سرمایه[۳۵] ، برگشت حقوق صاحبان سهام[۳۶] ، بازده اصل سرمایه[۳۷] و مشتقات آنها
نرخ بازده سرمایه یا برگشت سرمایه، برگشت حقوق صاحبان سهام و بازده اصل سرمایه و مشتقاتشان بعضی از شاخص های مالی هستند که اکثراً توسط شرکت ها برای ارزیابی نتایج تجاری شان استفاده می شود (وستون وبریگام،۱۳۸۶).
نرخ بازده سرمایه مهم ترین ارزیابی برای سرمایه گذار است، چون نسبت بازده سود تجارت را محاسبه می کند و به عنوان شاخصی برای سرمایه گذار است. برگشت حقوق صاحبان سهام معیار مهمی برای نشان دادن میزان درآمد هر سهم می باشد که با تقسیم سود خالص شرکت (در آمد ) به حقوق صاحبان سهام محاسبه می شود. در عوض آنهایی که توسط سرمایه گذاران عهده دار شدند تا سود را به عنوان نسبتی از برابری تولید ارزیابی کنند، دیدگاه مدیر را اتخاذ می کنند. بازده اصل سرمایه متغیری است که به دارایی ها در محدوده کنترل مستقیم مدیر باز می گردد. (سایمونز[۳۸] ،۲۰۰۰) .
ارزش افزوده اقتصادی[۳۹](EVA)