درجه اشتراک سیستم IT برای انعطاف پذیری لجستیک تعداد چهار انعطاف پذیری پشتیبانی شده توسط IT تعدادی روش های مورد حمایت IT در جهت تجزیه و تحلیل محیط رقابتی جهانی توانایی سیستم IT در زمینه تطبیق پذیری در جهت حمایت از نیازهای متغیر توانایی سیستم IT در زمینه تطبیق پذیری در جهت حمایت از محصولات جدید توانایی سیستم IT در ایجاد ارتباط با سیستم های دیگر (به عنوان مثال .. اینترنت) توانایی سیستم IT در زمینه تطبیق پذیری در جهت استفاده از تامین کنندگان در سرتاسر جهان توانایی سیستم IT در زمینه تطبیق پذیری در جهت حمایت از کانال های توزیع جهانی توانایی سیستم IT در زمینه تطبیق پذیری در جهت حمایت از امکانات تولید جدید در سطح جهانی انعطاف پذیری لجستیک تعداد حالت های تحویل برای هر محصول محدوده ظرفیت ذخیره سازی جهانی تعداد سیاست های تحویل تعداد محصولات در هر حالت تحویل تعداد حمل کنندگان در هر حالت تحویل تعداد آیتم های هر تاسیسات تعداد امکانات ذخیره سازی در سراسر جهان محدوده بخش های صف در هر ظرفیت سفارش تعدادی مشتریانی که در هر در مرکز خدمت رسانی می شوند تعداد کانال های توزیع توانایی اضافه کردن / حذف بخش های تحویل توانایی اضافه کردن / حذف حالت های تحویل توانایی تغییر سیاست های تحویل توانایی تغییر حالت های تحویل برنامه ریزی شده توانایی تغییر زمان تحویل برنامه ریزی شده توانایی ردیابی محموله های سراسر جهان قابلیت پر کردن سفارشات از امکانات جهانی متناوب امکان تغییر ظرفیت ذخیره سازی کل امکان تغییر ظرفیت تحویل توانایی حرکت دادن محصول در سراسر تجهیزات ذخیره سازی جهانی انعطاف پذیری تدارکات طیف وسیعی از اندازه سفارش (دقیقه.، حداکثر، تعداد حالات) طیف وسیعی از فرکانس های تحویل تعداد قسمت های مختلف تعدادی از گزینه های ارتباط عرضه کننده کالا- خریدار تعداد تامین کنندگان (ردیف ۱و ردیف ۲ جهانی و یا محلی) سطح ارتباط استراتژیک بین خرید و ساخت توانایی خرید برای مخزن تقاضای جهانی برای سفارشات توانایی دریافت اندازه سفارش متغیر توانایی دریافت برنامه تحویل متغیر توانایی تأثیرگذاری بر عملکرد عرضه کننده کالا امکان تغییر تامین کنندگان در سراسر جهان توانایی دریافت ECOs اجرا قابلیت برون سپاری فناوری قابلیت حفظ تامین کنندگان در بلند مدت تدارکات در سطح جهانی شکل ۲-۱۲ مدل سوافورد و همکارانش مدل ۱۱ : مدل فیصل[۴۵] و همکارانش
«تحلیل اطلاعات نظامی در اوایل دهه ۱۹۳۰».«تحلیل تبلیغات کمونیستی و مکالمات نظامی».«ترسیم ماتریس فراوانی حوادث در سخنان و نوشته های خاص». ب- تحلیل محتوا در دوره ی جدید. «تحلیل به عنوان یک روش تحقیق در علوم اجتماعی».«تحلیل گرایشات و سیاستهای رسانه ای». «تحلیل سوالات باز پاسخ».«تحلیل اسناد و متون دیداری ».«تحلیل معانی و مضامین پنهان».(معروفی، یوسف زاده ،ص۱۵،۱۴) ویلیام رومی متخصص آموزش علوم روش ارائه محتوا را در کتاب « تکنیک های پژوهشی برای آموزش علوم[۱۶] » بدین گونه بیان می کند : « شیوه آموزش علوم را فرآیندی پژوهشی و اکتشافی در نظر می گیرد از این رو پیوسته بر آن تاکید دارد که نحوه ی آموزش علوم باید به صورت فعال و تحقیقی باشد (ROmy1968.p:12) بدین ترتیب مشاهدات واقعیات در پایین ترین سطح قرار می گیرند و یادگیرنده پس از یادگیری آن به یک دسته اصول و مفاهیم دست می یابد و سرانجام می تواند طرح های مفهومی را در ذهن خود مجسم نماید و منظور از طرح مفهومی به عنوان یک « ایده بزرگ » یا سیستمی از حقایق ، اصول و مفاهیمی که می تواند در یک توالی عمیق یادگیری از ساده به پیچیده سازماندهی شود تعریف شده است.از این رو ویلیام رومی طبق طرح مفهومی محتوای فعال و غیر فعال را تعریف می نماید . هرگاه محتوا در پایین ترین سطح توالی ارائه شده قرار داشته باشد یعنی محتوایی که حقایق که حقایق را ارائه می دهد و سپس نتایج یا اصول کلی را بلافاصله مطرح می سازد و چنین محتوایی غیر فعال محسوب می شود و بالعکس هرگاه محتوا دانش آموزان را به فعالیت وادار نماید که اصول کلی خود را کشف کند چنین محتوای فعال حساب می شود .لذا روش رومی ، شیوه ها و راهبردهای فعال آموزشی را طلب می کند . وی آموزش به خصوص آموزش علوم را جریانی اکتشافی در نظر می گیرد و اعتقاد دارد که دانش آموز باید در جریان آموزش فعال باشد و خود به کشف مطالب بپردازد و در این صورت است که علاقه و انگیزه دانش آموز تحریک می شود این عقاید را در افکار دیویی ، برونر و پیاژه و سایر اندیشمندان روش فعال دیده می شود که قبلا در مورد آن کاملا توضیح داده شد . به عنوان مثال دیویی بر این باور است که در فرایند حل مساله با روش عملی ابتدا مسئله بیان می شود و سپس فرد به جمع آوری اطلاعات و یافتن راه حل های مناسب می پردازد سپس راه حل ها را آزمایش کرده و یک راه حل مناسب را انتخاب می کند و در نهایت به اصول نتایج می رسد و به نظر رومی شخص در جریان یادگیری باید مراحل زیر را طی نماید : مساله را طرح و بیان نماید ، برای حل مسئله طرحی را در نظر بگیرد به جمع آوری اطلاعات بپردازد و سرانجام پس از آزمایش و حل مسئله به تعمیم آن بپردازد ( همان منبع ، ص ۲۰ ) . از این رو با مقایسه دو روش مشاهده می شود مراحل روش دیویی با روش رومی همخوانی دارند با توجه به بحث مطرح شده ، نکته مهمی که در روش مساله و یا پژوهش علمی مورد توجه می باشد آن است که ارائه محتوا به صورت مساله است تا یادگیرنده نسبت به آن حساس شده و سپس به حل آن برانگیخته شود . یعنی محتوا به شکلی باشد که فرد را نسبت به یادگیری برانگیزد. در این رابطه رومی بیان می کند : « محتوا باید به شکلی ارائه شود که دانش آموز را نسبت به یادگیری برانگیزد و سبب فعالیت او در امر یادگیری گردد » ( همان منبع ، ص ۱۴ ) رومی محتوایی را فعال می داند که ویژگی های ذیل را داشته باشد : ۱ ـ از دانش آموز خواسته شده باشد تا آزمایش را انجام داده و نتایج حاصل از آن را تجربه و تحلیل کند . ۲ ـ پرسش هایی که پاسخ دادن به آن مستلزم است که یادگیرنده مفروضات داده شده را تجزیه و تحلیل کند. ۳ ـ پرسش هایی که برای جلب توجه یادگیرنده ارائه شده توسط مولف بلافاصله به آن جوب داده نشده است . ۴ ـ از یادگیرنده خواسته شده فعالیتی انجام دهد و یا از مفروضات داده ها استفاده کند . ۵ ـ پرسش های جدیدی که طرح شده و جواب آن در کتاب نیست و از دانش آموزان خواسته شده که خود نتیجه گیری نمایند . ۶ ـ از یادگیرنده خواسته شده تا مسائل عنوان شده در متن محتوا را حل نماید . بدین ترتیب کتابهایی که ویژگی های فوق راداشته باشند شیوه ی ارائه آن فعال می باشد و بالعکس کتابهایی که فقط به ارائه نتایج و حقایق علمی و تعاریف می پردازند غیر فعال هستند در نتیجه این چنین کتابها معمولا منجر به اقتدار معلم و یادگیری طوطی وار دانش آموز می شود . این وضع باعث می شود که دانش آموزان فکر کنند اطلاعات و اصول علم بیشتر از کتاب به دست می آیند تا اینکه به وسیله مشاهده ، تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه به دست آیند . بدیهی است که کتابهای درسی باید مسائل را از دیدگاه های مختلف مورد توجه قرار دهد و به نحوی طراحی و تالیف شوند که دانش آموز با دیدگاه های متضاد برخورد کند تا بفهمد که ایده های مهم از مشاهدات کوچک به دست می آیند . بعضی اصول و مفاهیم علمی که توسط دانشمندان مطرح می شوند در سایه مشاهدات و تجربیات حاصل شده است و پس از دسته بندی و ایجاد ارتباط میان آنها به صورت مفاهیم علمی مطرح می شود . همان طور که قبلا هم اشاره شد این دیدگاه با دیدگاه های دیویی ، پیاژه ، آزوبل و برونر درباره ی ارائه محتوا به شیوه ی فعال رابطه تنگاتنگ و نزدیک دارد . و از طرف دیگر ، ارتباط روش رومی با این پایان نامه ارتباط مستقیم دارد زیرا این روش بهترین تکنیک های موجود جهت بررسی کلی محتوای کتابهای درسی و متمایز کردن محتوای فعال از غیر فعال می باشد . لذا روش رومی به عنوان یک تکنیک موثر ارزشیابی ارائه فعال با زیر بنای تئوریک بسیار قوی می باشد . سیر تحول برنامه های درسی آموزش علوم در جهان : با بررسی کل ادبیات مربوط به آموزش علوم در جهان به این واقعیت پی می بریم که در گذشته توجه به شناسایی ماهیت و گسترش علوم و نیز عوامل تعیین کننده کارکردهای آموزشی ، سیاسی ، اقتصادی و تاثیرات آنها معطوف بوده است با توجه به این که بشر موجودی فعال است . از این رو هزاران سال بشر به افزودن گنجینه دانش خود ادامه داد و به مرور توانست یافته های خود را به نحوی منظم نموده و از طریق آنها به اصول کلی و قوانین علمی دست یابد . بدین ترتیب با بهره گیری از نتایج به دست آمده از یک سو زندگی برای بشر آسان تر شده و از سوی دیگر زمینه های رشد و تعالی او هموار گردید . تا حایی که دنیا را به خدمت خود در آورد . ( ولفگانگ ،آفاق بایبورد ۱۳۷۱ ، ص ۳۲۴ ). امروزه کیفیت آموزش علوم و سطح سواد علمی تکنولوژی مردم ، یکی از شاخص های توسعه یافتگی آن جامعه به شمار می آید به منظور بهبود وضعیت آموزش علوم ، در سطح جهان جنبش های فراوانی و تغییر و تحولات اساسی انجام گرفته است که در این بخش از پژوهش به بررسی این سیر تحولات در دوره های مختلف پرداخته شده است . ۱ ـ تا آغاز قرن شانزدهم میلادی تا آغاز قرن شانزدهم میلادی علوم نظری و علمی در دو مسیر مجزا از هم به پیشرفت خود ادامه می دادند ، دانشمندان و فلاسفه نظریه های خود را در مورد پدیده ها و امور مختلف بیان می کردند در حالی که صنعت گران بدون آگاهی از نظریه های آنان به کار خود مشغول بودند ، به عبارتی علم و عمل در دو مسیر جدا از هم پیش می رفتند . تا آغاز قرن شانزدهم میلادی برنامه های درسی شامل ویژگی های ذیل می باشد : ۱ ـ ۱ توجه صرف به مسائل به طور غیر علمی ۲ ـ ۱ توجه نظری به علم و عدم کارایی آن ۳ ـ ۱ مفهوم علم به معنای آنچه که امروز برداشت می شود نبود ، و از مفهوم حقیقی آن بسیار دور بوده است . ۲ ـ از آغاز قرن شانزدهم تا سال ۱۸۵۰ میلادی با وقوع رنسانس زمینه های پیشرفت علوم از جنبه های گوناگون فراهم گردید یعنی پیوند میان تفکر و عمل یا اندیشه و کاربرد چیزی که در قزن شانزدهم و هفدهم میلادی اتفاق افتاده و این زمان در واقع سرآغاز علومی است که در آن مشاهده و تجربه و نیز تئوری ها و ارتباطات ریاضی بکار رفته است . آموزش علوم در قرن هفدهم و هیجدهم میلادی تا اندازه ای تحت تاثیر افکار و نظریات مربیانی چون کمیونس و هربارت و روسو که جریان آموزش را از حفظ کردن مطالب و یادگیری طوطی وار به سوی یادگیری بر اساس استعدادها و علائق و نیازهای یادگیری سوق دادند قرار گرفت . از این رو روسو [۱۷]معتقد بود که آموزش کودک باید کمتر گفتاری و بیشتر حسی و تجربی باشد ( صفوی ۱۳۶۵ ، ص ۲۶ ) . هربارت[۱۸] ( ۱۸۴۷ ـ ۱۷۷۶ ) میلادی معتقد بود : آموزش علوم باید با هدف مشخص توام باشد . از این رو ، آن دسته از حقایق را برای آموختن علوم انتخاب می کرد که با هدف مورد نظرش ارتباط داشتند و سرانجام حقایق را با یکدیگر به روشنی مشخص می کرد تا به اصلی که در درس دنبال می نمود منتهی گردد .( صفوی ۱۳۶۵ ، ص ۳۶ ) . در سال ۱۸۰۰ میلادی آموزش علوم وارد برنامه های درسی مدارس و دانشگاه ها شد . ولی توجه چندانی به آموزش علوم در دوره ابتدایی در این دوران نمی شد . در فاصله سالهای ( ۱۶۰۰ تا ۱۸۵۰ ) میلادی برنامه های درسی علوم شامل ویژگی های ذیل است . ۱ ـ ۲ . به جنبه های عملی و تجربی علوم بیشتر توجه شد و علوم تجربی جای خود را در کنار علوم نظری باز کرد . ۲ ـ ۲٫ توجه به خصوصیات و نیازها و علائق یاد گیرنده ها در امر آموزش علوم زمینه را برای برنامه ریزی درسی مناسب فراهم آورد . ۳ ـ از ۱۸۵۰ تا ۱۹۱۶ میلادی در سالهای ۱۸۵۰ میلادی هدف از آموزش علوم در مدارس ، مشاهده ، شرح به یاد سپاری اشیا بی جان و جاندار به منظور آمادگی برای تحصیل علوم در کلاسهای بالاتر بود . در سالهای ۱۸۷۰ میلادی آموزش علوم تحت تاثیر نظریات اسپنسر[۱۹] و پیدایش علاقه جمعی به علوم و تکنولوژی ، علم به عنوان زمینه مطالعه وارد مدرسه شد و اولین سازماندهی برنامه علوم در مدارس ابتدایی صورت گرفت . در سالهای ۱۸۹۰ میلادی تحت تاثیر نظر « جی استانلی هال [۲۰]» جنبش مطالعه طبیعت پایه گذاری شد . با آغاز قرن نوزدهم میلادی آموزش علوم به طور جدی در مدارس و دانشگاه ها آغاز شد و بخشی از برنامه های درسی را به خود اختصاص داد . در ابتدا کتاب خاصی تحت عنوان علوم تجربی وجود نداشت تا این که در اواخر قرن نوزدهم میلادی نخستین کتابهای علوم که به مطالعه برخی اشیا و موجودات زنده و غیر زنده می پرداخت تحت عنوان « علم الاشیا » در مدارس رایج گردید . آموزش این کتاب در این دوران بیشتر به مشاهده ی ساده برخی اجسام و موجودات و مطالعات وضعیت آنها محدود می شود. در این دوره تاکید بر آن بود که آشنایی با محیط از طریق مشاهدات دست اول صورت پذیرد تا از طریق کتابها و این عقیده به سرعت همگانی شد و جنبش مطالعه طبیعت رو به رشد گذاشت ( ویکتور ،نوقابی، ۱۳۷۴ ، ص ۱۴ ) . به هر حال تقریبا از ابتدای امر این حرکت باموانع و انتقادهایی رو به رشد که با گذشت زمان نه تنها کم نشد ، بلکه افزون گشت . در ابتدا مطالعه طبیعت به وسیله کسانی که متخصص رشته علوم و هم آموزگاران چیره دستی بودند تدریس می شد و این آموزگاران قادر بودند که مطالعه طبیعت را برای کودکان به صورت یک آموزش تجربی فراموش نشدنی و پویا در آورند و در صورتی که این امر به عهده آموزگاران کم تجربه و یا بدون پشتوانه علمی سپرده شد ، مطالعه طبیعت به شکل بسیار بدی در آمد(همان منبع،ص۱۵). با این وصف ، در طی قرن نوزدهم ، شکل گیری موضوعات علمی در کشورهای مختلف و چگونگی سازش برنامه های درسی با این موضوعات و چگونگی آموزش علوم متفاوت بوده است . بدین ترتیب سیر تحولات برنامه های درسی علوم در فاصله سالهای ۱۸۵۰ تا ۱۹۱۶ دارای ویژگی های ذیل می باشند(همان منبع،ص۱۵). ۱-۳-هدف از آموزش : هدف از این آموزش ها ، آماده کردن افراد برای ورود به دانشگاهها و کسب مدرک بوده و آموزش به عنوان وسیله ای برای تقویت و تمرین قوای فکری و رشد هوشی دانش آموزان استفاده می شد . ۲-۳-محتوای کتاب های درسی : محتوای این برنامه ها را بخشهایی از علوم محض را تشکیل می داد که متخصصان علوم محض آن بخش هایی را که به نظرشان اساسی و مهم می رسید و انتخاب می کردند و در کتابهای درسی علوم به خصوص دوره ابتدایی می گنجانیدند . ۳-۳-روش آموزش : در ابتدا مبتنی بر مشاهده طبیعت صورت می گرفت ، سپس با تدوین و تالیف کتابهای درسی علوم ، روش سخنرانی مورد استفاده قرار گرفت . ۴-۳-شیوه ارزشیابی : بر اساس معلومات که دانش آموزان به طور طوطی وار حفظ کرده بودند آنها مورد ارزشیابی قرار می گرفتند . ۴ ـ از ۱۹۱۶ تا ۱۹۵۰ میلادی
۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵ ۷ استفاده از متغیرهای اصلی عوامل موثر و روش های به کار گرفته شده درباره فساد اداری از جمله وضعیت اقتصادی کارمندان ؛ در مورد نظارت بر اعمال و رفتار کارکنان به ویژه مسئولیت اداری آنان، روابط خویشاوندی، اجرای مجازات های شدید در ارتباط با فساد اداری، اجرای مجازات های شدید علیه فساد در بخش دولتی، ایجاد دستگاه های نظارتی متعدد می باشد. ۳-۸- روش تجزیه و تحلیل داده ها : در این پژوهش به منظور تنظیم و طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل (فراوانی ، درصد ، نمودار ، میانگین ، میانه و … ) و ( t ) گروه های مستقل جهت بررسی تفاوت وضعیت سلامت اداری در دو گروه کارکنان دولت و ارباب رجوع در رابطه با فساد اداری استفاده شده است . ۳-۹- پایایی[۴۲] پرسشنامه : پایایی ابزار پژوهش(پرسشنامه) که از آن به قابلیت اعتماد و اعتمادپذیری نیز تعبیر می شود، عبارت است از اینکه اگر یک ابزار اندازه گیری که برای سنجش متغیر یا صفتی ساخته شده است در شرایط مشابه در زمان و مکان دیگر مورد استفاده قرار گیرد، نتایج مشابهی از آن حاصل شود. به سخن دیگر ابزار پایای معتبر، ابزاری است که از خاصیت تکرار پذیری و سنجش نتایج یکسان برخوردار باشد. برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب پایایی که دامنه آن بین صفر و ۱ است، استفاده می کنیم به طوری که هر چه ضریب پایایی به صفر نزدیک باشد معرف پایایی کمتر در ابزار اندازه گیری و هر چه به ۱ نزدیکتر باشد بیانگر پایایی بیشتر پرسشنامه می باشد. برای محاسبه ضریب پایایی از معیار آلفای کرونباخ Cronbachs Alphaاستفاده شده است. روش “آلفای کرونباخ” یکی از متداولترین روش های اندازه گیری اعتماد پذیری پرسشنامه هاست که بر اساس سازگاری درونی پرسشنامه شکل گرفته است که از رابطه زیر به دست می آید. kتعداد سوالات می باشد که مقدار آن در این پژوهش برابر با ۴۵ است . واریانس نمره کل می باشد. واریانس تک تک سوالات می باشد. برای محاسبه آلفای کرونباخ با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS اقدام گردیدکه قبل از محاسبه آلفای کرونباخ کل پرسشنامه، محاسبه برای تک تک فرضیه جهت پایای پرسش هر فرضیه انجام گرفت که نتایج آن برای فرضیه اول ۸۹۷/۰ ، فرضیه دوم ۹۱۳/۰ ، فرضیه سوم ۸۶۲/۰ ،فرضیه چهارم ۸۵۶/۰ ، فرضیه پنجم۸۳۵/۰ ، فرضیه ششم ۸۳۰/۰ و برای فرضیه هفتم ۹۰۸/۰ می باشد. اما برای کل پرسشنامه مقدار آلفای کرونباخ ۹۴۱/۰ بدست آمد که نشان دهنده پایایی بسیار بالای پرسشنامه است. ۳-۹- تابع آماره تحقیق: در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل و واکاوی داده ها از نرم افزارspss استفاده شده است. آزمونهای آماری و توابع آماره پژوهش به شرح زیر می باشد: الف( آزمون کولموگروف- اسمیرنوف(k-s) ب( آزمون t استیودنت الف) آزمون کولموگروف- اسمیرنوف تست نیکویی برارزش K-S برای تصمیم گیری اینکه نمونه ای از یک جامعه، از توزیع ویژه ای تبعیت می کند یا خیر، مورد استفاده قرار می گیرد. تست k-s بر اساس یک توزیع تجربی استوار است و N داده را که از یک توزیع تجمعی تجربی بدست آمده است را مرتب و به صورت زیر تعریف می کنیم. تابع توزیع تجمعی مربوط به نمونه ای به حجم n از جامعه ای با تابع توزیع پیوسته F(x) تئوریک می باشد. به منظور انجام آزمون فوق فرض H0 و فرض H1 به شرح زیر مطرح می شود: H0داده ها دارای توزیع نرمال نمی باشند. H1داده ها دارای توزیع نرمال می باشند. نحوه داوری: چنانچه مقدار محاسبه شده از سطح ۰۵/۰ بزرگتر باشد نشان می دهد که داده ها دارای توزیع نرمال می باشند. درغیر اینصورت فرض H0یعنی نرمال نبودن داده ها را می پذیریم. ب) آزمون t استیودنت فنون آماری مناسب برای بررسی صحت یا سقم فرضیه ها، فنون آزمون فرض آماری هستند. به طور کلی هدف آزمون فرض آماری، تعیین این موضوع است که با توجه به اطلاعات بدست آمده از داده های نمونه، حدسی که درباره خصوصیتی از جامعه می زنیم به طور قوی تأیید می شود یا خیر. این حدس بنا به هدف تحقیق، نوعا شامل ادعایی درباره مقدار پارامتر یک جامعه است. در واقع هر حکمی درباره جامعه را یک فرض آماری می نامند که قابل قبول بودن آن باید بر مبنای اطلاعات حاصل از نمونه گیری از جامعه بررسی شود (عادل آذر و مومنی، ۱۸۳۷ ، ص ۱۴). هر گاه بخواهیم یک ادعا را از طریق تأیید آن به وسیله اطلاعات خاص از نمونه آزمون کنیم، نفی آن ادعا را فرض صفر ( (H0 و خود آن ادعا را فرض مقابل (H1) می گیریم. (عادل آذر و مومنی، همان، ص ۱۶) اگر بخواهیم میانگین یک متغیر یا نمونه را با یک مقدار ثابت مقایسه کنیم آنگاه می توان از آزمون t استیودنت استفاده کرد. در این آزمون فرض نرمال بودن توزیع میانگین نمونه لازم است که برای این مورد نیز اگر تعداد نمونه انتخاب شده بیشتر از ۳۰ باشد آنگاه طبق قضیه حد مرکزی توزیع نرمال خواهد بود. (عادل آذر و مومنی، همان ، ص ۱۱۱) فرض های صفر و مقابل و آماره آزمون به صورت زیر می باشند: در فرمول آماره آزمون میانگین نمونه، S انحراف معیار نمونه، مقدار مورد آزمون، n تعداد نمونه می باشد. ناحیه بحرانی برای این آزمون در سطح اطمینان ۹۵ % به صورت نمودار) ۱-۳ ) می باشد. نمودار( ۱-۳): نمودار ناحیه بحرانی آزمون t استیودنت فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها ۴-۱- مقدمه: با توجه به این که روش پژوهش حاضر میدانی می باشد و در آن بر جمع آوری نظرات با بهره گرفتن از پرسشنامه تاکید می شود، بنابراین پژوهشگر ، ابتدا با بهره گرفتن از توزیع پرسشنامه بین ۳۶۰ نفر از کارمندان ومراجعه کنندگان به بخش دولتی که در این تحقیق ، مجموعه موردنظر در دانشگاه علوم پزشکی جهرم مورد پرسش قرارداده و سپس در راستای تایید یا رد فرضیه پژوهش، داده های حاصل از توزیع پرسشنامه ها مورد تجزیه، تحلیل و تفسیر واقع می شود .دراین فصل ابتدا به ارائه مشخصات پاسخ دهندگان پرسشنامه ها در قالب تحلیل توصیفی می پردازیم و سپس به تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه در قالب تحلیل استنباطی خواهیم پرداخت . ۴-۲- تحلیل توصیفی: تحلیل توصیفی به طبقه بندی ،خلاصه کردن،توصیف، تفسیرو نمایش گرافیکی داده ها برای برقراری ارتباط پژوهشگر با داده ها اطلاق می شود . نقش تحلیل توصیفی بعنوان اولین قدم در فرایند تحلیل آماری بسیار مهم و حیاتی است . تحلیل توصیفی با خلاصه کردن داده ها، ویژگیهای مهم آن را نمایان می سازد تا ایده های لازم را در ذهن پژوهشگر برای مرحله دوم تحلیل آماری )آماری استنباطی( ایجاد کند و توزیع کلی جامعه مادر را برای اتخاذ روش های آماری نشان دهد. ۴-۲-۱ - وضعیت جامعه آماری: جدول شماره (۱ – ۴): توزیع فراوانی و درصد وضعیت کارمندان دانشگاه علوم پزشکی جهرم و ارباب رجوع
هذه الساعهُ الـرهیبهُ فانظر یــا ابــن حــواءَ آیهَ الـرحمنِ ( صبری ، بی تا ، ص ۲۹) در روز قیامت تمام کسانی که پا بر این کره خاکی گذاشته اند را گردهم جمع می کنند . هر انسانی که روح در بدنش دمیده باشد از این صحنه غایب نخواهد بود و این که همه انسان ها در پیشگاه خداوند جمع می شوند . و این قیامت هولناک است پس ای انسان نشانه خداوند را ببین . ۵-۱۰- مدح پیامبران الهی ۵-۱۰-۱-پیامبر اعظم (ص) ماه فرو ماند از جمال محمد (ص) سرد نبا شد به اعتدال محمد(ص) قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمـال محمـد(ص) ( سعدی ، ۱۳۸۱ هـ ، ص ۷۶۲) حضرت محمد (ص) در دوران جوانی برای راز و نیاز با خالق یکتا در خلوت شب به دل کوه پناه می برد از جهل و نادانی ها به درگاه خداوند شکایت می کرد . و جسم و جان خود را در عبادت حق ورزیده می نمود در آن دوران ، شقاوت و جهل و نادانی مردم به اوج رسیده بود . همه این ها مهیای ظهور منجی آسمانی بود . تا این که در ۲۷ رجب سال ۶۱۱ میلادی امر حق جاری شد و محمد(ص) که برای مناجات شبانه به غار حرا رفته بود همه چیز را به گونه دیگر ببیند ، گویا درهای آسمان باز شده بود . و فرشتگان صف در صف منتظر قدم مبارک او بودند . همه سنگریزه ها به او خوشامد می گفتند ناگهان ملک وحی فرود آمد و به محمد فرمان داد : « بخوان » محمد (ص) که ظاهراً امی بود و سواد خواندن نداشت فرمود : « چه بخوانم » ، جبرئیل گفت : [ إقرأ باسم رَبّکَ الذی خَلَق ، خَلَقَ الانسانَ مِن عَلَقٍ ، إقرأ وَ رَبُّکَ الاکرَمُ ، الذی عَلَّمَ بِالقَلَمِ ، عَلَّم الانسانَ مالَم یَعلَم [۹۸] ] ( قرآن کریم ، العلق ، ۹۶/۵-۱) حضرت محمد (ص) از عظمت وحی به اضطراب افتاد و در کمال خستگی از جبرئیل می شنید . ای محمد تو پیامبر برگزیده خدا هستی و من ملک وحی جبرئیل هستم. رسول خدا با حالت اضطراب به طرف منزل رفت و به خاطر عظمت وحی و اضطراب به خواب رفت ناگهان جبرئیل نازل شد و خطاب کرد : [ یا ایُّهَا المُدَّثِّرُ ، قُم فَاَنذر ، و رَبَّکَ فَکبِرّ [۹۹] ] ( قرآن کریم ، مدثر ، ۷۴/ ۳-۱) محمدی چه خوش سروده است که : گلیمی به دور خود در کشیــد نخوابید و فکرش به هر سو رمید مــزمـل بگفتــا خــدایش بدو که قُــم یــا پیمبـــر و اَنذرعدو کنون بانگ توحید آید به هوش زَ خلــق محمد فرا دار گـــوش ( محمدی ، ۱۳۸۵ هـ ، ص ۱۴۵) به این ترتیب حضرت محمد (ص) به رسالت مبعوث شد . ستاره ای بـدرخشیـد و ماه مجلــس شد دل رمیده ی ما را رفیــق و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمــزه مسئله آمـوز صد مدرس شد ببــوی او دل بیمــار عاشقـــان چو صبا فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد طرب سرای محبت کنــون شــود معمور که طاق ابــروی یار منش مهندس شد ( دیوان حافظ ، ۱۳۷۸ هـ ، ص ۱۲۰) صبری در قصیده « محمد (ص) » این چنین برترین انسان را توصیف می کند : ما انقَضَت فَترَهُ[۱۰۰] التَّخَبُّطِ[۱۰۱] حتی أعلن الصُّبحُ دَعوَهَ الایمانِ وَ تَبَـــدَّی نـــورُ الیقینِ بِاُفقٍ صَــدَعَتهُ زلازِلُ الهَـذیَانِ وَ تَجَلّـت شمــسُ الهِدایه لِمَّا أرسَلَتهَا مَشِیئَهُ الرحمــنِ ( صبری ، بی تا ، صص ۵۲ – ۵۳) هنوز دوره ی جهل و نادانی تمام نشده بود که صبح دعوت به ایمان را نوید داد . نور یقین در افقی ظاهر شد مانند زلزله ای که سخنان بیهوده را ویران کرده بود . زمانی که مشیت خداوندی او را مبعوث کرد خورشید هدایت نمایان شد . شاعر در این ابیات می گوید : بَیِّنَاتٌ مِــنَ الهـدیَ فَصَّلتَها مَحکَماتُ الایاتِ فی الفُرقانِ سَاقَها الرُّوح للأمیــن لِیَبنِی ما تَدَاعَی من طاهِرِ البنیَـانِ فاض بالذِکر صدرُ أحمَدَ نوراً سَیِّد الخلقِ صَفوَهِ الانســانِ ( همان ) فرمان های خداوند که آیات محکم در قرآن آن را تبین می کرد . و آن را جبرئیل به پیامبر نازل کرد تا آن بنای طاهر که ویران شده بود را بسازد . و قلب پیامبر با قرآن پر از نور شد پیامبری که سرور مردم و برگزیده آن هاست . خداوند در قرآن کریم می فرماید : [ ما کانَ مُحَمَّدُ اَبا اَحَدٍ مِن رِجالِکُم و لکِن رَسولَ اللهِ وَ خاتَم النَّبِیّینَ و کانَ اللهُ بِکُلِّ شیءٍ عَلیماً [۱۰۲] ] ( قرآن کریم ، احزاب ، ۳۳/۴۰) حضرت محمد مشهورترین فردی است که نظیرش در تاریخ حیات انسان ها دیده نشده است کتابی آورد که هیچ کس نتوانست نظیرش را بیاورد ، و دینی آورد که پیروان بی شماری پیدا کرد و می کند . راه محمد (ص) راه باطن است که پیمون آن اتصال به حق و حقیقت را در پی دارد . راه او ، راه وصول به جزئیات و مصادیق کلیات است . صبری در ادامه ابیات چنین می گوید : خاتَــمِ الانبیــاء خیـــرِ بشیــر حصنتــه[۱۰۳] الآلاءِ بــالقــرآنِ کان یدعو الی الهَدی فی خُشُوع طاهـرَ النفسِ صادقَ الایمانِ أنفَقَ العُمــرَ فی الجِهادِ لتعلــو دعـوهُ الحقِّ غَفلَهَ البُــطلانِ فَأحَلَّ[۱۰۴] الـدِّینَ الحنیـفَ مقامــاً کان مجدَ الأجیالِ و الأزمانِ ( صبری ، بی تا ، ص ۵۳) پیامبر اکرم (ص) خاتم پیامبران است و بهترین بشارت دهنده و نعمت ها از او با قرآن محافظت می کند . او با خشوع و فروتنی و با درونی پاک و ایمان راستین مردم را به هدایت فرا می خواند . و عمر خویش را در راه خدا صرف کرد تا دعوت حق بر غفلت باطل چیره گردد . به دین اسلام جایگاهی بخشید که مایه افتخار نسل ها و دوران ما بود . راز نیاز رسول اکرم با خدا در اشعار صبری : سَبَّح الکـونُ رَبَّهُ فــی خُشُــوعٍ و خضوعِ و کَبَّرَ النیَّرانِ
مبانی مدرنیسم؛ قانون، محور اساسی جامعه مدنی است و این قانون، قانونی است که توسط مردم، تدوین میشود؛ بنابراین مبانی لیبرالیسم در شکلگیری مفهوم جدید جامعه مدنی اثرگذار بوده و فردگرایی، سکولاریسم و عقلانیت ابزاری، مبانی این جامعه مدنی بهشمار میروند. پلورالیسم اخلاقی و سیاسی؛ جامعه مدنی معاصر، همانگونه که ایدهای، در جهت تقویت پلورالیسم سیاسی است و از ایدئولوژی خاصی جانبداری نمیکند، بر کثرتگرایی ارزشی و اخلاقی نیز تکیه دارد؛ چرا که لازمه منطق به رسمیت شناختن همه گروهها و اجتماعات با هر مرام و مسلکی، کثرتگرایی و تساهل اخلاقی است. انسان مدنی؛ جامعه مدنی متکی بر انسان مدنی است و اگر افراد دارای ویژگی “مدنیت” باشند، آنگاه میتوان از جامعه مدنی سخن گفت. .( واعظی :پیشین؛۴۳) ۲-۳-۲جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی جامعه مدنی، آرمان جدیدی است که در ۳ دهه اخیر همزمان با فروپاشی دولت های رفاهی، دنیای سوسیالیسم و تجدد سازمان یافته در مغرب زمین در گفتمان عمومی و دانشگاهی پدیدار شده است. روح مفهوم جامعه مدنی در سطح بین المللی در دهه های اخیر نشانه احیای زبان مشترک بشریت برای فتح آزادی و استقرار دموکراسی است. جامعه مدنی روشی برای تشخیص کارزارهای جدید اجتماعی تلقی می شود. جامعه مدنی به مثابه آرایش جدید اجتماعی است که در متن آن آفرینش، سایر آرایش ها یا آفرینش های سیاسی امکان وقوع می یابند. جامعه مدنی منشاء ایجاد حوزه های جدید مقاومت علیه خشونت و دستگاه سرکوب و… است. شمار گسترده ای در کتاب ها و مقالات منتشر شده پیرامون جامعه مدنی یا عنوانی که این واژگان را در خود دارد عمدتا در حوزه نظریه سیاسی، فلسفه سیاسی و… جای می گیرند، انبوه نوشته ها و گفتارها هر کدام به نوعی در روشن شدن مفهوم جامعه مدنی و روابط آن با حوزه سیاسی و دولت به ما یاری رسانده اند. ارتباط عمیق مفهوم جامعه مدنی با سرمایه اجتماعی منجر به پاسخ به این پرسش است که جامعه مدنی توانمند، پاسخگو و کارآمد در چه شرایطی شکل می گیرد و تداوم می یابد، به بیان دیگر محور اصلی شناسایی زمینه های اجتماعی مناسب برای نوسازی سیاسی و عوامل موثر در شکل گیری و تداوم نهادهای مدنی است. سرمایه اجتماعی مفهومی است که بسیاری تحلیلگران اجتماعی برای توضیح طیف وسیعی از فرآیندهای اجتماعی به ویژه برای استقرار و تاسیس جامعه مدنی به کار می برند. در ادبیات نوسازی سیاسی مفهوم سرمایه اجتماعی برای تبیین زمینه های اجتماعی مناسب برای نوسازی سیاسی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مروری بر ادبیات سرمایه اجتماعی نشان می دهد که مفهوم سرمایه اجتماعی دارای ۴ بعد تحلیلی می باشد این ابعاد عبارتند از: ۱) آگاهی ها: پیش شرط اولیه برای مشارکت اجتماعی «آگاهی» است. در هر جامعه ای که افراد از ماهیت مسائل و رخدادهای اجتماعی آگاه نباشند یا از برنامه های موجود که پاسخگوی مشکلات هستند بی خبر نباشند، فرصت های مشارکت اجتماعی و حس قوی اجتماعی یا ذخیره سرمایه اجتماعی هم پایین خواهد بود. ۲) اعتماد و همکاری متقابل: اعتماد اجتماعی یکی از ابعاد مهم سرمایه اجتماعی است. اعتماد دارای دو بعد امنیت شخصی و انتظار همکاری و سود متقابل است. اعتماد و همکاری با بعد اول سرمایه اجتماعی یعنی آگاهی ارتباط مستقیم دارد، اعتماد راه را برای تعامل اجتماعی و پیدایش عرصه عمومی باز می کند. در جوامعی که فاقد اعتماد اجتماعی و همکاری متقابل بین افراد هستند گسیختگی و شکاف های ژرفی در میان گروه های اجتماعی مشاهده می شود، در چنین جوامعی باید در انتظار پارانویای گسترده باشیم همچنین روابط کلینتالیستی ، فرصت طلبی، انزوا، بی نظمی و… رشد می یابد. روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان فرهنگی به این نکته تذکر می دهند که پایه هر نوع اعتمادی «اعتماد به نفس» است، اعتماد به نفس نتیجه پیدایش شخصیت رشید و بالغ است که طی فرآیندی پرافت و خیز به قله هویت یابی می رسند. چنین افرادی سنگ بنای جامعه ای بالغ و رشد یافته را پی می ریزند. رسیدن به قلعه هویت یابی به معنای خروج از مرحله صغارت است. اعتماد به نفس مقوله ای است اکتسابی که از طریق آموزش اجتماعی تحصیل می شود. اعتماد و همکاری متقابل بین افراد از عناصر مقوم سرمایه اجتماعی است. ۳ ) مشارکت اجتماعی: وجود شبکه های مشارکت به عنوان حوزه های تولید کننده سرمایه اجتماعی بعدی است که بیشترین توجه را در ادبیات نوسازی و توسعه سیاسی به خود معطوف کرده است. هدف از به کارگیری عبارت حوزه های تولیدکننده سرمایه اجتماعی برای نشان دادن این حقیقت است که همه حوزه ها از نظر تئوریک برای تولید سرمایه اجتماعی صلاحیت ندارند تنها حوزه هایی که به صورت داوطلبانه و آزاد و خودجوش شکل گرفته باشند تولیدکننده سرمایه اجتماعی هستند. شیوه تعاملات اعضای شبکه های مشارکت اجتماعی بر مبنای ارتباطات زبانی است. شبکه های مشارکت اجتماعی ای سالم هستند که در آنها لکنت زبان نباشد و افراد بر مبنای سخن و کلام با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. بر منطق کلام مسائل فی مابین را حل و فصل کنند. وجود شبکه های مشارکت اجتماعی در هر جامعه ای بیانگر میزان سرمایه اجتماعی آن است. هر چقدر شبکه های مشارکت در یک جامعه ای گسترده تر باشد سرمایه اجتماعی آن جامعه نیز غنی تر است. باید اضافه کرد در هر جامعه شبکه ای از ارتباطات رسمی و غیررسمی وجود دارد که یا عمودی هستند یا افقی، در چارچوب شبکه های ارتباطی عمودی یا شبکه های مشارکت غیرمدنی، روابط معمولا نابرابر است؛ رابطه خدایگان و بنده است. در جوامعی که شبکه های ارتباطی عمودی وجه غالب را دارند روابط نابرابر کلینتالیستی و استثماری بسیار رواج می یابد و فرصت طلبی، کلبی مسلکی، بی اعتمادی و… به ویژگی های فراگیر تبدیل می شود. بنابراین زمینه مناسبی برای استمرار نهادهای مدنی به وجود نمی آید. ولی در چارچوب شبکه های ارتباطی افقی یا شبکه های مشارکت مدنی که بر رابطه برابر مستثنی هستند زمینه مناسبی برای استقرار و تداوم نهادهای مدنی فراهم می شود زیرا شبکه های مشارکت اجتماعی اولا هزینه های بالقوه فرار، طفره روی و فرصت طلبی را در جریان هر گونه مبادله و داد و ستد اقتصادی ـ اجتماعی بالا می برند، ثانیا هنجارهای نیرومندی برای همکاری و تعامل متقابل پرورش می دهند، ثالثا ارتباط را تسهیل و جریان اطلاعات را درباره قابل اطمینان بودن افراد تقویت می کنند که نتیجه آن اعتماد متقابل بیشتر و آسان تر شدن همکاری است و رابعا کامیابی ها و پیروزی های گذشته حاصل از همکاری داوطلبانه را متبلور می سازد. ۴) قابلیت و همکاری سازمانی: یکی از ابعاد مهم دیگر سرمایه اجتماعی وجود سازمان های کارآمد و پاسخگو در جامعه است؛ سازمان هایی که قابلیت و توانایی آن را داشته باشند که به خواسته ها و تقاضاها به صورت کارآمد و منطقی پاسخ دهند و ظرفیت های نهفته در جامعه را به برنامه های موثر تبدیل نمایند و همچنین تشریک مساعی و همکاری متقابل بین سازمان ها برای پیشبرد برنامه ها وجود داشته باشد. پس می توان گفت جوامعی که دارای سرمایه اجتماعی غنی هستند بستر اجتماعی بسیار مناسبی را برای شکل گیری و استقرار جامعه مدنی توانمند،پاسخگو و کارآمد فراهم می سازند و نهادهای مدنی دموکراتیک هم در چنین فضایی رشد می کنند. یکی از دلایل کارآمد تر بودن نظام های دموکراتیک نسبت به نظام های اقتدارگرا وجود انباشت سرمایه اجتماعی در چنین جوامعی است. انباشت سرمایه اجتماعی از اقتدارگرایی و خودکامگی، فرصت طبی، کلبی مسلکی، روابط کلینتالیستی، بی اعتمادی و… جلوگیری می کند. وجود سرمایه اجتماعی کلید استقرار جامعه مدنی و دموکراسی در هر جامعه ای است و فقدان سرمایه اجتماعی مانع اساسی بر تاسیس و استقرار جامعه مدنی و دموکراسی است. در انتها می توان بیان داشت که اساسا ، جامعه مدنی سپر و حفاظ شهروندان در برابر دولت و تنظیم کننده روابط و مناسبات میان دولت و شهروندان بر اساس مشارکت عمومی در گردش امور همگانی جامعه است. جامعه مدنی به عنوان یکی از کانون های آموزش وقدرت یابی شهروندان، از عرصه هایی است که افراد از طریق آن و به واسطه تعاملات مدنی به موقعیت شهروندی_فرد دارای حق مشارکت در زندگی اجتماعی وسیاسی_ نائل می شوند. رشد، پویایی و شادابی جامعه مدنی تأثیر مهمی در شکوفایی نقش انسان در زندگی اجتماعی وسیاسی داشته است. جامعه مدنی به افراد فر صت حضور در اجتماع و موقعیت های اجتماعی را اعطا می کند؛ لذا پویایی و شادابی جامعه مدنی به رشد شخصیت انسانی، بلوغ اجتماعی و استقلال او در برابر دیگر بازیگران و کانون های قدرت منجر می شود.از طریق مشارکت در فعالیت های مدنی است که افرادبا دیگران تعامل می کنند وارتباطات اجتماعی بر مبنای احترام و نفع متقابل شکل می گیرد؛ شهروندان متوجه ارتباط بین منافع شخصی خود و مصالح اجتماعی می شوند و از این طریق می توانندبه انباشت وافزایش سرمایه اجتماعی کمک کنند. بنابراین وجود جامعه مدنی پویا وفعال زیر بنای شکل گیری سرمایه اجتماعی در جامعه می باشد.از سوی دیگر بالا بودن میزان سرمایه اجتماعی باعث میشود تانهادهای اجتماعی شکل گرفته توسط شهروندان بتوانند وظیفه خود را به عنوان ناظر وکنترل کننده عملکرد دولت به انجام برسانندو از این طریق شهروندان قادرمیگردند تا در شکل دادن به یک جامعه مدنی قوی مشارکت داشته باشند. به گفته منتسکیو: ‹‹ اصلاحات سیاسی متوقف بر اصلاحات فکری و اخلاقی است››. ۲-۴ سرمایه اجتماعی و سازمان های غیردولتی «سرمایه اجتماعی » به عنوان هنجارها و ارزشهای غیر رسمی مشترک میان اعضای یک گروه ، سنگ بنای هرگونه فعالیت جمعی غیر انتفاعی به شمار می آید.بدون وجودارزش های مشترک وهمگانی که تعدادی از افراد خود رابه آن متعهد بدانند نمی توان انتظارداشت که این افراد فعالیتی را آغاز نمایندکه نه تنها هیچ گونه نفع اقتصادی برای آن هادر بر نداشته باشد بلکه مستلزم صرف منابع مالی ونیز وقت وانرژی باشد.بنا براین شکل گیری ورشد سازمان های غیر دولتی در یک جامعه ـ به عنوان سازمان های غیر انتفاعی که نه در جهت منافع اعضابلکه در جهت منافع سایر افراد اجتماع فعالیت می کنند ـ مستلزم وجود سطح قابل توجهی از سرمایه اجتماعی در آن جامعه می باشد. ۲-۴-۱ مفهوم سرمایه اجتماعی «سرمایه اجتماعی» مجموعه هنجارها و ارزشهای غیر رسمی است که میان اعضای یک گروه مشترک هستند. این گروه میتواند از یک گروه دولتی، یک سازمان غیر دولتی، یک شبکه تا یک ملت را در برگیرد.تعاریف مختلفی از سرمایه اجتماعی ارائه شده است که در ذیل به چند مورد از آنها اشاره میشود: الف ـ سرمایه اجتماعی موضوعاتی اعم از شدت و کیفیت روابط و تعاملات بین افراد و گروهها، احساس تعهد و اعتماد دو جانبه نسبت به هنجارها و ارزشهای مشترک را شامل میگردد و به عنوان یک حس تعلق و همبستگی، پایه بهم پیوستگی اجتماعی در نظر گرفته میشود. (کاراکن و جانسون). ب ـ سرمایه اجتماعی وجوه گوناگون سازمانهای اجتماعی نظیر اعتماد، هنجار و شبکهها است که میتوانند با ایجاد و تسهیل امکانات هماهنگ کارایی جامعه را بهتر کنند. (پاتنام). پ ـ سرمایه اجتماعی منبعی اجتماعی ـ ساختاری است که دارایی و سرمایه افراد محسوب میشود. این دارایی شیء واحدی نیست بلکه ویژگیهایی است که در ساختار اجتماعی وجود دارد و باعث میشود افراد به سهولت بیشتری وارد کنش اجتماعی شوند. (کلمن). ت ـ سرمایه اجتماعی شامل روابط قراردادی و ساختاری نهادهای کلان اعم از دولت، رژیمهای سیاسی و نظامهای حقوقی و قضایی میشود. (نورث). ث _ سرمایه اجتماعی به معنای هنجارها و شبکه هایی است که امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی به منظور کسب سود متقابل رافراهم می کند. ج _ سرمایه اجتماعی را می توان به منزله هنجارها وشبکه هایی تعریف کردکه دستکم شامل سه عنصر آگاهی، اعتمادو مشارکت باشند. .( تاجبخش :۱۳۸۲؛۱۰۷) براساس تعاریف فوق صاحب نظران هشت عنصر مهم سرمایه اجتماعی را به قرار ذیل مطرح کردهاند (همان) ۱ـ مشارکت در اجتماع محلی ۲ـ کنشگرایی در یک موقعیت اجتماعی ۳ـ احساس اعتماد و امنیت ۴ـ پیوندهای همسایگی ۵ ـ پیوندهای دوستی و خانوادگی ۶ ـ ظرفیت پذیرش تفاوتها ۷ - بها دادن به زندگی ۸ ـ پیوندهای کاری به نظر می رسد که بتوان عنصر دیگری را به موارد فوق افزود وآن ثبات رفتاری است.رفتار باثبات یکی از عوامل شکل دهنده سرمایه اجتماعی است .چرا که بی ثباتی رفتاری موجب غیر قابل پیش بینی بودن رفتار و در نتیجه از بین رفتن اعتماد وامنیت ، بی ثباتی پیوندها، نامشخص بودن تفاوت ها و لذاتخریب سرمایه اجتماعی می شود. ۲-۴-۲سرمایه اجتماعی و توسعه در صورتی که بپذیریم تنها برخورداری از منابع مالی و نیروی انسانی نتوانسته جوامع را به سوی رشد و توسعه اجتماعی سوق دهد باید عامل سومی نیز برای دستیابی به توسعه قائل شویم و آن سرمایه اجتماعی است. توسعه اقتصادی ژاپن صریحاً به کمک توسعه منابع انسانی مرتبط با فرصتهای اجتماعی که ایجاد شده بود صورت گرفت. .( آمارتیاسن :۱۳۸۱؛۵۱) در واقع میزان اثر بخشی و کارآیی دو منبع اول عمدتاً به میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی بستگی دارد. از این گذشته سرمایه اجتماعی که در واقع از ارزشها و هنجارهای جامعه، استحکام تعهدات متقابل بین افراد، گروهها و تا حدود زیادی مشارکت اجتماعی تأمین میشود حافظ جامعه و گروههای اجتماعی دربحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است و میتواند از توقف جامعه در مرحله عقب ماندگی جلوگیری کند. مطالعه تجربی در زمینه سرمایه اجتماعی که طیف وسیعی از رشته های علوم اجتماعی رادر بر می گیرد ،نشان می دهد که اختلاف بین کشورها در سطح و میزان توسعه اجتماعی واقتصادی ناشی از اختلاف آنها در ذخیره موجودی سرمایه اجتماعی است.مناطق یا کشورهای دارای ذخیرهبالای سرمایه اجتماعی ،برحسب اعتماد تعمیم یافته وتعهد مدنی گسترده، به نظر میرسد که در مقایسه با جوامع دارای اعتماد وتعهد مدنی پایین ، به سطوح بالاتر رشد دست می یابند.بر طبق این مطالعات ،سرمایه اجتماعی با تسهیل همکاری بین منافع متضاد فردی برای نیل به ستانده فزاینده وتوزیع برابر به کارایی ورشدکمک می کند. .( جباری :۱۳۷۰) به عنوان مثال،رونالد دور،جامعه شناس انگلیسی که یکی از هوشمندترین وباسابقه ترین ناظران تحولات جامعهژاپنی است، معتقد است که در ژاپن هزینه های معاملاتی به دلایل غیر اقتصادی (یعنی اجتماعی)پایین نگاه داشته شده است.وی عامل اصلی پایین بودن این هزینه هارا «اخلاقی شدن روابط تجاری مبتنی بر خوش معامله گری دو جانبه»عنوان می کند. .( واعظی :۲۲۶) همچنین تحقیق دیگری که در کشور ایتالیا انجام شد نشان دادکه رشداقتصادی بیشتر مناطق شمالی واختلاف سطح توسعه مناطق شمالی و جنوبی این کشور ناشی از اختلاف در میزان سرمایه اجتماعی در این دو ناحیه است.( رمضان زاده :۱۳۸۱؛۲۱) ۲-۴-۳ سرمایه اجتماعی و دموکراسی سرمایه اجتماعی را میتوان سنگ بنای دمکراسی و جامعه مدنی نامید. پیدایش و گسترش اصول دمکراسی در یک کشور مستلزم وجود زمینههای مساعدو آمادگی مردم برای قبول این پدیده اجتماعی است. شواهد مهم تاریخی نشان داده است که وقتی مردم روحیه دمکراتیک نداشتهاند کوشش دولتها برای اجرای دمکراسی بی نتیجه بوده است؛ زیرا دمکراسی با زور و تلقین در جوامع راه نمییابد بلکه جوامع هستند که بایستی خواهان دمکراسی باشندو به دست خویش در زمین مساعد بذر آن را کاشته و نهال آن را پرورش داده و از ثمرات آن برخوردار شوند. .( جباری :پیشین؛۷۲) ۲-۴-۴شکل گیری سرمایه اجتماعی اگر افراد در یک بستر مدنی مشارکت کنند و اشتراکاتی را که به عنوان شهروندان با سایر افراد دارند فارغ از پیوندهای درونی با زمینههای قومی و فرهنگی مبنا قرار دهند سرمایه اجتماعی شکل میگیرد. البته همین پیوندهای درون گروهی میتواند پتانسیلی مولد برای انباشت سرمایه اجتماعی باشد. ( سبزواری :۱۳۸۲؛۵۷) با این حال نبایدنقش دولت را در شکل گیری سرمایه اجتماعی از نظر دور داشت. شکل گیری هر پدیده اجتماعی احتیاج به شرایط خاصی دارد. به عبارت دیگر انسانها نمیتوانند به صورت کاملاً ارادی تحت هر شرایطی هر نوع جامعهای را که خواستند ایجاد کنند بلکه باید زمینههای عینی و ذهنی لازم برای شکل گیری نوع خاصی از جامعه و پدیده اجتماعی وجود داشته باشد. .( زکایی :۱۱ ) مهیا کردن این زمینهها عمدتاً بر عهده دولتهامی باشد.در این جهت تغییر نگاه دولتمردان به مردم ضروری است: افراد و مردم را باید به عنوان کسانی دید که فعالانه ـ با اعطای فرصتها ـ درگیر شکل دادن به سرنوشت خودشان هستند و نه فقط به عنوان دریافت کنندگان منفعل ثمرات برنامههای فریبکارانه توسعه. بعلاوه آماده سازی محیط قانونی و سیاسی زیربنایی، تأمین منابع مالی و فیزیکی، ایجاد کانالهایی جهت ابراز شرایط توسط افراد و گروهها و تعیین هنجارهای مشترک، دسترسی به سرمایه اجتماعی را امکان پذیر می کند. برای افزایش سرمایه اجتماعی میبایست تشکلهای داوطلب مردمی را مورد حمایت قرار داد. با تقویت و افزایش تشکلهای غیر دولتی همبستگی اجتماعی تکثیر شده و عمق مییابد و با افزایش این شاخص کارکردهای اجتماعی و اقتصادی سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی نمایان میشود. .( انوری :۱۳۸۱؛۹) به گفته آلکسی دوتوکویل: ‹‹ جامعه و فرهنگی که از ابتدا به افراد خود میآموزد که نسبت به سرنوشت خود حساس بوده و در آن شرکت کنند و افراد از ابتدا میآموزند که برای هر امری از ساختن یک بیمارستان گرفته تا تصمیم گیری نسبت به سرنوشت یک جنگ به شور و مشورت بپردازند؛ در چنین جامعهای مردم آزاد اندیش بوده و دمکراسی بنیان نهاده خواهد شد. .( زکایی :پیشین؛۱۳) ۲-۴-۵اندازه گیری سرمایه اجتماعی اگر افراد در یک بستر مدنی مشارکت کنند و اشتراکاتی را که به عنوان شهروندان با سایر افراد دارند فارغ از پیوندهای درونی با زمینههای قومی و فرهنگی مبنا قرار دهند سرمایه اجتماعی شکل میگیرد. البته همین پیوندهای درون گروهی میتواند پتانسیلی مولد برای انباشت سرمایه اجتماعی باشد.