به اين ترتيب، شبکههای اجتماعی يكي از انواع رسانههای اجتماعی محسوب میشوند. كاربردهاي سايتهای شبکه اجتماعی آن است که کاربران را از طريق ايجاد پروفايل اطلاعات شخصی و دعوت کردن از دوستان و همکاران برای دسترسی به پروفايل و ايميلشان، قادر به اتصال با يکديگر و ارسال پيامهای لحظهای میکنند. اين پروفايلهای شخصی میتواند هر نوع از اطلاعات را از جمله عکس، ويدئو، فايلهای صوتی و وبلاگها شامل شود (کاپلان و هنلين؛2010: 63). ميان سايتهای شبکه اجتماعی و ساير مفاهيم مانند جهان مجازی نيز مشابهتهايی به چشم میخورد. پاپ درخصوص اين مشابهت مینويسد: “سايتهای شبکه اجتماعی مثل ماياسپيس، و لينکدين با جهآنهای مجازی در عرضه کردن ميزان خاصی از تعامل و ارتباطات مجازی مشابه هستند و هنوز کاربران از خلق يک آواتار برای تعامل با ديگران بینيازند و بيشتر تعاملات به طور ناهمزمان با تأخير زمانی صورت میگيرد.” (پاپ[35]؛ 2009: 3). مثالهای مشهور اين نوع شبکههای اجتماعی، فيسبوک، ماياسپيس، تگد، سایورلد، هایفايو، زينگ، اورکات، و لينکدين هستند، اما از ميان اين سايتها فيسبوک و ماياسپيس از جايگاهی خاص در ميان کاربران برخوردارند و ريشهی اين دو سايت نيز به شبکه اجتماعی فرنداستر بازمیگردد. كه در اين پژوهش عضويت در شبكه اجتماعي فيسبوك مورد توجه قرار گرفته است.
“فرنداستر، فيسبوك و (ماي اسپيس) سه شبکه اجتماعی کليدی هستند که چشمانداز تجارت، فرهنگ و پژوهش را شکل دادهاند.” (بويد[36]، 2007: 4). فيسبوک ، کار خود را از يک جمعيت ويژه آغاز کرد. فيسبوک به عنوان شبکه اجتماعي مخصوص هاروارد در اوايل 2004 شروع به کار کرد. کاربران با پيوستن به آن از يک آدرس پست الکترونيک با پسوند Harvard.edu برخوردار میشدند. فيسبوک در حمايت از دانشگاههای ديگر، همزمان با نياز به ارائه ايميل آدرس دانشگاهی مرتبط با آن مؤسسات سبب میشد دريافت کاربران از آن به عنوان يک جماعت صميمی و خصوصی باشد (بويد،2007: 7).
2-3-3 فیسبوک
با شروع سپتامبر 2005، فيسبوک در ميان دانشآموزان دبيرستانها، حرفهایهای درون شبکههای سازمانی و در نهايت همه، توسعهی همگاني يافت. باز کردن عضويت به اين معنی نبود که کاربران جديد میتوانستند به راحتی به شبکههای بسته دسترسی داشته باشند، با اين حال دسترسی به شبکهی دبيرستان به درخواست عضويت نياز داشت. تنظيم دسترسی به پروفايل و امکان شخصیسازی آن، اضافه کردن کاربردهايی به پروفايل از جمله امکانات فيسبوک است.
کاربران فيسبوک به طور ميانگين مسنتر از ساير شبکههای اجتماعی هستند. کاربران اين شبکهاجتماعی، 40% متأهل، 80% سفيدپوستو 6% بازنشسته هستند و در اين زمينهها از ساير شبکههای اجتماعی آمار بالاتری دارند. کاربران فيسبوک از نظر بيشترين ميانگين درآمد ساليانه با 61 هزار دلار در ردهی دوم قرار میگيرند. فيسبوکیها به طور ميانگين هر کدام با 121نفر در صفحاتشان بهعنوان دوست در تماس هستند. برای فيسبوکیها علاقهی مشترک عمدهای ديده نمیشود و حوزهی علايق کاربران اين سايت بسيار متنوع است. دليل اين پراکندگی علايق، تعداد بسيار زياد کاربران اين شبکه اجتماعی با ويژگیهای متفاوت است که بيشترين تعداد در بين سايتهای مشابه است. کاربران فيسبوک همچنين نسبت به اين سايت بسيار وفادار هستند (گلزردي, 1388).
آمارها نشان ميدهد به دليل افزايش استقبال از اين شبكه اجتماعي، در برزيل و هند نيز تعداد كاربران اين شبكه اجتماعي افزايش تصاعدي يافته است. كشورهايي همچون برزيل، مكزيك، اندوزي، آرژانتين و فيليپين قسمت اعظم كاربران فيسبوك را به خود اختصاص دادهاند؛ نيمي از مردم آمريكا يعني 149 ميليون نفر عضو فيسبوك هستند و اندونزي نيز با 37 ميليون كاربر در ردهی دوم بيشترين كاربر فيسبوك قرار دارد.
بر اساس آمار، سه چهارم از كودكان اروپا در شبكههاي اجتماعي عضو هستند و اين در حالي است كه يك نفر از پنج نفر كه داراي سن زير 13 سال است، كه اين موضوع محدوديتهاي سني فيسبوك را نقض كرده است. نظرسنجي جديدي كه از سوي كميسيون اروپا انجام شده نشان ميدهد كه 77 درصد از كودكان 13 تا 16 ساله و 38 درصد از كودكان 9 تا 12 ساله در اروپا در شبكههاي اجتماعي عضو هستند. نتيجه اين نظرسنجيها نشان ميدهد كه يك چهارم از آنها پروفايل خود را در معرض ديد عموم قرار دادهاند، بدين معنا كه هر فردي ميتواند به اطلاعات آنها دسترسي داشته باشد كه همين امر آنها را در خطر سوء استفاده از سوي برخي افراد قرار داده است. يكي از مقامات كميسيون اروپا كه مسؤول امور اينترنتي در اين كميسيون است، از شركتهاي شبكههاي اجتماعي خواست تا پروفايل كودكان را تنها در دسترس افراد تأييد شده قرار دهند و اين پروفايلها را در موتورهاي جستوجوگر ناپديد كنند. اما موضوع قابل توجه اين است كه تعداد پروفايلهاي نوجوانان 13 تا 16 ساله در شبكههاي اجتماعي در غرب اروپا بسيار زياد است، به طور مثال هلند با 70 درصد داراي بيشترين كودك زير 13 سال عضو در يك شبكه اجتماعي است و فرانسه با 25 درصد در انتهاي جدول قرار دارد. اين نظرسنجي همچنين نشان ميدهد كه فيسبوك محبوبترين شبكه اجتماعي در 17 كشور از 25 كشور اروپايي است و 57 درصد از افراد 9 تا 16 ساله عضو اين شبكه اجتماعي هستند. با وجود محدوديتهاي سني، 20 درصد از كودكان 9 تا 12 ساله كه تحت نظرسنجي قرار گرفتند، اظهار كردند داراي يك اشتراك فيسبوك هستند. اما مقامات اين شبكهی بزرگ اجتماعي مدعي شدند از راهكارهاي جديد امنيتي براي افزايش سطح امنيت كاربران استفاده كردهاند. (مشرقنيوز, 1390)
مدير رسانهاي فيسبوك اعلام كرد كه براي مقابله با كلاهبرداري از كاربران فيسبوك و ارسال هرزنامهها به آنها، تدابير امنيتي جديدي اتخاذ كردهاند. وي مدعياست كه فيسبوك روند ورود كاربران به اين شبكه اجتماعي را ارتقاء بخشيده و از ابزار جديدي براي افزايش امنيت لينكهايي كه در اين شبكه به اشتراك گذاشته ميشود، استفاده كردهاند. از سويي ديگر يكي از مديران فيسبوك اظهار كرده است كه اين شركت متعلق به ارائه فضاي امن به كاربران در اينترنت است.
طبق اعلام شركت امنيتي سيمنتك[37]، اشخاص ثالث و كمپانيهاي مختلف اين فرصت را داشتهاند كه به اطلاعات شخصي كاربران فيسبوك از جمله اطلاعات پروفايلها، عكسها و محتويات چتها دسترسي داشته باشند و براي كاربران پيغام ارسال كنند. تخمين آنها در اين باره اينگونه بوده كه از ماه آوريل سال 2011 نزديك به صد هزار برنامه[38]، افشاي اين اطلاعات را تسهيل كرده است. همچنين مشاهده شده كه در طول سالها، صدها هزار برنامه به طور سهوي باعث افشاي اطلاعات كاربران فيسبوك و قرار گرفتن آنها در اختيار اشخاص ثالث شده و ممكن است اشخاص ثالث خود به توانايي دسترسي به اين اطلاعات واقف نبودهاند و فيسبوك مطالب اعلام شده از سوي سيمانتك را تأييد كرد.
براي ميزان تأثيرگذاري اين شبكه ميتوان نگاهي به اخبار كشته شدن بن لادن انداخت؛ پس از انتشار خبر كشته شدن اسامه بنلادن، صفحهی مربوط به اين اتفاق به نام “اسامه بنلادن مرده است” در فيسبوك با استقبال چشمگير كاربران اين شبكه اجتماعي روبهرو شد. تنها ظرف چند ساعت پس از انتشار اين خبر، بيش از 200 هزار نفر صفحهی “اسامه بنلادن مرده است” را Like[39] كردند. اما اين شبكه يا هدف جذب كاربران هر چه بيشتر، در تلاش براي تقويت بخش News Feeds خود در نظر دارد تا اخبار بيشتر و واقعيتري منتشر كند. براي همين منظور، فيسبوك چندي پيش به استخدام فردي براي ايجاد روابط ميان خبرنگاران و سازمآنهاي خبري پرداخت. اقدامات جديد فيسبوك همچنين به سازماندهي رويدادهاي رسانهمحور كمك ميكند و قرار است يكي از اين رويدادها به زودي در دفتر فيسبوك در كاليفرنيا برگزار شود. واديم لاوروسيك كه مسؤول بخش برنامههاي مرتبط با خبرنگاران در فيسبوك شده، مأموريت پيدا كرده است تا امكانات بيشتري در اين شبكه ايجاد كند تا اينكه بتوان از آن به عنوان يك ابزار خبري نيز استفاده كرد (ايسنا, 1390).
و اما طبق آمار (CIA world Fact book, 2011) و با توجه به گزارش آماري كه مديران فيسبوك در سال 2010 ميلادي منتشر كردند؛ جالب است بدانيم كه:
روش دیگری که برای سنتز بنزوزانتنها ارائه شده است، تراکم آلدهیدها با دو مول ۲-نفتول است. اخیرا این واکنش با بهره گرفتن از کاتالیستهای مختلفی نظیر p-TSA [55]، سیلیکاسولفوریکاسید [۵۶]، سولفامیکاسید [۵۷]، NH4H2PO4 [۴۶]، HClO4-SiO2 [۵۸]، سیانوریککلراید [۵۹]، I2 [۶۰]، Yb(OTf) [61] و آلوم [۶۲] توسعه داده شده است (طرح ۱-۲۶).
(۹۹) (۹۱) (۴۷)
طرح (۱-۲۶)
یک روش مناسب برای سنتز بنزوزانتنها واکنش تراکمی سه جزئی آلدهیدها، ۲-نفتول و ترکیبات حلقوی ۱،۳- دیکربونیل میباشد.
گزارش شده است که این روش توسط کاتالیستهایی مانند BF3.Et2O [63]، NaHSO4 [۶۴]، Sr(OTf)2 [۶۵] و TBAF انجام گرفته است [۶۶].
مزایای این روش سنتزی، کوتاه بودن زمان انجام واکنش، راندمان بالا، خالص سازی آسان، شرایط ملایم و استفاده از کاتالیستهایی است که از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه میباشد (طرح ۱-۲۷)
(۱۰۰) (۴۶) (۹۱) (۴۷)
(۱۰۲) (۱۰۱) (۹۱) (۴۷)
طرح (۱-۲۷)
روش دیگری که برای سنتز زانتنها به کار میرود واکنش دیمدون با آلدهیدهای آروماتیک در حضور کاتالیست است. در این نوع واکنش
از کاتالیستهایی نظیر NaHSO4-SiO2 [۶۷]، BCl3 [۶۸]، پلیآنیلین-p-تولوئنسولفونات [۶۹]، PMA-SiO2 [۷۰]، HClO4-SiO2 و PPA-SiO2 [۷۱]، ZrOCl2 و LiBr [72] استفاده شده است.
این روش سازگار با محیط زیست است و مانع از تشکیل محصول جانبی ناخواسته و راندمان پایین می شود (طرح ۱-۲۸).
(۵۳) (۵۲) (۴۶)
طرح(۱-۲۸)
روش مناسب دیگری که برای سنتز زانتنها و بنزوزانتنها استفاده شده است، واکنش ۲-هیدروکسی نفتالن-۴،۱-دیاون و آلدهید در حضور مقداری کاتالیست است. در این واکنش از آلدهیدهای آروماتیک که دارای استخلاف الکتروندهنده یا الکترونکشنده میباشند، استفاده می شود. آلدهیدهای آلیفاتیک در شرایط مشابه ضعیف واکنش می دهند. از مزایای این روش سنتزی راندمان بالای واکنش و شرایط بدون حلال آن میباشد (طرح ۱-۲۹) [۷۳].
(۱۰۳) (۵۲) (۸۶)
طرح (۱-۲۹)
بخش تجربی
بخش تجربی
دستگاهها و تجهیزات
طیفهای H-NMR ,13C-NMR1 با دستگاههای FT-NMR 400 MHz در آزمایشگاه مرکزی دانشگاه اصفهان وFT-NMR 300MHz در دانشگاه سمنان و FT-NMR 300 MHzدر دانشگاه ارومیه با استاندارد داخلی تترا متیل سیلان،ساخت شرکت BRUKER به ثبت رسیدند.
کلیه طیفهای IR با دستگاه اسپکترو فوتومتر مدل Nexuse 670 شرکت Nicolet در قرص KBr در دانشگاه ارومیه به ثبت رسیدند.
نقطه ذوب ترکیبات توسط دستگاه (Digital melting point Apparatus) Electrothermal اندازه گیری شد.
مواد شیمیایی مورد استفاده
برای اجرای کارهای عملی این پایان نامه، از ۱و۳- سیکلوهگزاندیاون به عنوان ماده اولیه، و اورتو- نیترو بنزآلدهاید، متا نیترو بنزآلدهاید، ۵،۴،۳- تریمتوکسی بنزآلدهاید،۲-هیدروکسی بنزآلدهاید، پارا فلوئورو بنزآلدهاید، فرمالدهاید، بنزآلدهاید، فتالالدهاید و ترفتالالدهاید، به عنوان آلدهید و از اتانول و متانول به عنوان حلال، که از شرکتهای Fluka، MerkوAldrich، خریداری شده و بدون نیاز به خالصسازی مورد استفاده قرار گرفتند.
سنتز سیانوژن برومید
سیانوژن برومید (۲۹) به عنوان ماده اولیه با بهره گرفتن از تکنیک ارائه شده در منبع [] در آزمایشگاه و با رعایت نکات ایمنی سنتز شده و مورد استفاده قرار گرفت.
مشخصات ترکیب (۲۹)
مشخصات فیزیکی: جامد سفید رنگ، نقطه ذوب: ۰C54- 49، نقطه جوش: ۰C62-61
۱و۳ سیکلوهگزاندیاون
۱و۳- سیکلوهگزاندیاون (۲۸) به عنوان ماده اولیه مورد استفاده قرار گرفت.
مشخصات ترکیب (۲۸)
مشخصات فیزیکی: جامد سفید رنگ، نقطه ذوب ۰C105- 102.8، نقطه جوش: ۰C235.06
واکنش سیانوژن برمید با ۱و۳- سیکلوهگزاندیاون و آلدهیدهای مختلف در حضور سدیم اتوکسید و در حلال متانول
واکنش سیانوژن برومید با ۱و۳- سیکلوهگزاندیاونو ۳- نیتروبنزآلدهاید در حضور سدیم اتوکسید و در حلال متانول(ترکیب a104)
در یک بالن ۲۵ میلی لیتری ۲۲۴٫۲۶ میلی گرم (۲ میلی مول) ۱و۳- سیکلوهگزاندیاون و مقدار۱۵۱ میلی گرم (۱ میلی مول) از آلدهید مورد نظر را در ۱۰ میلی لیتر متانول کاملا حل و سپس مقدار ۱۳۰ میلی گرم (۱٫۳ میلی مول) سدیم اتوکساید نیز به بالن اضافه کردیم و اجازه دادیم تا مخلوط واکنش ۳-۲ دقیقه بر روی همزن مغناطیسی هم بخورد. محلول حاصل را در قیف افزاینده حاوی لوله جانبی ریخته و قطره قطره به یک بالن ۲۵ میلی لیتری حاوی ۱۰۶ میلی گرم (۱ میلی مول) سیانوژن برومید (احتیاط: سیانوژن برومید بسیار سمی است و کار با این ترکیب حتما زیر هود انجام بگیرد) که در ۲ میلی لیتر متانول حل شده، و مجهز به همزن مغناطیسی و حمام یخ بود اضافه کردیم. پیشرفت واکنش را با TLC کنترل کردیم (n- هگزان : اتیل استات ۸:۱۰) پس از حدود ۴۸ ساعت واکنش تمام شد. رنگ آغازی واکنش بی رنگ بوده و رنگ پایانی آن زرد رنگ بود.محلول حاصل را در یک بشر ریخته و روی آن را با پارافیلم پوشاندیم. بعد از ۵-۴ روز رسوب (در بعضی موارد رسوب کریستالی) تشکیل شد که بعد از جداسازی، مشخص شد ترکیبa104 با راندمان ۷۵ درصد حاصل شده است. البته در بعضی از مواقع در طول واکنش رسوب تشکیل میشد که در این صورت رسوب تشکیل شده همان محصول بود. از محصول بدست آمده برای شناسایی طیف_های FT-IR , ۱H-NMR,13C-NMR گرفته شد.
مشخصات ترکیب(a104)
مشخصات فیزیکی: جامد سفید رنگ، نقطه ذوب : °C212-210
مشخصات طیفی (اشکال۱ تا ۳ ضمیمه طیفها،صفحات۶۳-۶۱ )
FT IR (KBr cm-1) 3400, 3159, 2953, 2873, 1724, 1602, 1525, 1427, 1382, 1347, 1254, 1226, 1189, 1110, 1035, 995, 945, 881, 844, 809, 726, 680, 638, 586, 534, 498, 454 cm-1
۱H NMR (DMSO-d6, ۳۰۰ MHz) δ ۱/۵۵-۲/۵۱ (m, 12H), 3.16 (d, 1H, J = ۱۰٫۸ Hz), 3/28 (s, 1H), 3/35 (bs, 1H), 4/00 (d, 1H, J = ۱۰٫۴ Hz), 4/44 (s, 0.5 H), 7/05 (d, 1H, J = ۱۱٫۲ Hz), 7/05-8.02 (m, 3H)
۲ - ۲۶ تأثیر فرهنگ سازمانی بر پیاده سازی مدیریت دانش:
فرهنگ سازمانی نیز یکی دیگر از متغیرهای زیرساختی برای پیاده سازی مدیریت دانش است (.(Gold et al., 2001 ; Demarest, 1997 طبیعتاً، سازمانها باید یک فرهنگ مناسب برای پیاده سازی مدیریت دانش پایه گذاری کنند. فرهنگ اعتماد باعث میشود روابط و اعتماد متقابل بین اعضاء سازمان افزایش یابد و افراد تمایل بیشتری به پیاده سازی مدیریت دانش داشته باشند. همچنین سازمانها نیاز به یک محیط یا فرهنگ یادگیری مستمر دارند تا پیاده سازی مدیریت دانش موفقیت آمیز باشد (Nedlela & Toit, 2001) به گونهای که یادگیری در همه سطوح سازمان اتفاق بیفتد. در یک فرهنگ یادگیری افراد مشکلات را جستجو میکنند و تشویق به یادگیری میشوند و از طریق ابزارهای یادگیری همانند آموزش پیاده سازی مدیریت دانش را تقویت میکنند .(Damanpour, 1997) با تقویت فرهنگ یادگیری ظرفیت سازی برای پیادهسازی مدیریت دانش افزایش پیدا میکند. برای ایجاد ظرفیت یادگیری در سازمان سه مفهوم قابل بررسی است: یادگیری، تغییر ابتکار و تغییر فرهنگ .(Daneshfard,K, 2004)در آینده سازمانهایی موفق و پایدار خواهند بود که از دیگران جلوتر و دائماً در حال یادگیری باشند ((Najafbeygi R, 2004 همچنین سازمانها نیاز به روابط حمایتی، تشریک مساعی و ایجاد فضای صمیمیت و دوستی (فرهنگ همکاری) برای تحقق مدیریت دانش دارند. در چنین فرهنگی افراد همدیگر را حمایت و کمک میکنند و دانش مورد نیاز برای انجام فعالیتهای سازمانی در اختیار همدیگر قرار میدهند تا به کارگیری دانش، آسان و زمینه ایجاد ایدهها و روشهای نوین در سازمان فراهم شود. گرایش یا عدم گرایش سازمانها به فرهنگ قدرت میتواند پیادهسازی مدیریت دانش را متاثر سازد. (.(Davel & Snyman, 2007 عدهای از محققان معتقدند وجود نظام سلسله مراتبی، خط مشیهای سیاسی و نفوذ صاحب منصبان قدرت در به اشتراک گذاشتن مدیریت دانش در بخش دولتی موثراست. (.(Fytton et al., 2004
۲ - ۲۷ مدلهای مدیریت دانش
مدلهای متعددی در حوزهی مدیریت دانش از سوی دانشمندان و صاحبنظران ارائه شده است که به مهمترین آنها اشاره میشود.
مدل بویست: مدل بویست از جمله مدلهایی است که روابط میان داده، اطلاعات و دانش را به خوبی ترسیم کرده است.
مدل بویست: روابط داده، اطلاعات و دانش Hales, S. (2001).
فیلترهای مفهومی و ادراکی
عوامل دانش اطلاعات داده
منابع داده
این مدل از سه قسمت تشکیل شده است. داده ها به عنوان ورودی های این مدل محسوب میشوند. در این مدل، اطلاعات الگوهایی هستند که پس از عبور دادهها از فیلترهای ادراکی، به دست میآیند. بویست معتقد است که مدلهای ذهنی تعیین کننده چگونگی انجام واکنش نسبت به دادهها و اطلاعات است. از طرفی چون افراد دانشهای متفاوتی دارند، در نتیجه مدلهای ذهنی متفاوتی نیز خواهند داشت. مدلهای ذهنی تعیین کننده چگونگی رفتار و تصمیمگیری افراد بوده و همچنین به عنوان فیلترهایی عمل میکنند که بر اساس آنها اطلاعات و دادههای موجود شناسایی میشوند (واعظی، ۱۳۸۸).
مدل براد هویت
برای تولید دانش شخصی، هویت چرخهای را ارائه میدهد. او میگوید که دانش شخصی از طریق ممارست تجربی با اطلاعات تولید میشود .در واقع اطلاعات به عنوان ورودی، اشکال مختلفی میتواند داشته باشد . به نظر هویت پردازش اطلاعات، تجربیات، دانش عملی، مهارت افراد و تا حدودی عامل شانس و خوش اقبالی منجر به تولید دانش جدید میشود. شکل ۲ این چرخه را نشان میدهد (Hoyt, B. 2003).
چرخه تولید دانش( Hoyt, B2003)
اطلاعات دانش عملی
تجربیات خوش شانسی
مدل نوناکا و تاکه اوچی
نوناکا و تاکه اوچی مدلی پنج مرحلهای برای فرآیندهای تولید و انتقال دانش در سازمان ارائه نمودهاند. این مراحل عبارتاند از:
تسهیم دانش ضمنی (تبادل تجربیات بین افراد
تعریف مفاهیم (تبدیل مفاهیم از حالت ضمنی به صریح
بررسی مفاهیم (سنجش کاربردی بودن مفاهیم
ایجاد یک الگوی اولیه
انتقال و توسعه دانش (توزیع متقابل) Nonaka & Takeuchi, (1995).
همچنین آنها در خصوص تعامل بین دانش نهفته و دانش صریح چهار فرایند را مطرح کردهاند:
جدول ۲-۳ مدل تعامل دانش نهفته و صریح Nonaka & Takeuchi, (1995).
به دانش آشکار | به دانش ضمنی | |
از: دانش آشکار | ترکیب | درونی سازی |
از: دانش ضمنی | برونی سازی | جامعه پذیری |
جامعه پذیری: عبارت است از فرایند تولید دانش نهفته جدید نظیر مهارتها و مفاهیم ذهنی مشترک. به عبارتی در این فرایند از طریق انتقال دانش نهفته به دانش نهفته، سعی در ایجاد دانشهای جدید میشود. مشارکت در تجربیات، تعالیم استاد- شاگردی، شرکت در سمینارها و کنفرانسها از جمله راهکارهای مؤثر در این زمینهاند این نوع دانش نهفته را دانش همدلی نیز مینامند (رادینگ: ۱۳۸۳).
برونی سازی: عبارت است از فرایند بیان دانش نهفته به صورت دانش صریح. ارائه یک محصول جدید میتواند مثالی از این فرایند باشد. برای موفقیت آمیز بودن این فرایند استفاده مداوم از مدلها، فرضیهها و مفاهیم، استعارهها و نظیر اینها مهم است. به این نوع دانش، دانش مفهومی هم گفته میشود.
ترکیب: عبارت است از فرایند تبدیل دانش صریح به دانش صریح در قالب مجموعههای نظاممند. به این نوع دانش، دانش نظاممند هم گفته میشود (همان منبع). در این فرایند متون علمی، پایگاه های اطلاعاتی و بانکهای آماری که در زمره دانشهای صریح قرار میگیرند، توسعه مییابند. این نوع انتقال موجبات تکامل و افزایش دانش صریح را فراهم میآورد ( الوانی: ۱۳۸۲).
درونی سازی: در تبدیل دانش صریح به دانش نهفته، افراد با خلاقیتهای ذهنی خود از نظریات صریح آموخته شده، دانشهای جدید ایجاد میکنند که اگر چه قابل انتقال به دیگران نیست ولی در عملکردهای آنان منعکس میشود. در درونی سازی فرد بر پایه فرضیهها و روابط کلی، به دانشی دست مییابد که خاص ذهن و شرایط محیطی او است و به دشواری قابل انتقال میباشد (همان منبع). دانش نهفته مجدداً دانشهای نهفته جدید را ایجاد میکند (جامعه پذیری) و فرایندهای دیگر به تبع آن اتفاق میافتند و به شرط فراهم آمدن زمینههای لازم، این فرایند مستمر خواهد بود. نوناکا این نکته را یادآوری میکند که فرایند تعامل دانش بین دانش نهفته و دانش صریح به صورت دایرهای نیست بلکه به شکل مارپیچ است. همچنان که این چرخشها تکرار میشوند، مقیاسهای مارپیچ بزرگتر میگردند و به صورت عمودی و افقی گسترش مییابند، اولین چرخش در درون افراد ایجاد میشود همچنین ثابت شده است که در یک سازمان دانش محور، کارکنان با تجربه، احتمال کمی دارد که در جستجوی دانش موجود در سیستم مدیریت دانش باشند و بیشتر در درونی کردن و تسهیم دانش خود با دیگران نقش دارند (Aurum, et al , 2007).
مدل یکپارچه تولید دانش
نوناکا مدلی را برای فرایندهای تولید دانش ارائه کرده که در شکل ۳ آمده است:
بازاریابی
سود ناویژه
زمان بندی
تحلیل استراتژیک (محیط داخلی و خارجی)
تحلیل مهارت های استراتژیک و رهبری
تدویل استراتژی ها
استراتژی در جهت اجرا و کنترل
استراتژی های بازاریابی
خلاصه اجرایی
پیشینه و زمینه طرح
چشم انداز و دیدگاه های سازمانی
تحلیل موقعیت بازار
تحلیل داخلی
تحلیل داخلی و حسابرسی
جنبه های بحرانی و موضع یابی
مفروضات با اهمیت
ویژگی های بازار هدف
اهداف مقدماتی فروش، خط تولیدات و موضع یابی رقابتی نام تجاری و استراتژی بازاریابی
مدیریت هفت پی بازارابی
نامه تجاری
توسعه
بودجه
تجدید نظر و ساختار بندی مجدد اهداف
نورتن پلی[۱۹] معتقد است برنامه های عملی بازاریابی که در بخش برنامه استراتژیک بازاریابی (شکل ۱-۲) نشان داده شده، یک برنامه مجزا نیست بلکه بخشی از برنامه استراتژیک بازاریابی است و شامل جدول های ردیف بالا و پایین است.
شکل ۱-۲- برنامه استراتژیک بازاریابی
سوالات ویژه ای که مدیران عالیه و استراتژیک را در ساماندهی به برنامه ریزی های بازاریابی یاری می دهند،عبارت اند از:
الف)آیا مدیران شرکت به برنامه ریزی صرفا به دید یک تشریفات اداری نگاه می کنند یا اینکه معتقد هستند که آن یک ابزار سودمند برای نیل به اهداف می باشد؟در صورت حاکم بودن نگرش اول مدیران عالیه شرکت ، باید به فکر راههایی باشند که ارزشهای والای برنامه ریزی بازاریابی را به مدیران زیر مجموعه خود نشان دهند.
ب)آیا برنامه بازاریابی شرکت ،از بخشهای ویژه و مشخصی به منظور طی فرایند یعنی تجزیه و تحلیل موقعیت ،تعیین اهداف و مقاصد ، مشخص نمودن راهبردها و برنامه های اجرایی بازاریابی به همراه کنترلهای لازم برخوردار است یا نه ؟در صورت منفی بودن جواب ، چه اقداماتی برای اصلاح برنامه ها لازم است؟
ج)آیا چارچوب برنامه های بازاریابی،استاندارد است و از نرم افزارهای کامپیوتری در حدی استفاده می کند که همه مدیران در سطوح مختلف سازمان به آن برنامه ها دسترسی داشته باشند؟
در ادامه به ارائه تصاویری از الگوها و مدل هایی در زمینه مراحل اماده سازی برنامه بازاریابی پرداخت میشود و در نهایت، تا حد امکان و ضرورت فرایند مذکور توصیف و تشریح خواهد شد.
شکل ۲-۲-مراحل آماده سازی برنامه بازاریابی (گلچین فر و دیگران ۱۳۸۵)
شکل ۳-۲- ساختار برنامه بازاریابی[۲۰]
هایپر و کوپر[۲۱] برنامه بازاریابی را بعنوان یک روش منظم و گام به گام بر اساس شکل ۴-۲ تشریح میکنند.
شکل ۴-۲- برنامه بازاریابی
برنامه بازاریابی
پیش زمینه بازاریابی
پرسشهای ذیل به مدیران بازاریابی در بررسی برنامه های مدیریت بازار کمک می نمایند:
۱٫آیا در برنامه تنظیمی به تهدیدهای عمده بیرونی و درونی و همچنین به فرصتهای مهم ، جدید و هیجان انگیز اشاره شده است؟
۲٫آیا تعریف ساده و روشنی از بازار یا بازارهای هدف و نیز بازارهای نهان و بالقوه موسسه در برنامه بازاریابی ارائه شده،آمده است؟
۳٫آیا در بخش یا بخشهای هدف تعیین شده،محصول موسسه نسبت به محصولات مشابه رقبائ،یک محصول برجسته و ممتاز در نظر مشتریان تلقی می شود یا نه؟
۴٫آیا استراتژیهای موسسه سنجیده و هماهنگ هستند و اینکه آیا شرکت ، ابزار درستی را به کار گرفته است؟
۵٫مدیران تنظیم کننده برنامه ها،میزان نیل به اهداف را چقدر برآورد نموده تند؟
۶٫اگر در هربخش فقط ۸۰درصد بودجه برآوردی تصویب شود، مدیر هر یک از بخشها چه فعالیتها و اقداماتی را از بخش خود حذف خواهند نمود؟
۷٫و سوال آخر اینکه اگر به جای حذف ۲۰درصد بودجه درخواستی ،۲۰درصد نیز به آن اضافه نماییم،مدیر هر بخشی چه فعالیتهایی را به فعالیتهای قبلی پیش بینی شده خود اضافه خواهد نمود؟
اما مسئله این است که تنظیم یک استراتژی خوب،فقط یک نقطه شروع برای موفقیت است و اگر این راهبرد به نحو مطلوب پیاده و اجرا نشود،نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. منظور ما در اینجا از پیاده کردن برنامه بازاریابی یعنی فرایند تبدیل برنامه ها و استراتژیهای بازاریابی به عملیات بازاریابی به منظور نیل به اهداف عالیه موسسه می باشد.
۵-۲-۳-۲-۱ بازی وَرَق
یکی از سرگرمیهای بسیار رایج منطقه هرمود در جشنها، دید و بازدیدها ومهمانیها «بازی وَرَق» است. هر کجا چند مرد گرد هم جمع میشوند بساط بازی وَرَق نیز چیده می شود و معمولاً ساعتها ادامه دارد. این بازی معمولاً دو نفره یا چهار نفره است که روش بازی در همه جا یکی است؛ به همین دلیل از توضیح نحوه این بازی صرف نظر میکنیم.
۵-۲-۳-۲-۲ خط پای ساده
این بازی افراد خاصی را شامل نمی شود؛بلکه در هر سنی و به هر تعداد که باشند میتوانند بازی را انجام دهند. برای انجام این بازی که بیشتر در بین دختران رایج است،ابتدا شکل ۸ مربع را روی زمین با یک تکه گچ کشیده، بعد داخل آنرا شمارهگذاری می کنند. بعد بچهها یک تکه کاشی که حدوداً ۴ سانتیمتر طول و ۴ سانتیمتر عرض دارد، برداشته و کناری میگذارند. بعد هر کدام از بچه ها که زودتر برای بازی اعلام آمادگی کند، او بازی را شروع می کند و بقیه نیزبه ترتیب از خانه یک بازیمیکنند. به این ترتیب که ابتدا کاشی را داخل خانۀ اول انداخته بازی می کنند. یک دور بازی که کردند (البته با یک پا روی زمین و یک پا در دست)، از خانۀ یک، دو و سه میگذرند و وقتی که به خانه ۴ و۵ رسیدند چون چهار و پنج با هم هستند، هر دو پا را یکی در خانه ۴ و دیگری را در خانه ۵ میگذارند. پس از آن دوباره با یک پا وارد خانه ۶ میشوند و باز هم برای خانه ۷ و ۸، هر دو پا را یکی در خانه ۷ و دیگری را در خانه ۸ میگذارند. بعد با همان حالت چرخیده و سپس همان کارها را انجام داده و بر میگردند به خانه اول. داخل خانه اول پا نباید پا بگذارند، بلکه همانطور که در خانه ۲ هستند، دستشان را دراز کرده وتکه کاشی که در خانه شماره یک است را برداشته و به بیرون از محدودۀ خطها، یعنی بالاتر از خانه شماره یک میپرند. دوباره کاشی را به خانه دوم انداخته و باز هم بازی می کنند و تمام این کارها را انجام می دهند تا وقتی که خانه شماره ۸ را نیز پشت سر گذاشتتند. بعد در کنار خانه شماره یک در طرف چپ یا راست خانه دیگری را رسم می کنند که آنرا «خانۀ Aو آ» مینامند. بعد از شخصی که مرحله گفته شده را با موفقیت پشت سر بگذارد، خواسته می شود که در کنار خانه A نشسته و از پشت سر تکه کاشی را برداشته و داخل خانه شماره یک بیندازد و کارهای قبل را تکرار کند، با این تفاوت که در مرحله دوم باید این کار را با چشم بسته انجام بدهد. در صورتی که او پای خود را از محدوده داخل خانه،خارج بگذارد یا حتی اگر پای خود را روی خط بگذارد، از این مرحله کنار میرود و جای خود را به دیگران مدهد و هر کس که مرحله دوم را زودتر انجام بدهد، برنده خواهد شد و بقیه بچهها او را تشویق می کنند(البته لازم به تذکر است که اگر تکه کاشی کوچک روی خط بیفتد، باز هم در بازی، فرد دچار خطا شده و باید از بازی کنار برود).
۵-۲-۳-۲-۳ دسمال بازی
این بازی نیز از بازیهای مخصوص عروسی و جشنهاست که هم توسط مردان وهم زنان به اجرا در می آید. در واقع دسمال بازی، رقص سنتّی زنان است. در آن زنان با لباسهای محلی رنگارنگ و دسمال های زرین رنگارنگ شرکت می کنند. دسمال بازی نیز با آهنگ و ریتم ساز و نقاره تنظیم می شود و دسمال بازان و رقاصان با توجه به مقامهای مختلفی که توسط نوازندگان و طبّالان نواخته می شود دست و پای خود را حرکت می دهند. مردان نیز همانند زنان با دسمالهای رنگی در این رقص و بازی خود را مشغول می کنند و با شرکت در چنین مراسمی خود را شریک خوشبختی آنان مینمایند؛ البته قابل ذکر است رقص زنان از مردان کاملاً مجزاست.
۵-۲-۳-۲-۴ نذر
بازی نذر که یکی از بازیهای اصلی و اصیل جنوب ایران است. این بازی در بندر عباس و شهرهای دیگر جنوب ایران نیز انجام میشده است.بازی نذر به سه نوع است: ۱) نذر آرادی؛ ۲) نذر بندری؛ ۳) نذر قنبر کاچ. که هر کدام از این بازیها قوانین یکسانی داشته است؛ولی وسیلۀ بازی که همان نذر بوده است، بنا بر موقعیت هر شهر فرق میکرده است.
مثلاً نذر ارادی به صورت مخروط بوده است که در پایین آن یک تیغه فلزی تیز قرار داشته است.
و نذر بندری که به صورت تخم مرغ بوده استو نذر قنبر کاچ که بازی آن بیشتر در لارستان و اطراف آن رواج داشته و به صورت کله قند بوده است.
روش بازی: این بازی که اگر بخواهیم در اصطلاح امروز آن را بگوییم، به صورت پرتاب وزنه امروزی بوده است که این نذرها بسیار سنگین بوده است و افراد قوی، سر نذر را با طناب میبستند و آن را پرتاب میکردند. هر کس این نذرها را در فاصله زیادی پرتاب میکرده، برنده بوده است و این بازی نذر، اکثراً در زمینهای وسیع صورت میگرفته است.
۵-۲-۳-۳ بازیهای متروک شده
۵-۲-۳-۳-۱ آی بچه گَل*
یک نفر داد میزد و بچههای دیگر به دور خودشان جمع میکردند و میچرخیدند و همان یک نفر با صدای بلند میخواند:آی بچه گَل، های های- بیی و دَر، های های بازی کنیم، بازی شیرازی کنیم، سنگ بزنیم و بچهها، سرکه خورد بکنیم.
۵-۲-۳-۳-۲ اَسَمَکو و دُمدُمَکو*
عدهای از بچهها در محلی دور هم مینشینند، پاهای خود را دراز می کنند یک نفر با انگشت به روی پای بقیۀ بازیکنان میزند و این شعر را میخوانند: «اَسَمَکو و دُمدُمَکو، قلم قلم باز بود، شتر کریم خان بود، الر بالر، بزن و بکش و درکش». هرگاه شخصی که این شعر را میخواند،انگشتش روی پای یکی از بازیکنان باشد و آخرین کلمه شعر را بگوید، یعنی شعر تمام شود، باید آن شخص پای خود را بیرون بکشد و دوباره شعر را از نو میخوانند تا اینکه پای بقیه هم از روی زمین برداشته شود و آخرین فردی که پایش در روی زمین دراز است، ناچار سر خود را به صورت سجده روی دست قرار میدهد و به صورت خمیده مینشیند و بقیه بازیکنان دست خود را روی پشت سر او میزند و این شعر را مخوانند:«گاو زرد شیخ حسن، هر چه تَزِن اَتَم مَشَخ، دست کی بالای دست؟» آن شخص که دست بازیکنان بر پشت آن است، باید بگوید دست کدام یک از آنها روی دست همه بازیکنان قرار دارد. اگر راست گفت، آن شخص باید دستش را از روی پشتش بردارد؛ و اگر غلط گفت، این کار را باید دوباره تکرار کند تا اینکه درست بگوید و همه بازیکنان، یکی یکی دست را از پشت او بردارند.
۵-۲-۳-۳-۳ پاتِلَکوُ*
این بازی بیشتر در تابستانها که آب انبارها را برای آبگیری در زمستان تخلیه می کنند، رواج دارد. به این صورت که: چندین نفر جمع میشوند و ۲ به ۲ به گروههایی تقسیم میشوند. هر کدام از گل و لای داخل آب انبار، گلولهای شَل برمیدارند و به صورت کاسۀ کوچکی(پاتِلَک) درمیآوردند. نفر اول پاتِلَکَش را محکم از دهانه به زمین میزند تا پاتِلَک سوراخ میشد؛ بعد نفر دوم مقداری شَل به اندازه همان سوراخ به نفر اول میدهد و نفر اول باز کاسه میسازد؛ آنگاه نفر دوم باید این کار را تکرار کند. این بازی تا وقتی ادامه دارد که شل یکی از بازیکنان تمام شود. در آخر برندهها نیز با هم مسابقه می دهند و بازی را تکرار می کنند تا بالاخره یک نفر پیروز میدان شود.
۵-۲-۳-۳-۴ َپتَوتَسک (نوعی قایم باشک)*
در این بازی مانند قایم باشک عمل می کنند؛ فقط در ابتدای بازی برای مشخص شدن گرگ(شخصی که چشم می گذارد) این شعر را میخوانند: یَنکَل- دُونکَل- سِه نکَل، ۴، بَسلق بشکن، تیر انداز،اَولُ و مَولُ، عَّلَلَم پَتَوتَسک؛ که کلمهپَتَوتَسک به هر کس میافتاد او گرگ میشد و چشم میگذاشت. هنگامی که بقیه افراد پنهان میشدند، با علامت آنها شروع به گشتن میکرد و هر کس را اول مییافت او گرگ میشد و جایش را میگرفت.
۵-۲-۳-۳-۵ تیر اومد*
در این بازی ۲ دسته ۳ نفره یا بیشتر بازی می کنند. بنا به قرعهکشی یکی از دستهها بازی را شروع می کنند و اعضای آن در گوشه و کنار پنهان میشوند. از دسته دوم یک نفر مأمور گرفتن آنها می شود؛ دسته اول با گفتن کلمه ای آمادگی خود را اعلام می کنند و جوینده دنبال آنها میگردد و اولین نفری را که پیدا می کند، میگیرد و به جای خود می گذارد. در این بازی جایی نیز به نام دَکه وجود داشت که اگرشخصی جایش آشکار شده بود،بتواند خود را به دَکه برساند و به آن دست بزند در امان خواهد بود وگرنه جوینده او را میگیرد و او گرگ میشد و در دور بعدی بازی، او دنبال دسته دوم میگشت. این بازی در گذشته طرفداران زیادی داشته؛ اکنون نیز گاهی بچهها با عنوان قایم باشک آن را انجام می دهند.
۵-۲-۳-۳-۶ حَموم حَموموُ*
بازی حمام، یکی از بازیهای محلی ناحیه و منطقه لار است که به صورت دسته جمعی برگزار می شود و برای این بازی احتیاج به فضای باز است تا بازی با ذوق و شوق بیشتری دنبال شود. چگونگی انجام این بازی به این صورت است که ابتدا ۸ نفر از بچهها انتخاب شده و دستها را به دست هم داده و دایره کوچکی را تشکیل می دهند و در میان این دایره، شخص دیگری قرار میگیرد که به اصطلاح میگویند او «گربه» است. بعد بچههایی که به دور این به اصطلاح گربه جواب خواهد داد که:«به حمام میرم». بعد بچهها همگی با هم جواب داده که:«مگه حمام ما چه شه»، و دوباره گربه جواب میدهد که:«حمام شما کوچیکه». بچهها با شنیدن این حرف، خود را کنار کشیده به طوری که وسعت دایرهای که تشکیل داده بودند زیاد شود و بعد به گربه میگویند:«حمام از این بزرگتر؟» با این پاسخ گربه وسایلش را پیدا نمیکند. از بچهها میپرسد: «وسایلم کجاست؟» و همه میگویند که:«آقا گُرگه برداشت» (چون قبل از بازگشت گربه به حمام،این آقا گُرگه وسایل گربه را برداشته و پنهان می کند». بعد بچهها به همراه گربه، دنبال آقا گُرگه میدوند تا او را بگیرند و وسایل گربه را پس از اینکه از گُرگه گرفتند،دوباره بازی را از سر میگیرند و باز هم همان روش بیان شده را ادامه می دهند.
۵-۲-۳-۳-۷ چِخرِک*
تعدادی بازیکن در ابتدا دایرهای روی زمین میکشند؛ بعد هر کدام ۲ قرقرۀ تختهای(چخرک) را درون دایره مینشانند. بعد یکی از آنان بازی را بدین ترتیب شروع می کند که سنگی گرد را به طرف دایره پرتاب کند؛ هر مسافتی قرقره از دایره خارج شد، مال پرتاب کننده می شود و بازی به همین ترتیب ادامه مییابد و تک تک افراد بازی می کنند تا قرقرهها تمام شود. هر کدام از بازیکنان که قرقره بیشتری داشت برنده می شود و در دور دوم او بازی را شروع می کند. این بازی این روزها فراموش شده است.
۵-۲-۳-۳-۸ خَر- خَروُ
بچهها شاخه درخت خرما را از فاصله معینی از ته آن میبریدند؛بعد به وسیله پارچههای کهنه خورجینی به وسیلهۀ میخ به آن میبستند و بعد بر روی آن سوار میشدند و با دو میرفتند و گاهی با بند میبستند و آن را روی زمین در پشت خود میکشیدند.
۵-۲-۳-۳-۹ دارتوپا
در این بازی از یک چوب به بلندی یک متر و یک توپ(معروف به توپ هفته پوسته) استفاده می شد. بازیکنان به ۲ گروه تقسیم میشدند و گروه شروع کننده به ترتیب توپ را به کمک چوب به طرف بازیکنان حریف پرتاب میکردند. در صورتی که توپ شلیک شده به وسیله یکی از بازیکنان در هوا گرفته میشد، بازی در یک مرحله پایان مییافت و بازیکنان جای خود را با هم عوض میکردند. بازیکنان تیم شروع کننده به محض پرتاب توپ به حالت دو به طرف محلی که آنرا دَکّه مینامیدند، میرفتند، اگر به دَکّه میرسیدند، در امان بودند. در صورتی که توپ پرتاب شدۀ تیم حریف،قبل از رسیدن آنها به دکه، به کسی بر خورد میکرد، از دور خارج میشدند و بازی همچنان ادامه مییافت تا یا توپ در هوا گرفته شود و یا همه از دور خارج شوند. آنگاه دو تیم جای خود را عوض کرده و بازی را از اول شروع می کنند.
۵-۲-۳-۳-۱۰ دارچَکُل
در این بازی معمولاً ۲ تیم مساوی ۲ نفره یا بیشتر بازی می کنند که ابتدا یک سنگ نسبتاً بزرگ را در مکانی قرار می دهند، بعد تیم اول بازی را شروع می کند. یکی از بازیکنان پشت میایستد و با یک چوب بلند که آن را دار مینامند،چکل را که همان چوب کوتاه است، میزند و برای زدن چکل تا ۲ فوت(حالتی که دار به چکل نمیخورد) قبول است؛ در دفعه سوم باید حتماً چکل پرتاب شود و تیم دوم میتوانند تا وقتی چکل روی زمین در حال تکان خوردن است،آن را با پا بزنند و به سنگنزدیکتر کنند. بعد نفر اول که پشت سنگ ایستاده بود، چوب خود را جلو سنگ تکان میدهد، تیم حریف چکل را به سنگ بزند و نفر اول می تواند با چوب خود چکل را پرت کند تا به سنگ نخورد که هر چه دورتر رود امتیاز بیشتری دارد. بدین گونه امتیاز می دهند که با دار فاصله چکل را از سنگ اندازه میگیرند و به همان میزان امتیاز می دهند(اگر چکل به سنگ خورد تیم اول باخته و تیم دوم بازی را شروع می کند). بعد که همه بازیکنان این بازی را انجام دادند، هر تیمی که امتیاز بیشتری دارد باید مانند تنیس که توپ را روی راکت میزنند، چکل را روی دار بزند. ابتدا تیم برنده به همان تعداد چکل را با دار میزند و پرت می کند؛ وقتی همه اعضای تیم هر کدام به میزان امتیاز خودشان چکل را پرت کردند، تیم بازنده باید به طرف چکل که در فاصله دوری افتاده حرکت کند و به اندازه امتیازشان می توانند نفسشان را قطع کنند؛ زیرا در حین رفتن به طرف چکل یک نفس میگویند «زووو». بعد که امتیازشان تمام شد، باقی راه که تا چکل مانده را باید به افراد تیم برنده سواری بدهند. این بازی در این دوران نیز رواج دارد.
۵-۲-۳-۳-۱۱ گل گَلوُ
یک رینگ دوچرخه به وسیله یک چوب که پشت رینگ قرار میدادند حمل میکردند بر روی زمین و به صورت مسابقهای بین تعدادی از افراد که دارای این وسیله بودند این بازی انجام میگرفت و هر کدام مسیر مشخص شده را زودتر طی میکردند، برنده بازی میشدند.
۵-۲-۳-۳-۱۲لبپر گاله*
در این بازی تعدادی بازیکن در ۲ دسته تقسیم میشوند. بعد ۲ گودال(گاله) به اندازۀ تایر اتومبیل می کَنند که فاصله آنها گاه به ۴ متر میرسید. سپس یکی از گروه ها با یک سنگ پهنی که به اندازه کف دست بود، بازی را بدین گونه شروع میکرد که یک نفرشان طوری در یکی از چالهها قرار میگرفت که یک پایش داخل گاله و پای دیگرش چلو گاله باشد و با دست، سنگ را به طرف گاله مقابل پرت می کند. اگر در گاله افتاد، یکی از یاران حریف را از دور خارج کرده، به اصطلاح خوابانیده؛ بعد نفر دوم از تیم حریف سنگ را می اندازد و باز مراحل قبل تکرار می شود و به همین صورت بازی ادامه مییابد تا یک تیم، تمام یارانش ببازند.
افراد تیم برنده از افراد تیم بازنده سواری میگرفتند و این بار همان گونه که سوار بودند، سنگ را پرت می کنند. اگر سنگ در گاله افتاد، یکی از یاران حریف را از دور خارج کرده، به اصطلاح خوابانیده؛ بعد نفر دوم از تیم حریف سنگ را می اندازد و باز مراحل قبل تکرار می شود و به همین صورت بازی ادامه مییابد تا یک تیم، تمام یارانش ببازند.
افراد تیم برنده از افراد تیم بازنده سواری میگرفتند و این بار همانگونه که سوار بودند، سنگ را پرت می کنند. اگر سنگ در گاله افتاد، یکی از یاران حریف را از دور خارج کرده، به اصطلاح خوابانیده؛ بعد نفر دوم از تیم حریف سنگ را می اندازد و باز مراحل قبل تکرار می شود و به همین صورت بازی ادامه مییابد تا یک تیم، تمام یارانش ببازند.
افراد تیم برنده از افراد تیم بازنده سواری میگرفتند و این بار همان گونه که سوار بودند؛ سنگ را پرت می کنند. اگر سنگ در گاله افتاد، یک دور سواری میگیرند(فاصله رفت و برگشت بین دو گاله را یک دور حساب می کنند) و باز پرتاب می کنند؛ اگر باز هم در گاله افتاد، سواری دارند؛ ولی اگر نیفتاد، پیاده میشوند و بازی از اول شروع می شود.
۵-۲-۳-۳-۱۳ مرده، پاشو زنده بگیر*
شرح بازی: گروهی تشکیل میشوند و چالهای عمیق هم از طول و هم از عرض را حفر می کنند و یک نفر انتخاب می شود و در آن چاله میخوابد. به طوری که روی تمام بدن او به جز سرش خاک میریزند و با پا روی آن میکوبند تا محکم بشود و بعد بقیه اعضای گروه با خواندن «مرده پاشو زنده بگیر»، فرد خوابیده در چاله را تشویق می کنند که سعی بکند از چاله بیرون آمده و به دنبال آنهابدود؛ و هر کدام از اعضای گروه را که گرفت،نوبت او می شود که در چاله بخوابد و بازی به همین نحو تا آخر ادامه پیدا خواهد کرد.
۵-۲-۳-۳-۱۴ محلّی سرداب سنگ (سردار سنگ)*
ما از تاریخ و قدمت این بازی اطلاعی نداریم و نمیدانیم که این بازی توسط چه کسی یا چه طائفهای ابداع شده است؛اما میدانیم که این بازی شهرستان لار و اطراف آن فقط شناخته شده است؛ آن هم نسل قدیم یا یک دهه قبل میدانند. حالا به این بازی میپردازیم:
این بازی دسته جمعی است و از دو گروه تشکیل می شود. هر گروه از دو نفر به بالا شروع میشوند و به این ترتیب که اول، دو نفر به نام «استاد» انتخاب می شود؛ کار استاد یارکشی(مِردکشی) است؛ به این نحوه که دو استاد به نوبت یکی یکی برای خود از میان آن جمع یار میگیرند و به دو دسته تقسیم میشوند. هر دسته می تواند از ۵ یا ۶ نفر بیشتر تشکیل شود؛ اما اگر تعداد فرد باشد دستهای که مثلاً یک بازیکن کم دارد، استاد می تواند به جای آن بازی کند.
شروع بازی به این گونه است که ۱۰ عدد سنگ بزرگ تهیه می کنند؛ سنگهای بزرگ و صاف و حدوداً سنگ، باید بلندی ۴۰ سانتیمتر داشته باشد و این ۱۰ سنگ به دو تقسیم میشوند؛ به این صورت که اول یک سنگ میگذارند به نام «سرداب» و ۵۰ سانتیمتر پشت سر آن چهار سنگ میگذارند و دسته یا به قول لاریها«بَیِله» پشت آن سنگ میایستند و همینطور بیله یا دسته دیگر. حالا دست طرفین است که فاصله خود با سنگهای حریف چقدر است؛معمولاً به اندازهای که بتوانند سنگهای یکدیگر را بزنند،حدوداً ۹ الی ۱۰ متر فاصله میگذارند و قرعه میکشند که کدام هدفگیری کنند و هنگامی که قرعه کشیدند، دستۀ برنده، قرعه اول سنگ می اندازد. به این شکلیاران استاد که به آنها (مِرد) میگویند، یکی یکی سنگ میاندازند تا نوبت به استاد برسد و هر یار باید یک مرتبه سنگ بیاندازد تا نوبت به استاد برسد که استاد می تواند دوباره سنگ یباندازد. در این صورت که هر بار یک سنگ کوچکی که بتواند سنگهای حریف را بیندازد برمیدارد و باید اول، سردار یا سرداب که سنگ آن جلوتر از چهار سنگ دیگر است بیندازد و اگر به سنگهای دیگر خورد در حالیکه سرداب سنگ نیفتاده است، امتیاز حاصل نمی شود و یا بعد باید بیندازد و اول باید سرداب را بزند.
اگر سرداب را زد این حق را دارد که دوباره سنگ بیاندازد تا موقعی که سنگ به خطا رفت تا نوبت به استاد برسد. اگر استاد با هر دو نوبت سنگی که می تواند بیندازد،انداخت و تمام سنگهای حریف افتاده است که بازی تمام می شود؛ اما اگر حتی یک سنگ ایستاده و نیفتاده است، سدته بعد باید سنگ پرتاب و بازی کنند و اگر دسته دوم توانست تمام سنگهای دسته اول را بیندازد، بازی تمام می شود. اما اگر نتوانستند دسته اول باز سنگ می اندازد، اما این دفعه چون سرداب قبلاً افتاده است دیگر کاری به آن ندارند و راحت میتوانند به طرف آن یک سنگ نشانه روند و البته این را هم نباید از یاد ببریم که قبل از بازی شرط میگذارند که دسته مغلوب باید چنین کاری بکنند که اکثراً شرط آنها کوله سواری است که میگویند بین دو دسته سنگ باید ۵۰ مرتبه کوله سوار شوند و بروند و برگردند. با تمام شدن کوله سواری، اگر خواستند دوباره بازی می کنند؛و گرنه شاد و بشاش، دست در دست هم، هر دو دسته به طرف خانههای خودروانه میشوند.
۵-۲-۳-۳-۱۵ یَلختُور*
در این بازی از هیچ وسیله بازی استفاده نمیشد. روش بازی چنین بود که افراد در ۲ گروه از محلی شروع و به صورت لِی لِی در حالی که انگشتان یک پای خود را با دست از پشت سر گرفته بود، به طرف حریف میرفت و با همان پایش که جمع شده بود، سعی میکرد که حریف را از تعادل خارج کرده و نقش زمین کند. تیم برنده، تیمی بود که تمام بازیکنان تیم مقابل را به این طریق از دور خارج کند. این بازی تقریباً فراموش شده و کسی به آن نمیپردازد.
۵-۲-۴- باورها و خرافات
« به عقیده من همه انسانها معتقداتی دارند که یا عملی عاقلانه است و یا عاقلانه نیست. این سنّتها را البته میخواهیم و تقویت میکنیم، اما همه آنچه را که خرافات است و مال روزگار دوکریسی است، خاک خورده و کهنه است باید برچید» (بانو ایندیرا گاندی، سالنامه دنیا، سال ۱۳۵۳).