وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی – بررسی تطبیقی خرابکاری و… در حقوق جزای ایران و چین؛ – پایان نامه های کارشناسی ارشد

ماده ۱۸۳ ق.م.ا. مصوب ۱۳۷۰ مقرر می داشت : «هر کس برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد ، محارب و مفسد فی الارض می‌باشد. »

در این ماده محارب و مفسد فی الارض در کنار هم به کار رفته است و ظاهراً به یک معنا هستند اما به نظر می‌رسد همان‌ طور که از نظر گذشت رابطه مفسدفی الارض با محارب ، عموم و خصوص مطلق هست و لذا اشکالی به نظر نمیرسد.

در ماده ۲۰۱ لایحه حدود و قصاص (۱۳۶۱) جرم افساد فی الارض چنین تعریف شده بود : هر فرد یا گروهی که با توجه به آگاهی دست به عملی زنند که سلامت نظام جامعه اسلامی را در قسمتی از زمین به خطر اندازد مفسد فی الارض است .

شورای نگهبان در تاریخ ۱۳/۶/۱۳۶۱ در خصوص ماده پیشنهادی ، چنین اعلام نظر نمود :

ماده ۲۰۱ حذف شود و مصادیق لازم را به عنوان موادی صریحاً ذکر نمایند از قبیل مراکز فساد ، عشرتکده و امثال آن را تهیه و فروش مواد مخدر که موجب فساد جامعه شود .

در این ماده نیز واضح است که پیشنهاد دهندگان اولیه به مبانی افسادفی الارض توجهی نداشته و در کتابتی که با اصول قانونگذاری بیگانه است صرفا قصد انشاء افساد را داشته است. البته شورای نگهبان به حق، این ماده را به موقع مورد ایراد قرار داده و حتی فراتر از آن نظر به حذف آن داد و اینکه درخواست ارائه مصادیقی از این جرم نموده شاید ‌به این دلیل بوده است که آن را مستقل از محاربه بداند و متاسفانه از آن زمان هنوز هم تعریف دقیقی از این جرم ارائه نشده و همان‌ طور که بحث شد مهمتر از آن هیچ معیاری برای تبیین جرم و تعیین مجازات آن به صورت مترقی داده نشده است.

ماده ۵۰۴ ق.م.ا. مصوب ۱۳۷۵ مقرر می داشت :

هر کس نیروهای رزمنده یا اشخاصی را که به نحوی در خدمت نیروهای مسلح هستند تحریک مؤثر به عصیان ، فرار ، تسلیم یا عدم اجرای وظایف نظامی کند در صورتی که قصد براندازی حکومت با شکست نیروهای خودی در مقابل دشمن را داشته باشد محارب محسوب می شود و الا چنانچه اقدامات وی مؤثر واقع شود به حبس از دو تا ده سال و در غیر این صورت به شش ماه تا سه سال حبس محکوم می شود .

در ماده فوق، اگر چه قانون‌گذار عملیات مرتکب را در صورتی که به قصد براندازی حکومت اسلامی باشد ، محاربه قلمداد ‌کرده‌است، و اعمال فوق هیچ سنخیتی با محاربه ندارند ولی از مصادیق افساد فی الارض می‌باشد که در حالت اخیر نیز مجازات منصوص دارد که همان قتل است. وقتی قانون‌گذار معروض داشته: « چنانچه اقدامات وی مؤثر واقع شود » ، یعنی سعی در افساد داشته که منجر به نتیجه شده ،افساد محقق گردیده و مرتکب، مفسد فی الارض است چرا که عمل مجرمانه در این حد وسیع در صورتی که مؤثر باشد و نتیجه حاصل آید، افساد رخ داده است. اما قانون‌گذار در خصوص مجازات مرتکب – حقیقتا عطوفت اسلامی را نشان داده- وی را مستحق تعزیر دانسته است.

ماده ۶۸۷قانون مجازات اسلامی؛ مصوب ۱۳۷۵ و تبصره آن ؛

هر گاه شخصی اقدام به تخریب ، حریق ، از کار انداختن و یا هر نوع خرابکاری دیگر در تأسیسات و وسایل مورد استفاده عموم از قبیل شبکه های آب فاضلاب ، برق ، نفت ، گاز و … نماید . در حالی که هدف مرتکب اخلال در نظم و امنیت جامعه و مقابله با حکومت اسلامی باشد، مجازات محارب را خواهد داشت. از کار انداختن و تخریب تأسیسات عمومی که به منظور اخلال در نظم و امنیت جامعه صورت می‌گیرد در واقع مصداق «افساد» است، و با شرایط تحقق محاربه موافق نیست. البته بایستی در نظر داشت وسعت جرم و اثر مجرمانه عمل، در ماده فوق بر تعیین مجازات بسیار مهم می‌باشد. توضیح آنکه خرابکاری در بشکه های آب و فاضلاب و برق و سدها و خطوط انتقال نیرو و نظایر آنکه می ­توانند آثار بسیار گسترده ­ای بر زندگی مردم یک شهر داشته باشد از یک طرف مورد بحث قرار گرفته و از سوی دیگر به ‌از کار انداختن یا هر نوع خرابکاری در یک تلفن عمومی یا صندوق پست ویا در علائم راهنمائی و رانندگی مشابه اشاره شده که پرداختن ‌به این دو نوع تخریب در ماده واحدی قابل توجیه بنظر نمی­رسد(گلدوزیان،ایرج،محشای قانون مجازات اسلامی،۴۲۶، نشر مجد،۱۳۹۱ ).

مطلبی که مد نظر ماست ، اشاره به «آثار بسیار گسترده ­ای بر زندگی مردم یک شهر» است که در سخن این استاد حقوق به نقل از دکتر میر محمد صادقی آمده است که هما وسعت آثار تخریبی بسیار زیاد جرم در رخ­دادن افساد است.

به هرترتیب، امید آن می رود که در جهت رفع نواقص از تعاریف محاربه و افساد فی الارض و تلاش در ارائه مفاهیم ضابطه مند، قانون گذار به رفع ابهام از واژه هایی که احتمال برداشت های متفاوت از آن ها می رود، اهتمام ورزیده تا جلوی منشاء اختلاف در تعابیر گرفته شده و انسجام و هماهنگی بیشتر بین مواد قانونی حاکم شود .

بررسی تطبیقی خرابکاری و… در حقوق جزای ایران و چین؛

ماده ۶۸۷ ق.م.ا ایران با وجوه اشتراکی زیادی چه از حیث صورت جرم و چه از نظر مجازات در قانون جزای جمهوری خلق چین نیز آمده است که بررسی آن خالی از لطف نیست:

ماده ۱۱۸ قانون جزای چین: هرکس موجب خرابکاری در نیروگاه برق،… شود به ‌نحوی که بر ضد امنیت عمومی باشد،اما نتیجه آن خسارت جدی و خطرناک نباشد، به حبس با زمان ثابت که کمتر از سه سال و بیشتر از ده سال نباشد محکوم خواهد شد. در ادامه در ماده ۱۱۹ به جرائم ماده ۱۱۸ و البته با عناوین بیشتر اشاره می‌کند ولی به نتیجه جرم توجه خاصی کرده و می‌گوید: «… چنانچه نتیجه آن خسارت جدی و خطرناک باشد، به حبس با زمان ثابت که کمتر از ده سال نباشد،حبس ابد یا اعدام محکوم می شود.» قانون‌گذار چینی نسبتا دقت نظر به خرج داده و ابتدا به قصد ابتدائی مجرم توجه می­ کند که بایستی بر ضد امنیت عمومی باشد، بعد از آن به نتیجه جرم عنایت داشته و آن را به نتیجه­ای که جدی و خطرناک نباشد در یک ماده قانونی(۱۱۸) و عکس آن را در ماده دیگر با مجازات مختلف آورده است . هر چند در ماده ۱۱۹ بازهم مانند قوانین ما ابهام دارد ولی درجه بندی ارائه ‌کرده‌است که حکم مجازات راحت تر به دست می ­آید. اگر چه قانون‌گذار چین دست قضات را باز گذاشته اما به متهم هم امعان نظر داشته است و او را نیز از یاد نبرده است؛ در اقدامی جالب در ماده۶۷ و ۶۸ این قانون ، ابتدا به متهمی که خودش تسلیم شود یا اقرار کند، تخفیف مجازات می‌دهد. سپس متهمی را که در کشف جرم به مامورین کمک نماید، مستحق مجازات سبک تر دانسته و در نهایت در اقدامی جالب­تر می‌گوید: هر مجرمی که خود را بعد از ارتکاب جرم به طور ارادی تسلیم نکند، اما منشاء خدمات شایسته و مهمی بوده باشد می ­تواند از تخفیف مجازات یا معافیت از آن استفاده کند(حجاریان، حجاریان،محمدحسن، قانون جزای جمهوری خلق چین،مجد،تهران،۱۳۸۵).

دانلود منابع پایان نامه ها | بند نخست : دیدگاه قانون مدنی ایران – پایان نامه های کارشناسی ارشد

گفتارسوم : مالکیت درحقوق ایران

در این گفتار سعی شده است که مالکیت درحقوق ایران ازمنظر دیدگاه قانون مدنی و حقوق ‌دانان مورد بررسی ومطالعه قرارگیرد.

بند نخست : دیدگاه قانون مدنی ایران

باب دوم ‌از کتاب اول قانون مدنی ایران باعنوان «درحقوق مختلفه که برای اشخاص نسبت به اموال حاصل می شود» نام گذاری شده است وماده ۲۹ همان قانون مقرر می‌دارد: «ممکن است اشخاص نسبت به اموال علاقه های ذیل راداراباشند: ۱- مالکیت(اعم ازعین یامنفعت) ؛ ۲- حق انتفاع ؛ ۳- حق ارتفاق به ملک غیر»

وماده ۳۰ نیزمی گوید: «هرمالکی نسبت به مایملک خودحق همه گونه تصرف وانتفاع دارد ، مگردرمواردی که قانون استثناکرده باشد.»

با توجه به مواد یادشده میتوان گفت که قانون‌گذار ایران ، باکنارگذاشتن سایرنظریات مطروحه درفقه ، به تبعیت ازمکاسب شیخ انصاری ، مالکیت رایک علاقه ویارابطه اعتباری میان مالک ومال دانسته است.

ازدیگر سو باملاحظه عنوان باب دوم بایدگفت مالکیت حقی قانونی برای اشخاص است که نسبت به اموال پدید آمده است.

بنددوم : دیدگاه حقوق ‌دانان

دکترجعفری لنگرودی درخصوص مالکیت ، عناصر ذیل را در کتاب حقوق اموال خود ، نام برده است:

    1. وجودچیزی درخارج هرچندکه مالیت نداشته باشد.

    1. به صورت بالفعل اختصاص به شخص(حقیقی یاحقوقی) داشته باشد.

    1. اصالت دراختصاص(ایشان ‌در یکی دیگر ازآثارخود تصریح دارند که اختصاص ریشه وروح مالکیت است[۶۷].)

    1. طبعاً قابل انتقال به غیرویاقابل اتلاف به اراده مالک باشد.

    1. ازنظرمصارف گوناگون عموم ‌و شمول دارد(محدودیت ندارد)مگردرمواردخاص وطبق قوانین خاص.

    1. جنبه دوام دارد.

  1. ازحیث مالکیت ، مالک آن ، استقلال دارد.[۶۸]

همان‌ طور که پیش ازاین نیز بیان شد ، دکترکاتوزیان نیزدرتعریف خود ازمالکیت اینگونه گفته اند: «مالکیت حقی است دائمی که به موجب آن شخص می‌تواند درحدود قوانین ، تصرف درمالی رابه خوداختصاص دهد وازتمام منافع آن استفاده کند.[۶۹]»

درتعریف بیان شده ‌از طرف‌ ایشان درباره مالکیت ، میتوان حقیقت آن یعنی سلطه(حق) اختصاصی ‌بر مال را برداشت نمود.

گفتارچهارم : اوصاف مالکیت

قاعده مالکیت درفقه اسلام ، قاعده «تسلیط» است که ازروایات اسلامی وبه خصوص حدیث نبوی «الناس مسلطون علی اموالهم» سرچشمه گرفته است وبه معنای اختیار تام مالک ‌بر مال خویش ‌و سلطه مالکانه اش درتمامی تصرفات مربوط به دارایی خود می‌باشد، که چندنتیجه مهم زیر رادربردارد:

    1. مطلق بودن کلیه تصرفات مالکانه ؛ ‌به این ‌معنا که مالک هر گونه تصرفی را ‌در ملک خود می‌تواند انجام دهد که این سلطه شامل حق استعمال(استفاده ‌و به‌کارگیری) وحق استثمار(بهره وری ازمنافع) وحق تصرفات حقوقی ومادی درعین ومنافع مال خواهدبود.

    1. انحصاری بودن مالکیت ؛ که به معنای حق ممانعت دیگران ‌از تصرف دراموال بدون اجازه مالک خواهدبود.

  1. دائمی بودن حق مالکیت ؛ که به معنای همیشگی ‌و ابدی بودن مالکیت است واینکه مالکیت دراثر مرور زمان ازبین نخواهد رفت.

بااین توضیحات و درادامه به بررسی اوصاف یاد شده خواهیم پرداخت.

بند نخست : مطلق بودن

همانطورکه پیش تربیان شد ، فقها سلطه راازاجزای سازنده ماهیت مالکیت می دانند ولذا بدیهی است که مطلق بودن قدرت مالک ‌بر مال رابپذیرند ، اماذکراین نکته ضروری است که چون مالکیت دراسلام تحت تأثیرتعلیمات مذهب واخلاق است ، بایداذعان کردکه مالکیت اصیل دراسلام هیچگاه خشونت حقوق روم ‌را نداشته است.[۷۰] ‌و اطلاق آن همیشه مقیدبه اصول اخلاقی وشرعی بوده است ‌و بعنوان مثال برخلاف آنچه که در حقوق غرب مطرح است ، دراسلام ؛ اتلاف مال حقی شناخته شده نیست واین کارحرام ‌و ممنوع دانسته شده است.یکی ازفقهای معاصر نیز در این مورد می‌گوید : «هیچ دلیلی برجوازتصرف انسان درمالش به صورت دلبخواهی – خلاف شرع وعقل- نداریم[۷۱]

‌لذا باید گفت درنظام هایی که ‌بر انسان محوری و«اومانیسم» استوارند ، اتلاف اموال دارای ممنوعیت حقوقی واخلاقی نیست واین ‌از مصادیق اختلاف بین«نطام الهی» و «نظام بشری» می‌باشد.[۷۲]

قانون مدنی ایران نیز درماده ۳۰ مقرر می‌دارد: «هرمالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف وانتفاع داردمگردرمواردی که قانون استثناء کرده باشد.»

باید گفت ‌از نگاه قانون مدنی درشناختن این صفت مشکلی نیست ، اماباید توجه داشت همان‌ طور که درماده ۳۰ آن قانون نیزتصریح شده ، درمواردی مانند ماده ۱۳۲ همان قانون محدودیت‌هایی برای مالکیت بیان شده است ودرقوانین مصوب پس ازقانون مدنی نیزمحدودیتهای بسیاری ‌بر مالکیت واردشده است.‌از طرف‌ دیگر درزندگی شهری امروزه وبه خصوص درآپارتمانها ، محدودیتهای زیادی ایجادشده است ودولتها ‌نیز برای حفظ نظم عمومی ومصالح اجتماعی محدودیت‌هایی مثل فروش اجباری اجناس برای کنترل بازاروجلوگیری ازافزایش خودسرانه قیمت‌ها را ‌بر افراد تحمیل می‌کنند.همچنین اصل ۴۰ قانون اساسی ایران تصریح می‌کند که : «هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش راوسیله اضراربه غیریاتجاوزبه منافع عمومی قراردهد.» واین بدان معنا است که حق مالکیت مطلق نیست وتصرف وانتفاع مالک باید محدود به رفتارهای«معقول» و«متعارف» باشدودرحقیقت اصل یادشده به «قاعده لاضرر» که ‌محدود کننده «قاعده تسلیط»است ، اشاره می‌کند.

اصل ۴۴ قانون اساسی ایران نیز زمینه تحدیدحق مالکیت ‌را چنین بیان ‌کرده‌است: «مالکیت … تاجایی که بااصول دیگراین فصل مطابق باشدوازمحدوده قوانین اسلام خارج نشود وموجب رشدوتوسعه اقتصادی کشورگردد ‌و مایه زیان جامعه نشود ، موردحمایت قانون جمهوری اسلامی است.»

در نتیجه بایدگفت اطلاق حق مالکیت تاجایی محترم است که باقانون تعارض نداشته باشد.

بنددوم : انحصاری بودن

دروجود این صفت برای مالکیت شکی نیست چراکه نتیجه طبیعی اطلاق اختیارمالک ولزوم رعایت احترام آن ‌از طرف‌ تمام مردم ، انحصاری بودن حق مالکیت است.[۷۳] درحقیقت معنای انحصاری بودن مالکیت چنان بااطلاق درآمیخته است که جدایی بین آن ها مشکل است ، در این معنا ، مالک حق داردبه تنهایی وبه صورت کامل حقش را اجراکند وهیچکس بدون اذن واجازه اوحق تصرف درمالش ‌را ندارد ، به همین جهت این حق موجب ایجاد بسیاری ازآثارحقوقی نیزشده است.

ماده ۳۱ قانون مدنی ایران ، پیرواصل ۱۷ متمم قانون اساسی مشروطیت[۷۴] که همین مضمون راداشته است مقررمی دارد: « هیچ مالی راازتصرف صاحب آن نمی توان بیرون کردمگربه حکم قانون». در واقع این ماده نتیجه صفت انحصاری بودن مالکیت است و قواعد غصب(مواد۳۰۸ به بعد قانون مدنی)وهمچنین قوانین مربوط به مجازات سرقت و… مندرج درقانون مجازات اسلامی ، همگی درجهت تضمین همین صفت وضع شده اند.

اصل ۴۶ قانون اساسی ایران نیز در این خصوص مقرر داشته است: «هرکس مالک حاصل کسب وکارمشروع خویش است…»

مقاله-پروژه و پایان نامه – ۲-۶-۱- اطلاعات ناقص، ناکافی و غیرمهم – 2

    1. به موجب قانون بودن

    1. ضروری بودن

    1. آخرین وسیله بودن

    1. اکثر نبودن از اصل

    1. مبهم نبودن

    1. محدود کننده بودن و نه حذف کننده بودن

  1. در چارچوب نظام حقوقی بودن[۱۷۲]

با توجه ‌به این معیارها، انواع محدودیتهای آزادی اطلاعات و مشروعیت آن ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما در این گفتار، پنج مورد از محدودیتهای وارد بر آزادی اطلاعات را بیان خواهیم کرد. البته به نظر نگارنده، تبیین دقیق محدودیتهای وارده بر آزادی اطلاعات نیازمندبحث گسترده ایی است و هر یک می‌تواند عنوان رساله ایی مستقل قرار بگیرد.

۲-۶-۱- اطلاعات ناقص، ناکافی و غیرمهم

گاه اطلاعات مورد درخواست شهروندان تنها مربوط به حوزه کاری نهاد عمومی بوده و لزومی به آگاهی شهروندان از اطلاعات مربوطه نیست و یا اطلاعات محفوظه مشمول اصل آزادی اطلاعات نیست. به طور مثال بند ۲ اصل ۴۴ قانون اساسی استونی مقرر می‌دارد:«در صورت درخواست شهروندان استونی و بر طبق آئین مقرر به موجب قانون، تمامی نهادهای رسمی کشور و ایالتهای محلی و مشاوران رسمی آنان مکلّف به در دسترس قرار دادن اطلاعات مربوط به فعالیت‌های خود هستند. مگر اطلاعاتی که به موجب قانون مستثنی شده و یا اطلاعاتی که صرفاً برای استفاده در داخل نهادهای دولتی ایجاد شده است.» [۱۷۳]

در قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، چنین موردی به عنوان استثنای آزادی اطلاعات احصاء نشده است.

۲-۶-۲-امنیت ملی

داشتن اسرار محرمانه، ‌منحصر به اشخاص و افراد حقیقی نیست، بلکه نهادهای مختلف، شخصیت‌های حقوقی و اعتباری و بالاتر از همه حاکمیت سیاسی که اداره شئون مختلف زندگی یک ملت را در دست دارد، به حکم عقل نمی‌توانند همه‌ فعالیت‌ها و اقدامات خود را علنی و با اطلاع همگان صورت دهند، ‌بنابرین‏ افشای اسرار در یک حوزه و عرضه مهم‌تر نیز امکان‌پذیر است و آن افشای اسرار حکومتی و دولتی است که قطعاً شعاع تاثیر آن بسیار وسیع‌تر از افشای اسرار شخصی و خصوصی است. به همین لحاظ امروزه و با پیشرفت فوق‌العاده روابط اجتماعی و نیز نهادهای حکومتی، مسئله افشای اسرار از حد یک جرم اخلاقی گذر کرده و به یک اقدام مجرمانه عمومی و ملی تبدیل شده است.

به موضوع افشای اسرار دولتی در موارد ۵۰۱ و ۵۰۵ قانون مجازات اسلامی مصوب سال۱۳۷۰ش اشاره شده است، ماده ۵۰۱ مقرر می‌دارد.

هرکس نقشه‌ها یا اسرار یا اسناد دولتی و تصمیمات راجع به سیاست داخلی یا خارجی کشور را عالما یا عامدا در اختیار افرادی که صلاحیت دسترسی به آن‌ ها را ندارند قرار دهد یا از مفاد آن مطلع کند. به نحوی که متضمن نوعی جاسوسی باشد، نظر به کیفیات و مراتب جرم به یک تا ده سال حبس محکوم می‌شود.

همان طور که مشهود است، در این ماده، عنصر معنوی جرم، قصد جاسوسی دانسته شده است. ‌بنابرین‏ بدون قصد جاسوسی افشای اسرار دولتی مشمول این ماده نخواهد بود و از این جهت به نظر می‌رسد که قانون مجازات انتشار و افشای اسرار و اسناد دولتی محرمانه و سری مصوب ۱۹/۱۱/۱۳۵۳ به همراه آئین‌نامه طرز نگهداری اسناد سری و محرمانه دولتی و طبقه‌بندی و نحوه مشخص نمودن نوع اسناد و اطلاعات مصوب ۱۱/۴/۱۳۱۴ بیشتری نسب به ماده ۵۰۱ قانون مجازات اسلامی دارد. [۱۷۴]

به موجب این دو مصوبه، اسرار دولتی به چهار طبقه اسناد به کلی سری (اسراری که افشای آن‌ ها ‌بر اساس حکومت و مبانی دولت ضرر جبران ناپذیری می‌رساند)سری، (اسراری که افشای آن‌ ها منافع عمومی و امنیت ملی را دچار مخاطره می‌کند)خیلی محرمانه (اسراری که افشای آن‌‌ها نظام امور سازمان‌ها را مختل می‌سازد)و محرمانه (اسراری که افشای آن‌ ها موجب اختلال امور داخلی سازمانی می‌شود)تقسیم می‌گردد. [۱۷۵]

در تحلیل ماده ۵۰۱ باید گفت: منظور از سیاست داخلی یا خارجی در ماده مذبور که جانشین ماده ۷ قانون تعزیرات مصوب سال ۶۲ شده، همه‌ امور مربوط به حکومت است. چنان که سیاست را در فرهنگ‌های علوم سیاسی به معنای هر گونه راهبرد و روش و مشی برای اداره یا بهکرد هر امری از امور و در معنی عام، عبارت از هر امری می‌دانند که مربوط به دولت و فعالیت آن است. [۱۷۶]

و همچنین روشن است که قانو‌ن‌گذار، اسناد و تصمیماتی را در مد نظر قرار داده که واجد عنوان محرمانه و سری باشند و الا صرف دولتی بودن جرم، موجب تحقق جرم افشای اسرار نخواهد بود. [۱۷۷]

چنان که در ماده ۲۹ قانون مطبوعات مصوب ۲۳/۱۲/۱۳۶۴ می‌خواندیم که:

دادگستری یا تحقیقات مراجع اطلاعاتی و قضایی که طبق قانون، انتشار آن مجاز نیست، ممنوع است و انتشاراین قبیل مطالب در حکم افشای اسرار دولتی تلقی گردیده است. در هر صورت امنیت ملی به عنوان یکی از محدودیت‌های وارد بر آزادی اطلاعات باید دارای یک تعریف جامع و کامل باشد تا مقامات دولتی، از این استثناء سوء استفاده نکنند.

با آن که حکومتها همواره با استناد به امنیت ملی، تصمیمات و تدابیری را اتخاذ کرده و اقداماتی را صورت می‌دهند معنا و مفهوم این اصطلاح چندان مشخص نیست. امنیت ملی یک اصطلاح کلی و مبهم است که برداشتها و تعابیر مختلفی از آن قابل ارائه است. گفته می‌شود که در خصوص چنین مفاهیمی، ارائه تعاریف ایجابی دشوار است، در نتیجه علاوه بر آن که باید تلاش شود تا حد ممکن مصادیق روشن امنیت ملی احصاء شود باید با بهره گرفتن از تعاریف سلبی، آن دسته از اطلاعات، اعمال و اقداماتی را که ارتباط واقعی با امنیت ملی ندارند ولی ممکن است مرتبط با امنیت ملی نشان داده شوند، صریحاً از قلمرو این مفهوم خارج کرد.

از نظر ایجابی می‌توان امنیت ملی را به وجود اطمینان خاطر برای دولت و شهروندان مبنی بر این که، تمامیت سرزمینی یا حکومت آن ها در معرض تهدید داخلی و خارجی قرار ندارد تعبیر کرد.

‌بنابرین‏ امنیت ملی امری است که تنها در صورت وجود تهدید علیه امنیت ارکان و عناصر یک دولت – کشور می‌توان به آن متوسل شد و وجود تهدید نسبت به برخی اشخاص حکومتی یا برخی گروه‌ها یا بخش‌هایی از یک نظام حکومتی، علی­الاصول، تهدید علیه امنیت ملی محسوب نمی‌شود.

اما از نظر سلبی باید اطلاعات، اعمال و اقداماتی را که ممکن است برخلاف منافع عمومی یا ملی باشند از امنیت ملی متمایز کرد. چه بسا ممکن است عملی برخلاف منافع یا مصالح عمومی یا ملی باشد اما برخلاف امنیت ملی نباشد. ‌بنابرین‏، جرایم علیه منافع عمومی، لزوماًً جرایم علیه امنیت ملی نیستند. [۱۷۸]

در پذیرش امنیت ملی به عنوان یک محدودیت خاص، همواره این خطر نهفته است که حکومتها بنابر فهم و سلیقه خود از آن چه هدف مشروع امنیت ملی می‌انگارند، آزادیهای ملت را سلب کنند. این در حالی است که حتی اگرافشای اطلاعات احتمالاً به یک مصلحت مشروع آسیب برساند، باز هم باید بتوان آن اطلاعات را افشا کرد؛ مگر آن که آسیبی که به دلیل افشای اطلاعات متوجه جامعه می‌شود، بیش از منفعت عموم در دسترسی به اطلاعات باشد. [۱۷۹]

خرید متن کامل پایان نامه ارشد – ۳-۵- نتایج آزمون بارتلت جهت کفایت نمونه – 10

۳-۳- جامعه آماری پژوهش

جامعه آماری عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحدهایی که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند. معمولاً در هر پژوهش، جامعه مورد بررسی یک جامعه‌ آماری است که پژوهشگر مایل است درباره صفت یا صفتهای متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد. در واقع جامعه آماری عبارت است از کلیه افراد، گروه‌ها، رویدادها و پدیده‌های مورد علاقه محقق که وی تصمیم دارد آن‌ ها را بررسی نماید (سکاران،۱۳۹۰).

جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان مرد شرکت فومن شیمی در استان گیلان می‌باشد که تعداد آن ها ۷۲۰ نفر است.

۳-۴- روش نمونه گیری و حجم نمونه

نمونه عبارت است از تعدادی از افراد که صفت آن‌ ها با صفات جامعه مشابهت داشته و معرف جامعه بوده‌ و از تجانس و همگنی با افراد جامعه برخوردار باشند. نمونه گیری از مراحل مهم تحقیق علمی می‌باشد که به محقق امکان می‌دهد تا با صرف امکانات کمتر به نتایج مطلوب برسد (خاکی،۱۳۹۰). محقق باید با توجه به مقتضیات روش تحقیق، ماهیت داده ها، نوع ابزار گردآوری داده ها و ساختار جامعه آماری، نمونه ای که معرف کیفیت و کمیت جامعه باشد، را انتخاب کند (حافظ نیا، ۱۳۸۴).

برخی از متداول‌ترین روش‌ها عبارتند از: نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه گیری سیستماتیک، نمونه گیری طبقه ای، نمونه گیری خوشه ای و نمونه گیری چند مرحله ای.

نمونه گیری در پژوهش حاضر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد و با بهره گرفتن از فرمول نمونه گیری کوکران که در ادامه ارائه می شود حجم نمونه ۲۵۱ نفر تخمین زده شد. فرمول نمونه گیری کوکران برای تعیین حجم نمونه در جامعه‌ محدود به صورت زیر می‌باشد:

Nz2 × p.q

n = = ۲۵۱

d2

n = حجم نمونه

Z = مقدار متغیر نرمال واحد استاندارد، که در سطح اطمینان ۹۵ درصد برابر ۹۶/۱ می‌باشد

P= مقدار نسبت صفت موجود در جامعه است. اگر در اختیار نباشد می‌توان آن را ۵/۰ در نظر گرفت. در این حالت مقدار واریانس به حداکثر مقدار خود می‌رسد.

q= درصد افرادی که فاقد آن صفت در جامعه هستند (q =1-p)

d= مقدار اشتباه مجاز (بین ۰۵/. تا ۱/.)

از آنجایی که احتمال می‌رفت برخی از پرسشنامه‌ها بازگشت داده نشود، تعداد ۳۰۰ پرسشنامه در میان نمونه‌ آماری توزیع شد که از این تعداد نهایتاًً ۲۶۵ پرسشنامه قابل استفاده بود.

۳-۵- نتایج آزمون بارتلت جهت کفایت نمونه

آزمون بارتلت درصدد برآوردن هدف دوم تحلیل عاملی می‌باشد. این آزمون به ما کمک می‌کند تا پس از فراهم بودن امکان تقلیل داده ها به یک سری عامل‌های پنهانی، بتوانیم ساختار جدیدی را بر اساس همبستگی بین متغیرها و عامل‌ها و معنای انضمامی آن‌ ها کشف کنیم. در واقع این آزمون مشخص می‌کند که آیا واریانس متغیرهای تحقیق تحت تأثیر واریانس مشترک برخی عامل‌های پنهانی و اساسی است یا خیر. هر چه مقدار KMO بالاتر باشد (یعنی نزدیک به یک و معمولاً مقادیر بالاتر از ۷۰/۰) نشان می‌دهند که انجام تحلیل عاملی برای داده های مورد نظر امکان پذیر بوده و می‌توان داده ها را به یک سری عامل‌های پنهانی (مکنون) تقلیل داد. به طور کلی اگر سطح معنی داری (.Sig) آزمون بارتلت کوچک‌تر از ۵% باشد، تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار (مدل عاملی) مناسب است. نتایج آزمون بارتلت در جدول قابل مشاهده است:

جدول ۳-۱-نتایج آزمون کفایت نمونه

Kaiser-Meyer-Olkin Measure of Sampling Adequacy.

۰٫۸۳۳

Bartlett’s Test of Sphericity

Approx. Chi-Square

۲۱۹۷٫۶۰۶

Sig.

۰٫۰۰۰

از آنجایی که شاخص KMO برابر با ۰٫۸۳۳ است در نتیجه حجم نمونه از کفایت لازم جهت تبیین برخوردار است. همچنین با توجه به سطح معناداری آزمون بارتلت (۰۰۰/۰= Sig) می‌توان نتیجه گرفت که تحلیل عاملی جهت بررسی و شناسایی ساختار داده ها مناسب است.

۳-۶- روش های گردآوری اطلاعات

انتخاب ابزار یا روشی که بتوان اطلاعات مناسبی را برای قبول یا رد یک فرضیه جمع‌ آوری نمود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که هر گونه نتیجه گیری از آن تحقیق مستلزم داشتن اطلاعات دقیق و صحیح می‌باشد. ابزارهای متعددی برای اندازه گیری متغیرها وجود دارد. انتخاب روش گردآوری داده ها به امکانات موجود در سازمان، درجه دقت لازم، تشخیص پژوهشگر، طول مدت پژوهشگر و سایر هزینه ها و منابع مرتبط و موجود برای گردآوری اطلاعات بستگی دارد (سکاران،۱۳۹۰). در تحقیق حاضر از روش‌های پژوهش اسنادی (کتابخانه ای) و می‌دانی استفاده گردیده است.

روش اسنادی یا کتابخانه ای: روشی است که به عنوان روش مقدماتی و پیش زمینه ای برای مطالعات می‌دانی محسوب و برای جمع‌ آوری اطلاعات جهت تدوین اهداف، تعیین جامعه آماری، تبیین روش تحقیق و برای ادبیات موضوع استفاده شده است. منابع مورد استفاده در این زمینه شامل کتب، پایان نامه‌ها، مقالات مجلات علمی معتبر داخلی و خارجی، نشریات، روزنامه‌ها، سایت‌های اینترنتی و … می‌باشد.

روش می‌دانی: در روش می‌دانی برای جمع‌ آوری اطلاعات از روش پیمایشی استفاده شد. مهم‌ترین ابزار جمع‌ آوری اطلاعات در روش پیمایشی پرسشنامه می‌باشد(حافظ نیا، ۱۳۸۴).

۳-۷- پرسشنامه پژوهش

به منظور جمع‌ آوری اطلاعات، پرسشنامه ای حاوی اطلاعات لازم برای ‌پاسخ‌گویی‌ به سؤالات تحقیق تدوین گردیده است. نمونه پرسشنامه در پیوست آمده است. تهیه ابزار سنجش یکی از مراحل مهم انجام تحقیق است. در اینجا رعایت اصول کلی طراحی پرسشنامه حائز اهمیت است. در پرسشنامه سؤالات هر چند متغیر باید جداگانه در نظر گرفته شوند. سؤالات طیف گونه و مستقیم و نیز سؤالات زمینه ای یا خصیصه ای باید مشخص شوند.

در پرسشنامه طراحی شده، از آنجا که سؤالات از مقیاس‌های فاصله­ای بهره‌مند بودند. مبادرت به استفاده از طیف لیکرت شد و به گزینه های خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم به ترتیب ارزش ۵ تا ۱ داده شد. در واقع از مقیاس لیکرت برای تعیین اهمیت هر عنوان از متغیرها استفاده شده است.

جدول ۳-۲: ارزش‌گذاری طیف لیکرت

خیلی کم

کم

متوسط

زیاد

بسیار زیاد

۱

۲

۳

۴

۵

مقاله های علمی- دانشگاهی | : – پایان نامه های کارشناسی ارشد

  1. مسئولیت ناشی از مواردی که خسارت نه از خطای عمدی است و نه از تقصیر[۸۸]

دو نوع مسئولیت اول با فرضیه مسئولیت ناشی از تقصیر سازگار است ولی مسئولیت نوع سوم را نمی‌توان با این فرضیه آشتی داد. در اینجا‌یا باید این مسئولیت را استثنایی تاریخی دانست و رفته رفته در الغاء آن کوشید و‌یا در مفهوم ضمان قهری تجدید نظر کنند.

۲ـ۱ـ۲ مفهوم مسئولیت مدنی

مسئولیت مدنی هنگامی به وجود می‌آید که کسی ملزم به ترمیم نتایج خسارتی باشد که به دیگری وارد آمده است.[۸۹]

در هر مورد که شخص ناگزیر از جبران خسارت دیگری باشد می‌گویند در برابر او مسئولیت مدنی دارد. مسئولیت مدنی هیچگاه نتیجه‌ مستقیم اعمال حقوقی نیست و بایستی آن را در زمره وقایع حقوقی تلقی کرد.[۹۰] به عبارتی اضرار به غیر که باعث پرداخت خسارت به زیان‌دیده می‌شود، مسئولیت مدنی نامیده می‌شود. ورود ضرر شرایط تحقق چنین مسئولیتی بوده و از ارکان مهم آن است. چه بسا فردی مقصر نباشد لیکن به دلیل ورود ضرر به دیگری مسئولیت مدنی پیدا کند. زیان‌دیده با مراجعه به دادگاه‌های دادگستری می‌تواند خسارت خود را جبران کند. چهره غالب، مسئولیت مدنی جبران خسارت زیان‌دیده است تا کیفر دادن مقصر و مبنای آن هم این عبارت است که: هیچ ضرری نباید جبران نشده باقی بماند و از همین رو است که مهجورین از جمله مجانین و صغار با این که قابلیت تشخیص خوب و بد را ندارند و به همین جهت نیز از مسئولیت کیفری مجری هستند لیکن ‌بر اساس قاعده فقهی لاضرر و لاضرار فی‌الاسلام و به استناد قانون، مسئولیت مدنی پیدا می‌کنند (ماده ۱۲۱۶ ق.م).[۹۱] چون هدف مسئولیت مدنی، مجازات مرتکب نیست بلکه جبران خسارتی است که زیان‌دیده به طور ناروا متحمل آن شده است. لیکن این گونه افراد که در حقوق کیفری در صورت ارتکاب جرم، مسئولیت مخدوش (مخففه) دارند در حقوق مدنی دارای مسئولیت تام و کامل هستند.

حقوق مسئولیت مدنی در آخرین تحولات خود، با تمایل به لزوم جبران ضرر و پیروی از قاعده مهم فقهی لاضرر از تکیه مطلق خود بر تقصیر مرتکب و مجازات وی کاسته است. بر همین مبنا است که احکام و قواعد مسئولیت مدنی، صرفاً به مفهوم بازدارندگی از تقصیر زیان‌بار نیست، بلکه وسیله‌ای برای تأمین احترام حقوق زیان‌دیده نیز هست.[۹۲]

۲ـ۱ـ۳ قلمرو مسئولیت مدنی

با توجه به قواعد فقهی و حقوقی مربوط به مسئولیت مدنی، این مسئولیت می‌تواند ناشی از دو حالت زیر باشد:

مسئولیت قراردادی: این مسئولیت در نتیجه‌ عدم ایفای تعهد ناشی از قراردادهاست که در این صورت تخلف به دلیل عدم وفای به عهد و در نتیجه ضرر به طرف دیگر قرارداد، بایستی ‌بر اساس قواعد مسئولیت مدنی، خسارت وارده به طرف مقابل را جبران نماید. شرایط ایجاد چنین مسئولیتی اول وجود قرارداد بین دو طرف و دوم ایجاد خسارت ناشی از اجرا نکردن مفاد قرارداد توسط یکی از طرفین می‌باشد.

مسئولیت خارج از قرارداد (قهری): مسئولیتی است که در آن دو طرف، هیچ قراردادی با هم ندارند و یکی از آن ها چه به عمد و یا به خطا به دیگری زیان می‌رساند. چنین مسئولیتی برخلاف اراده شخص به او تحمیل می‌شود و محدود به امری که در قلمرو انتظار و پیش‌بینی او باشد نیست. در مسئولیت‌های خارج از قرارداد، اجرای مفاد قرارداد و یا احترام به اراده اشخاص مطرح نیست بلکه نظم عمومی ایجاب می‌کند که قانون، کسی را که به طرز نامشروع به دیگری ضرر زده است مسئول قرار دهد. به بیان دیگر در مسئولیت قهری، فعل نامشروع ایجاد التزام می‌کند. به همین اعتبار نیز در زمره منابع تعهد است. برعکس در مسئولیت قراردادی، اراده، مبنای تعهد و تعهد منبع مسئولیت است.[۹۳]

۲ـ۱ـ۴ مسئولیت مدنی و مسئولیت اخلاقی

مسئولیت مدنی، مسئولیت حقوقی است که با مسئولیت اخلاقی تفاوت دارد ولی مسئولیت مدنی رشته‌ای از مسئولیت حقوقی است که رشته دیگر آن مسئولیت کیفری است. مسئولیت اخلاقی مواخذه وجدان از خطاست و مسئولیت حقوقی مسئولیتی است که شخص در مقابل افراد دیگر دارد. نتیجه این تفکیکی آن است که مسئولیت اخلاقی، احساس درونی است که وجدان به تفحص در اعمال یا حتی افکار شخص می‌پردازد و حال آنکه منشاء مسئولیت حقوقی معیارهای خارجی است و آن معیار هم رفتار متداول افراد جامعه است. باید گفت که مسئولیت مدنی غالباً مبتنی بر تقصیر‌یا خطای مباشر خسارت است و در آغاز مفهوم تقصیر در مسئولیت مدنی مفهومی اخلاقی است و از همین نظر مسئولیت مدنی را تنها با ملاک خارجی نباید سنجید بلکه عناصر اخلاقی نیز در این سنجش باید سهمی داشته باشد.

۲ـ۱ـ۵ مسئولیت مدنی و مسئولیت کیفری[۹۴]

پاره‌ای از تفاوت‌های این دو مسئولیت به قرار زیر می‌باشند:

هدف مسئولیت مدنی جبران خسارت، ولی هدف مسئولیت کیفری، به کیفر رساندن مجرم و تنبیه و اصلاح وی به منظور دفاع از حقوق عامه و نظم عمومی که حریم آن مورد تجاوز مجرم قرار گرفته است می‌باشد.

با توجه به اصل قانونی بودن جرم و مجازات و نیز این که عناوین مجرمانه در قوانین جزایی احصاء شده‌اند هیچ عملی جرم نیست مگر این که قانون به آن صراحتاً اشاره کرده باشد. لذا هر عمل زشت و ناپسندی که عنوان مجرمانه ندارند ولو این که از نظر اخلاقی مذموم باشد نمی‌توان آن را جرم تلقی و مرتکب آن را مجازات کرد.

در صورتی که مبنای مسئولیت مدنی، ورودی ضرر به دیگری است حتی اگر مسئول، مقصر نبوده و خطایی از او سر نزده باشد. (مسئولیت بدون تقصیر)

در حقوق کیفری، قصد و نیت عمدی یکی از عناصر اصلی جرم است و جرم غیرعمد در آن جنبه استثنایی دارد لیکن در مسئولیت مدنی، خطاها، ناشی از بی‌مبالاتی و بی‌احتیاطی است. در پاره‌ای از جرم‌ها، چهره‌ی هر دو مسئولیت کیفری و مدنی شهود است. مثلاً سرقت، خیانت در امانت و کلاهبرداری از مواردی هستند که علاوه بر این که مجرم به کیفر اعمال خود می‌رسد موظف به جبران خسارت و زیان‌های وارده بر مدعی خصوصی ‌بر اساس ضوابط قانونی است.

در امور کیفری قصد و نیت مجرم در عمدی بودن بزه ارتکابی در تعیین میزان مجازات مؤثر است. ‌بنابرین‏ رسیدگی در امور کیفری جنبه فردی و شخصی دارد و بر همین مبناست که شخصیت مرتکب بیش از خود جرم برای قاضی اهمیت دارند. لیکن مسئولیت مدنی، اغلب با بی‌احتیاطی و سهل‌انگاری و بی‌مبالاتی (غیرعمد) همراه است و جبران خسارت، محور اصلی موضوع است نه هدف و انگیزه واردکننده خسارت.

مصادیق اختلاف و تفاوت‌های آنان شامل موارد زیر می‌باشد:

۲ـ۱ـ۵ـ۱ از نظر تعریف اعمال موجد مسئولیت کیفری

این مسئولیت که خطراتی عظیم برای آزادی فردی به وجود می‌آورد هنگامی متوجه فرد می‌شود که مرتکب اعمالی بشود که قانون صریحاً و منحصراًً آن ها را ذکر ‌کرده‌است و حال آن که مسئولیت مدنی که خطرات آن سبک تر از مسئولیت کیفری است از اعمالی ناشی می‌شود که تعریفی موسع دارد، و ان هر عملی است که به دیگری زیانی می‌رساند.

۲ـ۱ـ۵ـ۲ از نظر نتیجه

مسئولیت کیفری موجب کیفر مرتکب فعل منهی می‌شود و این مسئولیت با شدت خطا‌یا تقصیر متناسب است و حال آن که مسئولیت مدنی که هدف آن ترمیم زیان وارده به شاکی است با میزان این زیان سنجیده می‌شود.

۲ـ۱ـ۵ـ۳ از نظر داوری درباره رفتار مرتکب
 
مداحی های محرم