وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پژوهش های پیشین درباره ارائه الگوی جامع سنجش انگیزش کارکنان- فایل ۳

نیازهای ارضا نشده
فرایند انگیزش (فیضی، ۱۳۸۵)
نیاز حالتی درونی است که باعث می­ شود نتیجه یا پیامد خاصی، جالب به نظر برسد. یک نیاز ارضا نشده تنش ایجاد می­ کند و در نتیجه درون فرد نوعی پویایی به وجود می ­آورد. این پویایی موجب بروز نوعی رفتار معطوف به هدف در فرد می­ شود که اگر آن هدف تامین شود نیاز مزبور ارضا می­ شود و در نتیجه تنش کاهش می­یابد. قابل ذکر است فعالیتی که در جهت کاهش تنش صورت می­گیرد باید در راستای اهداف سازمان باشد[۵].
نظریه‏های انگیزش[۱۲]
همانطور که قبلا اشاره شد ایجاد یک مدل جامع سنجش انگیزش مستلزم شناخت دقیق نظریه­ های مطرح شده در این زمینه است زیرا این نظریه ­ها زیربنا و شالوده­ی مدل­های انگیزشی هستند.
نظریه­ های انگیزش، چرایی رفتار را شرح می­ دهند. این نظریه ­ها به دو دسته محتوایی و فرآیندی تقسیم می­شوند[۳].
نظریه­‏های محتوایی[۱۳]
نظریه‌های محتوایی از توصیف «هست» و «نیازها» صحبت می کنند و نظریه پردازان محتوایی درصدد شناخت و مشخص کردن عواملی هستند که موجب انگیزش انسان برای کار می شود. به عبارت دیگر تئوریهای محتوایی بیشتر به مسائل درونی انسان و عوامل انگیزش توجه دارند و در جستجوی چیزهایی هستند که رفتارفرد را برای انجام کار فعال می سازد[۶].
پایان نامه - مقاله
سلسله مراتب نیازهای مازلو[۱۴]
تئوری سلسله مراتب نیازهای مازلو دیدگاهی است که در مطالعه انگیزش انسان به طور وسیعی مورد بحث واقع شده است. این مدل از تجربه مازلو به عنوان روانشناس بالینی استخراج گردیده است نه از یک تحقیق اصولی و منظم. مازلو معتقد است که نیازهای انسان، شامل پنج گروه اصلی هستند: فیزیولوژیکی، ایمنی، اجتماعی(تعلق)، نفسانی(عزت نفس) و خودشکفتگی(خودشکوفایی).
وی معتقد است که این نیازها نردبانی را می‏سازند که هرگاه نیاز سطح پایین ارضا شود، سطح بعدی فعال‏تر می‏شود. این نظریه مبتنی بر چهار پیش فرض است:
۱) تنها یک نیاز ارضاء نشده می ­تواند بر رفتار تاثیر گذارد و یک نیاز ارضاء شده برانگیزاننده نیست.
۲) نیازهای افراد به ترتیب اولویت مرتب شده ­اند.
۳) یک فرد حداقل مقداری از هر سطح نیاز را ارضاء خواهد کرد قبل از آنکه نیاز سطح بعدی را احساس کند.
۴) اگر رضایتمندی فرد از سطح نیاز برآورده نگردد نیاز ارضاء نشده بار دیگر دارای اولویت خواهد شد[۷و۳۳].
نظریه­ سلسله مراتب نیازهای مازلو در شکل ۲-۲ آمده است:
خودشکوفایی
کلی: مقام، وجهه ، اعتبار و…
سازمانی: ارتقا، فرصت برای خلاقیت
و …
نیاز به احترام
کلی: احترام به خود و …
سازمانی: عنوان شغلی ، بازخورد از مدیران و …
نیازهای اجتماعی
کلی: محبت، احساس تعلق و …
سازمانی: کار گروهی، سرپرستی دوستانه و …
نیاز به امنیت
کلی: ایمنی، ثبات و …
سازمانی: امنیت شغلی و …
نیازهای فیزیولوژیکی
کلی: غذا، آب و …
سازمانی: دستمزد، پاداش و ..
سلسله مراتب نیازهای مازلو
نظریه انگیزش و بهداشت روانی[۱۵]
این نظریه توسط یک روانشناس به نام فردریک هرتزبرگ[۱۶] ارائه شد. هدف هرتزبرگ شناخت عوامل محیطی و انگیزشی بود. کار او تاثیر شگرفی بر مدیریت منابع انسانی داشت. مفاهیمی چون غنی ساختن شغلی، توسعه فردی و رضایت شغلی، از طریق این دیدگاه و مبنی بر اینکه انگیزه از دل افراد بیرون می آید، نه از دل سیاست های اعمال شده توسط سازمان، تکامل یافتند. این امر همچنین بر روش پرداخت حقوق و مشوق های سازمانی نیز تاثیر گذاشته است. هرتز برگ معتقد است که باید آن انگیزه­ای را انتخاب کرد که بیشترین اهمیت را برای افراد دارد. بسیاری از سازمانها بر این باور هستند که پول تنها انگیزه برای کارکنان است اما کار هرتزبرگ، نمایانگر رویکردی جامع تر است.
در نظریه انگیزش و بهداشت روانی، طبیعت انسان از لحاظ کیفیت ارضای نیازهای خود دارای خصوصیتی دوگانه است. یک خصلت آدمی چنان است که در اثر فقدان عوامل و شرایط لازم احساس عدم رضایت می کند و چون شرایط و عوامل فراهم شود، احساس عدم رضایت کاهش یافته به تدریج به بی ­تفاوتی می­انجامد. اکثر عوامل فیزیولوژیک دارای این نوع تاثیر می­باشند و این دسته عوامل را می­توان عوامل بهداشتی یا حافظ وضع موجود نامید. خصلت دیگر آدمی وجود نیازهایی که در یک سو برای او رضایت و کامیابی فراهم می آورد و سوی دیگر آن، فقدان رضایت یا بی ­تفاوتی است. به کمک ارضای این نیازها می­توان شاغل را راضی کرد. این نیازها که به وسیله عوامل شغلی و درونی - و نه محیطی - ارضا می­شوند عبارتند از کسب موفقیت، تحسین به خاطر انجام کار، مسئولیت بیشتر و رشد در کار. این رضایت­ها اگر با محتویات شغلی به نحو مطلوبی ترکیب شوند، پایدار خواهند بود. با توجه به این عوامل دوگانه، مدیر می ­تواند عوامل ناراضی کننده را محدود و عوامل راضی کننده را توسعه دهد[۸].
نظریه ERG[17]
در پاسخ به انتقادات وارده به نظریه مازلو، شخصی بنام کلایتون آلدرفر[۱۸](۱۹۷۲) نظریه ای را معرفی کرد که شباهت زیادی با نظریه سلسله مراتب نیازها دارد، با این تفاوت که برای بروز نیازها به سلسله مراتب قائل نبوده و آن­ها را در یک پیوستار مورد بررسی و کار کرد قرار می دهد. در این نظریه نیازهای زیستی همان نیازهای فیزیولوژیکی و ایمنی در نظریه سلسله مراتب نیازهاست، نیاز تعلق به نیازهایی مانند محبت، کرامت و احترام توجه دارد و نیاز به رشد در واقع به همان نیاز به کمال و تعالی در آدمی اشاره دارد[۹و۳۴].
نظریه نیازهای اکتسابی مک­کله­لند[۱۹]
دیوید مک­کله­لند در سال­های اولیه دهه ۱۹۵۰ تحقیقاتی پیرامون انگیزه آغاز نمود. وی سه عامل انگیزش را در مورد نیازها پیشنهاد نمود که عبارتند از:

 

    1. نیاز به کسب موفقیت: به معنای تلاش برای کسب هدف با توجه به برنامه­ ها و استاندارهایی که موفقیت را تضمین می­نماید.

 

    1. نیاز به کسب قدرت: عبارتست از کسب توانایی برای اعمال نفوذ بر دیگران و کنترل آن­ها.

 

    1. نیاز به کسب دوستی و روابط: یعنی تمایل به کسب دوستی، حمایت دیگران و ایجاد روابط صمیمی با آن­ها.

 

فایل ها درباره وسواس، احکام و آثار آن- فایل ۳۳

«عبادت کردن» موضوعی است که همیشه و در تمام طول زندگی، فکر وذهن هر انسان مسلمان و یکتاپرستی را به خود مشغول می دارد و طبیعتاً سوالات بسیاری نیز پیرامون این موضوع برای هر مسلمانی مطرح می شود. این که چرا باید عبادت کرد؟ چرا با این کیفیت های مشخص باید به عبادت پرداخت؟ آیا عبادت منحصر به همین آیین های ظاهری است یا این که خیر در پس این آداب و مراسم مغز و باطنی نیز نهفته است؟ آیا در نزد شارع قالب وشکل ظاهری اعمال عبادی از اهمیّت بیشتری برخوردار است یا ماهیّت و محتوای آن ها؟ و همچنین برای حفظ و نگهداری ظواهر و قالب عبادات چه اندازه می توان حساسیّت و وسواس به خرج داد؟ لازمه ی پاسخ دادن به این سوالات و ده ها سوال دیگر نظیر آن ها، این است که در ابتدا با مفهوم عبادت و فلسفه آن آشناتر شویم و سپس به تعمّق و تفکّر در باب سوالات مفروض بپردازیم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۱-۳-۱- تعریف عبادت
عبادت از ریشه ی «عبد» و به معنای پذیرفتن قید و بند و خضوع کردن است و درمقابل حرّ یعنی آزاد، قرار می گیرد.[۴۷۵] عبادت یعنی نهایت فروتنى، تذلّل و خاکساریِ همراه با اطاعت و فرمانبرداری در برابر مولا و صاحب اختیار، یعنی خداى تعالى، کسی که نهایت کمال و فضیلت از آن اوست و تنها اوست که شایستگى و استحقاق پرستش را دارد، [۴۷۶]و «عبودیّت» یعنى اظهار فروتنى و اطاعت و فرمانبردارى که امری قهری و تکوینی است. اصل عبودیّت اظهار ذلّت و خضوع در برابر پروردگار است. [۴۷۷]
عبادت خود بر دو گونه است: عبادت قهرى و بدون اختیار، عبادت با اختیار، که ویژه صاحبان نطق و سخن است که مأمور به آن هستند مثل مفهوم آیات: «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ»،[۴۷۸]‏ پروردگارتان را پرستش کنید. «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ»،[۴۷۹] ‏خدای را بپرستید.
امام صادق (ع) درباره حقیقت عبادت می فرمایند: «نیّت خوب قربت  داشتن در اطاعت، آن‌گونه که خداوند دستور داده است.» [۴۸۰] منظور از «قصد قربت» در تعریف عبادت، آن است که عمل، انگیزه و جهت الهى داشته باشد، اعمّ از این که به خاطر محبّت و رضاى حق باشد یا امتثال امر او یا شکرگذارى به درگاهش یا دستیابى به بهشت و نیز فرار از عذاب.
کمال عبادت و عمل، آن است که در مسیر و خط سنّت و سیره پیامبر (ص)و اولیاء دین باشد، نه بر اساس تشریفات یا سنّت های موروثی از نیاکان یا محیط و سلیقه های شخصی افراد. عبادت، هر چه به روش معصومین (ع) نزدیک تر باشد ارزشمندتر استآنجا که فشارهای محیط بیرون و غرائز درون، دست به دست می دهد تا مانع عبادت و عبودیت شود، غلبه بر این فشارها و پرستش خدا، ارزش و کمال است. بی نشاطی در عبادت، نشانه ای از نفاق است. قرآن منافقان را چنین توصیف می کند که وقتی به نماز می ایستند، نشاط ندارند. [۴۸۱] در مقابل، نشاط بندگی، ارزش است و نیز کمال آفرین است. آگاهی عمیق و بصیرت و اندیشه در دین، رمز ارزشمندی کارها و عبادات است و بدون آن، عمل فاقد ارزش لازم است.[۴۸۲]
علاوه بر شرایط صحّت و قبول عبادت، اموری هم جزء شرایط کمال عبادت است که نشان دهنده ارزش والاتر و محتوای بهتر و تأثیر بیشتر عبادات است.( نه ظاهر وسواسی تر) شرایط کمال عبادات، از این قرار است: مشکل تر، مهم تر، دارای اثر پایدارتر بوده در خطّ پیامبر(ص) باشد، سبقت داشته باشد، در شرایط دشوار انجام شود، نشاط و دوام داشته باشد، بزرگ شمرده نشود و با بصیرت همراه باشد. بهترین عبادت آن است که طبق فرمان معبود انجام شود نه طبق فرمان نفس؛ چراکه «تو را خواستی است و خدا را خواستی، اگر تو تمنای خود را روبروی خواست خداوند قرار دادی خود نوعی شرک است. بنابراین، مقام رضا آنکه تو خواست خود را در خواست خدا فانی کنی و این خود مقدمه مقام فناست.»[۴۸۳] بنابراین عبد واقعی کسی است که هر جا معبود او را به انجام کاری امر کرد آن را انجام دهد و هرگاه او را از انجام فعلی نهی کرد، از عمل باز ایستد؛ نه آن که نفس، خواست یا احساس خود را به میان آورد. مثلاً وقتی خداوند و فرستاده اش دستور می دهند که در وضو گرفتن بیش از مقدار معینی نباید آب مصرف کرد، اگر بگوید دلم راضی نمی شود و بازهم آب بریزد، این دیگر عبادت خدا نیست بلکه بندگی نفس است.
۳-۱-۳-۱-۱- فلسفه و مبنای عبادت
احکام و برنامه‏ های عبادی اسلام، همه دارای حکمت و فلسفه هستند اگرچه ما قادر به درک و دریافت همه ی آن ها نباشیم. غالب این احکام و برنامه ها با هدف جلب مصالح و دفع مفسده طراحی شده اند. صدها آیه و حدیث، در قرآن و از قول معصومین (ع) روایت شده است که مردم را به تعقّل و تفکّر فرا می‏خواند و هیچ مکتبی به اندازه اسلام به اندیشیدن دعوت نکرده است. ثانیاً یکی از انتقادهای شدید قرآن بر مشرکان و بت پرستان، تقلید کور کورانه و بی دلیل از نیاکان است. ثالثاً خود قرآن، بارها در کنار بیان احکام و دستورها، به دلیل آن هم اشاره کرده است. امامان معصوم نیز در روایات، به بیان این حکمت‏ها پرداخته ‏اند و دانشمندان مسلمان نیز با توجه به پیشرفت دانش بشری، روز به روز پرده از اسرار احکام الهی و دستورهای دینی برداشته و کتاب هایی را پیرامون این موضوع به رشته ی تحریر درآورده اند. در فلسفه احکام، تنها نباید نظر به فواید و آثار مادّی آن‏ها داشت و تنها به بعد اقتصادی و بهداشتی توجّه کرد و از آثار روحی و معنوی آخرتی آن غافل بود.
عبادت، وسیله تکامل و سعادت انسان است و دستور خداوند به اتیان اعمال عبادی، در واقع نوعى لطف و رحمت و هدایت است که انسان را به کمال مى رساند. برای مثال درآیات قرآن و نیز روایات، فلسفه و حکمت هایِ تشریع نماز، این گونه بیان شده اند:
یاد خدا: «وَ أَقِمِ الصَّلَوهَ لِذِکْرِى»؛ [۴۸۴] نماز را برپا دار تا به یاد من باشى.
بازداشتن از گناه و زشتى ها: «إِنَّ الصَّلَوهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَر»؛[۴۸۵] همانا نماز (انسان را در دنیا ) از زشتى ها و گناه باز مى دارد.
پاکیزگى روح: «إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوهَ وَ مَن تَزَکَّى فَإِنَّمَا یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ ى وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ»؛[۴۸۶] (تو) تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مى ترسند و نماز برپا مى دارند، هشدار مى دهى و کسى پاکیزگى جوید تنها براى خود پاکیزگى مى جوید، و فرجام (کارها) به سوى خداست.
تمسّک به نماز و اقامه ی آن، یاریگر انسان در مسیر تکامل است: «وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوهِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخَـشِعِینَ»؛[۴۸۷] از شکیبایى و نماز یارى جویید، و به راستى این کار گران است، مگر بر فروتنان.
پاک شدن از کبر و غرورحضرت فاطمه(س) در این باره مى فرمایند: «و الصلاه تنزیهاً من الکبر» [۴۸۸]خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند.
رستگارى: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَـشِعُونَ»؛[۴۸۹] به راستى که مؤمنان رستگار شدند، همانان که در نمازشان فروتنند. در حدیثی از قول نبی اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند:«نقش نمازهاى پنج گانه براى امت من همانند نهر آب زلالى است که از مقابل خانه آنان مى گذرد، اگر کسى روزانه پنج بار در این نهر شستوشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگى و پلیدى خواهد ماند؟!»[۴۹۰]
در دستورهای عبادی و احکام الهی، گاهی هدف، تسلیم و پذیرش دستور و تمرین برای جلب رضایت معبود و اطاعت محض از آفریدگار می باشد. هدف عبادت، پرورش روح انسان است، عبادت، به معنای اظهار ذلّت، عالی ترین نوع تذلّل وکرنش در برابرخداوند است .در مورد اهمیّت آن همین بس که خداوند متعال می فرماید آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریع) برای عبادت است: «وما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون»[۴۹۱] هدف آفرینش هستی و جن و انس ،عبادت خداوند است.
عواملی همچون عظمت خدا، احساس فقر و وابستگی، فطرت و توجه به نعمت ها، انسان را به کرنش و بندگی در محضر خداوند یکتا فرا می خواند. عبادت، قرار دادن همه ابعاد زندگی در مسیر خواست و رضای الهی است. عبادت، حرکت در مسیر مستقیم الهی است: «و أن أعبدونی هذا صراط مستقیم»[۴۹۲] عبادت، انسان را از بردگی هوس ها و گناهان و شیطان نجات می دهد. عبادت فقط شامل آیین های مذهبی نمی شود، بلکه مفهومی بسیار گسترده تر و وسیع تردارد. به عنوان مثال نماز ایجاد نزدیکترین رابطه و مستقیم ترین ارتباط است.
دقّت در تمام آن چه که در خصوص تعریف عبادت، فلسفه و حکمت های تشریع عبادات و احکام آن ها گذشت، می توان این گونه استنباط کرد که اگرچه هر عبادتی با شکل و قالب خاصی تشریع گردیده است و التزام به آن قالب نیز به هنگام امتثال امر پروردگار، منظور نظر شارع مقدس بوده است، اما توقّف کردن در قالب و ظاهر عبادات، هدف شارع نبوده و نیست؛ بلکه اطاعت و بندگی و عبادت و عبودیتِ خاضعانه و خاشعانه و فروتنانه ی خداوند بلندمرتبه مطلوب خداوند عزیز بوده است که در سایر اعمال خداپسندانه( مثل دستگیری از فقرا، اکرام ایتام و…) نیز جاری می شود تا ذرّه ذرّه ی اعمال و رفتارهای انسان صبغه ی الهی به خود بگیرند. توقّف در ظاهر و هدف قرار دادن آن، می تواند یکی از علّت های اصلیِ وسواس های مذهبی تلقّی گردد. زیرا وقتی که انسان مسلمان هدف از عبادت را فقط در آئین های عبادی خلاصه می کند، تمام تلاشش صرف امتثال بسیار دقیق و جزء به جزء این آئین های عبادی می گردد؛ به طوری که خیلی از مواقع این دقّت های افراطی و بیمارگونه منجر به شکل گیری و یا تشدید و تقویت زمینه های وسواس در مومنین می گردد.
بدین ترتیب باید بگوئیم وسواس آفتی است که انسان مومن را از رسیدن به مغز و معنای عبادت بازمی دارد و در واقع عبادت را فاسد و باطل می سازد. عمل به وسواس، با هدف عبادت کردن، که همانا اطاعت ازفرمان پرودگار بزرگ، به منظور دست یافتن به مقام قرب الهی،آرامش، طمانینه واطمینان قلبی است، مغایرت دارد. زیرا لازمه عبادت صحیح وکامل، «حضورقلب» است؛ حال آن که وسواس توقّف کردن در ظواهر عبادات ومقدّمات آنهاست. توّقف کردن درجزئیّات ومقدّمات امر، موجب بازماندن ازمعنا ورسیدن به هدف می گردد.
شخصی که درهنگام نمازخواندن تمام نگرانی اش، تلفّظ صحیح کلمات است به طوری که کلمات را بارها تکرار می کند وگاهی دراثر تکرار لفظ، فراموش می کند چه گفته و در رکعت چندم بوده است، با به پایان رساندن نماز، فقط قالب وپوسته ای ازنماز نصیبش می شود که مغزو باطنی اندک دارد. از آن جایی که عبادات اعمال مکرّری هستندکه درتمام طول عمر یک مسلمان باید تداوم داشته باشند، پرداختن افراطی و وسواسی به ظواهر عبادات واعمال دینی، به مرور زمان به جای آرامش بخشی و ایجاد ایمان واطمینان قلبی به خداوند، به یک عامل اضطراب و بی قراری، تشویش خاطرو نگرانی، تشتّت افکار و عدم تمرکز و بالاخره زایل ساختن حضورقلب تبدیل می گردد. نگفته پیداست که ظاهرآئین های عبادی فقط یک قالب مناسب ویک شکل همسان ومنحصر به فرد است برای حفظ محتوا و باطن آن آئین های عبادی، دریک شکل و صورت خاص که مطلوب شارع مقدس است. البته التزام وتقیّد به حفظ این قالب، امری است واجب که برعهده تمام مکلّفین است و بدون حفظ قالب و ظاهر، محتوای عبادت نیز فاسد و باطل خواهد بود، چراکه هر مظروفی، ظرفی را می طلبد که برازنده و زیبنده ی آن باشد. عبادات نیز این گونه اند.
خلاصه این که شناختن بهتر و دقیق تر مفهوم، فلسفه و حکمت عبادات، باعث می شود که انسان مومن از ظاهر عبادات عبور کند و به مغز ومعنای آن، یعنی به عبودیت و تذلّل در برابر نور هستی و آن واجب الوجودِ یکتای بی همتا، دست یابد و از اسارت دیو وسوسه و وسواس ِ خنّاس در امان بماند.
۳-۱-۳-۱- ۲- مقدمات عبادت
مقدمات عبادت شامل اعمالی است که قبل از آغاز عبادت انجام می شوند. این مقدمات عبارتند از تطهیر کردن بدن و لباس، غسل کردن، وضو گرفتن و تیمم نمودن. انجام هر یک ازاین مقدمات شرایطی دارد که در بحث های فقهی به تفصیل راجع به آن ها صحبت شده است که در این جا فقط به بررسی فلسفه ی این مقدمات می پردازیم.
اولین مقدمه که از آن صحبت می کنیم «وضو» است. بلاشک، وضو دارای دو نتیجه ی آشکار است یعنی نتیجه ی بهداشتی و دیگر نتیجه ی اخلاقی و معنوی آن. از نظر بهداشتی، شستن صورت و دست‌ها آن هم پنج بار و یا لااقل سه بار در شبانه روز اثر قابل ملاحظه‌ای در نظافت بدن دارد. مسح کردن بر سر و روی پاها که شرط آن رسیدن آب به موها یا پوست تن است سبب می‌شود که این اعضا را نیز پاکیزه بداریم و از طرفی تماس آب با پوست بدن اثر خاصی در تحریک حسی مغز و فعال سازی آدمک حسّی مغز دارد. تحقیقات نشان داده اند که وقتی انسان وضو می گیرد فقط ۲۰درصد از پوست بدنش خیس می شود، اما در مقابل ۸۰درصد از سطح آدمک حسی مغز که به طور فرضی رسم می شود، تحریک شده و هوشیار می گردد. این مسئله می تواند ثابت کند که وضو گرفتن علاوه بر این که اطاعت از فرمان شارع می باشد به قصد هوشیار سازی انسان به هنگام عبادت انجام می شود .[۴۹۳] اکنون باید بپرسیم که اگر هدف این است آیا این همه وسواس و اسراف در مصرف آب، برای یقین پیدا کردن از اتیان کامل عمل و حتی مدنظر قرار دادن یک سرسوزن، قابل توجیه و عقلانی می باشد؟
از طرفی چون وضو گرفتن با قصد قربت و برای کسب رضایت پروردگار انجام می‌شود، از نظر اخلاقی و معنوی اثر تربیتی دارد، مضافاً به این که وضو گرفتن سمبل ونمادی است از این مفهوم که با وضو گرفتن از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام برمی‌دارم. در روایتی از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که: «برای این دستور وضو داده شده و آغاز عبادت با آن است که بندگان هنگامی که در پیشگاه خدا می‌ایستند و با او مناجات می‌کنند، پاک باشند، دستورات او را بکار بندند، از آلودگی‌ها و نجاسات‌ دور بمانند. علاوه بر این وضو سبب می‌شود که آثار خواب و کسالت از انسان برچیده شود و قلب برای قیام در پیشگاه خدا نور و صفا یابد. »[۴۹۴]
مقدمه ی دیگری که گاهی لازم می شود قبل از عبادات انجام شود، غسل کردن است. در ارتباط با غسل این سوال بسیار پیش می آید که چرا مثلاً فرد جنب باید غسل انجام دهد و تطهیر کردن بعضی از اعضای بدن کفایت طهارت او را نمی کند؟ پاسخ تفصیلی این پرسش را در یافته های دانشمندان عصب شناسی می توان جستجو کرد.[۴۹۵] اما اجمالاً باید گفت که خارج شدن منی از انسان یک عمل موضعی نیست و اثر آن، که نوعی حالت سستی است، در تمام بدن آشکار می‌‌گردد. البته غسل کردن علاوه بر این، یک نوع عبادت و پرستش نیز می‌باشد که اثرات اخلاقی آن قابل انکار نیست و به همین دلیل اگر بدن بدون نیّت و قصد قربت و اطاعت فرمان خدا شسته شود، غسل باطل است و اثر یک غسل صحیح را ندارد. در حقیقت به هنگام خروج منی یا آمیزش جنسی هم روح متأثر می‌شود و هم جسم. روح به سوی شهوات مادی کشیده می‌شود و جسم به سوی سستی و رکود. غسل کردن که هم شامل شستشوی جسم است و هم به این علت که با قصد قربت انجام می شود، شستشوی جان به شمار می آید، اثر دوگانه‌ای را به جا می گذارد؛ یعنی روح را به سوی خدا و معنویت سوق می‌دهد و جسم را به سوی پاکی و نشاط و فعالیت.[۴۹۶]
این دلایل در مجموع بر این واقعیت تأکید می‌کنند که تمام دستورهای الهی و برنامه‌‌های اسلامی به نفع انسان هاست و برای تأمین و حفظ سلامت جسم و جان آن ها وضع گردیده اند و قطعاً به هیچ وجه قصد شارع به زحمت انداختن و عذاب دادن بندگانش نبوده است. از این روست که خداوند در قرآن تأکید می کند که چیزی از حرج و سختی بر انسان قرار نداده است؛ و به همین لحاظ است که وقتی پاره‌ای از تکالیف در مورد بعضی از اشخاص صورت مشقّت‌باری به خود می گیرد و تحمّل آن از وسع و طاقت آنان خارج می گردد، آن حکم در این مورد خاص تخصیص‌ می‌خورد و تکلیف از عهده ی مکلّف ساقط می‌شود. در این جا لازم است یادآوری کنیم اختلال وسواس نیز که یک ناتوانی و ناهنجاری روانی و رفتاری است و بعضاً در پی افراطی گری های افراد در عمل به تکالیف دین پدید می آید، با استناد به مفاد قاعده ی لاحرج، استثناء می پذیرد و موجب ساقط شدن برخی ار اعمال از عهده ی فرد وسواسی می گردد. [۴۹۷]
۳-۱-۳-۲- شناختن مفهوم گناه و ثواب
شناختن مفهوم گناه و ثواب می تواند به مکلّفین وسواسی کمک کند تا ترس و اضطراب آن ها از نادیده گرفتن جزئیات افراطی در به جا آوردن اعمال و تکالیف دینی، کاهش یافته، تعدیل شده و در مجرای صحیحی هدایت گردد. شناختن مفهوم گناه کمک می کند که فرد وسواسی بداند ماهیّت گناه چیست و چه اعمال و رفتارهایی گناه آلود محسوب می شوند که او باید از آن ها دوری کند.
اگر معنای گناه به درستی برای فرد وسواسی تبین گردد، در تشخیص مصادیق گناه دچار خطا و اشتباه نمی شود؛ در این صورت مثلاً چشم پوشی کردن از یک ذرهّ ی مشکوک به نجاست، یا ندیده گرفتن یک سرسوزن خشک ماندن اعضای وضو یا غسل را گناه فرض نمی کند و برای جبران آن ها و گناه نکردن، خود را به مشقّت و حرج نمی اندازد. یا اگر فرد مکلّف به درستی بداند منظور از «ثواب» و «ثواب کردن» چیست، وقت، انرژی و سرمایه ی خود را صرف اعمال بیهوده ی وسواسی نمی کند تا شاید از انجام تکلیف خود ثواب بیشتری درو کند. اگر انسان مسلمان شناخت درستی از ثواب کردن داشته باشد، به عنوان مثال با تکرار کردن زیاد ونابجای برخی کلمات در نماز یا بعضی از اجزای وضو یا غسل، به قصد اتیان کامل تر تکلیف و جمع کردن ثواب بیشتر، دچار رفتارهای انحرافی و مشمئزکننده ی وسواسی نمی گردد. از این رو به تبیین وتعریف این دو اصطلاح کلیدی می پردازیم.
۳-۱ -۳-۲- ۱- تعریف گناه
راغب در مفردات می گوید: «گناه» یا «اثم» نام کارهائى است که انسان را از ثواب باز میدارند. گره زدن (عقد الشی‌ء) و حبس به قهر، سنگینى که صاحبش را اصر یعنى حبس و بى حرکت می کند اما معنى جامع و کامل آن سنگینى است. برخی هم گفته اند که معنى اصلى «اثم»، ضرر است. در قرآن آمده است «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما»[۴۹۸] از تو از خمر و قمار می پرسند، بگو در آن دو ضررى بزرگ و نیز منافعى براى مردم هست ولى ضررشان از نفعشان بیشتر است. از مقابلۀ اثم با منافع و اثمهما بانفعهما استنباط می شود که معنى اصلى آن ضرر است زیرا همیشه ضرر مقابل نفع است.[۴۹۹] در عرف وقانون، گناه به معنای خطا، جرم، غلط، جفا وظلم آمده است.[۵۰۰]
در اسلام و دستورات دین، گناه به معنای «خلاف» است و شامل هر گونه کاری می شود که برخلاف فرمان خداوند باشد. «گناه» عملی است که با اراده و رضایت الهی در تضاد بوده ، با ایجاد نوعی«تاریکی معنوی» در نفس انسان، آدمى را از خدای متعال که «نور» آسمان ها و زمین است، دور مى‏سازد و به عبارت دیگر، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خداوند مى‏گردد. خداوند در قرآن می فرماید: «ایها الذین امنوا لا تتبعوا خطوات الشیطان و من یتبع خطوات الشیطان فانه یأمر بالفحشاء و المنکر»،[۵۰۱] ای کسانی که ایمان آورده اید پیروی و متابعت از گامهای شیطان نکنید ، هر کس پیرو گامهای شیطان شود او را به فحشاء و منکر فرمان می دهد .«خطوات شیطان» یعنی راههایی که شیطان برای انسان ها ترسیم می کند و آنها را به آن راه دعوت می کند و آن جز منکر و فحشاء و خلاف شرع و عقل سلیم چیز دیگری نمی باشد.
خطوات شیطان به طور مرحله ای انجام می شود؛ بدین ترتیب که شیطان ابتدا نقطه ی ضعف یک انسان مو من را می یابد؛ سپس به وسوسه می پردازد. نقطه ی ضعف در انسان ها متفاوت است، شکم، شهوت، ضعف اراده، سوءظن، داشتن شخصیت وسواسی و بسیار ضعف های دیگر از این دسته اند. وقتی وسوسه ایجاد شد دیگر انسان خود ابتکار عمل را به دست می گیرد و شیطان فقط اعمال انحرافی او را تزیین می کند. اول افکار رنگ شیطان می گیرند، بعد این رنگ در ظاهر ولباس تجلّی پیدا می کند و سرانجام سرزمین قلب و روح را تسخیر می کند.
لازم به ذکر است که قلب پاک با حفظ ظاهر، مصونیّت بیشتری پیدا می کند و پایدارتر می ماند. به همین جهت است که بزرگان حکمت گفته اند برای پایداری در «طریقت» و رسیدن به «حقیقت» حفظ «شریعت» لازم است و اگر احکام ظاهری شریعت حفظ نشود احتمال فسق، التقاط و انحراف بسیار زیاد است و بهترین دلیل بر درستی این مطلب، سیره و روش تمامی پیامبران و امامان و اولیای خداست که علاوه بر این که به ریشه و باطن توجه داشتند ظاهر را نیز مطابق احکام شریعت رعایت می کردند.[۵۰۲]
با توجه به مفهوم گسترده لغوی و معرفتی گناه در قرآن و احادیث، و مقایسه و انطباق آن با آثار مخرّب وسواس که همسنگ گناهان کبیره است، می توان نتیجه گرفت که سنگینیِ گناهانِ حاصل از اعمال وسواسی، به مراتب، از نادیده گرفتن جزئیاتی که هنگام عمل به احکام، باعث تولید وسواس می شوند، بیشتر است. وسواس یک صفت رذیله است که تا برطرف نشود تهذیب نفس اتّفاق نمی افتد. در نگاه دیگر، گناه کردن به معنای مخالفت با خواست و فرمان خدا، رسول و اولیاء خداست، و از طرفی شک های افراطی و وسواسی و حتی بیمارگونه نیز که ده ها پیامد ریز و درشت ویران کننده به همراه دارند، عین مخالفت با فرمان خداوند است.
۳-۱ -۳-۲- ۲- شناختن مفهوم ثواب وعقاب
ثواب و عقاب دو واژه قرآنی و کلامی، به معنای پاداش کار نیک و کیفر کار بد هستند. ثواب، از ریشه ث و ب (در اصل به معنای بازگشتن) اشتقاق یافته[۵۰۳] و بیش‌تر برای پاداش کار نیک[۵۰۴] و در باب هایی نظیر طهارت، صلات، خمس، صوم، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و ارث، به کار رفته است. واژه عقاب، از ریشه ع ق ب، دو کاربرد و معنای اصلی دارد: یکی مصدر باب مفاعله است به معنای در پی آمدن[۵۰۵] و چون در پی هر کار بدی کیفری سزاوار است به معنای کیفر کار بد و مترادف عذاب به کار رفته است؛ دوم، جمع عَقَبه، به معنای راه سخت کوهستانی است. [۵۰۶]
در قرآن واژه ثواب سیزده بار آمده است، و در همه موارد به معنای پاداش کار نیک به کار رفته است و واژه عقاب بیست بار، و در همه موارد به معنای سزای کار بد، استعمال شده است.
هر عمل صالح و محبوب و مطلوب خداوند از عبادات و طاعات، خواه واجب باشد یا مستحب؛ از افعال جوارحی باشد، همچون نماز یا از افعال قلبی، همچون اعتقادات صحیح و محبوب خداوند، مستحق پاداش است. نیت کار خیر، هرچند نیّت کننده توفیق به جا آوردن آن را نیابد پاداش دارد؛[۵۰۷] بلکه اعمال مباحی که به قصد قربت انجام می‏گیرند ـ مانند خوردن برای توانمندی بر عبادت، خوابیدن جهت رفع خستگی و کسب نشاط برای طاعت نیز دارای ثواب هستند.[۵۰۸]
قصد قربت و ایمان دو شرط پاداش است و بدون آن دو، پاداشی به صاحب عمل تعلّق نمی‏گیرد.[۵۰۹] افزایش یا کاهش ثواب معلول عواملی چند است، از جمله: نیّت که میزان خلوص آن در افزایش یا کاهش ثواب دخیل است؛ [۵۱۰] دشواری عمل؛ به این معنا که عمل دشوارتر دارای ثواب برتر است و عوامل بسیار دیگری مثل زمان و مکان در این موضوع تأثیرگذار هستند.
۳-۱-۳-۳- شناختن مفهوم طهارت و نجاست
یکی از علل و ریشه های اصلی برانگیختن آشفتگی های ذهنی و افکار مزاحم و تکرار شونده و نیز رفتارهای وسواس عملی جبری ، به ویژه در بین مسلمانان، اهمیت فوق العاده قائل شدن برای عمل به احکام طهارت و دوری کردن از نجاسات یازده گانه می باشد. از این رو، در ابتدا و قبل از هر درمانی برای وسواس، باید شناخت فرد مبتلا را نسبت به واژه های طهارت و نجاست تصحیح کرده و بهبود بخشید؛ تا به دنبال آن عملکرد ذهنی و سپس واکنش رفتاری او تغییر یابد.
۳-۱-۳-۳- ۱- تعریف طهارت
دین اسلام یک برنامه کامل براى زندگی بشر بوده و برای تمام جنبه‌هاى حیات مادی و معنوى او برنامه های مدوّن و جامعی را پیش بینی کرده است. از جمله ی این برنامه ها احکام و دستورات طهارت و نجاست است که موجب حفظ بهداشت و سلامت جسم و روح انسان می گردد. قرآن مجید در این باره مى‌فرماید: «رِجالٌ یُحِبُّونَ انْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ المُطَّهِّرین»، [۵۱۱] مردانى که دوست دارند، پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد.
از پیامبر اکرم (ص) در این باب احادیث زیادی نقل شده است: «طهارت نیمى از ایمان است» ؛[۵۱۲] «طهارت کلید نماز است»؛[۵۱۳] «دین بر پایه نظافت بنا شده است»؛[۵۱۴] «چه بد بنده‌اى است بنده کثیف»؛[۵۱۵]
در این سخنان نکته ای نغز نهفته است و آن این که اصل ایمان و عبادت، پاک نمودن و آراستگی قلب و درون است و منظور حضرت رسول از جمله طهارت نصف ایمان است این است که آراستگی و پاکیزگی ظاهر با ریختن آب، نصف ایمان است و نصف دیگر آن اصلاح دنیای درون انسان است که به وسیله ی اعمال صالح و اخلاق پسندیده اتفاق می افتد. پاک شدن، حالتى معنوى است که در نتیجه وضو، غسل یا تیمم، براى انسان حاصل مى‌شود. طهارت چهار مرتبه دارد که عبارتند از: پاک نمودن و نظافت ظاهر از چرک و نجاست و کثافات، پاک نمودن اعضاء و جوارح بدن از جرائم و گناهان، تطهیر قلب از رذایل اخلاقى، تطهیر اندرون از غیر خدا «یعنى عدم توجه به مخلوق در تمام شئون زندگى هیچ کسى به طهارت اندرون از غیر خدا و اصلاح آن به وسیله شناخت و کشف جلال و عظمت او نمى‌رسد مگر این که خود را از اخلاق ناپسند خالى کرده و با اخلاق پسندیده اصلاح نماید و هیچ کسى به این مرتبه نمى‌رسد مگر این که از طهارت جوارح و اعضاء از گناهان و اصلاح آنان با اطاعت و عبادات فارغ شده باشد.[۵۱۶]
نکته دیگر در باب مفهوم طهارت این است که دست یافتن به طهارت واقعی، یعنی آگاهی کامل و تام و تمام درباره آن ،برای آدمیان ممکن نیست. این حکم درباره بسیاری از وظایف دیگر شرعی نیز صادق است. شارع مقدس، با لحاظ این نکته، بر اهل شریعت آسان گرفته و راه بندگی و عبادت را هموار ساخته است. بنابراین، رسیدن به طهارت ظاهری، و نیز بسیاری از یقین های ظاهری دیگر، برای شارع کفایت می کند. یعنی خداوند عمل به این یقین ظاهری را عبادت و اطاعت امر خود می داند و آن را شایسته ی ثواب و پاداش می شمارد. پس نیازی به کنکاش و وسواس نیست. چون فقط عمل کردن براساس حکم شارع است که اهمّیّت ویژه دارد؛ یا به عبارت دیگر هدف از وضع کردن تمام این تکالیف توسط شارع و امتثال آن ها از سوی مکلّف، فقط و فقط ابراز بندگی و اطاعت تمام و کمال و بی چون و چرای عبد از معبود است.

دانلود پژوهش های پیشین درباره کاهش انحراف فرکانس یک ریزشبکه متصل به شبکه اصلی با ...

E*

 

 

 

ZR

 

NS

 

NB

 

NB

 

NB

 

NB

 

 

 

PS

 

ZR

 

NS

 

NB

 

NB

 

NS

 

 

 

PB

 

PS

 

ZR

 

NS

 

NB

 

Z

 

 

 

PB

 

PB

 

PS

 

ZR

 

NS

 

PS

 

 

 

PB

 

PB

 

PB

 

PS

 

ZR

 

PB

 

 

 

جدول ۲-۲ : پایگاه قواعد کنترل کننده فازی
در واقع سیستم­های فازی سیستم­هایی هستند که مبتنی بر قواعدند و فرمول ریاضی مشخصی ندارند. اساس سیستم­های فازی یک مجموعه اطلاعات شامل قواعدی به صورت اگر- آنگاه می باشد [۷۱] . امروزه تئوری­های مختلف کنترلی بسیار گسترده شده ­اند و هر کدام از تئوری­ها به نوبه خود توانایی پاسخ گویی به نیازهای یک مهندس کنترل را دارند. اما این پاسخگویی الزاما مقرون به صرفه نیست. به همین خاطر در زمینه ­های مختلف طراحی از روش­های مختلف کنترلی استفاده می­ شود.به عنوان مثال هنگامی که از دینامیک سیستم اطلاع چندانی در دسترس نیست از کنترل­ کننده فازی استفاده می­ شود چرا که این نوع کنترل­ کننده را می توان تنها بر اساس تجربیات شخصی آشنا به سیستم و بدون نیاز به مدل سیستم طراحی نمود [۷۲] .
این خاصیت یکی از امتیازات کنترل فازی محسوب می شود. اما همین ویژگی دامنه کاربرد کنترل فازی را به سیستم­هایی که در مورد آنها تجربه کافی کسب شده باشد محدود می­ کند. در حقیقت برای این نوع طراحی لازم است که یک شخص هوشمند مدت­ها با یک سیستم کار کرده باشد تا در مورد آن اطلاعات کافی بدست آورد و می­توان به نوعی گفت که شخص هوشمند مدل سیستم را بدست آورده است و بر اساس آن کنترل مطلوب را ابراز می­دارد، از طرفی دیگر در مواردی اطلاعات شخص مجرب کافی نیست و بنابراین داشتن یک تصویر کلی از مدل سیستم می ­تواند کمک بزرگی در تعیین کنترل مطلوب فازی بکند. از این رو در بعضی موارد با بهره گرفتن از کنترل کیفی یک کنترل کننده طراحی شده بر اساس مدل نه چندان واقعی از سیستم، مدل سیستم شناسایی می­ شود یا در مورد سیستم­هایی که خاصیت غیر خطی شدید دارند طراحی کنترل کننده خطی چندان مناسب نیست چرا که برای بدست آوردن پاسخ مطلوب در نقطه کار معین بدون از دست دادن پایداری (داشتن مقاومت مطلوب)درجه کنترل کننده بسیار بالا می­رود. شباهت کنترل کننده­ های فازی و کلاسیک آن است که هردو دنبال حل مساله یکسانی یعنی کنترل یک فرایند می­باشد و دیگر آن که ابزارهای ریاضی جهت تحلیل سیستم­های طراحی شده برای هردو یکسان می­باشد. تفاوت عمده­ای که بین این دو کنترل­ کننده وجود دارد این است که کنترل کننده کلاسیک برای طراحی کنترل­ کننده از مدل ریاضی فرایند به عنوان پایه و اساس استفاده می­ کند. در حالی که اساس منطق فازی برای طراحی کنترل کننده تجربیات فرد خبره می­باشد [۷۳] , [۷۵] .
پایان نامه - مقاله - پروژه
به طور کل استفاده از کنترل کننده­ های فازی در سیستم های کنترل، به علت عدم قطعیت بزرگ یا تغییرات نامعلوم در پارامترها و ساختار سیستم می­باشد، که با بهره گرفتن از یک کنترل تطبیقی در کنار آن کارایی سیستم ثابت نگه داشته می­ شود.
۲-۱۶ الگوریتم بهینه­سازی ازدحام ذرات
برای برخی از حیوانات که به صورت گروهی زندگی می­ کنند از جمله دسته­های ماهی رفتارهای پیچیده­ای به هنگام حرکت قابل مشاهده هستند. این در حالی است که هر کدام که از اعضای جمع به اطلاعات محدودی دسترسی دارند و فقط از موقعیت عده­ای اندکی از همسایگانشان خبر دارد. به عنوان مثال یک دسته از ماهی­ها همان طور که در شکل(۲-۱۲) دیده می­ شود، می­توانند خطر یک شکارچی را دفع کنند. در ابتدا گروه به دو قسمت تقسیم می­ شود و سپس از نو ساخته می­ شود. اما در حالتی، نزدیکی و فشردگی کل جمع از طرف همه ماهی­ها کنترل می­شوند[۹۱].
شکل ۲-۱۲: یک گروه از ماهی­ها که خطر یک شکارچی را پشت سر می­گذارند
در چنین مجموعه ­ای هر کدام از حیوانات فقط از چند قانون ساده تبعیت می­ کنند و رفتار پیچیده که در کل جمع قابل مشاهده هستند، چیزی جز ترکیب این قوانین ساده نیستند. هر کدام از ماهی­ها در یک دسته، از موقعیت، جهت حرکت و سرعت ماهی­های نزدیکش خبر دارد و با بهره گرفتن از این اطلاعات و پیروی از چند قانون ساده، خود را با جمع تطبیق می­دهد [۹۲-۹۳].
در شکل(۲-۱۳) چهار نمونه از الگوهای موجود در طبیعت مشاهده می­ شود. نمونه (الف) طرح پوست یک زرافه را نشان می­دهد. طرز چینش و تقسیم ­بندی در پوست زرافه، با چند قانون ساده قابل بیان است. نمونه(ب) نظم موجود در بخش مرکزی گل آفتابگردان را نشان می­دهد. مارپیچی که دانه­ های گل آفتاب گردان تشکیل می­ دهند، با یک سری فیبوناچی قابل توصیف است. نمونه­های (پ) و(ت) نیز مربوط به عملکرد جمعی پرندگان و ماهی­ها هستند که با وجود تمام پیچیدگی­هایشان از ترکیب و تکرار چند قانون ساده ساخته شده ­اند. در تمام این مثال­ها ترکیب و تکرار چند قانون ساده باعث ایجاد یک نظم پیچیده شده است. در نمونه­های (پ) و (ت) قوانینی برای حرکت وجود دارند. اما در دو نمونه اول فقط قوانین برای طرز چینش قابل توصیف هستند.

(الف) (ب)

پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره رویینی- فایل ۵

پهلوان صادق وکجباف(۱۳۹۰)، «نقش واسطه ای فرایند آموزش ریاضی و فرهنگ مدرسه در ارتباط میان وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده و باورها و ارزش ها درباره ی یادگیری ریاضی با نگرش ریاضی»را بررسی کرده اند. کاربرد روش معادلات ساختاری در این تحقیق یافته هایی به قرار زیر ارائه داد: از فرهنگ مدرسه برنگرش ریاضی اثری معنا دار حاصل نگردید. یافته حاصل از این پژوهش نشان می دهد که جوّ حاکم بر مدرسه و محیط های تحصیلی نمی تواند بر دیدگاه و نظر دانش آموزان تأثیری وارد آورد. تأثیر فرایند آموزش ریاضی بر نگرش های ریاضی، ضریبی معنادار و مثبت را گزارش می دهد. متغیر فرهنگ مدرسه بر فرایند آموزش ریاضی اثری معنادار و معکوس داشته و این نتیجه نشان می دهد که عواملی مانند برقراری آرامش و امنیت، وجود روابط متقابل محترمانه در میان دانش آموزان با یکدیگر و با معلمان، انعطاف پذیری و وجود فرهنگ سالم آموزشی در سازمان های آموزشی و پرورشی نقش مهمی را ایفا می کنند و در مقابل اغتشاش و نا آرامی می تواند بر بازده و جریان های آموزشی در کلاس درس تأثیر گذار باشد . رابطه وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده با نگرش های ریاضی معنا دار به دست نیامده است. دراین پژوهش تأثیر وضعیت اقتصادی - اجتماعی خانواده بر فرهنگ مدرسه معنا دار به دست نیامد. یافته پژوهش نشان می دهد که فرهنگ و جوّ موجود در محیط های تحصیلی و آموزشی نمی تواند از عاملی چون وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده تأثیر پذیرد . رابطه متغیر باورها و ارزش هایی که دانش آموز نسبت به درس خود سراغ دارد با فرایند آموزش ریاضی معنا دار و مثبت به دست آمد . در نهایت جوّ و فرهنگ مدرسه در این پژوهش نتوانسته از باورها و ارزش هایی که دانش آموزان از درس ریاضی در خود سراغ دارد، تأثیر بپذیرد.
حسین چاری(۱۳۸۲)، پژوهشی با عنوان«بررسی عناصر و ابعاد فرهنگ مدرسه وتأثیرآن بر پیامدهای شناختی- رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی شهرشیراز» انجام داد. نتایج نشان دادکه تأثیر ابعاد فرهنگ مدرسه به عنوان یک کل، درمقایسه با ابعادآن به عنوان متغیرهایی مجزا، برپیامدهای شناختی و رفتاری فرایند تحصیل بیشتربوده است. همچنین تأثیر فرهنگ مدرسه بر پیشرفت تحصیلی وخودتنظیمی دررفتارهای نوع دوستانه معنادار بود.
نصر و معین پور(۱۳۸۳)، درپژوهشی تحت عنوان«بررسی رابطه تعداد دانش آموزان کلاس پنجم با پیشرفت تحصیلی آنان»به این نتیجه دست یافتند که بین میانگین کل سه درس اصلی و میانگین درس های علوم و ریاضی دانش آموزان و تعداد آن ها درکلاس، همبستگی معناداری وجود نداشته است. با وجود این روش تحلیل واریانس نشان داد که با افزایش تعداد دانش آموزان درکلاس درس ادبیات، سطح عملکرد آن ها نیز افزایش یافته است.
محمدی و همکاران (۱۳۹۰ )، درپژوهشی باعنوان«رابطه میان ادراک معلمان از فرهنگ مدرسه با میزان سازگاری نوآورانه آنان در به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاددهی- یادگیری» به این نتیجه دست یافتند که هم در معلمان مرد و هم معلمان زن، دو بعد فرایند و ارتباط فرهنگ مدرسه، پیش بینی کننده ی معنادار سازگاری نوآوری برای یادگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات است. در معلمان مرد، بعد فرایند و در معلمان زن، بعد فرایند و ارتباط فرهنگ مدرسه، پیش بینی کننده ی معنادار سازگاری نوآورانه آنان برای تدریس از طریق اینترنت می باشد. هم در معلمان رشته های علوم انسانی و هم معلمان علوم پایه دو بعد فرایند و ارتباط فرهنگ مدرسه، پیش بینی کننده ی معنادارسازگاری نوآورانه ی آنان برای یادگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و سازگاری نوآورانه ی آنان برای تدریس از طریق اینترنت می باشد .
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
پم سامونز، کتی سلوا، ادوارد ملونیش، ابراهام سراج بلچ فورد، برندا تاگور، سوفکا بری و وون گراب(۲۰۰۸)، در پژوهشی با عنوان «تأثیر مدرسه و کیفیت تدریس بر پیشرفت دانش آموزان در مدرسه ابتدایی» نتایج زیر را گزارش کردند.
۱- معلمان بر اساس اختلافاتشان در کیفیت تدریس در محدوده ای از ابعاد مختلف رفتار و عمل در کلاس درس در ۵ پایه طبقه بندی شدند.
۲- بطور کلی کیفیت تدر یس پیش بینی معنی دار فرایند شناختی دانش آموزان کلاس اول تا پنجم است. دانش آموزان در مدارسی که کیفیت تدریس در آنها در سطح بالایی مشاهده شده است، به طور قابل توجهی در سطوح خواندن و نوشتن و ریاضیات بهترند نسبت به مدارسی که کیفیت تدریس پایینی دارند.
۳- کیفیت کلی تدریس به وسیله ابزارهایی که تأثیر پایداری بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند اندازه گیری می شود، نه روی پیشرفت رفتاری/ اجتماعی دانش آموزان.
متیو استون هاس(۲۰۰۲)، در پژوهشی«تأثیر روش های تدریس بر روی موفقیت دانش آموزان در پایان دوره ی آزمون های استاندارد یادگیری جبر در ورجنیا» به این یافته ها دست یافت که:
معلمان باید بر آموزش مستقیم، آموزش به کمک تکنولوژی ویادگیری مبتنی بر حل مسئله باید تکیه کنند. این سه دسته روش یادگیری بالاترین طبقه را در تحلیل ها دارند.
۲-۳-۲. رابطه فرایند یادگیری و تدریس و رابطه همکاران با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
دورنس بلند( ۲۰۱۲)، پژوهشی با عنوان«رابطه همکاری فرهنگ مدرسه و موفقیت دانش آموزان»انجام داد. وی گزارش کرد که بین عناصر فردی فرهنگ مشترک و موفقیت دانش آموزان ارتباط معنادار وجود دارد. بین موفقیت دانش آموزان در ریاضی و عناصرشناخته شده ی فرهنگ مدرسه مانند مأموریت، دیدگاه، ارزش ها و هدف های مشترک رابطه معنا دار وجود دارد.
کاسلین وکوتن[۷۷](۲۰۰۱)، درپژوهشی با عنوان«اندازه مدرسه، نرخ همکاری و رضایت معلمان»دریافتند که در مدرسه های کوچک معلمان رضایت بیشتری دارند و نرخ همکاری بین دانش آموزان بالاتر است.
احمدی(۱۳۸۰)، در پژوهشی با عنوان«فرهنگ مدارس و رابطه آن با احساس معلمان»به این نتیجه دست یافتند که هر چهار بعد مطرح شده(بروکراتیک، فرهنگی، قوی و ضعیف) تا حد زیادی بر فرهنگ مدارس تأثیر دارند، اما تأثیر این ابعاد بر احساس معلمان بسیار متفاوت است. درحالی که پیوند اداری تأثیر ناچیزی بر احساس تعهد، رضایت شغلی، حس همگروهی و نظم و ترتیب دارد، سایر ابعاد فرهنگ مدارس بر احساس چهارگانه معلمان تأثیر بسیار زیادی برجا می گذارند.
۲-۳-۳. نقش مدیر و معلم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
دونلد بوید، پاملاگراسمن، همیلتن گیلفورد، سوزان لوب و جیمز ویکاف(۲۰۰۸)، در پژوهشی با عنوان«آماده سازی معلمان و پیشرفت دانش آموزان»گزارش کردندکه وجود تغییر در میان برنامه ها اثر بخشی متوسطی در معلمان مدارس نیویورک به وجود می آورد. برخی از برنامه های درجه بندی شده معلمان بیشترین اثر معنی دار روی پیشرفت دانش آموزان دارد.یافته ها همچنین نشان دادندکه ویژگی های آمادگی معلم می تواند عواقب مختلفی را برای دانش آموزان به وجود آورد. همچنین تدریس معلمان و تجانس آن با کارایی دانش آموزان ارتباط معنی داری با یادگیری دانش آموزان معلمان سال اول دارد.
گریس میس(۲۰۰۸)، پژوهشی در مورد«ارتباط بین مدیر مدرسه، فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دبیرستان های میسوری» انجام داد . یافته های این پژوهش حاکی از این بود:
۱-ارتباط آماری معنی داری بین عوامل رهبری تحولی و موفقیت دانش آموزان وجود دارد.
۲- ارتباط آماری معنی داری بین عوامل رهبری تحولی و داده های موفقیت دانش اموزان و همچنین بین عوامل فرهنگ مدرسه و داده های موفقیت وجود دارد.
۳-ارتباط خطی پیش بینی کننده برای عوامل رهبری تحولی وجود نداشت. همچنین ارتباط خطی پیش گویانه ای عوامل فرهنگ مدرسه هم مشاهده نشد.
۴-ارتباط خطی پیش بینی کننده برای عوامل فرهنگ مدرسه و موفقیت دانش آموزان وجود نداشت. همچنین ارتباط خطی پیش بینی کننده بین عوامل بررسی فرهنگ مدرسه بر روی یادگیری مشارکتی و موفقیت دانش آموزان وجود ندارد.
۵-ارتباط خطی پیش بینی کننده بین عوامل ترکیب شده ی رهبری تحولی و فرهنگ مدرسه و موفقیت دانش آموزان در دبیرستان های میسوری وجود نداشت. همچنین ارتباط خطی پیش بینی کننده ای بین عوامل بررسی فرهنگ مدرسه و روی یادگیری مشارکتی و موفقیت دانش آموزان مشاهده نشد.
دنیل بر بیستکی (۲۰۱۰)، پژوهشی تحت عنوان«فشار علمی معلم و موفقیت تحصیلی دانش آموزان»انجام دادند. یافته های این مطالعه نشان داد که فشار علمی معلمان روایی و اعتبار نمره ها را اثبات می کند. همچنین یافته ها نشان دادند که فشار علمی معلمان پتانسیل مفیدی را برای فرهنگ مدرسه اندازه گیری می کند. نتایج مثبت مدل های موفقیت دلالت می کنند براینکه فشار علمی معلمان تفاوت هایی را در موفقیت خواندن، بین مدارس به وجود می آورد.
آنگوس مکنل، دوریس پراژ و استیو بوش(۲۰۰۹)، در پژوهشی با عنوان «اثرات فرهنگ و جوّ مدرسه بر روی موفقیت دانش آموزان» در یافتند که نمرات بالاتر موفقیت دانش آموزان در آزمون های استاندارد مدارس با محیط یادگیری سالم ارتباط دارد. همچنین یافته های این مطالعه نشان می دهد مدیرانی که بر روی جوّ مدرسه اثر متقابل می گذارند از روش هایی که تمرکز حواس را افزایش می دهد حمایت می کنند و جوّ مناسبی را فراهم می سازند که یادگیری اثر بخش را برای دانش آموزان افزایش می دهد.
۲-۳-۴. رابطه اندازه مدرسه با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
سالفی و سعید[۷۸](۲۰۰۷)، «رابطه بین اندازه مدرسه و فرهنگ مدرسه را با موفقیت تحصیلی دانش آموزان متوسطه پاکستان»را بررسی کردند. یافته های این مطالعه نشان داد که فرهنگ مدرسه در مدرسه های کوچک نسبت به مدرسه های بزرگ نقش بارزتری دارد. آنها گزارش کردندکه اندازه مدرسه به طور مستقیم هم بر فرهنگ مدرسه و هم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر می گذارد. با توجه به نقش اندازه مدرسه، می توان فرض کرد اندازه مدرسه نقش یک متغیر تعدیل کننده را در رابطه فرهنگ مدرسه و موفقیت تحصیلی ایفا می کند. فرض برآن است که مدرسه های کوچک دارای فرهنگ علمی بهتری نسبت به مدرسه های متوسط و بزرگ هستند. در مدرسه های کوچکتر احتمال بیشتری وجود دارد که معلمان و دانش آموزان اسامی همدیگر را بدانند و علایق خود را بروز بدهند. اعتماد، همکاری، جوّ ودیگر متغیر های حاکم بر مدرسه به طور مستقیم یا به طور غیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارد.
جونز و ازیف( ۲۰۱۱)، درپژوهشی با عنوان «اندازه مدرسه به عنوان عاملی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدرسه ابتدایی» نشان دادکه ارتباط آماری معنی داری بین اندازه مدرسه و پیشرفت تحصیلی در پایه تحصیلی سوم و ششم وجود ندارد. همچنین دریافتندکه ارتباط آماری معنی داری بین اندازه مدرسه و موفقیت تحصیلی در پایه ی سوم درحوزه های خواندن وریاضی وجود ندارد. با این وجود همبستگی معنی داری بین اندازه مدرسه و پیشرفت تحصیلی در حوزه ی نوشتن وجود دارد.
دریسکول، هال کاسیس و ورنی(۲۰۰۱)، پژوهشی تحت عنوان« اندازه ی منطقه ی مدرسه و عملکرد دانش آموزان» به این نتیجه رسیدند که کنترل ویژگی های جمعیتی دانش آموزان و عوامل محیطی از جمله کلاس و اندازه مدرسه و اندازه ی منطقه ی مدرسه مانع پیشرفت تحصیلی می شود که بیشترین اثر را بر روی عملکرد دانش آموزان مدرسه با اندازه ی متوسط دارد.
دنا دریسکول، دنیس هالکوسیس و شیرلی ورنی(۲۰۰۳)، در پژوهشی با عنوان «حوزه ی مدرسه و منطقه و اندازه ی مدرسه» دریافتند که اندازه ی کلاس در دبیرستان ها و مناطق مدرسه با نرخ ثبت نام دانش آموزانی که در مدرسه حضور دارند، ارتباط معکوس دارد. علت اصلی ارتباط منفی بین اندازه ی مدرسه و منطقه و نرخ های ثبت نام باید با انگیزه های مدارس و منطقه و فرایند بودجه بندی مرتبط باشد.
۲-۳-۵. رابطه دخالت والدین با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
گوتلاک ارلنز دوتیر(۲۰۱۰)، در پژوهشی در مورد«اثرات دخالت والدین در آموزش و پرورش: مطالعه ی موردی در نامیبیا» دریافتندکه والدین دخالت زیادی با آموزش و پرورش فرزندانشان دارند.آنها انتظارات بالایی از آموزش فرزندان و آینده شان دارند. زیرا همه والدین می خواهند بدانند که فرزندان وقتشان را خارج از مدرسه چگونه با چه کسی صرف می کنند.بیشتر والدین در نظر دارند که ارتباط خوبی با معلمان فرزندانشان و مدرسه داشته باشند. تکالیف منزل برای هریک از والدینی که به فرزندانشان در انجام آنها کمک می کنند مهم به نظر می رسد.بنابراین می توان نتیجه گرفت که دخالت والدین در آموزش فرزندان اثر مثبتی بر روی موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد.
بریجت ویلیامز، جول ویلیامز وآنا اولمن(۲۰۰۲)، در پژوهشی با عنوان «دخالت والدین در آموزش و پرورش» به این یافته ها دست یافتند که دخالت والدین در فعالیت های مدرسه اثر معنی داری بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. دخالت والدین در آموزش و پرورش فرزندانشان برای پیشرفت تحصیلی ضروری است.
۲-۳-۶. رابطه تسهیلات فیزیکی مدرسه با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
هانگ شارن و سیا شان (۲۰۰۸)، در پژوهش روی«ارتباط بین استفاده از رایانه و پیشرفت تحصیلی» گزارش کردند:
۱- رایانه ها اثر مثبتی بر روی پیشرفت دانش آموزان دارند که این امر کمتر از یک نیمسال طول می کشد.
۲- معلمان ریاضی ممکن است برای بالابردن پیشرفت دانش آموزان در تجزیه و تحلیل داده از رایانه استفاده کنند.
۳- معلمان باید تکالیف با کیفیت بالا را برای دانش آموزانی که قادرند از رایانه در منزل استفاده کنند اختصاص دهند.
۴-والدین ممکن است استفاده فرزندانشان از رایانه را محدود کنند، به طوری که بچه ها فقط در آخر هفته با کامپیوتر بازی کنند.
۵- رایانه هایی که قابلیت دسترسی به اینترنت را دارند ارتباط مثبتی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند.
۶- استفاده دانش آموزان از رایانه در محیط های دیگر غیر از محیط آموزشی، ارتباط منفی با پیشرفت تحصیلی شان دارد.
۶- معلمان نیازدارند از رایانه برای ارتباط با والدین از طریق ایمیل و وب سایت استفاده کنند .
۷-معلمان می توانند اطلاعاتشان را راجع به تدریس از طریق رایانه با همکارانشان به اشتراک بگذارند.
۸- معلمان برای تهیه طرح درس به اینترنت نیاز دارند.
۹-بخش آموزشی باید زمینه آموزش بیشتر را برای معلمان فراهم کند، زیرا به استثنای سایر آموزش ها، آموزش مهارت های اصلی رایانه ارتباط مثبتی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نشان می دهد.
موتلاک، ال انزی(۲۰۰۲)، در پژوهشی در مورد«مطالعه ی رابطه بین وضعیت ساختمان مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در ۱۲ طبقه از دانش آموزان دبیرستان های کویت» گزارش کردندکه:
۱-ارتباط مثبت ومعنی داری بین شرایط ساختمان از لحاظ بهداشتی و ساختاری و پیشرفت دانش آموزان مدارس پسرانه در علوم اصلی وجود دارد.
۲- ارتباط مثبت و معنی داری بین شرایط ساختمانی کلی و ساختاری و پیشرفت دانش آموزان در هنر های اصلی وجود دارد.
۳-ارتباط معنی داری بین شرایط ساختمانی و پیشرفت دانش آموزان مدارس پسرانه در علوم اصلی وجود داشت.
۴- شرایط ساختمانی اثر کمتری برروی پیشرفت تحصیلی مدارس پسرانه در حوزه ی هنرهای اصلی داشت.
۵-در مدارس دخترانه شرایط ساختمانی بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در هردو حوزه ی علوم اصلی و هنرهای اصلی تأثیرندارد.

دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با زیبایی و ادراک خیالی از دیدگاه ابن سینا۹۲- فایل ۲

۱ . پایان نامه ” باز سازی دیدگاه ابن سینا در مورد فلسفه هنر و زیبایی” تألیف هادی ربیعی که از سه منظر معنی شناختی، وجود شناختی و معرفت شناختی، زیبایی و هنر را با تأکید بر دیدگاه ابن سینا توصیف و تحلیل می کند
۲ پایان نامه ای با عنوان عشق در فلسفه ابن سینا که رساله دکتری احسان اله مویدی است وبه تبیین نظرات ابن سینا در این باب پرداخته است.
۳ پایان نامه ای با عنوان بررسی قوه خیال از دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا از حسن متفکر که به بیان ارا ء این دو متفکر می پردازد که خیال در نظر ابن سینا مجرد است و در نظر ملاصدرا مجرد است.
۴ پایان نامه ای با عنوان فلسفه عشق از منظر ابن سینا و ملاصدرا که به بیان اراء این دو متفکر می پردازد.
۵ مقاله حبیب ترکر که در کتاب
CLASSIC ISSUES IN ISLAMIC PHILOSOPHY AND THEOLOGY TODAY
چاپ شده است.
در این مقاله ابتدا به تبیین نظرات زیبایی شناسی ارسطو و ابن سینا پرداخته و سپس ان دو را با هم مقایسه کرده است
در این مقاله به این اشاره دارد که فن شعر ابن سینا را باید فلسفه هنر گرفت تا اینکه بخواهیم انرا فقط فلسفه شعری بگیریم.
در زیبایی شناسی افلاطونی میتوان متافیزیک زیبایی را مورد بحث قرار داد اما در ابن سینا فقط فلسفه هنر او باید در نظر گرفته شود.
فصل بندی

 

    • فصل اول: کلیات

 

مبانی زیبایی، زیبایی‌شناسی در فلسفه اسلامی، ابن‌سینا، معرفی آثار و جایگاه ابن‌سینا.

 

    • فصل دوم: زیبایی از نظر ابن‌سینا

 

معنای زیبایی، تعریف زیبایی، چیستی زیبایی از دیدگاه ابن‌سینا، انواع واقسام زیبایی(زیبایی معقول و زیبایی محسوس)، لذت، رابطه لذت و ادراک، زیبایی و فلسفه ابن‌سینا نفس مراتب نفس بهره‌مندی نفس از حواس ظاهری.

 

    • فصل سوم برسی دیدگاه ابن‌سینا در مورد عشق

 

تعریف عشق، عشق مادی و عشق الهی، تعریف لذت، چهار اصل زیبایی محسوس، مسیر ادراک زیبایی و رابطه ادراک و زیبایی، تعریف دیگری از عشق، مراتب عشق.

 

    • فصل چهارم تخیل و ادراک خیالی

 

جایگاه خیال، ادراک خیالی(حواس پنج گانه- حواس باطن) ریشه‌های بحث در فن شعر قسمت نهم از کتاب شفا، دیدگاه سه گانه در مورد شعر، ابن‌سینا و نظرات پیامبر در مورد شعر، فصول فن شعر، قوای ادراکی انسان، جایگاه خیال در هنرها، تفاوت تصدیق و تخیل شعر و قیاسات شعری، خیال جسمانی یا غیر جسمانی، مبحث خیال درتفسیر ابن‌سینا، محاکات و اقسام آن، محاکات در شعر.
فصل اول
کلیات
در این فصل به بیان کلیاتی در باب زیبایی می‌پردازیم. تعاریفی از زیبایی در بیان فلاسفه اورده شده که تعریف ابن‌سینا نیز برگرفته از آن است. توضیح این که زیبایی چیست؟ منشا آن چیست و باشناخت منشازیبایی به زیبایی مطلق می‌رسیم. پس از شناخت زیبایی موضوع درک زیبایی مطرح می‌شود و این که هر چه درک زیبایی بیشتر باشد لذت ناشی از آن نیز بیشتر می‌شود.
درباره زیبایی
از موضوعات مهم در باب زیبایی این است که چه تعریفی از زیبایی را می‌توان بیان کرد و اساسا جنس زیبایی چیست؟ آیاحیطه بحث از زیبایی فقط در محسوسات است و یا این که این عنوان در مسائل فرا حسی و معنوی هم بیان می‌شود؟ پاسخ این است که زیبایی‌ را نباید به‌ زیبایی‌ محسوس‌ محدود کنیم‌؛ بلکه‌ در مسائل معنوی هم زیبایی وجود دارد که‌ شامل‌ زیبایی‌ نهفته‌ در شعر یا در برخی‌ شاخه‌های‌ دیگر هنر مثل‌ تئاتر و سینما هم‌ بشود. هنر خطاطی‌ به‌ راحتی‌ در این‌ تعریف‌ قرارمی‌گیرد؛ در حالی‌ که‌ در تعریفی که‌ ارسطو از هنر بیان کرده است نمی‌گنجد؛ چون‌ در هنر خطاطی‌ نمی‌توان‌ گفت‌ تقلید از طبیعت‌ وجود دارد؛ چرا که‌ طبیعت‌ خطاطی‌ نمی‌کند.
ارسطو در تعریف خود از هنر بیان کرده که هنر تقلید از طبیعت است.[۳]
فیلسوفان مسلمان از تفاوت‌های میان زیبایی محسوس و معقول و عشق و لذتی که در هر یک از آن‌ها وجود دارد، به تفصیل بحث کرده‌اند.
از دیدگاه فیلسوفان مسلمان زیبایی در همه اشیاوجودشناختی است و هر موجودی هرچه بیشتر به کمال غایی خود نزدیک‌تر شود، زیباتر خواهد بود و بر همین اساس، خداوند که وجودش کامل‌ترین است، زیباترین موجودات نیز هست، و از آن جا که زیبایی خداوند ذاتی است، از این رو، برتر و زیباتر از هر موجود دیگر است; خاستگاه زیبایی خداوند، ذات خود اوست وبرای زیبایی نیازی به کیفیات عرضی و جسمانی مانند دیگر موجودات ندارد، خاستگاه ذات اوست آن گونه که از سوی تعقل ذاتی او تعریف شده است، در حالی که زیبایی مخلوق از کیفیات عرضی و جسمانی است که با ذات خود اتحاد ندارد.[۴]
پایان نامه - مقاله - پروژه
با این بیان نسبت به وجود زیبایی خداوند در اشیا می‌توان گفت که: زیبایی خداوند، تا آن درجه که اشیاء کمال خود را به دست آورند در آن‌ها یافت می‌شود. یعنی هر چه شی به کمال خود بیشتر نزدیک‌تر باشد زیباتر می‌شود. وقتی زیبایی، چه محسوس و چه معقول، متعلق ادراک قرار گیرد، برای کسی که آن را ادراک می‌کند منشالذت واقع می‌شود.
طبق نظر حکیمان مسلمان، زیبایی‌های موجود در این عالم، جلوه‌های مفیدی از زیبایی مطلق یعنی حق‌تعالی هستند. همچنین منشأ هنر، برخی اسماء و صفات الاهی از قبیل خالقیت حق‌تعالی دانسته شده است.
ماهیت زیبایی
در بیان ماهیت زیبایی که در کلام فیلسوفان مطرح شده است روی عنصر زیبایی تاکید شده است. پیدایی وجود برتر هر موجودی و حصول واپسین کمالش، زیبایی است.[۵] در قالب چند تمثیل آن را بررسی می‌کنیم. وجود برتر درخت انار به این است که بیشترین انار و بهترین و شیرین‌ترین انار را تولیدکند، برتری درخت انار به این نیست که مثل سرو راست‌ قامت و به اندازه بید و سپیدار و نارون دراز و طویل باشد. برتری گوسفند ماده به این است که در حدّ اعلا شیر و گوشت و پشم تولید کند، نه به این است که مثل غزال، قشنگ و خوش‌منظر و مثل قناری، خوش‌آواز باشد.
اثبات وجود برتر برای انسان در این است که بیشترین تشابه را به حق تعالی داشته باشد و مظهر اسما و صفات جمال و جلال خداوند باشد؛ امّا داشتن چشمانی به تیزی چشمان عقاب و گوش‌هایی به تیزی گوش‌های برخی حیوانات و. . . برای انسان وجود برتر و کمال نهایی تلقی نمی‌شود. به‌همین ترتیب زیبای در هر موجود در این است که وجود آن افضل و کامل باشد.
نکته در این است در آثار فیلسوفان اسلامی، حُسن و زیبایی مساوی با خیر و نیکی تلقی شده است؛ نه صرفاً به معنای خیر و نیکی اخلاقی؛ بلکه به معنای خیر و نیکی هستی‌شناسانه و وجودی.
منشأ زیبایی
در نظر فیلسوفان مسلمان منشأ همه زیبایی‌ها، زیبای مطلق یعنی حق‌تعالی است. در دیدگاه آن‌ها، زیبایی‌های موجود در این جهان، همگی سایه و جلوه‌ای از زیبایی حق تعالی است. که طبق این مبنا هر چه اشیا خصوصیات خداوند که تکامل در وجود است را بیشتر داشته باشند زیباتر می‌شوند. و چون خداوند فیاض مطلق است وموجودات وجود خود را از خداوند گرفته‌اند و هر چه این دریافت کامل‌تر باشد زیباتر می‌شوند و لذاست که منشا زیبایی حق تعالی می‌شود.
رابطه لذّت و زیبایی
فیلسوفان مسلمان قایل به این مطلب هستند که وقتی زیبایی مورد ادراک واقع شود، لذّت حاصل می‌شود. و هر قدر زیبایی شدید و ادراک زیبا قوی باشد، به همان اندازه لذّت هم شدید و قوی خواهد بود؛ از این رو چون خداوند زیبای مطلق است و ذات خود را به نحو اتمّ و اکمل درک می‌کند، بیشترین ابتهاج و سرور را دارد.
در بحث لذت بردن از طبیعت و مناظر زیبا، وقتی از نزدیک دیده شود بیشتر لذت می‌بربم یعنی هر قدر ادراک شدید باشد، به همان اندازه لذّت اتمّ و اکمل خواهد بود. لذّت نگاه کردن به زیبا از نزدیک و از جای روشن، بیشتر از لذّت نگاه کردن به آن از مکان دور است؛ چرا که ادراک در شی نزدیک شدیدتر می‌شود.
تعریف زیبایی
با توجه به پیچیدگی و گستردگی تعریف زیبایی، می‌توان در بیان زیبایی در نظر فیلسوفان یک جمع بندی را ادعا کرد که فیلسوفان مسلمان زیبایی را به تناسب و هماهنگی تعریف کرده‌اند.[۶] درنظر اول شاید این به ذهن بیاید این تعریف شامل موجودات بسیط و همچنین خداوند نمی‌شود که این سخن صحیح نیست چرا که در وجودهای بسیط هم نوعی هماهنگی و تناسب وجود دارد؛ برای مثال در حق‌تعالی بین صفات گوناگونش هماهنگی هست. بین رحمانیّت و رأفت خدا از یک طرف و قهاریّت و جباریّت خداوند از طرف دیگر هماهنگی وجود دارد.
درتتبع و تحقیقی که در آثار فیلسوفان اسلامی انجام شده به این می‌رسیم که حُسن و زیبایی مساوی با خیر و نیکی تلقی شده است.[۷] نه صرفاً به معنای خیر و نیکی اخلاقی؛ بلکه به معنای خیر و نیکی هستی شناسانه و وجودی بنابراین در هر موجودی خیر و نیکی بیشتر وجود داشته باشد آن موجود زیباتر می‌شود و چون خداوند خیر محض ومطلق است، زیبایی وی نیز زیبایی مطلق می‌شود.
دو وجه نظر فیلسوف و ادیب در رابطه با هنر
ازآنجایی که زیبایی از مقومات اصلی هنر است در اینجا به بیان هنر در دودیدگاه می‌پردازیم.
فیلسوف هنر را در چارچوب خیال می‌بیند که قوه‌ای متعلق به نفس حیوانی است و مناسبت با وهم و شهوت و غضب دارد و در نظر دوم ادبا صرف زیبایی صوری، خیالی و موسیقایی هنر و شعر را در نظر می گیرند و نظر ادبا ست که در آن می‌توان نظریه زیبایی‌شناسی را بررسی کرد.
مبحث هنر در نظر فیلسوفان مسلمان به صورت مبحثی خاص و در فصلی جداگانه مورد بررسی قرار نگرفته اما این گونه هم نبوده که از این مبحث غافل باشندو به تناسب بحث‌های مختلف به بیان هنر و زیبایی پرداخته اند.

 
مداحی های محرم