وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

راهنمای نگارش مقاله در مورد طراحی کنترل کننده مقاوم در برشگرهای الکترونیک قدرت و مقایسه آن با روشهای ...

برخلاف مزایی که در بالا برای SMPS ها ذکر گردید، پارامترهایی وجود دارند که چندان مطلوب نیستند و تاثیر زیادی بر رفتار مبدل­ها دارندکه عمدتاً عبارت­اند از:
پایان نامه - مقاله - پروژه
قطعات غیرخطی در ساختار مبدل؛
نوسانات خط و بار
تداخل الکترومغناطیسی ([۳]EMI).
مبدل DC بهDC قطعات غیرخطی دارد (دیود، ترانزیستور، ) عاملی که غیرخطی بودن را تغییر می­دهدیکی اغتشاش مبدل و دیگری تغییر در زمان است. تاثیرات این تغییرات درپارامترهای مبدل در [۶] داده شده است.
برای طراحی مبدل DCبهDC ، ولتاژ نامی ورودی و مقادیر بار پیش ­بینی می­گردد. در عمل این مقادیر نامی ممکن است کمی انحراف داشته باشند. برای مثال، ۲۰% تغییر (نوسان) خط مورد انتظار می­باشد و یا بار نامی ممکن است به سمت بی­باری و یا بار کامل منحرف گردد. این موارد در [۱] ، [۲] ، [۳] ، [۴] و [۶] مورد مطالعه قرار گرفته است.
هدف ازمطا لعه ی تداخل الکترومغناطیسی (EMI) مطمئن شدن از این است که سیستم الکترونیکی می ­تواند دریک محیط الکترومغناطیسی، بدون پاسخ به نویز الکتریکی یا تداخل الکتریکی ناخواسته تولید شده، عمل کند. برای مثال در منبع تغذیه DCبهDC ، EMI بر روی قطعات مبدل تاثیر می­ گذارد. تاثیرات EMI بر مبدل DCبه DC در مرجع [۷] مورد مطالعه قرار گرفته است.
موارد فوق ممکن است باعث شود تا مبدل از شرایط عملکرد مطلوب دچار انحراف گردد. اگر انحراف پارامترها افزایش یابد، ممکن است که مبدل اساسا در حالت ماندگار عمل نکند(ناپایدار شود). تعدادی از روش­های کنترلی به منظور کنترل SMPS ها مورد استفاده قرار گرفته­اند و مشکل ذکر­شده را حل کرده ­اند. از آنجاییکه یک روش کنترلی خاص، در مقایسه با سایر روش­ها ممکن است مناسب­ترین روش( تحت شرایط خاصی) ­باشد، بنابراین هر روش کنترلی مزایا و نقاط ضعف خود را دارد. معمولاً ، دست یافتن به یک روش کنترلی مطلوب است که بهترین عملکرد را تحت شرایط خاصی دارد.
۱-۲-اهداف تحقیق
این پایان نامه دلایلی را که منجر به انتخاب یک روش کنترلی خاص، یعنی روش کنترل مد لغزشی ([۴]SMC) در مقایسه با سایر روش­های کنترلی، را تحت تاثیر قرار می­دهد، معرفی کرده است. تجزیه و تحلیل دقیق SMC پیاده­سازی­شده بر روی توپولوژی­های مبدل DCبهDC صورت گرفته است.
به منظور ثبت کردن مزیت­های SMC، یک روش کنترلی دیگر انتخاب شده است. پاسخ مبدل در حالت ماندگار و ناحیه­های دینامیکی که بوسیله دو روش کنترلی مختلف کنترل می­شد (PID[5] و SMC) مورد مقایسه قرار گرفته است.
کار تحقیقاتی صورت گرفته در توالی منطقی زیر صورت پذیرفته است:
مطالعه توپولوژی­های مبدل DCبه DC؛
مطالعه روش­های کنترلی جهت کنترل مبدل­های DCبهDC؛
انتخاب مبدل­های DCبهDC به عنوان توپولوژی­های مبدل که آزمایش­ها بر روی آن­ها انجام شده است؛
انتخاب کنترل PID مرسوم به عنوان یک روش کنترلی؛
انتخاب SMC به عنوان دومین روش کنترلی؛
مطالعه رفتار مبدل­های DCبهDC در حالت ماندگار و تحت شرایط دینامیکی هنگامی که دو روش کنترلی پیاده­سازی می­گردد
مقایسه نتایج و تعییم مناسب­ترین روش کنترلی.
ذکر این نکته قابل توجه است که تاثیر SMC بر رفتار مبدل در حالت ماندگار و تحت شرایط دینامیکی بهتر از روش کنترل PID می­باشد.
روند کار تحقیقاتی صورت گرفته به صورت زیر توصیف می­گردد:
در فصل دوم منبع تغذیه خطی بررسی شده و مزیت­ها و نقاط ضعف آن مورد بحث قرار گرفته است. در بخش بعدی، SMPS ها به طور جزئی مورد مطالعه قرار گرفته و مزیت­ها و نقاط ضعف آن­ها نسبت به رگولاتورهای خطی نشان داده شده است. طبقه ­بندی SMPS ها در مبدل­های DCبه DC ایزوله ­شده و ایزوله ­نشده داده شده است. مبدل رزونانسی DCبهDC مورد مطالعه قرار گرفته و مزیت­های آن بر روی مبدل­های DCبهDC با سوئیچینگ سخت نشان داده شده ­اند.
مبدل­های DCبه DC هم در مد هدایتی پیوسته (CCM) و هم در مد هدایتی ناپیوسته (DCM) عمل می­ کنند. تحلیل­ها برای انتخاب مقدار اولیه القاگر برای سه مبدل DCبهDC اساسی (کاهنده، افزاینده وکاهنده-افزاینده) که مبدل را ملزم به عملکرد هم در حالت CCM و هم در حالت DCM می­ کند داده شده است. یک جدول برای انتخاب مقدار بحرانی القاگر داده شده است. در پایان این فصل، یک طبقه ­بندی از منابع تغذیه DCبهDC آشنا نشان داده شده است.
در فصل سوم یک روش کنترلی استفاده شده در مبدل­های DCبهDC شامل کنترل PID، کنترل هیسترزیس، کنترل تطبیق­پذیر، کنترل برنامه­ ریزی جریان، کنترل ساختار متغیر ([۶]VSCS) و کنترل مد لغزنده (SMC) مورد مطالعه قرار گرفته و هر حالت به صورت جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تحلیل کنترلی هر یک از روش­های کنترلی داده شده و مزایا و نقاط ضعف هر کدام نشان داده شده است. دلایل انتخاب SMC به عنوان روش کنترلی اصلی برای SMPS ها در کار تحقیقاتی داده شده ­اند. اصول اساسی SMC بوسیله معادلات ریاضی نشان داده شده است.
فصل چهارم به صورت جزئی SMC را توضیح می­دهد و به صورت خلاصه تاریخچه آن را مرور می­ کند. قسمت مقدماتی فصل دلایل را معرفی می­ کند. Utkin که یکی از نخستین دانشمندانی است که با موضوع سروکار داشته است]۱[، به طور خلاصه مهمترین تحقیقات خود را در این زمینه معرفی می­ کند. در بخش بعدی، مروری بر تئوری SMC مخصوصاً شرایط وجود، شرایط حصول، توصیف سیستم در مد لغزشی و ارتعاشات کاترینگ[۷] داده شده است. این معادلات ریاضی برای اثبات تحلیل مورد استفاده قرار می­گیرند. تحقیقات و کاربردهای SMC در سیستم­های الکتریکی و مکانیکی در یک دیاگرام نشان داده شده است.
در بخش بعدی فصل چهارم، SMC بر روی مبدل کاهنده پیاده­سازی شده و تئوری­های SMC ذکرشده در بالا اثبات گردیده است. نتایج بدست آمده با بهره گرفتن از نتایج شبیه­سازی مورد تایید قرار گرفته است.سرانجام تحقیقات و کاربردهای SMC برای مبدل­های DCبهDC به صورت جزئی­تر داده شده ­اند.
در فصل پنجم، نتایج بدست آمده از کار تحقیقاتی داده شده و آثار چاپ شده توضیح داده شده ­اند. سرانجام، قسمت­ های اصلی این پایان نامه خلاصه شده و پیشنهادات برای ادامه کار تحقیقاتی داده شده است
۱-۳ پیشینه ی تحقیق
۱-۳-۱-مقدمه
در فرمول بندی مسائل کنترلی، به طور معمولی اختلافاتی بین عملکرد واقعی ماشین و مدل ریاضی توسعه یافته برای طراحی کنترل کننده وجود دارد. این عدم انطباق می تواند به علت تغییرات پارامترهای سیستم و یا تقریب رفتار پیچیده ماشین با یک مدل ساده باشد.
باید دقت شود که کنترل کننده حاصله با وجود عدم انطباق در مدل ریاضی و ماشین، در عمل باید توانایی ایجاد سطوح عملکرد مورد نیاز را تضمین کند. این مساله انگیزه تحقیق در زمینه توسعه روش های کنترلی مقاوم برای حل این مشکل را ایجاد می کند. روش کنترل مدلغزنده یک رویکرد ویژه را برای طراحی کنترل کننده مقاوم ارائه دهد.
روش کنترل مد لغزنده نوع خاصی از روش VSCS می باشد. این روش به صورت مجموعه ای از قوانین کنترل بازخوردی و یک قاعده انتخاب می باشد. قاعده انتخاب در ورودی خود اندازه گیری از رفتار سیستم فعلی را دارد و خروجی آن یک کنترل کننده بازخوردی خاص می باشد که در آن لحظه باید مورد استفاده قرار گیرد. یک VSS به صورت ترکیبی از چند زیرسیستم در نظر گرفته می شود. هر زیر سیستم دارای یک ساختار کنترلی معین می باشد که برای ناحیه ی مشخصی از رفتار سیستم معتبر می باشد. با واردکردن پیچیدگی های بیشتر به سیستم می توان از ویژگی های سودمند هر یک از ساختارهای مرکب از سیستم بهره مند شد.
علاوه بر این سیستم را می توان طوری طراحی کرد که دارای ویژگی های جدیدی باشد که در هیچ کدان از ساختارهای مرکب به تنهایی وجود ندارد.
استفاده کلی از رشد و توسعه مد لغزشی در اواخر دهه ۱۹۵۰ در شوری سابق شروع شد. روش VSCS تکامل یافته کارهای آغازین انجام شده توسط ایمل یانوف و بارباشین در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی در کشور روسیه می باشدو این ایده تا اواسط دهه ۱۹۷۰ در خارج از روسیه پدیدار نشد تا اینکه کتاب آقای آیتکی و مقاله مروری آقای آتکین به زبان انگلیسی منتشر شد]۱[ .
در روش کنترل مد لغزشی، ابتدا VSCS به منظور درایو کردن طراحی می گردد، سپس حالت سیستم طوری محدود می گردد که در همسایگی عملکرد کلیدزنی قرار گیرد. این روش دارای دو مزیت می باشد:
رفتار دینامیکی سیستم می تواند با انتخاب مقادیر مرجع شخصی برای عمل کلیدزنی پایدار بماند.
پاسخ حلقه بسته به صورت کلی به یک دسته خاص از عدم قطعیت ها، غیرحساس می شود.
ویژگی تغییرناپذیری که اخیراً ذکر شد، این روش را یک کاندیدای مناسب برای کنترل مقاوم تبدیل می کند. از طرفی دیگر SMC در تعیین عملکرد سیستم به صورت مستقیم آن را به یک روش جذاب از نقطه نظر طراحی تبدیل می کند.
پروفسور آتکین یکی از بنیانگذاران مفهوم VSS,SMC می باشد. او نویسنده پنج کتاب و بیش از ۲۸۰ مقاله تخصصی می باشد. علایق تحقیقاتی فعلی او کنترل ماشین های بعد- نامحدود شامل بازوهای منعطف، کنترل مد لغزش در سیستم های زمان- گسسته و پیاده سازی میکروپروسسوری SMC، کنترل درایوهای الکتریکی و آلترناتورها، روباتیک و سیستم های کنترل خودرو می باشد. برخی از تحقیقات مورد علاقه ایشان به صورت زیر می باشد.
یک روش کنترلی جدید بر اساس مد لغزشی زمان- گسسته ارائه شده است، ابتدا حالت ایده آل که در آن پارامترها شناخته شده هستند تجزیه و تحلیل شده اند و یک تعریف جدید از کنترل معادل حاصل شده است. بدین صورت که در مدت زمان محدود، فاصله حالت سیستم از مانیفولد لغزش برحسب بازه نمونه برداری به صفر کاهش می یابد. سپس، با فرض محدود بودن نامعین های پارامتریک، یک طرح کنترل تطبیق پذیر که برقراری شروط مجانبی مربوط به هدف کنترلی یکسان را ضمانت می کند، طراحی شده است و با استراتژی کنترل ساختار متغیر ارتباط داده شده است. ]۲[
روش های طراحی بر مبنای مدلغزشی برای کنترل باروها روبات های قابل حمل عمل کننده در یک محیط دارای موانع، مجموعه چرخ قطار و شفت انعطاف پذیر توسعه داده شده است. ایده اصلی طراحی بر روی استفاده از یک بردار فرعی حالت به عنوان یک کنترل واسطه استوار شده است. ]۳ [
یک روش مبتنی بر مدل برای مساله مانیتورینگ سیستم انتقال قدرت اتومبیل در مرجع] ۴[ ارائه شده است. مدل گسسته حوزه زاویه- میل لنگ بدست آمده است. یک روند برای طراحی رویت گر مد لغزشی گسسته برای تخمین ورودی و حالت ارائه شده است و در مساله تخمین انتقال قدرت استفاده شده است. رویت گر لغزش در معادله توازن طرح تولید باقی مانده غیرخطی برای تشخیص خطا و ایزولاسیون مورد استفاده قرار گرفته شده است. نتایج آزمایشگاهی نشان می دهد که رویت گرهای طراحی شده ما دقت خوبی حالات انتقال قدرت را با دقت خوبی تخمین می زند و طرح مانیتورینگ در ایزوله کردن هر دو خطای محرک و حسگر به طور موثر عمل کرده است.
در] ۴[ یک راهنمای SMC برای مهندسین کنترل ارائه شده است. این راهنما یک برآورد دقیق از پدیده اختلالات خودبرانگیخته ارائه می دهد و روش های طراحی پیاده سازی SMC نیز فهرست شده است.
همچنین درمرجع ] ۵[، ایده SMC بدون سنسور شار و سرعت را که توسط نویسندگان دیگر در کارهای پیشین مطرح شده بود را توسعه داده است. یک رویتگر کنترل کننده مد لغزشی در این مقاله پیشنهاد شده است. همگرایی رویتگر غیرخطی متغیر بارمان به همراه پایداری مجانبی کنترل کننده تحلیل شده است. پیاده سازی PWM با بهره گرفتن از مفهوم مد لغزشی بحث شده است. توجه اصلی روی کنترل گشتاور می باشد. روش توسعه یافته به منظور کنترل سرعت استفاده شده است.
شبیه سازی کامپیوتری و آزمایش ها به منظور محک زدن الگوریتم های کنترلی و تخمینی انجام شده است. نتایج آزمایشگاهی کارایی بالای روش کنترلی و تخمینی را نشان می دهد.
یک روش جدید کنترل حلقه بسته برای تخمین سرعت موتور القایی زمانی رتور از روی جریان و ولتاژهای ترمینال اندازه گیری شده به منظور کنترل بدون حسگر سرعت و گشتاور ارائه شده است. بدین منطور، یک تخمین گر حالت که اطلاعات مربوط به شار ماشین را حذف می کند، تعیین شده است و یک تابع لیاپانوف به منظور تعیین سرعت و مقاومت رتور حاصل شده است و روش پیشنهادی به صورت آزمایشگاهی اعتبارسنجی شده است. ]۶[
در کنترل ماشین های الکتریکی، در عمل اندازه گیری همه ی متغیرهای لازم برای پیاده سازی کنترل امکان پذیر نمی باشد. روشهایی که از یک رویتگر به منظور بدست آوردن متغیرهای لازم در قوانین کنترلی استفاده می کنند. همیشه مورد توجه محققین بوده است. این روشها با بهره گرفتن از معادلات مدل ماشین مقادیر سرعت رتور و یا مقدار شار را با استفاده مقادیر ولتاژ و جریان اندازه گیری شده تخمین می زند]۷.[
از میان روش های مختلف رویتگری، رویتگر مد لغزشی یک روش امیدبخش می باشد. این مقاله به بررسی و مرور اجمالی تحقیقات اصلی صورت گرفته در مورد طراحی رویتگر مد لغزشی برای ماشین های الکتریکی می پردازد. هر دو ماشین القایی و ماشین سنکرون مغناطیس – دائم در این مقاله بحث شده اند. این مقاله به بررسی جنبه های مختلف کار از تخمین شار و تخمین پارامترهای ماشین گرفته تا مشکلات مربوط به کنترل بدون- حکر را شامل می شود.
یک کنترل کننده پایدارسازی مدلغزشی برای ژنراتورهای القایی بر اساس مدل کامل ماشین طراحی شده است. در این مقاله از روش کنترل بلوکه کننده به منظور بدست آوردن یک سطح لغزش غیرخطی که در آن دینامیک های مکانیکی خطی سازی شود استفاده شده است. روش ترکیبی قادر به جبران غیرخطی بودن های ذاتی ژنراتور و همچنین مقاله با اختلالات خارجی سطح بالا می باشد. یک رویتگر غیرخطی به منظور تخمین شار رتور و گشتاور مکانیکی طراحی شده است ]۸[.
۱-۳-۲-تحقیقات انجام شده و کاربردهای کنترل مد لغزشی در سیستم های الکتریکی :
در حالیکه حوزه کاربردهای SMC در حال افزایش است، محققان در حال کارکردن به روی اثبات کارایی SMC در سیستم های الکتریکی و مکانیکی می باشند. اخیراً تحقیقات زیادی بر روی پیاده سازی SMC در سیستم های الکتریکی و مکانیکی انجام شده است. برخی از حوزه های اصلی تحقیقات بر روی این موضوع در شکل ۱-۴ نشان داده شده است.
شکل ۱-۱ : کاربردهای SMC در سیستم های الکتریکی.
شکل شش حوزه اصلی که SMC به کار گرفته شده است و به صورت گسترده مورد بررسی قرار گرفته شده است را نشان می دهد. حوزه های دیگری که دارای کاربرد کمتری هستند و تحقیقات کمتری در این زمینه ها انجام شده است نیز در این شکل نشان داده شده است. این زمینه های دارای آینده روشنی در زمینه کاربرد و تحقیقات می باشند ]۴[ .
۱-۳-۳- بررسی تئوری کنترل مدلغزشی:

بررسی میزان پیش بینی کنندگی ابعاد حمایت اجتماعی بر احساس ...

تعریف عملیشامل دو بعد شناختی و عاطفی میباشد. بعد شناختی این مقیاس(رضایت از زندگی) شامل پنج گویه است که پاسخهای آنها در قالب مقیاس لیکرت از یک(کاملاً مخالفم) تا ۷( کاملاً موافقم) درجه بندی شده است. بعد عاطفی(عاطفه مثبت و عاطفه منفی) شامل ۲۰ عبارت است که ۱۰ عبارت مربوط به عواطف مثبت و ۱۰ عبارت مربوط به عواطف منفی است و بصورت طیف ۵ گزینهای نمره گذاری میشود بدین صورت که به گزینهی خیلی کم نمره ۱ و به پاسخ خیلی زیاد نمره ۵ تعلق میگیرد. دامنه تغییرات برای هر خرده مقیاس ۱۰ تا ۵۰ است که بصورت میانگین بیان میشود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
پیش فرض های پژوهش:
۱- سلامت دارای دو بعد عینی و ذهنی است(۲۷).
۲-احساس ذهنی بهزیستی معیار مهم سنجش سلامت ذهنی است.
۳-سلامتی مفهومی متاثر از مجموعهی پیچیدهای از عوامل زیستی، روانی-اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و محیطی میباشد(۱۸).
۴-سلامت به معنای فوق متاثر از عواملی از جمله حمایت اجتماعی میباشد(۱۹).
۵-فقدان بیماریهای روانی و وجود سطوح بالای بهزیستی به عنوان سلامت تلقی میشود(۳).
۶-حمایت اجتماعی یکی از مهمترین شکلهای روابط اجتماعی است که برخورداری، ادراک و تصور آن و همچنین نیاز به آن با توجه به سن، جنس، شخصیت و حتی فرهنگ می تواند متفاوت باشد(۲۴).
۷-برخورداری از حمایت اجتماعی مطلوب، فرد را به سلامت جسمی و بهزیستی ذهنی هدایت میکند(۱۴).
۸-در هر مرحله از زندگی، جنبه هایی از حمایت اجتماعی اهمیت پیدا میکنند و نسبت به جنبه های دیگر آن اثرات بیشتری دارند که دورهی جوانی یکی از مراحل مهم آن است(۲۳).
۹-امروزه دانشجویان به دلیل نقش مهمی که در ادارهی آینده ی کشور عهده دار خواهند بود، یکی از اقشار مهم جامعه به حساب میآیند.
۱۰-احساس ذهنی بهزیستی به عنوان یکی از ابعاد مهم سلامت در دانشجویان میباشد(۱۸).
۱۱-احساس ذهنی بهزیستی دانشجویان علوم پزشکی به لحاظ مرتبط بودن شغل آنها با جسم و روان انسانها از اهمیت ویژه برخوردار است.
محدودیتهای پژوهش:
نتایج بر پایهی خود گزارشدهی افراد استوار است. لذا علیرغم تلاش پژوهشگر برای واقعی کردن داده ها، ممکن است نتایج مطالعه تحت تاثیر قرار بگیرد.
ممکن است حالات روحی و روانی غیر قابل تشخیص در نمونه ها در زمان تکمیل پرسش نامهها وجود داشته باشد که توسط پژوهشگر قابل شناسایی نبوده ولی بر نحوهی پاسخگویی نمونه ها تاثیر گذار باشد.
همچنین عدم صرف وقت کافی جهت پرکردن پرسشنامه توسط برخی از واحدهای مورد پژوهش و ناقص پر کردن برخی پرسشنامه ها، همکاری نکردن واحدهای مورد پژوهش در برخی دانشکدهها از محدودیتهایی که کنترل آن خارج از اختیار پژوهشگر بود.
ممکن است فرد در زمان پاسخگویی به پرسشنامه، دچار خطای یادآوری شده و نتواند تمام افراد شبکه را در زمان پاسخگویی به یاد بیاورد.
فصل دوم
چارچوب پژوهش
چارچوب این پژوهش پنداشتی است که بر مفاهیم سلامتی و حمایت اجتماعی استوار است و در این راستا به بحث پیرامون سلامتی، ابعاد سلامتی، احساس بهزیستی و انواع آن، حمایت اجتماعی به عنوان پیشبینی کنندهی احساس بهزیستی و انواع حمایت اجتماعی و نقش دانشجویان علوم پزشکی در ارتقا سلامت جامعه پرداخته میشود.
سلامتی و رفاه در گستردهترین معنی آن، پدیدهای است که مورد علاقه و توجه تمامی انسانها، گروه های اجتماعی و جوامع بشری میباشد. سلامتی در گفتمان های متنوعی توصیف و تبیین شده است که این گفتمانها به طور اجتماعی ساخت یافتهاند(۱۳). سلامت مفهوم وسیعی دارد و تعریف آن تحت تاثیر میزان آگاهی و طرز تلقی جوامع با شرایط گوناگون جغرافیایی و فرهنگی قرار میگیرد. ضمن اینکه سلامتی یک روند پویا است و با گذشت زمان نیز مفهوم آن تغییر خواهد کرد(۲۸). هر چند سلامتی هدف مشترک دیسیپلینهای مختلف علوم پزشکی است ولی در پرستاری اهمیت مضاعف دارد که آن را میتوان در تعاریف تئوری پردازان پرستاری از حرفه پرستاری درک کرد. برای مثال هندرسون[۱۱] پرستاری را حرفهای که به شخص مریض یا سالم جهت عملکرد فعالیتهای سهیم در سلامتی یا بهبودی وی کمک میکند، تعریف کرده است و اورم[۱۲] آن را خدمت انسانی که به نیاز و توانایی مددجو برای به عهده گرفتن مراقبت از خود مربوط میشود تا اینکه سلامتیشان را حفظ کنند و از بیماری یا جراحت بهبود یابند یا با اثرات آنها سازگار شوند تعریف میکند.
در طب سنتی برای انسان چهار طبع مخالف قائل بودند و اعتقاد داشتند که هرگاه این چهار طبع مخالف در حال تعادل باشند فرد سالم است و زمانی که تعادل میان طبایع چهارگانه مختل شود بیماری عارض میشود(۲۸). سلامتی، تجربهی زندگی پویای انسان است که بر تطابق و سازگاری مداوم با عوامل استرسزای موجود در محیط داخلی و خارجی، دلالت میکند(۲۹).
تمرکز پرستاران روی سلامت افراد و جوامع، تاریخی است و هر چند بصورت علمی با نوشته های نایتینگل[۱۳] شروع شده است. وی کار پرستاری را حفظ سلامت و برگرداندن سلامتی به افراد میداند. سلامتی به عنوان قسمت یکپارچهای از پرستاری، یک سازه، یک ایده در پرستاری، یک مفهومی متاپارادایمی، یک تئوری و یا یک مفهوم در نظر گرفته شده است.
متاپارادایم، عناصر پایه تئوری های پرستاری را فراهم میکند، در نظریههای مختلف پرستاری مفهوم سلامت یکی از چهار متاپارادایم اصلی در کنار مفاهیم شخص، محیط و پرستار قرار می گیرد که نایتینگل فرد را بعنوان بیمار در اغلب نوشته های خود مدنظر قرار میدهد و همچنین نایتینگل معتقد است که هر زن باید در طول زندگی خود مسئولیت سلامت افراد دیگر را بر عهده گیرد. بنابراین در کتاب یادداشتهای پرستاری، زنان را از نظر ارائه مراقبت و چگونگی تفکر مانند یک پرستار در نظر میگیرد. پیش فرضهای نایتینگل درباره شرایط اجتماعی مرتبط با تئوری اوست، او معتقد است که بیمار از نظر جسمی و روحی از اصلاحات محیطی فایده خواهد برد و پرستاران قادر به تغییر وضعیت اجتماعی افراد فقیر از طریق اصلاح شرایط زندگی هستند و در همین راستا وی سلامت را به معنای خوب بودن و استفاده از حداکثر قدرت فرد تعریف مینماید(۳۰).تعاریف زیادی از سلامتی وجود دارد اما تعریف سازمان جهانی بهداشت پذیرفته ترین تعریف میباشد: سلامتی عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی که فقط شامل بیماری یا نقص عضو نمیباشد(۳۱). سلامتی در بر گیرنده پیوستار خوب بودن و بیماری است و بصورت طیف تعریف میشود که دو سر آن را مرگ و سلامت مطلق تشکیل میدهند و سلامت فرد یا جامعه در نقطهای پویا از این طیف قرار میگیرد(۱). همچنین با هر نگاهی سلامتی معنی خاصی پیدا می کند، سلامتی توانایی عملکرد مستقل با توجه به فعالیت های چهارده گانه روزانه زندگی(هندرسون ۱۹۶۶)، توانایی سازگاری فرد با محرک ها در پیوستار مداوم بین سلامتی و بیماری (روی[۱۴] ۱۹۷۱)، حالتی از کلیت و تمامیت فرد، اجزا او و روش های عملکردیش(اورم ۱۹۸۰) و سطح مطلوب استقلال در هر فعالیت زندگی است که فرد را قادر به عملکرد با حداکثر نیروی بالقوه اش می کند(۲۹). از طرفی در نگاه کل نگرانهی پرستاری، سلامت متاثر از ابعاد روانی، اجتماعی، جسمی و معنوی می باشد، که روش های بررسی سلامت جسمی شامل بررسی آزمایشگاهی، معاینه بالینی و … می باشد. سلامت روانى تنها شامل نداشتن بیمارى روانى نیست بلکه توان واکنش در برابر انواع گوناگون تجربه‌هاى زندگى به‌صورت قابل انعطاف و معنى‌دار است، تعریف اخیر سلامت چنین است: ‘حالت توازان بین شخص و دنیاى اطراف او، و سازگارى شخص با خود و دیگران و هم‌زیستى بین واقعیت‌هاى خود و واقعیت‌هاى مردم و واقعیت‌هاى محیط زیست’. سلامت اجتماعى به‌ معناى سازگارى و تلفیق درون شخص و بین هر شخص با دیگر اعضاء جامعه و بین اعضاء جامعه و دنیائى است که در آن زندگى مى‌کنند(۳۲). سلامت روانی اغلب به عنوان جزئی از احساس بهزیستی[۱۵] مرتبط با شادکامی، رضایت، موفقیت، خوش بینی و امیدواری تعریف میشود(۳۳). بدین معنا که سلامت روان از ملزومات و جزئی ازاحساس ذهنی بهزیستی محسوب میشود.
لذا برای دستیابی به سلامت نیاز است به طور جامع همهی ابعاد سلامتی مورد توجه قرار بگیرند. با توجه به دیدگاه های متفاوت نسبت به سلامتی و گسترده بودن ابعاد سلامتی، اندازه گیری و ارزیابی سلامتی کار سادهای نخواهد بود. لذا شاخص های مختلفی برای ارزیابی سلامت مورد استفاده قرار میگیرد که توافق کلی درباره ی اینکه کدام یک از آنها با اهمیت تر است وجود ندارد ولی باید متذکر شد شاخص های سلامتی که عینی[۱۶] هستند بیشتر برای ارزیابی سلامت استفاده می شوند و متاسفانه شاخص هایی که بیشتر جنبه ذهنی[۱۷] دارند شامل ارزیابی اعمال بدنی و حالت سلامتی مانند فعال بودن فرد در جامعه، سطح انرژی، خواب، عکس العملهای هیجانی، ارزیابی وضعیت روانی، ارزیابی وضعیت اجتماعی، ارزیابی کیفیت زندگی که روش های موثرتری برای در ارزیابی وضعیت سلامتی افراد میباشند، مورد غفلت قرار میگیرند( ۳۴و۲۹).
گرین و کروتر ارتقای سلامت[۱۸] را هرگونه ترکیب برنامه ریزی شدهای از حمایتهای آموزشی، سیاسی، قانونگذاری و سازمانی برای اعمال و شرایط زندگی که منجر به سلامت افراد، گروه ها یا جوامع گردد، تعریف میکند همچنین منشور اتاوا برای ارتقای سلامت(سازمان جهانی بهداشت ۱۹۸۶) ارتقا سلامت را اینگونه معرفی میکند: “فرایند توانمندسازی افراد برای افزایش کنترل بر سلامتی خود و بهبود آن"(۳۵).در کل به مداخلاتی که سبب افزایش احساس بهزیستی میگردد، اشاره دارد. احساس بهزیستی به معنی یک حالت شاد بودن، سلامتی یا موفقیت است که ذهنی است ولی قابل اندازه گیری است و بسیاری از فعاایتهای روزانهی زندگی افراد تحت تاثیر احساس بهزیستی آنها میباشد(۳۶_ENREF_33).
از طرفی برای سلامت میتوان دو بعد عینی و ذهنی نیز قائل شد که به بعد ذهنی آن کمتر توجه شده است. فریش معتقد است که مطالعه ی احساس ذهنی بهزیستی افراد و جوامع و ارتقای آن بزرگترین چالش علمی بشر بعد از افزایش و پیشرفت در زمینه ی تکنولوژی، پزشکی و ثروت است(۲). بسیاری از پژوهشگران بر مفهوم احساس ذهنی بهزیستی تاکید کردهاند و فقدان بیماریهای روانی و وجود سطوح بالای بهزیستی را به عنوان سلامت تلقی مینمایند(۳). در واقع ویژگی مهمی که فرد واجد سلامت بایستی از آن برخوردار باشد احساس ذهنی بهزیستی[۱۹] است(۴).
از دیدگاه راین و دسی[۲۰] (۲۰۰۵)، دو رویکرد اصلی در تعریف بهزیستی وجود دارد: لذت گرایی و فضیلت گرایی(۳۷_ENREF_34). دسته ای بهزیستی را با خوشی لذت گرایانه یا شادکامی برابر میدانند. دیدگاه غالب روان شناسان لذت گرا آن است که بهزیستی برابر با شادکامی شخصی و مرتبط با تجربه لذت در مقابل تجربه ناخشنودی است. چنین برداشتی از بهزیستی، بهزیستی شخصی نامیده میشود. بهزیستی شخصی متشکل از تعدادی از نشانه هاست که بیانگر حضور یا غیاب احساسات مثبت نسبت به زندگی است(۳۸_ENREF_35). در نگاه راین و دسی بهزیستی شخصی را می توان از طریق سه مقیاس حضور عواطف مثبت، غیاب عواطف منفی و رضایتمندی از زندگی سنجید.
تعادل عاطفی میزان کثرت تجارب عاطفی مثبت فرد در مقابل تجارب عاطفی منفی وی را نشان میدهد که با کم کردن نمره مقیاس عواطف منفی فرد از نمره عواطف مثبت وی محاسبه میشود. با این حال جمع کثیری از روانشناسان در ازای برابر دانستن بهزیستی با شادکامی و لذت، آن را با فضیلت برابر میگیرند. فضیلت گرایان بر این باورند که ارضای امیال به رغم ایجاد لذت، همواره بهزیستی را در پی ندارد و در نتیجه، بهزیستی نمیتواند صرفا به معنای تجربهی لذت باشد، لذا میتوان بهزیستی روان شناختی و اجتماعی را جز این دسته دانست(۱۴). در این راستا به بررسی احساس ذهنی بهزیستی میپردازیم.
احساس ذهنی بهزیستی، مفهومی کلی و ناشی از نحوهی ادراک شناختی و عاطفی شخص از کل زندگی است. بهزیستی ذهنی دارای دو جزء شناختی و عاطفی است. بعد شناختی بهزیستی، یعنی ارزیابی شناختی افراد از میزان رضایت از زندگی[۲۱] و بعد عاطفی یعنی برخورداری از حداکثر عاطفه مثبت[۲۲] و حداقل عاطفه منفی[۲۳](۵, ۶). مطالعات بسیاری نشان دادهاند که احساس ذهنی بهزیستی نتایج زندگی دلخواه شامل وضعیت جسمی و روانی بهتر و طول عمر بیشتر را در افراد پیش بینی میکند(۳۹_ENREF_36).
احساس ذهنی بهزیستی از چند جهت اهمیت دارد: تامین سلامت روانی، جسمانی و افزایش طول عمر، اثبات ارزش شادکامی برای انسان و اندازه گیری شاخص کیفیت زندگی در کنار شاخص های اقتصادی و اجتماعی. در واقع احساس ذهنی بهزیستی بزرگترین آرزو و مهمترین هدف زندگی بشر است که بیش از هر عامل دیگری بهداشت روانی افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. در ادامه به بررسی ابعاد احساس ذهنی بهزیستی میپردازیم که شامل: رضایت از زندگی و عاطفه مثبت و منفی میباشد.
رضایت از زندگی از مولفه های نگرش مثبت افراد نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکنند. رضایت از زندگی با ارزشها، ارتباطی نزدیک اما پیچیده دارد. معیارهایی که افراد بر پایه آن درک ذهنی خود را از خوشبختی ارزیابی میکنند، متفاوت است. در واقع تجربهی رضایت از زندگی هدف برتر زندگی به شمار میرود و احساس غم و ناخرسندی اغلب مانعی در راه انجام وظایف شمرده میشود(۱۹).
رضایت از زندگی ارزیابی فرد را از جنبه های گوناگون زندگیش توصیف میکند. به بیان دیگر، میتوان گفت رضایت از زندگی بازتاب توازن میان آرزوهای شخص و وضعیت کنونی اوست(۴۰). عاطفه مثبت نشان میدهد که یک شخص تا چه میزان شور و اشتیاق به زندگی دارد و چه میزان احساس فاعلیت و هوشیاری میکند، عاطفه مثبت بالا بر انرژی زیاد، تمرکز کامل و اشتغال لذت بخش دلالت دارد در حالیکه عاطفه مثبت پایین بر غمگینی و رخوت دلالت میکند. عاطفهی مثبت، تمایل به درگیری و رویارویی با محیط از جمله محیط اجتماعی را شامل میشود. افراد دارای عاطفهی مثبت بالا، فعالانه، توانمندانه، توام با شور، نشاط و اعتماد به زندگی رو میکنند، همراهی با دیگران را جستجو میکنند و از آن لذت میبرند و کاملاً در تعاملات اجتماعی خود، از اعتماد و رضایت برخوردارند. این افراد تجارب مهیج را دوست دارند و از این که کانون توجه قرار گیرند، ابایی ندارند. از سوی دیگر افراد دارای عاطفه مثبت پایین فاقد انرژی، اشتیاق و اعتماد هستند. آنها تودار و از لحاظ اجتماعی گوشهگیر هستند، از تجارب پور شور پرهیز میکنند و در کل نسبت به درگیر شدن فعالانه با محیطشان تردید دارند.
عاطفه منفی یک بعد عام ناراحتی درونی و اشتغال ناخوشایند را نشان میدهد و حالات خلقی ناخوشایندی مانند خشم، نفرت، بیزاری، گناه، ترس و عصبانیت را شامل میشود. عاطفه منفی پایین با آرامش و راحتی همراه است، افراد دارای عاطفه منفی بالا به سمت ناراحتی و ناخرسندی گرایش دارند، دید منفی نسبت به خود دارند و افرادی که در این بعد نمره پایین به دست می آورند نسبتا آرام، ایمن و دارای رضایت خاطر از خویشتن هستند(۷).
افراد با احساس ذهنی بهزیستی بالا هیجانات مثبت بیشتری را تجربه میکنند و از رویدادها و حوادث پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند و آنها را خوشایند توصیف میکنند(۸). این افراد احساس مهار و کنترل بالاتری دارند و میزان موفقیت و رضایت از زندگی بیشتری را تجربه میکنند(۹). بعلاوه این افراد نظام ایمنی سالمتر و خلاقیت بالاتری دارند(۱۰). در حالی که افراد با احساس ذهنی بهزیستی پایین، رویدادها و موقعیت های زندگی خود را نامطلوب ارزیابی می کنند(۱۱).
شواهد تاریخی و نیز تجربه روزمره زندگی حاکی از این است که برجستهترین و عمدهترین تمایلات بشری رسیدن به بهزیستی و شادمانی است(۱۲).
الگوی قدیمی توسعه به شدت بر رفاه اقتصادی به عنوان یک هدف نخست توسعه تمرکز کرده است و سایر جنبه های زندگی و جامعه که شامل جنبه های ذهنی و احساس بهزیستی میباشد را مورد غفلت قرار میدهد و از اندازه گیریهای عینی برای راهنمایی سیاستگذاریها استفاده میکردند ولی اخیراً احساس ذهنی بهزیستی یک چالش برای اندازه گیری پیشرفت و توسعه سیاستهای عمومی کشورها شده است و توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است(۱۳)؛ و بررسی دقیق احساس ذهنی بهزیستی و باز شناسی عوامل عمده موثر بر آن ضرورتی غیر قابل انکار است.
جامعه شناسان بر این باورند که سلامتی و بیماری روانی، صرفاً واقعیاتی زیست شناختی و یا روانشناختی نیستند بلکه بطور همزمان دارای ابعاد و ماهیت اجتماعی نیز می باشند(۱۸).
عوامل گوناگونی بر احساس ذهنی بهزیستی تاثیر دارند که می توان به عوامل اجتماعی مانند امیدواری، خوش بینی، اضطراب اجتماعی و حمایت اجتماعی اشاره نمود که شناخت هر کدام جهت ارتقای احساس ذهنی بهزیستی امری مهم و اجتناب ناپدیر است.
عوامل اجتماعی، همان گونه که میتوانند نقش مهمی در ایجاد، حفظ و ارتقا سلامتی ایفا نمایند در بروز، شیوع و تداوم بیماری نیز دارای سهمی اساسیاند. به دیگر سخن، گرچه تردیدی است که ” افراد در میزان آسیب پذیری نسبت به بیماریهای روانی با یکدیگر تفاوتهای زیستی و فردی دارند"، اما مسئله این است که میزان این تفاوتها تحت تاثیر موقعیت اجتماعی و حتی مهمتر از آن، برداشتی که افراد از آن موقعیت دارند به مراتب بیشتر میشود. از این رو توجه به عوامل اجتماعی موثر بر سلامت روان اهمیت بسیار مییابد که یکی از مهمترین این عوامل، میزان حمایت اجتماعی ادراک و یا دریافت شده توسط افراد میباشد(۱۸).
یکی از عواملی که رایطه تنگاتنگی با احساس ذهنی بهزیستی دارد حمایت اجتماعی[۲۴] میباشد. وجوه مختلف حمایت اجتماعی دریافت شده، پیش بینی کنندههای خوبی برای احساس ذهنی بهزیستی هستند(۱۴). پژوهشهای متعددی ثابت کردهاند که هرچه میزان حمایت اجتماعی افزایش یابد، سطح سلامتی نیز افزایش پیدا میکند و بالعکس. از این نگاه، داشتن سلامتی مشروط به داشتن حمایت اجتماعی است(۱۸). مفهوم حمایت اجتماعی دریافت شده، به حمایت، از منظر ارزیابی شناختی فرد از محیط و روابطش با دیگران مینگرد. نظریه پردازان حمایت اجتماعی بر این امر اذعان دارند که تمام روابطی که فرد با دیگران دارد حمایت اجتماعی محسوب نمیشود. به بیان دیگر روابط، منبع حمایت اجتماعی نیستند. مگر آن که فرد آنها را به عنوان منبعی در دسترس یا مناسب برای رفع نیازهای خود ادراک کند(۲۶و۴۱).
گاهی کمکهایی که به فرد میشود نامناسب و بدموقع است یا این که خلاف میل خود فرد است. لذا نه خود حمایت بلکه ادراک فرد از حمایت است که اهمیت دارد. مقیاسهای حمایت اجتماعی نیز بر روی ارزیابی شناختی فرد از محیطش و سطح اطمینان فرد به اینکه در صورت لزوم، کمک و حمایت در دسترس خواهد بود متمرکز هستند(۲۶).
دربارهی تعریف حمایت اجتماعی نظرات متفاوتی مورد توجه است. این اصطلاح گاهی به جو وجود روابط اجتماعی یا کمیت روابط اطلاق شده و زمانی نیز نوع بخصوصی از روابط اجتماعی همچون رابطه زناشویی، دوستی و عضویت سازمانی مورد نظر بوده است. منظور از حمایت اجتماعی کمک یا حمایتی است که از جانب اعضای شبکه های اجتماعی برای فرد فراهم میشود. حمایت اجتماعی به میزان ادراک فرد از محبت و حمایت خانواده و دوستان و اطرافیان نیز اطلاق میشود(۱۸). رایجترین تعریف حمایت اجتماعی بر در دسترس بودن و کیفیت ارتباط با افرادی که در مواقع مورد نیاز منابع حمایتی را فراهم میکنند، تاکید دارد. منابع حمایتی موجب میشود که فرد احساس مراقبت، مورد علاقه بودن، عزت نفس و ارزشمند بودن کند و احساس کند بخشی از شبکهی وسیع ارتباطی است. حمایت اجتماعی عبارت است از تبادل منابع کمکی حداقل بین دو نفر که با قصد انجام شود و شامل یک دهنده و یک گیرنده است که این امر رفاه گیرنده را افزایش میدهد(۲۶).
حمایت اجتماعی میتواند به این صورت تعریف شود: درک در مورد در دسترس بودن افرادی که احساس میکنیم به ما اهمیت میدهند، اطمینان از این که افرادی وجود دارند که بتوان در هنگام نیاز روی کمک آنها حساب کرد که باعث میشود احساس خوبی داشته باشیم(۱۲, ۱۵). ریچمن و همکاران[۲۵] مینویسند: در طی دهه های اخیر تاکید زیادی بر تحقیقات در رابطه با تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت عمومی و سلامت روان افراد، گروه ها و مددجویان شده است. حمایت اجتماعی برای مقاصد متفاوتی میتواند کاربرد داشته باشد از جمله میتواند در کاهش مرگ و میر نقش داشته باشد، استرس را در زندگی کاهش دهد، از فرسودگی روانی بکاهد، باعث تقویت توانمندی خانوادههایی شود که یکی از اعضای آن به یک بیماری خاص مبتلا است و یا از طریق حمایت اجتماعی میتوان به کمک خانوادههایی پرداخت که دارای سطح پایینی از درآمد هستند، همچنین میتوان از حمایت اجتماعی در موقعیت طلاق به عنوان یک استراتژی مناسب استفاده کرد(۲۶).
برخی از پژوهشگران، حمایت اجتماعی را میزان برخورداری از محبت، همراهی، مراقبت، احترام، توجه و کمک دریافت شده توسط فرد از سوی افراد یا گروه های دیگر نظیر اعضای خانواده، دوستان و سایر افراد مهم تعریف کردهاند. برخی حمایت اجتماعی را وقعیتی اجتماعی و برخی دیگر آن را ناشی از ادراک و تصور فرد میدانند. ساراسون حمایت اجتماعی را مفهومی چند بعدی میداند که هر دو بعد واقعی و تصوری را در برمیگیرد)۲۶).
کونگ[۲۶] و همکاران حمایت اجتماعی را به عنوان شبکهای از ارتباطات توصیف کردهاند که رفاقت و همکاری را فراهم میآورد. حمایت اجتماعی رفتارهای ارتقای سلامت را تسهیل کرده و بازخورد ارائه داده و فعالیتهایی را که منتهی به اهداف شخصی میشود را تشویق میکند(۴۰_ENREF_37).
طبق مطالعات متعددی که مرتبط با حمایت اجتماعی انجام شده است، حمایت اجتماعی دارای اهمیت ویژه است، اول اینکه انسان موجودی اجتماعی است و ارتباط اجتماعی به عنوان یکی از عوامل اصلی در کیفیت زندگی اشخاص مطرح میباشد. همچنین اثرات نامطلوب انزوای اجتماعی و یا از دست دادن پیوندهای اجتماعی در زندگی افراد شواهد محکمی برای تایید این قضیه میباشند. همچنین در تئوری رفتاری جانسون[۲۷]، دوروتی جانسون، مددجوی پرستاری را به عنوان سیستم رفتاری که متشکل از هفت سیستم فرعی از جمله سیستم فرعی وابستگی است، میداند که هدف از سیستم وابستگی، فراهم کردن توجه متمرکز، پرورش و بدست آوردن حقیقیت و اعتماد است و همچنین از وظایف این سیستم، دیگران را از وجود خود آگاه ساختن، ترغیب دیگران به مراقبت جهت نیازهای فیزیکی و تمرکز روی دیگران یا خود در رابطه با نیازهای روانی، اجتماعی، فرهنگی و تمایلات میباشد. آنچه مهم است این است که میزان مشخصی از وابستگی متقابل اساس و پایهی بقا گروه های اجتماعی است(۲۹).
علاوه بر این حمایت اجتماعی به عنوان یک ابزار مناسب و تقریبا در دسترس میتواند در برنامههای مداخلهای که برای افزایش سطح رفاه بخصوص رفاه روانی طراحی میشوند، کاربردهای زیادی داشته باشد. کوهن در سال ۲۰۰۴ حمایت اجتماعی را این گونه تعریف کرد: حمایت اجتماعی یک شبکهی اجتماعی است که برای افراد منابع روان شناختی و محسوسی را فراهم میکند تا بتوانند با شرایط استرسزای زندگی و مشکلات روزانه کنار بیایند. دسته بندیهای گوناگونی توسط پژوهش گران از مفهوم حمایت اجتماعی به عمل آمده است. در واقع این دسته بندیها در پاسخ به این سوال بوده که حمایت اجتماعی به طور ویژه چه چیزی را برای یک شخص فراهم می آورد؟
سارافینو با جمع بندی نظرات برخی از پژوهشگران به دسته بندی حمایت اجتماعی در پنج مقولهی حمایت عاطفی[۲۸]، ارزشیابانه[۲۹]، ابزاری یا ملموس[۳۰]، اطلاعاتی[۳۱]، شبکهای[۳۲] پرداخت. درنتا و همکاران(۲۰۰۶) بر اساس طبقهبندی ویلز، حمایت اجتماعی را به سه دستهی عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی تقسیم بندی کردهاند. دیویسون وهمکاران (۱۳۸۴) از حمایت اجتماعی ساختاری[۳۳]، و کارکردی[۳۴] نام بردهاند.
دفتر اروپایی سازمان جهانی بهداشت حمایت اجتماعی را در چهار مقولهی عاطفی، اطلاعاتی، ابزاری و ارزش یابانه دسته بندی کرده است. همچنین گاچل و همکاران در طبقه بندی حمایت اجتماعی به حمایت ارزشیابانه، اطلاعاتی، همراهی اجتماعی[۳۵] و ابزاری اشاره کرده اند. در مجموع رایجترین انواع حمایت اجتماعی که توسط پژوهشگران معرفی شده و در تحقیقات متعدد مورد بررسی قرار گرفتهاند، شامل سه مقولهی حمایت اجتماعی عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی میباشد:
حمایت عاطفی: در بر گیرندهی عشق ورزیدن، اهمیت دادن و درک طرف مقابل است. حمایت عاطفی به معنی در دسترس داشتن فردی برای تکیه کردن و اعتماد داشتن به وی و همچنین عبارت است از حمایتی که توسط دیگران نسبت به فرد ارائه میشود و در واقع به نوعی احساس مورد علاقه واقع شدن و احساس عزت نفس را در فرد تقویت میکند، مانند حمایتهای مستمری که انواع همیاریهای نا محسوس بین افراد را در بر میگیرد. این نوع از حمایت میتواند شخص را به داشتن احساس راحتی و آسایش، اطمینان، تعلق داشتن و مورد محبت قرار داشتن به هنگام فشار و تنش مجهز نماید.
حمایت ابزاری: شامل منابع مادی مانند غذا و پول میباشد، حمایت ابزاری به کمکهای مادی، عینی و واقعی دریافت شده توسط یک فرد از سوی دیگران اطلاق میگردد. این نوع حمایت به افراد کمک میکند تا نیازهای روزانهی خود را تامین نمایند و شامل عناصری از کمکهای مادی و عینی نظیر قرض دادن پول، کمک کردن در نظافت منزل، جابه جایی و حرکت کردن، حمام رفتن و رانندگی کردن است.

بررسی خشونت علیه زنان و راهکارهای پیشگیری از ان

از خشونت بین فردی یا گروهی می باشد مشکلات روحی و روانی احساسی رشدی و تکاملی از عواقب معمول خشونت است
لذا از آنجایی که بیش از نیمی از جمعیت کشور را جوانان تشکیل می دهند و به لحاظ جمعیت شناختی، جمعیت زنان در کشور اگر بیشتر از جمیعت مردان نباشد کمتر نخواهد بود و از سویی به جهت اهمیت این قشر و تاثیرگذاری آن در جامعه چه به لحاظ جایگاه خانواده و چه به دیدگاه اهمیت و ارزشی که دین اسلام برای آن قائل شده است بررسی خشونت علیه زنان از جایگاه ویژه و اهمیت بالایی برخوردار می باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۱-۳- اهداف تحقیق

 

۱-۳-۱- هدف اصلی

شناخت و بررسی علل خشونت علیه زنان و دستیابی به راه حل هایی جهت پیشگیری از آن.

۱-۳-۲- هدف فرعی

 

 

    • شناخت و آگاهی بر علل روان شناختی – شخصیتی خشونت علیه زنان .

 

    • شناخت و آگاهی بر علل اجتماعی (فرهنگی – تربیتی ) خشونت علیه زنان .

 

    • شناخت و آگاهی بر چگونگی اثرگذاری علل اقتصادی در خشونت علیه زنان .

 

    • شناخت و آگاهی بر علل حقوقی و بیان مصادیق آن در مورد خشونت علیه زنان .

 

 

۱-۴- سؤالات تحقیق

 

۱-۴-۱- سوال اصلی

علل و عوامل خشونت علیه زنان کدامند؟ و راه های پیشگیری از آن چیست؟

۱-۴-۲- سوال فرعی

 

 

    • آیا علل روان شناختی – شخصیتی از عوامل بروز پدیده خشونت علیه زنان می باشد؟

 

    • آیا علل اجتماعی(فرهنگی – تربیتی )از عوامل بروز پدیده خشونت علیه زنان می‌باشد.؟

 

    • آیا علل اقتصادی از عوامل اثر گذار در بروز پدیده خشونت علیه زنان می باشد.؟

 

    • آیا علل حقوقی و مصادیق مربوط به آن از عوامل بروز پدیده خشونت علیه زنان می باشد؟

 

 

۱-۵- فرضیه های تحقیق

 

۱-۵-۱- فرضیه اصلی

بین علل و عوامل خشونت علیه زنان و راه های پیشگیری ازآن رابطه وجود دارد.

۱-۵-۲- فرضیه فرعی

 

 

    • بین علل روان شناختی – شخصیتی و عوامل بروز پدیده خشونت علیه زنان رابطه وجود دارد.

 

    • بین علل اجتماعی(فرهنگی – تربیتی )و عوامل بروز پدیده خشونت علیه زنان رابطه وجود دارد.

 

    • بین علل اقتصادی و عوامل اثر گذار در بروز پدیده خشونت علیه زنان رابطه وجود دارد.

 

    • بین علل حقوقی و مصادیق مربوط به آن در بروز پدیده خشونت علیه زنان رابطه وجود دارد.

 

 

۱-۶- تعاریف مفاهیم

خشونتخشونت از نظر لغوی به معنای غضب ، درشتی و تندی کردن ،‌ضد نرمی تعریف شده است (دهخدا : ص ۵۹۳)
در اصطلاح کیفیت دینامیک نفسانی است که حالت خطر را فعلیت می بخشد (کی نیا، ۱۳۷۰: ۹۱۸)
خانواده : خانواده واحدی است اجتماعی با ابعاد گوناگون زیستی ، اقتصادی ، حقوقی ، روانی و جامعه شناختی ،‌خانواده نهادی است اجتماعی،اعضای یک خانواده می توانند شامل پدر – مادر و فرزندان باشد و در گستره وسیع تر آن پدر بزرگ و مادر بزرگ نیز می توان به آن افزود. (ساروخانی، ۱۳۸۵ : ۱۲)
عوامل فرهنگی : فرهنگ از مولفه هایی هم چون نگرش ها ، باورها ، ارزش ها ، هنجارها تشکیل شده است (ستوده،‌۱۳۸۸: ۲۸)
ازدواج زود هنگام :‌ ازدواج دختران در سنی غیر از سن تقویمی را ازدواج زود هنگام می نامند. (ستوده ،‌۱۳۸۸: ۲۰۳)
پیشگیری : هرگونه عمل یا فعلی که مانعی در تحقق عملی دیگر باشد را پیشگیری می نامند.
انواع پیشگیری :در تحقیق حاضر مجموعه راهکارهای عملی و ذهنی در جلوگیری از بروز خشونت را پیشگیری می نامند .
درمانمجموعه عواملی که موجبات قطع و عدم تکرار مجدد بروز خشونت را در تحقیق حاضر به عنوان درمان می توان عنوان نمود.
نظارت اجتماعیمجموعه ای از ابزارها موجود در اجتماع اعم از قانون ، پلیس و… که در پیشگیری از خشونت و یا تکرار مجدد آن دخالت داشته و بر آن نظارت می نمایند.
فمنیسم: نظریه ای که به برابری زن و مرد معتقد بوده و به تجربه زنان و اهمیت جنسیت به عنوان مولفه‌ای از ساختار اجتماعی توجه دارد. (ستوده، ۱۳۸۸: ۴۵)

۱-۷- روش تحقیق

تحقیق حاضر از نوع نوع کاربردی بوده و روش اجرا به صورت کتابخانه ای می باشد، روش جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر اسنادی بوده به گونه ای که پژوهشگر با جمع آوری و تجزیه وتحلیل اسناد و مدارکی که مربوط به رویدادهای موضوع پژوهش می باشد می کوشد تا دایره تحقیق خود را کامل نماید.

۱-۸- پیشینه تحقیق

خشونت علیه زنان از جمله مواردی است که در ابعاد مختلف مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است لذا جهت بررسی پیشینه های فوق با مراجعه به وزارت کشور پیشینه تحقیقات انجام شده به ترتیب به شرح زیر می باشد:

۱-۸-۱- پیشینه خارجی

کتک زدن همسر پدیده ای تکراری در تاریخ است. جان استوارت میل فیلسوف انگلیسی در سال ۱۸۶۹ نوشت: « از بدو شکل گیری جوامع انسانی زنان در اسارت مردان بوده اند»

دانلود مطالب پژوهشی با موضوع رابطه مهارت های ارتباطی و اخلاق حرفه ای دبیران با ...

نگرش غیر راهبردی، تصور ناقص، نارسا و حداقل گرایانه از اخلاق حرفه ای دارد، آن را از اخلاق سازمانی فروتر می بیند و به مسئولیت اخلاقی فرد در شغل کاهش می دهد.یکی از پیچیده ترین موانع رشد اخلاقی در دو حوزه شخصی و سازمانی، پارادوکس «من به شرط او» است که خود بر فرافکنی استوار است و فرافکنی نادیده دانستن سهم خود با تأکید حصرگرایانه بر نقش عوامل محیطی می باشد.
رقابت گریزی:
رقابت گریزی از موانع دیگر رشد اخلاق حرفه ای در سازمانهای ایرانی است که دولت سالاری و انحصاری بودن بازار، بر رقابت گریزی دامن می زند.
فقدان انگیزش:
از آنجا که انگیزش و اخلاق همبستگی دارند، فقدان انگیزش مانع از ترویج اخلاق در سازمان می شود و عملکرد غیر اخلاقی سازمان انگیزه های درونی افراد را تباه می سازد. فقدان عنصر پیش بینی پذیری و اعتماد کافی در سازمان، فساد اداری، ناامنی شغلی، عملکرد غیر اخلاقی، انگیزه عملکرد اخلاقی را تضعیف می کند.
خشونت
خشونت یک مسأله اخلاقی جدی است، زیرا به موازین بشری صدمه می زند و بر آنها خط بطلان می کشد. پس نباید خشونت، ترور یا توسل به زور را ترویج و تبلیغ کنیم و از پرداختن به اختلافات و برخوردها باید پرهیز کرد.
دومین گروه از موانع: تحت عنوان «موانع سازمانی» بوده و این موارد شامل می شود: فقدان مدیریت مشارکتی، فقدان نظام جامع و اخلاقی استخدام، فقدان نظام جامع و اخلاقی پرداخت، موانع فیزیکی و روانی محیط کار، موانع آموزشی سازمان، رخنه های مقرراتی، فقدان منشور اخلاقی چندوجهی سازمان، فقدان نظام جامع و اخلاقی نظارت و ارزیابی، فرهنگ سازمانی: تهدید یا فرصت، سازمانهای غیر رسمی، فقدان مدیریت تعارض، فقدان نظام اطلاع رسانی.
آخرین گروه از موانع رشد اخلاق حرفه ای در سازمانها با عنوان «موانع محیطی بیرونی» می باشد. این موانع عبارتند از: دولت سالاری صنعت، موانع فرهنگی ـ اجتماعی، قانون در برابر اخلاق، موانع اقتصادی، موانع سیاسی، موانع فناوری، موانع جهانی. این بخش، به عوامل و موانعی می پردازد که گرچه در بیرون از سازمان قرار دارند، اما بر وضعیت اخلاقی سازمان تأثیرگذارند. (قراملکی،۱۳۸۶).
پیشینه پژوهش :
تحقیقات انجام شده در داخل کشور:
گرجی، یوسف (۱۳۷۳) در اصفهان تحقیقی به منظور تعیین رابطه میزان محبوبیت اجتماعی استادان از نظر دانشجویان و نحوه ارزشیابی دانشجویان از فعالیت های آموزشی آنان انجام داد. ۳۰ استاد از سه دانشکده و سپس سه رشته تحصیلی را به طور تصادفی انتخاب کرد که هر رشته ۱۰ استاد را در بر می گرفت و ۲۳۱ دانشجو که نمونه های تحقیق وی را تشکیل دادند. ابزار پژوهش در پرسشنامه محبوبیت سنج و ارزشیابی عملکرد آموزشی بود که پرسشنامه اول با بهره گرفتن از نظرات دانشجو در رابطه با استاد ایده ال و منابع فارسی و خارجی در مورد ویژگی استاد تهیه مواردی که فراوانی بیشتر داشتند انتخاب و پس از تعیین ضریب تشخیص سئوال، استفاده شده بر اساس نمره مرتب شد . ۳۰ درصد گروه بالا و ۳۰ درصد گروه پایین مورد محاسبه قرار گرفتند، پرسشنامه ارزشیابی عملکرد آموزشی با مقایسه دو ترم دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه اصفهان و حذف سئوالات مشترک با محبوبیت سنج استفاده شده است . نتیجه این پژوهش عقیده اکثر استادان مبنی بر اینکه ارزشیابی های دانشجویان چیزی بیش از سابقه محبوبیت استادان نیست و استادانی که با دانشجویان گرم و رابطه دوستانه ای دارند و همچنین شوخ طبع هستند، همیشه در این مسابقه برنده می شوند، را تا اندازه ای تأکید کرد. نمره مورد انتظار، معدل دانشگاهی با ارزشیابی همبستگی معنی داروجود دارد.
احمدى. (۱۳۷۴) نشان داد که تنها ۵ درصد از دانش آموزان خواستار درک و فهم معلم هستند. معلمانى که بدون تفاهم با دانش آموزان به امر و نهى مى پردازند و فقط حرف خود را درست مى دانند، عملاً رابطه خوبى با دانش آموز ندارند.
فرهنگی ) ۱۳۸۲ )نشان داد که پنج ویژگی گشودگی، همدلی، حمایت گری، مثبتگرایی و تساوی باعث اثر بخشی ارتباطات می شود. گشودگی در ارتباط، یکی از مهارت های ارتباطی است
خسروی (۱۳۸۲) در بررسی رابطه بین مهارتهای ارتباطی دبیران و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس متئسطه دخترانه شهرستان نیشابور سال تحصیل (۸۲-۸۱)ئ نتیجه گرفته است که بین مهارت های ارتباطی کلامی ، شنودی و بازخوردی معلمان با پیشرفت تحصیل دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد .
فرخی آزادی( ۱۳۸۴ ) طی پژوهشی با عنوان »تأثیر شاخص های مؤثر بر یادگیری ریاضی دانش آموزان « بدین نتیجه رسید که ارتباط معلم با دانش آموز، پس از آمادگی و مهارت تدریس بیشترین تأثیر را بر یادگیری ریاضی دانش آموزان
دارد
فیض آبادی ، (۱۳۸۶)ارتباط سالم را یک ارتباط باز می دانندکه در آن ابراز عقاید و احساسات به شکل جرات ورزانه ولی غیر هجومی صورت می پذیرد ارتباط ناسالم شامل ارسال پیام های نا همخوان ،متناقض ،غیر حمایتگرانه و انتقادی و نیز مهارتهای ضعیف حل مساله و عدم همدلی ،عدم صداقت ،عدم اعتماد و اخلاق است.
سلیمی ( ۱۳۸۹ ) در مطالعه تاثیر رفتار معلم بر نظم پذیری دانش آموزان در مدرسه فرضیه های زیر را مور آزمون قرار داده است . ۱- میان ارتباط دوستانه معلم با رعایت انضباط در دانش آموزان رابطه مثبت مععنادار وجود دارد . ۲- میان میزان اخترام گذاشتن معلمان به دانش آموزان با نظم پذیری ارتباطی مثبت و معنا دار وجود دارد . ۳- میان تلاش معلمان در تفهیم مطالب آموزشی به دانش آمزان و نظم پذیری ارتباطی مثبت و معنا دار وجود دارد و ۴- میان میزان الگوی نظم پذیر بودن در معلمان با نظم پذیری از طرف دانش آموزان رابطه ای مثبت و معنا دار وجود دارد . نتایج تحقیق نشان داده است که رابطه دوستانه و صمیمی معلمان با دانش آموزان ، نمونه برتر بودن معلمان برای دانش آموزان ، تنلاش در خور معلمان به منظور تفهیم مطالب آموزشی ، احترام گذاشتن به دانش آمزان و نیز موفقیت خانوادگی دانش آموزان موجب افزایش میازن نظم پذیری انان می گردد .
دانلود پروژه
تلخابی علیشاه، علیرضا و همکاران. (۱۳۸۹)، در پژوهشی با عنوان بررسی مهارت های ارتباطی در رفتار کلاسی معلمان و رابطه آن با درصد قبولی دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران با بهره گرفتن از پرسشنامه محقق ساخته مهارتهای ارتباطی برگرفته از ویژگی های اثر بخشی ارتباطات میان فردی (گشودگی، همدلی، حمایتگری، مثبت گرایی و تساوی) نشان داده است بین نظر معلمان و دانشآموزان در مورد استفاده معلمان از مهارت های ارتباطی تفاوت معناداری وجود دارد . همچنین معلمان زن نسبت به معلمان مرد در استفاده از مهارت های ارتباطی به نحو بهتری عمل می کنند و درصد قبولی دختر ها نسبت به پسرها بالاتر است . همچنین بین استفاده معلمان از مهارت های ارتباطی و درصد قبولی دانشآموزان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
مهاجری، مژده (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه بین قابلیت های حرفه ای معلمان دوره ابتدایی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دو شهر اصفهان و شیراز با بهره گرفتن از پرسشنامه محقق ساخته که بر مبنای مدل کبک کانداد با شش مولفه نقد و تفسیر دانش و فرهنگ، توانایی بیان، ارزشیابی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، مشارکت در توسعه حرفه ای و اخلاق حرفهای بوده است با پایایی آلفای کرانباخ ۹۲% و برای سنجش پیشرفت تحصیلی از میانگین معدل کل دانشآموزان اول، دوم و سوم به صورت توصیفی و چهارم و پنجم به صورت نمره بوده است .که در بین ۳۴۱ نفر از معلمان دوشهر بوده که نتایج پژوهش نشان داده است که بین قابلبیت های حرفه ای معلمان در شش مولفه با پیشرفت تحصیلی رابطه معنا دار وجود دارد .
ایمانی پور ، معصومه . (۱۳۹۱) به منظور بررسی استانداردهای اخلاق معلمی در این دو بخش، مطالعه کتابخانه های با بهره گرفتن از واژه های اخلاق حرفه ای ، حرفه ای گری ، تدریس ، معلم ، منش معلمی ، مسؤولیت اخلاقی و برنامه درسی پنهان در نشریات معتبر ،ایران مدکس[۱۵۴] ،مگیران[۱۵۵] ،اس ای دی[۱۵۶] و پایگاه های اطلاع رسانی انجام شد. همچنین، به تیلور و فرنسیس[۱۵۷] برخی کتب فارسی و انگلیسی در حوزه فرایند آموزش، تعلیم و تربیت و اخلاق رجوع گردید. بررسی کتابخانه های صورت گرفته نشان داد که در ایران در حوزه علوم انسانی تنها تعدادی مطالعه مروری در زمینهی اخلاق علمی یا پژوهشی انجام شده و چند مطالعه تطبیقی در زمینه اخلاق آموزشی و فلسفه های اخلاق یا مکاتب تعلیم و تربیت صورت گرفته است. اما مطالعه ای که به تشریح استانداردهای اخلاق حرفه ای معلمی در ابعاد آموزشی و تربیتی پرداخته باشد یافت نگردید
صادقی فر، زری (۱۳۹۲) در پژوهشی با عنوان شناسایی وضعیت مهارت های اطلاعاتی- ارتباطی در معلمان ابتدایی شهر تهران و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان با بهره گرفتن از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد۳۱۴ نفر از معلمان ( ۱۶۰ مرد و ۱۵۴ زن ) ابتدایی شهر تهران انتخاب شده که نتایج نشان داد زنان در مقایسه با مردان از مهارت ارتباطی بیشتری برخوردار بودند و همچنین معلمان اذعان داشتند که استفاده از مهارت های ارتباطی در بهبود و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان موثر بوده است نتایج تحقیق مشهود است معلمان ابتدایی از نظر مهارت ارتباطی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند و با توجه به اهمیت مسئله باید نسبت به این امر اقدامات لازم صورت پذیرد.
رحمنی، فریده. (۱۳۹۲) در پژوهشی با عنوان مطالعه رابطه بین مهارت های ارتباطی معلمان ابتدایی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان همان مقطع در استان قزوین با بهره گرفتن از پرسشنامه محقق ساخته مهارت های ارتباطی که بر اساس الگوی کوبین دام ولیری و پرسشنامه بارتن جی ای متشکل از ۵۰ سوال و چهار مولفه مهارت کلامی، مهارت غیر کلامی، مهارت گوش دادن و بازخورد بوده است و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس در نمونه ۳۵۰ نفری از دانشآموزان پنج ابتدایی شهر قزوین انجام داده است که یافته ها حاکی از آن است بین مهارت های ارتابطی معلمان با انگیزه پیشرفت دانشآموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین از میان مولفه های مهارت ارتباطی، مهارت کلامی با انگیزه پیشرفت دانشآموزان رابطه معنادار وجود دارد.
رحمانزاده، سید علی و نجفی نیاسر، طاهره. (۱۳۹۲). با پژوهشی با عنوان رابطه بین مهارتهای ارتباطی اساتید دانشکده فنی ولیعصر تهران با اثر بخشی آموزشی با بهره گرفتن از پرسشنامه مهارتهای ارتباطی بارتون جی. ای با سه بعد مهارتهای کلامی، مهارتهای شنیداری و مهارت بازخورد نشان داد مهارت های ارتباطی اساتید رابطه مثبت و معناداری با اثر بخشی گروه های علمی، ایجاد انگیزه یادگیری در دانشجویان و پیشرفت تحصیلی دانشجویان داشته است
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
لوین (۱۹۸۶) این نکته به چشم می خورد که نگرش دمکراتیک معلم در کلاس و توجه به جنبه های مشارکتی و همکاری میان معلمان و شاگردان روحیه تصمیم گیری مسئولیت و اعتماد به نفس را در دانش آموزان ایجاد می کند .
فرگوسن و هاوتون (۱۹۹۲) دریافتند که ستایش مشروط از سوی معلم یکی از رفتارهای موثر معلم در علاقه مند کردن دانش آموزان به انجام داادن تمرینهای اموزشی و درسی است .
کراولی (۱۹۹۳) نشان داد که دانش آموزان هنگامی معلمان را در مقام یاور و همراه خود می پذیرند که جنبه های خاصی از روابط معلم – شاگردی رعایت شود ، رفتاری منعطف داشته باشند و از روش های خشک و غیر قابل انعظاف پرهیز کنند .
مارک و همکاران. (۱۹۹۳)در تحقیقی رابطه رفتارهای ارتباطی با مؤثر بودن معلم را مورد بررسی قرار دادند که در این بررسی دو گروه را با یکدیگر مقایسه کرده بودند. ۱۵۵ دانش اموز ( ۷۷ پسر ۷۸ دختر) ۹۵ یادگیرنده بزرگسال ( ۲۳ مرد۷۱ زن ) در ارتباط با قدرت مهارتهای ارتباطی بر تأثیر اموزش معلم مورد ارزشیابی قرار دا دند . هر دو گروه اعتقاد داشتند توان برقراری ارتباط خوب می تواند یک معلم خوب یا بد را بوجود آورد (ایرانفر، ۱۳۷۸ )
آریوکل. (۱۹۶۶) در تحقیقی درباره ی برخورد معلمان در کلاس انجام داده است این نکته حائز اهمیت می باشد که شاگردان به طور طبیعی معلمانی را که برخوردها به سبک دوستانه عمل می کنند ، بیش از دیگر معلمان می پذیرند
کرن و همکاران[۱۵۸]. (۱۹۹۷) با مشاهده تعداد زیادی از معلمان و انجام مصاحبه با آنها نشان دادند که استادان اثربخش با دانشجویان خود فعالانه ارتباط دارند و در برقراری ارتباط هر چه بیشتر با دانشجویان به نیازهای آنها توجه می کنند .
. تارت و یجکت[۱۵۹]. (۱۹۹۸)بیان می دارد در صورتی که ارتباط کارآمد ادراک شده نزد دانش آموزان افزایش یابد، انگیزه بیشتری از جانب آنها برای ارتباط هر چه بیشتر با معلمان پیرامون بحث و یادگیری موضوعات مورد تدریس پدید می آید .
شی و فیشر[۱۶۰]. (۲۰۰۲) و فیشر و فریز[۱۶۱]. (۱۹۹۸) در مطالعات خود نمایان ساخت که بین ادراک دانش آموزان از طرز رفتار و ارتباط معلمان با آنها با گرایش دانش آموزان به یادگیری علوم، همبستگی مثبت وجود دارد. در پی آن، وابلس و همکارانش مطالعات وال برگ و موس را دنبال کرده، قدرت ارتباط و نیز نوع ارتباطی را که بین معلم و دانش آموز در فرایند یاددهی یادگیری برقرار می شود، مورد بررسی قرار دادند
سریلو و ایزنمن. (۲۰۰۶) در پژوهشی با عنوان رفتار ارتباطی معلم در کلاس در س ریاضی انجام داده اند . هدف آنها از این پژوهش بررسی فهم و درک دانش آموزان از پنج دسته از رفتار ارتباطی معلمان ریاضی در کلاس می باشد که عبارتند از بازخواست ، تشویث و تحسین ، حمایت غیر کلامی ، درک کردن و دوستانه بودن ، کنترل کردن . نمونه آمکاری این پژوهش را ۸ معلم ریاضی از هفت مدرسه متفاوت و ۱۸۷ نفر از دانش آموزان آنها تشکیل می دهند .یافته های پژوهش نشان داده است که میان فهم و درک دانش آموزان پسر و دختر از رفتار ارتباطی معلمان ریاضی در کلاس تفائت معنادار وجود دارد که اغلب تفائتها در متغیر حمایت غیر کلامی می باشد .
جمع بندی فصل دوم :
در بین تعاریف مختلف از پیشرفت تحصیلی تعریف سیجانی و شعبانی به علت اینکه در مدارس ما در حال اجرا می باشد و برای بسیاری از محققین و مسئولین کشور قابلیت اندازگیری، تطبیق و استفاده دارد، در این پژوهش مورد استفاده شده است.
پیشرفت تحصیلی عبارت است از : تعیین مقدار یادگیری دانش آموزان در طول یک نیمسال تحصیلی و یکسان تحصیلی که بوسیله یک آزمون در پایان دوره آموزشی اندازه گیری می شود (سیجانی، شعبان، ۱۳۷۴).
در بین تعاریف مختلف از مهارت های ارتباطی، تعریف سیف و همکاران. (۱۳۸۴) به دلیل کامل و جامع بودن و در نظر گرفتن تمامی جنبه های مهارت های ارتباطی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است.
مهارت های ارتباطی شامل توانایی های گوش دادن فعالانه، مهار و نظم دهی به هیجان ها، دریافت و ارسال پیام های واضح و نیز کشف معنای حقیقی پیام های کلامی و غیر کلامی ، بینش نسبت به فرایند ارتباط و در نهایت قاطعیت در ارتباط می باشد (سیف و همکاران ۱۳۸۴).
در بین تعاریف مختلف از اخلاق حرفهای، تعریف قرامکی. (۱۳۸۲)‌‌ مورد استفاده قرار گرفته است.
اخلاق حرفهای مجموعهای از اصول و استاندارهای سلوک بشری است که رفتار افراد و گروه ها را تعیین می کند در حقیقت اخلاق حرفهای یک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن محقق کردن این امر است که در سازمان چه ارزش هایی را چه موقع باید حفظ و اشاعه نمود (فرامز قرامکی، ۱۳۸۲)
و در بین تحقیقات انجام شده در خصوص تاثیر مهارت های ارتباطی و اخلاق حرفهای دبیران بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دو تحقیق صادقی فر ،(۱۳۹۲) و مهاجری، (۱۳۹۰) به علت اینکه با این پژوهش هدف یکسانی داشته اند مورد استفاده قرار گرفته اند.
صادقی فر، زری .( ۱۳۹۲) در پژوهشی بیان داشت معلمان زن در مقایسه با مردان از مهارت ارتباطی بیشتری برخوردار بودند و همچنین معلمان اذعان داشتند که استفاده از مهارت های ارتباطی در بهبود و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان موثر بوده است.
مهاجری، مژده. (۱۳۹۰) با بهره گرفتن از پرسشنامه محقق ساخته که یکی از مولفه های آن اخلاق حرفه ای معلم بوده است بیان داشته است که اخلاق حرفه ای بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تاثیر معنا دار داشته است.
که از جمع تحقیقات انجام شده پیشبینی می شود اخلاق حرفهای و مهارت های ارتباطی دبیران با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه داشته باشد.
فصل سوم
روش شناسی پژوهش
در این فصل پس از بیان روش تحقیق، به معرفی جامعه و نمونه آماری، روش نمونه گیری، روش گردآوری داده ها، ابزار پژوهش، روایی و پایایی ابزار، روش تجزیه و تحلیل داده ها و ملاحظات اخلاقی پرداخته ایم.
۳-۱- روش تحقیق
این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی واز لحاظ روش توصیفی – همبستگی بوده است.

اثر تاریخ کاشت و مالچ کاه و کلش بر رشد ...

برای این کار تعداد ۶ بوته به طور تصادفی انتخاب شدند و ریشه آنها توسط سیلندری با قطر ۶ سانتیمتر و ارتفاع ۹ سانتیمتر از خاک خارج گردید. تعداد گره های آنها شمارش شد و سپس از آنها میانگین گرفته شد.
پایان نامه
۳-۵-۶- تعیین درصد پوشش علف های هرز در هر کرت
برای این کار با بهره گرفتن از کوآدرات به ابعاد ۵۰×۵۰ سانتیمتر به طور تصادفی در هر کرت مقدار پوشش علف هرز تعیین گردید.
۳-۵-۷- درصد رطوبت نسبی خاک
برای این کار از هر کرت ۱ نمونه خاکی توسط سیلندر با قطر ۶ سانتیمتر و ارتفاع ۵/۴ سانتیمتر تهیه شد و به آزمایشگاه منتقل گردید. وزن تر آنها توسط ترازو اندازه گیری شد. سپس بعد از قرار دادن سیلندر خاک در آون به مدت ۲۴ ساعت در دمای ۱۰۵ درجه سانتیگراد وزن خشک آنها اندازه گرفته شد. سپس با کم کردن وزن تر از وزن خشک، وزن آب موجود در خاک حساب شد که با حاصل تقسیم مقدار وزن آب موجود در خاک بر وزن خشک ضرب در ۱۰۰، مقدار رطوبت نسبی خاک محاسبه گردید.
× ۱۰۰
۳-۵-۸- عملکرد غلاف خشک
برای این کار تعداد ۶ بوته در مرحله رسیدگی به طور تصادفی انتخاب شدند. وزن غلاف خشک آنها با ترازوی دارای دقت یک صدم گرم اندازه گیری گردید و سپس از آنها میانگین گرفته شد. رطوبت غلاف ها حدود ۱۶ درصد بود.
۳-۵-۹- عملکرد دانه خشک
برای این کار تعداد ۶ بوته در مرحله رسیدگی به طور تصادفی انتخاب گردید. سپس وزن دانه های خشک آنها توسط ترازوی دارای دقت یک صدم گرم اندازه گیری شد. سپس میانگین به دست آمده به عنوان عملکرد دانه استفاده شد. رطوبت دانه ها در زمان برداشت حدود ۱۶ درصد بود.
۳-۶-۱۰- عملکرد بیولوژیک
برای تعیین این صفت تعداد ۶ بوته به طور تصادفی انتخاب شدند سپس میانگین هر کدام از قسمت های هوایی( دانه، غلاف و شاخ و برگ) را به صورت مجزا با ترازوی دیجیتال با دقت یک صدم گرم اندازه گیری شد. سپس کل قسمت های بوته های برداشت شده به غیر از ریشه ها در داخل آون در دمای ۷۰ درجه سانتیگراد به مدت ۴۸ ساعت خشک شدند پس از آن با بهره گرفتن از ترازوی دیجیتال با دقت یک صدم گرم عملکرد بیولوژیک در واحد سطح محاسبه گردید.
۳-۵-۱۱- شاخص برداشت
برای تعیین این صفت از تقسیم عملکرد غلاف بر عملکرد بیولوژیک بدست آمد که حاصل آن در ۱۰۰ ضرب شد.
۳-۵-۱۲- درجه باردهی
برای اندازه گیری این صفت از مجموع عملکرد غلاف عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت استفاده گردید.
۳-۵-۱۳- تعداد غلاف خشک در هر بوته
برای این کار تعداد ۶ بوته به طور تصادفی انتخاب شدند و تعداد غلاف رسیده آنها شمارش گردید. سپس از آنها میانگین گرفته شد.
۳-۵-۱۴- وزن صد دانه
برای تعیین این صفت از دانه های مربوط به هر تیمار ۱۰۰ عدد شمارش گردید. سپس در دمای ۶۰ درجه سانتیگراد به مدت ۱۵ ساعت در آون نگهداری شد. پس از آن با ترازوی دارای دقت یک صدم گرم وزن صد دانه محاسبه گردید.
۳-۵-۱۵- محتوای نسبی آب برگ
برای بدست آوردن این صفت به طور تصادفی از هر کرت ۶ بوته انتخاب شدند آنگاه سومین سه برگچه ای آنها در مرحله رشد غلاف ها برای تعیین محتوای نسبی آب برگ برداشت شدند که در دو تاریخ(۳ و ۹ تیر) برداشت انجام گرفت و به آزمایشگاه منتقل شد. اولین برداشت به ترتیب ۶۴، ۵۸ و ۴۹ روز بعد از تاریخ های کاشت اول، دوم و سوم بود و دومین برداشت به ترتیب ۷۰، ۶۴ و ۵۵ روز بعد از تاریخ های کاشت اول تا سوم بود. به تعداد ۲۰ عدد از هر بوته دیسک زده و وزن تر آنها توسط ترازو دیجیتال با دقت یک صدم گرم اندازه گیری شد. دیسک های برگ به داخل پتری دیش انتقال یافت و در حد اشباع آب مقطر اضافه گردید، به مدت ۲۴ ساعت در محیط آزمایشگاه قرار گرفت. سپس دیسک برگها را از آب خارج کرده و رطوبت آنها را توسط دستمال گرفته و وزن آماس آن اندازه گیری شد. و در نهایت دیسکها در دمای ۶۰ درجه سانتیگراد در آون به مدت ۱۵ ساعت خشک گردیدند.
×۱۰۰
۳-۶- محاسبات آماری
برای تجزیه تحلیل داده ها و انجام کلیه تجزیه های آماری از نرم افزار SAS و رسم نمودار ها از نرم افزار Excel استفاده شد. مقایسه میانگین ها نیز با آزمون LSD در سطح احتمال ۵ درصد انجام شد.
فصل چهارم
نتایج و بحث
۴-۱- اثر تاریخ کاشت و مالچ بر تعداد غلاف سبز در هر بوته لوبیا
نتایج تجزیه واریانس تعداد غلاف سبز نشان داد که اثر تاریخ کاشت و اثر متقابل تاریخ کاشت × مالچ معنی دار نشد، اما اثر مالچ بر این صفت معنی دار بود(جدول ۴-۱) بیشترین مقدار این صفت در شرایط استفاده از مالچ مشاهده گردید(نمودار ۴-۱). تعداد غلاف در بوته متغیرترین صفت در بین اجزای عملکرد می باشد. از آنجایی که پتانسیل حبوبات از جمله لوبیا در تشکیل جوانه های گل بسیار بالا است اما دستیابی به این پتانسیل به شرایط داخلی بوته به خصوص شرایط محیطی مانند رطوبت قابل دسترس در خاک بستگی دارد. مالچ کاه و کلش از طریق حفظ رطوبت خاک، کاهش دمای خاک و نیز با جلوگیری از برخورد مستقیم تابش نور خورشید می تواند باعث کاهش تبخیر آب از خاک شود. که این امر نیز می تواند از طریق تأمین رطوبت قابل دسترس بوته های لوبیا به حفظ بیشتر گلها روی بوته و جلوگیری از ریزش آنها کمک کند زیرا لوبیا در منطقه به صورت دیم کاشته می شود و هر گونه بر هم خوردن پتانسیل آب در این گیاه باعث ریزش شدید گلها می شود. نتایج حاصل از بررسی تأثیر مقادیر مختلف مالچ بر عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا محلی گیلان بیانگر این بود که تعداد غلاف در بوته در شرایط استفاده از مالچ افزایش می یابد(قنبری و همکاران، ۱۳۹۲). نتایج این تحقیق با یافته های(اوسوم و میتسنجوا[۲۸]، ۲۰۰۷) نیز منطبق است.
۹۶/۰=LSD
نمودار ۴-۱- اثر مالچ بر تعداد غلاف سبز تشکیل شده در هر بوته لوبیا
۴-۲- اثر تاریخ کاشت و مالچ بر تعداد دانه سبز در هر بوته لوبیا
نتایج تجزیه واریانس تعداد دانه سبز در هر بوته لوبیا نشان داد که اثر مالچ و اثر متقابل تاریخ کاشت × مالچ معنی دار نشد، ولی اثر تاریخ کاشت براین صفت اثر معنی داری را داشت(جدول ۴-۱).
مقایسه میانگین تعداد دانه سبز در هر بوته در تاریخ کاشت های مختلف نشان داد بیشترین تعداد دانه تشکیل شده در هر بوته در تاریخ کاشت اول مشاهده شد و پس از آن به ترتیب تاریخ کاشت دوم و سوم کمترین مقادیر این صفت را داشتند(نمودار۴-۲).
در آزمایشی تعداد دانه در غلاف در تاریخ های مختلف کاشت(۲۷ اردیبهشت، ۱۶ و ۲۵ خرداد) دارای اختلاف زیادی می باشد به طوری که بین تاریخ اول و دوم اختلاف معنی داری مشاهده شد و تاریخ دوم به عنوان بهترین تاریخ کاشت بیان شد(محمدی و مجد نصیری، ۱۳۹۰). در گزارشی دیگر نیز تعداد دانه در غلاف تحت تأثیر تاریخ کاشت قرارگرفت. به طوری که تأخیر در آن سبب کاهش میانگین تعداد دانه در غلاف می شود. بیشترین تعداد دانه در غلاف در تاریخ کشت ۲۹ مرداد(کشت زودتر) و کمترین تعداد در تاریخ کشت ۲۸ شهریور(دیرترین کشت) مشاهده شد(شفارودی و همکاران، ۱۳۹۱). نتایج تجزیه واریانس تعداد دانه در بوته در بررسی مشابه نشان داد که اثر تاریخ کاشت در این صفت اثر معنی دار داشته است. به طوری که مقدار تعداد دانه در بوته در تاریخ کاشت اول نسبت به تأخیر در کاشت روند کاهشی داشت(صالحی و همکاران،۱۳۸۷؛ قنبری مطلق، ۱۳۹۰؛ گلچین و همکاران، ۱۳۸۷). هم چنین محققین دیگر بیان کردند که بیشترین تعداد غلاف در بوته از تاریخ کاشت ۳۰ اردیبهشت(تاریخ کاشت اول) حاصل شد و با تأخیر در کاشت از مقدار آن کاسته شد. تاریخ کاشت نامناسب منجر به برخورد رشد رویشی و زایشی گیاه با شرایط نامناسبی از طول روز و درجه حرارت می گردد. کاهش دوره رشد یا برخورد مراحل حساس رشد گیاه با شرایط نامساعدی نظیر دمای بالا می تواند سبب کاهش رشد رویشی و اجزاء عملکرد شود(قنبری و طاهری مازندرانی، ۱۳۸۲). با توجه به اینکه اجزاء عملکرد مستقل از یکدیگر نبوده و دارای اثرات جبرانی هستند بنابراین افزایش در یک جزء سبب کاهش در دیگر از اجزاء خواهد شد(مشتطی و همکاران، ۱۳۸۹). به طور کلی کاهش تعداد دانه سبز تشکیل شده در هر بوته را می توان ناشی از نامساعد شدن شرایط آب و هوایی برای تشکیل گل در بوته های لوبیا و همچنین رشد غلافهای این گیاه دانست.
۴-۳- اثر تاریخ کاشت و مالچ بر تعداد دانه خشک در هر بوته لوبیا
با توجه به نتایج تجزیه واریانس تعداد دانه خشک تشکیل شده در هر بوته مشاهده می شود که اثر تاریخ کاشت بر این صفت معنی دار گردید اما استفاده از مالچ و اثر متقابل آنها بر این صفت معنی دار نبود(جدول ۴-۱).
مقایسه میانگین اثر تاریخ کاشت بر تعداد دانه خشک در هر بوته در نمودار ۴-۳ نشان داده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده تعداد دانه خشک تشکیل شده در هر بوته از تاریخ کاشت اول تا تاریخ کاشت سوم روند کاهشی دارد. با تأخیر در کاشت تعداد دانه در هر غلاف ساقه اصلی و فرعی و تعداد دانه در هر ساقه اصلی و فرعی کاهش می یابد(خواجه پور و باقرییان نایینی، ۱۳۸۰). در گزارشی اثر تاریخ کاشت بر روی تعداد دانه در غلاف در سطح احتمال ۵% معنی دار شد؛ در واقع تعداد دانه در غلاف در تاریخ های مختلف کاشت(۴ و ۱۹ خرداد، ۳ تیر) به طور معنی دار متفاوت بود. بیشترین مقدار این صفت در تاریخ ۱۹ خرداد و کمترین آن در ۳ تیر بدست آمد(قنبری و همکاران، ۱۳۸۴). در بررسی اثرات تاریخ کاشت و رقم بر عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا قرمز در منطقه بروجرد نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها بر صفت تعداد دانه در غلاف اثر تاریخ کاشت و رقم در سطح ۱% معنی دار شده و مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین تعداد دانه در غلاف مربوط به تاریخ کاشت اول است. علت کاهش تعداد دانه در غلاف در تاریخ کاشت سوم را می توان به برخورد رشد رویشی با گرمای شدید تیر ماه که باعث کاهش رشد، طول رشد رویشی و اندام های رویشی و در نتیجه کاهش آسیمیلاسیون نسبت داد(ثابتی و همکاران، ۱۳۹۲). در واقع تأخیر در کاشت سبب برخورد دوران دانه بندی با هوای گرم شده و تعداد دانه در هر غلاف کاهش می یابد(صالحی و همکاران، ۱۳۸۷).
۴-۴- اثر تاریخ کاشت و مالچ بر تعداد گل در هر بوته لوبیا در مرحله R2
نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفت تعداد گل در هر بوته نشان داد که اثر مالچ و اثر متقابل تاریخ کاشت × مالچ معنی دار نشد، ولی تاریخ کاشت اثر بسیار معنی داری بر این صفت داشت(جدول ۴-۱).
مقایسه میانگین اثر تاریخ کاشت بر تعداد گل در هر بوته نشان داد که تعداد گل در تاریخ کاشت اول بیشتر بوده و پس از آن به ترتیب در تاریخ کاشت دوم و سوم مقادیر این صفت کاهش می یابند(نمودار۴-۴).
افزایش طول دوره رشد، بهتر بودن شرایط محیطی و خنک بودن دمای هوا با توجه به نمودار دما(۳-۲) در تاریخ کاشت اول و نیز مناسب بودن شرایط طول روز باعث شد با تأخیر در کاشت اثر منفی این موضوع بر لوبیا که گیاهی روز کوتاه است بیشتر شود. در تاریخ کاشت اول گیاه در زمان مناسب تعداد زیادی گل تولید کرد که این گلها به غلاف تبدیل شدند ولی بوته های حاصل از تاریخ کاشت سوم زیر فشار طول روز با رشد رویشی کم، تعدادی کم گل تولید کردند به عبارت دیگر گل انگیزی در این بوته به سرعت اتفاق افتاد و این امر باعث شد فقط تعداد گل و نه تعداد غلاف در بوته ها افزایش یابد و رشد زایشی به عنوان مخزن قوی مانع از انتقال مواد فتوسنتزی به سمت قسمتهای رویشی می شود.
در مطالعه رابطه بین تراکم بوته و عملکرد دانه سه رقم لوبیا چیتی در تاریخ های مختلف بیان شد با تأخیر در کاشت تعداد روز تا گلدهی کاهش می یابد. بیشترین میانگین تعداد روز تا گلدهی مربوط به تاریخ کاشت اول و کمترین آن مربوط به تاریخ کاشت سوم است. در تاریخ کاشت اول دمای محیط پایین و طول روز نیز نسبت به مراحل بعدی کوتاهتر بوده بنابراین گیاه برای دریافت ضریب حرارتی مورد نیاز برای رسیدن به این مراحل مدت زمان بیشتری نیاز دارد. در تاریخ کاشت دوم و سوم به تدریج دمای هوا افزایش یافته و طول روز بیشتر می شود و همین امر باعث گردیده که گیاه در زمان کمتری ضریب حرارتی مورد نیاز خود را برای رسیدن به گلدهی دریافت کند( گلچین و همکاران، ۱۳۸۷).
۶۹/۵=LSD
نمودار ۴-۲- اثر تاریخ کاشت بر تعداد دانه سبز تشکیل شده در هر بوته لوبیا
۴۲/۵LSD=
نمودار ۴-۳- اثر تاریخ کاشت بر تعداد دانه خشک تشکیل شده در هر بوته لوبیا
۱۵/۲LSD=
نمودار ۴-۴- اثر تاریخ کاشت بر تعداد گل تشکیل شده در هر بوته لوبیا

 
مداحی های محرم