مفهوم استقلال نیز بدین معنا است که دادگاه در صدور رأی تحت تأثیر سایر نهادها و یا اشخاص نباشد. اهمیت این مسئله از آنجا ناشی می شود که هرگونه وابستگی دادگاه یا قاضی به یکی از طرفهای دعوی می تواند موجب نقض اصل عدالت رویهای شود.[۳۱۳]
استقلال نهاد قضایی را میتوان با توجه به ساختار نهادی دادرسی، در دو سطح مورد توجه قرار داد. یکی از جلوههای استقلال نهاد قضایی، استقلال ساختاری نهاد رسیدگی کننده از قوه مجریه به عنوان ذی نفع در موضوع مورد بحث است.[۳۱۴] به عبارتی واژه استقلال به معنای مصونیت از نفوذ و کنترل سیاسی یا اجرایی است، استناد به این مفهوم ایجاب مینماید که قضات به لحاظ نهادی و شخصی مستقل از نفوذ و کنترل قدرت سیاسی و اجرایی باشند.[۳۱۵]
اعضای دادگاه های تخصصی اداری و سایر نهادهای قضایی و چگونگی روند تعیین آنها و نیز عملکرد و فعالیت آنها از جمله مواردی است که در بحث استقلال ساختاری قرار میگیرد. تنها معیار جهت انتخاب اعضای این مراجع مالیاتی را میتوان، شایستگی فرد برای اخذ چنین پستی و نیز درستکاری، آموزش سطح دانش و توان کافی عنوان کرد. بر این اساس چنانچه شخصی واجد شرایط فوقالذکر باشد حق آن دارد تا بدون هیچگونه تبعیضی از نظر نژاد، رنگ، قومیت، زبان، جنسیت، گرایشات سیاسی و غیر سیاسی، دین، عقیده، نقص عضو، اصالت اجتماعی و ملی، ولادت و وضعیت اقتصادی و غیر اقتصادی، در مراجع مالیاتی نصب شود.[۳۱۶]
استقلال در رسیدگی یا اعمال صلاحیت، جنبه دیگر استقلال دادگاه و مرجع رسیدگیکننده است که اشاره به این موضوع دارد که مرجع مالیاتی لازم است در اعمال صلاحیتش استقلال و آزادی عمل داشته باشد.[۳۱۷] در واقع زمانی میتوان از یک مرجع رسیدگیکننده انتظار اجرای عدالت در انجام محاکمات عادلانه داشت که در کمال آزادی و استقلال رأی به صدور رأی اقدام نماید.
یکی از تضمینات اصل بیطرفی و استقلال مراجع مالیاتی را میتوان، پیش بینی حق تجدیدنظر نسبت به پرونده های مالیاتی است. مبنای این حق ناشی از وجود نوعی جانبداری از سوی دادگاه های تخصصی اداری، وجود اشتباهات قضایی و نیز تفاسیر مختلفی که ناشی از پیچیدگی و گستردگی مقررات مالیاتی است. در قرون اخیر، حق تجدیدنظر به اشکال و گونه های مختلف و به عنوان بخشی از فرایند دادرسی عادلانه مورد شناسایی قرار گرفته است.[۳۱۸]
در مقام مقایسه دو مفهوم استقلال و بیطرفی میتوان چنین بیان کرد که استقلال خود پیش شرط بیطرفی است. البته بیطرفی صرفاً با استقلال تضمین نمی شود، لیکن به قطع و یقین با فقد استقلال، بیطرفی نیز مفقود میگردد.[۳۱۹]
«اصل آزادی دفاع طرفین دعوا در دادرسی ها، یکی از اصول تضمینکننده جریان رسیدگی عادلانه در دادرسی به حساب می آید.»[۳۲۰] اگر خوانده، متهم و یا هر کس دیگری که پروندهای علیه وی در نظام قضایی یا شبه قضایی در جریان است، نتواند دفاعیات خود را به قاضی و یا شخصی که قرار است در خصوص پرونده مزبور تصمیم گیری کند، ارائه نماید، صدور آرای ناعادلانه امر محتملی خواهد بود. این اصل به همین شکل کلی، یکی از اصول مسلم دادرسی عادلانه میباشد و با عبارات مختلف در تمامی اسناد مربوط به دادرسی عادلانه مورد اشاره و تأکید قرار گرفته است.
این اصل به خصوص در رسیدگیهای مالیاتی از اهمیت به سزایی برخوردار است. زیرا اغلب موارد، حکومت به عنوان متولی بزهدیدگان که همانا هویتهای جمعی باشند به حمایت از آنها برخاسته و تمامی توان خود را به کار میبندد تا اتهام را اثبات کند.
ضرورت استناد به اصل استماع دفاعیات از آنجا ناشی می شود که در رسیدگیهای شبه قضایی که توسط دادگاه های تخصصی اداری صورت میگیرد، دولتها به عنوان مدعیالعموم و نماینده هویتهای جمعی دارای قدرت برتر هستند و از این بابت، این پرسش پیش می آید که در چنین موارد چگونه میتوان سلاحهای دو طرف رسیدگی را مساوی کرد، این در حالی است که دولتها هم در مقام اصحاب دعوا و هم مقام رسیدگیکننده قرار گرفتهاند. بر این اساس لازم است تضمینهایی همچون امکان دفاع برای مؤدیان مالیاتی فراهم آورد تا کمی وزنه به نفع آنها تغییر نماید.
بنا به مراتب فوق برخورداری از امکانات و تسهیلات کافی برای دفاع از خود، یکی از ملزومات تساوی سلاح طرفیت دعوا و اصل استماع دفاعیات متهمان مالیاتی است.
بسیاری از نظامهای قضایی علاوه بر پذیرش حق دفاع، حقوق دیگری را نیز برای مؤدی به رسمیت میشناسند. به عنوان نمونه اگر چه این نظامهای قضایی، برای اداره دادرسی قواعد ثابتی دارند لیکن مراجع در جهت اداره عادلانهتر و مؤثرتر دادرسی با اصحاب دعوا در این زمینه مشورت می کنند.[۳۲۱] این موضوع در خصوص دعاوی مالیاتی بسیار راهگشا خواهد بود. رویهای که هم در شیوه های مالیاتستانی در مرحله تشخیص و هم در دادرسیهای مالیاتی مورد عمل واقع می شود عدم توجه به دلایل و عرائض مؤدیان مالیاتی است. دادگاه در مورد این تکلیف باید دادرسی را تا حدی که به طور متعارف ممکن است، با مشورت اصحاب دعوی اداره کند.
حق دادخواهی متضمن آن است که تمامی اسباب و شرایط اعمال این حق در اختیار مؤدی قرار گیرد، یکی از این اسباب، حق داشتن وکیل و مشاوران مالیاتی است. حق داشتن و کیل و مشاور راهی برای دستیابی به دادرسی عادلانه و تضمین کارآمدی آن به شمار میرود.[۳۲۲]
مطابق اصل (۳۵) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، احاد ملت حق دارند “در کلیه دادگاهها برای خود وکیل انتخاب کنند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.”
از نتایج حق داشتن وکیل و مشاور مالیاتی آن است که مؤدیان مالیاتی میتوانند در تعقیب منافع خود در ارتباط با مراجع اداری مورد مساعدت قرار گیرند یا نماینده قانونی اختیار نمایند.[۳۲۳]
این حق از اینجا ناشی می شود که گستردگی مباحث مالیاتی و وجود قوانین و بخشنامههای متعدد که حتی در مواردی این پیچیدگی، راه را بر متخصصین امور مالیاتی نیز سخت میسازد، مشکلاتی را برای مؤدیان فراهم می آورد. از این رو لازم است تا مؤدیان مالیاتی در جریان احقاق حق از طریق بکارگیری وکیل حاذق و آشنا به مسائل مالیاتی اقدام نماید. سلب این حق به منزله عدم استماع دفاعیات مؤدیان خواهد بود چرا که در این فرض، اشخاص نسبت به قوانین و مقررات متعدد مالیاتی و حقوق و تکالیف خود بیاطلاع بوده و بطور طبیعی به جهت عدم در اختیار داشتن ابزار دفاع، بازنده دادرسی شناخته خواهند شد.
داشتن وکیل و مشاور از آن جهت که طرف دیگر مؤدیان مالیاتی، سازمان مالیاتی است و علی الاصول دارای امکانات و شرایط مناسبتری نسبت به مؤدی میباشد و از ریز جزئیات قوانین و مقررات آگاهند، امری ضروری و حیاتی در جریان رسیدگیهای مالیاتی است. سازمان مالیاتی از آنجا که به دنبال کسب حداکثری درآمد است، همواره از متخصصین و مشاورین مجرب مالیاتی بهرهمند است که آنها را در این امر یاری میرساند. همچنین تساوی سلاحها، ضرورتی است اجتناب ناپذیر که در عمده موارد از طریق بکارگیری وکیل و مشاوران مالیاتی در جریان دادرسی محقق می شود.
اصل مستند و مستدل بودن آراء صادره از مراجع قضایی و شبه قضایی در قالب اصلی متعالی و پویا نقش بسزا و مؤثری در تحقق مقتضیات اصل کلی و اساسی رسیدگی عادلانه و منصفانه دارد. رعایت این اصل توسط مراجع ذیربط شرایطی را فراهم می آورد تا در مسیر عدالت گام برداشته و در آرای صادره جانب عدالت را نگهدارند.
الزام به توجیه رأی مبتنی بر مواردی همچون ذکر جهات و دلایل در رأی، به اصحاب دعوی این امکان را میدهد که بر صحت حکم، نظارت کنند و بدانند چه اسبابی نظر دادرسان را له یا علیه آنها برانگیخته است.
ارائه دلایل و مستندات آراء مراجع را میتوان از ملزومات حق دفاع و علنی بودن رسیدگیهای مالیاتی دانست. تا زمانی که مؤدیان از دلایل اتهام خود باخبر نباشند به طور طبیعی امکان دفاع از آنها سلب شده است. همچنین علنی بودن رسیدگیها در صورتی به طور تمام و کمال رعایت می شود که دلایل و مستندات آراء و احکام مراجع در دسترس همگان قرار گیرد.
یکی دیگر از دلایل توجه به اصل مزبور، مربوط به رویکرد روانشناسی موضوع است و آن اینکه آنچه در ذهن انسان خوب بنشیند، به خوبی و وضوح نیز بیان می شود، ولی تصمیمات غیر معقول و ناپخته هنگامی که به مرحله بیان میرسند، بیاعتباری خود را ظاهر میسازند. بنابراین ارائه و یا بیان دلایل آراء زمینهای را فراهم میآورند که در نتیجه آن آراء و احکام در عالیترین مرتبه دقت صادر شود.
یکی دیگر از جهات ضرورت مستدل بودن آراء مراجع مالیاتی را میتوان، تثبیت و ترویج فرهنگ عدم طرح دعاوی باطل و نیز پیشگیری از اعتراضهای مکرر اصحاب دعوی به آراء مراجع دانست.[۳۲۴]
در قرون اخیر، اصل تجدید نظر به اشکال و گونه های مختلف و به عنوان بخشی از فرایند دادرسی عادلانه مورد شناسایی قرار گرفته است.[۳۲۵] تجدید نظرخواهی از آراء و احکام صادر قضایی، از اصولی است که حکم بند (۵) ماده (۱۴) میثاق حقوق مدنی و سیاسی[۳۲۶] بدان تصریح دارد.
امکان تجدیدنظرخواهی، یکی از مکانیزم هایی است که برای جبران خسارت ناشی از عدم اجرای عدالت در مراجع مورد استفاده قرار میگیرد. به عبارتی یکی از دلایل پیش بینی این اصل دفع خسارات احتمالی ناشی از بی عدالتی در رسیدگیهای بدوی مالیاتی است.[۳۲۷]
در حقیقت، تجدید نظر، روشی است که در پرتو آن امکان بازبینی آراء قضایی و شبه قضایی فراهم آمده و اعمال ضابطهمند آن، اجرای عدالت و احراز واقع را بیش از پیش ممکن میسازد.[۳۲۸] رعایت این حق زمانی اهمیت بیشتر مییابد که دادرسیهای مالیاتی به صورت اداری و درچارچوب ساختاری قوای اجرایی انجام میگیرد که از لحاظ استقلال و بیطرفی در معرض اتهام هستند. این موضوع ضرورت بررسی و ارزیابی آراء صادره از مراجع مزبور را در چندین نوبت و در مراجع مختلف و متعدد بیش از پیش نمایان میسازد. در واقع اصل تجدیدنظر در دادرسی مالیاتی این امکان را برای مؤدیان فراهم خواهد آورد که در چند مرحله نسبت به آراء و احکام صادره ازسوی مراجع شبه قضایی اعتراض نمایند و در مراجع دیگر به احقاق حق بپردازند.
مبنای این اصل را میتوان ناشی از وجود نوعی جانبداری از سوی دادگاه های تخصصی اداری، وجود اشتباهات قضایی و نیز تفاسیر مختلفی که ناشی از پیچیدگی و گستردگی مقررات مالیاتی است دانست.
بررسی و ارزیابی آراء در مراجع همعرض صرفاً نمیتواند به تنهایی و بدون ذکر قیود محدودکننده منجر به تضمینی حقوق مؤدیان شود، بلکه لازم است تا علاوه بر رسیدگی در چند مرحله، در هر یک از مراحل محدودیتهایی اعمال شود. به عبارتی تجدیدنظر زمانی در مسیر عدالت خواهد بود که مراجع مزبور از شرایط لازم برخوردار باشند از جمله اینکه مرجع تجدیدنظر که ممکن است هیأتهای تجدیدنظر یا شورای عالی مالیاتی باشد، از اعضا و قضات مراجع سابق تشکیل نشده باشند، یا اینکه در نهایت امکان قانونی تجدیدنظر در دادگاه های قضایی فراهم شود و مؤدی از حق رسیدگی در مراجع قضایی محروم نگردد.
قانون اساسی به عنوان قانون برتر در نظام جمهوری اسلامی، در بردارنده اصولی است که مفهوم عدالت را مورد شناسایی و تأکید قرار داده است که ناظر بر احترام به حقوق و آزادیهای افراد است.
اگر چه در قانون اساسی و قانون مالیاتهای مستقیم اشاره مستقیم به مقوله عدالت مالیاتی نشده است لیکن با نگاه عمیق به اصول و مواد این قوانین با اطلاق تعابیری نظیر “نفی هر گونه ستمگری و سلطه پذیری و اجرای قسط و عدل”[۳۲۹]، “رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه های مادی و معنوی"،[۳۳۰] "تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون،”[۳۳۱] "برخورداری تمام مردم ایران از حقوق مساوی”[۳۳۲]، “قرار داشتن همه افراد اعم از زن و مرد، به طور یکسان در حمایت قانون”[۳۳۳]، ” برابری عموم در برابر محاکم و حق همگان در دسترسی به دادگاهها[۳۳۴]، میتوان چنین استدلال نمود که موضوع عدالت مالیاتی نیز از مواردی است که لزوم رعایت آن مستند به اصول قانون اساسی است.
قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۳/۱۲/۱۳۶۶ عمدهترین قانون در حوزه مالیات میباشد که بیشترین سهم را در تعیین مالیاتها و در نتیجه افزایش درآمد دولتها دارد. بررسی این قانون از منظر عدالت مالیاتی می تواند زمینه مناسبی را برای رعایت هر چه بیشتر این اصل در کلیه مراحل مالیاتستانی اعم از وضع، تشخیص، وصول و در نهایت حل اختلافات مالیاتی فراهم آورد و نواقص و نقاط قوت و ضعف این قانون را مشخص کند. ما در این بخش سعی خواهیم نمود تا به تمامی جایگاههای طرح موضوع عدالت از نگاه مالیاتی بپردازیم. بر این اساس مطالب در دو فصل که فصل اول آن به عدالت ماهوی و فصل دوم نیز به عدالت شکلی اعم از عدالت کیفری و عدالت رویهای اختصاص یافته جمعبندی شده است.
در این فصل ضمن بررسی موادی از قانون مالیاتهای مستقیم که مجرای طرح بحث در خصوص اصول عدالت مالیاتی میباشد، این نکته را بررسی خواهیم نمود که آیا مواد قانون مزبور با معیارهای عدالت مالیاتی ذکر شده در فصل قبل همخوانی دارد یا خیر؟
مطابق قانون مالیاتهای مستقیم، مالیاتها بر افراد و اشخاص بسیاری وضع شده است و برخی از اشخاص نیز از پرداخت آن بطور موقت یا دائمی معاف شده اند. ما در این گفتار بررسی خواهیم کرد مبنا و معیار مشمول و غیر مشمول دانستن آنها به چه علت بوده و آیا با موازین و مؤلفه های عدالت مالیاتی تناسب دارد یا خیر؟
مطابق ماده (۱) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۶۶، اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیات میباشند:
۲۲۵
۲۲۷
۲۳۰
۲۳۱
۲۳۴
۲۳۷
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۸
۱-۷-۵٫ اشکال گسست توجیه باور از واقعیت بر نظریه مبناگرایی ۲۵۳
۲-۷-۵٫ اشکال نظامهای بدیل بر نظریه مبناگرایی ۲۵۳
۲۵۴
۲۵۶
۲۵۹
۱-۱۰-۵٫ اثبات برون گرایی ۲۶۰
۲-۱۰-۵٫ اثبات نظریه انسجام برون گرا ۲۶۸
۲۶۸
۲۶۸
۲۶۹
۱-۱۱-۵٫ اشکال به نظریه انسجام برون گرا ۲۶۹
۲-۱۱-۵٫ اشکال به نظریه های برون گرا برای حل مشکل جدایی ۲۷۱
۲۷۳
نتیجه گیری و پیشنهادات ۲۷۸
۲۷۹
۲۷۹
۲۹۰
منابع ۲۹۱
واژهنامه ۲۹۹
مقدمه و کلیات
بیان مسأله تحقیق
موضوع معرفت شناسی « معرفت»[۱] است. از این رو در این علم به بررسی موضوعات و پرسشهای مرتبط با معرفت پرداخته می شود. واژه معرفت دارای سه معنا است: معرفت حاصل از آشنایی (مواجهه)،[۲] معرفت به چگونگی[۳] و معرفت گزارهای[۴]. معرفت حاصل از آشنایی عبارت از آشنایی بی واسطه شناسا با متعلق معرفت[۵] از طریق تجربه کردن آن است. در این نوع معرفت ما به خودِ موضوع معرفت مستقیماً آگاهی پیدا میکنیم. با مشاهده شهری که برای اولین بار به آن رفتهایم، به آن معرفت حاصل از آشنایی پیدا میکنیم. معرفت به چگونگی عبارت از معرفت به چگونگی انجام کارهای مختلف است. ما در فارسی نوعاً برای این معنا از معرفت، واژه « بلد بودن» را به کار میبریم. وقتی میگوییم حسن میداند که چگونه باید رانندگی کرد، مراد ما از این سخن این است که وی دارای مهارت رانندگی است. از چنین آگاهی به معرفت به چگونگی یاد میکنیم. اما معرفت گزارهای آنجایی است که متعلق معرفت، گزاره[۶] است؛ یعنی امری که قابلیت صدق و کذب دارد. معرفت شناسا به اینکه کرج مرکز استان البرز است، از سنخ معرفت گزارهای است. معرفت شناسان معمولاً به معنای سوم معرفت میپردازند. معرفت شناسان توجیه و صدق را از شرایط لازم مهم برای معرفت گزارهای تلقی می کنند. یکی از مشهورترین نظریات برای تبیین مؤلفه صدق و توجیه [۷]معرفت، نظریه انسجام گرایی[۸] است. نظریه انسجام صدق،[۹] نظریهای است که صدق هر باوری را به انسجام آن با مجموعه مشخصی از باورها میداند و بنابر نظریه انسجام توجیه،[۱۰] یک باور وقتی موجه است که عضوی از یک نظام [۱۱] منسجم از باورها باشد و برای اینکه نظامی از باورها منسجم باشد، باید باورهایی که آن نظام از آنها تشکیل می شود، با یکدیگر منسجم باشند. به گفته برخی معرفت شناسان اصلیترین اشکالی که به این دو نظریه وارد گردیده است، مشکل جدایی است. میتوان از این اشکال تقریرهای مختلفی بدست داد، اما کانون اصلی این اشکال بر این ایده استوار است که اگر صدق و توجیه یک باور صرفاً تابعی از انسجام آن باور با سایر باورها گردد، ارتباط توجیهی باور با واقعیت از بین میرود. عنوان مشکل جدایی را بر مجموعه ای از اشکالات که ناشی و از لوازم این ایده هستند، اطلاق کردهایم.
در این پایان نامه کوشش می شود پس از بررسی جوانب مختلفِ مشکل جدایی در نظریات انسجام صدق و توجیه، نسبت این مشکل را به این نظریات ارزیابی کرده و در مورد صحت و سقم آن داروی کند. در این تحقیق سعی بر این است که نشان داده شود که آیا راه برون رفتی برای این نظریه در مواجهه با این اشکال وجود دارد یا نه. البته با توجه به اینکه نظریه انسجام صدق، نظریه مقبولی میان معرفت شناسان معاصر - حتی آنان که به این نظریه در باب توجیه قائل هستند - نیست، به این مشکل معرفت شناسان آنچنانکه باید و شاید در این نظریه نپرداختهاند، از این رو تحلیل این مشکل در نظریه انسجام صدق نیاز به بررسی از ناحیه فیلسوف خاصی ندارد. لذا سعی میکنیم راجع به این مشکل اصلیترین نقض و ابرامها را بررسی کنیم. اما از آنجا که نظریه انسجام گرایی از مهمترین نظریات در ساختار توجیه است، نقض و ابرامهای متعددی راجع به این مشکل در میان معرفت شناسان در این نظریه مطرح گردیده است. ما این مشکل را در توجیه از منظر پویمن[۱۲]، پولاک[۱۳] و هارمان[۱۴] بررسی خواهیم کرد.[۱۵] هر کدام از این سه فیلسوف، کانون توجه خویش را معطوف به تقریر خاصی از مشکل جدایی در توجیه کرده اند که به آنها خواهیم پرداخت.
اهمیت موضوع
معرفت شناسی یکی از مهمترین و بنیادیترین شاخه های فلسفه است. تأثیر مباحث معرفت شناسی نه تنها بر دیگر شاخه های فلسفه، بلکه بر کل معارف بشری است. این پایان نامه به بحث راجع به دو مؤلفه اصلی « معرفت» می پردازد. هدف اصلی این پژوهش گشودن دریچههای جدید نظریات معرفت شناسی معاصر و عرضه دقیق آن برای آشنایی بیش از پیش فارسی زبانان با گفتمان معرفت شناسی معاصر است. تحقیق عمیقی راجع به این نظریه در باب مشکلی جدایی صورت نگرفته است و جای طرح آن در ادبیات فلسفی کشور ما خالی میباشد. هدف اصلی نگارنده ارائه و ارزیابی این مشکل در نظریه های انسجام صدق و توجیه است.
پرسش اصلی تحقیق
آیا نظریه های انسجام صدق و توجیه ضرورتاً با مسأله و مشکل جدایی مواجه میشوند یا نه؟ و در صورت مواجه چگونه این نظریه ها میتوانند بر این مشکل فائق آیند؟
پرسشهای فرعی تحقیق
فرضیه های تحقیق
فراوانی
درصد
درصد تجمعی
نوسازی و نگه داشت
۳۲
۲۵
۲۵
توسعهای
۴۳
۵/۳۲
۵/۵۸
پشتیبانی و خدمات جنبی
۵۳
۴/۴۱
۱۰۰
منبع: یافتههای تحقیق
تحلیلهای تک متغیره
در این قسمت به ارائه تحلیلهای تک متغیره و بررسی جداگانه هر یک از متغیرهای تحقیق خواهیم پرداخت که شامل نتایج آزمون t تک متغیره برای کلیه متغیرهای تحقیق است.
یادگیری نحوه مدیریت شراکتهای راهبردی
به منظور عدم تداخل با فرضیههای تحقیق گزاره مربوط به صورت سؤال مطرحشده است. فرضیه صفر در هر کدام به این صورت است که مقدار آن متغیر مساوی سه است.
نتایج آزمون t تک نمونهای در جدول ۴-۵ قابل مشاهده است. همان طور که مشاهده میشود فرضیه صفر مبنی بر اینکه یادگیری نحوه مدیریت شراکتهای راهبردی مساوی ۳ است تأیید نشده و با در نظر گرفتن مثبت بودن حدود بالا و پایین میتوان چنین نتیجهگیری کرد که یادگیری نحوه مدیریت شراکتهای راهبردی بالاتر از ۳ و در سطح مطلوبی واقع است
یادگیری نحوه همکاری باهم پیمانان استراتژیک
برای پاسخ به این سؤال آزمون t تک نمونهای کمک گرفتهشده است. نتایج آزمون در جدول ۴-۵ قابل مشاهده است. همان طور که مشاهده میشود فرضیه صفر مبنی بر اینکه یادگیری نحوه همکاری با همپیمانان استراتژیک مساوی ۳ است تأیید نشده و با در نظر گرفتن مثبت بودن حدود بالا و پایین میتوان چنین نتیجهگیری کرد که یادگیری نحوه همکاری باهم پیمانان استراتژیک بالاتر از ۳ و در سطح مطلوبی واقع است.
کسب دانش از هم پیمانان استراتژیک
برای بررسی میزان کسب دانش از هم پیمانان استراتژیک در پروژههای صنعت نفت و گاز کشور از سوی مجریان پروژه، آزمون t استفاده گردید. به منظور عدم تداخل با فرضیههای تحقیق گزاره مربوط به صورت سؤال مطرحشده است. فرضیه صفر در هر کدام به این صورت است که مقدار آن متغیر مساوی سه است.
• سؤال: میزان کسب دانش از هم پیمانان استراتژیک در پروژههای صنعت نفت و گاز کشور در چه سطحی است؟
برای پاسخ به این سؤال آزمون t تک نمونهای کمک گرفتهشده است. نتایج آزمون در جدول ۴-۵ قابل مشاهده است. همان طور که مشاهده میشود فرضیه صفر مبنی بر اینکه کسب دانش از هم پیمانان استراتژیک مساوی ۳ است تأیید نشده و با در نظر گرفتن مثبت بودن حدود بالا و پایین میتوان چنین نتیجهگیری کرد که کسب دانش از هم پیمانان استراتژیک بالاتر از ۳ و در سطح مطلوبی واقع است.
نتایج تحلیل آزمون t تک نمونهای برای ۳ متغیر اول (ارزش آزمون برابر ۳)
متغیر
مقدار آماره t
درجه آزادی
معناداری
تفاوت میانگین
فاصله اطمینان ۹۵% برای تفاوت میانگینها
۶
نوع شغل
۴۶/۱
۷
جنسیت
۳۹/۱
۸
سن
۱۲/۱
نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد که متغیر وجود نظارت و سیستم پاسخگویی به مشکلات (رتبه اول) را در بین متغیرهای تأثیرپذیر (با میانگین رتبه۴۱/۶) به خود اختصاص داده است. کیفیت پاسخگویی کارمندان (با میانگین رتبه برابر با ۴۵/۴) رتبه دوم، میزان تحصیلات با (با میانگین رتبه برابر با ۷۷/۳) رتبه سوم، میزان برآورده شدن انتظارات اداری (با میانگین رتبه برابر با ۷۶/۳) در رتبه چهارم، ثبات قوانین و مقررات اداری (با میانگین رتبه برابر با ۳۰/۳) در رتبه پنجم، نوع شغل (با میانگین رتبه برابر با ۴۶/۱)در رتبه ششم، جنسیت پاسخگو(با میانگین ۳۹/۱) در رتبه هفتم و میزان سن (با میانگین رتبه برابر با ۱۲/۱) در رتبه هشتم قرار دارد.
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱- مقدمه
موضوع اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر نگرش به قوانین و مقرارات اداری در شهر خرم آباد میباشد. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی بوده که با بهره گرفتن از روش پیمایش (نوع مقطعی آن) صورت گرفته است. پس از مطالعات مقدماتی و بررسی پیشینه و مبانی نظری و جهت شاخصسازی و عملیاتینمودن تحقیق از ۶ متغیر اصلی شامل؛ میزان برآورده شدن انتظارات اداری، کیفیت پاسخگویی کارمندان، ثبات قوانین و مقررات اداری، وجود نظارت و سیستم پاسخگویی به مشکلات، ویژگی های فردی(جنسیت، سن، تحصیلات) و نوع شغل، جهت طراحی سوالات تحقیق استفاده گردید و بر این اساس هر یک از متغیرهای فوق یکی از فرضیات تحقیق را تشکیل داد که عبارتند از:
به نظر می رسد بین میزان برآورده شدن انتظارات اداری و نگرش به قوانین و مقررات اداری رابطه معناداری وجود دارد.
به نظر می رسد بین کیفیت پاسخگویی کارمندان و نگرش به قوانین و مقررات اداری رابطه معناداری وجود دارد.
به نظر می رسد بین ثبات قوانین و مقررات اداری و نگرش به قوانین و مقررات اداری رابطه معناداری وجود دارد.
به نظر می رسد بین وجود نظارت و سیستم پاسخگویی به مشکلات و نگرش به قوانین و مقررات اداری رابطه معناداری وجود دارد.
به نظر می رسد بین ویژگی های فردی(جنسیت، سن، تحصیلات)، و نگرش به قوانین و مقررات اداری رابطه معناداری وجود دارد.
به نظر می رسد بین نوع شغل و نگرش به قوانین و مقررات اداری رابطه معناداری وجود دارد.
جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد ۱۵ سال به بالا و ساکن در شهرستان خرم آباد تشکیل می دهند که تعداد آنها بر اساس سرشماری سال۱۳۹۰ برابر یا ۲۷۴۳۵۹ نفر می باشد. حجم نمونه آماری نیز از طریق فرمول کوکران برابر با ۳۸۴ نفر برآورد گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته و در قالب یک پرسشنامه ۳۹ سوالی شامل سؤالات باز (بدون گزینه) و بسته (چند گزینهای) با طیف لیکرت و در یکی از سطوح سنجش اسمی، ترتیبی میباشد. جهت بررسی قابلیت اعتبار ابزار تحقیق از اعتبار صوری استفاده شده که این اعتبار بر پایه قضاوت داوران که دارای تخصص و صاحب اطلاع در این زمینه باشند صورت میپذیرد، که ابزار این پژوهش به وسیله دو تن از اساتید پژوهشگر و متخصص و صاحبنظر دانشگاه علوم و تحقیقات کرمانشاه مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین برای سنجش پایایی ابزار تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده شده که بدین منظور و در جریان یک مطالعه مقدماتی، در بین ۳۰ نفر از مراجعین ادارات شهر خرم آباد که عضو جامعه آماری بودند، بطور تصادفی اجرا شد و نتایج حاصل از آن با بهره گرفتن از نرم افزار spss و فرمول آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت که پس از اصلاحات لازم، نتایج حاصله نشان از پایایی مطلوب ابزار تحقیق میدهند. برای توزیع پرسشنامه و گردآوری داده های تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. هنگامی که ساختار جامعه پژوهش ناهمگون بوده و بتوان درون جامعه، قشرها، طبقه ها، یا گروه های گوناگون اما با درصدهای جمعیتی متناوب را مشخص نمود، از این روش نمونه گیری استفاده می شود. پس از گرد آوری داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار spss ورژن ۲۲ داده های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج به دو روش آمار توصیفی و استنباطی ارائه گردیده است. لازم به ذکر است که جهت آزمون فرضیات تحقیق از ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون دوربین واتسن، آزمون رگرسیون چند متغیره و همچنین از آزمون فریدمن استفاده شده است.
۵-۲- یافتههای توصیفی تحقیق
در این قسمت به ارائه آمارههای توصیفی و جداول مربوط به ویژگیهای جمعیتشناختی نمونه پرداخته میشود. شناخت ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه، از این جهت مفید است که به کمک آن مشخصات کلی جامعه مورد بررسی و ویژگیهای عمومی آن برای سایر محققان مشخص میشود. بعلاوه، این شناخت باعث میشود در تعمیم نتایج به جوامع دیگر، یا در طراحی سوالات تحقیقات آتی برای جوامع دیگر از این اطلاعات استفاده شود.
جنسیت پاسخگویان: همانطور که در فصل چهارم تحقیق و در آمار توصیفی نیز ذکر گردید از ۳۸۴ نفر پاسخگو، ۶۲٫۲ درصد از پاسخدهندگان مرد و ۳۷٫۸ درصد زن بودند. این امر نشان دهنده آن است که تعداد مردان از زنان بیشتر میباشد.
سن پاسخگویان: در ارتباط با میزان سن از ۳۸۴ نفر پاسخگو، ۳٫۲درصد ۱۳٫۸ درصد از پاسخدهندگان کمتر از ۲۵ سال، ۳۷٫۵ درصد بین ۲۶ تا ۳۵ سال، ۳۱٫۸ درصد بین
۳۶ تا ۴۵ سال، ۱۱٫۷ درصد بین ۴۶ تا ۵۵ سال و ۵٫۲ درصد ۵۶ سال و بالاتر سن داشتهاند. این امر نشان دهنده آن است بیشترین درصد پاسخ دهندگان مربوط به سن ۲۶ تا ۳۵ سال میباشند.
تحصیلات پاسخگویان: ۲۱٫۱ درصد از پاسخدهندگان دیپلم، ۱۳٫۵ درصد فوق دیپلم، ۳۷٫۰ درصد لیسانس،۲۳٫۲ درصد فوق لیسانس و ۲٫۶ درصد دکتری بودند و ۲٫۶ درصد به این پرسش پاسخ نداده اند. این امر نشان دهنده آن است که بیشترین درصد پاسخ دهندگان لیسانس میباشند
وضعیت تأهل پاسخگویان: از ۳۸۴ نفر پاسخگو، در پاسخ به سؤال (وضعیت تأهل) ۲۸٫۶درصد از پاسخدهندگان مجرد، ۶۶٫۴ درصد متأهل و ۱٫۳ درصد مطلقه بودند و ۳٫۶ درصد به این پرسش پاسخ نداده اند. که این امر نشان دهنده این است که بیشترین درصد از پاسخ دهندگان متأهل میباشند.
سمت شغلی: ۳۷٫۸ درصد از پاسخدهندگان کارمند، ۲۲٫۱ درصد آزاد، ۱۶٫۹ درصد فرهنگی، ۱٫۳ درصد بازنشسته، ۶٫۵ درصد خانه دار و ۲٫۳ درصد دانشجو بودند و ۱۳٫۰ درصد به این پرسش پاسخ نداده اند. این امر نشان دهنده آن است بیشترین درصد پاسخ دهندگان کارمند میباشند.
۵-۳- نتیجهگیری از فرضیات تحقیق
فرضیه اول: با توجه به نتایج فرضیه اول تحقیق که به بررسی ارتباط بین میزان برآورده شدن انتظارات اداری و نگرش به قوانین و مقررات اداری در بین شهروندان شهر خرم آباد میپردازد، و سطح معنیداری آزمون رگرسیون که برابر با ۰۰۱/۰ و کوچکتر از ۰۵/۰ می باشد، فرضیه اول با اطمینان ۹۵/۰ تائید میگردد. و نتایج آزمون این فرضیه نشان میدهد که میزان برآورده شدن انتظارات اداری تاثیر معناداری بر نگرش شهروندان شهر خرم آباد نسبت به قوانین و مقررات اداری دارد.
فرضیه دوم: با توجه به نتایج فرضیه دوم تحقیق که به بررسی ارتباط بین کیفیت پاسخگویی کارمندان و نگرش به قوانین و مقررات اداری در بین شهروندان شهر خرم آباد میپردازد، و سطح معنیداری آزمون رگرسیون که برابر با ۰۳۳/۰ و کوچکتر از ۰۵/۰ می باشد، فرضیه دوم با اطمینان ۹۵/۰ تائید میگردد. و نتایج آزمون این فرضیه نشان میدهد که کیفیت پاسخگویی کارمندان تاثیر معناداری بر نگرش شهروندان شهر خرم آباد نسبت به قوانین و مقررات اداری دارد.
فرضیه سوم: با توجه به نتایج فرضیه سوم تحقیق که به بررسی ارتباط بین ثبات قوانین و مقررات اداری و نگرش به قوانین و مقررات اداری در بین شهروندان شهر خرم آباد میپردازد، و سطح معنیداری آزمون رگرسیون که برابر با ۰۲۱/۰ و کوچکتر از ۰۵/۰ می باشد، فرضیه سوم با اطمینان ۹۵/۰ تائید میگردد. و نتایج آزمون این فرضیه نشان میدهد که ثبات قوانین و مقررات اداری تاثیر معناداری بر نگرش شهروندان شهر خرم آباد نسبت به قوانین و مقررات اداری دارد.
فرضیه چهارم: با توجه به نتایج فرضیه چهارم تحقیق که به بررسی ارتباط بین وجود نظارت و سیستم پاسخگویی به مشکلات و نگرش به قوانین و مقررات اداری در بین شهروندان شهر خرم آباد میپردازد، و سطح معنیداری آزمون رگرسیون که برابر با ۰۰۰/۰ و کوچکتر از ۰۵/۰ می باشد، فرضیه چهارم با اطمینان ۹۵/۰ تائید میگردد. و نتایج آزمون این فرضیه نشان میدهد که وجود نظارت و سیستم پاسخگویی به مشکلات تاثیر معناداری بر نگرش شهروندان شهر خرم آباد نسبت به قوانین و مقررات اداری دارد.
فرضیه چهارم: با توجه به نتایج فرضیه چهارم تحقیق که به بررسی ارتباط بین وجود نظارت و سیستم پاسخگویی به مشکلات و نگرش به قوانین و مقررات اداری در بین شهروندان شهر خرم آباد میپردازد، و سطح معنیداری آزمون رگرسیون که برابر با ۰۰۱/۰ و کوچکتر از ۰۵/۰ می باشد، فرضیه چهارم با اطمینان ۹۵/۰ تائید میگردد. و نتایج آزمون این فرضیه نشان میدهد که وجود نظارت و سیستم پاسخگویی به مشکلات تاثیر معناداری بر نگرش شهروندان شهر خرم آباد نسبت به قوانین و مقررات اداری دارد.
فرضیه ۵-۱: با توجه به نتایج فرضیه ۵-۱ تحقیق که به بررسی ارتباط بین جنسیت و نگرش به قوانین و مقررات اداری در بین شهروندان شهر خرم آباد میپردازد، و سطح معنیداری آزمون رگرسیون که برابر با ۷۰۳/۰ و کوچکتر از ۰۵/۰ می باشد، فرضیه ۵-۱ با اطمینان ۹۵/۰ تائید نمیگردد. و نتایج آزمون این فرضیه نشان میدهد که عامل جنسیت تاثیر معناداری بر نگرش شهروندان شهر خرم آباد نسبت به قوانین و مقررات اداری ندارد.
فرضیه ۵-۲: با توجه به نتایج فرضیه ۵-۲ تحقیق که به بررسی ارتباط بین میزان سن و نگرش به قوانین و مقررات اداری در بین شهروندان شهر خرم آباد میپردازد، و سطح معنیداری آزمون رگرسیون که برابر با ۲۳۲/۰ و کوچکتر از ۰۵/۰ می باشد، فرضیه ۵-۲ با اطمینان ۹۵/۰ تائید نمیگردد. و نتایج آزمون این فرضیه نشان میدهد که میزان سن تاثیر معناداری بر نگرش شهروندان شهر خرم آباد نسبت به قوانین و مقررات اداری ندارد.
فرضیه ۵-۳: با توجه به نتایج فرضیه ۵-۳ تحقیق که به بررسی ارتباط بین میزان تحصیلات و نگرش به قوانین و مقررات اداری در بین شهروندان شهر خرم آباد میپردازد، و سطح معنیداری آزمون رگرسیون که برابر با ۰۰۰/۰ و کوچکتر از ۰۵
این تحقیق میتواند مورد استفاده فراوانی از محققان علوم دینی، نهج البلاغه پژوهان، شارحان احادیث و دانشجویان رشته های ادبیات عرب قرار بگیرد. البته این گونه به نظر میرسد که بیشتر توجه به مباحث معرفتی نهج البلاغه معطوف شده است در حالیکه غنیترین مبانی بلاغت و وجوه اعرابی در سخنان ارزشمند امام (×) گنجانده شده است که میتواند مورد استفاده کسانی که علاقهمند به بحث اعراب و بلاغت در زبان عرب هستند، باشد.
فصل دوم
نهج البلاغه و جایگاه ادبی
امام علی (×)
نهج البلاغه این اثر ماندگار که از متون اولیه فرهنگ اسلامی است توسط ادیب علّامه مرحوم «سید شریف رضی» در سال ۴۰۰ هجری یعنی شش سال پیش از وفاتش از میان صدها کتاب و منبع گردآوری و تنظیم گردیده است. «شریف رضی» با حسن سلیقه و نبوغ ادبی و در سایهٔ دانش گستردهٔ خود و با بهره گرفتن از کتابخانهٔ شخصی خود و کتابخانهٔ بزرگ برادرش سید مرتضی و نیز کتابخانهٔ بی نظیر «شاپور بن اردشیر» وزیر شیعی «بهاءالدوله دیلمی» که متجاوز از ده هزار مجلد کتاب نفیس داشته است به گزینشی شگفت دست زد و از میان منابع و مآخذ مجموعهای از سخنان امام علی (×) را گرد آورد و با ترتیبی نیکو تدوین نمود.[۴] نهج البلاغه در لغت به معنای راه رسا و بلیغ سخن گفتن است. «سید رضی» کوشیده از میان احادیث منقول از امام علی (×) بلیغترین و زیباترین آنها را گزینش و در این مجموعه گرد آورد. نامى که «شریف رضى» براى این کتاب برگزیده نهج البلاغه یعنى «راه و روش بلاغت» است زیرا این کتاب درهاى بلاغت را به روى خواننده مىگشاید و طالبان بلاغت را بدان نزدیک مىسازد و نیاز دانشمند و دانشجو را برمىآورد و گمشده و خواستهٔ بلیغ و زاهد است و از آن روز که این کتاب گام به عالم فرهنگ و ادب نهاد و توسط «شریف رضى» به بار نشست، در میان دانشمندان و خطبا و اهل ادب جا باز کرد و بلند آوازه شد و شهرهٔ آفاق دانش گردید و ستارهٔ آن در شام و عراق و نجد و تهامه درخشید[۵] و هرکجا که رفت با استقبال مردم مواجه گردید و در مراکز علمى به درس و بحث از آن پرداختند زیرا علاوه بر معناى ارزنده و محتواى علمى و عمیق و همه جانبه داراى الفاظ و نگارشى بسیار بدیع و زیبا و سبک و شیوهیى هماهنگ و عالى است که در اوج نثر عربى قرار گرفته است.
«سید رضی» تمام علوم متداول آن روز را از استادان طراز اول عصر خویش فرا گرفت. تألیفات او در شمار عالیترین آثار دینی و علمی شیعه است و مشهورترین اثر جاویدان او کتاب بزرگ نهج البلاغه است که شهرت جهانی دارد و خود معرف نبوغ و شخصیت اوست.»سیدرضی» خطبهها و نامهها و کلمات مولا را که بعد از قرآن عالیترین دستور زندگی و سبب توجه مردم به مبدا و معاد است را از لابه لای کتب و رسائل بیرون آورده و با سبکی دلپذیر که حاکی از حسن سلیقه و ذوق سرشار اوست، مرتب نموده و مقدمهی فصیح و بلیغی را بر آن نوشت و در نتیجه این اثر بزرگ را به صورت کتابی جامع در اختیار جهانیان قرار داد. از زمان تألیف یعنی قرن چهارم هجری تا کنون بیش از صد کتاب در شرح و ترجمهٔ آن نوشته شده که معروفترین آنها شرح إبن أبیالحدید معتزلی، شرح إبنمیثم بحرانی، شرح شیخ محمد عبده و شرح میرزا حبیبالله خویی است. «سیدرضی» در ابتدا بیش از هر چیز شیفته کلام امام (×) شد که قلم به دست گرفت و سخنان آن حضرت را گرد آوری کرد و نام زیبای نهج البلاغه را بر آن نهاد. چنان که خود «سیدرضی» در مقدمهٔ این کتاب میگوید:
«چنین کتاب طراز فصاحت است و پیرایهٔ بلاغت، عربیت را بها افزاید و دین و دنیا را به کار آید که بلاغتی چنان، نه در گفتاری فراهم آمده و نه یک جا در کتابی، چه امیر مومنان سرچشمهٔ فصاحت و آبشخور بلاغت است. در گفتار ایشان رنگی از علم خداست و بویی از گفتار محمد مصطفی (|).»[۶]
إبن أبیالحدید در مقام و شأن جایگاه ادبی امام میگوید:
»او پیشوای فصاحت و سرور بلیغان است و در شأن کلامش گفتهاند از سخن خدا فروتر و از سخن مردمان فراتر است و تمام فصحا فن سخنوری را از سخنان و خطبههای او آموختهاند.»[۷]
علامهٔ فقید سید هبه الدین شهرستانی در کتاب «در پیرامون نهج البلاغه» چنین مینویسد:
«شخصی از یک دانشمند مسیحی به نام (أمین نخله) خواست که چند کلمه از سخنان علی (×) را برگزیند تا وی در کتابی گرد آورد و منتشر سازد. دانشمند مزبور در پاسخ وی چنین نوشت: از من خواستهای که صد کلمه از گفتار بلیغترین نژاد عرب (أبوالحسن) را انتخاب کنم تا تو آن را در کتابی منتشر سازی، من اکنون دسترسی به کتابهایی که چنین خواستهای را تأمین کند ندارم مگر کتابهایی چند که از جمله نهج البلاغه است. با مسرّت تمام این کتاب با عظمت را ورق زدم، به خدا نمیدانم چگونه از میان صدها کلمهٔ علی فقط صد کلمه را انتخاب کنم بلکه بالاتر بگویم نمیدانم چگونه کلمهای را از کلمهٔ دیگر جدا سازم این کار درست به این میماند که دانهٔ یاقوتی را از کنار دانهٔ دیگر بردارم، سرانجام من این کار را کردم در حالیکه دستم یاقوتهای درخشنده را پس و پیش میکرد دیدگانم از تابش نور آنها خیره میگشت. باور کردنی نیست که بگویم به واسطهٔ تحیّر و سرگردانی با چه سختی کلمهای را از این معدن بلاغت بیرون آوردم. بنابراین تو این صد کلمه را از من بگیر و به یاد داشته باش که این صد کلمه پرتوهایی از نور بلاغت و غنچههایی از شکوفهٔ فصاحت است. آری نعمتهایی که خدا از راه سخنان علی بر ادبیات عربی و جامعه عرب ارزانی داشته خیلی بیش از این صد کلمه است.»[۸]
فصاحت کلام و آرایش هنری بارزترین ویژگی نهج البلاغه است که آن را از دیگر کتابها متمایز و ممتاز ساخته و در فرهنگ و ادب اسلام جایگاه ویژه ای به آن بخشیده است. آرایشهای لفظی و معنوی کلام امام روح و جان شنونده را به تسخیر در میآورد و او را شگفت زده به دنبال خود میکشاند. این امتیاز نهج البلاغه براى فردى که سخنشناس باشد و زیبایى سخن را درک کند، نیاز به توضیح و توصیف ندارد. اساس زیبایى درک کردنى است نه وصف کردنى. نهج البلاغه پس از چهارده قرن براى شنوندهٔ امروز همان لطف و حلاوت و گیرندگى و جذّابیت را دارد که براى مردم آن روز داشته است. از چهارده قرن پیش تاکنون، جهان هزاران رنگ به خود گرفته، فرهنگها تغییر و تحول یافته و ذائقهها دگرگون شده است، ممکن است کسى بپندارد که فرهنگ قدیم و ذوق قدیم سخن على را مىپسندید و در برابرش خاضع بود، فکر و ذوق جدید به نحو دیگرى قضاوت مىکند، اما باید دانست که سخن على (×) چه از نظر صورت و چه از نظر معنى محدود به هیچ زمان و هیچ مکانى نیست.
بر هیچ کس پوشیده نیست که آن حضرت پیشوا و سرور سخن آوران است و اینکه کلام او اشرف کلمات و بلیغترین سخن پس از کلام خدا و پیامبر اکرم است.[۹]
استاد مطهری در بارهٔ سیدرضی و گزینش نام نهج البلاغه میگوید:
«سیدرضی مردی ادیب و سخن شناس بود، او شیفتهٔ سخنان امام علی بوده است و به خاطر همین شیفتگی که به ادب عموماً و به کلمات علی (×) داشته است بیشتر از زاویهٔ فصاحت و بلاغت و ادب به سخنان مولا نگریسته و به همین جهت در انتخاب آنها این خصوصیت را در نظر گرفته یعنی آن قسمتها بیشتر نظرش را جلب میکرده است که از جنبهٔ بلاغت برجستگی خاصی داشته و از این رو نام مجموعهٔ منتخب خویش را نهج البلاغه نهاده است.»[۱۰]
باید اذعان کرد که هیچ سندی گویاتر از الفاظ و معنی آن نیست و نهج البلاغه خود برترین حجت و دلیل صحت و راستی خویش است. نهج البلاغه نازلهٔ روح امیر مومنان (×) از وجوه مختلف بی نظیر و در والاترین مرتبه است. جاودانگی و عظمت نهج البلاغه برخاسته از عظمت و جاودانگی آفرینندهٔ آن است که از نفحه و الهام قدسی الهی برخوردار بوده، تا آنجا که حضرتش بدون نیاز به مطالعه و مشورت و مسیری که نویسندگان و گویندگان بشری دارند میگفته و مینوشته است.
اوج کلام او چون موج دریا و نسیم صحرا تا کرانههای بیکران رفته، شهر و بیابان را فراگرفته، بادیه نشین و دانشمند را سیراب و سرشار ساخته است و هر کس با کلام و خطابه آشنا، و از علم بیان و بلاغت و ذوق سلیم بهرهمند باشد اوج فصاحت و بلاغت را در کلام مولا نظاره گر است. راز بزرگ و جاودانگی کلمات امام این است که خاستگاه سخنان ایشان از یک منبع الهی ـ نبوی سرچشمه گرفته است. نکتهٔ مهم دیگر در صدور خطبهها و سخنان حضرت این است که امام (×) از نظر فصاحت و بلاغت و فن خطابه و ایراد سخنرانی در اوج بود و کسی به پای آن حضرت نمیرسید. علامه امینی (&) در این باره میفرماید:
«کلمات و خطبههای امیر مؤمنان علی (×)، خود شاهد صادقی است که آن حضرت امیر کلام و فرمانده و فرمانروای سخن بود همان طور که در جهاد و شجاعت پیشتاز بود، پس اوست خطیب بنام و قدرتمند انصار، زبان فصیح و شیرین خزرج و متکلم و سخنگوی بزرگ شیعه، زبان گویای عترت پاک و یکتا مجاهد در راه هدف مقدس خود با شمشیر و بیان، او خطیب تر از سحبان وائل، آن خطیب معروف عرب، و سخنورتر از قس ایادی و راستگوتر در کلامش از قطاه بود.»[۱۱]
جرج جرداق مسیحی نویسنده معروف لبنانی در کتاب ارزنده خود به نام « الامام علی صوت العداله الانسانیه» میگوید:
«نهج البلاغه در بلاغت فوق بلاغت است. قرآنی است که از مقام خود اندکی فرود آمده است و هم او میگوید: جاذبههای کلمات امام علی (×) آنچنان شوری در من ایجاد کرد که ۲۰۰ بار نهج البلاغه را مطالعه کردم.»[۱۲]
نهج البلاغه در طول هزار سال عمر خود در دسترس دانشمندان، طلاب و اهل علم بوده است و به مطالعه و حفظ آن میپرداختند و در خطابهها بدان استناد و تبرک میجستند و اندیشمندان و محققان بر آن شرح و تفسیر مینوشتند و به ترجمهٔ آن اقدام میکردند .افزون بر این هر کس که به فن خطابه و سخنوری آشنا باشد و از علم بیان و ذوق و استعداد برخوردار باشد تشخیص میدهد که این سخن در چه سطحی از بلاغت است. گفتار و نوشتار و ادبیات زیبا، جذاب و همراه با ضوابط فصاحت و بلاغت، یکی دیگر از مصادیق زیبایی است که امیر بیان و پیشوای بلاغت، سرچشمهٔ آن است. سرآمد فصاحت در این باره میفرماید:
«زیباترین و بهترین سخن آن است که نظام نیکو آن را آراسته باشد و خواص و عوام مردم آن را بفهمند.»[۱۳]
گزیدهگویی، بهرهمندی و عبرتآموزی از گذشتگان، یادآوری مرگ و قیامت، توجّه به کارکردهای مثبت و منفی و جاذبههای لفظی و تعبیری، از هنرهای کلامی است که مخاطبان را شیفتهٔ خود میسازد. امیرمؤمنان در نهج البلاغه، این تابلوی هنر و زیبایی، از هنرهای کلامی فراوانی بهره جسته است.
إبن أبیالحدید، شارح نهج البلاغه در وصف یکی از خطبههای نهج البلاغه مینویسد:
«سوگند به کسی که همهٔ امتها به او سوگند میخورند، من این خطبه را در مدت پنجاه سال تاکنون بیش از هزار بار خواندهام. هیچ بار در آن تأمل نکردم، مگر آن که در من خشیت و خوف و پندی ایجاد کرد و در دلم تأثیر نهاد و مرا به لرزه آورد. هیچ بار در آن تأمل نکردم، مگر آن که به یاد مردگان از خویشاوندان و نزدیکان و دوستانم افتادم و چنین تصور کردم که آن را که حضرت به توصیف حالش پرداخته، خود من هستم. در این زمینه بسیاری از خطبا و فصحا داد سخن دادهاند و من آنها را مکرر خواندهام، ولی هیچ کدام تأثیر کلام امیرالمؤمنین را بر من نداشته است.»[۱۴]
إبن أبیالحدید در مقایسهٔ خطبهی «ابن نباته» که از ادبای قرن چهارم بود و مردم را به جهاد برانگیخت با خطبهی ۲۷ نهج البلاغه، که متضمن دعوت مردم به جهاد است میگوید:
«اگر بخواهیم از دایرهی انصاف دور نشویم، باید نسبت آن دو را، نسبت شمشیر چوبین با تیغ فولادین بدانیم، گرچه خطبهی ابننباته از صناعات بدیعی بهرهمند است، ولی کلام امیر مؤمنان (×) در اوج آسمان است.»[۱۵]
کلام علی (×) علاوه بر بهرهمندی از واژگان متناسب و بلیغ از آهنگ و موسیقی خاصی برخوردار است که در روح مخاطبان نفوذ میکند. امام علی (×) در کلام خود از صناعات ادبی، زیباییها و شگفتیهای طبیعت بهره میگرفت، با بهره گرفتن از تمثیل، موضوعات و مباحث عقلی را تفهیم میکرد و با تشبیه معقول به محسوس، مردم عوام را نیز به حقیقت نزدیک میساخت.
بنای شکوهمند نهج البلاغه را معماری جز امام علی (×) نیست، هم چنان که گاه آفتاب فروزان را در میانهی آسمان لکه ابرهای تیره از دیدگان پنهان میکند و یا از درخشندگی اشعهی آن میکاهد، تعصبات، خودخواهی و خودمحوری های فکری افراد مغالطهکار چون ابرهای سیاهی است که حقایق را میپوشاند و با پراکندن تخم شک و بدبینی دید و اعتقاد افراد را نسبت به حقیقتی یا اثری و شخصیتی منحرف و متزلزل میکنند و نهج البلاغه نیز از جمله کتابهایی است که متأسفانه در گذر تاریخ از این آسیبهای فرهنگی مصون نمانده است، اما با این وجود تا کنون صدها کتاب و مقاله و شرح توسط دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان نگاشته شده و هیچ یک از آنها در انتساب این کتاب به امام تردیدی به خود راه ندادهاند و از زمان تألیف نهج البلاغه (سال ۴۰۰ هجری) تا عصر حاضر اسلام شناسان عالیقدری از شیعه و سنی نظیر «إبن أبیالحدید معتزلی»، «علّامه حلی»، «قاضی نور الله شوشتری»، «کاشف الغطاء»، «شیخ محمد عبده»، «سید هبهالدین شهرستانی» و….. با دلایل منطقی و خردپسند انتساب نهج البلاغه را به امام علی (×) مدلّل و تأیید کردهاند.[۱۶]
کوتاه سخن اینکه نهج البلاغه تصویری از آفتاب حقیقت، پیشوای خدا پرستان و پرهیزکاران، آزادهٔ عالم، امام علی (×) است و با توجه به این واقعیت گفتهٔ خواجهٔ شیراز آمده است:
«قلم را آن زبان نبود که سرّ عشق گوید باز ورای حدّ تقریر است شرح آرزومندی»[۱۷]
ساختار نهج البلاغه، سخنانی شگفت انگیز در مورد توحید، عدل، خلقت، زن و مرد، تقوا، مذمت دنیا، شیطان، امتیازات خاندان رسالت، اوصاف متقین، مؤمنین، منافقین، توضیح بعضی از آیات قرآن، دربارهٔ بنی امیه، یاد مرگ، دولتها و ملتها، فضائل و رذایل اخلاقی، مشاوره، توبه، توکل، شکر و کفر نعمت، عاقل و جاهل، انواع جهاد، راه آسایش دنیا، عدالت و…. میباشد و این عناوین تنها شمّهای اندک از موضوعات مطرح شده در کلام مولا میباشند که هر کدام تشنگان معرفت را سیراب خواهند کرد. سخنان آن حضرت در این کتاب بر مدار سه اصل استوار است:
باب اول: خطبهها و اوامر، باب دوم: نامهها و رسائل و وصایا، باب سوم: کلمات قصار، حکمت آمیز و مواعظ. تقسیم این مجموعه در سه محور مذکور ابتکار شخصى سیدرضی است و با توجه به ویژگیهاى بلاغى و ادبى هر یک از محورها ارزش ابتکار ایشان روشن و بى نیاز از توضیح است.
در این مورد به گفتار خود سیدرضى در مقدمهٔ نهج البلاغه اشاره میشود:
«دیدم که سخنان امام بر محور سه مضمون است و از سه دسته نفایس گفتار مشحون، خطبه و فرمان، نامه به این و آن، حکمت و اندرز براى پند پذیران. به توفیق خدا به کار پرداختم و نخست خطبههاى اعجاب انگیز، پس نامههاى دلاویز و سپس سخنان کوتاه حکمت آمیز را فراهم ساختم. براى هر یک بابى گشودم و در هر باب برگهایى افزودم، تا آنچه اکنون در نظرم نیاید و در آینده بدست آید در آن جاى دهم. اگر سخنى از او بدست رسید که گفتگو و مقالى یا پاسخ سئوالى یا خواهش یا حسب حالى است که از آن سه باب نیست و از قاعدهٔ نهاده برون است، در بابى جاى دادم که با آن مناسب و موزون است یا شبیه و همگون.»[۱۸]
آن سان که از مقدمهٔ سیدرضى نیز نقل شد وى نهج البلاغه را در سه بخش خطبهها، نامهها و حکمتها فراهم نموده است که در اینجا به اختصار به آنها اشاره میشود.
نخستین و گستردهترین بخش نهج البلاغه همین بخش است که ۲۴۱ خطبه را در خود جاى مىدهد. در خطبهها به موضوعات گوناگونى برمىخوریم، از فلسفه و الهیات و مباحث مربوط به صفات الهى و جبر و اختیار گرفته تا مسایل فقهى شرعى، بحث درباره رسالت و معرفى مقام والاى رسول اکرم (|)، از بیان عبرتهاى تاریخى گرفته تا مسایل اجتماعى، از پدیدارشناسى گرفته تا توصیههاى ژرف و دقیق اخلاقى و از توبیخ یا نقد گرفته تا حماسه آوریهاى ادبى و توصیه هاى نظامی. بخش خطبهها در نهج البلاغه از دو بخش بعدى که نامهها و سخنان کوتاه امام (×) را در بر دارد، مفصلتر و بلندتر است.
در این میان برخى از خطبهها نامورترند که از آن جمله است: خطبهٔ «شقشقیّه» که سوّمین خطبه است، خطبهٔ«اشباح» که در ترتیب «صبحى صالح» خطبهٔ شماره ۹۱ و در ترتیب «فیض الاسلام» خطبهٔ شماره ۹۰ است، «خطبهٔ قاصعه» که در ترتیب «صبحى صالح» به شمارهٔ ۱۹۱ و در ترتیب «فیض الاسلام» ۲۳۳ آمده است، خطبهٔ «متّقین» که در ترتیب «صبحى صالح» به شمارهٔ ۱۹۳ و در ترتیب «فیض الاسلام» به شمارهٔ ۱۸۴ آمده است.