نمودار (۳-۷): نمودار پراکنش شاخص بهای عمدهفروشی سوختهای معدنی و شدت انرژی منبع: محاسبات تحقیق ۳-۷- رشد اقتصادی و شدت انرژی نمودار (۳-۷) به بررسی رابطهی بین تولید سرانه و شدت انرژی طی سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۰ پرداخته است که در آن شدت انرژی به عنوان متغیر وابسته و شاخص تولید سرانه به عنوان متغیر توضیحی در نظر گرفته شده است. با فرض ثبات تأثیر سایر متغیرها، رابطهای ضعیف و مثبتی بین تولید سرانه و شدت انرژی برقرار است. نمودار (۳-۸): نمودار پراکنش تولید سرانه و شدت انرژی منبع: محاسبات تحقیق ۳-۸- جمعبندی در این فصل ابتدا روند متغیرهای شدت انرژی، کارایی انرژی، جهانی شدن، قیمت حاملهای انرژی و رشد اقتصادی در ایران مورد بررسی قرار گرفت. بررسی روند این متغیرها حاکی از آن است که این متغیرها با نوساناتی همراه بوده اند. شدت انرژی طی دوره (۱۳۹۰-۱۳۵۸) دارای روند صعودی و کارایی انرژی روند نزولی بوده اند. علت نوسانات را میتوان به عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از قبیل: همچون جنگ تحمیلی، تغییرات قیمت نفت و سیاستهای اقتصادی نسبت داد. پس از بررسی روند متغیرها، با بهره گرفتن از نمودار پراکنش رابطهی بین متغیرهای کارایی انرژی، جهانی شدن و قیمت حامل های انرژی با شدت انرژی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسیها نشان داد که با فرض ثابت بودن سایر عوامل موثر، بین کارایی انرژی و شدت انرژی رابطه منفی برقرار است. همچنین رابطهی بین جهانی شدن و شدت انرژی رابطهی ضعیف و مثبت است و این در حالی است که رابطه مثبت بین قیمت حامل های انرژی و رشد اقتصادی با شدت انرژی مثبت ارزیابی شد. فصل چهارم: روششناسی تحقیق ۴-۱- مقدمه این فصل به روششناسی تحقیق اختصاص یافته است. بدین صورت که ابتدا مدل، نمونهی آماری و منابع آماری دادههای جمع آوری شده بیان شده است. سپس روش تخمین به اختصار توضیح داده شده و بخش پایانی نیز به نحوهی برآورد مدل با این روش و معرفی آزمونهای مربوطه اختصاص دارد. ۴-۲- مدل تحقیق هدف اصلی این مطالعه، بررسی جهانیشدن بر روی شدت انرژی است. در این راستا از چارچوب الگوی مورد بررسی در مطالعهی برنستین[۵۸] (۲۰۰۳) استفاده میشود. مدل به صورت زیر میباشد: (۴-۱) در عبارت فوق L بیانگر لگاریتم متغیرها، t بیانگر واحد زمان است و متغیرها شامل: : شدت انرژی : شاخص جهانیشدن : شاخص کارایی انرژی : قیمت حاملهای انرژی تولید ناخالص داخلی سرانه معرف عبارت اخلال تصادفی است. تعریف عملیاتی و منبع آماری متغیرهای معادلهی (۴-۱) به شرح ذیل است: شدت انرژی[۵۹]: یکی از مهمترین پارامترهای اقتصاد انرژی بوده و نشان دهنده میزان انرژی مصرف شده جهت تولید ناخالص داخلی یک کشور می باشد. به عبارتی میزان مصرف انرژی به ازای هر واحد از تولید کالاها و خدمات را شدت مصرف انرژی و یا به طور خلاصه، شدت انرژی می نامند. شاخص شدت انرژی بر حسب بشکه معادل نفت خام به میلیون ریال می باشد. (منبع دادهها: ترازنامه انرژی). کارایی انرژی[۶۰]: شاخص کارایی انرژی از تقسیم ارزش تولید ناخالص داخلی کشور به مصرف نهایی انرژی به دست می آید و یکی از مهمترین ابزارهای سنجش کیفیت مصرف انرژی در هر کشور است. میزان تولید کالاها و خدمات به ازای مصرف هر واحد انرژی را کارایی انرژی مینامند. واحدهای متفاوتی برای اندازه گیری کارایی انرژی وجود دارد. در این مطالعه هزار ریال به ازای هر بشکه نفت خام ، معیار محاسبات میباشد. (منبع داده ها: ترازنامه انرژی) جهانیشدن[۶۱]: داده های آماری مربوط به متغیر جهانیشدن از شاخص جهانیشدن (KOF)، (دیرهر۲۰۱۴)[۶۲] اقتباس شده است که این شاخص ۲۰۷ کشور را از ۳ منظر جهانیشدن اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در بازه زمانی (۲۰۱۱-۱۹۷۰) مورد بررسی و رتبه بندی قرار داده است. جهانیشدن اقتصاد، یکپارچگی اقتصادی را براساس شاخص های: تجارت، سرمایه گذاریمستقیم خارجی و پرتفوی، پرداخت درآمد به اتباع خارجی، متوسط نرخ تعرفه، مالیات بر تجارت بین المللی و محدودیتهای حساب سرمایه به صورت کمی بیان می کند. قیمت حاملهای انرژی[۶۳] : از شاخص بهای عمده فروشی سوختهای معدنی و فراوردههای آن به عنوان شاخص قیمت حاملها انرژی استفاده می شود. شاخص عمده فروشی، معیار سنجش تغییرات متوسط قیمت کالاها در بازارهای عمدهفروشی نسبت به سال پایه، شاخص بهای عمدهفروشی کالاها نامیده می شود. این شاخص برای اندازه گیری تغییرات سطح عمومی قیمتها محاسبه می شود و نموداری از تغییرات قیمتها در سطح تولیدکننده و عرضهکننده دست اول است. رشد اقتصادی[۶۴] : رشد اقتصادی، دلالت بر افزایش تولید یا درآمد سرانه دارد. اگر تولید کالاها یا خدمات به هر وسیله ممکن در یک کشور افزایش پیدا کند، میتوان گفت که در آن کشور، رشد اقتصادی اتفاق افتادهاست. ما از تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان شاخص رشد اقتصادی استفاده میکنیم. لازم به ذکر است، میزان تولید ناخالص داخلی یکی از مهمترین شاخص های عملکرد اقتصادی است، چرا که این شاخص اندازه اقتصاد یک کشور و ظرفیتهای تولیدی آن را نشان میدهد. تولید ناخالص داخلی، بنا به تعریف، ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک سال در یک کشور تولید می شود. البته باید توجه داشت که میزان رفاه و برخورداری مردم یک کشور، صرفا به واسطه تولید ناخالص داخلی تعیین نمی شود، بلکه شاخص بهتر، تولید ناخالص داخلی سرانه که میزان تولید به وسیله هر نفر را به صورت سرانه نشان میدهد. در واقع رفاه مردم یک کشور متاثر از تولید ناخالص داخلی و میزان جمعیت آن کشور است که در تولید ناخالص داخلی سرانه منعکس می شود. دورهی زمانی این پژوهش ۱۳۹۰-۱۳۵۸ و نمونهی آماری مورد بررسی کشور، ایران است. کلیه تجزیه و تحلیل اطلاعات و تخمین مدل با بهره گرفتن از تکنیکهای اقتصادسنجی سری زمانی و نیز به کمک نرمافزارهای Microfit4 و Eviews7 صورت میگیرد. ۴-۳- معرفی روش تحقیق در الگوهای پویا، جهت از بین بردن تورش ناشی از حجم کم نمونه، وقفههایی از متغیر وابسته در مدل در نظر گرفته میشود که هرچه مقدار وقفهها بیشتر باشد، ضرایب تورش کمتری خواهند داشت. یکی از الگوهایی که در این زمینه به کار میرود، الگوی [۶۵]ARDL میباشد که محقق را در رسیدن به اهداف فوق کمک میکند. در این مطالعه، برای انجام آزمون همانباشتگی و تخمین مدل از الگوی خودرگرسیونی با وقفههای گسترده (ARDL) استفاده شده است. دلیل این انتخاب، مزیتهایی است که این روش نسبت به سایر روشهای مشابه مانند انگل-گرنجر (۱۹۷۸) و جوهانسون-جوسیلیوس (۱۹۹۰) داشته و لذا به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. روش ARDL به دلیل در نظر گرفتن واکنشهای پویای کوتاه مدت موجود میان متغیرها، برآورد بدون تورشی از ضرایب بلندمدت بدست میدهد و بر خلاف سایر روشها، حتی در نمونههای کوچک هم نتایج قابل اعتمادی ارائه میکند. علاوه بر این در روش ARDL بر خلاف سایر روشهای همانباشتگی، نیازی به یکسان بودن درجهی همجمعی متغیرهای موجود در مدل نیست و تنها در صورتی که متغیرهای الگو (۲)I نباشند، امکان تخمین و استخراج رابطهی بلندمدت با متغیرهای تحقیق با درجهی همجمعی I(0) و (۱)I وجود دارد. روش ARDL علاوه بر برآورد روابط بلندمدت امکان برآورد روابط پویا و کوتاهمدت و سرعت تعدیل عدم تعادل کوتاهمدت را فراهم میسازد. ۴-۳-۱- روش ARDL وجود همانباشتگی بین متغیرهای یک مدل اقتصادی نه تنها نشاندهندهی وجود رابطهی تعادلی بلندمدت بین متغیرهای آن مدل است، بلکه به این مفهوم است که میتوان مدل مورد نظر را به روش OLS برآورد نمود. اما زمانی که حجم نمونهی مورد بررسی کوچک باشد، استفاده از روش OLS باعث خواهد شد که برآوردهای بدست آمده تورشدار باشند و در نتیجه استنتاجات آماری که بر اساس آنها انجام میگیرد، بیاعتبار خواهد بود. برای رفع این مشکل معمولاً از الگوهای پویا که تغییرات کوتاهمدت را نیز دربرمیگیرند استفاده میشود. مدل ARDL پویاییهای کوتاهمدت را در خود گنجانده و در نتیجه موجب میشود تا ضرایب الگو با دقت بیشتری برآورد شوند. اگر رابطهی زیر نشاندهندهی یک رابطهی بلندمدت بین دو متغیر X و Y باشد: (۴-۳) سادهترین رابطهی پویا که برای رابطهی فوق میتوان نوشت به صورت زیر است: (۴-۴) در صورتی که از طرفین معادلهی فوق، مقادیر و را کم کرده و رابطهی بدست آمده را مرتب کنیم، خواهیم داشت: (۴-۵) حال اگر طرفین را بر تقسیم نماییم، به رابطهی زیر خواهیم رسید: (۴-۶) β نشاندهندهی رابطهی بلندمدت X و Y با در نظر گرفتن پویاییهای کوتاهمدت است. با افزایش تعداد وقفههای متغیرهای موجود در مدل میزان تورش برآوردها کاهش مییابد. ولی تعیین تعداد وقفهها در مدل ARDL از اهمیت ویژهای برخوردار است. هر چه تعداد وقفهها بیشتر باشد، نتایج بدست آمده مطمئنتر خواهد بود؛ اما در نمونههای کوچک وجود وقفههای زیاد باعث از دست رفتن درجهی آزادی میشود. لذا باید در انتخاب حداکثر وقفهی موجود در مدل نهایت دقت را نمود. بر این اساس میتوان رابطهی پویا را با تعداد وقفههای بیشتر به صورت زیر نوشت: (۴-۷) معادلهی (۴-۷) به الگوی خود توضیح با وقفههای گسترده ARDL مشهور است. در این معادله برداری از متغیرهایی همچون عرض از مبدأ، متغیرهای مجازی، روند زمانی یا متغیرهای برونزا با وقفههای ثابت است (نوفرستی، ۱۳۷۸، صص ۹۶-۹۱). یک الگوی خود رگرسیونی با وقفههای گسترده، به طور کلی به صورت نشان داده میشود که اگر متغیر وابسته و متغیر توضیحی باشد، مدل ARDL به صورت زیر خواهد بود: (۴-۸)
نقشه ۴-۵: رتبه بندی نهایی محلات شهر بناب به لحاظ میزان خلّاقیت با بهره گرفتن از مدل تاپسیس ۱۱۵ فصل اوّل (طرح تحقیق) ۱-۱- مقدمه به نظر میرسد که امروزه رقابت اصلی در فرایند جهانی شدن بین مراکز شهری میباشد و میان دولتها و ملّتها نیست. اما رقابتی که بین شهرها در عصر جهانی شدن وجود دارد یا خواهد داشت، در جذب افراد متخصص است. اگر در گذشته جذب کارگر ماهر و نیمه ماهر مد نظر بود، اکنون رقابت در جذب کسانی است که در زمینه تکنولوژیکی و اطّلاعات مهارت دارند. شهرها، امروز و در آینده سعی می کنند محیطی را فراهم سازند که متخصصین راغب شوند در آن محیط زندگی کنند و در مقابل تخصص خود را بدون دغدغه در اختیار جامعه قرار دهند(سیف الدینی و همکاران، ۱۳۸۶، ۱۰). سیر تحولات جهانی بویژه در حوزه اقتصاد توجه حوزه های حاکمیتی و بنگاههای بخش خصوصی را به اقتصادهای دانش بنیان جلب نموده است. در پیشرفت سریع اقتصادهای دانش بنیان، شهرها و مقوله مدیریت شهری نقش کلیدی را به خصوص در دو دهه اخیر ایفا نموده و از همین رو بسیاری از شهرهای دنیا، منافع اجتماعی و اقتصادی حاصل از اقتصاد خلّاق و توسعه آن را به عنوان یک اولویت راهبردی در برنامه ریزی شهری مدنظر قرار دادهاند. در جهان امروز در شهرهایی که از ساختار مناسب در حوزه اقتصادی و زیرساختهای شهری موردنیاز جهت تامین نیازهای خدماتی مصرف کننده و تولیدکننده و ارتباط گسترده با سایر نقاط جهان برخوردار است، حرکت توسعهای به سمت “شهرهای خلّاق” جهت بهره گیری موثر از ظرفیتها و توانمندیهای موجود امری ضروری است. چراکه این شهرها میتوانند به عنوان موتورهای محرک شکل گیری خلّاقیت، اقتصاد مبتنی بر دانایی، صنایع خلّاق و اقتصاد پویا عمل نموده و در بسترهای تلفیقی فرهنگی و اجتماعی تبلور یابند. این موتورهای محرک سرمایه های انسانی خلّاق را جذب و رشد و توسعه اقتصادی شهر را به دنبال خواهد داشت. ۱-۲- تعریف مساله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق: در عصر جهانی شده امروز که تعاملات و فرایندهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به شدت درهم تنیدهاند، توسعه طرحها و برنامه های اقتصاد فرهنگی در شهرهای بزرگ جهان به یکی از ارکان توسعه پایدار شهری تبدیل شده است. شهر به عنوان یک پدیده ماهیتاً فرهنگی و اجتماعی در عین برخورداری از یک کالبد فیزیکی از کالبد محتوایی و فرهنگی نیز برخوردار است. گاهی اوقات شهروندان میتوانند شاهد رشد سریع یک شهر و حرکت به سوی پراکندگی شهری باشند که بسیاری از ویژگیهای اصلی خود را در بین حومههای جدید از دست می دهند به گونه ای که هزینه های زندگی افزایش پیدا می کند. در این زمان مدیران شهری اقداماتی نظیر اجرای برنامه های مؤثر کاربری زمین، منطقهبندی و استفاده مجدد از زمینهای رها شده در مرکز شهر، جهت رسیدگی به این مشکلات انجام می دهند.(۲۵ ,Florida, 2004). اما این برنامه ها به طور گسترده منجر به درهم آمیختگی و افزایش تراکم و گسترش عمودی شهرها به ویژه در مراکز شهری می شود و مراکز شهری حس مکانی خود را از دست می دهند( ۱۸۸,۲۰۰۷ ,McCann). هر چند این روند منجر به گسترش مراکز علمی، فناوری، نوآوری و نهایتاً گسترش سرمایه های انسانی خلّاق میگردد، اما تا زمانی که این چنین توسعهای بر مبانی نظری سنتی شکل بگیرد، پیامدهایی چون افزایش بیکاری، افزایش نابرابری فضایی در داخل شهر و بدتر شدن شکاف اجتماعی و اقتصادی را به دنبال دارند(موسوی، ۱۳۹۳، ۲۰). اولبنبار «دبور» در سال ۱۹۶۷ مبحثی با عنوان «شهر تماشایی یا شهر نمایش» مطرح کرد. نظر او ظهور پیش از موعد ایدههای تلفیق فضای اقتصادی و فرهنگی در مقیاس انسانی به ویژه در موضوعاتی نظیر فضاهای مولد جدید، مجموعههای فرهنگی و به نمایش در آوردن محیطهای بصری که در مادر شهرهای اصلی سراسر جهان بسیارند(۲۰۰۶ ,J. SCOTT). ریچارد فلوریدا[۱] اولین کسی است که بحث شهرهای خلاق را مطرح نمود او اولین کتاب خود را تحت عنوان کریتیو کلس(Creative Class) در سال ۲۰۰۲ میلادی منتشر و پس از آن در سال ۲۰۰۵ میلادی کتاب دیگری را برای تقویت موضوع خود منتشر نمود(رفیعیان، ۱۳۸۹، ۱۲۱). شهر خلّاق مکانی برای رشد و نمو خلّاقیتها است. شهر خلّاق منزلی برای خلاقیتهای هنری، نوآوریهای علمی و تکنولوژیکی و صدایرسای فرهنگهای رو به رشد است. شهری که همه پتانسیلهای خلّاق خود را جامه عمل میپوشاند و پرچمدار فعالیتهای فرهنگی و توسعهای است. یک شهر خلاق یک شهر پویا از لحاظ یادگیری فرهنگی و بین فرهنگی است. در این شهر، هر شهروند اطمینان خاطر به استفاده از ظرفیتهای علمی، فنی، هنری و فرهنگی خود دارد(ابراهیمی، ۱۳۸۷، ۶۵). عناصر کلیدى که براى به وجود آمدن مناطق و شهرهاى خلاق مطرحاند شامل: شبکهاى از تولید کنندگان منطقهاى، بازار نیروى کار محلى یعنى تکنسینها و کارگران خلّاقى که در یک منطقه استقرار دارند و میتوانند در شکلگیرى توسعه خلّاقیت در شهر و منطقه اثرگذار باشند و رقابت و همکارى بین مجموعهاى از شهرها که بتوانند عنصر خلّاقیت را به منطقه و شهر تزریق کنند. مباحث مطرح درا ین زمینه بیشتر مربوط به مناطق کلانشهرى و شهرهاى بزرگ است و هرچه قدر که از شهرهاى بزرگتر دور میشویم، بحث مربوط به خلّاقیت، بیشتر به عناصر سنتى تا عناصر جدید ارتباط پیدا می کند.اما امروزه عناصر سنتى مانند جواهرآلات با وجود سنتى بودن، میتوانند به عنوان یک صنعت خلّاقیت آفرین تاثیر خود را بر شکلگیرى شهر خلاق بگذارند(MUSTURD, 2001). همچنین از جمله ویژگیهاى عمومى هر شهر خلاق این است که مکانى جذاب براى کار کردن و زندگى شهروندان خود (به خصوص براى نسل جوان)، مکانى جذاب براى گردشگران (صنعت توریسم)، توانمند در شکوفایی بخشهاى مختلف اقتصادى (از راه به کارگیرى فناورى و مدیریت صحیح آن) و همچنین مرکز جذب بنگاههاى مختلف اقتصادى نوظهور (خوشه ها و مراکز تحقیقاتى به ویژه در زمینه فناوریهاى برتر High-Tech) باشد(ابراهیمی، ۱۳۸۷). نظریه سرمایه خلاق فلوریدا بیان میدارد افراد خلاق موجب قدرتمند شدن شهر و رشد اقتصادی ناحیهای میشوند و این افراد مکانهایی را برای زندگی ترجیح می دهند که دارای ویژگیهای نظیر خلاقیت و نوآوری، متنوع و تسامح باشد.(۳۴ ,Florida, 2005). بنابراین شهرها برای موفقیت در جهان امروز باید افراد بسیار خلاق را جذب و حفظ کنند. شهر خلاق[۲] از مباحث جدید در حوزه مطالعات شهری توسط جغرافیدانان، اقتصاددانان و جامعهشناسان در رسیدن به جامعه دانا و توسعه دانایی محور مورد تاکید قرار گرفته شده است. در این راستا شهر به عناوین محل شکل گیری خلاقیت دانایی، صنایع خلاق و نوآور و اقتصاد دانایی در یک ترکیبی در نظر گرفته شده است. حال ما برای داشتن شهر خلاق نیازمند بستری مستقیم هستیم تا از طریق آن شهروندان بتوانند شهر خلاق را شکل دهند. فلسفه شهر خلاق آن است که در هر شهری همیشه ظرفیتی بسیار بیشتر از آنچه ما در وهله اول تصور میکنیم وجود دارد. اگر بتوانیم شرایطی فراهم کنیم که مردم بتوانند براساس تخیلات بلند پروازانه فکر، برنامه ریزی و عمل کنند و فرصتهای توسعه به طور مداوم تکامل یابد میتوانیم یه تحقق شهر خلاق نزدیکتر شویم(محمدی، ۱۳۸۹، ۲۱-۱۶). حرکت به سوی تحقق و ایجاد شهرهای خلّاق راهکار اساسی برای حل این گونه بحرانها میباشد. در این گونه شهرها با تأکید بر نخبگان و متخصصین برنامه ریزی شهری، مدیریت شهری، شهرسازان و سایر علوم مربوطه، شهرها تبدیل به مکان جذاب برای مطالعه، محل کار و حفظ نخبگان شهر میگردد و با بهبود کیفیت دانشگاها و مراکز علمی، کیفیت کار، کیفیت زندگی، سطح تحمل و شیوه زندگی میتوان در این مسیر حرکت کرد.(۹۵ ,Healey, 2004). همچنین با به کارگیری این معیارها، ارتباط مستقیم بین امکانات و معیارهای شهری در جذب سرمایه های انسانی خلّاق و سرمایه های اجتماعی در زمینه اقتصاد شهری به وجود می آید به گونه ای که با بهره گرفتن از این سرمایه های انسانی و اجتماعی خلّاق، می توانیم رشد و توسعه شهری را پیش بینی کنیم(۱۱۹ ,Higgins and Morgan, 2000). سرمایه اجتماعی معلول و گسترش دهنده سه مؤلفهی مهم اعتماد اجتماعی، ارتباطات شبکه ای (انسجام اجتماعی) و هنجارها (مشارکت اجتماعی) است که وابستگی و ارتباط متقابل و محکمی با سرمایه فیزیکی، اقتصادی و انسانی دارند و به تسریع توسعه اقتصادی، فرهنگی و اطلاعاتی و رشد و بالندگی جامعه یاری میرساند و موجب ایجاد حس همکاری، همیاری و مشارکت میان اعضای جامعه می شود(موسوی و باقری کشکولی، ۱۳۹۱، ۱۱۲). امروزه استعدادها، انگیزهها، تمایلات، رؤیاها و خلّاقیت» شهروندان بهتدریج جای مزیتهای سنتی شهرها مانند موقعیت مکانی، منابع طبیعی و نزدیکی به بازارها را میگیرد. خلّاقیت افرادی که در شهرها زندگی می کنند یا مدیریت شهری را بر عهده دارند، متضمن موفقیت آن شهر در دنیای آینده است»(شهابیان و رهگذر، ۱۳۹۱، ۶۷). همچنین شهرهای خلاق باعث رونق و شکوفایی شهری میگردد که این خود سطح مناسبات یک شهر را در پیوند با سایر شهرها در مقیاس ملی و فراملی گسترش میدهد. ایده شهر خلّاق مبحثی جدید و مورد توجه در حوزه مطالعات شهری و به ویژه مدیریت شهری بوده است که بر بهتر شدن محیط زندگی و ارتقای کیفیت زندگی به واسطه تفکرات نو شهروندان تأکید دارد. با توجه به مطالب بالا، شهر بناب یکی از شهرهای استان آذربایجانشرقی و مرکز شهرستان بناب است. این شهر از دیرباز یک موقعیت ممتاز جغرافیائی برخوردار بوده و نیز با قرار گرفتن در نقطۀ تلاقی محورهای اصلی آذربایجانهای شرقی، غربی، کردستان، کرمانشاه، عتبات عالیات و دسترسی به راه های هوائی و ریلی، ضمن این که موقعیت خود را حفظ کرده بلکه بر موقعیتش نیز افزوده شده و همیشه به عنوان یک شهر مطرح در شمالغربی کشور مورد توجه قرار گرفته است(اکبری، ۱۳۹۲، ۶). مساحت شهر بناب ۱۱۹۲.۱ هکتار میباشد. این شهر براساس آخرین سرشماری نفوس مسکن سال ۱۳۹۰ دارای ۷۹۸۹۴ جمعیت و دارای ۱۳ محله میباشد. بر همین اساس محله ۱ (فرهنگیان ۱، کوی پاسگاه، فرهنگیان ۳، کوی لاله) با ۷۲۳۴ هزار نفر جمعیت و محله ۷ (اولاد ذکور) با ۳۶۲۷ هزار نفر جمعیت به ترتیب پرجمعیتترین و کمجمعیت ترین محلات سطح شهر بناب میباشند. در این راستا تحقیق حاضر می کوشد تا با ارزیابی میزان تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق و با هدف بررسی مولفههای سرمایه انسانی خلّاق، نوآوری، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در محلات شهر بناب در راستای افزایش زیستپذیری محلات شهر و حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق می کند. با توجه به مسایل فوقالذکر سوالات اصلی تحقیق به شرح زیر مطرح میگردد: ۱). آیا شهر بناب پتانسیل تبدیل شدن به شهر خلّاق را دارد؟ ۲). میزان تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق در محلات شهر بناب چگونه است؟ ۳). راهکارهای علمی برای تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق در محلات شهر بناب کدام است؟ ۱-۳- سابقه و ضرورت انجام تحقیق: شهر خلّاق از جمله مباحث جدید در حوزه مطالعات شهری است که در رسیدن به جامعه و توسعه دانایی محور همواره مورد تاکید قرار گرفته است. بیشتر ادبیاتی که در زمینه های شهرهای خلاق و نوآور به نگارش در آمدهاند، علاوه بر نقش خلّاقیت در رشد و شکلدهی شهر، به این نکته نیز تاکید دارند که با حذف محدودیتها و موانع(فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و ..) از شهرها، خلّاقیت تبدیل به نیروی محرکه رشد و توسعه اقتصادی شهرها، مناطق و ملتها خواهد شد. شهر با بهره گرفتن از اصطلاحاتی چون «شهر خلاق»(۳۴ ,Landry, 2008). و «طبقه خلاق[۳]» (۷ ,Florida, 2002)، که بیانگر اهمیت فرهنگ و هنر در بافت شهری است، به طور فزایندهای مفهومسازی می شود. از میانهی دهه ۱۹۹۰ به بعد، ابتدا در بریتانیا و سپس در آمریکا، مفهوم شهر خلاق به یک پارادایم معمول و یک مدل جدید از گرایش به برنامه ریزی سیاستهای شهری تبدیل شده است(۴ ,Reckwitz, 2009). چالرز لندری[۴] نظریهپرداز شهری، و ریچارد فلوریدا[۵] اقتصاددان، نمایندگان اصلی آنچه می تواند به عنوان مفهوم شهر خلاق تعریف شود، بوده اند. این به شکلی غالب توسط مقامات شهری، برنامه ریزان شهری، تاجران، و هر شخص درگیر در توسعه شهری، با هدف باز تعریف شهر؛ به عنوان یک مرکز خلاق، به کار گرفته شده است. اولین کسی که به مطالعه و ارائه مطالبی درباره شهرهای خلّاق پرادخت ریچارد فلوریدا بود(خسروی، ۱۳۸۹، ۱۱۱). او معتقد بود خلّاقیت و نوآوری با هم به عنوان عناصر کلی حرکت شهرها به سمت موفقیت هستند(موسوی، ۱۳۹۳، ۲۲). به گونه ای که این نوآوریهای فن شناختی منجر به دگرگونی شهرها و افزایش سرمایه گذاری در آنها میشوند(موسوی، سعیدآبادی و قهر، ۱۳۸۹، ۴۳). این خلّاقیت و نوآوریها از سرمایه های انسانی خلّاق منتج میگردند و منجر می شود افراد خلّاق زمینه های قدرتمند شدن شهر و رشد اقتصادی ناحیهای را فراهم سازند. در نتیجه اقتصاد شهر خلّاق براساس نوآوریها و ایدههای شهروندان خلّاق به بالاترین سطح بازدهی دست مییابد و با پویایی که در همه ابعادش وجود دارد به پایداری خواهد رسید. این افراد مکانهایی را برای زندگی ترجیح می دهند که دارای ویژگیهایی نظیر خلّاقیت، نوآوری، تنوع و تسامح باشند (قورچی، ۱۳۹۱، ۶۶). همچنین این طبقه خلّاق با شکل دادن روابط بین فرآیندهای اجتماعی و فعالی تهای اقتصادی، شبکه های خلّاق را ایجاد می کنند، به طوری که با برقراری ارتباط بین مردم، مکانها و شبکه ها، میتوان به سمت تحقق شهر خلّاق حرکت کرد(۱۳۸ ,Evans, 2009). در این حرکت به سمت تحقق شهر خلّاق، مدیریت شهری نقش کلیدی را برعهده دارد. مدیریت شهری با اهدافی چون شهر برای مردم، برخورداری اقتصادی، شهر دانش، شهر اکولوژیک، شهر متصل، شهر پیش رو و استفاده بهینه از منابع منجر به ارتقای کیفیت زندگی و زیست پذیری شهر کمک خواهد کرد (خان سفید، ۱۳۹۱، ۹۴-۹۲). ارتقای کیفیت زندگی با توسعه فضاهای عمومی و جمعی بعنوان بستر شهر خلّاق حاصل می شود زیرا فضاهای عمومی با درگیرکردن مفاهیمی چون مشارکت، تنوع، سرزندگی، جذابیت، ارزش اقتصادی و هویت بخشی به عنوان موتور محرکه شهر خلّاق عمل می کند بنابراین توجه به فضای عمومی نیازمند مدیریت شهری خلّاق است تا از تخریب فضاهای عمومی شهر جلوگیری کند و باعث افزایش: خلّاقیت در ساکنین گردد (کلانتری و همکاران، ۱۳۹۱، ۷۸-۷۴). در جستجوی سابقه شهرهای کشورمان، اسنادی مربوط به نامهی کمیسیون ملی یونسکو با استانداری فارس را میتوان مشاهده کرد که در آن درخواست شده، مقدمات معرفی شهر شیراز با سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) فراهم شود. در صورت عملی شدن این موضوع شیراز نخستین شهر ایران در مجموعه شهرهای خلاق یونسکو می شود. برای ثبت نهایی شیراز در بخش ادبیات شهرهای خلاق یونسکو، لازم است ضوابط ویژهای مانند امکان برگزاری برنامه های هنری و جشنوارههای ادبی، انتشارات فعال، واحدهای ادبیات در دانشگاه، کتابخانه و فروشگاههای مهم کتاب برپا شود(رفیعیان، ۱۳۸۹، ۱۶). در کشورمان نیز در سالهای اخیر در مورد شهر خلّاق تحقیقاتی انجام شده است که در این پژوهش به چند مورد از آنها در ذیل اشاره می شود. - احمد موذنی در پایان نامه دکتری جامعه شناسی(۱۳۹۰)؛ به بررسی جایگاه تنّوع اجتماعی در ایجاد شهرهای خلاقآور مورد مطالعه: شهر اصفهان پرداخته است. و نتیجه گیری می کند که استان اصفهان از لحاظ درصد مهاجرپذیری در بین استانهای ایران در رتبهی دهم قرار داشته و رتبهی سوم را پس از استانهای تهران و خراسان رضوی، در میزان حضور افراد غیر بومیبه خود اختصاص داده است. در میان شهرستانهای استان اصفهان، بالاترین درصد مهاجرپذیری را داشته، اما از لحاظ درصد افراد غیربومی در میان شهرستانهای استان، از رتبه سوم برخوردار است. همچنین شهر اصفهان از تنوع زبانی برخوردار نیست. به طور کلی شهر اصفهان، بر طبق آمارها و به لحاظ کمّی از شهرهای مهاجرپذیر ایران به حساب آمده و پتانسیل حرکت به سمت شهر خلاق و نوآور زا داراست. - پویان شهابیان و عرفانه رهگذر(۱۳۹۱)؛ در مقالهای تحت عنوان پیوند محیط خلاق با شهر» به بررسی مفاهیم مرتبط با رویکرد شهر خلّاق، با بررسی چند تجربه موفق جهانی در زمینه استفاده از فضاهای باز و عرصه محیطهای دانشگاهی در پرورش خلّاقیت، لزوم توجه جدی به این موضوع را در راستای افزایش بهره گیری از فضاهای دارای پتانسیل ارتقای خلّاقیت و توسعه شهرهای کشور مورد تاکید و بررسی قرار میدهد. و با توجه به بررسی تجارب جهانی نتیجه گیری می کنند که میتوان با برنامه ریزی صحیح جهت استفاده بهینه از اینگونه فضاها (محیطهای دانشگاهی) تا چه اندازه میتوان در ایجاد فضاهای عمومی موفق و ارتقای خلّاقیت گام برداشت. - بهرنگ کلانتری، وحید یاریقلی و اکبر رحمتی (۱۳۹۱)؛ در مقالهای تحت عنوان « فضاهای جمعی و شهر خلاق» به بررسی مزایای فضاهای عمومی همچون سرزندگی، تنوع، هویت، جذابیت، ارزش اقتصادی، مشارکت و نقش آنها در شکل گیری شهر خلّاق میپردازند. و نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد توجه به نقش و ارتقای وضعیت فضاهای عمومی از بدو پیدایش شهرها و به ویژه در طول بیش از یک سده گذشته همواره مورد توجه بوده است. به طوری که امروزه فضاهای شهری، مکانهایی هستند که به عموم شهروندان تعلق داشته، منحصر به جنبه کالبدی و فیزیکی نبوده و در حقیقت با حضور انسان و فعالیت اوست که معنا پیدا می کنند. این فضاها به نوبه خود می تواند بستری برای بروز خلّاقیتهای افراد باشند. بنابراین با توجه به اینکه افراد خلّاق نیاز به فضایی برای زندگی، کار، الهامبخشی و نمایش کارهای خود دارند، فضاهای عمومی میتوانند به کانونی برای بروز خلّاقیت در بین شهروندان تبدیل شوند. - هانیه توکلی و حسین حسنپور(۱۳۹۲)؛ در مقالهای تحت عنوان «بررسی معیارهای شهر خلاق با تاکید بر توسعه پایدار شهری(نمونه موردی پیرانشهر)» پرداختهاند. و نتیجه حاصله از این مقاله نشان میدهد با اصلاح برخی شاخص ها و تعمیم آن در محیط شهری میتوان شهر پیرانشهر را در زمره شهرهای خلاق به شمار آورد. نتایج نشان می دهند شاخص آموزش فرهنگی و الکترونیکی با امتیاز نرمال ۰.۱۴۸۳۲۳ و شاخص توسعه و نگهداری فضای سبز با امتیاز نرمال ۰.۱۱۳۹۸۰ دارای رتبه و امتیاز بالاتری نسبت به دیگر شاخص ها میباشند. - میرنجف موسوی(۱۳۹۳)؛ در مقالهای تحت عنوان «رتبه بندی محلات شهر سردشت از نظر حرکت به سوی خلّاقیت با تأکید بر تحقق شهر خلّاق » پرداخته است و نتایج حاصله از این پژوهش نشان میدهد که محلات آزادگان و ترمینال به سبب وجود مراکز علمی، بیشترین میزان استفاده از خدمات فرهنگی را به خود اختصاص داده اند و همچنین بالاترین میزان نوآوری و اختراعات و ابداعات در محلات آزادگان و ترمینال با ۶۴ درصد بوده است. در این میان شاخص های تعداد مراکز علم و فناوری، تعداد اختراعات به ترتیب با میزان ۳۳% و ۳۱% بیشترین نقش را در تحقق شهر خلّاق سردشت دارند. همچنین بر اساس مدل تاپسیس، محلات استادیوم و آزادگان در شاخص های مورد مطالعه در بالاترین سطح از نظر میزان خلّاقیت قرار دارند. محاسبات ضریب همبستگی چندگانه نیز روشن کرد که ۱۴.۸ درصد از تغییرات تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ناشی از بهبود و افزایش به کارگیری مؤلفه های شهر خلّاق است به گونه ای که به ازای یک واحد تغییر در اثر انحراف معیار، معیارهای تحقق شهر خلّاق ۰.۶۵۲ واحد تغییر در تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ایجاد میگردد. در نتیجه برای قرارگرفتن هر یک از محلات در مسیر تحقق شهر خلّاق، استراتژیهایی چون تشکیل انجمن نخبگان و اتاقهای فکر نخبگان مدیریت شهر، توزیع عادلانه خدمات و امکانات علمی و فناوری، اختصاص مکانهایی به طبقه خلّاق جامعه و قرار دادن امکانات دسترسی به اینترنت برای طبقه خلّاق و سایر شهروندان و … بسیار تأثیرگذار میباشند. - مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران(۱۳۹۲)؛ در پژوهشی تحت عنوان «شهر خلّاق (مبانی نظری و شاخص ها)» به بررسی شهر خلّاق از دیدگاه مبانی نظری، مفاهیم و شاخص ها می پردازد. در این گزارش مفاهیم و شاخص های شهر خلّاق با نمونه عملی آنها در سطح جهان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و سپس کلانشهر تهران را با این نمونه ها مورد مقایسه قرار داده و در نهایت نتیجه گیری می کنند که تهران با وجود سابقه تاریخی، هنری، فرهنگی، ظرفیتهای مذهبی، جاذبههای فرهنگی شامل موزههای هنری و نمایشنامه ها، راه اندازی کریدور علم و فناوری و صنایع خلّاق می تواند در جهت تحقق شهر خلّاق حرکت کند. در کشورمان مشکل همیشه این است که همیشه به دنبال مداخلات وسیع کالبدى و عوض کردن فرم فضاهاى شهرى هستیم. آنچه در شهرهاى سرزنده و خلاق دنیا اتفاق مىافتد، غالباً این طور است که مستقیم به کالبد پرداخته نمىشود، بلکه سعى مىشود حیات شهرى را آرام آرام بیاورند و اجازه دهند این حیات در کالبد رشد کند. در عین حال اجازه نمىدهند کالبد از کنترلشان خارج شود. بنابراین آنچه که به وجود مىآید، یک ماسک یا یک پوسته نیست که همیشه این سوال را ایجاد کند که چرا این را که ما ساختهایم، رونق ندارد. بلکه حیات پررونقى در بافت شکل گرفته که کم کم ایجاد شده و به تدریج موجب تغییرات مثبتى در کالبد هم مىشود.در حالت کلی جهت حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلّاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی (اقتصاد دانایی)، جایگاه و اهمیت شهر به عنوان یکی از الزامات اساسی تشکیل خوشههای علم و فناوری و نقش و جایگاه شهرها در جذب، انجام تحقیقاتی در این زمینه بسیار ضروری و مهم است. ۱-۴- هدفها: تحقیق حاضر در زمرۀ تحقیقات کاربردی است و هدف آن ارزیابی میزان تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق و همچنین ارائه راهکارهای در جهت جهت تحقق شهر خلّاق در محلات شهر بناب است. با توجه به این مسائل اهداف تحقیق حاضر عبارتند از : بررسی مؤلفه های شهر خلّاق در محلات شهر بناب. شناسایی میزان تأثیرگذاری هر یک از مؤلفه ها در تحقق شهر خلّاق در محلات شهر بناب. رتبه بندی محلات شهر بناب از نظر میزان خلّاقیت. ارائه راهکارهایی جهت تحقق شهر خلّاق در محلات شهر بناب. ۱-۵- فرضیه ها: ۱). به نظر میرسد محلات شهر بناب از نظر مولفههای شهر خلّاق پتانسیل شهر خلّاق را دارند. ۲). به نظر میرسد میزان تأثیرگذاری هر یک از مؤلفه های شهر خلّاق در تحقق شهر خلّاق در سطح محلات شهر بناب متفاوت است. ۱-۶- کاربردهای متصور از تحقیق: هدف از این تحقیق ارزیابی میزان تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق و با هدف بررسی مولفههای سرمایه انسانی خلّاق، نوآوری، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در محلات شهر بناب در راستای افزایش زیستپذیری محلات شهر و حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق میباشد. حرکت به سوی تحقق و ایجاد شهرهای خلّاق راهکار اساسی برای حل این گونه بحرانها میباشد. با ایجاد محلات شهری خلّاق در شهر بناب با تأکید بر نخبگان و متخصصین برنامه ریزی شهری، مدیریت شهری، شهرسازان و سایر علوم مربوطه کاربردهای مفیدی دارد که عبارتند از: گسترش امکانات و توزیع عادلانه آنها در محلات شهر ، ساماندهی مطلوب بافتهای تاریخی و بافتهای فرسوده محلات سطح شهر بناب و ارائه امکانات و خدمات ارتباطی به آنها و ایجاد مراکز علمی در سطح محلات بافت فرسوده شهر، بهبود وضعیت اقتصادی ساکنین محلات شهر و غیره میباشد. ۱-۷- مراجع استفاده کننده از نتیجه پایان نامه: مطمئناً نتایج حاصل از این پژوهش و راه حلهای پیشنهادی در آن می تواند راهگشای بسیاری از محققان، پژوهشگران و دستاندرکاران حوزۀ مطالعات شهری و ارگانهای دولتی در حیطه شهرهای خلّاق باشد، بنابراین برای برخی از سازمانها و نهادهایی که با مسائل برنامه ریزی شهری در ارتباط دارند از جمله: ۱). شهرداری بناب ۲). شورای اسلامی شهر بناب ۳). فرمانداری شهر بناب ۳). پارکهای تحقیقات علم و فناوری ۴). معاونت توسعه و برنامه ریزی استان ۵). استانداری ۶). دانشجویان، دانشپژوهان ۷). و سایر متخصصان علاقمند به مسائل شهری می تواند مُثمر ثمر باشد. ۱-۸- روش انجام تحقیق: دستیابی به هدفهای علم با شناخت علمی میسر نخواهد بود. مگر زمانی که با روششناسی درست صورت پذیرد. به عبارت دیگر، تحقیق از حیث روش است که اعتبار مییابد نه موضوع تحقیق(خاکی، ۱۳۸۴: ۱۵۵). تحقیق حاضر با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی، از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کاربردی، و از لحاظ روش تحقیق از نوع روشهای توصیفی- تحلیلی است. ۱-۸-۱- روش و ابزار گردآوری اطلاعات: هر پژوهشی به لحاظ بنیانهای اندیشهای و چارچوب نظری – مفهومی خود، روش و اسلوب خاصی را طلب می کند. معمولا آن دسته از مقولات کلی با پایه های وسیع نظری، روش تحقیق کلی و یکپارچهنگری را ایجاب می کند. در این پژوهش نیز با توجه به وجود زمینه های کنکاش نظری و مقوله های نسبتاً کلی، دو روش مختلف اسنادی و میدانی در فرایند تحقیق، انتخاب و اتخاذ گردیده است. ۱- مطالعات کتابخانهای و اسنادی: در این بخش به جمعآوری اطلاعات جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی و … در مورد شهر بناب از کتابها، مقالات، پایان نامه ها و منابع موجود در شهرداری و دیگر ادارات مربوط استفاده گردید ابزار گردآوری اطلاعات برای بررسی معیارهای شهر خلّاق شامل ۲۰ شاخص شهر خلّاق میباشد. (جدول ۱) که از سرشماری عمومی نفوس مسکن، سالنامههای آماری، شهرداری ها، مراکز آموزش عالی، پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد و سازمانها و نهادهای ذیربط جمعآوری شده است. ۲- مطالعات میدانی: که در واقع مکمل مطالعات کتابخانهای است. در این بخش با پخش پرسشنامه ها در سطح محلات شهری اقدام به جمعآوری داده های شاخص های شهر خلاق(سرمایه انسانی، نوآوری، سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی) شهر بناب گردید. جدول۱-۱: شاخص های شهر خلّاق
داده ها نشان دهنده میانگین± انحراف معیار می باشد. اختلاف در حروف لاتین کوچک نشان دهنده وجود اختلاف معنی دار در سطح احتمال ۵% بین میانگین ها در طول زمان می باشد. اختلاف در حروف لاتین بزرگ نشان دهنده وجود اختلاف معنی دار بین سبزیجات می باشد. اختلاف در حروف رومی تاثیر معنی داری اثر فرایند (خام و بخارپز) را بر هرگیاه در هر روز را نشان می دهد. ۴-۲-۲- اثر فرایند بر اساس نتایج تجزیه واریانس بخارپز کردن نمونه ها در روز صفر اثر معنی دار بر مقدار نیتریت موجود در سبزیهای مختلف گذاشت (p<0/05). همانطور که در جدول ۴-۲ ملاحظه می گردد، در نمونه اسفناج، بخارپز کردن سبب کاهش مقدار نیتریت و در نمونه بادنجان سبب افزایش معنی دار مقدار نیتریت شد (p<0/05). اما در سایر سبزی های مورد بررسی اختلاف معنی دار بین نمونه های خام و بخارپز مشاهده نشد (p>0/05). ۴۳ نتایج تجزیه واریانس نشان داد که طی ۴۵ روز نگهداری نمونه های خام و بخارپز در فریزر میانگین مقدار نیتریت در نمونه های خام بیشتر از بخارپز بود. همانطور که در شکل ۴-۳ ملاحظه می گردد، میانگین میزان نیتریت در گوجه فرنگی خام (ppm36/0) به طور معنی دار بیشتر از نمونه بخارپز (ppm3/0) بود (p< 0/05). سایر نمونه ها علیرغم بالابودن میانگین مقدار نیتریت در نمونه های خام، اما اختلاف طی زمان معنی دار نبود (p>0/05). علت افزایش یا کاهش نیتریت را می توان به دلیل رقیق شدن ترکیبات طی فرایند بخارپز کردن، دمای بالا و خروج ترکیبات محلول دانست (لزینسکا و همکاران، ۲۰۰۸). کمیسک و لیزوسکا (۱۹۹۹) بیان کردند بلانچینگ سبب ۳ برابر افزایش نیتریت پیازچه شد. هم چنین این دو محقق در (۱۹۹۷) بیان کردند میزان نیتریت در سطوح جعفری به اندازه تقریبا نصف افزایش پیدا کرده است. ۴۴ شکل ۴-۳: میانگین مقدار نیتریت (ppm) موجود در گیاهان مختلف در دو حالت خام و بخارپز طی مدت نگهداری در فریزر. اختلاف در حروف لاتین نشان دهنده اختلاف معنی دار بین میانگین غلظت نیتریت است. ۴-۲-۳- اثر زمان نگهداری نتایج تجزیه واریانس نشان داد که طی ۴۵ روز نگهداری میزان نیتریت روند افزایشی داشت. این افزایش از روز ۳۰ به بعد بیشتر بود. همچنین میزان افزایش در نمونه خام (از ppm 3/0 به ۳۶/۰) بیشتر از بخارپز (ازppm28/0 به ۳۳/۰) بود. به عبارت دیگر نگهداری نمونه ها در حالت بخارپز از نظر میزان نیتریت بهتر از حالت خام است. علت این افزایش را می توان به دلیل کاهش نیترات به نیتریت در طی انجماد دانست (ابوبکر و همکاران، ۱۹۸۶). ۴۵ الماسی و همکاران (۱۳۹۲) در انجماد یک ماه سبزیجات در دمای ۱۸- درجه سانتی گراد مشاهده کردند که نیتریت نمونه های پیازچه، اسفناج، گشنیز و جعفری به ترتیب بیش از ۲، ۵/۲، ۲ و ۵/۱ برابر افزایش یافت. شکل ۴-۴: میانگین مقدار نیتریت (ppm) برای تمامی سبزیهای مورد بررسی در دو حالت خام و بخارپز طی زمان نگهداری در فریزر. اختلاف در حروف لاتین نشان دهنده اختلاف معنی دار بین میانگین غلظت نیتریت است. ۴۶ ۴-۳- اسیدآسکوربیک ۴-۳-۱- اثر گیاه بر اساس نتایج تجزیه واریانس، از بین تمامی نمونه های مورد بررسی در روز صفر و حالت خام، مقدار اسید آسکوربیک موجود در گیاهان مختلف اختلاف معنی داری با هم نداشت (p>0/05). همانطور که در جدول ۴-۳ ملاحظه می گردد؛ بیشترین مقدار اسید آسکوربیک مربوط به نمونه اسفناج (ppm98/55) و کمترین میزان مربوط به بادنجان (ppm64/46) بود. البته اختلاف معنی دار با سایر نمونه ها نداشت (p>0/05). همچنین نتایج تجزیه واریانس نشان داد که میانگین مقدار اسید آسکوربیک در بین تمامی نمونه های مورد بررسی طی ۴۵ روز نیز اختلاف معنی داری با هم نداشت (p>0/05). آزمایش برای نمونه های خام و بخارپز در اسفناج (ppm30/35) به صورت غیر معنی دار بیشترین مقدار و برای بادنجان کمترین مقدار(ppm7/20) بود (p>0/05). ایتنمیلر و همکاران (۲۰۰۸) بیان کردند سبزیجات و میوه جات به خصوص خانواده مرکبات، سبزیجات برگ سبز، کلم بروکلی، بروسل و گوجه فرنگی و . . . منبع اصلی ویتامین c هستند. اسفناج جزء سبزی های برگ سبز است که ویتامین c بالایی داشت. میزان ضایع شدن ویتامین c به اندازه ذرات محصول بستگی دارد. مثلا در هویج که خیلی ریز شده باشد، تا ۵۰ درصد و در صورتی که بزرگ تر خرد شده باشد، تا ۳۳ درصد ضایع می شود (کرامت، ۱۳۸۷). سانگ و همکاران۱ (۱۹۹۱) بیان کردند که اسید آسکوربیک در برخی مقادیر سبب جلوگیری از تشکیل نیتریت ها می شود. چون که در نمونه های حاوی مقدار بیشتر اسید آسکوربیک معمولا میزان نیتریت کمتر بود. با نتیجه این پژوهش مطابقت داشت. [۲۲] ۴۷ جدول ۴-۳: میانگین مقدار اسیدآسکوربیک(ppm)در سبزیهای مختلف در زمان های مختلف نگهداری در فریزر. روز ۰ ۱۵ ۳۰ ۴۵ اسفناج A خام ۵۵٫۹۸ ±۸٫۲۱a(i) ۴۴٫۸۸ ±۳٫۶۲b(i)
۱ اقدامات مدیریت استراتژیک منابع نیروی انسانی (Chang etal., 2005)[187] ۲ عملکرد (Liao etal.,2010)[188] ۳-۵) روایی وپایایی ابزار اندازه گیری یکی از مهم ترین ویژگی های هر تحقیق، مناسب و متناسب بودن ابزار اندازه گیری آن است . هر نوع ابزار اندازه گیری باید از روایی و پایایی لازم برخوردار باشد تا پژوهشگر بتواند داده های مرتبط و متناسب با تحقیق را جمع آوری نماید و با تجزیه و تحلیل این داده ها، فرضیه های مورد نظر را بیازماید و به سوال تحقیق پاسخ دهد. همچنین روایی و پایایی مهر تاییدی هستند بر استحکام علمی یک مطالعه پژوهشی که به شرح آنها پرداخته می شود . روایی پرسشنامه: منظور از روایی آن است که آیا ابزار اندازه گیری می تواند خصیصه و ویژ گی که ابزار برای آن طراحی شده است را اندازه گیری کند یا خیر؟ مو ضوع روایی از آن جهت اهمیت دارد که اندازه گیری های نامناسب ونا کافی می تواند هر پژوهش علمی را بی ارزش و ناروا سازد.(خاکی، ۱۳۸۷)آزمون های روایی را می توان در سه گروه گسترده دسته بندی نمود: روایی محتوا، روایی وابسته به معیاروروایی سازه.(سکاران، ۱۳۸۶) در این تحقیق از روش روایی محتوی استفاده شده است. روایی محتوی اطمینان می دهد که ابزار مورد نظر به تعداد کافی پرسشهای مناسب برای اندازه گیری مفهوم مورد سنجش رادر بر دارد.یعنی، روایی محتوی نشان می دهد که ابعاد وعناصر یک مفهوم تا چه حد تحت پوشش دقیق قرار گرفته است.(سکاران، ۱۳۸۶ ) روال کاربه این گونه بودکه پرسشنامه طراحی شده باتوجه به اینکه ازمنابع خارجی ترجمه شده بودنددر اختیار اساتیدراهنما ومشاور قرار گرفته وپس از تائید، مورد استفاده قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه: مقصود آن است که اگر ابزار اندازه گیری را در یک فاصله زمانی کوتاه چندین بار وبه گروه واحدی از افراد بدهیم نتایج حاصل نزدیک به هم باشد. برای اندازه گیری پایایی از شاخصی به نام «ضریب پایایی » استفاده میکنیم واندازه آن معمولا” بین صفر تایک تغییر می کند . ضریب پایایی صفرمعرف عدم پایایی وضریب پایایی یک، معرف پایایی کامل است (خاکی، ۱۳۸۷) برای محاسبه ضریب پایایی روش های مختلفی وجود داردکه از آن جمله می توان به: ۱) اجرای دوباره آزمون (روش باز آزمایی)، ۲)روش موازی(همتا)، ۳) روش تنصیف (دو نیمه کردن عبارات پرسشنامه و محاسبه همبستگی نمرات دو دسته ) و۴) روش کودر- ریچاردسون اشاره نمود. (مقیمی، ۱۳۸۶). اما آنچه در این تحقیق جهت محاسبه ضریب پایایی استفاده شده است استفاده از ضریب آلفای کرنباخ می باشد.چرا که تقریبا” در همه موارد، آلفای کرنباخ را می توان شاخص کاملا” مناسب برای اعتبار و هماهنگی درونی به کار برد.(سکاران، ۱۳۸۶)از همین رو با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS 19 به محاسبه این مقدار پرداخته شده است. فرمول استفاده شده به شکل زیر می باشد: (نگهبان ومستجابی، ۱۳۸۴) که در آن: تعدادسوالات آزمون واریانس سوال i ام واریانس کل آزمون پرسشنامه ها در مقیاس پائین (در حدود بیست و پنج پرسشنامه)، در سطح جامعه آماری تحقیق جهت تعیین آلفای کرونباخ، پخش شد، سپس نتایج آن بااستفاده از نرم افزار SPSS 19 تجزیه وتحلیل شد. که نتیجه، بصورت جدول زیر می باشد. ۳-۲) جدول ضریب آلفای کرونباخ متغیر درصدآلفای کرونباخ مدیریت استراتژیک منابع انسانی ۸۹۹/۰ فرصتهای شغلی برابر ۷۳۰/۰ برنامه های کاری منعطف ۷۹۱/۰ ارتباطات موثرکارکنان ۷۸۷/۰ آموزش وتوسعه نیروی انسانی ۸۳۰/۰ جبران خدمات ۸۷۱/۰
جدول ۴- ۳ اثر مقدار ماده فعال سطحی در استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته رزین اکریلیک. ۵۲ جدول ۴- ۴ اثر دما بر استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته رزین اکریلیک. ۵۴ جدول ۴- ۵ اثر نانو ذرات سیلیسی بر استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته رزین اکریلیک. ۵۸ فهرست شکلها شکل ۱- ۱ نمایش اجزای مختلف پلیمریزاسیون در روش ناپیوسته ۹ شکل ۱- ۲ نمایش اجزای مختلف پلیمریزاسیون در روش نیمه پیوسته. ۹ شکل ۳- ۱ نمایش روشهای ناپیوسته، نیمه پیوسته و پیوسته ۴۱ شکل ۴- ۱ اثر افزایش مقدار مونومرهای بوتیل اکریلات و اکریلیک اسید بر ویسکوزیته رزین اکریلیک. ۴۹ شکل ۴- ۲ اثر افزایش مقدار مونومرهای بوتیل اکریلات و اکریلیک اسید بر استحکام چسبندگی جداشدگی رزین اکریلیک (میانگین دو اندازه گیری برای هر نقطه). ۵۰ شکل ۴- ۳ اثر مقدار آغازگر بر ویسکوزیته رزین اکریلیک. ۵۱ شکل ۴- ۴ اثر مقدار آغازگر بر استحکام چسبندگی جداشدگی رزین اکریلیک (میانگین دو اندازه گیری برای هر نقطه). ۵۲ شکل ۴- ۵ اثر مقدار ماده فعال سطحی بر ویسکوزیته رزین اکریلیک. ۵۳ شکل ۴- ۶ اثر مقدار ماده فعال سطحی بر روی استحکام چسبندگی جداشدگی رزین اکریلیک (میانگین دو اندازهگیری برای هر نقطه). ۵۳ شکل ۴- ۷ اثر دما بر ویسکوزیته رزین اکریلیک. ۵۴ شکل ۴- ۸ اثر دما بر استحکام چسبندگی جداشدگی رزین اکریلیک. ۵۵ شکل ۴- ۹ سمت راست نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده به روش التراسون (۲%) و سمت چپ نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده بدون-التراسون (۲%). ۵۶ شکل ۴- ۱۰ تصویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نانو ذرات سیلیکات پودری. ۵۶ شکل ۴- ۱۱ تصویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده به روش التراسون (۲%). ۵۷ شکل ۴- ۱۲ تصویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده بدون-التراسون (۲%). ۵۷ شکل ۴- ۱۳ اثر نانو ذرات سیلیکات بر روی ویسکوزیته رزین اکریلیک. ۵۸ شکل ۴- ۱۴ اثر نانو ذرات سیلیکات بر روی استحکام چسبندگی جداشدگی رزین اکریلیک (میانگین دو اندازهگیری برای هر نقطه). ۵۹ چکیده چسبهای حساس به فشار با پایه اکریلیکی پر هزینه تر از چسبهای با پایه لاستیک هستند، اما طول عمر بیشتر و مقاومت در برابر دمای بالا، مواد شیمیایی، امواج فرابنفش، حلالها، نور، نرم کنندهها و محیط زیست دارند. اصلاح چسبهای حساس به فشار اکریلیکی، برای بهبود خواص چسبندگی مفید است. در این پژوهش پلیمریزاسیون امولسیونی مونومرهای اکریلیکی برای بهبود خواص چسبهای حساس به فشار مورد بررسی قرار گرفته است. پلیمریزاسیون امولسیونی مونومرهای اکریلیکی از نظر اثر مقدار کوپلیمر اکریلیک اسید و بوتیل اکریلات، آغازگر، ماده فعال سطحی، دما و از نظر اثر نانو ذرات سیلیکات بر استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته رزین اکریلیک مورد بررسی قرار گرفت. در مقادیر بالای (۱۰ گرم) از کوپلیمر اکریلیک اسید و بوتیل اکریلات استحکام چسبندگی جداشدگی افزایش و ویسکوزیته کاهش یافت. در مقادیر بالای (۲۰ گرم) از کوپلیمر اکریلیک اسید و بوتیل اکریلات استحکام چسبندگی جداشدگی کاهش و ویسکوزیته افزایش یافت که نشان دهنده این است که بهتر است کوپلیمر اکریلیک اسید و بوتیل اکریلات در مقادیر بالاتر از این محدوده برای ساخت چسب حساس به فشار بهتر است استفاده نشود. حداکثر استحکام چسبندگی جداشدگی در مقدار آغازگر (۲۵/۱ گرم، ۰۰۵/۰ مول) به دست آمد. با افزایش مقدار آغازگر استحکام چسبندگی جداشدگی کاهش و ویسکوزیته به شدت افزایش یافت. در مقدار ماده فعال سطحی (۷۰ گرم، ۶۱/۱ مول) افزایش شدیدی در مقدار ویسکوزیته مشاهده شد و با افزایش بیشتر مقدار ماده فعال سطحی، ویسکوزیته کاهش یافت. در مقدار ماده فعال سطحی (۱۰۵ گرم، ۴۱/۲ مول) بیشترین استحکام چسبندگی جداشدگی به دست آمد. در دماهای بالای Cº ۶۰ استحکام چسبندگی جداشدگی افزایش و در حالیکه دماهای بالاتر از Cº ۶۵ استحکام چسبندگی جداشدگی کاهش یافت. بهترین دما برای داشتن استحکام چسبندگی جداشدگی بالا در چنین فرمول بندی Cº ۶۵ بود. با افزایش دما ویسکوزیته ابتدا مقدار کمی داشت سپس در دمای ºC 68 افزایش شدیدی یافت. استحکام چسبندگی جداشدگی نانو ذرات سیلیکات پودری صفر به دست آمد. استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته در نمونه نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده به روش التراسونیک (۲%) افزایش یافت. ویسکوزیته نیز در نانوذرات سیلیکات پودری و نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده بدون التراسونیک (۲%) (با بهره گرفتن از همزن معمولی) کاهش یافت. واژههای کلیدی: پلیمریزاسیون امولسیونی، چسبهای حساس به فشار، امولسیون کننده، آغازگر، ماده فعال سطحی، کوپلیمریزاسیون وینیل استات و بوتیل اکریلات. فصل اول کلیات پژوهش ۱-۱ مقدمه اکثر پلیمرهای سنتزی در مجتمعهای پتروشیمی و کارخانههای صنایع شیمیایی تولید میشوند. سپس به شرکتهای تولیدی که فرآیندهای تبدیلی مانند فرمول بندی، مخلوط کردن، اکستروژن و قالب گیری را انجام میدهند ارسال میگردد. فرآیندهای مورد نیاز تهیهی کالاهای نهایی به طور عمده فیزیکی هستند. بدین معنی که بدون انجام هیچ نوع واکنش شیمیایی محصول بدست میآید. بعضی از پلیمرها که رزین نامیده میشوند به عنوان پیش ماده توسط کارخانههای صنایع شیمیایی به سازندهها داده میشوند. که در این موارد سازندهها با انجام واکنشهای شیمیایی آنها را به محصول نهایی تبدیل میکنند. هم چنین در رزینها مرحله میانی وجود دارد. که پلیمرهای کوچکتر یا پیش پلیمرها با انجام واکنشهای شیمیایی و ایجاد پیوندهای شیمیایی جدید به خواص نهایی میرسند. از این رو امکان اصلاح آنها بسیار بیشتر است. انواع مختلفی از رزینها مانند رزینهای پلی استری، پلی اورتان، الکیدی اپوکسی، فنل-فرمالدهید، اوره-فرمالدهید، ملامین-فرمالدهید، فوران، اکریلیکها و … در زمینههای مختلف صنعت مانند رنگ، چسب، پوشش، نساجی، منسوجات و … استفاده میشوند (بارد[۱]، ۲۰۰۵). اصلاح رزینها بسیار مفید است. زیرا با تغییر ماهیت شیمیایی و خواص فیزیکی آنها میتوان به خواص کاربرد معینی دست یافت. از آنجایی که انواع مختلف زیادی از مواد واکنش دهنده با رزین نهایی میتوانند ترکیب شوند تنوع ویژگیهای نهایی و قدرت اصلاح شدن در مورد رزینها در مقایسه با سایر پلیمرها بسیار بیشتر مطرح شده است (بارد، ۲۰۰۵). استفاده از نانو سیلیکات[۲] در پلیمریزاسیون امولسیونی رزین اکریلیک نیز مفید است. اثر نانو سیلیکات التراسونیک[۳] شده و بدون-التراسون بر استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته[۴] رزین اکریلیک قابل بررسی است. امواج التراسون با اعمال شرایط مناسب در دستگاه[۵]های مختلف از طریق انتقال جرم درونی و خارجی، باعث افزایش سرعت و توانایی جذب میشود. آشفتگیهای ناشی از امواج التراسون در اثر اعمال فشارهای مکانیکی باعث ریزتر شدن ذرات میشود (نوسکایا[۶] و همکاران، ۱۹۹۹). ۱-۱-۱ رزینهای اکریلیک اکریلیکها مقاومت بالایی در برابر اشعه فرابنفش و اکسیژن دارند اما بسیار گران هستند (ظهوری، ۱۳۸۱، ص ۱۰۰). رزینهای اکریلیک از پلیمریزاسیون متیل، اتیل و بوتیل استرهای اکریلیک اسید و متاکریلیک اسید به تنهایی یا با همدیگر در اثر گرما و آغازگرهای مناسب حاصل میشوند. پلیمریزاسیون رزینهای اکریلیک را میتوان به روش تودهای برای ریخته گری یا به روشهای امولسیونی و محلول انجام داد. رزینهای اکریلیک بخاطر شفافیت، درخشندگی، سهولت ساخت وجرم کم به میزان زیاد در صنعت استفاده میشوند. این رزینها خواص نوری عالی دارند. آنها حتی برای لنز دوربین و دستگاهها استفاده میشوند. پلاستیکها و رزینهای اکریلیک به دلیل استحکام دی الکتریک اغلب برای درز گیرهای خطوط فشار قوی و بست کابلها استفاده میشوند (بارد، ۲۰۰۵). ۱-۱-۲ رزینهای اکریلیک امولسیونی رزینهای اکریلیک امولسیونی به طور گسترده در صنایع نساجی، رنگ، سلولزی، چرم و همچنین در صنایع چسب به کار گرفته میشوند. در حقیقت رنگها و دیگر پوششها به تنهایی بیشترین کاربرد برای شیرابه[۷]های اکریلیک میباشند (حدود ۳۳%). دیگر کاربردهای اصلی رزینهای اکریلیک به ترتیب اهمیت: پارچههای بافته شده و بدون بافت[۸]، چسبها، پولیشها و واکسها، صنعت گرافیک و چاپ، درزگیرها و افزودنیهای سیمان و بتن میباشد. هزاران نوع خاص از شیرابههای اکریلیک وجود دارند که برای کاربردهای خاص مهندسی شدهاند. میزان مصرف آنها سالانه به میزان میلیونها تن میرسد (ون هرک[۹]، ۲۰۰۵). ۱-۱-۳ چسبها به هر مادهی معدنی یا آلی چه طبیعی باشد چه مصنوعی، که بتواند مواد دیگر را از طریق سطح آنها به هم متصل کند چسب میگویند. چسبهای کازئینی، نشاسته، شیرابههای لاستیکی، خون و قیر نمونههایی از چسبهای آلی هستند. دو گروه چسبهای مصنوعی گرما نرم و گرما سخت در دو طبقه پلاستیکی و لاستیکی طبقه بندی میشوند: ۱-۱-۳-۱ چسبهای گرما نرم چسبهای گرما ذوب[۱۰] مثال مناسبی برای چسبهای گرما نرم به نظر میرسند. که در این گروه از چسبها پلی اتیلن، ایزوبوتیلن، پلی امیدها و پلی وینیل استات قرار گرفتهاند. چسب پلی وینیل کلراید که برای اتصال قطعات پلی وینیل کلراید بسیار خوب عمل میکند نیز در گروه چسبهای گرما نرم جای دارد. از چسب پلی وینیل استات که بهترین چسبندگی را در مواد سلولزی دارد به مقدار بسیار زیاد به عنوان چسب چوب و کاغذ استفاده میشود (نعمتی، ۱۳۹۱، ص ۱۲). فیلم پلی وینیل بوتیرال در شیشه جلو اتومبیلها بین لایههای شیشه قرار میگیرد. نقش مهمی را از نظر ایمنی سرنشینان جلو به عهده دارد. چسبندگی فوق العاده زیادی به شیشه دارد. این فیلم هنگام شکستن شیشه جلو اتومبیل از پرتاب شدن قطعات شیشه به سوی سرنشینان جلوگیری میکند. ضمن آنکه چون ضریب انعکاس این پلیمر با شیشه برابر است با چشم قابل تشخیص از شیشه نیست و دیده نمیشود. در مقابل اشعه ماوراء بنفش نور خورشید نیز مقاومت بسیار بالایی دارد و تخریب نمیشود (نعمتی، ۱۳۹۱، ص ۱۲). ۱-۱-۳-۲ چسبهای گرما سخت چسبهای گرما سخت در دو گروه لاستیکی و پلاستیکی قرار دارند. از مشهور ترین چسبهای پلاستیکی گرماسخت میتوان به چسب دوپایه یا دوقلو که اغلب دارای پایهی اپوکسی هستند اشاره نمود. که از قدرت چسبندگی بسیار زیاد برخوردارند و از این ترکیب به عنوان چسبی عالی برای آهن، قطعات شیشه و سرامیک استفاده نمود. از دیگر ویژگیهای خوب این چسب عملکرد مطلوب آن در دمای بالاتر از °C80 است. همچنین حساسیت بسیار کمی در برابر رطوبت دارند (نعمتی، ۱۳۹۱ ، ص ۱۲). ۱-۱-۴ تاریخچه پلیمریزاسیون امولسیونی از نظر تاریخی ثابت شده است مایا[۱۱]ها ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد توانایی تولید چیزهای مفیدی مثل توپ لاستیکی، چسب، لباسهای ضد آب، دارو و … را از شیرهی درخت خاصی داشتهاند. آنها این شیره را کائوچو[۱۲] نامیدند. اهمیت علمی وسیع کائوچو با گزارش چارلز دلا کندامین و فرسنو (۱۷۳۶) در مورد سفرشان به تمام نقاط آمریکای جنوبی و تجارب آنها درباره زرین سفید شیری و محصولات متعلق به آن آغاز شد. شکی نیست توسعه علم پلیمر مدیون بررسی لاستیک طبیعی است. مایکل فارادی (۱۸۲۶) ترکیب واقعی لاستیک طبیعی را مشابه با هیدروکربن تعیین کرد. سپس جداسازی لاستیک و پاکسازی آن را با دقت و به طور اصولی با همان روشهای به کار رفته امروزی شرح داد. بعد از کشف پخت[۱۳] (ولکانش) به وسیله چالز گودیر (۱۸۳۹)، لاستیک طبیعی به ماده اولیهای با اهمیت رو به افزایش تبدیل شد. سی سال بعد از فارادی، ویلیامز محصولات تجزیه کائوچو در اثر تقطیر تخریبی را جدا کرد. سپس آنها را سبک ترین ایزوپرن نامید. وی به این نتیجه رسید که هیدروکربن کائوچو شامل پلیمرهایی از ایزوپرن است. توسعه روشهای پلیمریزاسیون در فاز ناهمگن در واقع به طور دقیق مصادف با تاریخچه لاستیک سنتزی[۱۴] است. پیدایش پلیمریزاسیون امولسیونی را میتوان به سال ۱۹۰۹ نسبت داد. در این زمان سعی شد تا شرایط ملایمی که طبیعت طی ساخت شیرابه از آن بهره میگیرد، تکرار شود. با این هدف که خواص لاستیکهای سنتزی تهیه شده به روش پلیمریزاسیون تودهای آغاز شده با سدیم فلزی را بهبود بخشند. پیش از آن، گروهی به سرپرستی هافمن در آلمان در توسعه پلیمریزاسیون ایزوپرن در حالت توده یا در محلول بنزن توفیقاتی به دست آورده بودند (مهدویان و همکاران، ۱۳۸۷ ، ص ۲۳). ایده استفاده از یک امولسیون آبی مونومر برای انجام دادن پلیمریزاسیون به زمان انجام اولین ثبت اختراع یعنی سال ۱۹۱۲ بر میگردد. این ثبت، پیدایش آنچه را که ما امروزه آن را پلیمریزاسیون در فاز ناهمگن مینامیم نشان میدهد. در نیمه دوم دهه ۱۹۲۰، کار بر روی پلیمریزاسیون در فاز ناهمگن دی انها زمانی پیشرفت قابل ملاحظهای یافت که مولکولهای فعال سطحی (آمونیوم، سدیم و پتاسیم و اولئاتها و نیز الکیل اریل سولفوناتها) برای اولین بار استفاده شدند. به علاوه، در این یافتهها به استفاده همزمان از مواد فعال سطحی و آغازگرها (پراکسیدهای محلول در آب و نیز محلول در مونومر) اشاره شد. بنابراین میتوان این مرحله را نقطه آغاز پلیمریزاسیون امولسیونی کاتالیز شده در نظر گرفت. مزیت ویژه روش پلیمریزاسیون امولسیونی بسیار زود شناخته شد. دستیابی همزمان به سرعت پلیمریزاسیون بالا و وزن مولکولی بالا در این فرایند پلیمریزاسیون رادیکالی امکان پذیر است (مهدویان و همکاران، ۱۳۸۷ ، ص ۲۴). ۱-۱-۵ توصیف پلیمریزاسیون امولسیونی متعارف